مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
آسیب های اجتماعی
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
33 - 71
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های فرهنگی و هنری با بهره گیری از سرمایه های فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیب پذیر، موجب تقویت مهارت های اجتماعی آن ها و توانمندسازی شان می شود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم می کند. برنامه های توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیب پذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد گردشگری مشهوری تبدیل کرده است. در این مقاله، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده ها و اطلاعات موجود، دو نمونه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه خارجی، خیابان لارامبلا در شهر بارسلون اسپانیا است که در آن شرایطی فراهم شده تا از ظرفیت های افراد کم برخوردار برای هنرنمایی در قالب اجراهای زنده هنری استفاده شود. این اقدام نه تنها به توانمندسازی گروه های آسیب پذیر کمک کرده، بلکه خیابان لارامبلا را به یکی از مراکز توریستی پرجاذبه تبدیل کرده است. در ایران نیز تجربه های مشابهی وجود دارد، از جمله توانمندسازی زنان محلی جزیره هرمز در نقاشی با شن های رنگی و رویداد استارتاپی یامال در جزیره قشم. این فعالیت ها که با استفاده از ظرفیت های محیطی و محلی فرهنگی و هنری جزیره انجام شده، موجب مشارکت اجتماعی مردم محور و اشتغال بومیان، به ویژه زنان، شده و در نهایت منطقه را به مقصدی گردشگری تبدیل کرده است.
شناسایی آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب (مورد مطالعه: محله های ایران گاراژ (دیزج جنوبی)، دیزج آلمالو (دیزج شمالی) و آغداش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
115 - 142
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی همراه با افزایش مهاجرت روستا-شهری بستری مساعد برای شکل گیری مناطق حاشیه ای در پیرامون شهرها فراهم نموده است. سرعت رشد شهرنشینی مسائل و معضلات زیادی را برای شهرها به دنبال داشته که از آن جمله می توان به مسائل حاشیه نشینی و رشد سکونتگاه غیررسمی اشاره کرد. در این میان شهر بناب به عنوان یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی به واسطه برخورداری از ظرفیت های مختلف با مسئله حاشیه نشینی روبرو بوده است. تحقیق حاضر به بررسی مسائل آسیبهای اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و برای جمع آوری داده ها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان محلات آغداش، دیزج جنوبی (ایران گاراژ)، دیزج شمالی (محله المالو) شهر بناب در استان آذربایجان شرقی بوده که 41 نفر از آنها مورد مصاحبه قرار گرفته و اشباع نظری حاصل شده است. بررسی و تحلیل مصاحبههای انجام شده حاکی از آن است که افراد ساکن در محلات حاشیه نشین به خاطر نبود مهارت و تخصص به مشاغل غیر رسمی مانند خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی، کارگری و فرش بافی مشغول هستند و همچنین از علل عمده آسیب های اجتماعی در این محلات، می توان به مواردی نظیر نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، در دسترس بودن مواد مخدر و فقدان برنامه صحیح جهت پر کردن اوقات فراغت اشاره کرد. ترک تحصیل به خاطر فقر اقتصادی، سطح سواد پایین خانواده ها و معتاد بودن پدر و مادر باعث ایجاد پدیده ای به نام کودکان کار شده این عوامل باعث اشتغال کاذب شده و نیز فقدان مراکز فرهنگی باعث ایجاد بزهکاری در این مناطق شده است.
عوامل جامعه شناختی موثر بر مصرف سیگار در بین زنان و دختران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
پرسش عمده تحقیق حاضر بررسی علل اجتماعی مصرف سیگار در بین زنان و دختران بالای 13 سال در سطح شهر تهران است. مبنای نظری این مقاله را نظریه های گیدنز، سادرلند و برایت وایت و گزینش عقلانی، تشکیل می دهند. این تحقیق، با روش پیمایش که با حجم نمونه 347 نفر و با پرسشنامه در شهر تهران انجام شده است. نتایج مدل تحقیق نشان می دهد که شش متغیر واکنش اجتماعی، عاملیت، هنجارشکنی، رهایی از فشار عصبی، سیگاری بودن همسر و ریسک به طور همزمان بر مصرف پنهانی سیگار مؤثرند و تعداد سیگار مصرفی، همزمان با واکنش شرمنده ساز و سنت گرایی در ارتباط است.
چالش های زندگی دانشجویی در خوابگاه های خودگران در شهر تهران (با تأکید بر آسیب های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
311 - 338
مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی چالش ها و مسایل اجتماعی- فرهنگی خوابگاه های خودگردان دانشجویی در شهر تهران می پردازد. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه های خودگردان در سطح شهر تهران است. داده های تحقیق از طریق روش تحقیق کمی (پرسشنامه) و کیفی ( مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خوابگاه های خودگران با مسایل و چالش هایی مانند نداشتن حریم خصوصی ساکنین به دلیل ازدحام و تراکم جمعیت، شلوغی و سروصدا، نزاع و درگیری دانشجویان بر سر مسایل مختلف، سکونت افراد غیر دانشجو،عدم تعلق به خوابگاه، بیگانگی از محیط خوابگاه، درگیری با همسایگان و گرایش به رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد و مصرف انواع مواد مخدر و... مواجه اند.از سوی دیگر سبک زندگی دانشجویان و مسایل فرهنگی مرتبط با آن دارای آسیبهای خاص خود در این گونه از خوابگاه های دانشجویی است.براساس نتایج، به ترتیب تماشای سایت ها و فیلم های غیرمجاز، مصرف سیگار، و مصرف قلیان دارای بیشترین شیوع در میان دانشجویان ساکن خوابگاه های خودگردان می باشد.از سوی دیگر مصرف کراک و شیشه ، هروئین و کوکایین و تریاک،دارای کمترین میزان شیوع می باشد
خوابگاه دانشجویی و آسیب های اجتماعی دختران (مورد مطالعه: خوابگاه های دانشجویی دانشگاه های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
بحث تأثیر فضای خوابگاه دانشجویی بر شیوع و تعمیق آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان، همواره یکی از بحث های مهم و البته همچنان باز است که هنوز پاسخ واحدِ روشن و مورد اجماعی در باب این تأثیر وجود ندارد. مقالیه حاضر با مسئله سازی این موضوع، با ترکیبی از روش های کمّی (پیمایش با تکنیک پرسش نامه) و کیفی (تحلیل محتوای کیفی با تکنیک مصاحبیه عمیق نیمه ساختاریافته و بحث گروهی متمرکز) در قالب طرح متوالی تبیینی به بررسی شیوع و دامنیه آسیب های اجتماعی در بین 2500 نفر از دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشجویی در 10 منطقیه دانشگاهی و 22 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح کشور پرداخته است. یافته ها نشان داد که در مجموع، میزان شیوع آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان دختر خوابگاهی، در حد پایین است و شکل آسیب های اجتماعی در بین آنان، عمدتاً مربوط به امر جنسی و از نوع روابط دوستی است (رابطیه دوستی، رابطیه جنسی و پارتی)؛ به طوری که میزان شیوع رابطه با جنس مخالف در بین دانشجویان بالاست و حدود یک چهارم دانشجویان این رابطه را تجربه کرده اند. علاوه براین، شایع ترین مواد دخانی مصرفی در بین دانشجویان، ابتدا قلیان و سپس سیگار، مشروبات الکلی، موادّمخدر و پیپ بود. نتایج تحقیق، گرچه بر میزان بالای شیوع رابطیه دانشجویان دختر با جنس مخالف دلالت دارد، اما گویا بخش اعظم این تجربه مربوط به زمان قبل از ورود به دانشگاه به طور عام و خوابگاه به طور خاص بوده و در نتیجه فضای دانشگاهی و خوابگاهی سهم جزئی در این زمینه داشته است.
مطالعه جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی در مناطق محروم شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
167 - 199
هدف پژوهش، بررسی جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی محلات محروم شهر کرمانشاه بوده است. برای بررسی مشاغل غیر رسمی پیمایشی با نمونه 2084 نفری از محلات محروم انجام شده و برای بررسی علل شکل گیری و پیامدهای مثبت و منفی مشاغل غیر رسمی با فعالان مشاغل غیر رسمی مصاحبه بعمل است. نتایج نشان داد درصد مشاغل غیر رسمی در محلات محرومِ چمن (8/80 درصد) ، دره دراز (2/72 درصد) باغ ابریشم (6/69 درصد) و جعفرآباد (5/62 درصد) نسبت به بقییه محلات، زیاد بوده است. فراوانی مشاغل غیر رسمی کارگر ساختمانی، مسافرکشی و دست فروشی بیشتر از بقیه مشاغل بوده است. فعالان مشاغل غیر رسمی، ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی متفاوتی از فعالان مشاغل رسمی دارند و نابرابری اجتماعی، قومی و مذهبی بر شکاف اقتصادی در محلات محروم منطبق شده است. پیامدهای مثبت (فردی، خانوادگی و اجتماعی) مشاغل خانگی زنان، کارگر کشاورزی، کارگر ساده، کارگر ساختمانی و ماهر ساختمانی نسبت به مشاغل ضایعاتی، دست فروشی و دامداری بیشتر است.
بنابراین مشاغل ضایعاتی در محلیه جعفرآباد، دامداری در محلیه دره دراز و دست فروشی در محلیه شاطرآباد با توجه به آسیب های اجتماعی و اقتصادی برای شاغلان و محلات، نیازمند توجه سیاست گذاران شهری کرمانشاه است. برآیند تحلیل کمّی و کیفی نشان داد که سرریز جمعیتی که در محلات محروم سکنی گزیده اند از اقتصاد غیر رسمی شهر نهایت استفاده کرده و با خوداشتغالی از درون آسیب های اقتصادی و اجتماعی تأمین معیشت کرده است. بنابراین اقتصاد غیر رسمی بار عمده تأمین معیشت حداقلی افراد محلات محروم را بر دوش گرفته و نتیجیه چنین ساختار اقتصادی، پیامدهای ناخواسته اجتماعی و اقتصادی برای فرد، خانواده و جامعه است.
فراتحلیل آسیب های اجتماعی رایج در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
ناهنجاری های رفتاری در همه جوامع به چشم می خورد ولی با توجه به شرایط جامعه، نوع ، میزان و شدت آن متفاوت است. افزایش ناهنجاری های رفتاری در بین دانش آموزان از یک طرف بیانگر شروع ناهنجاری در سنین پایین و از طرف دیگر بیانگر تداوم آن در آینده است که در نهایت بنیان های جامعه را به مخاطره خواهد انداخت. از این رو شناسایی زمینه ها، دلایل و پیامدهای آسیب ها و انحرافات اجتماعی شایع در بین دانش آموزان نیازمند تبیین و تدقیق مضاعف است. این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل، 25 مورد از مقالات علمی-پژوهشی را که در سالهای 1378 تا 1398 در ایران تالیف شده است، انتخاب و بر اساس شاخصهای روشی و نظری بررسی و ارزیابی کرده است. طبق یافته های تحقیق چهار آسیب اجتماعی رایج در میان دانش آموزان عبارتند از: خشونت، اعتیاد، انحرافات جنسی و خودکشی. این مقاله همچنین به دسته بندی و تحلیل عوامل موثر بر گرایش دانش آموزان به این آسیبها و مقایسه یافته ها با نتایج پژوهش های خارجی درخصوص این آسیب ها پرداخته است.
واکاوی مردم شناختی چالش های اجتماعی- فرهنگی پیش روی جامعه معلولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف-معلولیت پدیده ای زیستی، اجتماعی است که تمام جوامع صرف نظر از میزان توسعه یافتگی با آن مواجه هستند. گروه هایی که توجه به نیازهای زیستی آنان در محیط اجتماعی می تواند امکان حرکت مستقل و فارغ از کمک دیگران را برای ایشان فراهم کند، در نتیجه بر پویایی زندگی این گروه تأثیر شایان دارد. در پژوهش حاضر که با عنوان «ریشه ها و علل بروز آسیب های اجتماعی پیش روی زنان معلول تهرانی» انجام شد. هدف از انجام این مطالعه واکاوی تجربه زیسته زنان معلول تهرانی از آسیب های اجتماعی بود.
روش شناسی-به منظور دستیابی به هدف تحقیق، رویکرد کیفی پدیدارشناسی انتخاب شد. روش نمونه گیری نیز به صورت ترکیبی از دو رویکرد نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی بود که تا اشباع نظری ادامه یافت. فرآیند شناسایی نمونه ها و آماده سازی و مصاحبه با 30 شرکت کننده حاصل شد. و داده ها با استفاده از رویکرد کلایزی تحلیل شد.
یافته ها-یافته ها حاکی از آن است که ریشه ها و علل بروز آسیب های اجتماعی پیش روی زنان معلول تهرانی عبارتند از: ضعف قوانین و مقررات؛ ضعف برنامه ریزی در حوزه آموزش و توانمندسازی زنان معلول؛ ضعف در آگاهی بخشی و فرهنگ سازی؛ همچنین نحوه مواجه زنان معلول با این پدیده عبارتنداز: عدم پذیرش و پنهان سازی پذیرش و مواجهه و خودتوانمندسازی می باشد.
نتیجه گیری- در جامعه با افراد دارای معلولیت به نحوی برخورد می شود که آن ها را ناتوان جلوه داده و فعالیت های اجتماعی و حضور در اجتماع را از آن ها سلب می کنند و یا به نحوی با آن ها رفتار می شود که خودشان از حضور در جامعه احساس خوبی نداشته باشند و ترجیح دهند در خانه بمانند. آگاهی کلی فرهنگ در مورد نحوه درمان و تعامل با معلولیت، از ابتدا نیاز به تغییر دارد؛ باید به فرزندان آموخت که تفاوت دوستان معلول شان را نه تنها مسخره نکنند، بلکه آن تفاوت و تلاش های فرد معلول را بستایند. اگر کودکان این چنین بیاموزند و چنین آموزه هایی از سنین ابتدایی صورت بگیرد، تمایز بین اقشار مختلف جامعه کاسته و مشارکت اجتماعی بیشتری صورت خواهد گرفت
روسپی گری زنان در شهر تهران از عهد قاجار تا پایان دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
85 - 126
حوزههای تخصصی:
مقاله پیشِ رو با تمرکز بر روسپی گری زنان در شهر تهران درصدد پاسخ به دو سؤال زیر است: ۱-وضعیت زنان روسپی در بازه زمانی دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی چگونه بوده است؟ ۲-مواجهه حکومت با آن ها در این دوران چگونه بود؟ بررسی تغییرات کمی و کیفی وضعیت زنان روسپی و نوع مواجهه حکومت با معضل روسپی گری در دوره قاجار و پهلوی با استفاده از روش تطبیقی انجام شده است؛ یافته های پژوهش نشان می دهد که روسپیان در این دو دوره با توجه به خاستگاه اجتماعی، سن و علل روسپی گری وضعیت مشابهی داشت اند، اما با توجه به مدرنیزاسیون جامعه در دوره پهلوی روسپی گری به صورت پدیده ای بیشتر شهری، ساختارمند، متنوع تر و از نظر کمی با درصد کمتری بروز یافته است. سیاست حکومت ها در مواجهه با این پدیده نیز چندگانه و متناقض بوده است؛ علی رغم مشابهت در استفاده های مالی و سیاسی حکومت ها از روسپیان و مجازات های کیفری آنان، در دوره رضاشاه تلاش هایی برای کنترل و ساماندهی این پدیده از طریق اسکان روسپیان و اعمال قوانین بهداشتی صورت گرفت و در دوره محمدرضاشاه رویکرد به روسپی گری به تدریج از برخورد کیفری تا حدی به برخورد اجتماعی تغییر یافت و اقداماتی برای حمایت از زنان روسپی و بازگشت آن ها به جامعه انجام شد. به رغم تلاش های صورت گرفته، حکومت ها در کنترل و پیشگیری این معضل توفیق چندانی نداشته و عوامل کلان ساختاری و نگرش های پدرسالارانه و مردسالارانه در جامعه نقش مهمی در تداوم روسپی گری داشته اند.
راهکارهای کاهش وابستگی دختران نوجوان به رسانه های اجتماعی از طریق ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
14 - 33
حوزههای تخصصی:
وابستگی فزاینده دختران نوجوان به رسانه های اجتماعی، موجب شکل گیری الگوهای فراغتی ناسالم، کاهش فعالیت بدنی و افزایش آسیب های روانی و اجتماعی شده است. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای کاهش این وابستگی از طریق ورزش، با رویکرد کیفی و بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد (رویکرد گلیزر) انجام شد. داده ها از طریق ۲۹ مصاحبه نیمه ساختاریافته با ذی نفعان کلیدی شامل دانش آموزان دختر، والدین، معلمان تربیت بدنی، مدیران مدارس، اعضای هیئت علمی و مسئولان ورزش و جوانان جمع آوری شد. تحلیل داده ها با نرم افزار MaxQDA و از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. در نهایت، ۱۲۰ کد نهایی استخراج شد که در قالب چهار مقوله اصلی (ابعاد درونی، محیطی، مدیریتی و اطلاع رسانی) و ۹ زیرمقوله طبقه بندی شدند. یافته ها نشان داد که ترکیبی از مداخلات ساختاری و فرهنگی نظیر: بهبود دسترسی به امکانات ورزشی، توسعه برنامه های ورزشی مدرسه محور، آموزش خانواده ها، بهره گیری هدفمند از رسانه ها برای ترویج ورزش و ارائه مشوق های انگیزشی مانند تخفیف، جوایز یا چالش های گروهی، در کاهش وابستگی رسانه ای نوجوانان مؤثر است. این مداخلات باعث افزایش سواد حرکتی، ارتقای تعاملات اجتماعی، بازتعریف نقش اوقات فراغت و تغییر سبک زندگی دیجیتال محور به سوی سبک زندگی فعال و معنادار می شوند. نتیجه گیری پژوهش نشان می دهد که ورزش، علاوه بر ارتقای سلامت جسمی، به عنوان یک ابزار راهبردی فرهنگی و اجتماعی، نقش مؤثری در بازسازی الگوی زیست فراغتی نوجوانان و مهار آسیب های نوظهور رسانه ای ایفا می کند.
راهکارهای فقهی پیشگیری از آسیب اجتماعیِ سرقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
231 - 242
حوزههای تخصصی:
سرقت یکی از شایع ترین آسیب های اجتماعی است. تعداد زیادی از پرونده های موجود در مراجع قضایی مربوط به سرقت است. این پدیده علاوه بر این که باعث ایجاد بی نظمی و هرج و مرج، مخدوش کردن حس امنیت، کم رنگ کردن انگیزه کار، تلاش و سرمایه گذاری در اجتماع می شود، موجبی برای احساس تهدید مالی و جانی در افراد و تزلزل در بنیان های نظم عمومی جامعه است. نگاهی بر آمار سرقت حکایت از افزایش وقوع آن در سطح جامعه دارد، لذا چاره اندیشی درخصوص پیشگیری از وقوع این پدیده در اهمیت و اولویت است. فقدان تحقیقات منسجم، منظم و پیوسته در زمینه پیشگیری از سرقت که برمبنا و محوریت علوم انسانی اسلامی باشد، نگارنده را بر آن داشت با ارائه راه حل ها و راهکارهای علمی و در عین حال کاربردی با هدف پیشگیری از آسیب های اجتماعی سرقت را با استفاده از ظرفیت های فقه، حقوق و علوم دیگر، مد نظر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین علل وقوع سرقت در کشور ایران و همچنین ارائه راهکارهای فقهیِ پیشگیری از این آسیب اجتماعی با روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این مطلب است که با مداقه در منبع غنی فقه پویای اسلامی می توان راهکارهایی درجهت پیشگیری از وقوع پدیده سرقت ارائه داد که تا حدود زیادی در کاهش ایجاد این آسیب، نقش و تأثیر به سزایی خواهند داشت.