مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
رنگ
حوزه های تخصصی:
فرش بافی و طراحی فرش چون دیگر هنرهای ایران در دوره ی صفوی از تجلی و شکوفایی برخوردار شد. چنان که دست آوردهای بدیع و برجسته ای در جنبه های مختلف آن از هنر صنعتگری تا هنر بصری و نقش داشت که از بارزترین آن ها نقوش گیاهی پرمایه بر فرش است. این نقوش در تمام دوره های بعد تا به امروز تصویر بسیاری از فرش ها را تشکیل می دهند. همچنین قاب بندی ها متنوع تر و رنگ های طبیعی درخشان بر تار و پود فرش بارز هستند. در این مقاله نقوش، رنگ، جنس و بافت فرشی با نقوش گیاهی از دوره ی صفوی بررسی می شوند؛ نوشتار حاضر به مطالعه ی ساختار بصری و فیز یکی فرش روتشیلد کاشان دوره ی صفوی در موزه ی دوحه ی قطر می پردازد. در دوره ی صفوی از عناصر تصویری ترکیبی و جدید استفاده می شود و فن فرش بافی با ابریشم نیز در تولید فرش برای اشراف رونق بسیار می گیرد. این پژوهش به این پرسش ها پاسخ می دهد: نقوش فرش روتشیلد کاشان چه ویژگی هایی دارند؟ نقوش این فرش به چه پیشینه ای باز می گردد؟ بافت، جنس و رنگ آن چه ساختار و ویژگی هایی دارد؟ روش این تحقیق از نوع توصیفی-تاریخی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع اسنادی است. تحلیل نقوش نشان می دهد که آرایه های استفاده شده در فرش روتشیلد عموماً شامل نقش گل های مختص دوره صفوی مانند گل شاه عباسی و چندپر و آرایه هایی تزیینی از دوره ی تیموری مانند ابرهای چینی است که با اقتباس از نقوش تاریخی گل و نقوش خاور دور تصویر شده اند. این گل ها، برگ ها و اسلیمی ها بر بندهای ختایی در حالات و زوایای تصویر از بالا و نیم رخ، با اندازه های گوناگون و رنگ هایی همچون زرد، کرم، سرمه ای و قرمز نقش شده اند. هنرمند بافنده و طراح این فرش ناشناس بوده و در ساختار این فرش از رنگ های روشن و اصلی بهره می گیرد. جنس این فرش از ابریشم خالص بوده که رنگ ها بر آن درخشان هستند.
پژوهشی بر عرفان نور، رنگ و هندسه در ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی اسلامی، ماهیتی عرفانی و معنوی دارد. نور، رنگ و هندسه در عرفان و هنر، به ویژه هنر معماری و هنرهای تزیینی که جزء اصلی هنر معماری است، همواره جایگاه ویژه ای داشته است. هنرهای تزیینی علاوه بر ظاهر مسحورکننده و زیبای خود، صرفاً جنبه تزیینی نداشته و برای درک آن زیینی نداشته و برای درک آن ی-- که آورده شود.ها، می بایست با رموز و مفاهیم عرفانی نور و رنگ و هندسه آشنا بود. هنرمند ایرانی از این ویژگی ها آگاه بوده و استفاده هوشمندانه ای که از آن ها در خلق آثار هنری می کرده، باعث شده که آثاری ماندگار و تأثیرگذار خلق نماید. هدف اصلی این پژوهش، معرفی هنر شیشه رنگی با تأثیرپذیری از عرفان نور و رنگ است با این فرض که مطالعه و بهره گیری از عرفان نور و رنگ، که در طراحی ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک به کار برده شده، می تواند در تزیینات داخلی و هنرهای دستی مرتبط با شیشه استفاده شده منجر به آرامش و احساس مثبت گردد. برای نیل به این منظور، ابتدا حکمت نوری ایران باستان، حکمت اشراق، رنگ و معانی عرفانی آن، شیشه، تاریخچه و نحوه ساخت آن و همچنین هنر ارسی سازی در مسجد نصیرالملک و ارسی های آن مطالعه شد. نحوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش آن توصیفی تحلیلی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد با شناخت و الهام گیری صحیح از شیوه های ساخت، طراحی و استفاده از شیشه و هنرهای مرتبط با آن، همچنین بهره گیری مناسب از نگرش ها و گرایش های عرفان ایرانی، می توان ضمن حفظ میراث مادی و معنوی ملی، به احیای این هنر ایرانی که تلفیقی از هنر، علم و عرفان است همت گماشت. همچنین به نظر می رسد تأثیرپذیری از عرفان نور و رنگ و همچنین تحلیل و مطالعه نقوش و رنگ های به کاررفته در ارسی های شبستان غربی مسجد نصیرالملک، می تواند هنرمندان را در به وجود آوردن آثاری مانا و تأثیرگذار، که موجب آرامش در بیننده می شوند، یاری دهد.
کاربرد نظریه روانشناسی رنگ ماکس لوشر در نقد وتحلیل اشعار احمد مطر و میرزاده عشقی
حوزه های تخصصی:
گرایش ادیبان به رنگهای مختلف بیانگر بازتابهای مختلف روانی در آنان است. آزمایش ماکس لوشر از برترین آزمایشهای شخصیت شناسی در روانشناسی به شمار می آید. این پژوهش با کمک نظریه لوشر تحلیل شد و به روش توصیفی- تحلیلی به شناخت شخصیت احمد مطر و میرزاده عشقی پرداخته است. قرمز با فراوانی 195 در مرتبه اول اشعار مطر قرار دارد. با توجه به نظریه لوشر، مطر فردی پرتلاش وخواهان آرامش است. او کنترل دقیق بر روابط عاطفی خود دارد، به سختی به کسی اعتماد می کند و از رنگها برای بیان تبعیضهای جامعه خود کمک می گیرد. در اشعار عشقی زرد وسفید با فراوانی 306 در مرتبه اول قرار دارد. نتایج نشان می دهد وی به دنبال راه فراری برای خارج شدن از سختیهای جامعه خود می گردد و علاقه وافری به تجربه های جدید دارد. او می خواهد به مقام بلندی رسیده و مورد احترام دیگران قرار گیرد، هرگز آرام و قرار ندارد و برای رسیدن به بلند پروازیهای خود به محیط بیرونی خود فشار وارد می سازد.
تحلیل و برسی رنگ و محتوا در آثار کمال الدین بهزاد و دیوید هاکنی
کمال الدین بهزاد بزرگ ترین و ماهرترین نقاش ایرانی بود که تحولی شگرف در نقاشی ایرانی به وجود آورد. در نقاشی های بهزاد، احساس و تعقل به طوری ظریف وهنرمندانه متعادل شده که هیچ گاه از چارچوب کلی زیباشناسی نگارگری ایرانی خارج نمی شود. دیوید هاکنی نیز یکی از مهم ترین نقاشان قرن بیستم است. او یکی از بزرگ ترین هنرمندان انگلیسی تبار معاصر به شمار می رود که با نگاهی متأثر از نقاشی شرقی، دست به آفرینش هنر شرقی زده است. او درباره هنر شرق می گوید که ما غربیان فضا را به یک نقطه دید محدود کرده ایم و از در باز به آن نگاه می کنیم، در حالی که شرقیان فضای نامحدود را وارد هنرشان نموده اند. در این پژوهش، با بهره گیری از مطالعات تطبیقی در آثار این دو هنرمند، به دنبال تحلیل و برسی رنگ و محتوا و همچنین نقاط اشتراک و افتراق در آثار این دو هنرمند هستم. این پژوهش نشان می دهد که رنگ مورد علاقه هاکنی، آبی بوده و در بیشتر نقاشی های خود به ترسیم دو فرد پرداخته است. موضوعات آثار هاکنی، جنبه خانگی و خصوصی دارد، اما موضوعات آثار بهزاد جنبه اجتماعی و مفهومی دارد. در آثار هاکنی، گویی همه چیز در حالت سکون و بی روح است و گویی در تصاویر چهره ها، آرامش درونی نهفته است. در صورتی که در آثار بهزاد، همه چیز زنده و پرحرکت و پویا به چشم می خورد و تمام این پویایی و حرکت در آثار بهزاد، برگرفته از جهان بینی اسلامی او است. آثار بهزاد برگرفته از هنر ایرانی - اسلامی و ترکیبی از هنر نگارگری ایرانی و تفکرات اسلامی او است. از شباهت های آثار این دو هنرمند، می توان به عدم بعد در نگارگری ایرانی و وجود فضای چندساحتی در آثار بهزاد، استفاده از سطوح رنگی خالص، ایجاد پلان های جداگانه رنگی و اهمیت بخشیدن به جنبه نمادگرایانه رنگی، ایجاد ریتم رنگی و به وجود آوردن توهم فاصله ها با استفاده از رنگ می توان اشاره کرد.
سنجش نسبت ضرب های ریتم 8/6 در رِنگ های موسیقی دستگاهی ایران (1284 – 1357 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رِنگ ها به عنوان گونه ای شناخته شده از موسیقی موزون دستگاهی ایران اغلب با ریتم معمول 8/6 در منابع مکتوب موسیقی ثبت و ضبط شده اند. در تئوری موسیقی غربی کسر میزان 8/6 جزء ریتم های ترکیبی دوضربی است که هر ضرب آن قابل قسمت بر سه است. تساوی کشش دو ضرب اصلی در هر میزان از مشخصات ذاتی این ریتم غربی است که در نت نویسی موسیقی نظری معاصر ایران هم اغلب مورد پذیرش قرار گرفته است اما نمونه اجراهای ضبط شده از این گونه ی موسیقایی از صدواندی سال پیش به این طرف نشان از ماهیتی منعطف و غیرمتساوی در اجرای رِنگ های موسیقی دستگاهی ایران دارد. از حدود پنجاه سال پیش موسیقی دانانی به بیان این تفاوت در نگارش و اجرای ریتم 8/6 ایرانی پرداخته و برخی نیز پیشنهادهایی برای نوع نگارش غیرمتساوی ضربان های اصلی آن ارائه داده اند. این پژوهش ضمن مرور آرای متفاوت گذشتگان تا تازه ترین ایده های نظری، با تحلیل رایانه ای نمونه های صوتی از نخستین دوره ی ضبط موسیقی ایرانی در 1284ش. تا نمونه هایی از دهه ی 1350ش. میزان تفاوت دقیق زمانی میان کشش های ضرب اول و دوم را استخراج کرده و نشان می دهد این ریتمِ منعطف قابلیت اجرای دو ضربِ مساوی به نسبت 50% تا دو ضرب نامساوی به نسبت 62.5% به 37.5% را داراست.
نقش رنگ در پیکرک های انسانی دوره ی نوسنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۷
25 - 31
حوزه های تخصصی:
پیشینه ی کاربرد رنگ در مجسمه سازی قدمتی بس طولانی دارد. از نخستین تندیس های الهه های مزین به سنگ های قیمتی و رنگین و نقوش درون غارها با رنگ های طبیعی تا مجسمه های معاصر. پیکرک های مادینه و غالبآ در حالت نشسته، بیشترین پیکرک های دوره ی نوسنگی را تشکیل می دهند که در مواردی نه چندان زیاد به صورت رنگی دیده شده اند. در ایران این پیکرک های رنگی بیشتر در مناطقی چون تپه ی حاجی فیروز، یانیک تپه و شهر سوخته پیدا شده اند که گاه وجوه مشترکی با پیکرک های رنگی دیگر مناطق باستانی دنیا چون چتل هویوک در ترکیه دارند. رنگ در این پیکرک ها در قالب نقوش مختلفی چون خطوط زیگزاگی، جناغی و مواج و یا نقوش شناخته شده ای که بیشتر نمادین هستند استفاده شده است. استفاده از رنگ و نقوش تزئینی نه تنها به هر چه زیباتر شدن اشیا و ظروف منجر می شد بلکه بستر مناسبی را برای انتقال مفاهیم فراهم می نمود. رنگ در پیکرک های دوران نوسنگی نیز زبانی نمادین به شمار می آید که مفاهیم، باورها و عقاید خاص هر فرهنگ را نمایش می دهد. جایگاه مهم رنگ در زندگی، عقاید و باورها و نهایتاً در هنر انسان دوره ی نوسنگی که بیشتر از خصوصیتی نمادین برخوردار است، محتوای اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد.
پدیدارشناسی رنگ در نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
13 - 22
حوزه های تخصصی:
رنگ یکی از اساسی ترین ارکان هنر نقاشی است. درباره رنگ در نقاشی از دیدگاه های گوناگون بحث شده و جنبه های فیزیکی، روان شناختی و فیزیولوژیکی آن بارها تحلیل شده است. اما هدف ما در این جا ارائه تحلیلی پدیدارشناختی از رنگ است. به همین منظور، با یاری گرفتن از مفاهیم روش پدیدارشناسی کوشیده ایم «به سوی خود رنگ» نظر کنیم و نحوه های ظهور و بروز آن را در نقاشی بکاویم. با مرور دیدگاه های هگل درباره نقاشی خواهیم دید که رنگ چگونه به رکن معنوی نقاشی مبدل می شود و آن را از سایر هنرهای بصری متمایز می کند. سپس به یاری اندیشه های ادموند هوسرل، مرلوپونتی و رومن اینگاردن ظهور رنگ در نقاشی را بررسی خواهیم کرد. بر مبنای فرضیه ما، رنگ در نقاشی یک ماده صرف نیست و بررسی عینی (ابژکتیو) آن شناخت کاملی به ما نمی دهد. نتیجه این پژوهش مشخص می کند که رنگ را باید رکنی پدیدارشناختی در نظر گرفت که می تواند دیالکتیک میان جهان بیرون و درون نقاشی را به ظهور برساند و بین خودش، نقاش و بیننده رابطه ای پویا و چند وجهی برقرار سازد. روش این مقاله تطبیق نظریه های پدیدارشناختی با آثار نقاشی غربی است. بدین منظور آثاری از مکاتب و سبک های مختلف نقاشی انتخاب شده اند و مطالعه پدیدارشناختی رنگ بر مبنای آن ها صورت پذیرفته است.
سرخ فامی و تندرنگی در معماری قاجار، رنگ پژوهی بر روی 20 پوشانه ی حوضخانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناختی در معماری ایران، همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. هدف این پژوهش، رنگ شناسی معماری دوره ی قاجار و راستی آزمایی انگاره ی تندوتیزی و سرزندگی رنگ های به کاررفته، از طریق پایش فراوانی فام ها و پرمایگی رنگی پوشانه های این دوره است. به این منظور تعداد 20 پوشانه از حوضخانه های متعلق به خانه های قاجاری تبریز، انتخاب و مشخصات و محدوده های رنگی آن ها با استفاده از سامانه های رنگ مانسل و ISCC-NBS شناسایی شد. همینطور داده های برگرفته از تصاویر ترسیمی، مبنای تحلیل های رنگ شناسانه ی پژوهش قرار گرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند پالت رنگ آمیزی پوشانه ها، عمدتاً شامل سه فام «قرمز، آبی و سبز» است که رنگ های متعلق به فام قرمز با 36/33%، در رتبه ی نخست کمیت قرار دارند. سنجش میزان پرمایگی رنگ ها بیان می کند که غالب رنگ های به کاررفته از گستره ی رنگی با درجه ی اشباع بالا انتخاب شده اند و این خصیصه، آن ها را در محدوده ی سرزندگی جای می دهد. رنگ سفید، در کنار رنگ قرمز، از حضوری چشمگیر در ترکیب رنگی پوشانه ها برخوردار است و در جلوگیری از تراکم و انباشتگی رنگی، نقشی کلیدی ایفا می کند. این موضوع نشان می دهد طراحان و معماران قاجاری این شهر از درایت و مهارت بالایی برای ساماندهی رنگی برخوردار بوده اند.
ارتباط و پیوستگی رنگ در قرآن و معماری مسجد در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
104 - 127
این پژوهش بر آن است عنصر رنگ را به عنوان کلید واژه مشترک که هم در آیات قرآن و هم در معماری مسجد در تمدن اسلامی وجود داد مورد بررسی و تبیین قرار دهد. درهنرومعماری تمدن اسلامی ، از رنگ ها بصورت خردمندانه ای استفاده می شود و این استفاده با آگاهی از معنای نمادین هر رنگ و واکنش کلی ایجاد شده از آن رنگ در روان انسان، و در مکانی مقدس- یعنی مسجد- انجام می پذیرد. تلاش هنرمند مسلمان همواره بر این بوده که با استفاده از شناخت اصول رنگ در معماری اسلامی، بتواند گامی موثر در مسیر شکوفایی هنر اسلامی در معماری مقدس مساجد بردارد . با توجه به اینکه هنرمند در معماری مساجد از اصیل ترین رنگها (که در قرآن از آنها نام برده شده) استفاده نموده، لذا محور اصلی پژوهش حاضر، تبیین ارتباط و پیوستگی تنگاتنگ تزیین معماری مسجد با عنصر رنگ-که در متن کتاب آسمانی به انواع آن نیز اشاره شده- می باشد. به روش توصیفی- تحلیلی از منابع و مطالعات تاریخ هنر این استنباط و نتیجه مطرح می شود که قرآن منبع اصلی اندیشه معمار مسلمان در تزیین پوشش داخلی و خارجی معماری مسجد در تمدن اسلامی بوده و معماران اسلامی به رنگ های مطرح شده در قرآن برای تزیین فضای داخلی و بیرونی مساجد توجه خاصی داشته اند.
گونه شناسی طرح ها و نقشه های قالی روستای جیریا در استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
77 - 114
این مقاله حاصل یک کار میدانی است که در ارتباط با مستندنگاری و معرفی ابعاد فن شناختی و زیباشناختی قالی روستای جیریا به عنوان فعال ترین کانون بافندگی با داشتن و برپا بودن قریب به پانصد دار قالی، در استان مرکزی به نگارش درآمده است. کیفیت بافت، مهم ترین ویژگی قالی جیریاست که یکی از برندهای مهم قالی ایران است که متأسفانه از شناخت و معرفی دور مانده است. در جیریا طرح ها و نقشه های متنوع و مختلفی بافته می شود که به سه طبقه و دسته کلی تقسیم می شوند. الف: طرح ها و نقشه های بومی شامل لچک و ترنج(دوحاشیه، لچک و ترنج خورشیدی، دایره ای، افشان، بیضی و لوزی)، دستگاهی(گل دسته)، مستوفی شکسته و تبریزی. ب: طرح ها و نقشه های غیربومی شامل خشتی، راوری، زیرخاکی، ظل السلطان و هفت درویش. پ: طرح ها و نقشه هایی که توسط طراحان معاصر طراحی و عرضه می شود که شامل اطلسی، مستوفی منحنی، فرهنگ، عقابی، کومه ای، مرغ ماهی خوار، تک بته و حاج خانومی است. این پژوهش از نوع بنیادین و روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی است.
کارکرد معنایی رنگ در مثنوی های عطار در انطباق با نگاره های غنایی هفت گنبد بهرام گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
240 - 266
شاعران و هنرمندان در دوره های مختلف برای القای معانی و مفاهیم موردنظر خود از عنصر رنگ استفاده کرده اند. عنصر رنگ یکی از نکات کلیدی و پرکاربرد در مثنوی های عطار است. او هنرمندانه و اغلب بااستفاده از عناصر بلاغی از قدرت تداعی معانی رنگ ها بهره گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که عطار از عنصر رنگ چگونه استفاده کرده است و کدام معانی و مفاهیم را به کمک رنگ ها بیان نموده و نمایش داده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. دست یابی به نقش رنگ ها در بیان معانی و مفاهیم ذهنی و همچنین کاربرد رنگ های انتزاعی برای بیان بعضی از مفاهیمِ مهمِ عرفانیِ مورد نظر شاعر، ازجمله دستاوردهای این پژوهش است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در مثنوی های عطار، بسامد دو رنگ سیاه و سفید بیشتر از رنگ های دیگر و رنگ های انتزاعی دارای کمترین بسامد است. مطلوب ترین رنگ ها در نظام فکری عطار، رنگ های انتزاعی هستند و مفاهیمی بسیار گسترده تر از رنگ های معمولی دارند و اغلب برساخته ذهن خودِ شاعرند. گاهی رنگ ها در بافت معنایی غنایی و عاشقانه، برای بیان زیبایی ظاهری در راستای تبیین آموزه های عرفانی، کارکرد معنایی و بلاغی یافته اند. در منظومه غنایی بهرام گو نیز رنگ ها ابزاری مفید برای انتقال مفاهیم مورد نظر نگارگر است. اهداف پژوهش: نشان دادن نقش رنگ ها در پردازش معانی و مفاهیم موردنظر عطار و منظومه هفت گنبد بهرام گور. فراهم کردن زمینه برای فهم بخشی از ادبیات غنایی و عرفانی. سؤالات پژوهش : عطار چه معانی و مفاهیمی را به کمک رنگ ها بیان کرده است و در نظام فکری عطار، مطلوب ترین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی کدام رنگ است؟ عنصر رنگ چه جایگاهی در اندیشه عطار و منظومه هفت گنبد بهرام گور داشته است؟
نقد و تحلیل روانکاوانه رنگ قرمز در اشعار عمر ابو ریشه و قیصر امین پور بر اساس نظریه ی ماکس لوشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
101 - 116
در ادبیات امروز، نمادها نقش مهمی در تصویرآفرینی و انتقال معانی ایفا می کنند. یکی از این نمادها که به شکلی هوشمندانه از سوی شاعران مورد استفاده قرار می گیرد، عنصر رنگ است. از همین روی شاعران مقاومت با بکارگیری رنگ های مختلف سعی در بیان آرمان ها و خواسته های خود دارند. به عنوان نمونه قیصر امین پور در ادبیات فارسی و عمرابوریشه در ادبیات عربی با بکارگیری نمادها در آثار خود، تداعی های پر رمز و رازی در حوزه های تمثیلی با زمینه های گوناگون فرهنگی، آیینی و تاریخی آفریده اند. عنصر رنگ یکی از اجزای مهم صورخیال و یکی از عناصر برجسته زبان نمادین این دو شاعر که در خدمت بیان مفاهیم موردنظرشان قرار گرفته است.. نقد و بررسی و تحلیل رنگ سرخ که بیش ترین بسامد کاربردی را در اشعار این دو شاعر داشته است، موضوع اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. روش کار به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که هر دو شاعر از رنگ سرخ نماد کمال، شهادت، اعتراض و قیام بهره برده اند.
نشانه شناسی رنگ ها در شعر محمد آدم بر پایه نظریه پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نشانه های زبانی و ساختار دلالتی یکی از شیوه های نسبتاً نوین در مطالعه متون ادبی است که کنش های درونی، پیام ها و اغراض پنهان در لایه های ثانویه متن را بیان می کند. یکی از الگوهای مناسب برای نقد نشانه شناسی آثار ادبی، نظریه پیرس است که نشانه را به سه جزء بازنمون، موضوع و تفسیر تقسیم می کند. بر اساس این نظریه، مفهوم نشانه از ارتباط معنایی میان این سه جزء پدید می آید و واژگان، دلالت های ضمنی بسیاری در خود نهفته دارند که بازنمایی آن ها، مدلول و پیام اصلی شاعر را نمایان می کند. محمد آدم از شاعران نوگرای مصری است که عنصر رنگ در اشعار او بازتاب گسترده ای دارد و هر کدام از این رنگ ها دارای دلالت های شعری و بار معنایی متنوعی هستند که علاوه بر معنای حقیقی خود، معانی مجازی و شاعرانه بسیاری در خود پنهان داشته اند. این پژوهش در تلاش است تا بر اساس نظریه پیرس، فرایند شکل گیری نشانه ها در شعر محمد آدم را بررسی و داده های پنهان در رنگ ها را بیان نماید. نتائج تحقیق حاکی از آن است که نشانه های مربوط به رنگ سفید، سیاه و آبی احساساتی همچون اندوه، افسردگی، حس بیهودگی، ترس، بدبینی و سرگردانی را بیان می کنند. رنگ قرمز دیدگاه متناقض آدم نسبت به مقوله مرگ را نشان می دهد که بیانگر تغییر احساسات و نگرش شاعر نسبت به زندگی در دوره های مختلف عمرش است. همچنین مفهوم نشانه در اشعار آدم، در نتیجه پیوستار معنایی میان بازنمون، موضوع و تفسیر به وجود می آید.
تصویر رنگ در غزل های سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
رنگ ها بیانگر احساسات و عواطف است و ویژگی های درونی افراد را منعکس می نماید. گاه هنرمندان از رنگ ها و عناصر رنگین در تصویرسازی های عاشقانه خویش بهره برده، تجربیات عاطفی و ادراکات ذهنی خود را به کمک صنایع ادبی و شیوه های بلاغی همچون تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و غیره به گونه ای هنری و گیرا ارائه می دهند. سعدی نیز از این گونه های بیانی بهره های فراوان برده است. جستار حاضر به تبیین تصویر رنگ در غزلیات سعدی به شیوه توصیفی _ تحلیلی پرداخته و تصاویر مربوط به رنگ و تشبیهات و استعارات مربوط بدان ها را در سیصد و شصت غزل سعدی بررسی نموده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد که از میان پنج رنگ سیاه، سفید، سرخ، زرد و سبز که تصاویر معانی و دقایق ذهنی شعر سعدی را بهتر می نمایاند، رنگ سرخ بالاترین بسامد و رنگ سبز کمترین کاربرد را داشته است. هم چنین، شاعر با استفاده غیرمستقیم از رنگ های اشیاء رنگین و رنگ پدیده ها در ارائه تصویر رنگ بهره برده است. این تصاویر رنگین بیانگر قدرت کلام، نگاه زیبابین و توانایی سعدی در بهره گیری از صورخیالی مانند تشبیه و استعاره در ایجاد تصاویر است که سبب دلنشینی، فصاحت، تأثیر و جذابیت کلامش می شود.
بررسی رنگ در ادبیات معاصر فارسی و عربی (مطالعه موردی اشعار قیصر امین پور و آدونیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
عناصر اساسی در تصاویر ادبی و صور خیالی همچون استعاره، تشبیه، کنایه، مجاز، مطابقت حواس و غیره، به رنگ ها بستگی دارند، رنگ جایگاه مهم و برجسته ای دارد؛ زیرا به کلمات ادبی بُعد، جهت و عمق می بخشد و نیز تأثیر فراوان آن در زندگی و روحیات ما نمایان است، شاعران از این عنصر برای عینیت بخشیدن به مفاهیم ادبی خود بهره می جویند. تأثیر وافر رنگ ها، بسیاری از محققین را به بررسی اثرات و ابعاد آن ها، چه مثبت و چه منفی تشویق نموده و هر یک از آن ها به گونه ای سعی در نشان دادن این تأثیرات به دیگران هستند. در این مقاله تلاش شده است تا با شیوه توصیفی- تطبیقی به بررسی رنگ به عنوان یکی از عناصر اصلی و مهم در ادبیات معاصر، به ویژه در اشعار آدونیس و قیصر امین پور، و نیز به ارزیابی اشعار این دو شاعر سوری و ایرانی پرداخته شود. بارزترین دستاورد این پژوهش آن است که این دو شاعر شش رنگ سیاه، سفید، آبی، سبز، قرمز و زرد را با کمیت های مختلفی جهت انعکاس و بیان مقاصد و مضامین مختلفی که اغلب ناشی از شرایط اجتماعی جامعه بود، به کار بردند و از کاربست نمادین آن ها جهت افزدون به غنای اشعار خود بهره بردند.
خوانشی تطبیقی بر تجلّی عنصر بصری رنگ در آراء فلاسفه ایران و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
417 - 449
رنگ به دلیل دارا بودن نقشی مهم و پویا در حیات زیستی و آفرینش های زیبایی شناختی انسان، پیوسته از دوران باستان، مسئله ای انگیزشی و مورد تدقیق فلاسفه، خاصه در سرزمین-های ایران و یونان بوده است. مسئله ای که پژوهش حاضر نقطه عطف تأثیر و تأثّر آنها از یکدیگر در صدور نظریه حول محسوسات هستی پنداشته و برآن شده تا بدین پرسش پاسخ دهد که: فلاسفه این دو سرزمین کهن، فرآیند دریافت و رؤیت رنگ را چگونه تبیین نموده و وجوه تشابه و تمایز آراء آنها در این باب چیست؟ نتایج حاصله از تحلیل های تطبیقی نشان می دهند که: هرچند دایره رنگ های اصلی (سپید، سیاه و سرخ) از سوی فلاسفه مورد بحث، چه در همنشینی به صورت سلسله مراتب طولی یا عرضی، تقریباً یکسان و برگرفته از نشانه های هستی در نظر گرفته شده اند؛ لیکن فلاسفه ایرانی مبتنی بر حس فاهمه و شهود انواع رنگی معتقد بوده که رنگ به سبب دریافت ادراکی انسان امکانی را می یابد تا دارای بارهای معنایی و محتوایی نمادینی گردد. در حالیکه فلاسفه یونانی با استدلا ل های فیزیکی، رؤیت انواع رنگی را از طریق حس باصره دانسته که به واسطه احساس دریافت می گردند و این قابلیت را دارند تا در ترکیباتی بدیع، پدیدآورنده دیگر رنگ ها نیز باشند. کلید واژه ها: رنگ، رؤیت، نور، فلاسفه، ایران و یونان باستان
تبیین نقش رنگ محصول در رفتار مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
189 - 208
حوزه های تخصصی:
استفاده از رویکردهای روانشناختی و ویژگی های شخصیتی مصرف کنندگان در تغییر رفتار آنان، یکی از استراتژی های کلیدی در بازاریابی محصولات است. بازاریابی حسی و عناصر وابسته آن به منظور تاثیرگذاری بر رفتار مصرف کننده و تهییج هیجانی مشتریان یا تصویر سازی ذهنی از ابزارهای نوین مدیریت بازاریابی است. رنگ محصول به عنوان یکی از نخستین متغیرهایی که مصرف کننده در هنگام رویت محصول با آن مواجه می شود و بیشترین تاثیر بر حس بصری و ادراکی مشتریان را دارد، در طراحی و بازاریابی محصولات نه تنها از جهت زیبایی شناختی و جذابیت ظاهری بلکه به عنوان ابزاری برای انتقال معانی، ارزیابی، قضاوت و ارائه اطلاعات به مصرف کنندگان استفاده می گردد. این مطالعه با روش کیفی و با رویکرد گراندد تئوری با هدف ارائه الگوی نقش رنگ محصول در رفتار مصرف کننده انجام شد. با استفاده از تحلیل کیفی 41 زیر مقوله و هشت مقوله اصلی شناسایی و الگوی ساختار گرایانه بر اساس روش چارمز ارایه گردید. مقولات اصلی نقش رنگ محصول در رفتار مصرف کننده شامل: ابعاد روانشناختی مصرف کننده، علایق شخصی و ترجیحات فردی، پاسخ مصرف کننده، بعد فرهنگی اجتماعی، پاسخ های بیولوژیکی یا حسی حرکتی، خصایص رنگ و در نهایت بعد جمعیت شناختی مصرف کننده است.
جایگاه نمادین رنگ در ادبیات پایداری در اشعار قیصر امین پور و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
79 - 99
حوزه های تخصصی:
در ادبیات امروز، نمادها نقش مهمی در تصویرآفرینی و انتقال معانی ایفا می کنند. یکی از این نمادها که به شکلی هوشمندانه از سوی شاعران مورد استفاده قرار می گیرد عنصر رنگ است. از همین روی شاعران مقاومت با بکارگیری رنگ های مختلف سعی در بیان آرمان ها و خواسته های خود دارند. به عنوان نمونه قیصر امین پور در ادبیات پارسی و محمود درویش در ادبیات عربی با بکارگیری نمادها در آثار خود، تداعی های پر رمز و رازی در حوزه های تمثیلی با زمینه های گوناگون فرهنگی، آیینی و تاریخی آفریده اند. عنصر رنگ یکی از اجزای مهم صور خیال و یکی از عناصر برجسته زبان نمادین این دو شاعر است که در خدمت بیان مفاهیم مورد نظر ایشان قرار گرفته است. این مقاله به بررسی رنگ های نمادین به عنوان سمبل ادبیات مقاومت در اشعار قیصر امین پور و محمود درویش پرداخته است. بررسی و تحلیل چهار رنگ سبز، سرخ، زرد و سیاه که بیش ترین بسامد کاربردی را در اشعار این دو شاعر داشته اند، موضوع اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. روش کار به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که هر دو شاعر از رنگ سیاه به عنوان نماد حزن و اندوه، رنگ سرخ نماد اعتراض و قیام، رنگ زرد نماد جدایی و نرسیدن به هدف؛ و رنگ سبز به عنوان نماد مقاومت و پایداری بهره برده اند.
بررسی کاربرد رنگ در دیوان یدالله رؤیایی بر مبنای نظریه روان شناسی ماکس لوشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
175 - 199
حوزه های تخصصی:
نگرش روان شناسانه به رنگ و بررسی تأثیر آن بر روح و روان آدمی یکی از شاخه های نوین روان شناسی است که مورد توجه علم روان شناسی و فیزیولوژی قرار گرفته است. روان شناسی رنگ ماکس لوشر شیوه جدیدی است که بر مبنای آزمون انتخاب رنگ ها به شناخت روانی انسان منجر می شود. یدالله رؤیایی از جمله شاعران معاصر است که در شعر خود، از رنگ ها در خلق تصویرها و خیال های شاعرانه سود جسته است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر و جایگاه رنگ ها در اشعار رؤیایی بر مبنای بسآمد آن ها تحلیل شود و به یاری روشی علمی و کاربردی، تصویری از اندیشه ها و نگرش وی ارائه گردد.
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزه های تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.