مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
محبت
حوزه های تخصصی:
خواجه عبدالله انصاری، عارفی متشرع و نویسنده یی با ذوق و تواناست. از وی آثار متعددی در حوزه عرفان و تصوّف به جای مانده که همگی از تجربه های عرفانی او حکایت دارد. یکی از این آثار رساله کم حجم «محبت نامه» است.
پیر هرات در این رساله به معرفی یکی از اصطلاحات پایه یی و پرکاربرد عرفان اسلامی؛ یعنی محبت می پردازد. نگاهی به این اثر خواجه نشان می دهد که او به این موضوع عام از منظری خاص نگریسته و از غالب مفاهیمی که می توانند گوشه های ناشناخته ی آن را روشن کنند، استفاده کرده است.
تأمل بر این رساله نه تنها از آگاهی بسیار خواجه در باب مسایل عرفانی خبر می دهد؛ بلکه از روی راز و رمزهای کلام زیبا، پخته و کارآمدی هم که حاصل و انتقال دهنده این آگاهی است، پرده برمی دارد. خواجه برای انتقال معنا از تقابل های دوگانه و زبان منطقی و نیز از برخی ابزارهای تصویرآفرین استفاده و بدین ترتیب میان معنا و زبان تعاملی شایسته برقرار می کند. پرداختن به این پیوند و نشان دادن ابعاد آن، هدف اصلی نگارنده در این مقاله است.
خواجه پیش از هر چیز از دشواری بیان برخی از دریافته هایش سخن می گوید و با آن که می کوشد موضوع رساله را به درست برای مخاطبان توضیح دهد، درمی یابد که زبان ارجاعی قادر به گزارش تمام تجربه های او نیست و ناگزیر باید از زبان عاطفی، کمک بگیرد. بنابراین او زبان عاطفی را نه برای آراستن کلام؛ بلکه برای انتقال بهتر معنا و اندیشه، استخدام کرده است.
نقد و بررسی نقش صلح طلبی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
35 - 54
حوزه های تخصصی:
جوامع غربی در دهکده جهانی، برای جلوگیری از تقابل فرهنگ ها و ادیان، کثرت گرایی دینی ولیبرالیسم سیاسی را مطرح می نمایند ولی در متون عرفانی ما با ورود عشق به عرفان اسلامی بحث صلح طلبی و محبت به خلق مطرح می شود و پدیده های متضاد عالم تکوین نیز رو به سوی صلح و دوستی دارند و قرآن کریم سفارش به صلح بین مؤمنان دارد. و علت تسامح عرفا بزرگی خلقت و کوچکی تفکر انسان در برابر آن است. و این تساهل به معنای بی بندوباری نسبت به قوانین شریعت نیست، بلکه اعتماد به صفات عفو و ستّاریت خداوند است که پس از ظرفیت جذب مسلمانان گناهکار به سراغ اهل ادیان دیگر مانند جهود و ترسایان می رود و ظرفیت تحمل آنها را نیز در جامعه فراهم می کند تا مرزهای جغرافیایی و رنگ و نژاد را در نظر نگرفته و درد و آلام بشریت را التیام بخشد و درد خلق داشته و بار مردم را به دوش کشد و راه نجات را برای اهل ادیان دیگر هم باز نگه می دارد و با این محبت به خلق و دوستی به غیر، عامل صلح و آرامش و گسترش اسلام در کشورهای دیگر مانند هند و آفریقا می گردد.
ولایت محبت در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
274 - 293
حوزه های تخصصی:
در نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب می شود زیرا اساس احوال عالیه و کمال جویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه می گیرد و چون آتشی وجود را پالایش می دهد، زیرا خلق آدمی با مِهر الهی آمیخته شده است. محبت پیوندی بین محب و محبوب ایجاد می کند و باعث کشش و جذبه می گردد به حدی که بین آن دو تفاوتی دیده نمی شود. مولوی روح محمدی را مظهر محبت دانسته است و معتقد است که رقایق محبت به حسب احوال محبان و استعدادشان تعیّن می یابد و ارتباط عمیقی با ایمان، ذکر، تلوین، تمکین، اتصال و... دارد تادرطی مراحل و مقامات و مراحل، بین حق تعالی و طالب (نیست هست نما) حایلی باقی نماند. مسأله این است که آیا محبت می تواند آغازگر فیضان باشد؟ و رقایق محبت، با چه اموری ارتباط تنگا تنگی دارد؟ تا محب بتواند در سیرالی الله توفیق یابد. در این مقاله همّ براین است تا لطایف این ارتباطات از دیدگاه مولانا از طریق توصیفی- تحلیلی بیان شود.
محبت و معرفت در آثار غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
264 - 281
حوزه های تخصصی:
محبت و معرفت یکی از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی و ادبیات عرفانی بوده و در آثار بزرگان ادب و عرفان بازتاب های گوناگونی داشته است. امام محمّد غزالی طوسی، یکی از مشهورترین دانشمندان اسلام و ایران در قرن پنجم است که در آثارخود به ویژه در کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین به خوبی ازآن استفاده کرده و دیدگاه های نوی را ارایه داده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل جایگاه عشق و معرفت در آثار غزالی با روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی نگارش شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که غزالی در باب محبت به ندرت از واژه عشق استفاده می کند و محبت را به عکس اغلب عارفان و طرفداران مکتب عرفانی بر عشق ترجیح می دهد. معرفت در آثار وی اعم ازحسی، عقلی و شهودیست هر چند که تنها راه وصول به کمال و حقیقت را معرفت شهودی می شناسد سو برای رسیدن به معرفت شهودی، تلاش و مجاهدت و تزکیه نفس سالک را ضروری می داند.
ضرورت حیات اجتماعی و نیاز بشر به دین از منظر صدرالمتألهین و ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
29 - 48
حوزه های تخصصی:
ضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابن مسکویه درگستره پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسه یی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نیازهای انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود فردی بعنوان «نبی» را مستدل میکند. وی با تبیینی فلسفی، معتقد است معنی و مفهوم نوع انسانی، در «هویت جمعی» او در عالم خارج از ذهن و در شاکله اجتماعی او تحقق پیدا میکند. ابن مسکویه در نظری قابل تأمل و شاید انحصاری، نیاز اصلی انسان به تشکیل زندگی جمعی را بدلیل ضرورت پاسخ به نیاز فطری به «محبت و الفت» متقابل میداند و رفع نیازهای مادی را در مرحله بعد مطرح میکند. از نظر او، محبت اساس زندگی و تشکیل جامعه گروهی انسانهاست. دیدگاه ملاصدرا دارای صبغه عقلی و فلسفی است درحالیکه تبیین ابن مسکویه صرفاً مبتنی بر وجود محبت و عاطفه بین انسانهاست. از نظر هر دو اندیشمند، آموزه های وحیانی دین، گستره نیازهای دنیوی و اخروی انسان را دربرمیگیرد اما در منظر هیچکدام، تأکیدی واضح و مستقل نسبت به شأنیت تهذیب نفوس برای نبی و انسان کامل الهی، مشهود نیست.
بررسی فقهی محبت در خانواده و تأثیر آن بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
9 - 24
حوزه های تخصصی:
چکیده
پژوهش حاضر، تأثیر محبت در خانواده بر پیشگیری از انحرافات اجتماعی نوجوانان را بررسی می کند. دامنه پژوهش، آیات و روایات معصومین (ع) و منابع و متون تربیتی و روان شناختی است. پژوهش حاضر ابتدا محبت والدین را ازنظر فقهی بررسی کرده و باتوجه به ادله موجود به این نتیجه رسید که ابراز محبت به فرزندان در برخی موارد واجب است. در مرحله بعد تأثیر محبت بر کاهش انحرافات و رذائل اخلاقی در فرزندان را به روش قیاسی و استقرایی درمیان منابع دینی و روان شناختی بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در تربیت نوجوان (به دلیل حساسیت این مقطع سنی) والدین با رعایت اصل محبت می توانند از انحرافات اجتماعی نوجوانان جلوگیری کنند؛ زیرا محبت با تأمین نیاز عاطفی، تقویت عزت نفس و ترغیب به همانندسازی، عامل بازدارنده مهمی در کاهش انحرافات اجتماعی است.
نسبت میان محبت و عدالت در اندیشه سیاسی شهرزوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
312 - 334
حوزه های تخصصی:
جایگاه و نقش عدالت در اندیشه ی سیاسی فیلسوفان مسلمان مهمترین رکن جامعه ی آرمانی و مدینه ی فاضله به شمار می رود. این درحالی است که به نقش عشق و محبت در دستیابی به کمالات حقیقی در عرصه ی اجتماع و رابطه ی آن با عدالت چندان توجهی نشده است. بدین خاطر مسئله ی اصلی این پژوهش نسبت میان محبت و عدالت در فلسفه ی سیاسی است و مورد مطالعاتی پژوهش دیدگاه شمس الدّین شهرزوری می باشد. هدف تحقیق، تحلیل عنصر محبت است تا روشن شود که این عنصر با شرایط و قیودی می تواند انصاف زا و عدالت خیز باشد. شهرزوری با اعتقاد به ضرورتِ تبعیتِ جامعه ی بشری از نظام تکوین، به تقدم عشق و محبت بر عدالت، باور داشت و معتقد بود عشق جامع – که عشقی عقلانی و انسانی است – زاینده ی انصاف است؛ بنابراین، جامعه با این رابطه ی محبت آمیز و عاشقانه به سعادت خود نائل خواهد شد و عدالت تنها به عنوان یک سیاست جبرانی و در صورتِ فقدانِ رابطه ی محبت آمیز مورد تمسک خواهد بود. در نهایت یافته ی این پژوهش که با شیوه ی توصیفی _ تحلیلی حاصل گشته آن است که نظریه ی شهرزوری اگر چه به ظاهر به محبت – به جای عدالت – تمایل دارد، اما در حقیقت، با توجه به قیود و شروطی که او برای محبت ذکر می کند، به یک عدالت درون زا که از باطن محبت حاصل می آید، منتهی می شود و عدالتی را که منکر است، چیزی جزعدالت بیرونی و قسری نمی باشد.
راه کارهای تأمین نیاز به محبت از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
85 - 95
حوزه های تخصصی:
محبت به معنای دوست داشتن، یکی از نیازهای فطری انسان است که در مراحل مختلف زندگی نقش اساسی ایفا می کند و آدمی را وادار می کند به چیزهایی که با کمالش ملائم است، عشق بورزد. قرآن کریم با بینش توحیدی راهکارهای قابل توجهی را برای تأمین این نیاز مهم بیان کرده است که این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد بیان آنهاست. با مراجعه به آیات قرآن کریم این راهکارها در دو دسته عمده محبت نسبت به خداوند و محبت به دیگران قابل ذکر است. در رابطه با تأمین محبت الهی راه کارهایی از قبیل تبعیت و اطاعت کردن از خدا و رسول و اهل بیت، متصف شدن به اوصاف مؤمنان و دوستی با دوستان و دشمنی با دشمنان خدا و برای محبت به دیگران راه کارهایی مانند ایمان و انجام عمل صالح، برخورد خوب و حسن خلق بیان شده است.
ارکان ایمان (محبت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۳۱۳
5 - 7
حوزه های تخصصی:
علم و معرفت شرط لازم ایمان است؛ بدون علم، ایمان به دست نمی آید. افزون بر علم، ایمان نیازمند محبت و کشش درونی است. از منظر قرآن کریم ایمان امری فطری است و انسان با امور ناسازگار با فطرت خود، نمی تواند به خدا ایمان آورد و تسلیم اوامر و نواهی او شود. بنابراین، ایمان بدون محبت حاصل نمی شود و لذا مؤمنان بیشترین محبت را به خالق هستی دارند. ایمان دارای مراتبی است. محکم ترین دستگیره ایمان این است که حب و بغض ها فقط برای خدا باشد نه برای منافع شخصی. این مقاله شرحی است بر ارکان ایمان، به ویژه محبت از سوی استاد فقید علامه مصباح یزدی.
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمانسخن عشق به آموزه های اساطیری و ادیان می رسد ، و تنها ضیافت عشق بود که فلاسفه را گردهم آورد.عارفان مسلمان با بهره گیری از آموزه های الهی- انسانی و تجربه عشق لطائف حکمی و نکات معرفتی و ادبی مهمی در باره محبت و اسرار آن بیان نمودند. در اندیشه عرفا میل ،موافقت و ایثار از مؤلفه های سلوک عارفانه می-تواند به محبت و عشق بیانجامد. هرعشقی با معرفت توأم است خواه قبل و یا بعد آن ، با وجود ممنوعیت عشق و بیان ناپذیری و مشکلات آن اما به دلیل جاذبه ذاتی ،معرفتی ، وراز وار بودنش در اشعار و رسائل عرفا تجلی نمود.در این سیر تکاملی محبت توأم با زهد با معرفت آمیخته به تدریج جای خود را به آموزه های معرفتی عاشقانه داد، ، با آنکه صوفیان عهد اول هم به راز و رمز عشق آشنا اما در دوره متأخر این آموزه ها عرصه و مجال بیان یافت وبه اوج قله اندیشه های عارفان تبدیل و پارادایم جدید و ماندگار وحدت وجود درعرفان و تصوف شکل گرفت . در این جستاربا روایت ریشه ها ، سیر و تحول مفهوم محبت و عشق در ارتباط با معرفت در عرفان اسلامی مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار گرفته است. کلیدواژه ها: محبت، عشق ، معرفت، عارفان،وحدت وجود
بررسی تطبیقی مبانی خداشناختیِ دیگردوستی در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
217 - 236
حوزه های تخصصی:
بحث درباره حقوق دیگری و پاسداشت و نگاه داشت حقوق او از مباحث مهم ادیان الهی است که امروزه نیز جزء دغدغه های مدرن هم شناخته شده است. خدای ادیان ابراهیمی صفات متعددی دارد که رحمت و محبت و خیرخواهی بیش از همه ناظر به توجه او به مخلوقاتش است. رحمت و محبتی که جنبه عام دارد و همه مخلوقاتش را دربرمی گیرد. در یهودیت و اسلام رحمت و محبت جزء صفات بارز خداوند هستند که در هر لحظه و آن از حیات جهان طبیعت و آدمی آنها را یاری می کنند. در سنت مسیحی، خداوند خود محبت است؛ خداوند رحیم و مهربان جهت نجات خلق و رحمت بر او به صورت خدای پسر متجلی شد و برای رهایی بشر از قید گناه به صلیب رفت و بر روی صلیب جان داد. با نظر به درون مایه های متون مقدس ادیان ابراهیمی می توان گفت که به طور قطع «دیگری» تنها محدود به انسان نیست؛ در این متون، با توجه به مبانی دیگردوستی، دیگری شامل خداوند، انسان و سایر آفریده های الهی می باشد. از این رو، انسان دیگردوست کسی است که با انگیزه الهی در راستای کاستن رنج دیگران اعم از همنوع یا سایر مخلوقات قدمی بر می دارد. با این همه، در این متون، بر ارتباط انسان با همنوع بیشترین تأکید شده است. بر اساس متون مقدس ادیان ابراهیمی پدر و مادر همه انسان ها یکی است و همین منشأ واحد، و نیز برابری و اشتراک در انسانیت، مبنای انسان شناختی توجه به همنوع نیز هست . نوشتار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا مبانی خداشناختی این سه دین الهی را بررسی و ربط و نسبت آن را با مبحث دیگردوستی تبیین نماید.
بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ایمان و عشق، دو ویژگی منحصر به فرد انسان است. هدف از نوشتار حاضر، شناسایی و بررسی عمیق تر ایمان و عشق از رهگذر مقایسه تطبیقی این دو ویژگی انسانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا بود تا از رهگذر این مطالعه تطبیقی به شناسایی وجوه اشتراک و اختلاف آنها دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از شباهتهای وجودی مانند عوامل مشترک ظهور، محل ظهور، موهبتی بودن، ذاتی بودن، شک ناپذیری، زوال ناپذیری، نهانی و شهودی بودن میان ایمان و عشق بود. همچنین تفاوتهای اساسی نظیر اختلاف در مفهوم، عینیت وجود با عشق و مغایرت وجود با ایمان، ماهیت زیباشناسی ایمان و ماهیت زیبابینی عشق، حاکی از عدم عینیت ایمان و عشق بود. نتیجه گیری: شباهتها و تفاوتها بیانگر این نتیجه است که با وجود تأثیرات مشترک ایمان و عشق بر رشد و تعالی انسانی، هر کدام اثرات منحصر به فرد و ویژه خود را در ظهور کمالات انسانی دارد.