مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
گیلان
حوزههای تخصصی:
نظارت بر محصولات کشاورزی نقش بسیار مهمی در تامین مواد غذایی مورد نیاز جهانی دارد. متاسفانه به علت بی توجهی به مسائل اصولی توسعه، با افزایش جمعیت و توسعه اقتصاد و صنعت ، کمیت و کیفیت زمین های کشاورزی به سرعت کاهش پیدا می کند. در همین ارتباط، اندازه گیری دقیق میزان محصولات کشاورزی از اهمیت مهمی در آمار کشاورزی برخوردار است. به طور کلی به منظور تخمین تولیدات محصول، اطلاعاتی مانند مساحت و میزان تولید در واحد سطح از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. فناوری سنجش از دور می تواند اطلاعاتی با ارزش و به موقع درباره توزیع محصول، سطح زیر کشت و پتانسیل تولید در اختیار تصمیم گیران در بخش کشاورزی قرار دهد.
در دهه های اخیر روش های متعددی به منظور طبقه بندی و محاسبه سطح زیر کشت محصولات کشاورزی از داده های سنجش از دور ارائه شده است.
هدف از این تحقیق طبقه بندی محصول برنج و براورد سطح زیرکشت آن دراستان گیلان در شمال ایران با استفاده از داده های چندزمانه سنجنده AVHRR )ماهواره (NOAA می باشد. به همین منظور از روش طبقه بندی چندزمانه متکی بر استخراج بیشینه NDVI روزانه به منظور حذف ابر استفاده شده است. نوآوری روش طبقه بندی استفاده شده عبارت است از تنوع در کاربرد عملیات جبری اعمال شده بر روی NDVI های ماهانه به منظور استخراج و تفکیک مناطقی که دارای بیش ترین میزان سبزینگی در طی فصل رشد در منطقه مورد مطالعه هستند. نتایج به دست آمده از به کارگیری روش فوق نشان می دهد که علی رغم قدرت تفکیک پایین داده های AVHRR درمناطقی که مزارع برنج در سطح وسیع و پیوسته گسترش یافته اند، دقت محاسبات مربوط به سطح زیرکشت برنج تا میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند تا جایی که در مقایسه با نقشه مرجع دقت نهایی برابر با 96/91 درصد می باشد. باتوجه به پایین بودن هزینه های روش استفاده شده در تحقیق، بررسی های بیش تر به منظور ارزیابی دقیق تر آن توصیه می شود.
ارزیابی رویکرد موزه ای به معماری روستایی
منبع:
منظر تیر ۱۳۸۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد کتابداران به روش 360 درجه: مطالعه موردی کتابخانه های عمومی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد کتابداران کتابخانه های عمومی استان گیلان، با استفاده از روش بازخورد 360 درجه صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع تحلیلی و روش آن ترکیبی از مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش، تمام کتابداران واجد شرایط کتابخانه های عمومی استان گیلان است که بالغ بر 80 نفر بوده و از طریق سرشماری گزینش شدند. هر کتابدار را یک رئیس، یک مراجعه کننده، و یک همکار مورد ارزیابی قرار داد و یک پرسشنامه هم جهت خودارزیابی توسط خود کتابدار تکمیل گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که برای ارزیابی کتابداران از دیدگاه چهار گروه رئیس، همکار، خود کتابدار و مراجعه کننده ساخته شد. با بهره گیری از منابع موجود و به کمک اساتید و صاحب نظران، شاخص ها و گویه های مناسب جهت به کار گیری در پرسشنامه های ارزیابی عملکرد کتابداران ساخته و یا انتخاب گردید. یافته ها: پس از انجام ارزیابی عملکرد کتابداران و مقایسه نتایج حاصل از دیدگاه چهار گروه ارزیابی کننده، مشاهده گردید که در شاخص «اخلاقی- ارزشی» بین خودارزیابی کتابداران با ارزیابی سه گروه دیگر اختلاف معنی دار وجود دارد. در شاخص «فرایندی» نیز بین دیدگاه مراجعه کنندگان و دیدگاه دیگر گروه های ارزیابی کننده اختلاف معنی دار وجود دارد. در شاخص«عملکردی» و در ارزیابی کلی کتابداران بین دیدگاه چهار گروه ارزیابی کننده اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. اصالت/ارزش: تاکنون پژوهش پیمایشی جامعی جهت ارزیابی عملکرد کتابداران صورت نگرفته است؛ این پژوهش سعی دارد عملکرد کتابداران را به روش 360 درجه ارزیابی نماید و نتایج این ارزیابی را از دیدگاه گروه های مختلف ارزیابی کننده مقایسه نماید.
تحلیلی بر شورش های گیلان بعد از فتح آن در زمان شاه عباس اوّل صفوی (1037 -1000ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلان بعد از فتح آن توسط شاه عباس اول، به سبب شورشهای متعددی که در آن برپا شده بود، بسیار متمایز از مناطق دیگر ایران گردید. در این پژوهش با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه گیلان و عملکرد نمایندگان حکومت صفوی در آن، زمینهها و علل برپایی شورشهای گیلان بعد از شکست خان احمد دوم گیلانی و تسخیر آن توسط شاه عباس اول تا اواخر حکومت آن بررسی و تحلیل شده است. سپس، علل ناکامی شورشها و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن برای جامعه گیلان و حکومت صفوی بررسی و تحلیل گردیده است. هدف اصلی پژوهش، تبیین و تحلیل ساختاری شورشهای فراموش شده و پراکنده گیلان بعد از سرکوبی خان احمد دوم گیلانی در زمان سلطنت شاه عباس اول میباشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است.
یافتههای عمده تحقیق نشان میدهد که شاه عباس اول در اداره گیلان موفق نبوده و فقط با اتکا به تهدید و زور بر آنجا سلطه داشته و علت بسیاری از شورشها، به خاطر عملکرد نامناسب نمایندگان شاه صفوی در گیلان بوده است.
شاخصه های فکری ـ اجرایی میرزا کوچک خان و شیخ محمد خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شکل گیری و تداوم حرکت های سیاسی و اجتماعی، انگیزه ها و اهداف رهبران و میزان استحکام مبانی فکری و اجرایی این حرکت ها، اصلی ترین بخش آن محسوب می شود. در نهضت های جنگل و خیابانی نیز دستیابی به عوامل و عناصر اصلی شکل دهنده افکار و اندیشه های رهبران و اهداف و آرمان هایی که در پی دستیابی به آن بودند، از اهمیت اساسی برخوردار بود. در عین حال سازمان بندی سیاسی آن ها برای پیشبرد و وصول به اهداف موردنظر، از نکات بارز این دو نهضت محسوب می شود. بررسی و ارزیابی این دو نهضت در قالب یک نگرش تطبیقی، می تواند میزان توانمندیهای فکری و استحکام شالوده های اجرایی آنها را آشکار ساخته و قرابت فکری و اجرایی هر دو حرکت را در کامیابی و ناکامی آن ها با وضوح بیشتری مشخص نماید
آل کیا و علل سقوط آن در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت محلی آل کیا در فاصله سده های هشتم تا دهم هـ ق. در بخشی از گیلان موسوم به «بیه پیش» قدرت را در دست داشت.موقعیت طبیعی گیلان و اوضاع سیاسی ایران هم زمان با فروپاشی ایلخانان، زمینه ای برای کسب قدرت آنان فراهم کرد.ساختار حکومت آنان بر مذهب شیعه، زمین داری و نظامی گری بود و فرد حاکم در آن که بالاترین مقام سیاسی و مذهبی بود، در رأس امور قرار داشت.این مقاله بر آن است علل سقوط این حکومت را در ناحیه گیلان بررسی کند.برای دست یابی به این مقصود، اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل آن بر اساس روش تحقیق تاریخی، متکی بر توصیف، تطبیق و تحلیل منابع اصلی صورت گرفت.آل کیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران توانست قدرت را به دست گیرد و با استفاده از تولید و تجارت ابریشم، قدرت اقتصادی حکومت خود را افزایش دهد و با از بین بردن مخالفان سیاسی و مذهبی در شرق سفید رود، دو سده حکومت کند. سرانجام، حکومت صفویه در سال 1000 هـ ق. با هدف توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود، بساط حکومت آنان را برچید.
رابطه حکومت های محلی گیلان، دیلمان و مازندران با علویان طبرستان (250 ـ 316ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت های محلی گیلان، دیلمان و مازندران هم زمان با تشکیل حکومت علویان طبرستان روابطی مبتنی بر حفظ موجودیت خود شکل دادند. در این فرایند رفتارهای متفاوتی از باوندیان، پادوسبانان و جستانیان به ظهور رسید. گاه تقابل وگاه هم گامی و تساهل شیوه رفتاری ایشان و هدف همه آن ها حفظ حاکمیت و ماندگاری بود؛ از این رو با تلاش برای موجودیت سیاسی خود به حفظ قلمرو، حکومت و جمعیت پرداختند. داده های تاریخی نشانگر شیوه های برقراری رابطه و نحوه استفاده از آن برای استمرار قدرت است. در پاسخ به پرسش از علت برقراری ارتباط حکومت های محلی منطقه با علویان طبرستان، در این پژوهش با تبیین مواد تاریخی به حفظ حاکمیت به عنوان علت مهم ارتباط پرداخته شده است که با شیوه های متفاوتی از سوی حکومت های مختلف اعمال شد. یاری جستن توسط جستانیان، دوگانگی رفتاری توسط پادوسبانان و تقابل از سوی باوندیان رفتارهای غالب هر یک در مقابل علویان طبرستان بود.
گسترش اسلام در گیلان و دیلمان با تأکید بر مذاهب اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با غلبه اعراب مسلمان بر ایران، منطقه گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد. علاوه بر تشیع، مذاهب اهل سنت نیز در این منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کردند.این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و ازطریق به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حد امکان، روند گسترش اسلام، به ویژه مذاهب اهل سنت، در سرزمین گیلان و دیلمان را روشن کند. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه دیلمی ها به لحاظ نظامی درمقابل سپاهیان اسلام مقاومت کردند، اما به تدریج، از طرق مختلف، همچون تبلیغات مذهبی بازرگانان، غازیان، مراودات سیاسی و مهم تر از همه، فعالیت مبلغان مسلمان در آن ناحیه، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند. در این روند، بخش شرقی منطقه، یعنی دیلمان و گیلان بیه پیش، به مذهب تشیع و گیلان بیه پس به مذاهب اهل سنت گرایش پیدا کردند
بازتاب مذهب گیلان عصر صفوی در اسناد خان احمد گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد و مکتوبات پیوسته در ردیف منابع اصیل و مستند در پژوهش های تاریخی به شمار می روند و اطلاعات قابل توجهی در عرصة تاریخ و فرهنگ در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. در پژوهش هایی که به عصر صفویه اختصاص یافته است، تاریخ نگاری مبتنی بر مکتوبات از پشتوانه های مهم اطلاعات این دوره به شمار می روند؛ اسناد و منشاتی که از حاکمان محلی این مناطق باقی مانده است در شمار گنجینه های مهم تاریخی و فکری این دوره است. در بین این مجموعه ها؛ نامه های خان احمد خان گیلانی به عنوان مدارکی اصیل و مستند از حوادث گیلانِ عصر صفویه محسوب شده و حاوی اطلاعات سودمندی درباره ی تاریخ صفویه و گیلان، بویژه در نیمه ی دوم قرن دهم ﻫ.ق به شمار می رود. خان احمد خان گیلانی از حاکمان حکومت محلی آل کیا در گیلان مقارن با پادشاهی شاه عباس اول صفوی بود.
در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است، با توجه به شواهد و قراین موجود، اندیشة مذهبی حاکم بر ایران دوران صفویه چه تأثیری در رویکرد مذهبی خان احمد خان گیلانی و مذهب رایج در گیلان داشت؟ با توجه به شواهد موجود که در پژوهش حاضر اساس قرار گرفته است، می توان گفت رویکرد مذهبی خان احمد خان نیز در راستای سیاست مذهبی صفویه بوده و حاکم مورد نظر در زدودن آثار زیدی گری و جایگزین ساختن شیعة امامی در گیلان تلاش زیادی نمود. روش پژوهش در تحقیق حاضر توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر اسناد خان احمد گیلانی در منشات وی صورت می پذیرد. نگارنده قصد دارد تا با رویکردی تحلیلی دگرگونی های مذهبی حاکمان و مردم گیلان را در این دوره مورد پژوهش قرار دهد.
شناسایی الگوهای زیبایی شناسی منظر بومی گیلان مبتنی بر تحلیل منظر روستایی (نمونه موردی: روستای پس چپر)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی گیلان براساس مطابقت حداکثری با اقلیم و امکانات محلی شکل گرفته است. منظر روستایی گیلان، شامل الگوهای ساختی است که عمدتاً در طول سالیان، با توجه به اقلیم، فرهنگ و نیازهای عملکردی جوامع روستایی شکل یافته است. گیلانی رابطه خاصی با طبیعت دارد که در معماری، فرهنگ، آداب و رسوم و منظری که می سازد، آشکار است. منظر گیلان ساخته ذهن گیلانی است، ذهنی که افزون بر پیشینه تاریخی و فرهنگی و اقلیم خاص خود معیارهای زیبایی شناسانه خاصی دارد. عدم شناخت کافی نسبت به معماری بومی و منظر ارزشمند حاصل از آن، موجب تخریب منظر و گسست خاطرات خواهد شد، که علاوه بر تضعیف هویّت، با از بین رفتن تعلق و احساس مسؤلیت نسبت به محیط زندگی، نتایج تأسف باری به بار خواهد آورد. دستیابی به الگوهای ارزشمند این منظر، نیازمند شناخت و بازنگری نمونه های قدرتمند آن است. حال آنکه این منظر تاکنون مورد تحلیل قرار نگرفته و الگوهای زیبایی شناسانه آن، کشف نشده است. مناظر روستاهای قدیمی نمونه های بارزی هستند که می توان در آنها به پیوند کامل حسی دست یافت؛ چراکه هسته اولیه این روستاها با توجه کامل به بستر طبیعی پیرامون شکل گرفته و علاوه بر مناظر طبیعی روستا، عوامل کالبدی اعم از توپوگرافی و غیرکالبدی چون بوها، نور و صداها در آن رعایت گردیده است. چنانچه بتوان ریخت شناسی منظر روستا را استخراج نموده و به فرایند شکل گیری و عناصر سازنده آن پی برد، می توان از آن در تقویت بافت فرهنگی و تصمیم سازی در مورد عوامل مؤثر در منظر شهر استفاده کرد. این پژوهش مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی است. در بررسی کتابخانه ای با مراجعه به منابع علمی موجود و بررسی آنها شاخص های مورد نظر در ارزیابی محدوده مطالعه استخراج گردید. همچنین با بررسی تاریخی مناظر روستایی گیلان و سوابق پژوهشی انجام شده در این زمینه، فرهنگ و آداب رسوم گیلان و الگوی برخورد مردم گیلان با طبیعت در ساخت منظر بومی مطالعه گردیده و در ادامه از طریق مشاهدات عینی، منظر عینی روستای «پس چپر» و طبقه بندی مشاهدات و انطباق آن با شاخص های استخراج گردیده در مطالعات، الگوهای کالبدی همراه با موارد مناسب کاربرد هر کدام در قالب جدولی کاربردی به عنوان نتایج حاصل از پژوهش طبقه بندی گردید. یافته های حاصل از این پژوهش گویای آن است که منظر عینی روستای مورد مطالعه، از حیث زیبایی شناسی، برخاسته از ذهنیّت و نحوه نگرش یک گیلانی به طبیعت است. در این نگرش آمیختگی محیط مسکونی با طبیعت به خوبی به چشم می خورد. رشد و توسعه تدریجی کلیّت روستا و تغییرات بطئی عناصر درون آن پیوندی پررنگ با طبیعت داشته و از الگوی رشد تدریجی آن تبعیّت می نماید. بررسی منظر عینی روستا، نشان دهنده غلبه بستر طبیعی پیرامون به عناصر کالبدی و مصنوع آن است. اصول طراحی رعایت شده در این روستا از یک اصل کلی تبعیّت می نماید، و آن وجود ارتباط بصری بالا میان فضاهای مختلف روستاست. قریب به تمامی مناظر روستا با داشتن عناصر کالبدی و حس مکانی متنوع و مخصوص به خود، دارای دو عنصر اصلی پیش زمینه و پس زمینه ای طبیعی اند. این مناظر علی رغم داشتن اصول طراحی مشخص و فکر شده، بکر به نظر می رسند. و ناظر هنگام حضور و حرکت درفضا خود را تواماً در میان روستا و طبیعت می یابد.
تعیین راهبرد توسعه رشته فعالیت های زراعی کشت دوم بعد از برنج در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، استراتژی توسعه کشت محصولات دوره زراعی پاییزه در استان گیلان بررسی شد. در این راستا با استفاده از شاخص های مختلف اقتصادی و اجتماعی منتج از بررسی مزرعه ای بیش از 350 پرسش نامه از واحدهای زراعی کشت دوم استان گیلان، که در سال زراعی 1387-1388 جمع آوری شده است، مناسب ترین محصولات زراعی جهت توسعه کشت به زارعان و برنامه ریزان این بخش معرفی شد. به منظور اتخاذ تصمیم بر مبنای تمامی شاخص ها، روش تاکسونومی عددی به کار رفت. نتایج رهیافت تاکسونومی عددی مبین بهینه بودن رشته فعالیت زراعی کشت سبزیجات غده ای در بین 6 محصول زراعی شبدر برسیم، لوبیا، باقلا، راتون، سبزیجات برگی و سبزیجات غده ای، با توجه به 10 شاخص مد نظر برای تصمیم گیری است. این در حالی است که بعد از سبزیجات غده ای به ترتیب سبزیجات برگی، راتون و لوبیا رشته فعالیت های زراعی بهینه برای توسعه در الگوی کشت دوم استان گیلان تشخیص داده شدند. طبقه بندی JEL: R32، R11
بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی و مذهبی در منابع محلی گیلان در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و برخی دیگر از آداب و رسوم مردم گیلان در منابع محلی گیلان در عصر صفوی می پردازد. بنابراین اساس این پژوهش بر روی سه منبع محلی تاریخ گیلان در دوره صفوی گذاشته شده است که عبارت اند از: تاریخ گیلان و دیلمستان از سید ظهیرالدین مرعشی، تاریخ خانی از علی بن شمس الدین لاهیجی و همچنین تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی. اگرچه بنای بیشتر متون تاریخ نگاری قدیمی و سنتی ایرانی بر روی مسائل سیاسی و عمدتا نظامی گذاشته شده است که آن نیز بیشتر حول محور شخص پادشاه و سلطان می چرخد، اما از لابه لای این متون می توان سوای حوادث سیاسی، مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و مذهبی را نیز پیدا کرد که سهم زیادی در شناخت هر چه بهتر آن دوران دارد.
تاریخ گیلان در دوره صفویه به دلیل ویژگی های خاص خود در این دوره تحولات زیادی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی پذیرفته است که بر زندگی مردم نیز تأثیرات فراوانی بر جای نهاده است. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که تحولات مختلف گیلان در دوره صفوی در منابع مورد نظر چه انعکاسی داشته است؟ و تأثیر این تحولات بر زندگی مردم چگونه بوده است؟
تاثیر مبانی فکری و عقیدتی شیخ زاهد گیلانی بر طریقت صفویه از منظر گزارش های درویش ابن بزاز توکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرش های صوفیانه و تاثیرگذاری که پیش از صفویه در ایران پا گرفت، طریقت زاهدیه بود که تاثیری انکارناپذیر بر مبانی فکری طریقت صفویه گذاشت. مهمترین گزارشی که حول محور زندگی و شخصیت شیخ زاهد و مناسبات او با شیخ صفی وجود دارد، کتاب صفوه الصفای ابن بزاز است. مولف این اثر به جهت وابستگی به خاندان صفوی ذیل شرح کرامات شیخ صفی ناخواسته به معرفی و عملکرد سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی طریقت زاهدیه می پردازد. با این که مآخذ عصر صفوی به ویژه مولف صفوه الصفا- ابن بزاز- سعی در پر رنگ نمودن تفکر و مبانی فکری شیخ صفی دارند، اما با نگاهی دقیق و استنباط های موشکافانه از نوشته های ابن بزاز می توان از تاثیر بی چون و چرای مبانی فکری زاهدیه بر شیخ صفی پرده برداشت. از سوی دیگر در مورد روابط شیخ صفی با شیخ زاهد گیلانی می توان گفت هرچند درویش ابن بزاز بر روابط مریدی و مرادی این دو صوفی تاکید دارد، اما با نگاه دقیق به روابط آنها می توان به این نتیجه رسید که شیخ صفی تا اندازه زیادی برای به نتیجه رسیدن اهداف شخصی خویش آگاهانه مریدی شیخ زاهد را برای خود برگزید.
مقاله حاضر تلاش دارد تا با تکیه بر گزارش های ابن بزاز به تحلیل تاثیرپذیری شیخ صفی از طریقت زاهدیه بپردازد.
بررسی تحولات و الگوی سلسه مراتب شهری در نظام شهری گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با توجه به علت وجودی خود، نقش ها و عملکردهای متفاوتی را پذیرا می گردند و از این رو، قدرت و نفوذ متفاوتی رااز خود بروز می دهند. در این بین، تعدادی از شهرها به دلایل مختلفی مورد توجه بیشتری قرار می گیرند و با کسب توان بیشتر، زمینه ی کاهش اهمیت شهرهای پایین دست خود را فراهم می آورند و بدین سان پدیده ی نخست شهری را به وجود می آورند. هدف از این مقاله، بررسی شبکه شهری شهرهای استان گیلانمی باشد. برای دستیابی به این هدف، از مدل های اندازه مرتبه، ضریب تفاوت ها و الگوهای نخست شهری جفرسون و دیویدسون استفاده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی- مقایسه ای بوده است.
نتایج بررسی شبکه ی شهری در محدوده ی استان گیلان، حاکی از وجود روابط نامطلوب در بین شهرهاست. شهر رشت در استان گیلان، با توجه به نفوذ خود به عنوان مرکز استان، نسبت به شهرهای دیگر استان، توان مضاعفی را کسب نموده است، به نحوی که حتی شهر بندرانزلی نیز به عنوان یکی دیگر از مهمترین شهرهای استان، در ارتباط با این شهر از نفوذ بسیار کمتری برخوردار است.
مطالعه ی نظام شهری در استان، علاوه بر تأیید وجود ویژگی نخست شهری در این استان، حاکی از شکل گیری الگوی ویژه ای در سطح شهرهای آن است که می توان آن را نظام پلکانی سلسله مراتب شهری نامید. در این نظام، شهرها قابل دسته بندی بوده و گروههای مختلف شهری، نظام سلسله مراتب همگن تری را نسبت به کل نظام شهری به وجود آورده اند. بررسی این نظام و ساز و کار عملکرد آن در سطح استان های دیگر و همچنین کشور می تواند به شناسایی ابعاد جدیدی از نظام سلسله مراتبی شهر بیانجامد.
تحلیل کاربری سرزمین در بخش مرکزی گیلان با رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت سیمای سرزمین، یکی از عوامل کلیدی انتخاب محل سکونت و فعالیت و رضایت مندی مردم است. کاربریِ/پوششِ زمین در سال های گذشته به واسطه رشد جمعیت و تغییر نگرش مردم تغییرات زیادی داشته است. این تغییرات در استان گیلان به علت شرایط اقلیمی، مرز دریایی، نرخ به طور نسبی بالای رشد جمعیت، مهاجرپذیری و در نهایت تراکم جمعیت و تراکم ساخت وساز بسیار محسوس و مستمر است. تغییرپوشش سرزمین منجربه ایجاد پهروشدگی، سوراخ شدگی، بریدگی، فرورفتگی، سائیدگی و به همآمیختگی سیما شده است. روند تغییرات محیطی با افزایش پراکنش جوامع انسانی و تسلط بیشتر بر محیط زیست در مقیاس وسیع تر و سرعت بیشتری صورت می گیرد. بنابراین داده های سیمای سرزمین برای مدیریت و برنامه ریزی و برقراری نظم طبیعی پایدار اکوسیستم ها ضروری است. سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزار کمّی، می تواند خصوصیات ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین را مشخص کنند.
در این تحقیق، سنجه های توزیع مکانی و ترکیب بندی تکه ها، در سطح کلاس و سیمای سرزمین استفاده شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ساختار سیمای سرزمین و تفسیر شرایط موجود منطقه است؛ بنابراین، ابتدا نقشه های پوشش زمین ارائه و طبقه بندی شده اند، آنگاه 16 سنجه، از سنجه های ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین بر اساس تجربیات و مطالعات پیشین انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج نشان داده است که در اثر دخل و تصرف انسان، ساختار سیمای سرزمین ریزدانه شده ؛ تعداد تکه های انسان ساخت مصنوعی و نیمه طبیعی افزایش یافته و عوامل مزبور منجر به هضم کاربری جنگل و بیشه زار متراکم شده است. اتصال و پیوستگی سیمای سرزمین نیز به واسطه افزایش تکه های کاربری های متنوع، کاهش پیدا کرده و چشم انداز منطقه با هضم تکه های جنگل در میان پوشش های انسان ساخت، به ویژه یکپارچه سازی زمین های کشاورزی دچار تحول شده است.
بررسی توان رقابت پذیری برنج ایران: ارقام دانه بلند پرمحصول در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش مصرف سرانه ی برنج سبب شده تا تولید داخلی برنج پاسخگوی نیاز داخلی نباشد و بازار مصرف داخلی، همواره نیازمند واردات انواع برنج خارجی باشد. این در حالی است که رشد واردات برنج در سال های اخیر، در تضاد با طرح خودکفایی برنج است، پرسش پیش روی این است که آیا تولید کننده ی برنج پرمحصول استان گیلان با وجود انحرافات قیمتی در بازار برنج، می تواند در بازارهای داخلی و با ارقام مشابه وارداتی رقابت کند؟ برای پی بردن به این موضوع در این پژوهش به تعیین توان رقابت پذیری با استفاده از شاخص های نسبت هزینه ی خصوصی، توان رقابت داخلی و توان رقابت صادراتی(PCR، UCdو UCx) پرداخته شد. دوره ی زمانی مورد مطالعه در این پژوهش سال های زراعی 83-1382 تا 86-1385 بوده و رقبای خارجی مورد نظر در پژوهش شامل مصر، هندوستان، اروگوئه، پاکستان، تایلند و آمریکا می باشند. نتایج نشان داد که تولید برنج دانه بلند پرمحصول در استان گیلان طی سال های زراعی یاد شده در مقایسه با تولیدکنندگان عمده ی جهانی دارای توان رقابت پذیری داخلی است. اندازه ی میانگین کوچک تر از واحد (52/0) شاخص UCd بیانگر توان رقابت هزینه ای داخلی زراعت برنج دانه بلند پرمحصول در استان گیلان و مقادیر بزرگ تر از واحد شاخص توان رقابت هزینه ای صادراتی (UCx) بیانگر عدم وجود توان رقابت صادراتی سامانه ی تولید برنج دانه بلند پرمحصول استان گیلان در مقایسه با سایر رقبای جهانی طی سال های مورد مطالعه است.
بررسی عوامل موثر بر فرهنگ تعاونی بخش کشاورزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش تعاون بستر مناسبی برای بروز خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی بوده و در عین حال زمینه ای مناسب برای کاهش تصدی گری دولت فراهم می کند. در راستای توجه و اهمیت دادن به متغیرهای فرهنگ تعاون و توسعه ی آن در کشور، تحقیق حاضر در سال 1392 به منظور پاسخگویی به مساله ی نامشخص بودن مدل بومی فرهنگ تعاونی ها در کشور و با هدف شناسایی و تبیین عوامل سوق دهنده و بازدارنده ی فرهنگ تعاونی در بخش کشاورزی استان گیلان پرداخته شد. در این تحقیق 55 نمونه از جامعه ی آماری مورد مطالعه، به طور کاملا تصادفی از کارشناسان بخش مذکور تهیه و سپس با روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که میزان وضعیت عوامل سوق دهنده بر فرهنگ تعاونی های کشاورزی گیلان به مقدار کم و خیلی کم بوده و همچنین میزان وضعیت عوامل بازدارنده بر فرهنگ تعاونی به مقدار زیاد و خیلی زیاد می باشد. با توجه به آزمون t مقایسه ای بین عوامل سوق دهنده و بازدارنده مشخص شده است که بازدارنده ها شدت بیشتری نسبت به سوق دهنده ها بر فرهنگ تعاونی در استان گیلان دارند. رتبه بندی حاصل از آزمون فریدمن نشان داده است که رتبه های عوامل سوق دهنده به ترتیب فردی و محیطی بوده و رتبه های عوامل بازدارنده به ترتیب فردی، گروهی، سازمانی و محیطی می باشند.
بازشناسی استفاده از پتانسیل جنگل های گیلان با نگرش توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق جنگلی گیلان از رود آستاراچای در مرز ایران و جمهوری آذربایجان تا رود چابکسر در شرق گیلان را شامل می شود و در آن تعداد 2041 آبادی وجود دارد که محلّ سکونت دائم یا موقّت 61,110 خانوار و جمعیّتی برابر 368,120 نفر است. جنگل های گیلان که هم اکنون به صورت نوار باریکی مناطق کوهستانی دامنه های شمالی البرز را پوشانده است، دارای سطحی برابر 550,000 هکتار برآورد شده که با توجّه به تعداد جمعیّت ساکن در این سطح، تراکم جمعیّت برابر 7/0 نفر در هکتار است. وضعیّت جغرافیایی و پستی و بلندی جنگل های گیلان و نیز، امکانات دسترسی به مناطق و آب قابل شرب، نقش اساسی در تراکم و پراکنش دام و جنگل نشین دارد. در طول دو دهه ی 1350 و 1360 با افزایش جمعیّت در مناطق جنگلی و روستایی، روند تخریب و نابودی جنگل ها نیز در استان گیلان شدّت یافت. علل تخریب جنگل های گیلان را می توان در سه عامل: استفاده از جنگل به عنوان چراگاه و چرای بی رویه، قطع غیرمجاز درختان و بهره برداری سنّتی و آتش سوزی جنگل ها دانست. روش جمع آوری اطلاعات در این نوشتار برپایه ی مطالعات کتابخانه ای و مشاهده ی مستقیم از برخی مناطق جنگلی گیلان بوده است و نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش ها و اجرای طرح هایی در جهت استفاده ی بهینه از منابع طبیعی، افزایش بی رویه ی برداشت از منابع جنگلی وجود دارد. درنهایت، برای زنده نگه داشتن محیط جغرافیایی گیلان و حفظ عناصر طبیعی حیات در آن، اقدامات اساسی به صورت پیشنهاد ارائه شده است.
تحلیلی بر بارش های سنگین روزانه سپتامبر در ارتباط با الگوهای همدید در استان گیلان (2005 – 1976)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت بیشتر سامانه های همدید در هر منطقه، تصویر روشنی از اقلیم منطقه را به دنبال خواهد داشت. اقلیم به عنوان یکی از ساختارهای اساسی کره ی زمین، در کنش مستقیم با زندگی و فعّالیّت بشر است. شناسایی شرایط گردشی جو در هر منطقه، تعیین کننده ی الگوهای غالب آب وهوایی است که می تواند کمک شایان توجّهی به شناخت بیشتر شرایط زیستی کند. در پژوهش پیش رو تلاش شده، بارش های سنگین استان گیلان در ماه سپتامبر، در ارتباط با الگوهای همدید، طیّ سال های 1976 تا 2005 مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. برای تحلیل همدید بارش های مذکور، از نقشه های فشار روزانه ی تراز دریا، 850 و 700 هکتوپاسکال، وزش باد و وزش رطوبتی استفاده شده است. همچنین، از داده های بارش روزانه ی 23 ایستگاه (9 ایستگاه سازمان هواشناسی و 14 ایستگاه باران سنجی وزارت نیرو) در سطح استان استفاده شد. در این نوشتار با یک رویکرد محیطی به گردشی، از روش صدک ها، برای استخراج روزهای همراه با بارش سنگین و از روش همبستگی لوند، برای طبقه بندی نقشه های تراز دریا و استخراج الگوها استفاده شده است. نتایج حاکی از تأثیر سامانه های پُرفشار (شمال غرب دریای سیاه، شمال روسیه جنب قطبی، شمال غرب اروپا دریای نروژ، شمال دریای خزر و غرب دریای سیاه دریای مدیترانه) بر بارش های سنگین، در پنج الگوی استخراج شده است. شکل گیری ناوه در سطوح بالا، ریزش هوای سرد عرض های بالا روی دریای خزر و دریای سیاه و واقع شدن جلوی محور ناوه بر فراز گیلان، به همراه مهیّایی شرایط همرفت در سطح زمین ، شرایط مناسب برای ناپایداری و درنتیجه وقوع بارش های سنگین را در الگوهای مورد مطالعه به همراه داشته است. در برخی از الگوها، افزون بر رطوبت دریای خزر، دریای سیاه نیز در بارش های منطقه دخیل بوده است. همچنین در الگوهای استخراج شده، سازوکار همرفت وزشی را می توان مشاهده کرد.
نقش دیلمیان در فروپاشی دولت ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدودة
یک شهر، ایالت و ناحیه میپردازد، که ذیل تاریخ ملی کشور قرار
میگیرد . بنابراین، وجه اصلی و مشخصه تاریخ نگاری محلی
پیوند آن با یک عرصه جغرافیایی محدود و مشخص است. بر
این اساس، پرداختن به نقش سرزمین دیلمَیان که یکی از
سرزمینهای تحت سلطه شاهنشاهی ساسانی محسوب میشد،
در شورشها و سرانجام فروپاشی دولت ساسانی از اهمیت ویژه-
ای برخوردار است. اگر چه مورخان عوامل مختلفی نظیر،
جنگاوری و سختکوشی نیروهای اعراب که با ایمان به دین
اسلام و با مبانی و اندیشههای جدید و ،در مقابل، فرسودگی و
ضعف دولت ساسانی، به خصوص در اواخر عمر این دولت و
همچنین عوامل خارجی را باعث سقوط دولت ساسانی میدانند،
اما به نظر میرسد نقش سرزمین دیلم و ویژگیهای مردمان آن
که بارها به مقابله با فرمانروایان ساسانی پرداختند در فروپاشی
این دولت از سوی مورخان نادیده انگاشته شده است. هر چند که
از اوضاع سرزمین دیلم در دوره ساسانیان اطلاعات محدودی در
دست داریم و، از اینرو، تاکنون به این موضوع پرداخته نشده
است، اما با تکیه بر برخی منابع می توان از بعضی از تحولات
سیاسی و نظامی در این سرزمین اطلاعات مفیدی بهدست آورد.
بنابراین، این پژوهش با درک این مطلب تلاش دارد تا با استناد
به منابع تاریخی و با استفاده از شیوة پژوهشهای تاریخی به
نقش سرزمین دیلمَیان در فروپاشی دولت ساسانی بپردازد.