آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

جایگاه و نقش عدالت در اندیشه ی سیاسی فیلسوفان مسلمان مهمترین رکن جامعه ی آرمانی و مدینه ی فاضله به شمار می رود. این درحالی است که به نقش عشق و محبت در دستیابی به کمالات حقیقی در عرصه ی اجتماع و رابطه ی آن با عدالت چندان توجهی نشده است. بدین خاطر مسئله ی اصلی این پژوهش نسبت میان محبت و عدالت در فلسفه ی سیاسی است و مورد مطالعاتی پژوهش دیدگاه شمس الدّین شهرزوری می باشد. هدف تحقیق، تحلیل عنصر محبت است تا روشن شود که این عنصر با شرایط و قیودی می تواند انصاف زا و عدالت خیز باشد. شهرزوری با اعتقاد به ضرورتِ تبعیتِ جامعه ی بشری از نظام تکوین، به تقدم عشق و محبت بر عدالت، باور داشت و معتقد بود عشق جامع – که عشقی عقلانی و انسانی است – زاینده ی انصاف است؛ بنابراین، جامعه با این رابطه ی محبت آمیز و عاشقانه به سعادت خود نائل خواهد شد و عدالت تنها به عنوان یک سیاست جبرانی و در صورتِ فقدانِ رابطه ی محبت آمیز مورد تمسک خواهد بود. در نهایت یافته ی این پژوهش که با شیوه ی توصیفی _ تحلیلی حاصل گشته آن است که نظریه ی شهرزوری اگر چه به ظاهر به محبت – به جای عدالت – تمایل دارد، اما در حقیقت، با توجه به قیود و شروطی که او برای محبت ذکر می کند، به یک عدالت درون زا که از باطن محبت حاصل می آید، منتهی می شود و عدالتی را که منکر است، چیزی جزعدالت بیرونی و قسری نمی باشد.

The Relationship Between Love and Justice in Shahrazori's Political Thought

The position and role of justice in the political thought of Muslim philosophers is considered the most important pillar of the ideal society and utopia. This is while the role of love and affection in achieving true perfection in the community and its relationship with justice has not been paid much attention. Therefore, the main problem of this research is the relationship between love and justice in political philosophy, and the study object of the research is the view of Shamsuddin Shahrzori. The purpose of the research is to analyze the element of love in order to clarify that this element can be fair and just with conditions and limitations. Believing in the necessity of human society's compliance with the system of development, Shahrzuri believed in the priority of love and affection over justice, and he believed that comprehensive love - which is a rational and human love - is the generator of fairness; Therefore, the society will achieve its happiness with this loving and loving relationship, and justice will be held only as a compensatory policy and in the absence of a loving relationship. In the end, the finding of this research, which was obtained through descriptive-analytical method, is that although Shahrzuri's theory seems to favor love - instead of justice - but in fact, according to the limitations and conditions he mentions for love, An endogenous justice that results from the interiority of love leads, and the justice that is denied is nothing but external and forced justice.

تبلیغات