مطالب مرتبط با کلیدواژه

مجتهدین


۱.

بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد (نخستین اثر در ادبیات تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران)

کلیدواژه‌ها: روسیه دربار فتوای مجتهدین جهاد جهادیه ثغور ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۱ تعداد دانلود : ۹۱۷
دربار فتحعلی شاه پس از آگاهی ازین هجوم‘ قوایی را به فرماندهی عباس میرزا نایب السلطنه و وزارت میرزا بزرگ فراهانی به آذربایجان اعزام داشت تا به مقابله با روسها بپردازد.چندسال پس از نبردهای متعدد و درحالی که روسها از حصول به اهداف استراتژیک خویش ناکام مانده بودند ‘ شاه قاجار به دنبال امضای معاهده فین کنشتاین با فرانسویها‘مدتی نیز برای مقابله با روسها به ژنرال گاردان ومستشاران نظامی فرانسوی متکی شد‘اما چون سرانجام ازهمراهی پنهانی فرانسوی ها با روسها مطلع گردید‘ درحالی که با مشکل جدی مشروعیت نبرد در اذهان ساکنان مناطق جنگی ‘ خاصه تعدادی از خوانین محلی مواجه بود‘با تلاش میرزا بزرگ (قائم مقام اول) بر آن شد تا برای حل بحران مشروعیت جنگ و جلب حمایتهای اجتماعی‘به نبرد با روسها ماهیتی اعتقادی بخشد. به همین دلیل نیز ملا محمد باقر کلباسی ‘مأموریت یافت تا روانه عتبات عالیات و شهرهای بزرگ ایران شود و از مجتهدین و فقهای بزرگ درخواست صدور فتاوای جهادی کند. علما با توجه به اهمیت ممانعت از پیروزی روسها و ضرورت جلوگیری از غلبه آنان بر سرزمین مسلمانان ‘همراهی فعال با درخواست دربار قاجار پرداختند و با نگارش وارسال فتاوای جهادی از مردم خواستند تا به مقابله با روسها پرداخته و جنگ ایران و روس را نه جنگ دو دربار ‘ بلکه نبرد اسلام و کفر تلقی کنند.
۲.

بررسی جایگاه فقهی - ادبی حرف «واو» در آیه 121 سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیات الاحکام حرف «واو» مجتهدین معناشناسی واژه «فسق»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۹۷
علمای دانش نحو معانی سه گانه حال، استیناف یا عطف را برای حرف «واو» در آیه «لاتَأْکُلُوا مِمّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» (انعام: 121) محتمل دانسته اند که البته ناهمگونی این نظریات، تبیین معنوی آیه شریفه را دچار چالش کرده است. بر این اساس نوشتار حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به معناشناسی حرف «واو» در این آیه شریفه اختصاص یافته است و به این نتیجه رسیده ایم که ضمیر در جمله «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» به «أکل» مستفاد از فعل «لاتأکُلُوا» یا به «عَدَمُ الذِّکر» که برگرفته از «لَم یُذکَر» است، رجوع می کند. بنابراین آیه شریفه در صدد نهی از خوردن ذبیحه موصوف به فسق نیست، بلکه در مقام تبیین یکی از مصادیق فسق است. واژه «فسق» در آیه مورد بحث نیز به معنای خارج شدن ذبیحه از حلیت است که در حقیقت جمله «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» دلیل حرام بودن ذبیحه ای را بیان می کند که نام خداوند بر آن برده نشده است؛ زیرا آن فسق و خروج از بندگی خداوند است و این مفهوم تنها با معنای عاطفه یا استیناف همخوانی دارد، نه حالیه بودن.