مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
استادان
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
29 - 60
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر مفهوم پژوهشگری را از دیدگاه استادان رشته های مختلف موردبررسی قرارداد. به این منظور یک رویکرد ترکیبی متوالی اتخاذ گردید. بخش اول پژوهش با اهداف اکتشافی، روش پدیدارنگاری و مصاحبه با 30 نفر از اعضای هیئت علمی که در رشته های علمی مختلف تدریس و پژوهش می کردند انجام شد. به دنبال آن، به منظور تعمیم نتایج، پژوهش با استفاده از روش توصیفی پیمایشی با نمونه ای120 نفره از اعضای هیئت علمی ادامه یافت. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج بخش کیفی بود. نتایج بخش کیفی گویای آن بود که پنج الگوی متفاوت از تجربه پژوهشگری استادان دانشگاهی می توان احصا نمودکه عبارت اند از: تحقیق به مثابه مسئولیت حرفه ای، کار هنری، سفر به ناشناخته ها، جورچین و داوری. پژوهشگران همچنین توانستند از داده های بخش کمّی نیز پنج عامل را به شرح ذیل استخراج نمایند که تقریباً با مفاهیم بخش کیفی معادل بودند: کشف حقیقت، گردآوری اطلاعات، حل مسئله، بازکاوی و برداشت نادرست از تحقیق. الگوها و عامل های احصاءشده از مفهوم پژوهشگری در تحقیق حاضر شیوه ای برای درک مشکلات یا عدم تکمیل دروس و دوره های پژوهشی به دلیل عدم تناسب مفاهیم استاد و دانشجو فراهم می کند. ازآنجا که هر الگو، گونه مختلفی از جهت گیری را در ارتباط با فرآورده های پژوهشی در بر دارد، چارچوب تحقیق حاضر ابزاری مفید در مباحث مربوط به بررسی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی فراهم می کند. اشارات کاربردی مطرح شده در پژوهش حاضر مبنایی را برای درک برخی پدیده های مرتبط با پژوهش در نظام آموزش عالی ارائه می کند که تاکنون به صورت کامل درک نشده است.
شناسایی و تحلیل موضوعات پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه و پژوهش در زمینه چالش ها و نیازهای پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی، می تواند به توسعه کارآفرینی در این حوزه کمک کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی محورهای پژوهشی مهم کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی و سنجش میزان اهمیت آن ها به منظور تعیین مهم ترین نیازهای پژوهش در این زمینه است. روش شناسی: پژوهش حاضر که به صورت پیمایشی انجام شده است، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه استادان و دانشجویان مقطع دکتری در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاه های تهران، خوارزمی، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان و شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1395 تا 1396 هستند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که برای سنجش روایی صوری آن از نظرات متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی و برای سنجش روایی سازه آن از ضریب هم بستگی پیرسون و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (آزمون های فریدمن و تی مستقل) انجام گرفته است. یافته ها: پس از مرور متون و نظرخواهی از استادان، 58 موضوع پژوهشی شناسایی و در 8 محور کلی دسته بندی شدند. مهم ترین محورهای پژوهشی از دیدگاه جامعه مورد بررسی شامل «آموزش کارآفرینی»، «پژوهش در کارآفرینی»، «فناوری اطلاعات» و «رابطه کارآفرینی و علم اطلاعات و دانش شناسی» هستند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری، موضوعات تازه و کاربردی و موضوعات مرتبط با فناوری های اطلاعاتی نسبت به موضوعات سنتی و مباحث نظری، برای انجام پژوهش های آینده در این زمینه دارای اولویت بیشتری هستند. برنامه ریزی در زمینه پژوهش به منظور هدفمند کردن موضوعات پژوهش ها، مستلزم شناسایی مهم ترین محورهای پژوهشی است. نتایج این پژوهش به روشن شدن نیازهای پژوهشی حوزه کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی کمک می کند.
بررسی ارتباط بین اخلاق حرفه ای و کیفیت تدریس در بین اساتید دانشگاه علوم پزشکی ارتش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اخلاق حرفه ای موضوعی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که اکثر حرفه ها از جمله حرفه تدریس نیز، به دلیل اقتضائات ویژه ای که دارد، نیازمند تدوین منشور اخلاق حرفه ای مخصوص به خود هستند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (ویژگی های شخصیتی، دانش تخصصی، روش های تدریس، دانش روانشناختی، ارزشیابی استاندارد و قوانین آموزشی) با کیفیت تدریس در بین اساتید دانشگاه علوم پزشکی ارتش انجام شد. روش ها: از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آن توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل هستند ، به تعداد 974 نفر بودند. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان 175 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اخلاق حرفه ای تدریس نجفی و همکاران (1393) و کیفیت تدریس سراج (2002) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) انجام شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین اخلاق حرفه ای و کیفیت تدریس اساتید رابطه معناداری وجود دارد (01/0>p ، 438/0=r) معنادار می باشد. به عبارت دیگر هر چه میزان اخلاق حرفه ای در استادان بالاتر باشد، به احتمال بیشتری کیفیت تدریس آنها نیز بالاتر خواهد بود. نتایج معادله رگرسیونی نیز نشان داد که اخلاق حرفه ای قدرت پیش بینی کنندگی کیفیت تدریس را دارد (مقدار پیش بینی 348/0)، به این معنا که در صورت ثابت بودن سایر شرایط با افزایش یک واحد در اخلاق حرفه ای، کیفیت تدریس به اندازه 438/0 افزایش خواهد داشت. نتیجه گیری: اخلاق حرفه ای استادان دانشگاه علوم پزشکی ارتش کیفیت تدریس آنها را تحت تأثیر قرار می دهد، بنابراین رعایت ملزومات حرفه ای و اخلاقی اساتید در میزان کیفیت تدریس و اثربخشی یادگیری بهتر و مؤثرتر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش مؤثر است.
رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش (مورد مطالعه:استادان دانشکده فنی پسران مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 130 نفر از استادان دانشکده فنی پسران مرودشت بود که از این بین تعداد 97 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید.. نمونه مورد بررسی از طریق پرسشنامه کارآفرینی سازمانی پارسونز، مدیریت دانش شرون لاوسون، چابکی سازمانی توسط ژانک مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنیداری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و سلسله مراتبی بارون –کنی استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت دانش در رابطه بین متغیرهای کارآفرینی و چابکی سازمانی نقش میانجی گری معنی دار ایفا می کند.
بررسی تاثیر دوره آموزشی نقد کتاب برآگاهی ,نگرش و مهارت نقد کتاب اساتید دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : داشتن نگرش مثبت به نقد کتاب و آگاهی از چگونگی نوشتن مقاله نقد کتاب، از موضوعات اساسی جوامع علمی است؛ زیرا توسعه یک جامعه زمانی ممکن است که نه تنها آن جامعه از آثار علمی منتشر شده آگاه باشد، بلکه توانایی شناخت آثار اصیل از غیراصیل را داشته باشد. در این راستا، پژوهش حاضر به تعیین تأثیر دوره آموزشی نقد کتاب بر آگاهی، نگرش و مهارت نقد کتاب استادان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391 می پردازد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر نیمه تجریی و به صورت طرح دو گروهی (با پیش آزمون و پس آزمون) است. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی و دو پرسشنامه محقق ساخته بر اساس متون علمی معتبر است. روایی سیاهه وارسی و پرسشنامه های نگرش و آگاهی، توسط متخصصان در حوزه های نقد کتاب و کتابداری و اطلاع رسانی تأیید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 78% و 5/79% به دست آمد. جامعه آماری تمامی استادان دانشکده مدیریت واطلاع رسانی پزشکی شامل 86 نفر است. روش نمونه گیری تصادفی ساده و 15 نفر در هر گروه شاهد و آزمون است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (جدولهای توزیع فراوانی مطلق، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t مستقل و t زوجی) استفاده و همچنین از نرم افزار SPSS 18.0 استفاده شد. یافته ها : آموزش بر آگاهی و مهارت نقد کتاب اساتید مؤثر بوده است. میانگین نمره های آگاهی در گروه آزمون از 2/8±1/33 به 9/19±7/55 و مهارت نقد کتاب از 6/8±10/2 به 26/3±53/6 افزایش یافت (001/0P-value<). اگرچه نمره نگرش در گروه آزمون نیز از 7±71/4 به 7/4±74/4 افزایش یافته، این افزایش از لحاظ آماری معنادار نبوده است (0/11 =P-value). نتیجه گیری : نتایج نشان داد آموزش بر افزایش آگاهی و مهارت نقد کتاب استادان مؤثر بوده است. نگرش استادان به مقوله نقد کتاب از ابتدا شاکله خوبی داشته است، اما نمره نگرش قبل و بعد از آموزش به لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت. با توجه به ویژگیهای متغیر نگرش، باید خاطر نشان ساخت افزایش معنادار آن مانند دو متغیر دیگر مورد بررسی در پژوهش، مورد انتظار نبود، زیرا متغیر نگاه درونی تر بوده و به متغیرهای متفاوتی مانند نوع نگاه فرد به محیط، تواناییها و امکانات وی وابسته است و با گذشت زمان تغییر می یابد.
بررسی عوامل مؤثر بر اقتدار استادان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
164 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر براقتدار استادان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه است. روش مورد استفاده، توصیفی تحلیلی با استفاده از تکنیک پیمایشی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. جامعه آماری استادان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه هستند که در سال تحصیلی 91-90 تعداد کل آنها برابر 258 نفر می باشند. با توجه به این که تعداد جامعه آماری محدود بود لذا کل آن ها به عنوان موارد مطالعه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش ارزیابی اعتبار صوری و سازه ای مبتنی بر تحلیل عاملی استفاده گردید. برای تعیین پایایی گویه های هر متغیر از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS21 و Amos21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان می دهد که مقدار کای اسکوئر غیرمعنادار CMIN برابر با 211/143، شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده یا RMSEA برابر 0/075، شاخص RMR یا ریشه میانگین مجذور باقیمانده ها، برابر 0/098، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی CMIN/DF در مدل برابر 3/199، شاخص برازش تطبیقی CFI برابر 0/926 و در نهایت شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد PCFI برابر 0/671 می باشند. شاخص های تطبیقی و مقتصد محاسبه شده برای ارزیابی کلیت مدل نشان می دهند که می توان در مجموع، داده های گردآوری شده را حمایت کننده مدل نظری تدوین شده تلقی کرد.
بررسی سطح همخوانی برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تربیتی دوره کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی وضعیت همخوانی برنامه های درسی قصدشده و اجراشده دروس تربیتی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان و استادان رشته علوم تربیتی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و براساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 30 مدرس دروس تربیتی با حداقل پنج سال سابقه تدریس و 220 دانشجومعلم رشته آموزش ابتدایی از 8 پردیس دانشگاه فرهنگیان در سطح کشور انتخاب شد. وضعیت برنامه درسی اجراشده با استفاده از شش پرسشنامه محقق ساخته و فرم سیاهه رفتار تدریس مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد میزان همخوانی مؤلفه های اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصدشده با برنامه درسی اجراشده از دیدگاه استادان در حد متوسط و از دیدگاه دانشجومعلمان و نتایج حاصل از سیاهه رفتار کمتر از حد متوسط بوده است.
نقش برنامه های فرهنگی دانشگاه قم در تربیت دانشجویان از دیدگاه استادان و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
153 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی برنامه های فرهنگی دانشگاه قم در تربیت دانشجویان از دیدگاه استادان و دانشجویان در سال تحصیلی 98-1397 است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دختر و استادان زن دانشگاه قم در سال تحصیلی 98-1397 است که 357 نفر از دانشجویان دختر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و 152 نفر از استادان زن به روش نمونه گیری هدفمند جهت پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی فعالیت های فرهنگی دانشگاه است که روایی و پایایی آن تأیید شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-23 و با آزمون های t، ANOVA و LSD انجام شد که نتایج پژوهش نشان داد دانشجویان معتقد بودند نقش برنامه های فرهنگی در تربیت دانشجویان به میزان متوسط بوده است که این اثربخشی به ترتیب در تربیت اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی بیشتر از متوسط؛ در تربیت سیاسی به میزان متوسط و در تربیت فرهنگی هنری کمتر از متوسط بوده است. همچنین از دیدگاه استادان، نقش برنامه های فرهنگی دانشگاه در تربیت دانشجویان کمتر از متوسط بوده است که این اثربخشی به ترتیب در تربیت اعتقادی در حد متوسط؛ و در تربیت اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هنری کمتر از متوسط بوده است. برنامه ریزی فرهنگی ابزاری برای دستیابی به توسعه فرهنگی است که خود مهم ترین ابزار دستیابی به توسعه پایدار است. لازم است که برنامه های فرهنگی دانشگاه ها مرتبط با نیاز و علایق دانشجویان باشد تا میزان اثربخشی این برنامه ها افزایش یابد.
دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
52-62
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سبک زندگی مشخصه بارز هویت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. اسلام و مفاهیم و آموزه های آن خود مقوم و سازنده بهترین سبک زندگی است. اگرچه سبک زندگی اسلامی مولد ابعاد مختلف سلامتی است، سلامت یا فقدان آن می تواند از عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده تحقق سبک زندگی اسلامی نیز باشد. بنابراین مطالعه حاضر برای تبیین دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 11 نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع از نظر سن و وضعیت هیئت علمی صورت گرفت. همه مصاحبه ها دست نویس شد و در پایان با روش تحلیل محتوای قراردادی تجزیه و تحلیل شد. مشارکت کنندگان و محققان استحکام و صحت داده ها را تأیید کردند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به استخراج مفاهیمی اصلی منجر شد که عبارت است از: تأثیر ضعیف سلامت جسمی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف متنوع از سلامت جسمی و تأثیرات متناقض سلامت جسمی)، تأثیر مثبت سلامت روانی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ ارتباط قوی سلامت روانی و تأثیر مستقیم سلامت روانی)، تأثیر متقابل سلامت اجتماعی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف مختلف از سلامت اجتماعی، تأثیر دوطرفه سلامت اجتماعی و نظارت حاکمیت بر بُعد سلامت اجتماعی) و تأثیر تصاعدی سلامت معنوی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ امکان پذیر نبودن سبک زندگی اسلامی بدون سلامت معنوی). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت روان انسان مهم تر از سلامت جسم او و بیماری روان او مهم تر از بیماری جسم است. بنابراین سلامت روانی و معنوی می تواند به خوبی تحقق سبک زندگی اسلامی را تبیین نماید، هرچند تلاش برای زدودن بیماری های جسمی در یاری افراد جهت تحقق هرچه بهتر سبک زندگی اسلامی لازم است.
مبانی دینی پیش فرض های اخلاق حرفه ای معلمان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
141 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، اثبات وجود پیش فرض هایی برای اخلاق حرفه ای مدرسان دانشگاه ها در آموزه های دینی است. بدین منظور با روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل و توصیف آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) و دیدگاه های صاحب نظران، یافته هایی به دست آمد که نشان داد نه تنها بیشتر این پیش فرض ها با آخرین دست آوردهای علوم جدید همخوانی دارد بلکه برخی از آنها می تواند تاثیر گذاری بسیار بالایی در توفیق متولیان امر تعلیم و تربیت در داشته باشد. نتایج به دست آمده سه دسته پیش فرض عمده را برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت به اثبات رساند که پایبندی به آن ها اساتید را در رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی خود موفق می دارد. این پیش فرض ها شامل عناصر و پیش فرض های اعتقادی: شامل باور کارآمدی ویژه انگیزه الهی، ایمان به نظارت دائمی خداوند و آشکار شدن واقعیت ها در قیامت، باورداشتن هدفمندی آفرینش و خلیفه الهی انسان و پیش فرض های معرفتی شامل والایی دانش و دانشوری، مقدم بودن تعلیم بر تزکیه از لحاظ فرایند، تقدم ارزشی تزکیه بر تعلیم، لزوم مخاطب شناسی و پیش فرض های رفتاری شامل آغاز کردن از خود و حفظ و تقویت جایگاه علمی خویش، رعایت وضعیت ظاهری مناسب ، نظم و انضباط کاری، مهربانی با مخاطبان و صداقت و یک رنگی و مثبت نگری که نقش اساسی در دست یابی به اهداف آموزشی و پرورشی آنان ایفاء می نماید.
بررسی پدیدار نگارانه ی مفهوم تحقیق از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که پژوهشگری در یک فرایند تحقیق درگیر می شود آنچه انجام می دهد و گزارش می کند به مفاهیم زیربنایی او درباره ماهیت تحقیق بستگی دارد. مطالعه حاضر مفهوم تحقیق را از دیدگاه اساتید در حیطه های مختلف علمی موردبررسی قرارداده است. پارادایم معرفت شناسی تفسیری و رویکرد کیفی اتخاذ گردید. ازآنجاکه پژوهشگران قصد داشتند برداشت ها و تجارب متفاوت در مورد پدیده تحقیق را بررسی و طبقه بندی کنند لذا روش پدیدار نگاری بکار گرفته شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از استادان در که در رشته های علمی مختلف تدریس و پژوهش می کردند به عنوان نمونه مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. نتایج گویای آن بود که پنج شیوه کیفی متفاوت از تجربه اساتید دانشگاهی می توان احصا نمود: تحقیق به مثابه مسؤولیت حرفه ای، کار هنری، سفر به ناشناخته ها، پازل و قضاوت. صراحت در شیوه نگرش فرد به تحقیق مبنایی برای درک فهم دیگران در بردارد. تنوع های به دست آمده در مفهوم تحقیق ممکن است شیوه ای برای درک مشکلات یا عدم تکمیل دروس و دوره های پژوهشی به دلیل عدم تناسب مفاهیم استاد و دانشجو فراهم کند. با تشخیص تنوع ها در چگونگی تجربه تحقیق، اشارات کاربردی پژوهش حاضر مبنایی را برای درک برخی پدیده های مرتبط با پژوهش در نظام آموزش عالی ارائه می کند که تاکنون به صورت ناکامل درک شده است. ازآنجاکه هر تنوع، گونه مختلفی از جهت گیری را در ارتباط با فرآورده های پژوهشی در بردارد. چارچوب تحقیق حاضر ابزاری مفید در مباحث مربوط به بررسی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی فراهم می کند.
بررسی مزایا و معایب آموزش مجازی دروس آزمایشگاهی شیمی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه استادان و دانشجومعلمان
هدف این پژوهش بررسی مزایا و معایب اجرای مجازی واحدهای آزمایشگاهی رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان در زمان شیوع ویروس کرونا بود. پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش های کمی و کیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان و هم چنین تمامی استادان شیمی دانشگاه فرهنگیان که تجربه آموزش واحدهای آزمایشگاهی شیمی را به صورت حضوری و مجازی داشتند، بودند. 180 دانشجومعلم و 14 استاد در فرایند پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ به همراه سه سؤال بازپاسخ بود. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط 3 تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تایید شد. ضریب پایایی ابزار به روش آلفای کرانباخ، 87/0 به دست آمد. نتایج نشان داد بزرگ ترین عیب اجرای مجازی واحدهای آزمایشگاهی شیمی از دیدگاه شرکت کنندگان، عدم کسب مهارت های عملی و بزرگ ترین مزیت آن، صرفه جویی در زمان، کاهش هزینه های خرید، کاهش مصرف مواد شیمیایی و آلودگی کمتر محیط زیست و ایمنی بیشتر بود. بیشتر شرکت کنندگان تنها راه جبران کمبودهای آموزش مجازی واحدهای آزمایشگاهی را برگزاری حضوری این واحدها دانستند. در مقوله های پژوهش، بین استادان زن و مرد و هم چنین در بین دانشجویان به تفکیک سال ورودی و جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
واکاوی ارتباط میان تورم نمرات با ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
107 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی ارتباط میان نمرات پیشرفت تحصیلی دانشجویان با ارزشیابی آنها از تدریس اساتید بود. طرح طولی تحقیق از نوع مطالعات پنلی است که در آن طی فواصل زمانی مشخص اندازه گیری های لازم انجام می شود. دانشجویان شاغل به تحصیل در سه نیمسال پیش از شرایط آموزش مجازی جامعه آماری این تحقیق بوده اند. حجم نمونه با نرم افزار جی پاور و بر اساس آزمون های آماری تعیین شد. پس از شرط گذاری و غربال بیش از یکصدهزار جفت «نمره دانشجو-ارزشیابی استاد»، تحلیل نهایی روی داده های مربوط به 1970 دانشجو انجام شد که در سه نیمسال متوالی با یک استاد درس گرفته بودند. ابزار گردآوری داده های ارزشیابی اساتید، فرم رسمی مؤسسه در نیمسال های مورد نظر بوده است. تحلیل ها نشان داد با افزایش نمره پایان ترم دانشجو، نمره ارزشیابی او از استاد در نیمسال بعد افزایش معناداری پیدا می کند. تحلیل تکمیلی مشخص ساخت که اثر نمره اولیه تا دو نیمسال بعد نیز پایدار می ماند، به نحوی که می توان گفت با یک واحد افزایش در نمره پایان ترم دانشجویان، پس از دو نیمسال افزایش معناداری بین 1 تا 4 درصد در نمره ارزشیابی آنها از استادان قابل مشاهده است. ضرایب رگرسیونی ارتباط معدل کل کلاس با ارزشیابی تدریس استادان نیز در حالت دو نیمسال متوالی معنادار بود. سرانجام، تحلیل ها بر روی نمرات دروس تخصصی و اصلی دانشجویان نشان داد، در مقایسه با گذشته، در گروه رشته های علوم انسانی، ادبیات و معماری و هنر تورم نمره وجود دارد. بر اساس این شواهد پیشنهاد شده است که پدیده تورم نمرات از منظر ارتباط احتمالی آن با نحوه بهره برداری از ارزشیابی های دانشجویی در تصمیم گیری های استخدامی و دانشگاهی اعضای هیات علمی مورد تأمل قرار گیرد.
ارائه ی مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط (کاربرد تحلیل مسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
239-257
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط است. پژوهش حاضر، کاربردی و به لحاظ گرد آوری داده ها کمی مبتنی بر رویکرد همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی استادان دانشگاه های پیام نور در سراسر کشور بودند که بنا به خوداظهاری، در یک یا چند دوره برخط در سال تحصیلی 401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه 350 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شد. از پرسشنامه های سواد تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون(2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهایSPSS نسخه 24 و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همبستگی بین سواد تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط 68/0، همبستگی بین سواد تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 70/0 و ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 بود که در سطح معناداری01/0>P معنادار است. یافته ها همچنین نشان داد که 28 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 33 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. یافته ها همچنین نشان داد ضرایب مسیر سواد تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، سواد تدریس برخط به خودکارآمدی تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، معنادار می باشند. بنابراین و بر اساس نتایج مطالعه حاضر، پیشنهاد می شود که مسئولان ذیربط به موضوع خودکارآمدی در راستای میانجی گری رابطه بین اثربخشی تدریس برخط و سواد تدریس برخط توجه خاصی داشته باشند.
آسیب شناسی فرآیند آموزش اعضای هیئت علمی تربیت بدنی در دانشگاه های آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
279 - 265
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی فرایند آموزش اعضای هیأت علمی تربیت بدنی در دانشگاه های آزاد اسلامی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی بود. در بخش اول (کیفی) برای انجام مصاحبه میدانی، جامعه آماری پژوهش، خبرگان و استادان مدیریت آموزشی و متخصص در زمینه آموزش اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بودند که این افراد، به صورت هدفمند و گلوله برفی برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب شدند (18 مصاحبه با 18 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت). در بخش دوم (کمی) پرسشنامه هشت گویه ای مقایسه وضعیت موجود و مطلوب، در بین نمونه آماری توزیع شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هریک از شاخص های نیازسنجی آموزشی، هدف گذاری آموزش اعضای هیأت علمی، تعیین محتوای آموزش اعضای هیأت علمی، روش ها و فنون آموزش اعضای هیأت علمی، مدرس دوره های آموزش اعضای هیأت علمی، فضای آموزش اعضای هیأت علمی، اجرای دوره های آموزش اعضای هیأت علمی و نظارت بر آموزش اعضای هیأت علمی از مؤلفه های فرایند آموزش اعضای هیأت علمی تربیت بدنی در دانشگاه های آزاد اسلامی است. نتیجه گیری : در هریک از مؤلفه های فرایند آموزش شکاف بین وضع موجود و مطلوب مشخص شد. روش ها و فنون آموزش دارای بیشترین شکاف (53 درصد) و نظارت بر آموزش عالی دارای کمترین شکاف (34 درصد) بود و میانگین شکاف کل فرایند آموزش 39 درصد بود
بررسی وضعیت مهارت های اقدام پژوهی استادان رشته های مهندسی: گامی ضرروی در جهت بهبود کیفیت تدریس
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۹
91 - 102
یکی از راهبردهای اصلی نظامهای آموزشی در جهت بهبود کیفیت تدریس، افزایش مهارتهای اقدام پژوهی آموزشگران بوده است. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت مهارتهای اقدام پژوهی استادان رشته های مهندسی بود. جامعه آماری تحقیق تمام اعضای هیئت علمی رشته های مهندسی دانشگاه کاشان (113 نفر) بودند که تعداد 88 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته اقدام پژوهی بود که مهارتهای اقدام پژوهی استادان را در چهار مؤلفه (تشخیص موضوع، نگرش به اقدام پژوهی، مهارتهای گردآوری اطلاعات و اقدامات پژوهشی عملی) می سنجید. روایی پرسش نامه به صورت محتوایی مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره مهارتهای اقدام پژوهی استادان (4/123) بالاتر از نمره ملاک (108) بود. مهارتهای تشخیص موضوع استادان و نگرش به اقدام پژوهی استادان، بالاتر از نمره ملاک، مهارت گردآوری اطلاعات استادان در حد متوسط و مهارت اقدامات عملی در رابطه با پژوهش استادان پایین تر از حد متوسط بود.
مطالعه طولی نحوه ارزشیابی دانشجویان مردود از کیفیت تدریس استادان دانشگاه: انتقامی در کار نیست!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از پرسش های حساسیت برانگیز در نظام ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید این است که آیا دانشجویانِ ضعیفی که در درس مردود می شوند به صورت نظام مند استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی می کنند؟ به بیان دیگر، آیا این دسته از دانشجویان، هشیارانه یا ناهشیارانه در آینده ارزشیابی خویش از تدریس استاد را سوگیرانه انجام می دهند؟ از آنجایی که نمرات ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بر اساس آئین نامه ارتقای مرتبه علمی و بر اساس دیگر دستورالعمل های داخلی دانشگاه ها، تصمیم گیری های دانشگاهی درباره اعضای هیأت علمی را تحت تأثیر قرار می دهند این احتمال وجود دارد که سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان توسط اساتید، هشیارانه یا ناهشیارانه دستخوش ملاحظات غیرآکادمیک قرار گیرد. هدف مطالعه پنلی حاضر آزمودن این فرضیه است که دانشجویان مردود در آینده نمره ارزشیابی کمتری به استاد خویش می دهند.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق، داده های پیشرفت تحصیلی و نیز ارزشیابی دانشجویان یک ورودی مشخص استخراج شد و پس از شرط گذاری متناسب با طرح و هدف تحقیق، نمونه ای به اندازه 268 دانشجوی مردودی به دست آمد که اطلاعات نمرات درسی و نیز ارزشیابی آنها از استاد درس، طی دو نیمسال متوالی به دست آمد. تحقیق و ماهیت داده ها از نوع طولی و مبتنی بر منطق مطالعه پنلی است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بر خلاف فرضیه اولیه، میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویانِ مردود از استاد خویش در نیمسال بعد به طور معناداری بالاتر از نیمسال قبلی است. در عین حال، پس از کاربرد مدل پارامترهای اثرات تصادفی و کنترل واریانس ناشی از عامل استاد، از یک سو ملاحظه شد که با کاهش یک واحد در «معدل دانشجو» به عنوان شاخص اصلی توان و استعداد تحصیلی، کاهشی به اندازه سیزده صدم در ارزشیابی دانشجو از تدریس استاد قابل مشاهده است. از سوی دیگر، با یک واحد افزایش در نمره دانشجویانِ مردود، افزایش معناداری به اندازه یک درصد در ارزشیابی آنها از اساتید به وجود می آید.نتیجه گیری: از مجموع این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر چه بین توان و استعداد تحصیلی و نیز نمره دانشجویانِ مردود با ارزشیابی آنها از استاد درس ارتباط وجود دارد اما ارزشیابی این دانشجویان از تدریس استاد بیش از اینکه متأثر از نمره مردودی آنها در ترم قبل باشد مبتنی بر برداشت و ادراک آنها از فعالیت های آموزشی و حرفه ای استاد در ترم بعد است.
وظایف فرهنگی اجتماعی استادان از دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
7 - 38
حوزه های تخصصی:
اسلامی شدن دانشگاه های کشور، حاکم شدن ارزش های اسلامی در محیط و ابعاد مختلف دانشگاه و تأثیر فرهنگی و تربیتی معلمان و استادان و ایفای نقش آنها در تغییر و تحولات و حل مسائل اجتماعی همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است؛ در عین حال بسیاری از استادان، آشنایی کافی با وظایف فرهنگی - اجتماعی استادان از این دیدگاه را ندارند و پیش از این مطالعه ای در این زمینه انجام نشده است. هدف مقاله حاضر تعیین وظایف فرهنگی اجتماعی از دیدگاه آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران است. به این منظور سخنرانی های ایشان از آغاز مسئولیت رهبری تا پایان سال 1398 تحلیل شدهاست. منابع اصلی بررسی شده شامل کتب روشنای علم، سایه سار ولایت در هفت جلد و سخنرانی های مندرج در پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری و پایگاه حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بوده است. برای استخراج وظایف فرهنگی- اجتماعی استادان، در مجموع تعداد 108سخنرانی مرتبط شناسایی و با استفاده از روش تحلیل مضمون بررسی شد. نتایج نشان داد که مهم ترین وظایف فرهنگی- اجتماعی استادان شامل «هویت-بخشی و ایجاد انگیزه»؛ حضور در میدان عمل»؛ «مطالبه و پرسشگری»؛ «مدیریت مسائل فرهنگی» ؛ «تحقق بخشیدن به مسائل» و «امید داشتن» می باشد
بررسی میزان همخوانی نتایج راهبردهای مختلف ارزشیابی تدریس استادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان همخوانی نتایج راهبردهای مختلف ارزشیابی از تدریس استادان پژوهشی از نوع توصیفی- همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق دانشجویان، دانش آموختگان و اعضای هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کردستان در سال 1391 بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه اقتباس شده از کاربرگ های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمره های ارزشیابی استادان بر اساس راهبردهای مختلف ارزشیابی تفاوت وجود دارد. استادان و همتایان آنان نمره های بالاتری به کیفیت تدریس داده بودند. تجزیه و تحلیل رگرسیون گویای آن بود که نتایج ارزیابی دانشجویان، دانش آموختگان، همتایان و خودارزیابی، اگرچه می تواند 21 درصد از واریانس ارزشیابی کارفرمایان را تبیین کند اما از لحاظ آماری معنی دار نبود. با توجه به نتایج متفاوت حاصله از راهبردهای مختلف ارزشیابی تدریس، ضروری است برای ارزشیابی جامع استادان، ضمن استفاده از ابزارهای مناسب سنجش، از تلفیق راهبردهایی متنوع برای شناسایی نقاط ضعف و قوت کیفیت تدریس استادان استفاده شود.
اثرات علی تعاملات رفتاری استادان دانشگاه بر انگیزش تحصیلی و معدل تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثرات علّی تعاملات رفتاری استادان دانشگاه بر انگیزش تحصیلی و معدل تحصیلی دانشجویان، بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز بودند که از بین آنها 494 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه تعاملات رفتاری سواری (1395)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و معدل تحصیلی دانشجویان بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. بر اساس تحلیل، برازندگی مدل پیشنهادی پژوهش، پس از اصلاح تأیید شد. نتایج نشان داد که تعاملات رفتاری سخت گیرانه و همکارانه استادان بر انگیزش تحصیلی دانشجویان، اثر علّی مثبت؛ تعاملات رفتاری مخالفانه استادان بر انگیزش تحصیلی، اثر علّی منفی و تعاملات رفتاری سخت گیرانه استادان بر معدل تحصیلی نیز اثر علّی منفی دارد. ضمنا تعاملات رفتاری همکارانه، سخت گیرانه و مخالفانه استادان، به ترتیب بیشترین عامل علّی مؤثر بر انگیزش تحصیلی دانشجویان را به خود اختصاص دادند و معدل تحصیلی فقط تحت تأثیر تعاملات رفتاری سخت گیرانه استادان بود. یافته های این پژوهش نشان داد که تعاملات رفتاری استادان در انگیزش و معدل تحصیلی اثرگذارند. بنابراین، برای بهبود انگیزش و معدل تحصیلی دانشجویان، توجه به تعاملات رفتاری سخت گیرانه و همکارانه استادان دانشگاه ضروری است.