مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضای عمومی شهری
منبع:
منظر خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
موضوع و ارزش کیفیت فضاهای عمومی شهری در ادبیات امروز طراحی شهری به گونه ای است که نزدیکی بسیاری بین مفهوم کیفیت و پایداری وجود دارد. بررسی تطبیقی معیارهای کیفیت و پایداری در فضاهای عمومی شهری نمایانگر آن است که یک فضای عمومی زمانی در مسیر پایداری گام بر می دارد که فرایند ارتقای کیفیت آن در طول زمان جریان داشته باشد. متخصصین مختلفی نظیر «جیکوبز»، «لینچ»، «بنتلی»، «پانتر»، «کارمونا» و مؤسسات مطالعاتی گوناگون، نظریات هنجاری مختلفی در ارتباط با کیفیت طراحی شهری ارایه داده اند. از مهمترین مطالعات مدونی که با هدف بررسی کیفیت در ارتباط با فضاهای عمومی انجام شده، می توان به مطالعه PPS و ODPM اشاره کرد.
مدرنیته و تأثیر آن بر هویت یابی زنان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر مدرنیته را منش و شیوة زندگی امروزی و جدید که به جای شیوة کهن نشسته و آن را نفی کرده است تعریف کنیم، درمی یابیم که دگرگونی های مداومی داشته و هرگز دست یافتنی نبوده است. این پدیده در مسیر تاریخی خود با مسئله تغییر شکل شهرها و رشد شهرنشینی و پیدایش نهادهای جدید اجتماعی، حضور مردم در عرصه های مختلف و ایجاد نظام های قانونی همراه شده است. مدرنیته همه ابعاد زندگی را در جهان و به ویژه در کشورهای جهان سوم مانند ایران دگرگون کرده است. یکی از مهم ترین دگرگونی ها در شهرهای ایران حضور زنان در فضای عمومی شهری است. هدف این مقاله بررسی دگرگونی های شکل گرفته در عرصه های عمومی شهری، به عنوان عرصه تجلی مدرنیته برای پذیرش زنان است. برای بررسی این تحولات، پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری مدرن که از نتایج مدرنیته به شمار می رود، انتخاب شده است. تأکید در اینجا بر دگرگونی های عرفی و ساختاری حاکم بر جامعه و نیز تأکید بر انتخابی بودن حضور در عرصه عمومی است. به عبارت دیگر، پیدایش نهادهای مدرنی مانند دانشگاه ها و مراکز آموزشی و نیز وارد شدن زنان به بازار کار، حضور آنها در عرصه عمومی را تا حد زیادی اجتناب ناپذیر کرده است. ولی اینها نمی تواند تنها عوامل گریزناپذیر حضور گسترده زنان در عرصه عمومی شهری باشد؛ بلکه دگردیسی در عرف ها، علایق، رفتار و سبک زندگی نیز تأثیر زیادی در این حضور دارد. روش تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیتِ تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و پیمایشیِ پرسش نامه و مصاحبه و روش های میدانی مشاهده و تجربه زیسته استفاده شده است. جامعه آماری از طریق توزیع پرسش نامه و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از زنان استفاده کننده از پارک ائل گلی به صورت تخمین شخصی 196 نفر بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، درست است که درباره نحوه حضور زنان امروزی در فضاهای عمومی نسبت به زنان سنتی دگرگونی های زیادی حاصل شده است؛ زنان از «چهاردیواری» و «اندرونی» بیرون آمده اند و امکاناتی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و غیره شکل های جدیدی از رابطه و فرصت های زیادی برای ارتباط با بیرون از خانه را برای آنان فراهم آورده است. با وجود این، غالب زنان استفاده کننده از پارک ها همراه خانواده به پارک می روند. البته درصد کمی از زنان نیز اظهار داشته اند که به تنهایی در پارک ها حضور پیدا می کنند که نشان دهنده تأثیرات پنهان مدرنیته در شکستن بسیاری از بت های ذهنی و ارزش های سنتی حداقل در بخشی از جامعه است. یعنی با وجود اینکه حضور گسترده زنان در فضاهای عمومی ناشی از ضرورت های مدرنیته است، اما بخشی از جامعه زنان حضور در فضاهای عمومی مانند پارک را به عنوان فرصتی برای آزادی، استقلال و هویت سازی مستقل از مردان برای خود می دانند؛ مانند کسانی که برای پرسه زنی، دوست یابی، دیده شدن و دیدن به پارک می روند.
مفهوم سازی و گونه شناسی فضای عمومی شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فضای عمومی» موضوع در حال رشد دامنة متنوعی از رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی است. هر رشته ای فضای عمومی را از طریق لنزهای متفاوت و با علایق خاص و نگرانی های پیش رو می بیند. دانشمندان سیاسی برای نمونه بر دموکراسی و حقوق در فضای عمومی تمرکز دارند. جغرافی دانان بر حس مکانی و نامکانی، حقوق دانان بر مالکیت و دسترسی در مکان های عمومی، جامعه شناسان بر تعاملات انسانی و محرومیت اجتماعی تأکید دارند و غیره. بنابراین، برای فهم فضای عمومی باید از مجموعه متنوعی از رویکردهای چندرشته ای (میان رشته ای) استفاده کرد. در کنار این، ترکیب اصطلاح «فضای عمومی» با دو کلمه «فضا» و «عمومی» و ارتباط آن با کلماتی مانند «مکان» و «مردم» بر ابهام و پیچیدگی این مفهوم افزوده است. با اذعان به این چندگانگی و تفاوت، نخستین هدف این مقاله تلاش برای روشن کردن مفاهیم فضای عمومی با توجه به ماهیتِ پیچیده این اصطلاح و ارائه تعریف جدیدی برای آن است. هدف دوم مقاله، معرفی الگویی معاصر برای گونه شناسی فضای عمومی با در نظر داشتن گستردگی مفهوم آن و با توجه به تعریف ارائه شده از فضای عمومی است. مقاله حاضر از نوع مقالات مروری است. نوع تحقیق بنیادی- نظری است که با استفاده از روش خوانش متن، و ارزیابی انتقادی متون مربوط به فضای عمومی، ماهیت پیچیده آن در متون مختلف را بررسی کرده و سپس با یک رویکرد استنتاجی و ترکیب نتایج، به تعریفی جدید و الگویی نظری رسیده است. خروجی اول تحقیق، بیان تعریفی جدید از فضای عمومی شهری است. این تعریف به سه اصل اساسی در فضای عمومی معاصر توجه می کند: ماهیت متغیر فضای عمومی؛ چالش عمومیت فضای عمومی؛ و توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، سنت های فرهنگی، نیروهای اقتصادی و نیز تجربه شخصی از فضا در جوامع مختلف.با توجه به این تعریف، الگویی جدید برای گونه شناسی فضاهای عمومی معاصر پیشنهاد شده است (خروجی دوم). این الگو از شش معیار تشکیل یافته است، که هر کدام از معیارها در بالاترین سطح (میزان عمومیت)، دارای آنتی تز خود در پایین ترین سطح (میزان خصوصی بودن) است. به عبارت دیگر، در سطوح پایینی کیفیت فضای عمومی به لحاظ کارکردهای آن کاهش پیدا می کند؛ یعنی از میزان «عمومیت» آن کاسته می گردد و به میزان «خصوصی سازی» فضای عمومی اضافه می شود. با وجود این ، هر کدام از این گونه های فضای عمومی بسته به شرایطی که در جوامع مختلف حاکم است (اصل سوم در تعریف فضای عمومی)، حدودی از کارکردهای عمومیت فضا را خواهد داشت.
سنجش و ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی شهری و نقش آن در ارتقای کیفیت زندگی جوانان موردشناسی: خیابان نظر شرقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
بینشی نوین در خوشه های خلاق شهری (پتانسیل های فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان به عنوان مکان جاذب طبقة خلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر خلاق مکانی برای رشد و نمو خلاقیت در دینامیک خوشه های خلاق جامعه است که این خوشه ها، طبقة خلاق را در خود حفظ کرده و پرورش می دهند. مکان دانشگاه نیز به عنوان مکان گردهمایی نیروی فکری خلاق به عنوان دارایی ارزشمند شهرها محسوب می شود که می تواند به عنوان خوشه ای خلاق برای نیل به اهداف شهر خلاق بسیار تأثیرگذار باشد. هدف از این مقاله، بررسی معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط دانشگاه هنر اصفهان و میدان نقش جهان است که پتانسیل های این فضا در جهت تبدیل به خوشه ای خلاق مورد واکاوی قرار می گیرد. در این راستا، مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤالات است : میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان به عنوان فضاهای شهری چه معیارهایی را در راستای انطباق با خوشه های خلاق شهری دارا هستند؟ فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان چه پتانسیل هایی جهت تبدیل به خوشه ای خلاق دارد؟ این فضا چگونه و به چه میزان در جذب و ترویج طبقة خلاق موفق بوده است؟. بنابراین این پژوهش ابتدا با رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوای ادبیات موضوع به بررسی نقش خوشه های خلاق شهری و نقش مؤلفه های محیطی موجود در این مکان ها در جذب طبقة خلاق می پردازد. سپس با رویکرد کیفی پتانسیل های میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان را در راستای انطباق با معیارهای خوشه های خلاق شهری مورد بررسی قرار داده و با واکاوی رابطة تعاملی میان این دو خوشه به استخراج معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط با این دو خوشه می پردازد. در گام نهایی با رویکرد کمی به بررسی میزان نفوذپذیری دانشگاه هنر اصفهان با میدان نقش جهان از طریق فضای واسط به عنوان مکانی با پتانسیل جذب طبقة خلاق می پردازد. دستاورد نهایی این پژوهش تدقیق معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان است که در این راستا راهکارهایی پیشنهادی مانند ارتقاء تعاملات اجتماعی، افزایش امنیت و ارتقاء دخل و تصرف کاربران در جهت عمومیت بخشیدن به عرصة فضای باز دانشگاه با هدف تبدیل این فضای واسط به مفصل ارتباط دانشگاه و شهر ارایه می شود.
ارزیابی کیفیت محیطی فضاهای شهری پیاده مدار و پاسخدهی اجتماعی (نمونه موردی: خیابان فردوسی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در شهرهای امروز، حیات شهری و زندگی سالم شهروندی را بیش از سایر عوامل موجب می شود، توجه به ابعاد اجتماعی در طرح های شهری است. وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی برای درک و دریافت فضا و در نتیجه آن مکث و حضور افراد در فضاهای شهری، زمینه ساز دیدن و دیده شدن در سطوح پایین و در سطحی فراتر تعاملات و مراودات اجتماعی می شود. در واقع، تمرکز بر کیفیت های محیطی است که کارایی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد. یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار ارزیابی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور ارزیابی کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارایه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با ارزیابی مولفه ها، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت محیطی در فضاهای عمومی شهری پیاده مدار و پاسخگویی به نیازهای شهروندان با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. متغییرهای اصلی این پژوهش، در رابطه با وضعیت رضایت مندی شهروندان از پاسخگویی اجتماعی کیفیت محیط و عناصر موجود در محدوده مورد مطالعه از نظر ابعاد کالبدی و عملکردی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از پاسخگویی اجتماعی پایین تر از حد متوسط بودهکه بیانگر عدم رضایت شهروندان از کیفیت فضایی و عدم تناسب فضاهای طراحی شده با نیاز شهروندان در استفاده از فضای خیابان فردوسی است.
نقش مدل KANOدر ارزیابی کیفیت فضای های عمومی شهری با سنجش مؤلفه های مؤثر بر سطح سلامت و رفاه جوامع شهری
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری، یکی از عناصر مهم ساختار فضایی شهرها هستند که نقش مهمی در کیفیت زندگی و رفاه افراد ساکن در شهرها دارند. فضای عمومی شهری یک مکان آزاد برای دسترسی و استفاده افراد می باشد. عناصر فیزیکی و فعالیت ها در فضای باز عمومی مزایای بسیاری بر کیفیت زندگی، سلامت و تعامل اجتماعی شهروندان دارد. تأمین نیازهای انسانی در فضاهای عمومی شهری، کیفیت فضاهای عمومی شهری و به تبع آن رضایت مردم از فضاهای عمومی را افزایش می دهد و توجه نکردن به نیازهای مردم، منجر به بیگانگی، گوشه نشینی مردم و کاهش کنترل بر محیط شهری می شود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف سنجش کیفیت فضای عمومی شهری با استفاده از مؤلفه های تأثیرگذار بر سطح سلامت و رفاه جامعه شهری نورآباد ممسنی از منظر سه گروه کاربران فضا، متخصان امور شهری و کارمندان اداراه ها بر اساس مدل تحلیلی KANO صورت پذیرفته است. مدل کانو سنجش کیفیت فضای عمومی شهری را در سه سطح(نیازهای اساسی، نیازهای عملکردی و نیازهای هیجانی) طبقه بندی کرده است. با توجه به اطلاعاتی که با استفاده از نظرسنجی از گروه های مورد مطالعه در ارتباط با نیاز های اساسی بدست آمده از دید متخصصین امور شهری کمبود فضای سبز و تنوع فعالیت ها در فضاهای عمومی به خصوص پارک های شهری بسیار مهم و بیشترین نارضایتی را داشته است. بنابراین متخصصین امور شهری، کارمندان ادارات و کاربران فضاهای عمومی شهر نورآباد نسبت به نیازهای اساسی به ترتیب با رضایت 458/0 ، 525/0 و 467/0 و با عدم رضایت 716/0- ، 727/0- و 730/0- بیشترین نارضایتی را نسبت به محیط زیست شهری نورآباد دارند. با توجه به نتایج بدست آمده از پرسشنامه متخصصین شهری و کارمندان و تحلیل آن به وسیله مدل کانو نیازهای عملکردی نسبت به دیگر نیازها از دید آنها در وضعیت بهتری قرار دارد. ضریب رضایت نیازهای عملکردی به ترتیب (612/0) و (630/0) و نتایج بدست آمده از پرسشنامه کاربران فضاها نیازهای هیجانی نسبت به دو ضریب رضایت نیازهای اساسی و عملکردی دارای وضعیت بهتری می باشد.
بازشناسی و تحلیل تغییرات و تحولات اجتماعی- فرهنگی فضاهای عمومی شهری تهران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری را می توان مهم ترین بستر شکل گیری ارتباطات اجتماعی انسان ها و برآورده شدن بسیاری از نیازهای جوامع شهری دانست. امروزه این فضاها دچار تغییرات و تحولات گسترده ای شده اند که سبب شده تا حد زیادی از ماهیت اولیه خود فاصله گیرند و نتوانند آن گونه که باید پاسخگوی نیازهای شهروندان باشند. با توجه به این که از مهم ترین نیازهای انسان، تعامل با فضای عمومی و مردم جامعه است، شناخت این فضاها، تغییرات، مسائل و چالش های پیش روی آن ها، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش " نظریه مبنایی" تلاش دارد به بازشناسی تغییرات و تحولات فضاهای عمومی شهری تهران در عصر حاضر و بررسی و تحلیل مقوله های مرتبط با این فضاها بپردازد. به نظر می رسد بزرگترین چالش این فضاها، نبود " تعادل و عدالت" در ابعاد مختلف است؛ این فضاها را نمی توان فضاهایی متعادل و عادلانه دانست زیرا هنوز به درجه نهایی از کیفیت، رضایت و مطلوبیت نرسیده اند. فضاهای عمومی شهری تهران دچار چالش های متعددی شده و در مرحله گذار قرار گرفته اند؛ نتوانسته اند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند؛ در برقراری ارتباط با مخاطب دچار مشکل جدی هستند؛ با بستر و زمینه ای که در آن قرار دارند، بیگانه اند و قوانین و سیاست های حاکم متعادل و متناسبی ندارند.
بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی کیانپارس
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
48-58
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان تجلی گاه کالبدی شهر باید نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده ساخته و بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازد . در شرایط دنیای امروز دستیابی به یک جامعه پایدار و عادلانه ، بدون مشارکت و حضور فعال زنان امکان پذیر نیست و این حضور پذیری ارتباط تنگاتنگی با فضاهای شهری دارد. زنان از جمله گروه هایی هستند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده اند. حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می شود. این موانع مشتمل بر مسائل کالبدی فضا ، شرایط فرهنگی ،اجتماعی و… است. برای تأمین عدالت و برابری ، جامعه باید با درک تفاوت در نیازها ، موقعیت و اهداف فرد ، موانع محدود کننده را رفع کند و به آن ها امکان حضور و مشارکت اجتماعی برابر را بدهد. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و استفاده از نرم افزار های Office. Spss Auto Cad برای تحلیل داده ها هدف بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی و به بازشناسی دلایل محدود کننده حضور زنان و تعاملات اجتماعی در کیانپارس می پردازد .
امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری و بررسی عوامل فیزیکی مؤثر بر آن (نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری به ویژه از لحاظ امنیت اجتماعی زنان جهت ایجاد سرمایه اجتماعی و تقویت یکپارچگی جامعه امری ضروری تلقی می گردد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان در پارک ائل گلی تبریز است. تحقیق حاضر به روش کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه و نقشه شناختی و به طور قیاسی در چهار مکان اصلی و مختلف پارک ائل گلی انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 80 نفر از زنان به روش نمونه گیری هدفمند و به روش اشباع داده ها استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که احساس امنیت زنان شرکت کننده در نقاط مختلف پارک متفاوت است؛ بیش ترین عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان ناشی از سه معیار کالبدی، فعالیتی و آسایش بصری و محیطی است. از میان چهار مکان مشخص شده در نقشه شماتیکی پارک، مکان پیاده روی اطراف استخر در نظر زنان از بیش-ترین احساس امنیت برخوردار است. در نقاط مختلف پارک عواملی همچون نوع، ارتفاع و نحوه قرارگیری پوشش گیاهی، شیب زیاد، محصوریت و نفوذپذیری نامناسب، عدم فعالیت های متنوع، عدم مقیاس و قابلیت نمایانی فضا و از همه مهم تر نورپردازی نامناسب، سبب کاهش احساس امنیت زنان در پارک شده است و نیز استقرار نیروی پلیس تأثیر چشم گیری در افزایش امنیت آنان نگذاشته است و این نتیجه تأکید بر ایجاد نظارت طبیعی در مکان-های مختلف پارک به ویژه مکان های ناامن و آسیب پذیر را ضروری می نماید که در انتها راه حل های پیشنهادی برای ارتقا امنیت زنان در مکان های آسیب پذیر و ناامن پارک ائل گلی تبریز ارائه می شود.
بررسی معناداری رابطه جهت گیری مذهبی و شادکامی در بین شهروندان استفاده کننده از فضاهای عمومی شهری، نمونه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
149 - 168
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت فضاهای عمومی شهری، حضور شهروندان و چگونگی استفاده ایشان از فضاهای عمومی شهری به عنوان عامل مهم در موفقیت اینگونه فضا ها معرفی شده است. مولفه های محیطی و فردی بسیاری بر حضور شهروندان در فضاهای شهر تاثیرگذارند. در میان عوامل موثر بر حضور افراد در فضای عمومی شهری، دو مولفه شادکامی و جهت گیری مذهبی بیشتر متاثر از بینش و جهان بینی فرد می باشند که در این پژوهش ارتباط میان این دو مولفه تحلیل شده است. به این منظور، این پژوهش از روش تحقیق پیمایشی و پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (QHI) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت(ROS) (به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات) استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر مشهد بوده اند که به شکلی در فضاهای عمومی این شهر حضور دارند و از اینگونه فضاها استفاده می کنند. با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران (با مقدار خطا 09/0) ، تعداد 120 نفر از جامعه آماری به عنوان گروه نمونه انتخاب شده اند. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه این تحقیق با استفاده از روش های اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (0.76) تایید شده است. با توجه به توزیع نرمال داده ها، جهت تبیین رابطه دوسویه شادکامی و جهت گیری مذهبی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت دوطرفه بین متغیر شادکامی و متغیرهای جهت گیری مذهبی بیرونی (332/0 r= و 01/0>p) و درونی (467/0 r= و 01/0>p) است. بدین معنی که در فضاهای عمومی شهری و در بین گروه های مختلف حاضر در اینگونه فضاها، با افزایش میزان جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی شهروندان، میزان شادکامی ایشان نیز افزایش می یابد و برعکس. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده و بر اساس مولفه های شادکامی و جهت گیری مذهبی، راهبردهای طراحی شهری موثر بر ارتقا حضور پذیری فضاهای عمومی شهری گوناگون ارائه شده است.
بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
28 - 58
حوزه های تخصصی:
فضای شهری جزئی از یک شهر است که به عنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیت های شهری است که بر نیازهای فردی و اجتماعی آحاد جامعه تأثیرگذار می باشد و شرایط زندگی افراد را اعم از زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد؛ که این امر شرایط رفاهی افراد را نیز در برمی گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی شهروندان 70-18 سال به بالای شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش پژوهش میدانی، با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 625 نفر محاسبه شده است؛ روش نمونه گیری تلفیقی از دو نوع نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی بوده است. یافته های توصیفی به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر این است که 47 درصد از شهروندان کیفیت فضای عمومی شهر را در سطح متوسط و 7/51 درصد بالا و 2/44 درصد سطح برخورداری خود از رفاه را در سطح متوسط و 8/53 درصد نیز در سطح عالی بیان نموده اند؛ همان طور که مشخص است دو متغیر تحقیق در بین شهروندان در سطح متوسط و متوسط به بالا می باشند؛ نتایج استنباطی حاصل از محاسبات معادلات ساختاری بیانگر این است که در فاصله اطمینان 95 درصد به ترتیب ابعاد رضایتمندی (61/0)، احساس امنیت اجتماعی (52/0)، تأمین نیازهای اساسی (48/0) و احساس محرومیت نسبی (33/0-) از متغیر فضای عمومی شهری به عنوان متغیر مستقل تأثیر پذیرفته اند که این نتایج بیانگر تأیید فرضیات یادشده مبنی بر تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران می باشد. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری نشان از برازش خوب الگو توسط داده ها داشته است؛ به عبارتی داده های به دست آمده از شاخص های به خوبی الگو را مورد حمایت قرار داده اند.
نقش مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیطی فضای شهری (نمونه موردی: مجموعه زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیط مجموعه زندیه شیراز می باشد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مخاطبان این محدوده تشکیل می دهند، که طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد400 پرسشنامه در این محدوده توزیع گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های غنای حسی و کیفیت محیط شهری می باشد. از طرفی، براساس آزمون T تک نمونه ای، از میان شاخص های پنجگانه غنای حسی، حس بویایی با میانگین52/3 و حس بینایی با میانگین11/3، (که بالاتر از میانه نظری 3 می باشند)، نقش بیشتری نسبت به سایر حواس دارند، و پس از آنها، حس لامسه90/2 و شنوایی89/2 نقش متوسط و حس چشایی59/2 از کمترین نقش برخوردار می باشند. همچنین در میان شاخص های چهارگانه کیفیت محیطی این پژوهش، متغیرهای ادراکی و زیبایی شناسی دارای بیشترین رضایتمندی می باشند و پس از آنها شاخص های عملکردی و زیست محیطی قرار می گیرند. در آخر، این پژوهش به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری امروز پرداخته است.
تحلیل حق به شهر در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر رویکرد عدالت جنسیتی.نمونه ی موردی:شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
195 - 222
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اشکال جدیدی از حقوق ساکنان در شهرها از منظر جنسیتی و ارتباط آن به زندگی روزمره در فضاهای عمومی شهری می پردازد. به این منظور بر آن است تا با بررسی نظریه ی حق به شهر به ردیابی انگاشت عدالت جنسیتی در شهرها بپردازد. روش مورد استفاده بر حسب هدف از نوع کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار سنجش، پرسش نامه ی پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. در مراحل طراحی و تنظیم و با تأیید متخصصان، کمیت و کیفیت پرسش نامه مورد تأیید قرار گرفت. در بحث پایایی، روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر به دست آمد که با استفاده از ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و شیوه طبقه بندی متناسب انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. با توجه به شاخص های الگو سازی می توان استدلال کرد که مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که رابطه ی معنی داری بین شاخص های متغیرهای مستقل حق به شهر با متغیر وابسته عدالت جنسیتی و اختلاف معنی داری در بهره مندی زنان و مردان از حق به شهر وجود دارد.
بررسی معناداری رابطه احساس عدالت شهروندان با چگونگی حضور در فضاهای عمومی شهری، نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
133 - 148
حوزه های تخصصی:
فضای شهری، نتیجه برهم کنش فضا و اجتماع و محل تبلور زندگی اجتماعی است؛ از این رو، ساختاری مناسب برای فهم بی عدالتی های اجتماعی و سنجش میزان احساس عدالت شهروندان محسوب می شود. در این پژوهش با روش پیمایشی، معناداری رابطه میزان احساس عدالت شهروندان با چگونگی حضور آنها در فضاهای شهری بررسی شده است. از پرسش نامه عدالت اجتماعی راسیسنسکی و فلدمن (1987) به منزله ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری همه شهروندان شهر شیراز است که در فضاهای عمومی شهری حضور داشتند و به نوعی از فضا های شهری استفاده می کردند. با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه آماری و براساس فرمول کوکران، تعداد 170 نفر از جامعه آماری برای نمونه انتخاب شدند. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روش های اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (73/0) تأیید شده است. با توجه به توزیع نشدن طبیعی داده ها، از آزمون های نا پارامتریک مان ویتنی و کروسکال والیس برای تحلیل داده ها و از ضریب همبستگی کرامر برای بیان میزان همبستگی متغیر ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهند احساس عدالت اجتماعی با متغیر مدت زمان حضور در فضای شهری ارتباط ندارد؛ با این حال میزان احساس عدالت اجتماعی با تعداد دفعات حضور شهروندان در فضاهای شهری ارتباط مستقیم دارد (با شدت 407/0). همچنین تعداد دفعات حضور شهروندان در فضاهای شهری با ترجیحات آنها در زمینه لیاقت و چگونگی به دست آوردن امکانات (با شدت 223/0) و نوع نگرش به احساس همدردی و دلسوزی به منزله مهم ترین ارزش انسانی (با شدت 181/0) ارتباط معناداری دارد. ترجیحات شهروندان در زمینه فقیربودن افراد به دلیل نداشتن انگیزه و هدف در زندگی نیز با مدت زمان حضور شهروندان در فضا های شهری (با شدت 168/0) ارتباط دارد.
بررسی چگونگی کاربست الگوی باغ ایرانی ب همثابه فضای عمومی شهری راهکاری جهت احیای باغ ایرانی با کاربرد تکنیک فرآیند تحلیل سلسل همراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
63-73
حوزه های تخصصی:
در ده ههای اخیر توسعه عمودی شهرها ناشی از محدودیت زمین شهری و به تبع آن کمبود فضاهای باز و سبز کافی در شهرها در کنار تغییرات حاصل شده در ساختار اجتماعی کشور سبب توجه برنامه ریزان و طراحان شهری به تأمین فضای سبز و فضای عمومی مورد نیاز شهرها گردید. به عنوان را هحلی شتاب زده، الگوی پار کهای غربی با تصور پاسخگویی به هر سه نیاز، به عنوان الگوی غالب طراحی فضاهای سبز عمومی شهری مورد استفاده قرار گرفت. در این شتاب، باغ ایرانی که همواره در طول تاریخ ایران به عنوان الگوی رایج منظرسازی مورد استفاده قرار می گرفته و پژوهش های بسیاری در ابعاد گوناگون زیبایی شناختی، روان شناسی، معنایی و پایداری آن ها انجام گردیده است، زیر سایه پار کهای غربی قرار گرفت. تحقیق پیش رو با هدف پاسخگویی به این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان از الگوی باغ ایرانی به جای پارک های غربی جهت تأمین فضاهای سبز عمومی شهری استفاده نمود؟ این هدف با بررسی ویژگ یها و معیارهای فضاهای عمومی و مقایسه تطبیقی آ نها با خصوصیات کالبدی و فعالیتی باغ ایرانی محقق خواهد شد. تحقیق در گام نخست به شیوه تحلیلی به بررسی میزان پاسخگویی الگوی پارک های غربی به شرایط اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی ایران خواهد پرداخت. سپس ب هدلیل نیاز به بررسی علمی قابلیت کاربست ویژگ یهای فضاهای شهری در باغ ایرانی از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ) AHP ( استفاده خواهد شد. نتیجه آنکه الگوی باغ ایرانی، با پذیرش تغییرات کالبدی و فعالی تهای اجتماعی متناسب آن، می تواند جایگزین مناسبی برای پار کهای غربی به عنوان فضای سبز عمومی شهری باشد تا از این طریق هم به اهداف فضاهای عمومی شهری پاسخ داده شود و هم با اعطای کارکرد و فعالیت مجدد به الگوی باغ های ایرانی گامی درخور جهت معاصرسازی و احیای آن برداشته شود.
تاثیر مبلمان شهری بر سرزندگی شهروندان (نمونه موردی:بلوار بندرانزلی)
حوزه های تخصصی:
بهبود و ارتقای کیفیت محیط شهری از جمله اهداف برنامه ریزی شهری است. وجود عناصر مبلمان شهری استاندارد نه تنها از ضروریات زندگی شهری به شمار می رود، بلکه نقش زیادی در رضایت شهروندان از محیط شهری خواهد داشت. با حضور آن ها در هر فضایی می توان کیفیت و کارایی فضا را افزایش داد و راحتی و آسایش را برای فضا به خوبی فراهم آورد. مبلمان شهری سبب بالا رفتن کیفیت برخورداری شهروندان از محیط پیرامون و افزایش رفاه و لذت آن ها در خیابان، پارک و عرصه های دیگر شهری می شود. از سویی عدم توجه به چیدمان و کیفیت مبلمان شهری باعث آشفتگی بصری و ایجاد نارضایتی برای شهروندان خواهد شد و در نتیجه سرزندگی فضای شهری را به خطر می اندازد. در پژوهش حاضر نقش سرزندگی بر جایگاه مبلمان شهری در بلوار شهر بندرانزلی از دیدگاه شهروندان این شهر با روش تحقیق توصیفی-تحلیل مورد و ارزیابی قرار گرفته است. در مرحله بعد به برداشت میدانی از بلوار بندرانزلی پرداخته شده است. برای روایی و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیه ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که میان مولفه های سرزندگی و جانمایی مبلمان شهری رابطه مستقیم برقرار است با توجه به نقش و اهمیت مبلمان در زیباسازی و منظر شهری و دید و نظر رو به دریا و فعالیت های بندری به ارائه پیشنهادها و راه حل های اجرایی جهت سرزندگی بیشتر در این فضای شهری پرداخته می شود که عبارتند از: 1- جانمایی و چیدمان مناسب مبلمان فضایی 2- توجه به امنیت و رفاه و القای حس آرامش به شهروندان با استفاده از مبلمان مناسب 3- تنوع و خلاقیت در کاربری های بلوار 4- تناسب میان مبلمان فضایی با هویت شهری جهت ایجاد حس تعلق در شهروندان.
تاثیر جهت وزش باد غالب بر طراحی شبکه معابر شهری (نمونه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۹
27 - 36
حوزه های تخصصی:
شرایط آب و هوایی به موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری و تکوین شهرها و تداوم حیات شهری به شمار می آید. در واقع شهرها، عناصر شهری و عملکرد آن ها همواره از عناصر و عوامل آب و هوایی متاثر بوده و هستند البته از زمان صنعتی شدن شهرها به بعد، شهرها نیز در اوضاع اقلیمی فضای پیرامون خود تاثیر گذاشته و تغییرات اقلیمی میکرو را پدید آورده اند. باید توجه داشت که تصمیمات طراحانه نقش موثری در بهتر نمودن تاثیر خرده اقلیم دارند تا محیط شهری را به محیطی راحت تر تبدیل نماید. عوامل دخیل در این زمینه عبارتند از: - شکل توسعه های پیشنهاد شده و تاثیر آن ها و رابطه شان با ساختمان ها و سایر تاثیرات در محدوده طرح - موقعیت راه های دسترسی و پیاده روها، درختان و سایر پوشش های گیاهی - جهت گیری فضاهای داخلی و خارجی و نماها با توجه به جهت تابش آفتاب و سایه - توده گذاری، دسته بندی و فضای بین ساختمان ها - باد - موقعیت ورودی های اصلی و سایر بازشوها به عنوان رابط بین فضای داخل و خارج - منظر، پوشش گیاهی و آب نماها به عنوان منبع افزایش سرمایش طبیعی به طور کلی مجموعه این عوامل در ارتباط با مسائل اقلیمی می توانند مزایا یا مشکلات مختلفی را برای استفاده کنندگان از فضا ایجاد نماید.(کارمونا،185،2007) باتوجه به مطالب بیان شده در نظر داریم تاثیر جهت وزش باد غالب بر طراحی شبکه معابر شهر سقز را مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق تلاش شده است که داده های مورد نیاز را از طریق مطالعات کتابخانه ای و رجوع به سازمان هواشناسی شهر سقز گردآوری کرده، سپس وضع موجود معابر شهر سقز را با استفاده از نرم افزار Arc Gis ترسیم کرده و در نهایت با استفاده از استدلال استنتاجی مناسب ترین جهت را انتخاب کرده ایم. که در این پژوهش با توجه به نوع اقلیم شهر سقز و جهت وزش باد غالب جهت شمالی - جنوبی با بیشترین امتیاز کسب شده نسبت به سایر جهات مناسب ترین جهت برای معابر شهر سقز می باشد. این جهت برای شبکه معابر شهر سقز هم از لحاظ برخورداری از تابش آفتاب و هم از لحاظ جلوگیری از برودت بادهای سرد بهترین جهت می باشد.
تبیین نقش فضاهای همگانی در توسعه گردشگری شهری
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای همگانی شهری علاوه بر این که مکانی برای حضور مردم و محل تعاملات اجتماعی شهروندان است، به عنوان فضای گردشگری نیز مورداستفاده گردشگران قرار می گیرد. ازآنجایی که جذابیت فضاهای مورد بازدید گردشگران اهمیت زیادی در سرزندگی و ایجاد حس خاطره انگیزی افراد دارد، رفاه و آسایش نیز می تواند در تداوم حضور پذیری مردم در هر فضا تأثیرگذار باشد. در عصر حاضر با توسعه فناوری اطلاعات، علاوه بر ارتقای آگاهی شهروندان در خصوص توسعه اقتصادی و اشتغال زایی، صنعت گردشگری و به ویژه گردشگری شهری، آگاهی متولیان و تصمیم گیران شهری نیز در این زمینه بسیار افزایش یافته است. این امر سرمایه گذاران در این بخش را به تکاپو انداخته تا ضمن مطالعه و تحقیق در این خصوص، به بررسی توجیه اقتصادی طرح های سرمایه گذاری پرداخته و در ایجاد فضاهای سکونتی و تفریحی گردشگران اقدام نمایند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با تکیه بر اسناد ملی بالادستی کشور به عنوان راهبردها و سیاست های توسعه گردشگری از جمله ارتقای شبکه حمل ونقل شهری، ارتقای کیفی مؤلفه های فضاهای همگانی شهری و فضاهای گردشگری و نیز تقویت آسایش، ایمنی و رفاه نسبی برای دسترسی آسان گردشگران به فضاهای مذکور و در یک کلام با ارتقای فضاهای همگانی شهری و عناصر اصلی موجود در آن به توسعه گردشگری رسیده و پاسخ لازم برای این سؤال که آیا فضاهای همگانی شهری برجذب گردشگر شهری تأثیرگذار است، ارائه گردیده است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی از دیدگاه تعاملات اجتماعی در ارزیابی عملکرد فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
توجه به فضای شهری به عنوان یک ضرورت در برنامه های توسعه شهری قرار داده شده است. شناسایی محیطی سرزنده ملزم به برقراری ارتباط منطقی و در مسیری هدایت شده بین افراد است. بدون لحاظ نمودن عوامل اجتماعی در هر جامعه، استراتژی های توسعه شهری پایدار نخواهد توانست در برنامه ریزی فضایی محقق شود. یکی از مؤلفه های اصلی پایداری اجتماعی، حضور شهروندان در فضاهای شهری به منظور انجام فعالیت های اجتماعی انتخابی آنان است که اساسی ترین رکن سرزندگی اجتماعی نیز محسوب می شود. ایجاد سرزندگی اجتماعی در فضاهای شهری موضوعی است که در اغلب شهرهای کشورمان نادیده گرفته می شود. فضاهای عمومی شهری بدون هیچ گونه بار معنایی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و این امر باعث تشدید بحران هویت آن ها شده است. مقاله حاضر تلاشی است در جهت بررسی و شناسایی جنبه های مختلف سرزندگی اجتماعی در فضاهای عمومی در قالب تحلیل یک بستر شهری. متد پژوهش از نوع ترکیبی است که در آن بامطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، به چارچوب نظری تحقیق در قالب مدلی جامع رسیدیم. در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورداستفاده قرارگرفته، به مطالعه محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها از فن پرسشنامه در باب تدقیق ارتباط بین مفهوم تعاملات اجتماعی و فراهم آوردن شرایط سرزندگی در یک بستر شهری سود جسته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این مدعاست که محیط موردبررسی، تا حدودی زنده است اما کیفیت لازمه برای سرزندگی را دارا نیست. در ادامه شاخصه های به دست آمده از پژوهش را در محدوده ی مطالعاتی مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهیم.