مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
فضای عمومی شهری
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
بررسی عوامل مؤثر در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
استفاده از فضاهای عمومی بخش مهمی از زندگی روزمره است و فضاهای عمومی به عنوان مکان های ملاقات برای مردم عمل می کنند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان در دو پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان سعی در ارائه نگرشی نو در دستیابی به یک فضای عمومی موفق و مورد انتخاب شهروندان را دارد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه برای هر دو فضای (پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان) به دلیل متغیر بودن جمعیت هر دو محور با استفاده از فرمول (حجم نمونه جامعه نامعلوم) به ترتیب برابر با (260 و 310) است. اطلاعات برداشت شده به کمک نرم افزار SPSS (تحلیل واریانس یک طرفه T و ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به مؤلفه های غیر کالبدی از درجه اهمیت بالایی نسبت به دیگر مؤلفه ها برخوردارند و شاید موفقیت یک فضای عمومی بیش از همه درگرو این مؤلفه ها باشد. در این پژوهش چارت و مدلی ارائه گردید که توجه به می تواند اندکی بر موفقیت فضاهای عمومی و همگانی در جذب شهروندان در این فضا کمک کند.
ارائه راهبردهای نورپردازی فضاهای عمومی شهری با استفاده از مدل سوآت و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (مورد پژوهی: خیابان کریم خان زند، شیراز)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
85 - 100
حوزه های تخصصی:
نورپردازی مناسب فضاهای عمومی شهری با استفاده از راهبرد های متنوعی انجام می شود. از اینرو در این نوشتار، با استفاده از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و موردی و شیوه های تحقیق مصاحبه، مشاهده، مرور متون و اسناد تصویری، راهبرد های نورپردازی خیابان های شهری اولویت بندی شدند تا از این طریق زمینه ارتقا کیفیت فضاهای عمومی در شب فراهم آید. به این منظور خیابان کریم خان زند شیراز به عنوان مورد پژوهی انتخاب شده است. این پژوهش از مدل سوآت جهت شناسایی راهبردهای ارتقا کیفیت نورپردازی خیابان کریم خان زند و از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی جهت اولویت بندی این راهبردها بهره گرفته است. گزاره ها در ماتریس سوآت با استفاده از مصاحبه با گروه نمونه 25 نفره از متخصصان وزن دهی و متخصصان با شیوه نمونه گیری گلوله برفی شناسایی شدند. براساس نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان، به طور کلی 12 عامل داخلی (شامل 7 قوت و 5 ضعف) و 12 عامل خارجی (شامل 7 فرصت و 5 تهدید) شناسایی شد. در میان نقاط قوت، وجود کاربری های فعال و قرارگاه های رفتاری در شب در قسمت اعظمی از خیابان که تأمین کننده روشنایی پیاده رو در فقدان نورپردازی مختص پیاده می باشند، دارای بیشترین امتیاز نهایی است. در میان عوامل خارجی نیز امکان تامین روشنایی لازم در مسیر حرکتی عابرین پیاده جهت افزایش امنیت موثرترین فرصت به شمار می آید. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی (2.667) و خارجی (2.568)، استراتژی های منتخب، استراتژی های تهاجمی بوده اند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای تأمین روشنایی مناسب در سرتاسر مسیر پیاده و تأکید بیشتر توسط نورپردازی بر تقاطع های مسیر سواره با پیاده؛ فراهم شدن شرایط مناسب برای استفاده از فضا در زمان های مختلف شبانه روز برای اقشار مختلف جامعه؛ و تأکید بر بدنه های شاخص جداره خیابان از طریق نورپردازی مناسب در مقایسه با سایر استراتژی ها در اولویت بالاتری قرار می گیرند.
تحلیل دلبستگی به مکان و متغیرهای وابسته به آن در مکان های سوم شهری (نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
735 - 759
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان ها در شهرها وابسته به عوامل مختلفی است. یکی از نیازهای زندگی انسان ها در سطح شهر، تعاملات اجتماعی است که رفع آن نیازمند فضاهایی در سطح شهر است که مکان های سوم شهری بهترین فضا برای تعاملات اجتماعی از طریق دلبستگی مکانی است. از این رو مقاله حاضر به بررسی رابطه بین دلبستگی به مکان و مکان های سوم شهری می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه 305 نفر از بازدیدکنندگان ائل گلی تبریز است. برای مدل ساختاری از تحلیل عاملی مرتبه دوم ( SEM ) و نرم افزارهای آماری استفاده شد. مطابق نتایج پژوهش، در مدل ساختاری نهایی رابطه بین دلبستگی مکانی و مکان سوم شهری ائل گلی، دو بعد مشارکت (جذابیت و خودبیانگری) 6/81 درصد وابستگی مکانی و هویت مکانی 2/79 درصد پیوند اجتماعی را تشکیل می دهند. در کل، جذابیت و پیوند اجتماعی 1/80 درصد وفاداری بازدیدکننده را به خود اختصاص می دهد. درنتیجه مکان های سوم شهری (ائل گلی) در شکل گیری دلبستگی به مکان تأثیر داشته اند و دلبستگی مکانی هم در مشارکت، وفاداری، هویت بخشی مکان، پیوند اجتماعی و جذابیت در مکان سوم شهری (ائل گلی) بسیار مؤثر بوده است.
تبیین مدل مفهومی نقش آفرینی فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
43 - 58
حوزه های تخصصی:
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیط های شهری نیز عهده دار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگی های یک بافت تاریخیِ هویت مند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفه های فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیت های فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفی سازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مؤلفه های فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجه های کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخص هایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاه های نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخص های استحصال شده با ویژگی های خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخص های به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی شهری ارائه شده است. این مدل مفهومی از شش مؤلفه تشکیل شده؛ شامل مؤلفه زیست محیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیست محیطی»، مؤلفه تجربی_زیبایی شناختی با معیارهای «هم پیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مؤلفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حمل ونقل و دسترسی»، مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مؤلفه ی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطاف پذیری برنامه های توسعه» و مؤلفه ی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخص ها را تعریف کرده اند.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزه های تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی ( مورد مطالعه شهروندان شهر کرمان )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
84 - 105
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی انجام شد. این مطالعه،توصیفی تحلیلی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر کرمان که تعداد آنها طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390، 508984 نفر گزارش شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384نفر برآورد گردید ؛روش نمونه گیری در این پژوهش تلفیقی است که با استفاده از دو روش خوشه ای و تصادفی انجام شد.جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز(2004)و پرسشنامه محقق ساخته فضای عمومی شهری بهره گرفتیم .جهت انجام تحلیل آماری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLSاستفاده شد.یافته های بدست آمده ازآزمون فرضیات نشان داد فضای عمومی شهری بر شکوفایی اجتماعی ؛ همبستگی اجتماعی ؛ انسجام اجتماعی؛ پذیرش اجتماعی ، مشارکت اجتماعی شهروندان تاثیر دارد. در نتیجه می توان گفت که فضای عمومی شهری بر توانایی انجام موثر و کارآمد نقش های اجتماعی؛ ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی تاثیردارد.
تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 130
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
شهرهای دوستدار زن و استراتژی های دستیابی به آن
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال اول زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
119 - 144
حوزه های تخصصی:
زنان و مردان متناسب با نقش و مسئولیت شان از فضاهای شهری به شیوه های گوناگون استفاده می کنند. در این میان، زنان همواره به طور مستقیم با خانواده و جامعه در ارتباط بوده اند و می باید در کانون فرایند برنامه ریزی و ساخت فضاهای شهری قرار گیرند. اما تاکنون روند غالب در تدوین برنامه ریزی های شهری از حاکمیت نگرش مردانه و درک نیازهای آن ها از شهر حکایت می کند. این در حالی است که امروزه برنامه ریزان شهری بر این باورند که به دلایل بی شماری ساخت فضای شهری نیاز به اتخاذ روشی دارد که در آن تعادل های جنسیتی رعایت شده باشد. بر این اساس در مقاله حاضر «درک تفاوت نیازهای زنان و مردان در ساخت فضای شهری»، «شناخت عناصر مهم در ایجاد شهرهای دوستدار زن» و «تبیین نقش زن در فرایند برنامه ریزی شهری» مدنظر می باشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی مؤلفه های مورد نیاز برای ایجاد شهر دوستدار زن شناسایی شد. سپس بر اساس مجموعه مطالعات و بررسی های صورت گرفته و همچنین منطبق با مؤلفه های برآمده از نظریه های مطرح شده، استراتژی ها و اقدامات ضروری جهت ایجاد شهر دوستدار زن و پیشنهاد های مشخص در این رابطه تبیین گردید
واکاوی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر آمل با تأکید بر عناصر کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
179 - 202
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخش های شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی می کنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی -تحلیلی به شمار می رود. مطالعات نظری این تحقیق با بهره گیری از تحقیقات پیشین و مرور بر ادبیات موضوع، تکمیل و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات انجامید. سؤالات پرسشنامه شامل 61 سؤال در مورد فضاهای عمومی شهر آمل طراحی و بین 450 نفر از پاسخگویان توزیع و تکمیل شد. داده های بدست آمده در محیط Spss با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین مؤلفه های احساس امنیت و نگرش زنان وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ها بیانگر این است که در خیابان ها و پارک ها کمترین احساس امنیت و در میادین بیشترین میزان رضایت از مقوله امنیت در بین زنان وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان متغیرهای زمینه ای چون سن، تحصیلات، شغل و میزان دفعات استفاده از فضاهای عمومی و احساس امنیت زنان وجود دارد.
طراحی فضاهای عمومی شهری با رویکرد مناسب سازی و دسترس پذیری ایمن برای معلولین جسمی - حرکتی (نمونه موردی: محدوده بلوار قائم شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
6 - 23
حوزه های تخصصی:
دستیابی به رشد و ترقی یک جامعه مستلزم ایجاد فرصت های برابر و نیز چگونگی به کارگیری استعدادها و توانایی های موجود در آن می باشد. یکی از این فرصت ها امکان حضور معلولان همانند دیگر افراد در جامعه می باشد؛ بی تردید افراد معلول براساس تساوی حقوق شهروندی نیازمند حضور در فضاهای عمومی شهری و برقراری تعاملات اجتماعی می باشند؛ لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا با توجه به اهمیت موضوع، به طراحی و مناسب سازی این دسته از فضاها در یکی از مهم ترین بلوار شهر سمنان (محدوده بلوار قائم) جهت رفع مشکلات، ارتقاء حضور و قابلیت دسترسی ایمن معلولین به این فضاها که هدف این تحقیق می باشد، پرداخته شود. بنابراین پس از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی، توزیع پرسشنامه و بهره گرفتن از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. با توجه به تحلیل و بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم تسهیل در عبور و مرور پیاده و سواره، عدم سهولت دسترسی و بهره مندی مناسب از اماکن عمومی، فضاها و تمهیدات ویژه گذران اوقات فراغت می باشد. در ادامه، جهت رفع مشکلات، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی پیاده روها، خیابان ها، ساختمان های عمومی، عناصر مبلمان شهری، بازنگری و مناسب سازی محور مطالعاتی براساس شاخص های طراحی و ضوابط شهرسازی، می توان به ارتقاء حضور شهروندان به ویژه معلولین جسمی- حرکتی کمک کرد.
امکان سنجی اجرای طرح زندگی شبانه با رویکرد پدیدارشناسی در منطقه 22
حوزه های تخصصی:
گستره ای جدید از فعالیت های اجتماعی در شب با عناوینی چون زندگی شبانه، شبهای روشن و شب های سپید پدیدار گشته است که بیانگر شوق دعوت و پذیرنگی حضور اجتماعی مردم در فضاهای عمومی شهری در شب است.بدین منظور فضاهای عمومی شهری به عنوان میزبان حضور مردم، مستلزم مولفه های کمی و کیفی می باشند، از این رو می بایست به توزیع، تجهیز و تخصیص متناسب فضا، فعالیت و خدمات در فضاهای فعال شهری در شب توجه ویژه ای داشت. با توجه به تاثیر فعالیت های شبانه در شهر بر اقتصاد پایدار، سرزندگی ، نشاط اجتماعی و نیز ایجاد امنیت در فضاهای عمومی شهر؛ منطقه 22 با عنوان قطب گردشگری در شهر تهران، با وجود ظرفیت های مناسب موجود در زمینه جذب گردشگر، در ایجاد و تداوم زندگی شبانه ضعیف بوده است. لذا ضرورت شناسایی فرصت های گردشگری شبانه با هدفایجاد نشاط و سرزندگی در فضاهای عمومی شهری و در نهایت کسب مرغوبیت و ارتقای کیفی بافت محسوس است. مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی است که برای کسب و جمع آوری اطلاعات، از رویکرد اول شخص از طریق مشاهده دقیق مکان ها و محیط ها به منظور دریافت تجربه های دست اول یا تجربه های زیستی و از رویکرد اگزیستنال از طریق طراحی و انجام مصاحبه های عمیق ) نیمه ساخت مند ( برای دریافت عقاید و افکار مصاحبه شوندگان برای آزمون مولفه های حاصل از مبانی نظری استفاده گردید.نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که با کمی توجه به جذابیت های بصری و طبیعی، محدوده مورد نظر ضمن دارا بودن قابلیت اجرای طرح زندگی شبانه و به طور ویژه در مناسبت های مذهبی و فرهنگی، موجبات سرزندگی فضای عمومی شهر و ایجاد اقتصاد پایدار شهری گردد.
ارزیابی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری از منظر تحقق استانداردهای اجرایی طرح اتاق مادر و کودک ( بوستان ملت ملک شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
شاید در حال حاضر توجه به نیازهای گروه های سنی مختلف از اولویت فضاهای شهری محسوب می گردد و نیازمند توجه خاص و ویژه برای توسعه و گسترش فضاهای عمومی شهری متناسب با کلیه نیازهای شهروندان می باشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های موثر بر ارتقای کیفی فضاهای عمومی شهر برای کودکان، بر مبنای استانداردهای اجرایی اتاق مادر و کودک است. با توجه به تدوین استاندارد ملی ایران شماره 15745: اتاق مادر کودک – الزامات عمومی در سال 1397 و نیز سایر اسناد فرا دستی آن، بررسی و شناسایی ابعاد مختلف اجرای این طرح در اماکن عمومی ضروری به نظر می رسد. براین اساس ارزیابی میزان شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری با وجود تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک ، به عنوان پرسش در پژوهش حاضر مطرح می گردد. لذا دو گروه مادران دارای فرزند و سایر استفاده کنندگان فضا به عنوان مشارکت کنندگان در این پژوهش می باشند و محدوده مورد مطالعه یوستان ملت در محدوده شهری ملک شهر اصفهان در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بوده و آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیر نرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که تمامی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری مورد بررسی در تحقیق با 000.0= sig و سطح اطمینان 95 درصد اختلاف معناداری بر شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری در صورت تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک در دو گروه مشارکت کنندگان وجود دارد.
دگرگونی های حضور زنان در فضای عمومی شهری موردکاوی: پارک ائل گلی و خاقانی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
351 - 376
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، تغییراتی در زمینه حضور زنان در فضای عمومی شهری مشاهده می شود. بدین لحاظ، این نوشتار، با توجه به تحولات و دگرگونی های حاکم بر چنین فضاهایی برای پذیرش حضور زنان، انتخابی یا ضروری شدن حضور زنان را در این فضاها بررسی می کند. روش تحقیق از نوع پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونه آماری شامل 128 نفر از شهروندان مرد و 133 نفر از شهروندان زن شهر تبریز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی بررسی شدند. براساس نتایج پژوهش، زنان جوان هنوز هم در مقایسه با مردان، آزادی عمل و استقلال کمتری برای حضور در فضاهای عمومی دارند. محدودیت های خانوادگی، کارهای زنانه، و آزاد نبودن فعالیت های مناسب برای زنان در فضاهای عمومی، مانند پارک، از عوامل مهم محدود کننده حضور زنان در فضاهای عمومی نظیر پارک هاست. حضور زنان در این عرصه ها افزایش یافته است که بخشی از این افزایش با توجه به حضور گسترده زنان در مراکز دانشگاهی، آموزشی، و مراکز شغلی اجتناب ناپذیر است. بخش دیگری از حضور زنان در فضاهای عمومی به دلیل کاهش مقاومت مردان و خانواده ها در مقابل زنان برای حضور در این عرصه است. به عبارت دیگر، دیدگاه های جامعه (شامل هر دو گروه زنان و مردان) به فضاهای عمومی شهری و حضور زنان در این فضاها دگرگون شده است.
بررسی میزان انطباق فضاهای عمومی شهری با نیازهای زنان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
23 - 40
حوزه های تخصصی:
طراحی الگویی برای تثبیت و مؤثر کردن حضور همه شهروندان به منزله کنشگرانی فعال بدون شناسایی ویژگی ها و نیازهای آنان ممکن نیست. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی میزان انطباق فضاهای شهری ارومیه با نیازهای زنان پرداخته است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از تئوری های مطلوبیت فضایی مدل مفهومی و پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی شد و بین 400 نفر از زنان شهر ارومیه، که با استفاده از فرمول کوکران و براساس نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شدند، توزیع شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و روایی واگرا، که از طریق تحلیل عاملی به دست آمد، تأمین و برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان این ضریب برابر 87 / 0 به دست آمد که پایایی در حد مطلوب را نشان می دهد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد سؤالات در قالب چهار عامل طبقه بندی شده اند و این عوامل حدود 74درصد واریانس را تبیین کردند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در زمینه عوامل کالبدی، دسترسی و امنیت فضاهای عمومی شهر ارومیه انطباق مطلوبی با نیازهای زنان وجود ندارد؛ در حالی که در خصوص عامل ویژگی های فرهنگی و اجتماعی براساس معیارهای بررسی شده میزان انطباق مطلوب و در حد متوسط است.
به سوی فرایند جامع ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۳۴-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
اهداف: نگاه به مطالعات سنجش کیفیت فضای عمومی در ایران و ادبیات جهانی نشان از گونه ای یکسان سازی در استفاده از معیارهای سنجش کیفیت دارد. در حالیکه مفهوم کیفیت فضای عمومی متناسب با گونه فضا و همچنین بستر سیاسی-اقتصادی-اجتماعی شکل گیری و تحول فضای عمومی می تواند فهم و درکی متفاوت فراهم آورد. به نظر می آید در سنجش کیفیت فضای عمومی بیشتر تمرکز بر روشهای کمی و آماری بوده و فهم ماهیت فضا در سنجش کیفیت نقش پر رنگی نداشته است. این پژوهش مسیری جدید در روش سنجش کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ترکیب روش های کیفی و کمی ارائه می دهد. روش ها: جهت اعتبارسنجی فرایند پیشنهادی، میدان هفت حوض به عنوان مورد مطالعه پژوهش انتخاب شده است. از ترکیب روش های تحلیل محتوا، تفسیری-تاریخی، مصاحبه عمیق و تدوین خاطرات شفاهی، رفتارشناسی و تحلیل همبستگی در این پژوهش استفاده شده است. یافته ها: این پژوهش روش شناسی جدیدی مبتنی بر هفت گام شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ادبیات جهانی، شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت آزمون شده در مطالعات مبتنی بر تجربه ایرانی فضاهای عمومی، تجمیع معیارهای گام اول و دوم و اعتبارسنجی امکان ارزیابی معیارهای انتخاب شده در فضای عمومی مورد مطالعه مبتنی بر بازدید میدانی، مطالعه تفسیری-تاریخی تحول فرم فضای عمومی در دوره های مختلف تاریخی، انجام مطالعات رفتاری مبتنی بر روش یان گل، انجام مصاحبه عمیق با کاربران دارای سابقه استفاده طولانی از فضا جهت استخراج خاطرات شفاهی و شناسایی مهمترین معیارهای کیفیت فضا در طول زمان و تحلیل کمی همبستگی های معیارهای کیفیت را ارائه می دهد. نتیجه گیری: ارائه یک روش شناسی جامع در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری مهم ترین نتیجه این پژوهش است.
ارزیابی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه جوانان (مطالعه موردی: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
نخستین معیاری که شهرها از روی آن مورد قضاوت قرار می گیرند، چگونگی فضای عمومی آن ها است؛ بنابراین ادراک و تصور استفاده کنندگان از فضا موردتوجه است. فضاهای عمومی مهم ترین بخش شهرها هستند چراکه بیشترین برخوردها و کنش های متقابل میان افراد در آن ها به وقوع می پیوندد و شامل تمامی بخش هایی هستند که مردم به آن ها دسترسی فیزیکی و بصری دارند. شاخص های زیادی در سنجش کیفیت فضاهای عمومی شهری وجود دارد. پروژه فضاهای عمومی (PPS) سازمانی غیرانتفاعی است که هدفش طراحی و برنامه ریزی برای ایجاد و حفظ فضاهای عمومی و ساخت شهرهایی با ساختار مناسب است. بر این اساس می توان مکانی را برحسب چهار معیار: اجتماع پذیری، دسترسی و به هم پیوستگی، کاربری و فعالیت ها و درنهایت آسایش و منظر ارزیابی نمود. پژوهش حاضر درصدد سنجش مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه جوانان نسبت به فضاهای عمومی شهری است. روش تحقیق از نوع پیمایشی است. اطلاعات موردنظر با تکنیک پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه تعداد 376 نفر از جوانان در سنین بین 29- 15 سال تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد جوانان؛ اجتماع پذیری، دسترسی و به هم پیوستگی، کاربری و فعالیت ها و آسایش و منظر فضاهای عمومی در شهر قائم شهر را در حد متوسط ارزیابی کردند. بین دختران و پسران در ارزیابی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری تفاوت معناداری وجود داشت و درواقع دختران دید منفی تری به لحاظ مطلوبیت فضاهای عمومی شهری داشتند.
تبیین الگوهای شکل گیری شهر خلاق با تاکید بر نقش فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
111 - 120
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای نوین به شهر،شهرخلاق،به عنوان یک روش راهبردی در عرصه تفکر برنامه ریزی و اجرای طرح های شهری مطرح شده است. این رویکرد به ورود خلاقانه شهروندان به عرصه های مختلف مواجهه بامسائل مرتبط با شهر می پردازدودرجهت تحقق مولفه های اندیشه حق به شهر(حکمرانی شهری، شمول اجتماعی، تنوع فرهنگی در شهر و آزادی های اجتماعی و حقدسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر) گام برمی دارد .ارتباطی قوی بین فضا وخلاقیت وجود دارد.افراد خلاق نیاز به فضایی برای زندگی ،کار،الهام بخشی ونمایش کارهای خود دارند.با ایجاد فضاهای باثبات ومطمئن برای هنرمندان،افراد وکسب وکارهای خلاق مجبور به جابجایی ومهاجرت نمی شوند که خود می تواند تهدیدی برای بقاء خلاقیت ونوآوری باشد.بنابراین فراهم کردن فضاهای با ثبات برای این افراد ضروری است . دراین میان فضاهای عمومی میتوانند نقش بسیار مهمی را برعهده داشته باشند.در کنار این ، با اذعان به این چندگانگی و تفاوت در بررسی کیفیت وخلاقیت فضاهای عمومی ، هدف این مقاله تبیین الگوهای شکل گیری شهرخلاق وارائه مدلی برای بررسی خلاقیت فضاهای عمومی شهر می باشد. مقاله حاضر از نوع تحقیق بنیادی-نظری است که با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و خوانش متن،وارزیابی مدلهای مربوط به ارزیابی کیفیت وخلاقیت فضاهای عمومی شهری ،الگوهای مختلف را بررسی کرده وسپس به ارائه الگویی جدید رسیده است.خروجی اول تحقیق ،بیان الگوهای شکل گیری شهر خلاق است و مدلی جدید برای بررسی خلاقیت فضاهای عمومی شهر پیشنهادشده است(خروجی دوم)،این مدل از هشت معیار (حکومتی ، اعتقادی – مذهبی ، تفکرخلاق ، مولفه کالبدی، ادراکی، بصری، عملکردی وزمانی) تشکیل یافته است.با توجه به معیارهای فوق خلاقیت فضاهای عمومی بسته به شرایطی که در جوامع مختلف حاکم است ارزیابی می گردد.
ویژگی ها و عناصر فضاهای باز شهری به منظور جلب اعتماد؛ مطالعه موردی: محله یوسف آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
37 - 21
حوزه های تخصصی:
هرچه فضای باز شهری به عنوان ظرف تعاملات شهری، شرایط مناسب تری را برای برقراری روابط اجتماعی مؤثر اعضای خود فراهم آورد، امکان بیشتری برای رشد اجتماعی و برقراری اعتماد اجتماعی برای ساکنان آن جامعه متصور خواهد بود. این پژوهش باهدف تحلیل و تبیین اثر فضاهای باز شهری بر تعاملات و اعتماد اجتماعی در محله یوسف آباد شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و تحلیل عاملی به عنوان ابزاری برای سنجش معنی داری شاخص ها مورداستفاده قرارگرفته است. در مرحله اول مصاحبه با صاحب نظران با بهره گیری از روش گلوله برفی صورت گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری با 10 نفر از خبرگان ادامه یافت. سپس به منظور یافتن مفاهیم کلیدی با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری های باز و محوری انجام شد. در دو دور دلفی، خبرگان پرسشنامه محقق ساخت را پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از پرسشنامه، تحت تحلیل عامل Q قرار گرفت و چهار طبقه بندی از آن به دست آمد که زمینه را برای تدوین جدول هدف-محتوا برای تنظیم پرسشنامه کاربران فضا فراهم کرد. در مرحله دوم با توجه به فرمول کلاین بر اساس تعداد سؤالات پرسشنامه کاربران، حجم نمونه در حدود نفر 190 محاسبه گردید. کاربران فضا با استفاده از نمونه گیری تصادفی و خوشه ای مورد پرسش قرارگرفته و داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از تحلیل عاملی R ارزیابی شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که هشت عاملِ شناسایی شده شامل؛ اجتماع پذیری، تنوع فضایی، آسایش کالبدی و اقلیمی، رابطه تعامل و اعتماد اجتماعی با تأمین نیازهای محیطی، شناخت پذیری، دسترسی پذیری پیاده، انعطاف فضایی و آسایش روانی با شکل گیری چرخه بر اعتماد اجتماعی تأثیرگذار هستند.
نقش های ارتباطات در روابط محیط زیست و انسان و تغییرات آنها با فناوری اطلاعات و ارتباطات
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
167-149
حوزه های تخصصی:
ارتباطات یک عنصر کلیدی است که با فعال کردن روابط محیط زیست و انسان (HERs) محیط را تعریف و به فعلیت می رساند. الگوهای ارتباطی با سیستم های زندگی سازمان یافته تر و متراکم تر مانند محیط های شهری، افزایش یافته و تنوع بیشتری میابند. شایان ذکر است که چنین الگوهایی ایستا نبوده و تحت تأثیر تغییرات فناوری و اجتماعی قرار دارند. با اینکه در گذشته این الگوها تحت محدودیت های فیزیکی مانند زمان و مکان قرار داشتند، با پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، این محدودیت ها شروع به از بین رفتن نمودند و منجر به تغییراتی در روابط محیط زیست و انسان HER)) و همچنین تغییر در جنبه های اجتماعی زندگی عمومی شهری شدند. تحقیق پیش رو، رویکردی نظری را برای نشان دادن نقش شیوه های ارتباطی در HER، به ویژه در فضاهای عمومی شهری و اینکه چگونه پیشرفت های موجود در زمینه ICT بر HER تأثیر می گذارد را بررسی می کند. در این زمینه، یک بررسی فشرده پیشینه پژوهش و تحلیل گفتمان انجام شد و دو شبکه روابط (WoR)، یکی برای بررسی رابطه ارتباطات و HER و دیگری برای بررسی تغییر در فناوری اطلاعات و ارتباطات ایجاد شد، با یکدیگر مقایسه و درباره نتایج آنها بحث شد.