مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ارمنستان
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین حوادث غیر مترقبه در سال های اخیر، در جمهوری ارمنستان رخ داد. مقاله حاضر با بررسی مطالعات گسترده ای که پس از وقوع حادثه در این کشور انجام شده، ضمن ارایه گزارشی مستند از آثار و پیامدهای روانی حادثه بر کودکان، روش ها و اقداماتی را که به منظور کنترل و درمان عوارض روانی صورت گرفته مطرح کرده است. نکته مهم و حایز اهمیت در این مقاله نشان دادن عوارض حاصل از سیاست های پس از وقوع حادثه است که دامن گیر کودکان شد که یا بی سرپرست شدند و یا پدر و مادر خود را گم کردند.
جمهوری اسلامی ایران و ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های عمیق در جغرافیای سیاسی قفقاز جنوبی در پی فروپاشی اتحاد شوروی، موجب ایجاد تحولاتی جدی در ساختار سیاست منطقه ای و جهانی شد. جمهوری اسلامی ایران هم با توجه به پیوندهای تاریخی خود با مردم این منطقه و برخورداری از امتیاز همسایگی، همکاری های سیاسی-اقتصادی خود را با کشورهای قفقاز جنوبی گسترش بخشید. با استقلال این جمهوری ها، منطقه قفقاز در عرصه تماس و تقابل قدرت های منطقه ای و جهانی قرار گرفت. سوال اصلی مقاله این است که «جمهوری اسلامی ایران چگونه از شرایط ناشی از فرصت های ژئوپلیتیک ایجاد شده پس از استقلال این کشوره، بهره برده است؟» نویسنده با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی دگرگونی در روابط ایران با جمهوری های قفقاز جنوبی، از دیدگاه عوامل ژئوپلیتیکی موثر بر روابط ایران و کشورهای قفقاز جنوبی می پردازد، تا چگونگی استفاده از این ظرفیت ها روشن شود.
تحلیل ژئوپلیتیک قفقاز؛ بستری برای تدوین سیاست خارجی مناسبتر در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین پیش نیاز برخورداری از یک سیاست خارجی موفق، آگاهی و شناخت عمیق از صحنه است. ژئوپلیتیک با بررسی عوامل تشکیل دهنده قدرت ملی کشورها، لائق گوناگون بازیگران، ریشه یابی بحران های منطقه ای و تحلیل جایگاه منطقه در ئواستراتژی قدرتها، درک لازم برای تدوین سیاست خارجی آگاهانه و سنجیده را فراهم می نماید. منطقه قفقاز با بافت قومی و مذهبی متنوع، سابقه حضور قدرت های مختلف، دارا بودن ارزش راهبردی و جاذبه های فراوان اقتصادی، از هنگام فروپاشی شوروی و اعلام استقلال کشورهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، به صحنه کشمکش بین بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای تبدیل شده که هر یک به تنهایی یا با تشکیل مجموعه ای از کشورها، منافع خود را جستجو می نمایند. مقاله حاضر در پی آن ایت که نشان دهد، تحلیل و شناخت عمیق عوامل مثبت و منفی ژئوپلیتیکی، گامی ضروری و مفید در جهت تدوین مجموعه ای از روابز موفق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فیمابین ایران و کشورهای منطقه قفقاز می باشد.
بررسی آثار تمدن ایرانی ـ شیعی در منطقه ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از حکومت صفویه در ارمنستان تا امضای قرارداد ترکمانچای نزدیک به سیصد سال طول کشید. در طول این سه سده، ایران اسلامی که خود به تشیع گرویده بود، آثاری از تمدن خود را در آن منطقه به جای گذارد. وجه مشترک همه سلسله هایی که در این دوره به حکومت رسیدند، قدرت معنوی آموزه های تئوریک و عملی مذهب تشیع بود که در بستر فرهنگ متعالی ایرانی به خوبی رشد کرده بود.
متاسفانه بسیاری از آن آثار در اثر ناملایمات طبیعی روزگار و عناد و بی مهری کمونیسم از بین رفته است؛ تاریخ نگاری درستی نیز صورت نگرفته است و اطلاعات دقیق و جامعی در دست نیست.
آنچه نویسندگان بیشتر بدان پرداخته اند، تعاملات اقتصادی دوران شاه عباس دوم با ارامنه جلفا و برخی تاثیرات ادبی بر زبان ارمنی است. نگارنده تلاش کرده است با تمام محدودیت ها، از خلال منابع پراکنده، تصویری از آثار تمدن مربوط به آن دوران، به ویژه آثار فرهنگی ـ سیاسی را ارائه نماید.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و ارمنستان در چهارچوب تئوریک اندرسون و طرح یک همگرایی منطقه ای بعد از فرایند عادی سازی روابط میان ارمنستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل ژئوپلیتیک اندرسون سعی در بررسی روابط ارمنستان و ایران شده است. مدل اندرسون یک روش ژئوپلیتیکی در شناخت سیاست خارجی کشورهای کوچک با لحاظ نمودن نقش کشور بزرگ در همسایگی آنان است. هدف اصلی مقاله پاسخ به این سوال میباشد که چگونه می توان برای روابط ایران و ارمنستان بنیانی ژئوپلیتیک جستجو نمود. از سوی دیگر بعد از فرایند عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه سیاست خارجی ایران چگونه باید باشد؟ روش کار اندرسون سه مرحله دارد که علاوه بر آن که امکان تحلیل صحیح شرایط ژئوپلیتیک ارمنستان را فراهم می کند، امکان درک سیاست خارجی این کشور با ایران و ترکیه را نیز فراهم می نماید. در چارچوب مدل اندرسون، روابط خارجی ایران و ارمنستان در سه قالب اصلی رجوع تاریخی، منازعه جغرافیایی و درک شرایط ژئوپلیتیک کنونی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حول چند محور بحث می گردد. رفتار تاریخی ایرانیان با ارامنه بر خلاف ترکان که متهم به نسل کشی 1915 هستند، همواره حسنه بوده است، چنانچه این رفتار حسنه تاریخی بر شکل گیری روابط نزدیک میان دو کشور تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر ایران در منازعه قره باغ همواره از خودمختاری آن حمایت کرده است و ارمنستان از میانجی گری ایران ابراز رضایت نموده است. در مسئله انزوای سرزمینی و فقر منابع انرژی ارمنستان، ایران همواره به عنوان تأمین کننده انرژی به حساب آمده است. با توجه به ضرورت همگرایی منطقه ای، از دیگر نتایج پژوهش حاضر بحث اثرات مثبت عادی سازی روابط میان ترکیه و ارمنستان برای ایران می باشد.
بررسی و تحلیل پیامدهای ژئوپلیتیک عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مطالعه تاریخی روابط ترکیه- ارمنستان، روند عادی سازی روابط و نیز مطالعه مهمترین عوامل تأثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی- اقتصادی عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان در گستره منطقه از دید ژئوپلیتیک مورد تحلیل واقع شود. با توجه به نتایج این تحقیق، بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها در صورتی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادیسازی روابط منافع ملی دیگر کشورهای منطقه نیز لحاظ شود. به عبارتی، نادیده گرفتن منافع دیگر کشورهای منطقه در مسیر عادیسازی روابط طرفین با از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات آن با آذربایجان و گرجستان همراه خواهد بود. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه- ارمنستان با پیچیدگی های خاص خود همراه است. با بهبود مناسبات ترکیه- ارمنستان شاید شاهد نوعی توازن نفوذ در بین قدرت های ذینفع در منطقه باشیم.
نقش خاندان های اشرافی در تحولات ارمنستان در دوره یورش مغول و حکومت ایلخانی (بررسی موردی خاندان لرد مخار گرسلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطقی که مغولان در حملات خود، دستیابی و تسلط بر آن را مورد توجه قرار دادند، قفقاز جنوبی بود. در این زمان بیشتر نواحی این منطقه به وسیله لردهایی اداره می شد که تابع پادشاهی باگراتیدی گرجستان بودند. یکی از معروف ترین خاندان های لرد، خاندان مخارگرسلی بود. این خاندان بر قسمت وسیعی از ارمنستان حکومت داشت و از قدرت و نفوذ گسترده ای در منطقه برخوردار بود. تلاش مغولان برای دست یابی بر ارمنستان، آنان را با این خاندان نیز روبرو ساخت و نحوه تعامل آنان با یکدیگر تأثیری جدّی بر روند تسلط مغولان بر ارمنستان داشت. علاوه بر این با تسلط امرای مغول بر قفقاز جنوبی و سپس با تأسیس حکومت ایلخانان در ایران، این خاندان نقش مهمی در تحولات سیاسی منطقه به نفع و یا ضرر حاکمیت مغولان ایفا کرد. در مقابل نوع سیاست فاتحان مغول و ایلخانان و نوع مناسبات آنان با لردهای مخارگرسلی تأثیری مستقیم بر میزان قدرت آنها و فراز و فرودشان در زمان های مختلف داشت. بر این اساس مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات مربوط به این خاندان در پیوند با مغولان است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که این گونه خاندان ها چه جایگاهی در تحولات منطقه ای در قفقاز جنوبی در عصر حملات مغول و حکومت ایلخانی داشتند؟ یافته ها نشان می دهد که به ویژه ایلخانان از طریق چنین خاندان هایی از قدرت یابی بیش از حد پادشاهی باگراتیدی جلوگیری کرده و از این حاکمان تابع برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی خود در منطقه بهره می بردند.
ساسانیان و سیاست زردشتی کردن ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوره اشکانی که روابط ایران و روم آغاز شد تا اواخر دوره ساسانی، ارمنستان همواره به عنوان کانون اصلی مناقشات این دو قدرت بزرگ باستان مطرح بوده است. این سرزمین که در دوره هخامنشی و تحت عنوان «ارمنیا» جزو یکی از ساتراپی های هخامنشیان محسوب می شد، از نیمه دوم سده اول میلادی شاخه ای از خاندان پادشاهان اشکانی با توافق دولت روم به حکومت آنجا گماشته شدند. با روی کار آمدن ساسانیان، ارمنیها، که آنان را غاصب حکومت اشکانیان می دانستند، به مخالفت با آنها پرداختند. به دنبال پذیرش مسیحیت در ارمنستان در زمان تیرداد کبیر (سال 301 م) و سپس رسمیت یافتن مسیحیت در امپراتوری روم، مسئله مذهب نیز بر تشدید تنش ها میان ساسانیان و روم افزود؛ در واکنش به این شرایط برخی از پادشاهان ساسانی چاره را بر این دیدند تا به سیاست زردشتی کردن کانون این بحران ها یعنی ارمنستان دست زنند.
در واقع، این پژوهش در پی آن است تا به روند سیاست زردشتی کردن ارمنستان توسط ساسانیان و میزان موفقیت آن بپردازد. برای نیل به این هدف تلاش شده است از شیوه پژوهش های تاریخی (توصیفی ـ تحلیلی) و بر اساس شواهد موجود و نظریات پژوهشگران، استفاده شود. در این پژوهش نشان داده خواهدشد که روی هم رفته ساسانیان نتوانستند در سیاست زردشتی کردن ارمنستان کامیاب شوند و این سرزمین مسیحی باقی ماند، هرچند که علقه های آن با ایران هرگز نگسست.
روابط خاندان اوربلیان (دولت سیونیک) با امرای مغول و حکومت ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطقی که مغولان در حملات خود، دستیابی و تسلط بر آن را مورد توجه قرار دادند، ارمنستان بود. در این دوره، نقاط مختلف این سرزمین تحت حکومت لردهایی قرار داشت که از خاندان های برجسته و بسیار مشهور ارمنستان بودند. یکی از این خاندانها، خاندان اوربلیان بود که از قدرت چشمگیری برخوردار بودند و بر منطقه سیونیک حکومت می کردند. حکومت آنها در تاریخ به نام دولت سیونیک مشهور است. به دنبال نخستین حملات مغولان به متصرفات خاندان اوربلیان، این منطقه به تابعیت آنان درآمد و سپس با تأسیس دولت ایلخانان، این خاندان نیز مانند دیگر لردهای ارمنستان به تابعیت ایلخانان گردن نهاد. یافته ها نشان می دهد که اوضاع مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و به خصوص سیاسی دولت سیونیک، در دوره امرای مغول و حکومت ایلخانان، به طور مستقیم مناسبات این خاندان با حاکمان مغول تأثیر گرفت و دولت سیونیک به طور جدی در حفظ قدرت و بقای حکومت خود، در رقابت با دیگر خاندان های لرد حکومتگر ارمنستان، به برقراری مناسبت حسنه با حاکمان مغول و جلب رضایت آنها وابسته بودند. از طرف دیگر، امرای مغول و ایلخانان نیز برای تحکیم و تداوم حکومت خود بر ارمنستان و حتی دیگر مناطق قفقاز جنوبی به این خاندان ها احتیاج داشتند. به گونه ای که در صورت لزوم می توانستند از لردهای تابع، از جمله خاندان اوربلیان، برای پیشبرد اهداف خود در منطقه سود جویند.
پژوهشی درباره فرمانروایی هرمزد یکم؛ شاهنشاه ایران و انیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ شاپور یکم(240 تا 270 میلادی)، فرزند و ولیعهد او، هرمزد اردشیر، پادشاه گستره پهناور ایرانشهر شد.هرمزد اردشیر در جنگ های پدرش با رومی ها در ارمنستان، سوریه، کیلیکیه و کاپادوکیه توانایی های جگی خود را نشان داده بود و هنگامی که شاپور در سال 252 میلادی، سرزمین ارمنستان را گشود، هرمزد با لقب بزرگ شاه ارمنیه به فرمانروایی ارمنستان برگزیده شد.با همه تردیدهایی که درباره بزرگ تر بودن شاهزاده هرمزد نسبت به دیگر پسران شاپور یکم وجود دارد، داده های باستان شناختی، سکه شناختی و گزارش های تاریخی دوره اسلامی نشان می دهد که هرمزد ولیعهد شناخته شده شاپور بوده، و از این رو باید بزرگ ترین پسر او هم بوده باشد.هرمزد در سنگ نوشته های موبد کردیر، هوادار و پایبند آموزه های زردشتی و پشتیان مُغ مردان و دستگاه دینی زردشتی شناخته شده و دوره پادشاهی وی، دوره افزونی گرفتن کرده های ایزدان و نشانده شدن آتش های بهرام و شادمانی و کامروایی مُغ مردان انگاشته شده است؛ از این رو، دوستانه هرمزد با مانی، که در متن های مانوی و پاره ای گزارش های دیگر بازتاب یافته است، هرگز نشانه علاقه مندی هرمزد به مانویت و روی گردانی از آموزه های دین زردشتی نیست و آن را باید گوشه ای از سیاست مذهبی هرمزد شناخت. در این پژوهش، کوشش خواهد شد به دست آویز همه منابعی که آگاهی های را درباره زندگی و دوره پادشاهی هرمزد یکم به دست می دهند، به ویژه سنگ نوشته ها، سنگ نگاره ها و داده های سکه شناختی، به پرسش هایی که درباره زندگی سیاسی و نظامی شاهزاده هرمزد پیش از گرفتن تحت فرمانروایی ایرانشهر و گُزینش او به ولیعهدی وجود دارد پاسخ گوییم و با مطالعه کارنامه شهریاری هرمزد، به سیاست مذهبی این پادشاه ساسانی و پیوند دوگانه او با موید کردیر و مانی بپردازیم.
تداوم نشانه ها و بقایای معماری ""مهری"" قفقاز در کلیساهای ارمنستان و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارامنه، آریایی و هم نژاد ایرانیان هستند که به جهت اعتقادی اشتراکات زیادی دارند، از جمله پرستش ایزدان مهر، اناهیتا و اهورامزدا که معمولاً در بلندی ها به نیایش آنان می پرداختند. رسم برپایی معابد برفراز کوه ها و تپه ها و تبدیل آن به کلیسا و صومعه های قرون اولیه مسیحی از این باورها برخاسته چنان که نمونه های آن در زیارتگاه های بی شماری بر تپه ها و کوه ها وجود دارد که پیشینة آنان به گذشته های دور و زمان نیایش مهر و اناهیتا و زرتشت باز می گردد. در زمان هخامنشیان ایزدان سه گانه پرستیده می شدند ... در زمان پارتیان نیز مورد توجه دین عمومی و حتی دین رسمی بوده اند، اگرچه ما متونی مؤید این امر در ایران نداریم اما مدارک کتبی نسبت به وجود آن در ارمنستان به دست آمده است. میترا در ارمنستان از ایزدان بسیار محبوب و مورد علاقه و احترام فراوان بوده که معابد بسیار و برجا مانده از مهرپرستی پس از مسیحیت در شرق ارمنستان اهمیت و حضور مهر را در این منطقه تأیید می کند. در زمان ساسانیان و با رونق گرفتن آیین زرتشت، میترا در ردیف یکی از ایزدان آمده، در مهریشت می بینیم که چگونه بی آنکه خبری از میترای کبیر هخامنشی و اشکانی باشد، میترا با هویتی زیباتر، با هزار گوش و هزار چشم قدم به عرصه وجود می گذارد. سرزمین قفقاز به خصوص ارمنستان از مناطق مهم پرستش میترا پیش از مسیحیت بوده است. بنا به نظر مشهور پژوهشگران، ارمنستان اولین جایگاه رسمی شدن مسیحیت است و قدیمی ترین کلیسای حکومتی جهان (سنت اچمیادزین3، قرن 4 میلادی) در آنجاست . صومعه های قدیمی که در نقاط کوهستانی و بر بلندی بنا شده اند نشانه هایی از نیایشگاه های باستان را در خود دارند . آنها دارای آثار مهمی از معماری معابد میترایی هستند که اگرچه تبدیل به کلیسا شده اند، اما نمونه های بسیار اصیل و بکر از تحول مهرپرستی به مسیحیت را به نمایش می گذارند. در میان بناهای مذهبی موجود در منطقه قفقاز طی بررسی های میدانی آثاری کهن از بازیلیک ها (کلیساهای اولیه) و نیایشگاه های غاری جلب نظر کردند. مهرابه های غاری گغارد در نزدیک ایروان، پایتخت ارمنستان نشانه مهمی است که حضور قوی این آیین را در شکل ابتدایی و خالص اولین نیایشگاه ها و تبدیل آن به کلیسا نشان می دهد. فضای غاری کلیسای گغارد در دل صخره های عظیم از کهن ترین نمونه های کلیسا در مجاورت غار معبد است که دارای نشانه های مهم چشمه داخل شبستان غاری، پنجره رو به شرق، مذبح و مهراب است. بقایای نیایشگاه باستانی اوپلیستیخه در گرجستان و مهرابه کلیسای قرن چهارم بر فراز تپه ای در همین مکان از نمونه های دیگری است که حضور اولیه آیین مهر و تداوم و دگردیسی آن در مسیحیت را نشان می دهد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی در سفر علمی - پژوهشی به منطقه قفقاز و تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق روش تحقیق اکتشافی تنظیم شده است.
تأثیر تحولات روابط ارمنستان و ترکیه بر روابط ارمنستان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزاره سوم مسیحی، بویژه بعد از حادثه 11 سپتامبر در حوزه ها و مناطق مختلف با تغییرهای بسیار روبه رو بوده است. ترکیه، ایران و ارمنستان نیز به عنوان سه همسایه هم مرز، تغییرات داخلی، منطقه ای و بین المللی چشمگیری را تجربه کرده اند. اشغال منطقه کوهستانی قره باغ در آغاز دهه 1990 روابط ترکیه –ارمنستان را به شدت تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا موضوعاتی چون نسل کشی ارامنه از سوی عثمانی بار دیگر مطرح شود. پس از دو دهه قطع رابطه، به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه فصل جدیدی در سیاست خارجی ترکیه در رابطه با همسایگانش از جمله ارمنستان گشود. البته مؤلفه های دیگری چون امنیت انرژی، ادامه نزاع-های حل نشده و قدرت نمایی روسیه در جنگ با گرجستان، سبب توجه بیشتر ترکیه به منطقه قفقاز شد. به نظر می رسید توافقنامه 22 آوریل 2009 ارمنستان و ترکیه در زوریخ، اوج تجلی اراده دو طرف برای بهبود روابط باشد، اما گذشت زمان اوضاع را به گونه ای دیگر رقم زد. از سوی دیگر، قفقاز از گذشته تاکنون، چه به عنوان بخشی از ایران و چه به عنوان حوزه نفوذ آن، همواره مورد توجه ایران بوده است. هرچند روابط تیره ترکیه - ارمنستان فرصت تحرک بیشتری را به ایران می داد، اما با تجدید روابط ترکیه –ارمنستان این پرسش به وجود آمد که: آیا روابط ترکیه –ارمنستان روابط ایران و ارمنستان را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟ برای پاسخ به آن نخست به بررسی روابط ترکیه –ارمنستان پرداخته می شود که در قالب دیدگاه های احمد داوود اوغلو قابل تحلیل است، سپس با نگاهی به روابط ایران- ارمنستان، تأثیر حضور دوباره ترکیه را در معادلات مربوط به روابط ایران- ارمنستان مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه مقاله حاضر این است که: بهبود روابط ترکیه –ارمنستان تأثیر منفی بر روابط ایران- ارمنستان نخواهد داشت. برای تبیین این روابط از پارادایم نوواقع گرایی استفاده شده است.
ارمنستان در طول دوره های سلجوقیان و مغولان
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن یازدهم تا قرن چهاردهم میلادی، سرزمین ارمنستان دستخوش حملات متعدد ترک مغول شد. سلجوقیان و اتباع آنان، چادرنشینان ترکمان، در نتیجه سیاست های تجزیه طلبانه امپراتوری بیزانس در ارمنستان و نیز اختلاف میان گروه های مختلف ارمنی توانستند ارمنستان را مورد تاراج و تاخت و تاز خود قرار دهند. در طول حملات و حاکمیت سلجوقیان، بسیاری از خانواده های ارمنی پراکنده شدند و از جمله به گرجستان پناه بردند و در آنجا برای استقلال سرزمینشان اقدام کردند. در دوره های بعد مغولان نیز در پی تعقیب خوارزمشاه پا به نواحی ارمنستان گذاشتند. به رغم تلفات جانی و مالی که بر مردم ارمنستان وارد شد، مغولان توانستند به دلایل تساهل مذهبی و آزادی تجاری حمایت روحانیون، تجار، و برخی اشراف ارمنی را به خود جلب کنند، اما در ادامه با گرایش ایلخانان به اسلام، سخت گیری های مالی و مذهبی بیشتری بر مردم ارمنستان وارد شد. در طول این قرون متمادی از سلجوقیان تا مغولان، تغییرات عمده ای در ترکیب قومی و جمعیتی، اقتصاد، و اوضاع سیاسی و اجتماعی ارمنستان پدید آمده بود.
یادگاری بر دیوار گارنی؛ بیتی فارسی به گویش تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه باستانی گارنی در نزدیکی ایروان بازمانده مجموعه ای باستانی شامل دژ، نیایشگاه مهری، کاخ، حمام و کلیسا با کتیبه ها و نقش برجسته های متعدد است. این گفتار به بررسی یادگار نوشته ای بر دیوار نیایشگاه گارنی به خط و زبان فارسی با گویش تبریزی و سنجش دیرینگی آن می پردازد.
ایران و کشورهای قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران روابط نزدیک و دوستانه ای با جمهوری کوچک و مسیحی نشین ارمنستان دارد. این درست در نقطه مقابل روابط ایران با جمهوری به ظاهر با اهمیت تر و شیعه مذهب آذربایجان است. اگرچه روابط نزدیک ایران با ایروان ارتباط زیادی با انزوای جغرافیایی و اقتصادی ارمنستان دارد، روابط غیرصمیمانه جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان نتیجه بدگمانی و نبود اعتماد بین دو طرف است. از نظر تاریخی، روابط ویژه روسیه با ایران، نه در نتیجه وجود منافع مشترک حقیقی بین دو همسایه، بلکه محصول رقابت روسیه با قدرت های غربی بوده است. روسیه که هنوز در منطقه قفقاز جنوبی دارای نفوذ قابل توجهی است، مانع نفوذ اقتصادی ایران در ارمنستان و گرجستان می شود. از آنجا که ایروان روابط خارجی خود را با غرب و همچنین با روسیه گسترش می دهد، ایران نباید روابط نزدیکش با ایروان را همیشگی بپندارد.
داشناکسیون و تسلط بر حیات سیاسی ارامنه(1890-1918)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزب داشناکسیون در سال 1890 درحالی تأسیس شد که سومین حزب سیاسی ارامنه به حساب می آمد، اما در 1918، سال تأسیس جمهوری مستقل ارمنستان، در جایگاهی قرار داشت که حیات و ممات ارامنه قفقاز را تدبیر می کرد. چنین جایگاهی که در فردای تشکیل ارمنستان مستقل به مانعی جدی برای ایجاد تعامل بین احزاب سیاسی ارمنستان و تشریک مساعی برای آینده آن کشور تبدیل شد. این نوشتار درپی آن است که با تکیه بر نظریه سیاسی روبرت میخلز به تبیین چگونگی واقع شدن چنان عظمت و انسجامی برای داشناکسیون بپردازد. توسل به نظریه احزاب سیاسی —روشن می کند که تحقق رهبری در سازمان، گرایش های خودکامانه رهبران، و تأثیر روانشناختی قدرت برشخصیت رهبران، داشناکسیون را از یک جمعیت مبارزاتی باز به یک سازمان الیگارشیک منسجم تبدیل کرد. همین ساختار الیگارشیک عامل اصلی برتری داشناکسیون بر دیگر احزاب سیاسی ارمنستان قرار گرفت و موجب تسلط آن بر حیات سیاسی ارامنه شد.
بررسی علت های سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال فهم علت های سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان است. نویسندگان در این نوشتار معتقدند که با وجود اشتراک های فراوان بین ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه های تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی روابط این دو کشور مناسب نبوده است. فرضیه این نوشتار این است که به دلیل تأثیرگذاری شش عنصر داخلی و خارجی - پدیده قوم گرایی، فعالیت های دینی ایران در جمهوری آذربایجان، بحران قره باغ و رابطه ایران با ارمنستان، اختلاف نظر در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، نقش و نفوذ ترکیه، نفوذ اسراییل در منطقه و روابط آن با جمهوری آذربایجان و سیاست ها و هدف های آمریکا در منطقه در روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان منجر به سردی روابط دو کشور شده است.
عملکرد سازمان امنیت و همکاری اروپا در مناقشة قره باغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقوط اتحاد شوروی سبب ایجاد خلأ قدرت در موازنه بین نیروهای موجود در قلمروی این امپراتوری و درکل اروپا شد که این جریان سبب بروز جنگ های متعدد شد. رویدادهایی چون جنگ های فروپاشی یوگسلاوی و جنگ قره باغ متأثر از سقوط این کشور بود که سبب نگرانی جامعة بین الملل شد. جنگ قره باغ بین جمهوری های آذربایجان و ارمنستان که از سال های پایانی عمر اتحاد شوروی - درحالی که حاکمیت این کشور هنوز برقرار بود- شروع شده بود، بعد از سقوط آن به اوج خود رسید. این جنگ سبب شد که سازمان امنیت و همکاری به مناقشه وارد شود. بنابراین هدف اصلی نویسندگان پاسخ به این پرسش است که چه عواملی سبب شده است تا سازمان نتواند در حل مناقشه موفق عمل کند؟ بر این اساس فرضیة نوشتار عبارت است از: «انتقال رقابت ابرقدرت ها از سازمان ملل به درون سازمان امنیت، سبب عملکرد نامطلوب سازمان در بحران قره باغ شده است». در این نوشتار نویسندگان از روش توصیفی- تحلیلی براساس نظریة امنیت جمعی استفاده کرده اند. یافته ها نشان می دهد که سازمان در رسیدن به هدف خود شکست خورده و بعد از گذشت بیست سال نتوانسته است تا مناقشه را خاتمه دهد. شکست سازمان سبب تداوم وضعیت «نه صلح، نه جنگ» در قره باغ شده است.
تحلیل روابط ایران و ارمنستان با استفاده از چارچوب نظری واقع گرایی تدافعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد شوروی سبب ایجاد کشورهای جدیدی در شمال ایران شد. جمهوری آذربایجان و ارمنستان از جمله این کشورها هستند. شایان توجه است که باوجود مشابهت های بیشتری که بین ایران و جمهوری آذربایجانِ شیعه وجود دارد؛ رابطه ایران با ارمنستانِ مسیحی گسترده تر و بهتر است. پرسش اصلی این نوشتار، چرایی روابط برجسته و سطح بالاتر ایران و ارمنستان با وجود تفاوت های فرهنگی، دینی و زبانی در مقایسه با روابط ایران و جمهوری آذربایجان است؟ پاسخ این نوشتار به این پرسش این است: ایران و ارمنستان براساس اشتراک منافع خود و نگرانی مشترک از تهدید جمهوری آذربایجان برای ایجاد موازنه در برابر آن، روابط خود را گسترش داده اند که نتیجه آن ایجاد روابطی با سطح بالاتر بین دو کشوری است که از تفاوت های بسیاری برخوردارند. نویسندگان برای فهم چرایی شکل گیری سطح بالای روابط بین ایران و ارمنستان از نظریه واقع گرایی تدافعی بهره برده اند. بنابر این نظریه، دو کشور ایران و ارمنستان به دلیل تهدید مشترکی که از سوی جمهوری آذربایجان تصور می کنند به نزدیکی با یکدیگر روی آورده اند تا از این راه در مقابل جمهوری آذربایجان توازن برقرار سازند.
اقتصاد عاملی برای «دگرگونی منازعه» ترکیه و ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعه ترکیه و ارمنستان فراتر از موضوع های مورد اختلاف دو کشور، منازعه ای است که گستره آن به سطوح منطقه ای و بین المللی گسترش یافته و در پیچیده ترکردن فرایند حل منازعه دو کشور تأثیر شایان توجهی داشته است. با توجه به مسائل و موضوع های مورد اختلاف دو کشور به نظر می رسد که منازعه ترکیه و ارمنستان هیچ گونه راه حل سیاسی ندارد و در چارچوب هیچ یک از راه کارها و رویکردهای حل منازعات بین المللی و مدیریت بحران ها قرار نمی گیرد. در چنین شرایطی تجربه حل منازعات بین المللی نشان می دهد که تغییر در رویکرد حل سیاسی منازعه و دگرگونی در هر یک از سطوح منازعه به نتایج شایان توجهی برای دو کشور منجر خواهد شد. انگیزه اقتصادی تنها راهبردی است که دو طرف منازعه را به سوی تعدیل در نگرش سیاسی محض به حل منازعه پیش می برد. اقتصاد عاملی برای «دگرگونی منازعه» ترکیه و ارمنستان، افزون بر منافع اقتصادی برای دو کشور به حل سیاسی منازعه نیز کمک خواهد کرد. نتیجه مطالعات اقتصادی که براساس نظریه های مزیت نسبی و دیگر نظریه های اقتصادی انجام شده است، بیانگر رشد اقتصادی دو طرف در شاخه های مختلف اقتصادی است.