مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حدوث
حوزه های تخصصی:
یکی از سؤالات اساسی درباره نفس انسان این است که آیا قبل از تعلق به بدن و افاضه به آن، وجودی مفارق و قائم به ذات داشته که با حدوث بدن به آن می پیوندد، یا اینکه مانند بدن بوده، همراه هر بدن یا به واسطه آن (مع البدن) حادث می گردد. در بین حکیمان مسلمان، سه دیدگاه درباره حدوث و قدم نفس وجود دارد و هر دیدگاه برای اثبات مدعای خود، به دسته ای از آیات و روایات متوسل شده و با مبنا قرار دادن دیدگاه عقلی خود، سعی در توجیه آیات و روایاتِ مؤید نظریه مقابل داشته است. ملاصدرا نیز با توجه به رویه اش در سازگار نمایاندن اندیشه های فلسفی خویش با متون دینی و باور عمیق به یگانگی عقل و نقل و شهود، بر آن شده تا اقوال حکما و مضمون برخی آیات و روایات دال بر وجود پیشین نفس را به نفع نظریه خود توجیه نماید. با توجه به اهمیت این بحث و عدم تبیین آن از نگاه کتاب و سنت، در این نوشتار تلاش بر آن است تا هر آنچه درباره این موضوع در آیات و روایات آمده، جمع آوری و بررسی شود و سازگاری یا عدم سازگاری آن با دیدگاه های فلسفی ارزیابی گردد.
پیدایش نفس از نگاه فیلسوفان مشاء، صدرالمتألهین و استاد فیاضى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
دیدگاه هاى بسیارى در حدوث یا قدم و همچنین جسمانیه الحدوث یا روحانیه الحدوث بودن نفس مطرح شده است. مشائیان نفس را جوهرى مجرد مى دانند که با حدوث بدن حادث شده و در عین حال مستقل از بدن است و ترکیبش با بدن، ترکیبى انضمامى است و براین اساس، با بدن ارتباطى تدبیرى و تأثیر و تأثر متقابل دارند؛ اما به اعتقاد صدرالمتألهین حدوث نفس به صورت مجرد نیست، بلکه ماده در ذات و جوهریت خود اشتداد مى یابد. این روند چنان پیش مى رود که نفس از نظر ویژگى هاى فیزیولوژیک، علاوه بر مراتب نباتى و تجرد مثالى، یعنى مرتبه حیوانى، به جایى مى رسد که شایستگى نفس ناطقه شدن را پیدا مى کند و به حسب آن مرتبه، تجرد عقلانى مى یابد. استاد فیاضى، حدوث نفس را پیش از بدن و به صورت مجرد مى داند. نفس در جهت استکمال خود، بر بدن مسلط شده، آن را در اختیار و تحت ولایت خود مى گیرد. علاقه و محبتى که میان نفس و بدن برقرار مى شود، سبب تأثیر و تأثر میان آنها مى گردد. ایشان به دلیل ناکارآمدى عقل در این مسئله، براى اثبات و تبیین دیدگاه خود، بیشتر بر ظهورات نقل تکیه مى کند.
بررسی انتقادی پاسخ میرداماد به شبهه حدوث عالم و دیدگاه فیلسوفان صدرایی پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنابر عقیده حکمای اسلامی، جهان هستی بر اساس یک نظام معقول و منطقی پایه گذاری شده و از لحاظ متافیزیکی دارای مراتب یا عوالمی است. این عوالم در یک خط ارتباطی عمودی - متافیزیکی- قرار دارند. به عبارت دیگر در یک ترتب طولی به نحو علّت و معلولی با هم مرتبطند. امّا تبیین این ارتباط بین مبدأ اول و معلول اول با یک شبهه فلسفی – کلامی مواجه است: ضرورت پیوند معلول به علّت، ایجاب می کند که عالم هستی با مبدأ عالم، معیت داشته باشد؛ در صورتی که لزوم تمایز و تقدم واجب تعالی بر ممکنات اقتضا می کند که عالم ممکنات از واجب تعالی، تأخّر و انفکاک عینی داشته باشد. برای حل این معضل میرداماد به تناسب نظام فلسفی خود، موضوع حدوث در دهر را مطرح نمود. تأسیس این نظریه با استفاده از تقابل دو اصطلاح دهر و سرمد با زمان و زمانیات، اگر چه در سایه نبوغ فکری و قدرت اعجاب انگیز اندیشه میرداماد قابل تحسین است امّا از نظر فیلسوفان صدرایی، طرقی که وی برای تأیید و اثبات نظریه خود دنبال کرده است قابل مناقشه اند.
قانون علیت به مثابه بنیان هستی شناختی خداشناسی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.
بنا به ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.
بر پایه سه تقریر دیگر می توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوه نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن الوجودی محتاج علت است»؛ در نتیجه خدا به مثابه واجب الوجود اثبات می شود و همه ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق تر و دقیق تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می کشد
بررسی و نقد انتقادات فخررازی به حدوث روحانی نفس ناطقه از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
حادث یا قدیم بودن نفس ناطقه انسانی از مسائل چالش برانگیز و قدیمی فلسفه است. ابن سینا در مقابل افلاطون که نفس را قدیم می دانست، با اقامه براهینی در صدد اثبات حدوث نفس بر می آید. در مقابل، فخررازی با طرح انتقاداتی به براهین ابن سینا، نظریه او به چالش می کشاند. در پژوهش حاضر اثبات می گردد که اشکالات فخر رازی ناشی سوء برداشت او از مبانی ابن سینا در اثبات ماده اولی از طریق برهان فصل و وصل، وحدت نوعی نفوس انسانی و تمایز افراد آن با اعراض مفارق، علّت معّد بودن استعداد بدنی جهت افاضه نفس ناطقه از سوی عقل فعّال، براهین ابن سینا در محال بودن تناسخ و قاعده ""لا معطل فی الوجود"" می باشد. هر چند مبانی ابن سینا در برخی زمینه ها مانند تعلق نفوس جزئی و خیالی به ابدان افلاک بعد از قطع تعلق بدنی، توانائی پاسخ گوئی به اشکالات رازی را ندارد.
نقش و آثار بدن در حدوث نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
از نظر ابن سینا و ملاصدرا حدوث نفس از ناحیه علل مفارقه (عقل فعال) به سبب استعداد و آمادگی بدن و فراهم شدن مزاج و ترکیب بدنی معتدل و متناسب است. بدن با آثار و نقش های مهمی که در مرحله حدوث نفس ایفا می کند مرجِّح حدوث و عامل تعین نفس است. تکثر و تمایز نفوس در ابتدای حدوث، به وسیله بدن و عوارض بدنی تحقق می پذیرد. همچنین، بدن موجب استکمال و منع تعطیلی وجود نفس و قوای آن می شود. بدن در مرحله حدوث نفس نقش ها و آثار مهم دیگری دارد که در مقاله حاضر با تکیه بر دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا به آن خواهیم پرداخت.
خوانش ملاصدرا از برهان حدوث متکلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان حدوث متکلمان در اثبات وجود خدا مبتنی بر حدوث عالم (ماسوی الله) و درنتیجه وابستگی آن به مبدئی قدیم است. بدین گونه که مناط نیاز معلول به علت را حدوث آن قرار می دهند. اما حکما مناط نیاز به علت را امکان ماهوی و ملاصدرا آن را امکان فقری می دانند. در اندیشه صدرایی بر برهان حدوث، دو اشکال اساسی وارد است؛ اشکال اول، مبنایی است و بر دخالت دادن حدوث به عنوان مناط نیاز به علت وارد شده و اشکال دوم بر بنای استدلال اینکه حدوث عالم در سطح عوارض و اوصاف بیرونی آن است و متکلمین از سرایت آن به جوهر عالم ناتوان اند. ملاصدرا می کوشد به واسطه حرکت جوهری به نوعی حدوث را متوجه جوهر عالم بداند و برهان را تصحیح کند. این تکاپو گرچه قالب برهان حدوث را حفظ می کند؛ ولی محتوای آن را تغییر کلی می دهد و بیشتر به سمت برهان حرکت نزدیک می کند.
نقد دیدگاه فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه های رایج برای حدوث عالم، انواعی بیان شده و عالم را به اجمال به انواعی از حدوث، حادث دانسته اند؛ مانند «حدوث ذاتی»، «حدوث زمانی»، «حدوث تجددی» و «حدوث دهری». در مقالة پیش رو به نقد دیدگاه های فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم می پردازیم و روشن می کنیم هیچ یک از این حدوث ها در نظام کثرت وجود و انقسام موجود به حادث و قدیم پذیرفتنی نیست؛ بلکه باید حدوث عالم را بر اساس نظام کثرت ظهورات، طرح و اثبات کرد.
خوانشی نو از جایگاه بحث از امکان در نمط پنجم اشارات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا در نمط پنجم کتاب اشارات خود طی یک فصل و ضمن یک استدلال، از امکان حوادث بحث به میان می آورد. خوانش شارحین اشارات از این استدلال آن بوده است که ابن سینا در این فصل صرفاً در صدد اثبات آن است که هر حادثی ممکن است و به سبب همین امکان هم مسبوق به ماده است. این خوانش کامل نیست و نمی تواند چرایی این بحث را در نمط پنجم اشارات توجیه کند. خوانش دیگری می گوید ابن سینا می خواهد با این استدلال قدیم بودن عالم را اثبات کند. با آنکه این خوانش به خوانش مختار نزدیک تر است اما باز هم دقیق نیست. بر اساس خوانش مختار، بر مبنای خط سیر کلی مباحث نمط پنجم اشارات نشان داده خواهد شد که بیان این قاعده به تنهایی نمی تواند هدف اصلی و نهایی ابن سینا از این فصل باشد بلکه وی در اینجا در پی آن است تا بر اساس اثبات مسبوقیت حادث به ماده، معقول بودن یک حدوث نخستین را زیر سوال ببرد. اگر هر حادثی مسبوق به ماده است، آنگاه تصور یک حادث نخستین مثل حادث بودن فعل بی واسطه الهی و یا اصل عالم مادی، تصوری پارادوکسیکال است.
خوانشی نو از جایگاه بحث از زمان در نمط پنجم کتاب الاشارات و التنبیهات ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در نمط پنجم کتاب اشارات خود طی دو فصل متناوب از زمان بحث به میان آورده است که به واسطه اختصار، تاب تفاسیر مختلفی را دارد. در این میان، خوانش برخی از شارحان آن بوده است که ابن سینا در صدد اثبات وجود زمان و سپس بیان ماهیت آن است. این خوانش دقیق نیست و با هدف ابن سینا از نگارش نمط پنجم اشارات سازگاری ندارد. بر اساس تفسیر دیگری، هدف ابن سینا اثبات آن است که حادث مسبوق به ماده است. این خوانش هم با وجود آن که به حقیقت نزدیک تر است، دقیق و کامل نیست. بر اساس خوانش جدیدی که در این مقاله ارائه شده است، منظور نهایی ابن سینا از طرح این دو فصل آن است که بر اساس مسبوقیت حادث به زمان، مسبوقیت حادث به ماده را نتیجه بگیرد تا در نهایت نشان دهد که مفهوم حدوث زمانی در عین حال مسبوقیت به ماده را لازم می آورد و بنابراین مفهومی پارادوکسیکال است. هدف غایی او از بحث زمان در نمط پنجم آن است که با ارائه یک برهان خلف نشان دهد که تصور حدوث زمانی عالم، تصور معقولی نیست. بنابر این بحث از زمان در این نمط بحثی ضمیمه ای نیست، بلکه بخشی از یک استدلال کاملتر است که به برخی از مقدمات آن تصریح نشده است.
«قِدَم و وحدت نفس» از منظر حکیم محمّدصادق اردستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» می داند. ملا محمّدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة ، معتقد است که حدوث نفس نه با تجرّد آن سازگار است و نه با بقای آن. وی قائل به قدم و وحدت نفس شده است. از دیدگاه ابن سینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه است: 1- اگر نفس بعد از تعلّق به بدن متکثّر نشده باشد، می بایست همه انسان ها در همه صفات یکسان می بودند؛ 2- اگر نفس بعد از تعلّق به بدن متکثّر شده باشد، امر مجرّد، به نحو بالقوّه و بالفعل انقسام می پذیرد. حکیم اردستانی در الحکمة الصادقیة ، مدّعای خود را به گونه ای تبیین کرده که با دو محذور یادشده مواجه نشود. در این نوشتار، با بهره گیری از آثار فلسفی اردستانی، دیدگاه وی در باب نفس، تبیین شده است.
برهان های اثبات وجود خدا در مناظره های امام رضا(ع) در مرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
39-76
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به وجود خداوند، عمومی ترین سؤال ذهن بشر و اساسی ترین رکن اعتقاد دینی است. در منابع اسلامی، دلایل متعددی برای وجود خداوند ارائه شده است و فلاسفه نیز برهان های مختلفی در این زمینه مطرح کرده اند. امام رضا (ع) در مناظره های مختلف خود با عمران صابی، جاثلیق، سلیمان مروزی و مرد زندیق در مرو، دلایلی برای وجود خداوند برشمردند. این مقاله با تحلیل فرمایش های امام (ع) در آن مناظره ها، به دنبال اشاره های احتمالی ایشان به برهان های اثبات وجود خداوند است. براساس نتایج بررسی حاضر، برهان های حدوث، حرکت، نظم، امکان و وجوب و صدیقین از برهان های مورد اشارة امام (ع) بودند. حتی بعضی از عبارت های مورد استفادة ایشان طوری بیان شده اند که به اعتبار گوناگون، ناظر بر برهان های مختلف است.
بررسی پیدایی نفس و ارتباط آن با جاودانگی در اندیشه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
133 - 156
حوزه های تخصصی:
مسیله نفس و بحث از آغاز و انجام آن، از مسایل مهم در حوزه فلسفه است. اگرچه در آرای فلاسفه باستان، بحث از نفس به صورت مبهم بیان شده است، این موضوع از جمله مباحث برجسته در آرای ارسطو و ابن سینا به شمار می آید. نگاه کلی به فلسفه ارسطو نشان می دهد او برای همه موجودات قایل به نفس است. وی بر مبنای نظریه ماده صورت، نفس و بدن را جدایی ناپذیر می داند و معتقد است نفس، حادث با حدوث بدن است و در نهایت با نابودی بدن نابود می شود و بقایی برای آن در نظر نمی گیرد؛ اما با دقیق شدن در آرای او و بررسی آثار مختلف وی، به مباحثی می رسیم که با این نگاه کلی کاملاً متفاوت است و نشان دهنده اعتقاد او به جاودانگی دست کم بخشی از نفس است. ابن سینا نیز در مسیله پیدایی نفس ظاهراً نظری مشابه نظر ارسطو دارد و حتی شاید این گونه به نظر آید که مقلد صرف ارسطوست و به تبع ارسطو به حدوث نفس معتقد است؛ اما با دقیق شدن در آرا و آثار وی، مشخص می شود در بسیاری از جزییات و اصول مهم از ارسطو فاصله می گیرد؛ به گونه ای که اگرچه قایل به حدوث نفس است، بر خلاف نگاه ارسطویی در باب سرنوشت نفس، وی در نهایت نفس را امری جاودانه می داند
دیدگاه متکلمان در حدوث جهان و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
625 - 651
حوزه های تخصصی:
درباره حدوث و ازلیت جهان دو دیدگاه مختلف (ازلیت و غیرازلیت) بین متألهان مطرح شده است. نویسنده در این مجال بعد از تبیین مسئله بحث و مفهوم شناسی، با توضیح سه رویکرد عقلی (حصر وجود مجرد به خدا، حدوث لازمه اصل اختیار و اراده، استحاله اضافه بر بی نهایت، نفس حدوث حادث دلیل بر توقف و انقضای گذشته ازلی، ورود مبدأ بر حوادث گذشته مستلزم وجود مبدأ بر کل) و قرآنی و روایی موافقان حدوث، به تحلیل و ارزیابی ادله آنان می پردازد و در دلالت آنها بر نظریه حدوث، جرح وارد می کند.
برهان افول: احتجاج ابراهیم(ع) بر توحید ربوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۶
63 - 86
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، محوری ترین موضوعی که انبیای الهی کوشیده اند مردم را به سوی آن سوق دهند، اصل توحید و نفی شرک بوده است. از جمله این تلاش ها، رویکردهای استدلالی و عقلانی حضرت ابراهیم (ع) است که در قرآن کریم منعکس شده است. وی در مواجهه فکری با مشرکان زمان خود برای نفی ربوبیت ستارگان، ماه و... و نیز اثبات توحید ربوبی، از برهان بهره می گیرد. از این برهان، تبیین های مختلفی صورت گرفته است.یکی از این تبیین ها، ارجاع این استدلال به «برهان حدوث» است. این تبیین از سوی متفکرانی مورد انتقاد قرار گرفته است. این پژوهش با روش استنادی تحلیلی استنباطی، ابتدا به تبیین برهان مزبور و نیز انتقادهای وارد بر آن می پردازد و آنگاه این انتقادها را ارزیابی می کند و تبیین جدیدی از آن را با ارجاع مفهوم «افول» به «نقص و فقر ذاتی و وجودی» ارائه کرده است، به گونه ای که از آن انتقادها مصون باشد.
بررسى رویکرد عقلانى به چگونگى ارتباط خداوند با عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر به بررسى رویکردهاى عقلانى به ارتباط خداوند با عالم مى پردازد. ارتباط فاعلى علّى، از شایع ترین و متداول ترین ارتباط هاى تصویرشده از سوى فیلسوفان است. همچنین رویکردهاى حداکثرى و حداقلى ارتباط خداوند با عالم نیز قابل سنجش است. در این مقاله با بررسى واکاوانه برخى دیدگاه هاى دانشمندان عقل گراى یونان باستان و قرون وسطا، اندیشه ماشین انگارى جهان و نیز دیدگاه فلاسفه اسلامى، این تأکید حداکثرى بر ارتباط فاعلى علّى خداوند ترسیم شده است؛ سپس در گامى دیگر به سنجش و بررسى توانمندى و موفقیت تبیین هاى ارائه شده پرداخته، و در گام نهایى با گذر کردن از انحصارگرایى درباره ارتباط خداوند با عالم و نقادى آن، به تحلیلى جامع و فراگیر از ارتباط که داراى مؤلفه هایى نظیر کارآمدى است، دست یافته ایم. در این الگو و تصویر، ارتباط صرفا فاعلى علّى نیست؛ بلکه علاوه بر آن شامل ارتباط هاى دیگر نظیر ارتباط تدبیرى، قیومى، رازقى، شاهدى و علمى نیز مى شود.
واکاوی نظریة حدوث اسمائی در اندیشة حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله حدوث اسمائی، از جمله مسائل عرفانی فلسفی است که توسط حاج ملاهادی سبزواری بیان شده است و به جهان عرفانی اشاره می کند که از ذات احدیت شروع و به عالم ناسوت ختم می شود. برخی بین این حدوث و حدوث های دیگر در فلسفه تفاوتی قائل نشده و مطرح کردن آن را غیر ضروری دانسته اند. در اینجا سعی ما بر این است تا با روش تحلیلی توصیفی با بیان انواع آن از نظر فلاسفه و تفاوت بین آنها، به تبیین مسئلة حدوث اسمائی بپردازیم. از آنجا که در جهان عرفانی سخن از ظهور و خفا ست، حدوث اسمی، تمام ماسوی الله از عوالم عقول و مجردات تا عالم ملک را در برمی گیرد. تبیین حدوث اسمی با جهان عرفانی که از مرتبة غیب الغیوب آغاز می شود، تا مراحل مادون امکان پذیر است؛ زیرا وجود، چه در سیر نزولی و چه در سیر صعودی، به مرحله ای می رسد که هیچ اسم و رسمی نیست، جز ظهور اسمای خداوند؛ و این همان حدوث اسما است؛ اما جهان فلسفی از مرتبة خلق آغاز می شود و متفاوت از آن خواهد بود.
مروری بر کاربرد مفهوم نامتناهی بالفعل در برهان جهان شناختی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که ریاضیات و فلسفه را به یکدیگر پیوند داده است، مسئله «بعد نامتناهی» است. ویلیام کریگ، فیلسوف و متکلم آمریکایی سعی کرده است، با توسل به ریاضیات، عدم تحقق حوادث نامتناهی در عالم و حدوث زمانی جهان را اثبات نماید. وی نام برهان خود را برهان جهان شناختی کلامی می گذارد و در تقریر آن از برهان حدوث غزالی بهره می جوید. هدف این مقاله، بررسی یکی از دلایل فلسفی کریگ در اثبات مقدمه دوم این برهان در پی پاسخ گویی به این سؤال است: آیا این دلیل فلسفی- ریاضی کارایی لازم را در جهت اثبات حدوث زمانی عالم دارد؟ تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی-انتقادی، دلیل اول از مقدمه دوم برهان کریگ را که دربردارنده مباحث نامتناهی بالفعل و نظریه مجموعه ها است، تبیین و سپس با تکیه بر آرای متفکران اسلامی ارزیابی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اثبات حدوث زمانی عالم از طریق عدم امکان سیر قهقرایی رویدادهای جهان، شرایط تسلسل محال را ندارد و نمی توان نامتناهی بودن آن را انکار کرد و از آن جا که عدد را نمی توان به مجموعه نامتناهی نسبت داد؛ سخن از تعداد اعضای یک مجموعه نامتناهی، معنایی ندارد و از فرض وجود بعد نامتناهی حتی نامتناهی بالفعل تناقضی حاصل نمی آید و به همین دلیل، اغلب فلاسفه اسلامی، حدوث زمانی عالم را نپذیرفته اند.
بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تأکید بر آیه «هَلْ أَتَی...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
105-116
حوزه های تخصصی:
حکیم دشتکی، بر پایه آیه «هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورً» انسان را حادث می داند و تصریح می کند که انسان موجودی حادث أبدی است و أزلی نیست. در مقابل إبن عربی، انسان را موجودی أزلی و أبدی می داند. این مقاله با بررسی آراء برخی مفسران درباره دلالت آیه یادشده و نیز واکاوی أدله دشتکی و إبن عربی در خصوص معنای آیه است. بررسی إجمالی آیه مورد بحث، نظر تفسیری مفسران و برداشت دشتکی، در إبتدای أمر حدوث انسان إستنباط می شود اما دقت بیشتر در معنای آیه و أدله مفسران، باعث ایجاد تردید در نظریه حدوث می گردد. بر این بنیاد، مراد از حدوث، حدوث زمانی است؛ یعنی انسان موجودی حادث به حدوث ذاتی و قدیم به قدیم زمانی است. همچنین مراد از انسان، حقیقت انسان؛ یعنی نفس ناطقه و ماده أولیه او و نه صورت او است.
بررسی برهان خلقت اِنتروپیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
207 - 226
حوزه های تخصصی:
برهان اِنتروپیک، برهانی در اثبات خداوند است که با استخدام قوانین فیزیکی، به اثبات حدوث جهان می پردازد و از حدوث جهان به اثبات وجود خداوند راه می یابد. این مقدمه علمی به قانون دوم ترمودینامیک یا قانون افزایش اِنتروپی شهرت دارد و قانونی تجربی است که بر اساس آن در فرایندهای طبیعی، اِنتروپی سیستم افزایش یافته و تا بدانجا ادامه دارد که به مقدار بیشینه خود برسد و در این مقدار بیشینه، تعادل ترمودینامیکی رخ می دهد. با تعمیم این قانون به کل جهان، می توان آینده ای را پیش بینی نمود که در آن جهان دستخوش تعادل ترمودینامیکی گردیده و مرگ حرارتی رخ می دهد. با استفاده از این قانون می توان این گونه استدلال نمود که اگر جهان نقطه پایانی داشته باشد، لزوماً باید نقطه آغازینی داشته باشد و بر اساس آن، جهان دارای آغازی است که از آن به حدوث تعبیر می شود. با اثبات این مقدمه که جهان حادث است و خلقت جهان آغازی دارد، می توان برهانی در اثبات خالق اقامه نمود. هرچند این برهان تشابه فراوانی با برهان حدوث متکلمان اسلامی دارد، اما از لحاظ ساختاری و بنیادی دربردارنده تفاوت هایی است که آن را از برهان حدوث متمایز می گرداند. ساختار برهان انتروپیک مشابه با برهان حدوث متکلمان است؛ با این تفاوت که اثبات مقدمه اول آن در برهان حدوث به روش کلامی و فلسفی است، اما این مقدمه در برهان انتروپیک، توسط قانون دوم ترمودینامیک یا اصل افزایش انتروپی اثبات می گردد. علاوه بر نقدهای وارد بر برهان حدوث می توان به مقدمات اولیه برهان انتروپیک که عبارت اند از: تناهی عالم و انتقال انرژی از محیط غیر مادی به سیستم مادی و قبول رخداد مرگ حرارتی، نقدهایی را وارد نمود.