مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
«تاریخ مندی متن» بر اثرپذیری «متن» از واقعیات فرهنگی و اجتماعی عصر پیدایش آن تأکید دارد. این مقاله تقریر نصر حامد ابوزید از تاریخ مندی قرآن را بررسی میکند. وی بر آن است که قرآن یک «محصول فرهنگی» است. از این رو «معنای اصلی» قرآن یک معنای تاریخی است و باید با عنایت به آن واقعیات تفسیر شود، اما نشانه های زبانی موجود در قرآن این قابلیت را دارند که در کانون «تأویل خلاق» قرار گیرند و بر حسب واقعیات اجتماعی و زبانی عصر مفسر بازسازی شوند. هدف از تأویل قرآن باید درک «مغزی» باشد نه «معنا» که مربوط به عصر نزول است. لازمة این رویکرد آن است که بخش هایی از قرآن که برای انطباق با واقعیات فرهنگی و زبانی عصر حاضر نیستند، «شواهدی تاریخی» قلمداد شوند.
مهم ترین اشکال دیدگاه ابوزید حصر قرآن در حصار تنگ اقتضائات عصر نزول و پذیرش راهیابی مضامین باطلِ برخاسته از جهل و عقب ماندگی فرهنگ آن عصر در درون مایة وحیانی است.
نقد و بررسی دیدگاه نصر حامد ابوزید دربارة چیستی وحی قرآنی
حوزه های تخصصی:
چیستی وحی قرآنی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که ابوزید، اندیشمند معاصر مصری، دیدگاه هایی بحث انگیز را دربارة آن مطرح کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی و نقد دیدگاه های مزبور با محور قرار دادن آثار ابوزید و با شیوة توصیفی و تحلیلی است. تاریخمندی قرآن و تعامل آن با واقعیت، هستة مشترک دیدگاه های ابوزید دربارة چیستی وحی قرآنی است. او در نظریة نخستین خود، وحی قرآنی را متنی بشری و محصول ارتباط زبانی خدا و پیامبر دانسته؛ در نظریة دومش، قرآن را از سنخ متن و محصول تجربة دینی پیامبر معرفی کرده و سرانجام در نظریة سوم خود، قرآن را مجموعه ای از گفتمان ها به شمار آورده است. ادلة هستة مشترک دیدگاه ابوزید با ادلة عقلی و حکمت خداوند منافات دارد. ادلة اثباتکنندة ناطق بودن قرآن نیز با دیدگاه نخستین ابوزید در تنافی است. همچنین تفاوت ماهوی وحی قرآنی با تجربة دینی و ناسازگاری محتوای قرآن با نگاه تجربی به وحی از مهم ترین اشکال های نظریه دوم و سوم ابوزیدند.
بازخوانی پدیدة اختلاف قرائات از نگاه نصر حامد ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر نصر حامد ابوزید از دگراندیشان دینی است که در زمینة مسائل علوم قرآنی، از جمله پدیدة اختلاف قرائات، دیدگاه هایی بعضاً متفاوت از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و اَسنادی و با نگاهی تحلیلی سیر قرائت پژوهی ابوزید را مرور کرده و برخی چالش های موجود در آن را به نقد و ارزیابی بنشیند. وی اختلاف قرائات را در پیوند با سرشتِ الفاظ قرآن مورد مطالعه قرار داده، توجیه عقلی اختلافات قرائات را در دیدگاه اشاعره مبنی بر حدوث و قِدم قرآن و توجیه نقلی آن را در احرف سبعه میجوید و ضمن اعتقاد به جواز قرائت به معنا، تثبیت قرائات را ناشی از دخالت تعصب قُرشی میداند. دیدگاه های وی به دلیل تعارضات درون مجموعی و برون مجموعی مخدوش و گاهی نیز برگرفته از آرای مستشرقان است.
بررسی عینی گرایی و نسبی گرایی در هرمنوتیک نصرحامد ابوزید و تأثیر آن بر بعضی برداشت های تفسیری وی از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
نصر حامد ابوزید دگراندیش مصری که افکارش در مکتب تفسیر ادبی امین الخولی شکل گرفت، سهم وافری برای هرمنوتیک در فهم متن قائل بود. هرمنوتیک دانشی است که نظریه های مربوط به فهم را مورد بررسی قرار می دهد و دارای دو رویکرد اساسی عینی گرا و نسبی گراست. ابوزید که در نظریات مکاتب مختلف هرمنوتیک تأمل نموده، کوشیده است تا از میان آن ها، به هرمنوتیکی متمایز دست یابد و روش برداشت از قرآن را بر مبنای آن استوار سازد. با مطالعه ی دیدگاه های ابوزید درمی یابیم روش مورد نظر او بیشتر متأثر از هرمنوتیک نسبی گرای گادامر است؛ لکن خود مدعی است از هرمنوتیک عینی گرای اریک هرش بهره مند گردیده است و این گونه، راهی معتدل میان نسبی گرایی و عینی گرایی برگزیده است. این مقاله ضمن اشاره به مبانی هرمنوتیک ابوزید به تبیین عینی گرایی و نسبی گرایی هرمنوتیک او می پردازد و ضمن بیان مصادیقی از برداشت های تفسیری اش، چیرگی نسبی گرایی در هرمنوتیک او را آشکار می سازد. این نسبی گرایی از سویی مفسر و مخاطب متن قرآن را از مراد الاهی دور نگاه می دارد و از سوی دیگر، باب تأویل های ناروا و بدعت را بیش از پیش می گشاید. بنابراین هدف این مقاله تبیین نوع رویکرد هرمنوتیک ابوزید و تأثیر این رویکرد در برداشت های تفسیری وی و نیز ریشه های اندیشه ی تفسیری اوست.
تبیین تطبیقی مبانی فلسفی رویکرد سنت گرایانه سید حسین نصر و رویکرد نوگرایانه نصر حامد ابوزید در آسیب شناسی تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
هدف اصلی این پژوهش بررسی تطبیقی قابلیت های دو رویکرد جدید در حوزه آسیب شناسی تربیت دینی می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش تحلیل و تفسیر انتقادی مفاهیم و نیز قیاس عملی و الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که هر دو رویکرد سنت گرا و نوگرا با وجود تفاوت هایی که در مبانی فلسفی با یکدیگر دارند، با کثرت گرایی و مدارا همراه هستند. سنت گرایی نصر بر گوهر ادیان و وجه عرفانی و زیبایی شناختی آنها تکیه می کند و قائل به وحدت متعالیه ادیان است و بر پشتوانه متافیزیکی اخلاق در تربیت دینی تاکید ویژه ای دارد. نوگرایی ابوزید نیز بر تأویل و درک فحوای نصوص دینی و جدایی دین و معرفت دینی تکیه می کند. از این رو، با انحصارگرایی در فهم دین سازگاری ندارد و تا حد ممکن تفسیر از دین را هرچه معقول تر و مقبول تر می نماید. تربیت دینی سنت گرای نصر به خودشناسی و تربیت اراده و خواسته ها و نیز هیجان ها و عواطف می پردازد. در حالی که رویکرد نوگرایانه ابوزید به تربیت توانایی های ذهنی در جهت روشنگری، آزادی و عدالت و برابری انسان ها می پردازد.
ارزیابی نظریه زبان شناختی نصر حامد ابوزید درباره قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی-سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
بررسی مبانی اندیشه های سیاسی در میان نومعتزلیان با تأکید بر آرای نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد که به بررسی و واکاوی مبانی اندیشه های سیاسی در میان نومعتزلیان و به ویژه ابوزید بپردازد. در این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای دو سؤال اساسی می باشیم: نخست آن که مبانی اندیشه سیاسی نومعتزلیان و به ویژه ابوزید چگونه قابل تبیین می باشد و دیگری این که در مبانی اندیشه سیاسی نومعتزلیان و ابوزید رابطه دین و سیاست چگونه ترسیم و تبیین شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که اندیشه های نومعتزله ریشه در آرای اندیشمندان نخست معتزله در قرون اولیه اسلامی دارد و معتقد است با توجه به سیالیت و تاریخمند بودن نص قرآن می توان اندیشه های آن را روزآمد نمود و در واقع به دنیوی و عرفی کردن امور دینی پرداخت. نهایتاً این که در کنه اندیشه های نومعتزلیان و به ویژه ابوزید اندیشه عرفی گرایی و سکولاریم را به معنای جدایی دین از حکومت و نه سیاست می توان استنباط نمود.
بررسی نظریه تلازم گفتاری بودن خطابات قرآنی با تاریخ مندی قرآن از نگاه نصر حامد ابوزید با رویکرد اصولی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۵
85 - 108
حوزه های تخصصی:
در راستای نظریه جهان شمولی خطابات اللهی که تاریخی به بلندای تاریخ بعثت پیامبر اکرم
دارد، نظریه تاریخ مندی قرآن و برخی آموزه های آن، نظریه ای است که اخیراً توسط برخی نواندیشان دینی منسوب به جریان فکری نومعتزله- از جمله نصر حامد ابوزید- ارایه شده است. آنها متأثر از نگرش تاریخی نگری در غرب و همچنین تأثیرپذیری از نظریه گفتاری و شفاهی بودن متون مقدس، گفتاری بودن سبک قرآن را مؤید و شاهد تاریخیت قرآن می دانند. بررسی این موضوع افزون بر لوازمی که بر آن مترتب است، از جهت سابقه بحث شفاهی بودن خطابات در کتب اصولی و وجه ارتباط یا تمایز آن با نظریه تاریخ مندی قرآن و اینکه چگونه از اصل مشترک گفتاری بودن، نتایج متفاوتی گرفته شده است، دارای اهمیت است. در این مقالله با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی این موضوع، با تأکید بر اصل «گفتاری بودن وحی» از یک سو و تکیه بر مبانی اصولیان در موضوع خطابات شفاهی می پردازیم و معلوم می گردد ادعای ملازمه بین گفتاری بودن و تاریخیت قرآن ادعایی سست و بدون پشتوانه عقلی است؛ بلکه علاوه بر مبانی متعدد کلامی، مبانی اصولیان هم، مانع از ملازمه بین سبک گفتاری و تاریخی بودن قرآن می شوند.
ارزیابی دیدگاه ابوزید درباره تاریخ مندی قرآن با تأکید بر گفتاری بودن وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
73-88
حوزه های تخصصی:
نظریه تاریخ مندی قرآن، ادعایی است که از سوی برخی مسلمانان نوگرا به تبعیت از مستشرقین، تکرار شده است. آنها هر اصلی که در تعارض با ایده تاریخیت باشد منکر و هر امری را که در توجیه اصل تاریخیت کارآمد باشد با بازخوانی آن، به نفع مدعای خود تفسیر می کنند. توجیه ملازمه بین سبک گفتاری قرآن با نظریه تاریخیّت و عصری بودن برخی احکام آن در راستای ادعای حیث گفتمانی وحی و رابطه دیالکتیک متن با واقع از سوی نصر حامد ابوزید یکی از این موارد است. بررسی این دیدگاه از جهت تقابل با جاودانگی اسلام و احکام ثابت آن حائز اهمیت است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و به هدف نقد و بررسی ادعای فوق نگاشته شده است تا معلوم گردد ادعای ارتباط بین گفتاری بودن و تاریخیت، با اشکالات متعدد عقلی و نقلی، مواجه است و موارد فراوانی مانند برخورداری قرآن از بطون و ژرفایی نامتناهی، و سازوکارهای بهره برداری ازآن تا قیامت در نقض ادعای فوق وجود دارد.
بررسی و نقد مبانی نصرحامد ابوزید در اثبات تاریخ مندی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین موضوعی که نصرحامد ابوزید(1943-2010 م) در مباحث تأویلی خویش بر آن تأکید دارد تاریخ مندی قرآن کریم است. به این معنا که خداوند، قرآن را در برهه ی زمانی خاصی و مبتنی بر نظام فرهنگی و زبانی مردم آن زمان نازل کرده است. از این رو متن قرآن محصولی فرهنگی است و آموزه های آن مطابق با فرهنگ و نیازهای زمان نزول است و در ارتباط با بافت همان زمان معنا پیدا می کند و کارکرد چندانی در دیگر زمان ها ندارد. ابوزید برای اثبات این مدعا، به نظریه های مختلفی از متقدمان و متأخران تمسک جسته است. در این مقاله با روش «توصیف و تحلیل»، به بررسی هریک از این نظریه ها و چگونگی استفاده ی ابوزید از آن ها در اثبات تاریخ مندی قرآن پرداخته می شود، و معلوم می گردد که استفاده ی ابوزید کاملاً به صورت گزینشی بوده و او بدون پای بندی به تمام نتایج آن نظریه ها، صرفاً هرآنچه را مؤید نظر خویش یافته، برگزیده است.
تأویل گرایی نصر حامد ابوزید در مقایسه با رویکرد تأویلی معتزله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین اصول تفسیری مشترک میان مکتب معتزله و جریان مشهور به «نومعتزله»، مسئله «تأویل» است که قرابت آن دو جریان به یکدیگر را به ذهن متبادر می کند، اما توجه به کارکرد آن نزد هریک از دو گروه، این قرابت را منتفی می سازد. نویسندگان این مقاله با روش «توصیف و تحلیل»، به بررسی تطبیقی دیدگاه تأویلی معتزله و نیز شخصیت مشهور نومعتزله، یعنی نصرحامد ابوزید پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که معتزله با مبنایی کاملاً کلامی و اعتقادی، هرجا ظاهر آیات را با مبانی عقلی و اصول خمسه خویش، به ویژه در مسئله تنزیه ذات الهی، ناسازگار می یافتند، دست به تأویل ظواهر آیات می زدند. اما نصرحامد ابوزید با تکیه بر مبانی متفاوت با معتزله و به دور از دغدغه های معتزله در تنزیه ذات الهی، از تأویل صرفاً برای اثبات تاریخ مندی قرآن و زمینه سازی برای تطبیق مفاهیم آن با مدرنیته بهره می برد.
نقد رویکرد نصر حامد ابوزید در تفسیر علمی بر اساس دیدگاه آیهاللّه معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
233 - 258
حوزه های تخصصی:
درباره تفسیر علمی، شرایط و ضوابط آن، دیدگاه ها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد که عوامل متعددی در این اختلاف و دیدگاه ها نقش داشته است، ولی یکی از مهم ترین عوامل عبارت است از نوع نگاه مفسران به جایگاه علوم در فهم قرآن؛ به طوری که بین برخی نومعتزله مثل نصر حامد ابوزید در اثر شرایط زمانی و پیشرفت های علمی، نگاه جدیدی در تعامل با قرآن مطرح شده است؛ چرا که آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، ایشان را واداشته با انگیزه نواندیشی، بین دین و مدرنیته سازگاری برقرار کنند و نیز بر آن داشته که رویکرد علمی را در تفسیر آیات قرآن مورد توجه قرار دهند. از این رو این دسته از دانشمندان، با توجه به اینکه که نوع نگاهشان به رویکرد تفسیر علمی اشتباه است، قائل به تأویل پذیری بسیاری از آیات قرآن و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و سیلان داشتن معانی قرآن و تاریخمندی قرآن شدند و هم عملاً معیارها و ضوابط تفسیر قرآن را رعایت نکردند و اما با وجود این، داعیه نواندیشی و تفسیر علمی داشتند. با تتبع در آثار و اندیشه های آنان درمی یابیم که این نوع برداشت ها هم دارای آسیب های مبنایی و غایی بوده و هم آسیب های روشی را در بر دارد. اما آیهاللّٰه معرفت ضمن اینکه تفسیر علمی را موجب فهم بهتر آیات علمی می داند، قائل است که باید معیارهای تفسیر علمی رعایت شود و همواره بر این نکته تأکید دارد که باید از علوم قطعی استفاده کرد و با دور بودن از محاذیر تاریخمندی قرآن و تأویلات نابه جا در تفسیر قرآن، از آسیب های تفسیر علمی به دور بود. ما در این مقاله با تطبیق بر دیدگاه و نظرات آیهاللّٰه معرفت، دیدگاه نصر حامد ابوزید را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
بررسی نظر نصر حامد ابوزید در تأویل و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
تأویل از جمله مهم ترین واژه هایی است که شیعه و معتزله از ابتدا تاکنون، برای فهم آیات الهی به آن توجه کرده اند. اهل حدیث، همواره به تأویل نگاهی منفی داشته اند و گاهی آن را بدعت پنداشته اند و مفسران آنها از تأویل اجتناب کرده اند و دور بودن از آن را درست دانسته اند. در عصر کنونی ابوزید از متفکران معتزلی، راهکار فهم درست قرآن را تأویل می داند؛ وی بر این اعتقاد است که با تأویل می توان امروز با قرآن ارتباط برقرار کرد و زندگی قرآنی داشت و در جهان امروز به قرآن حیات مجددی داد. در این نوشته با روش توصیفی – تطبیقی دیدگاه ابوزید درباره تأویل را بر اساس نظر علامه گزارش و نقد می کنیم. نتایج نشان داد آنچه او تأویل می خواند، با آنچه طباطبایی تأویل می داند به لحاظ معنا و مفهوم اختلاف شگرفی دارد. طباطبایی «تأویل» را تلاشی برای دستیابی به معارف عمیق قرآن می داند که الفاظ را یارای بیان آن نیست؛ ولی ابوزید تأویل را عصری کردن فهم قرآن می داند. البته شاید بتوان وجه جمعی برای آن دو پیدا کرد و آن اینکه با فهم عمیق قرآن، می توان مسائل امروز و فردای بشر را حل کرد.
بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا با بررسی و تببین مبانی اندیشههای ابوزید، به واکاوی دیدگاههای وی در خصوص مسئله زن در عصر حاضر بپردازد. مهمترین مبانی فکری ابوزید در مسئله زنان، تفکر سکولاریستی وی در خصوص مرجعیت عقل انسانی، تاریخمندی متون دینی، هرمنوتیک فلسفی گادامر، زبانشناسی خاص وی و تفاوت معنا و فحوا است که به او این اجازه را میدهد تا مدعی شود، یک محصول فرهنگی است که در زمینه فرهنگی-اجتماعی خاصی شکل گرفته که جدای از فرهنگ آن روزگار نیست. بنابراین، بسیاری از احکام مختص زنان مانند ارث، پوشش و ازدواج و طلاق را اموری تاریخمند و تأویل پذیر میداند که مربوط به عصر نزول است و در عصر حاضر کارایی ندارد. در عصر حاضر، ضروری است تا متفکران اسلامی، احکام و قوانینی متناسب با این عصر برای زنان وضع کنند.
ارزیابی رویکرد تأویلی نصرحامد ابوزید در فهم آیات الاحکام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۲۱۵-۲۳۴
حوزه های تخصصی:
حامد ابوزید از نواندیشان معاصر معتقدست که راه زنده ماندن پیام قرآن، تأویل است. از دیدگاه وی، آیات الاحکام باید به صورت عصری تأویل شود؛ از سیر تکوین احکام در عصر نزول، پیامی حاصل می شود که با استفاده از آن می توان احکام عصری را به دست آورد. از آنجا که هر فهمی از قرآن باید ضابطه مند باشد، بررسی ضابطه مندی تأویل ابوزید ضروری می نماید. هدف پژوهش حاضر، پی گیری ضابطه مندی در مؤلفه های تأویل ابوزید؛ مبانی هرمنوتیکی، روش و معیار تأویل است. مطابق نتایج پژوهش، برخی عوامل موجب بی ضابطگی تأویل می شود: در مبانی، غفلت از قصد مولف، اعتقاد به تاریخمندی فهم و ...؛ در روش، خوانش پذیری پیام حاصل از سیر تکوین احکام و در معیارها، عصری بودن و مطابقت با پیام حاصل از سیر تکوین احکام. البته دو معیار پیوند معنا با فحوا و توجه به بافت های مختلف کلام، خوانش افراطی متن را مهار می کنند.
نقد مبانی ماهیت وحی نبوی قرآنی در اندیشه نصر حامد ابوزید با تأکید بر المیزان
حوزه های تخصصی:
وحی موضوعی کلامی، تفسیری و فلسفی است و یکی از بنیادی ترین معارف دینی به حساب می آید ، پژوهش حاضر با روشی تحلیلی و انتقادی به نقد مبانی شناخت ماهیت وحی از دیدگاه نصرحامدابوزید به عنوان نماینده جریان روشنفکری می پردازد. مهمترین مبانی ابوزید درباره ماهیت وحی قرآنی،نبوی دانستن الفاظ قرآن کریم، تاریخمند دانستن وحی قرآنی و تجربه دینی انگاری آن است، مبنای نبوی دانستن الفاظ قرآن به استناد آیات، دلائل عقلی، اختلاف قرائات و ناسخ و منسوخ، مبنای تاریخمند دانستن وحی قرآنی به استناد تلازم حدوث قرآن و تلازم نزول تدریجی آن با تاریخمندی وحی و مبنای تجربه دینی دانستن وحی قرآنی به استناد شواهدی تاریخی شکل گرفته که جملگی آنها براساس ادله عقلی و قرآنی مبتنی بر مبانی و آراء اندیشمندان قرآنی، نقد و ماهیت الهی الفاظ و معانی وحی قرآنی، محصور نبودن آن در زمان و مکان عصر نزول وعدم دخالت بشر در فرایند وحی اثبات میگردد. تحدی قرآن و اعجاز در فصاحت و بلاغت، اُمی بودن پیامبر و آیاتی که نزول قرآن را با زبان عربی از جانب خداوند می داند وحیانی بودن الفاظ قرآن را ثابت می کند.
فاعل وحی رسالی در نظریه تاریخ مندی قرآن (با تأکید بر آراء نصر حامد ابوزید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۷۶-۱۵۷
حوزه های تخصصی:
نصر حامد ابوزید ( نماینده جریان نومعتزله) برخلاف دیدگاه اکثر فلاسفه و متکلمان اسلامی در موضوع وحی، گاهی وحی را مترادف با الهام و گاه یکسان با تجربه دینی می انگارد و نقش فاعلی پیامبر در فرایند وحی را تقویت و با ادعای گفتمانی بودن و تأثیرپذیری از فرهنگ زمانه، تاریخ مندی قرآن را توجیه می کند. مسأله تحقیق حاضر این است چه اشکالات عقلی و نقلی بر ادّعاهای وی خصوصاً ادعای اصالت فاعلیت پیامبر و گفتمانی و تاریخ مندی قرآن مترتب است؟ در تحقیق حاضر با بررسی تطبیقی دو دیدگاه فوق به روش توصیفی تحلیلی، به یافته های زیر دست می یابیم: الهی بودن توأمان محتوا و الفاظ وحی، نقش قابلی پیامبر در فرایند وحی، فراتاریخی بودن قرآن، غیریّت مقوله مواجهه ملازم با دریافت حقائق (تجربه وحیانی) از مقوله حقائق دریافتی از عالم غیب؛ بطلان گفتمانی بودن و تاریخ مندی قرآن به دلیل مغایرت مبانی و لوازم آن با اصول مسلم عقلی ( ادله برون دینی ) و مخالفت با ادله نقلی(ادله درون دینی).
نقد مبانی معرفت شناسی تفسیر عقلی جریان نواعتزال مغرب عربی معاصر
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
75 - 115
حوزه های تخصصی:
جریان نو معتزله مغرب عربی معاصر به اقتضاء برهه ای از زمان که زندگی می کردند تحت تأثیر مدرنیته که برگرفته از فرهنگ غرب بود برای حل مسائل نظری ناچار شدند که عقلانیت را معطوف به مدرنیته ببینند برای همین مبانی آنها در فهم معارف دین با معتزله قدیم فرق می کرد؛ چراکه معتزله قدیم بر اساس مبانی عقلی و فلسفه توحیدی بود نو معتزله مغرب عربی معاصر برخلاف اسلاف خود بر اساس تعامل با دنیای مدرنیته برای آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، توجه به عقب ماندگی جوامع اسلامی و تلاش برای برقراری سازگاری بین دین و مدرنیته آنان را بر آن داشته تا رویکردی خاص را در تفسیر آیات قرآن در پیش گیرند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و انتقادشناسی، به نقد و آسیب شناسی مبانی معرفت شناسی جریان نو معتزله مغرب عربی معاصر پرداخته و از این رهگذر آسیب های مبنایی معرفت شناسی در این مکتب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که این دسته از نومعتزلیان بر اساس مبانی معرفت شناختی خود با اتکا به عقل مدرن به عنوان تنها منبع شناخت نسبت به سایر منابع شناخت توجهی نکردند؛ درنتیجه در تفسیر و تبیین آموزه های دینی و قرآنی به ویژه مفاهیم چون بهشت، جهنم، ابلیس و ملائکه که از حقایق و واقعیت های وحیانی و فراطبیعی هستند نگرش حس گرایانه داشته اند که آن منتهی به تمایز بین معرفت دینی و دین بر اساس رویکرد تاریخی گردید و افزون بر آن اینکه قرائت و فهم پیامبر اکرم (ص) را به مانند فهم و درک انسانی عادی تلقی کردند و حال آنکه همه این آثار و پیامدها برخلاف نص صریح کلام وحی است.
بررسی انتساب نصر حامد ابوزید به مکتب اعتزال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
177 - 207
دکتر نصر حامد ابوزید، متفکر مصری است که همواره به عنوان یک چهره نومعتزلی قلمداد می شود، اخیراً برخی محققان از ترکیبی بودن نظرات وی نتیجه گرفته اند که ایشان روش منحصر به خود را داشته که محصور به هیچ جریانی نیست و یا تنها با اتکاء بر یک نظریه ابوزید، پیوند وی با نومعتزله را مورد تردید قرار داده اند. نوشتار حاضر، با نگاهی جامع به روش تحلیلی-تطبیقی درصدد ارزیابی صحت انتساب ابوزید به مکتب اعتزال قدیم و جدید است، بدین منظور ابتدا نظریات ایشان را در چند مبحث (فارغ از ارزیابی و نقد) بیان نموده و سپس با معتزله و نومعتزله مقایسه شده است. ضمن اذعان به تفاوت های معتزله با نومعتزله، مشخص شد دیدگاه های ابوزید به رغم رویکرد عقل گرایانه اش، در مواردی با معتزلیان قدیم تفاوت دارد و در موارد متعدّدی مشابه نومعتزلیان است، لذا همسویی ابوزید با مکتب اعتزال غیرقابل انکار است، اختلاف نظریات وی با معتزلیان قدیم و کثرت مشابهت آرائش با نومعتزلیان، قرابت آراء او با نومعتزلیان را نتیجه می دهد.