مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
گیلان
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
5 - 22
حوزههای تخصصی:
جوراب بافی یکی از محصولات دستبافی صنایع دستی دربسیاری ازنقاط ایران دارای پراکندگی جغرافیای است.این هنر بومی در استان گیلان ،ازپیشینه تاریخی برخورداراست. .نحوه این بافت، بسیار ساده بوده و به دستگاه خاصی نیاز ندارد.بافت جوراب های پشمین از قدیمی ترین دستبافته ها و هنر های سنتی استان های مرکزی ،شمال، غرب وشرق ایران به شمار می رود و تقریبا در تمامی مناطق بافته می شود.فرض براین است که با دیدگاه هنرهای تجسمی و طراحی لباس بتوانیم بین مفاهیم فرم، نقوش وآناتومی درجوراب بافی سنتی رابطه معناداری بیابیم. تحلیل نقوش جوراب ها بر اساس فرم ومکان بافت مطابق آناتومی پا مد نظر این مطالعات می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است که: ویژگی های این هنر صنعت بومی چیست ؟نقوش جوراب سنتی چه رابطه ی معناداری با آناتومی پا دارد؟روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی، با استفاده از داده های اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است.نتایج حاصل نشان می دهد .تنوع بصری در رنگ ، نقش مایه ها با مفاهیم زیبایی شناسی آمیخته در طراحی کاربردی جوراب هارعایت شده است.
تدوین سناریوهای پیش رو در زمینه آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه آینده نگاری به طور گسترده ای در بسیاری از علوم و برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها به کار گرفته می شود. سناریونویسی به عنوان یکی از روش های آینده پژوهی، ابزاری برای تحلیل سیاست ها و شناخت شرایط، تهدیدات، فرصت ها، نیازها و ارزش های برتر آینده است. هدف از این پژوهش شناسایی سناریوهای ممکن و محتمل آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان در افق 1425می باشد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده پژوهی است، با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل مولفه های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان پرداخته است. در این راستا ابتدا 38 مولفه در چهار بعد اصلی از میان اسناد فرادست و پژوهش های انجام شده مرتبط با موضوع استخراج شده و با استفاده از نظرات 26 نفر از افراد خبره و کارشناسان متخصص، ماتریس اثرات متقاطع تشکیل گردیده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار Micmac، دوازده پیشران کلیدی موثر بر توسعه گردشگری پایدار استان شناسایی شده است. این عوامل براساس تحلیل های سناریونویسی به 36 وضعیت احتمالی می انجامند. نتایج نرم افزار Scenario Wizard گویای این مطلب است که هفت سناریو با سازگاری قوی، احتمال وقوع بیشتری در توسعه گردشگری پایدار آینده استان دارند. سناریوی شماره یک بهترین سناریوی پیش برنده در جهت توسعه گردشگری پایدار استان گیلان می باشد که همه دوازده عامل کلیدی جز عوامل کلیدی مطلوب است و هیچ یک از عامل ها در حالت روند ایستا یا بحرانی قرار ندارند. در این سناریو تمام عوامل کلیدی روند مثبت دارند و با گذشت زمان، باعث به وجود آمدن تغییرات مثبتی در توسعه گردشگری پایدار استان گیلان دارند.
نظام نمادین یاوردهی در فرهنگ روستاهای استان گیلان با تاکید بر موزه میراث روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
336 - 356
حوزههای تخصصی:
یاوردهی یا همیاری جزء خرده فرهنگ های کشور بوده و چون در حیطه مقوله فرهنگ جای می گیرد از اهمیت به سزایی برخوردار است. این فرهنگ در مناطق روستایی بیشر به چشم می خورد. از آنجا که هنوز در بسیاری از روستاهای کشور این نظام نمادین وجود دارد لذا بررسی دقیق آن راهگشای تقویت این خرده فرهنگ است. موزه میراث روستایی استان گیلان یکی از موزه های طبیعی است که مثال آشکاری از سنن محلی و روستایی در این منطقه است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و در این خصوص از روش اتنوگرافی[1] با رویکرد جامعه شناسی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات نیز، مصاحبه، یادداشت برداری و مشاهده (تحقیق میدانی) بوده است. در این زمینه، جمعیت مورد بررسی در استان گیلان شامل کشاورزان 11 روستا بوده است. بر این اساس، نمونه های انتخاب شده، بدین گونه اند: 24 نفر از روستاییان شرکت کننده در مصاحبه، از استان گیلان گزینش شدند. به تعبیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است؛ که نتایج حاصله با نگرش به یافته ها در استان گیلان بدین قرار است، پیامدهای همیاری با شاخص های سرمایه اجتماعی، همچون مشارکت، احساس تعهد و دوستی و رفاقت، مبنی بر وجود سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ارزشمند در روستاهای دارای خرده فرهنگ مذکور، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج حاصله از یافته ها در خصوص مقوله مبادله، بیانگر اثبات وجود تنوع و گستردگی روابط در نزد روستائیان همیار و بهره گیری از منفعت عاطفی و اقتصادی در نتیجه ی همیاری هاست . اهداف پژوهش: 1.بررسی نقش یاوردهی در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان. 2.بررسی نظام نمادین یاوردهی در موزه میراث روستایی گیلان. سوالات پژوهش: 1.نقش یاریگری در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان چگونه است؟ 2.نظام نمادین یاوردهی چه انعکاسی در موزه میراث روستای استان گیلان داشته است؟
تحلیل شکلی و محتوایی و خاستگاه هنری آرایه ها در خانه های شهری و روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
۸۶-۷۳
حوزههای تخصصی:
تزئینات و آرایه ها، بخش جدایی ناپذیر از معماری هر فرهنگ و سرزمینی هستند. این موضوع در هنر بومی، جایگاه رفیع و ارزشمندی دارد؛ زیرا آرایه در هنر بومی، واجد معنا و مفهومی فراتر از آراستن و پوشش ظاهری بوده و عرصه ای در بازتاب مفاهیم و نمادهای فرهنگی در امتدادی تاریخی است که نه به هدف خودنمایی و بیان خویشتن، که به جهت بیان مفهومی درونی به کار می رود. تزئینات معماری که به شکل های مختلف، خود را در نما، ورودی ها و فضاهای داخلی بیان می کنند، هویت و ارزش خود را در مسیر تحول زیبایی شناسانه می نمایانند. تزئینات را نمی توان از معماری جدا کرد، اما به مراتب، نسبت به معماری، بیشتر می توان نشانه های تاریخی، هویت اجتماعی و ارزش های فرهنگی را از آن دریافت کرد. تزئینات و آرایه ها در خانه های روستایی و شهری گیلان، میراث ارزشمند و گران بهای بر جای مانده ای بوده که تا کنون توجهی در خور به آنها نشده است. هدف نوشتار حاضر، تحلیل و مقایسه تطبیقی تزئینات وابسته به معماری در خانه های روستایی و شهری گیلان به منظور شناسایی تفاوت ها و شباهت ها در شکل و محتوای آنها و بررسی تأثیر بستر اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به عنوان عوامل دخیل در ظهور الگوهای نقوش آرایه ها است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بررسی تطبیقی با مطالعه اسناد کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به گردآوری داده ها پرداخته و پس از تحلیل و جمع بندی، به نتیجه گیری در مورد چگونگی تمایزات و تشابهات در محتوای شکلی معنایی (نقوش طبیعی گیاهی و انسانی و اشکال هندسی) و محل کاربرد آرایه ها اقدام کرده است. چگونگی تأثیرگذاری شیوه زندگی و فرهنگ بومی بر آرایه ها و خاستگاه هنری نقوش تزئینی، از اهم یافته های تحقیق است.
نواحی جنوبی دریای مازندران در سنت زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی جنوبی دریای مازندران در سنت زرتشتی پدرام جم [1] چکیده یکی از تصوّرات رایج در تحقیقات علمی دو سده اخیر آن است که سرزمین جنوب دریای مازندران در سنت زرتشتی، مأوای دیوان و دروجان بوده. این تصوّر در برخی از وقایع تاریخی همچون چیرگی اریه ها بر مردمان بومی و جدال دین زرتشتی با دین بومی آن سرزمین ریشه دارد. تحقیق حاضر به شکل گیری و تحول این تصویر می پردازد، عوامل پدید آورنده آن را بررسی می کند و برای سنجش اعتبار آن، توصیف این مناطق را در سنت زرتشتی بازمی نمایاند. این تحقیق نشان می دهد که در متون زرتشتی، گیلان و مازندران نه جایگاه دیوان، بلکه مأمن دین کهن و پناهگاه ایرانیان تصوّر شده است. دیدگاه منفی درباره این نواحی، پدیده ای جدید در تحقیقات ایران شناسی است و بنیادی در سنت زرتشتی ندارد. واژه های کلیدی: نواحی جنوب دریای مازندران، سنت زرتشتی، اوستا، متون فارسی میانه زرتشتی، گیلان، مازندران، ورنه [1] . استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی، مشهد تاریخ دریافت : 8/9/1400- تاریخ تأیید 23/9/1400
بررسی مهرهای بدل چینی محوطه باستانی کَلُوَرز در مجموعه سامان دهی شده موزه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
حوضه آب ریز سپیدرود در استان گیلان، در جنوب دریای مازندران واقع شده است. این حوضه جغرافیایی بنا به شرایط اقلیمی و زیست محیطی مناسب با بهره گیری ازمنابع طبیعی از دیرباز موردتوجه گروه های انسانی و زیستگاهی مناسب برای محل تجمع این مردمان بوده و در طی هزاران سال، سهم بسزایی در ایجاد فرهنگ های باستانی این حوزه فرهنگی داشته است. کاوش هایی که در پنج دهه اخیر در شمال ایران، به ویژه در حوضه آب ریز سپیدرود به انجام رسید، موجب کشف فرهنگ های ناشناخته ای از اواخر هزاره دوم و اول پیش ازمیلاد در محوطه های باستانی مارلیک، کلورز، نصفی، جوین، جمشیدآباد و دیگر محوطه ها در عصرآهن در این حوزه فرهنگی شده است. این مقاله، تحقیق مقدماتی است بر تعدادی مُهر بدل چینی مربوط به محوطه باستانی کلورز که در خلال سال های 1344 الی 1348 ه .ش.، در بررسی و کاوش های باستان شناسی توسط «علی حاکمی» و «عبدالحسین شهید زاده» به دست آمده است. این مهرها در طی سامان دهی اشیاء موزه ملی ایران در سال 1389 ه .ش.، در مجموعه مهرهایی از محوطه های باستانی گیلان به نام «کلورز» شناسایی و ثبت گردید. هدف از این پژوهش، شناخت جغرافیای این حوزه فرهنگی، بررسی گونه شناسی، شیوه ساخت مهرهای بدل چینی و مداراک تجسمی موجود در شناخت نقوش در این برهه زمانی است. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: خاستگاه اصلی و بستر تاریخی و فرهنگی آن ها کجاست؟ آیا این مهرها دارای سبک محلی اند یا متأثر از دیگر حوزه های فرهنگی؟ مهرهای یافت شده در محوطه باستانی کلورز به کدام برهه تاریخی تعلق دارند؟ اساس این تحلیل ها متکی بر اطلاعات کاوش های انجام شده دراین حوزه فرهنگی، سپس برگرفته از نقوش و توصیف مفاهیم نمادهای این مهرها که تجلی گر جهان بینی مردمان این حوزه فرهنگی است. نتایج این پژوهش به یک نتیجه گیری کلی در روند گونه شناسی، سبک شناسی مهرها و مستند کردن این یافته ها و مقایسه با دیگر استقرار های مهم هزاره اول پیش ازمیلاد در افق های فرهنگی هم زمان چون: مارلیک، تول تالش، حسنلو و بین النهرین بوده است.
مدل سازی الگوی تاب آوری کسب وکارهای بوم گردی در مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین انواع بخش های صنعت گردشگری، گردشگری در حوزه بوم گردی است. این بخش همواره مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی بوده است چراکه در استفاده از فضا و ویژگی های محیط روستایی برای گردشگران جذابیت ایجاد کرده و همچنین به بهبود و ارتقاء شاخص های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی مناطق روستایی منجر می شود. فعالیت کسب وکارهای این حوزه همواره دستخوش تغییر و تحولات عمده ای بوده است و در شرایط پیچیده و پویای اقتصادی، صاحبان کسب وکارهای بوم گردی بایستی برای شناسایی مخاطرات این صنعت آماده شده و ظرفیت تاب آوری خود را ارتقا دهند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، مدل سازی الگوی تاب آوری کسب وکارهای بوم گردی در مناطق روستایی استان گیلان می باشد که با روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از خبرگان تجربی و دانشگاهی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و فرآیند جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق انجام شد. سپس مفاهیم استخراج شده در سه گام کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده و در نهایت با استخراج، تلفیق و ترکیب مفاهیم و دسته بندی آنها، مدل سازی الگوی تاب آوری کسب وکارهای بوم گردی در مناطق روستایی استان گیلان در قالب عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها انجام شد. در انتها نیز پیشنهادهایی متناظر با نتایج پژوهش ارائه شد.
بررسی عوامل مؤثر بر کارایی سود شرکت های تعاونی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
153 - 174
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم تعاونی های روستایی در توسعه پایدار روستا، ارزیابی کارایی و عملکرد این تشکل ها، نقش بسزایی در تصمیم گیری برنامه ریزان و مدیران دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی کارایی سود شرکت های تعاونی روستایی و عوامل مؤثر بر آن در استان گیلان، با استفاده از روش تابع تولید مرزی تصادفی و مدل سود رفتاری است. جامعه آماری مطالعه حاضر 110 شرکت تعاونی روستایی فعال استان گیلان در سال 1396 و روش نمونه گیری به صورت تمام شمار بوده است. نتایج نشان داد که میانگین کارایی سود شرکت های تعاونی روستایی استان گیلان 63 درصد است. همچنین، نتایج برآورد تابع سود نشان داد که سرمایه کنونی و هزینه مربوط به فعالیت های این تعاونی ها با سود مرزی رابطه ی مستقیم و معنی دار دارد. افزون بر این بررسی عوامل اثرگذار بر ناکارایی سود شرکت های تعاونی روستایی نشان داد که مدت زمان فعالیت این تعاونی ها، شغل دوم، حقوق دریافتی و سابقه مدیریتی مدیر عامل تاثیری مثبت و معنی دار بر ناکارایی سود دارد. از سوی دیگر، تعداد سهامداران، تعداد روستاهای تحت پوشش، فاصله تعاونی تا شهر، قرار گرفتن آن در مرکز استان، میزان تحصیلات مدیر عامل و تعداد دوره های آموزشی مدیران تعاونی، اثر منفی و معنی دار بر ناکارایی سود شرکت های تعاونی روستایی در استان گیلان دارد. در این تحقیق مشخص شد با اعمال مدیریت هدفمند و بهره گیری از آموزش ها و فعالیت های ترویجی کاربردی و نیز بکارگیری مدیرانی با رشته تحصیلی مرتبط می توان موجبات بهبود عملک رد و کارایی شرکت های تع اونی روستایی در استان گیلان را فراهم آورد.
تحلیلی بر عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه متعادل فضایی شهرها با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه متعادل فضایی شهرها در استان گیلان است. در این راستا این پژوهش در طی مراحل زیر انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش پرسشنامه و تکنیک دلفی استفاده شد. در گام اول تعداد 60 عاملِ مؤثر بر توسعه متعادل فضایی استان گیلان براساس مطالعات اسناد و مدارک در سه بعد جمعیت، فعالیت و فضا شناسایی شد. در مرحله دوم عوامل مؤثر بر توسعه متعادل فضایی استان گیلان از طریق روش دلفی و براساس دیدگاه کارشناسان استخراج گردید. در این زمینه پرسشنامه ای طراحی و در اختیار کارشناسان قرار گرفت. در این پرسشنامه از کارشناسان خواسته شد تا امتیاز هر یک از عوامل را در قالب طیف لیکرت تعیین نمایند. نهایتاً پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نمره میانگین برای هر عامل تعیین شد و در نهایت 28 عامل از سه بعد (جمعیت، فعالیت و فضا) برای تحلیل درنرم افزار میک مک انتخاب گردید. نهایتاً براساس روش تحلیل اثرات متقابل، تعداد 5 عامل کلیدی شامل فعالیت های دانش بنیان، شهرک های ویژه و تخصصی برای استقرار صنایع با فن آوری برتر، حمل و نقل ریلی، ظرفیت حمل و نقل دریایی و مدهای متنوع حمل و نقل یکپارچه (ریلی- آبی- جاده ای - هوایی) برای توسعه متعادل فضایی در استان گیلان معرفی شد.
عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان آموزش دیده در مرکز آموزش مهارت های پیشرفته گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
51-35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان آموزش دیده مراکز فنی و حرفه ای می باشد. از بین مهارت آموزان مرکز آموزش مهارت های پیشرفته گیلان، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نموده اند. فرضیه های پژوهش با کاربرد روش مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نگرش فردی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، مرکز کنترل درونی، ریسک پذیری، اعتماد به نفس، نیاز به کسب موفقیت، تحمل ابهام و همچنین دارا بودن قوه نوآوری ، عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان به شمار می روند. به علاوه، هنجارهای ذهنی و نگرش فردی تأثیر مثبتی بر کنترل رفتاری ادراک شده دارند، اما تأثیر هنجارهای ذهنی بر نگرش فردی مورد تأیید قرار نگرفت.
واکاوی موانع سیاست گذاری گردشگری در محیط های شهری استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط های شهری گیلان با جاذبه های متنوع طبیعی، تاریخی و فرهنگی، استعداد فوق العاده ای برای توسعه صنعت گردشگری دارد، اما علی رغم سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های گردشگری، در این عرصه نتوانسته توسعه یابد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر واکاوی موانع سیاست گذاری گردشگری در محیط های شهری گیلان است. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی، و با استفاده تئوری زمینه ای و مدل FARAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. جامعه آماری نیز متخصصان در حوزه مطالعات شهری و گردشگری است، که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. طبق مدل تئوری زمینه ای، موانعی از جمله: عدم بهره گیری از نیرو های متخصص، بازاریابی نامناسب، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری، مشکلات نظام اداری و خط مشی، عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط، عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص را استخراج شد، که با استفاده از مدل آراس فازی، به ترتیب موانع عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط با مقدار وزن 490/0، مشکلات نظام اداری و خط مشی با مقدار وزن 488/0، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری با مقدار وزن 477/0، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری و عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی با مقدار وزن 467/0، بازاریابی نامناسب با مقدار وزن 463/0، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص با مقدار وزن 458/0، بیشترین و کمترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
بررسی قلمرو ایلی در بین نیمه کوچ نشینان گیلان (مطالعه موردی: اسالم تالش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم بهار ۱۳۸۴ شماره ۱ (پیاپی ۵)
88 - 106
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینان ایران به جهت برخورداری از سابقه زیاد و پراکنش جغرافیایی از گذشته تاکنون، همچنان نقش مهمی را در چرخه تولید دارند به همین خاطر در هر نگرش و برنامه ای می بایست عشایر به عنوان جامعه سوم در کنار جوامع شهری و روستایی مورد توجه قرار گیرند و تلاش شود تا شکاف عمیق این جامعه با روستاها و به ویژه شهرها کاهش یابد. در نظام دامداری عشایری، دام به صورت طبیعی و با استفاده از مراتع ییلاقی و قشلاقی تغذیه می شود و فقط در مواقع خاص تغذیه دام به شیوه دستی انجام می گیرد. کوچ نشینان بر خلاف یک جانشینان در یک محدوده نسبتاً وسیع و در قالب قلمرو ایلی متشکل از محدوده زیست زمستانی (قشلاق)، تابستانی (ییلاق) و بهاره و پاییزه (میان بند) بر حسب شرایط جغرافیایی جا به جا می شوند. قلمرو نیمه کوچ نشینان اسالم به صورت شرقی غربی بوده که در طول سال در آن جا به جا می شوند. از ویژگی های برجسته ییلاق و قشلاق نیمه کوچ نشینان اسالم می توان به کوتاه بودن زمان حرکت از قشلاق به میان بند و ییلاق و بالعکس اشاره نمود به طوری که فاصله محدوده های مذکور در یک روز طی می شود و حدود 95 درصد خانوارها جهت جا به جایی در قلمرو ایلی خود از وسیله نقلیه موتوری و در مقابل حدود 99 درصد دام ها به طریقه سنتی اقدام به کوچ می کنند.
شناخت توانایی های طبیعی حوضه شفارود شهرستان رضوانشهر گامی جهت توسعه اکوتوریسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم زمستان ۱۳۸۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
93 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف شناسایی و معرفی مکانها، جاذبه ها و توانهای طبیعی جهت جذب اکوتوریست درحوضه شفارود شهرستان رضوانشهر غرب استان گیلان بمنظور اشتغال زایی و توسعه این ناحیه با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به استناد نقشه های توپوگرافی 1:50000زمین شناسی 1:250000 و1:100000 و عکسهای هوایی و تصاویرماهواره ای انجام شده است. یکی از اشکال گردشگری که در قرن 21 بسیاررونق گرفته طبیعت گردی (اکوتوریسم) است. به لحاظ وجود چشم اندازهای زیبای طبیعی (کوههای البرز و تالش_ جنگلهای انبوه_ دریای خزر _ تالاب انزلی و...) حدود 65 % از گردشگران در سطوح ملی و ناحیه ای که به گیلان سفر می کنند اکوتوریست می باشد (عسگری 1385). این حوضه 36 هزار هکتار وسعت دارد. حوضه ای است کوهستانی با ارتفاع متوسط 1500 متردارای اقلیم سرد تا نیمه سرد ومرطوب و بارندگی سالانه 1400 میلی متر می باشد.
نتایج مطالعات نشان داد: به سبب سازوکار عوامل و فرایندهای درونی و بیرونی چشم اندازهای زیبایی نظیر: پرتگاه های صخرهای (اطراف گنزخوار، خیل گاه، ...) چشمه های فراوان( ارده – زندانه و...) دره های عمیق پوشیده از جنگل( اطراف برزکوه، اطراف صادره سر،...) آبشارهای کوهستانی در مسیر رودخانه های (میانرود، پارگام، خجه دره، ...) دامنه های مقعر و محدب پوشیده از جنگل و مرتع ( شفارود، برن، دشت دامن، ...) کوههای مرتفع و نسبتا مرتفع (2700-1000 متر ) و مناطق ییلاقی( ارده، وسکه، دشت دامن، زندانه، برن ، ... ) جنگلهای انبوه با گونه های نادر(راشستانهای لمیر) گیاهی و چشم اندازهای زیبا ییلاقی(روشن ده، الماس، ارده، زندانه، دشت دامن) تابستانهای معتدل و زمستانهای پر برف و درمجموع مناظروچشم اندازهای جالب دلپذیر و جاذبی برای گردشگران بویژه توریستهای طبیعت گرد ایرانی فراهم آورده است.
درکنار توانهای بالقوه طبیعی فوق، قرارگیری اراضی این حوضه در مسیر جاده سنتو (فومن- میانه) وسد درحال احداث شفارود (برروی رودخانه اصلی حوضه) و عبورمحور ارتباطی انزلی- آستارا ازپایاب آن، بعنوان عوامل انسان ساخت می تواند توانهای طبیعی محدود مورد مطالعه را برای جذب گردشگر دو چندان کند.
پایش خشکسالی و تحلیل ویژگی آن در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال اول پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
21 - 36
حوزههای تخصصی:
خشکسالی پدیده ای تکرار شونده در اقلیم های متفاوت است و آثار آن صرفاً به مناطق خشک و نیمه خشک محدود نمی شود، بلکه ممکن است در مناطق با بارش بالا و یا در فصول مختلف سال رخ دهد. از جمله مهم ترین مراحل پایش خشکسالی تعیین سنجه هایی برای تحلیل شدت و تداوم و فراوانی خشکسالی است. به منظور پایش خشکسالی و تحلیل خصوصیات آن در استان گیلان از داده های مجموع بارندگی ماهانه ایستگاه های سینوپتیک منطقه طی دوره آماری ۱۹۷۶-۲۰۰۵ استفاده شد. در تحقیق حاضر با استفاده از سری های زمانی حاصل از شاخص بارش استاندارد شده تداوم، شدت و فراوانی خشکسالی با استفاده از دو شاخص توزیع استاندارد و دهکها که نتایج شبیه بهم دارند، استخراج گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که دو روش مورد بررسی کاملاً با یکدیگر مطابقت دارند و خشکسالی در منطقه پرباران شمال کشور نه تنها امری نادر نیست بلکه تکراری و برگشت پذیر است. بررسی ها نشان دادند که در سال های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۵ خشکسالی شدیدی استان را فراگرفته است
مقایسه نقاشی بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه(زند و قاجار)بر مبنای نظریه ژنت با تاکید بر همانگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقاع متبرکه گیلان دارای نقاشی های مذهبی بسیاری است که خاستگاه و مبدأ آن به روشنی معلوم نیست. باورهای تشیع به ویژه واقعه کربلا از جمله مضامین این نقاشی ها است. وجه تشابه موضوعات و شیوه تصویرسازی این نقاشی ها با نقاشی های قهوه خانه ای از چشم پژوهشگران دور نمانده است، اما نقاشی پشت شیشه یکی از هنرهای سنتی ایران است که امروزه کمتر به آن توجه می شود. شایان ذکر است که نقاشی پشت شیشه مذهبی نیز دارای موضوعات و تصاویری است که با نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی بقاع متبرکه گیلان قابل قیاس است. متن مشترک میان این نقاشی ها نه تنها موضوعات مشترک بلکه شباهت های فرمی و تصویری است. برای پاسخ به این سوال که چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نقوش بقاع متبرکه و نقاشی پشت شیشه وجود دارد، در پژوهش پیش رو از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت استفاده شده است و تاکیدبرچگونگی رابطه همانگونگی میان آثاراست. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویر خوانی است. تجزیه تحلیل داده ها کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روابط بینامتنی، پیش متنی و ترامتنی میان نقاشی بقاع متبرکه شرق گیلان و نقاشی پشت شیشه برقرار است و میان نقاشی های بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه رابطه همانگونگی حاکم است.
فولکلور و تاریخ اجتماعی؛ مطالعه موردی: «ترانه رعنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه ها بخشی مهم از دانش و فرهنگی را تشکیل می دهند که از آن به فولکلور (فرهنگ مردم) تعبیر می کنیم. آثاری که خالقان و سرایندگانی ناشناخته دارند و عمدتاً، به صورت شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ترانه های فولکلور به نظر اغلب محققان، صدای توده های فرودستی هستند که از اعماق تاریخ با ما سخن می گویند. سادگی و بی پیرایگی آثار فولکلور، این امکان را فراهم می کند که در کنار دیگر اسناد و منابع تاریخی، دیدی به مراتب واقعی تر و دقیق تر از تاریخ اجتماعی توده های مردم به دست آید. مقاله پیش رو با تمرکز بر مضمون و محتوای «ترانه رعنا» به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی، درپی پاسخ به این پرسش است که پژوهش در فولکلور نواحی و مناطق، واجد چه ظرفیت و بهره هایی برای تحقیقات تاریخ اجتماعی است؟ نتایج حاصله از پژوهش، مبین آن است که ترانه فولکلور رعنا که مویه ای بر زندگانی پرماجرای زنی از کوهپایه های شرق گیلان است؛ جدا از جنبه های ادبی و هنری آن، اشارات مهمی به تاریخ اجتماعی توده های مردم و ساختار اجتماعی سیاسی این ناحیه در دوره موسوم به ارباب رعیتی دارد که آن را واجد اهمیت در مطالعات تاریخ اجتماعی می کند.
باز آفرینی الگوهای کیفیت بخش معماری سنتی گیلان؛ نمونه موردی خانه های شهرستان لاهیجان
حوزههای تخصصی:
با وجود پیدایش معمای مدرن و از بین رفتن هویت در ساخت و سازهای جدید، الگو شناسی یکی از موضوعات مهمی است که سعی در شناخت روش های کاربردی جهت دستیابی به عناصر و الگو های هویت ساز بومی گذشته و استفاده از آنها در معماری امروز به شکل نوین دارد. بافت های مسکونی سنتی به عنوان هسته اولیه تشکیل دهنده شهرها و نیز عناصر و ابنیه معماری موجود در آنها بدون تردید میراثی ارزشمند جهت بررسی، تحلیل و ارائه الگو های مناسب معماری بومی هستند. این پژوهش ابتدا با نگاهی توصیفی – تحلیلی مروری خواهد داشت بر مباحث کلیدی مطرح و مرتبط با باز آفرینی و الگو شناسی و سپس با توجه به مبانی نظری بدست آمده، فاکتورهای کالبدی، کارکردی و معنایی موثر بر الگو های بافت و ابنیه سنتی گیلان شناسایی می شود. در مرحله بعدی جهت شناخت و بررسی کالبد بناهای سنتی خانه های لاهیجان بعنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته و بعد از تحلیل، موثرترین فاکتورها اولویت گذاری شده و با توجه به نتایج، اصول معماری سنتی و ضوابط موجود آن، به همراه راهکارها و الگو های طراحی جدید با هدف ارتقا ابعاد کیفی و کمی فضاهای مسکونی معرفی می گردند.
مقایسه ی تطبیقی گزاره های الگوی فعلی و الگوی مطلوب توسعه ی منطقه ای (مطالعه ی موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
94 - 106
حوزههای تخصصی:
از دیرباز دست یابی به توسعه ا ی مطلوب و متوازن از جمله اهداف اساسی توسعه ی کشور بوده است. الگوی مطلوب توسعه ی منطقه ای ضمن این که به عنوان پارادایمی در توسعه ی منطقه ای محسوب می شود می تواند به عنوان راه حل اجرایی برای توسعه ی یکپارچه و هماهنگ منطقه محسوب شود ؛ همچنان که با نوساناتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر آن است که گزاره های مبین و معرف الگوی فعلی و موجود با الگوی مطلوب مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد و میزان تفاوت "آن چه هست" و "آن چه باید باشد" مشخص شود. روش پژوهش حاضر بدین صورت بوده است که با استفاده از مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و انجام مصاحبه ی باز و نیمه ساختار یافته با 35 نفر از کارشناسان منتخب استانی صورت گرفت. نتیجه ی این مطالعه ی تطبیقی بیان گر این است که الگوی مطلوب موقعیت های چهارگانه ای چون "استفاده ی توأمان از الگوی فعلی و مطلوب"، "رد الگوی فعلی"، "شکل تکامل یافته ی الگوی فعلی" و "نگاهی دیگرگون" را نسبت به الگوی فعلی داشته است.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی یکی از سازوکار های مدیریت مخاطرات است که در شرایط کشاورزی ایران، به دلایل اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. در این بین، با توجه به بیش از سه دهه فعالیت صندوق بیمه کشاورزی و سیاست ها و راهکار های حمایتی دولت، گسترش کمی و کیفی این پدیده اجتماعی و اقتصادی می تواند در توسعه مناطق روستایی موثر باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا های استان گیلان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همچنین منطبق بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی است. جامعه نمونه نیز سه تیپ روستا های (کوهستانی و کوهپایه ای، جلگه ای، ساحلی) که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 380 نفر تعیین شد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تعداد بیمه شدگان محصولات کشاورزی در تیپ جلگه ای است، همچنین از بین محصولات استراتژیک منطقه: بیشترین میزان بیمه در محصول استراتژیک برنج است، و همچنین به خاطر مخاطرات طبیعی پی در پی در استان، بیشتر کشاورزان محصولات خود را در برابر مخاطرات احتمالی بیمه کرده اند. در ادامه نیز نتایج نشان داد که عوامل آموزشی و ترویجی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی در افزایش انگیزه کشاورزان در بیمه کردن محصولاتشان موثر می باشند و از بین این عوامل، عامل آموزشی و ترویجی مهمترین عامل شناخته شد؛ به دنبال آن، بین بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی و توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی استان گیلان، ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. در نهایت تحلیل فضایی سه تیپ روستا های مورد بررسی بر اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی و با تاکید بر نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی نشان داد که تیپ روستاهای جلگه ای بیشترین میزان توسعه اقتصادی و اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
برنامه ریزی کارآفرینی در افزایش اشتغال صنعت هتل داری و رستوران داری با استفاده از مدل امتیاز استاندارد شده (مطالعه موردی استان گیلان)
حوزههای تخصصی:
مسئله اشتغال در میان کشورهای مختلف جهان همواره یکی از موضوعات حساس و مورد توجه بوده است و نقش مهمی را در ارزیابی های اقتصادی و برنامه ریزی های مربوط به آن ایفا نموده و پیوسته یکی از فاکتورهای مهم در سنجش توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی یک کشور محسوب می گردد. در کشور ما نیز این موضوع به ویژه با توجه به هرم سنی جوان کشور که 70 درصد جمعیت را در بر می گیرد، همیشه مورد توجه و بحث بوده است. در این میان یکی از بخش هایی که علیرغم دارا بودن پتانسیل بسیار بالا در کاهش این معظل ملی هیچ گاه از سوی مسئولان و برنامه ریزان مورد توجه جدی قرار نگرفته، صنعت هتل داری و رستوران داری می باشد. هم اکنون براساس برآوردهای سازمان جهانی جهانگردی ورود هر گردشگر به طور متوسط منجر به ایجاد 6 شغل به طور مستقیم و غیرمستقیم می گردد که در این راستا یکی از مهمترین راهکارهای افزایش اشتغال در بیشتر کشورهای جهان ایجاد کارافرینی در بخش پذیرایی می باشد، به طوری می توان با به فعلیت رساندن پتانسیلها و تنوع بخشیدن به خدمات پذیرایی و اقامتی، ظرفیت هایی را جهت افزایش اشتغال محلی ایجاد کرد. بر این اساس در استان گیلان که یک استان مستعد از نظر گردشگری است این موضوع مهم می بایست بیشتر مورد توجه قرار گیرد و سطح توسعه متناسب با ظرفیت و توان هر شهرستان سنجیده شود.روش این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی–موردی، تحلیلی است، که داده ها ازمنابع کتابخانه ای و اسناد آماری به دست آمده اند و از طریق مدل های آماری Spearman "s rank و امتیاز استاندارد مورد سنجش قرار گرفته اند.داده های آماری جمع آوری شده از سال 98 در مدل Spearman "s rank نشان می دهند دو شاخص جمعیت و جمعیت شاغل در بخش هتل داری و رستوران در استان گیلان با یکدیگر همبستگی دارند و از طریق مدل امتیاز استاندارد مشخص شده که با وجود گردشگرپذیر بودن شهرستان های استان گیلان توسعه متناسب صنعت هتل داری و رستوران داری، بر اساس جمعیت شهرستان ها درسطح استان صورت نپذیرفته است و در این راستا پیشنهادهایی بر اساس اصول کارآفرینی در این شاخه از صنعت برای رفع این توزیع نامتعادل ارائه گردیده است.