مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
رنگ
منبع:
پیکره دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
18 - 35
حوزه های تخصصی:
فراهان، یکی از قطب های برجسته قالی ایران است که از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی با تولید قالی های نفیس به شهرت جهانی رسید. نمود این شهرت، قالی های ساروق است که یکی از مهم ترین کانون های بافندگی فراهان است. شاخص های کیفی زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ) و فن شناختی(ریسندگی، رنگرزی، بافت و پرداخت) قالی فراهان به گونه ای بود که جامعه غربی برای دسترسی بیش تر به آن، بسیاری از تجار و شرکت های خارجی به قصد تولید و صادرات آن در سلطان آباد متمرکز شدند. امروزه بسیاری از قالی های فراهان در موزه ها و مجموعه های جهانی نگه داری می شوند. فراهان کارپت، مجموعه ای برجسته در تولید قالی فراهان با شش دهه سابقه است که به صورت ضابطه مند و ساختارمند محصولاتی با رویکردی جدید و آگاهانه و هدف مند را به مقصد بازارهای داخلی و خارجی تولید و عرضه می کند. از این رهگذر قالی های تولیدی فراهان کارپت با دو نگرش مدرن و امروزی و سنتی(البته با تغییرات بنیادین در ساختارهای زیباشناختی شامل طرح، نقشه و رنگ و فن شناختی شامل پشم دستریس، رنگرزی گیاهی، بافت کیفی)، بافته می شود. این مقاله بر آن است تا ضمن مطالعه، تحلیل و معرفی مکتب قالی بافی فراهان و نمونه هایی از قالی های قدیمی فراهان، به معرفی مجموعه فراهان کارپت(تولید قالی های فراهان)، بپردازد. مقاله حاضر از نوع بنیادین و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و گردآوری داده ها توأمان به صورت میدانی و کتابخانه ای است.
تاثیر معماری بر وقوع جرایم و انحرافات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان جایگاه اصلی خانواده، برای بقای انسان و جامعه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. امروزه معماران به این موضوع پی برده اند که فضای فیزیکی دقیقاً همانند حقوق می تواند موجب تقویت هنجارها شود. قدرت معماری در بیان هنجار ها نباید دستکم گرفته شود. مهندسان معماری می توانند فضاهایی ایجاد کنند که مردم را به هم نزدیک یا از هم دور کنند. همچنین میتوانند احساس امنیت و راحتی را تقویت کرده، یا اینکه بر شلوغی و روان پریشی افراد اجتماع بیافزایند. نوع و شکل مسکن، عوامل و شیوههای طراحی نیز در رفتار افراد تاثیرگذار است. نوع محیط زندگی از جمله آپارتمان نشینی یا سکونت در مسکن اجتماعی آثار اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را به همراه دارد. همچنین دو عامل حاشیه نشینی و متراژ محل سکونت بر بسیاری از رفتارهای ساکنان آن تاثیر گذار است. تحقیقات روان شناختی، اثر طرح و نقشه بر رفتار و دیدگاه ها را نشان می دهد. زمانی که افراد، فضای بیشتری احساس کنند، کمتر پرخاشگری می کنند. امروزه ثابت شده است که استفاده بهینه از عواملی مانند طبیعت، فضای سبز و رنگ مناسب، رفتار پرخاشگرانه را میکاهد. رنگ یکی دیگر از جنبه های مهم زندگی شهر است. روانشناسان پی برده اند که رنگ های مختلف بر رفتار و هیجانات تأثیر متفاوت می گذارد. رنگ ها در افراد، احساسات مختلفی را ایجاد می کنند. و معماران میتوانند از این ویژگی برای طراحی محیطهای مسکونی استفاده نمایند.
سرآغاز دانش رنگ شناسی در تمدن اسلامی تا پایان سده ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۸ سال ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
53 - 72
رنگ ها از جمله نمودهای طبیعت اند که از دیر باز توجه دانشمندان را به خود جلب کرده اند. در این مقاله سرچشمه های دانش رنگ شناسی را در سده های آغازین تمدن اسلامی معرفی می کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مسلمانان اندیشه های یونانیان را در این باره از طریق متون ترجم? شد? آنها به دست آورده و در بار? آنها تأمل کرده اند. در میان دانشمندان مسلمان تا پایان سد? ششم هجری، نظریه های متفکرانی همچون کِندی، ایوب سوری، اخوان الصفا، ابن هیثم، ابن سینا، سهروردی و جوهری نیشابوری در این باره قابل توجه است. بررسی نظریه های ایشان نشان می دهد که دانش رنگ شناسی در جهان اسلام به شدت متأثر از دانش یونانیان به ویژه ارسطو است. این نظریه ها در زمین? رابط? نور و رنگ، چیستی و علت ایجاد رنگ ها، آمیزش رنگ ها و شناسایی رنگ های اصلی مطرح شده است.
مسأله کیفیات ثانویه در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
231 - 246
کیفیات ثانویه اشیاء و تمایزشان با کیفیات به اصطلاح اولیه از مباحث مهم و برجسته در صدر تاریخ فلسفه و علم شناسی جدید بوده است . صورت بندی های اولیه و جدی و تأثیرگذار این کیفیات با نام گالیله و لاک پیوند خورده است.اما توجه به ویژگی خاص این نوع کیفیات اشیاء در تاریخ فکر و فلسفه بی سابقه نبوده است و ریشه های آن را در مباحث فیلسوفان یونانی و متفکران قرون وسطی نیز می توان دید.ابن سینا از جمله فیلسوفانی است که در ذیل بحث از کیفیات محسوسه اشیاء در طبیعیات و علم النفس به این موضوع وارد شده است.ابن سینا نیز بر دشواری اثبات وجود عینی این کیفیات در اشیاء صحه می گذارد و گزارشی از سابقه این بحث در میان متفکران یونانی به دست می دهد. سپس به تفصیل و جداگانه به کیفیات محسوسه مربوط به هر کدام از حواس پنج گانه می پردازد و در باره نحوه وجود این کیفیات در خارج بحث می کند. داوری ابن سینا در باره وجود عینی این کیفیات یکسان نیست و احکام متفاوتی در باره کیفیات ادراکی مربوط به سامعه و باصره و لامسه و ذائقه و شامه دارد. در این مقاله به مسأله کیفیات ثانویه در فلسفه ابن سینا و رأی او در باب وجود عینی یا ذهنی این کیفیات بر حسب قوای گوناگون حسی پرداخته می شود.
دیدگاه دانش آموزان دبیرستان های مطلوب و نامطلوب نسبت به رنگ فضای آموزشی وراه های بهبود کیفیت فضای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۳۸
93 - 106
حوزه های تخصصی:
در طراحی بسیاری از انواع فضاهای آموزشی، به جنبه های روحی و روا ن شناختی دانش آموزان کمتر توجه می شود. به نظر روان شناسان محیط، قرارگاه آموزشی باید به گونه ای طراحی شود که یادگیری در آن آسان و خوشایند باشد. نیاز روز افزون کشور ما به گسترش فضاهای آموزشی همگام با افزایش جمعیت و عدم کفایت فضاهای موجود، یکی از مشکلات اساسی جامعه است که بایستی بدان پرداخته شود. متأسفانه اغلب فضاهای آموزشی مدارس کشور سازگاری لازم را با ویژگی های روان شناختی کودکان و نوجوانان ندارند و بدین لحاظ می توانند بر عملکرد اجتماعی و رفتاری و همچنین نگرش و بینش آنها نسبت به تحصیل تأثیرگذار باشند. در این تحقیق هدف بررسی و ارزیابی ضوابط و استانداردهایی است که در جهت طراحی فضاهای آموزشی در کلیه دوره های تحصیلی، توسط سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس تهیه شده و به تصویب معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوری نیز رسیده است و لذا در حال حاضر تنها مرجعی است که در اختیار معماران و طراحان فضاهای آموزشی قرار دارد. بررسی و ارزیابی این ضوابط و احیاناً تجدید نظر در آنها در جهت بهبود بخشیدن فضاهای آموزشی بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که ایجاد رغبت و حس علاقه مندی به محیط آموزشی، از عوامل مؤثر در برداشت دانش آموزان از محیط مدرسه و نهایتاً پیشرفت تحصیلی آنهاست. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی عِلّی– مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتمل کلیه دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان (اعم از مطلوب یا نامطلوب) بوده اند. به منظور اجرای طرح پژوهشی، از میان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش، 4 ناحیه به تصادف انتخاب گردید. نتیجه این که بین میانگین نمرات نحوه استفاده از رنگ در کلاس های درس مدرسه از دیدگاه دانش آموزان دو گروه مدارس مطلوب و نامطلوب تفاوت معناداری موجود است. بدین صورت که دانش آموزان مدارس مطلوب به لحاظ استفاده از رنگ آمیزی متناسب با ویژگی های روان شناختی دانش آموزان، نگرش و دیدگاه مثبتی به فضای مدرسه و کلاس ها داشتند.
نقش جنبه های کیفی عناصر محیطی بر پرورش تفکر خلاق کودکان از دیدگاه مربیان مهد کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۰
83 - 99
حوزه های تخصصی:
خلاقیت ضرورتی انکارناپذیر برای جوامع امروزی محسوب می شود، و پرورش آن از اساسی ترین اهداف هر نظام آموزشی است. هدف از مقاله حاضر بررسی نقش کیفیت های عناصر محیطی همچون رنگ، فرم و بافت در محیط های آموزشی کودکان 3 تا 6 ساله، نسبت به خلاقیت است. روش مقاله حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه مربیان مهدکودک های شهرستان شیراز در سال تحصیلی 92-91 بوده است. نمونه آماری شامل 50 مربی است، که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مورد استفاده، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن به دو طریق روایی محتوایی و روایی سازه بررسی گردید. پایایی پرسش نامه نیز به دو طریق تنصیفی و تعیین همبستگی درونی انجام شد، به طوری که از هر دو طریق ضریب (85/0) به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی شامل جداول فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل روش آماری اندازه گیری های مکرر، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین دیدگاه مربیان نسبت به دو متغیر رنگ و فرم تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که رنگ از دیدگاه مربیان نقش مهم تری در خلاقیت کودکان دارد. در این میان، مربیانی که دارای رشته تحصیلی مرتبط بودند اهمیت بیشتری برای نقش متغیرهای کیفیات محیطی بر خلاقیت کودکان قائل بودند. بین دیدگاه های مربیان با توجه به سابقه خدمت و میزان تحصیلات آن ها، نسبت به نقش متغیرهای کیفیات محیطی بر خلاقیت کودکان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد از دیدگاه مربیان مهدکودک ها نقش جنبه های کیفی محیط همچون رنگ، فرم و بافت به ویژه رنگ بر ارتقاء خلاقیت کودکان در محیط های آموزشی مؤثر است.
اسلوب کنایی عنصر بصری رنگ در قرآن کریم و اشعارحافظ
حوزه های تخصصی:
اگر چه رنگ ها در جنبه ی فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. چنان که هم در زبان خالق در متن شریف قرآن و هم در زبان مخلوقی چون لسان الغیب جایگاه معنایی ویژه ای یافته اند. چنان که گاه رنگها به صورت واقعگرا و اشارات مستقیم و گاه به صورتی کنایی، محملی برای انتقال معناهای قدسی گشته اند. حال سؤال این است که با توجه به تاثیراتی که شعر حافظ از قرآن برگرفته است، کارکردهای کنایی رنگ ها در قرآن کریم و اشعار حافظ، چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارند؟ در پاسخ به این سوال، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کارکرد های کنایی رنگ در این دو متن صورت گرفت، به نتایجی دست یافته است. به نحوی که مشخص گردید در قرآن تنها سه رنگ سفید، کبود و سیاه به صورت کنایی و به شکل کنایه از صفت به کار رفته اند. اما در شعر حافظ، نه تنها این سه رنگ، بلکه رنگهای زرد، قرمز و سبز نیز به صورت کنایی به کار رفته اند. همچنین رنگ کبود، به صورت کنایه از اسم و کنایه از فعل، و رنگ سیاه، به صورت کنایه از نسبت، کنایه از فعل، کنایه از اسم و کنایه از صفت به کار برده شده است. بدین ترتیب کارکرد رنگها در قرآن، بیشتر بر واقع گرایی استوار است. حال آنکه در شعر حافظ، کثرت و تنوعات کارکرد کنایی رنگ ها بیشتر است.
بررسی تطبیقی گلیم بافت های معاصر و کهن شهر اردبیل از لحاظ طرح، رنگ و بافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گلیم بافی از هنرهای اصیل ایرانی است که ریشه در فرهنگ و باورهای قومی داشته و وسیله ای جهت شناسایی افکار و انتقال آداب و رسوم منطقه ای محسوب می گردد. از جمله مناطق فعال در این حوزه، شهر اردبیل می باشد که از دیرباز علاوه بر تولید گلیم، محل دادو ستد شاهسون های ترک تبار نیز بوده است که بافته های خود را در آن-جا به فروش می رساندند. از این رو منطقه مذکور در گلیم بافی جایگاه ویژه ای داشته است. در گلیم های قدیمی اردبیل، شاهد رنگ بندی بسیار تیره ، طرح های سنتی و اصیل و بافته هایی چاکدار بوده ایم. در قیاس این بافته ها با نمونه های امروزین آن چه که نظر را به خود جلب می نماید تفاوت های فاحشی است که در برخی پارامترهای ذکر شده به وجود آمده است. در نمونه های نوین بیشترین تغییر در رنگ بندی مشهود است که رنگ های ملایم جایگزین رنگ های سیر کهن گشته اند. در درجه بعدی تغییر در شیوه بافت می باشد. در گذشته کثرت بافته های چاکدار نسبت به شیوه قایق بافت را شاهد بوده ایم ولی امروزه جای این دو تکنیک تعویض گردیده است. از لحاظ نوع طرح کم ترین میزان تغییر را می توان یافت که این تغییرات در روش های ترکیب بندی آن ها صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر که به صورت کیفی انجام یافته با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی نمونه های کهن و نوین را مورد مطالعه قرار داده است که نتیجه آن مشخص کننده نوع تحولات می باشد. هر چند که تغییرات مذکور در جهت نزدیکی به اهداف مشتریان و علی الخصوص مشتریان خارجی و در نتیجه کسب درآمد بیشتر از جانب تولیدکنندگان بوده است اما کیفیت بافته های جدید در نظر گرفته نشده و علاوه بر از دست دادن حالت سنتی قدیمی، کیفیت بافته ها نیز بسیار کاهش یافته است.
زیبایی شناسی و فن شناسی رنگ در دست بافته های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
121 - 142
حوزه های تخصصی:
این مقاله متشکل از دو بخش زیبایی شناسی(رنگ بندی، چیدمان رنگی یا هم نشینی رنگ ها در متن بافته) و فن شناسی (رنگرزی) است. در بخش نخست، به مطالعه، بررسی و تحلیل زیبایی شناختی شامل رنگ بندی و عوامل تأثیرگذار بر چیدمان رنگی نخ ها که به وجودآورنده ی نقش ها هستند، پرداخته شده است. در بخش دوم نیز به عرصه فن شناختی رنگ های به کار رفته در دست بافته های قشقایی شامل رنگزاها، چرخه ی(دایره) رنگ، طبقه بندی رنگزاهای اصلی، ترکیبات و نحوه ی تولید رنگ ها و طیف های مختلف آن پرداخته شده است. یافته های این مقاله بیش تر و به طور عمده بر اساس مطالعات و تحلیل میدانی استوار است. این یافته ها به اجمال عبارت اند از : تأثیر عواملی نظیر دریافت های محیطی، طبیعت و عناصر آن و نیز عوامل فرهنگی شامل جنبه های جمعی و قومی(باورها، آداب و سنن، آموزه های پیشینیان) و نیز جنبه های فردی(ذوق و سلیقه، تخیل و تعقل، ابتکارات فردی و تمنیّات روحی و درونی) در رنگ بندی و رنگرزی و نیز کشف و طبقه بندی رنگ های مورد استفاده در دست بافته های عشایری و خاصه قشقایی به دو طبقه ی اصلی(متغیر و ثابت) و فرعی یا ترکیبی، هم چنین مستندنگاری 33 فرمول رنگرزی در عشایر قشقایی از گذشته تا کنون. پژوهش پیش رو، برای نخستین بار به ویژه در حوزه رنگرزی، مستندنگاری و طبقه بندی رنگزاها و ترکیبات رنگی، نگارش شده است. این مقاله از نوع بنیادین و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای است.
بررسی، تحلیل و معرفی طرح ها و نقشه های بومی و نخستین در مکتب قالی بافی اراک(سلطان آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
76 - 97
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی میدانی است که بر مطالعه و جستجو در جغرافیای نظام بافندگی اراک(سلطان آباد) استوار است و از جنبه تئوری و نظری کم تری برخوردار است. هم چنین به لحاظ محدودیت و نبود پژوهش های مربوط به این حوزه، از منابع اندک برخوردار است. از این رو که برای نخستین بار به صورت ساختارمند و سامان یافته به نگارش درآمده است. مکتب قالی بافی اراک(سلطان آباد)یکی از مهم ترین مکاتب قالی بافی ایران به ویژه از دوران قاجار به این سو می باشد و از سابقه و خاستگاهی دیرین و درخشان در این هنر بومی و ملی برخوردار است که نمود و درخشش آن را می توان قالی های ساروق و مناطق پیرامونی آن نظیر جیریا دانست که در دویست سال گذشته به طور عمده زیر نظر شرکت های خارجی هم چون زیگلر تولید و به مقصد آمریکا و اروپا صادر می شد و امروزه زینت بخش خانه ها، مجموعه ها و موزه های مشهور آمریکا و اروپاست. در این مقاله برای نخستین بار، مکتب مذکور و سپس طرح و نقشه های بومی و نخستین آن به استثنای طرح های متنوع قالی های صادراتی که طراحان شرکت های خارجی و تولیدکنندگان داخلی(تجار تبریزی) تولید می کردند، معرفی، توصیف، تحلیل و طبقه بندی می شوند. تحقیق حاضر از نوع بنیادین و روش آن توصیفی – تحلیلی است. هم چنین روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی است.
تحلیل کاربرد رنگ در نگاره های معراج نامه میرحیدر بر مبنای جایگاه رنگ در قرآن مجید و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
98 - 119
حوزه های تخصصی:
معراج نامه میرحیدر داستانی عرفانی در توصیف مراحل عروج معجزه آسای پیامبر اسلام در شبی که به بارگاه الهی راه می یابد می باشد و رایج ترین مضمون دینی در عرصه هنرهای تصویری و نگارگری اسلامی ایران می باشد که همواره بستری مناسب برای خلاقیت و نوآوری نقاشان فراهم نموده است. این کتاب در 839-840/1435-1436برای شاهرخ تیموری مصور شده است. پژوهش اخیر به بررسی نمادها و مفاهیم رنگی به کار رفته در قرآن و چگونگی تاثرات و تصمیمات هنرمند از این مفاهیم در ارائه مضامین دینی نگاره ها می باشد. نگارگر با آگاهی از اهمیت جایگاه نور و رنگ در عرفان و ابواب معرفتی توانسته با استفاده از آیه های مربوط به رنگ ها٬ علاوه بر استفاده از آثار روانی رنگ بر شخصیت انسان٬ مفاهیم مذهبی اسلامی را بسیار غنی و همسو با مبانی نظری و معارف قرآنی و اسلامی بیان کند تا جایی که در این مجموعه تسلط رنگ به جای خط کاملا مشهود است. روش گردآوری مطالب اسنادی و شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد.
مقایسه ی کاربرد رنگ در ادبیات و عناصر بصری نگارگری در دو اثر منظوم «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
129 - 153
حوزه های تخصصی:
رنگ ها دارای ویژگی های بصری، معنایی و روانی خاصی هستند که این ویژگی های منحصر به فرد، آنها را در زمره ی مهم ترین ابزارهای خلق آثار هنری قرار داده است. رنگ در ادبیات، به عنوان یکی از هنرهای هفتگانه، بازتابی چشمگیر دارد. گویندگان و سخنوران چیره دست از رنگ به مثابه ی ابزاری کارآمد در تصویرسازی، خیال پردازی و انتقال مفاهیم بهره جسته اند. از همین رو با بررسی و تحلیل شیوه و میزان استفاده از عنصر رنگ در آثار شاعران و نویسندگان، می توان تا حدودی به زوایای پنهان و ساختار کلی آثار پی برد. با تکیه بر این ویژگی، در مقاله ی پیشِ رو دیدگاه نظامی نسبت به مقوله ی رنگ، میزان استفاده ی او از این عنصر و مقایسه و تحلیل رنگ های سیاه (مؤلفه ی اندوه)، سفید (مؤلفه ی امید)، سرخ (مؤلفه ی هیجان)، زرد (مؤلفه ی شادی)، سبز (مؤلفه ی معنویت) و آبی (مؤلفه ی آرامش) در دو منظومه ی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» بررسی شده است. روش انجام این تحقیق، تحلیل محتوا و حجم نمونه، کلیه رنگ واژه های موجود در دو اثر نظامی گنجوی بوده است. جامعه ی آماری نیز کلیه اشعاری است که حاوی رنگ واژه هستند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی از قبیل توزیع و درصد فراوانی مؤلفه ها، جداول، نمودارهای ستونی و دایره ای استفاده شده است. مقایسه ی رنگ ها به عنوان مؤلفه های معنادار در آثار مذکور نشان می دهد که رابطه ی معناداری میان میزان استفاده از رنگ ها و محتوای هر یک از این دو مجموعه وجود دارد؛ عناصر امید، شادی و آرامش در «خسرو و شیرین» نسبت به «لیلی و مجنون» بیشتر و عناصر هیجان، معنویت و اندوه در «لیلی و مجنون» افزون بر «خسرو و شیرین» است. محققان پژوهش حاضر با استناد به این نتایج باور دارند که نظامی ضمن داشتن یک نگاه کلی به درون مایه ی داستان های خود، در استفاده از جزئیات نیز نهایت دقت را به خرج داده و از تمامی این جزئیات در زمینه ی یک ساختار کلّی بهره جسته است. اهداف پژوهش: بررسی میزان رنگ های به کار رفته در دو منظومه ی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون». مقایسه ی بسامد رنگ واژه ها به عنوان مؤلفه های امید، اندوه، شادی، هیجان و معنویت در دو منظومه ی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون». سؤالات پژوهش: بار روانی و معنایی رنگ های گوناگون از نظر نظامی چگونه است؟ بسامد رنگ های مختلف در دو مجموعه ی «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» به چه میزان است و چه ارتباطی میان میزان رنگ ها و محتوای آثار یادشده وجود دارد؟
نمادشناسی رنگ سبز در فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
18 - 29
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نمادهای رنگی از بارزترین نمادهایی هستند که روان انسان ها را متأثر می سازند. رنگ ها در ارتباطشان با طبیعت، فرهنگ، باورهای دینی و تجارب زندگی معانی ویژه به خود اختصاص می دهند؛ اما در هرحال تابع موقعیت های زمانی، جغرافیایی، اندیشه، فرهنگ، سیاست، دین و سنت مردم هستند. هنرمندان و شاعران نیز برای ملموس کردن تصاویر شاعرانه و ذهنی خویش و توضیح مفاهیم بیان نشدنی، از نمادهای رنگی استفاده می کنند. مخاطب با تحلیل رنگ ها در اثر هنری می تواند به افکار و عواطف هنرمند و نیز موضوع و درون مایه اثر دست یابد. اینکه بیان نمادین رنگ سبز در فرهنگ و هنر ایرانی چیست؟ سوالی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود.؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی نمادهای رنگ سبز و تحلیل مفاهیم نهفته در ورای آن، در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی و در نهایت آگاهی بهتر از مفاهیم نمادین ایرانی است. روش تحقیق: این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی است که در تحلیل داده ها از روش مقایسه ای و تطبیقی استفاده شده است؛ گردآوری اطلاعات نیز برآمده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. یافته ها: رنگ سبز در اندیشه و آئین میترایی گاه نماد آسمان، ماه و آب و گاهی در نماد داد و دادگری، فرشته و سروش؛ و همچنین در نظام طبقاتی جامعه قبل از اسلام نماد طبقه کشاورز بود. این رنگ در اندیشه اسلامی نیز نماد بهشت و بهشتیان، پیامبران و ائمه؛ و در عرفان و تصوف به عنوان مرحله ای از سلوک عارفانه است. طبیعت، ایمان، خرد و دانایی، جوانی و نشاط و... دیگر نمادهای رنگ سبز هستند.
تطبیق منظر معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی
حوزه های تخصصی:
اگرچه رنگ ها در جنبه فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. اهمیت این موضوع چنان است که رنگ ها، هم در زبان مخلوق و هم در زبان خالق، با اشکال و مفاهیم مختلف مورداستفاده قرارگرفته اند. قرن ها تعامل تفسیر قرآنی و ایرانی از جهان ایجاب می کند که عناصر و المان های فرهنگی آن ها و تأثیر و تأثراتشان نسبت به یکدیگر موردبررسی قرار گیرد. سؤال این است که کارکردها و دلالت های معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی، چه تفاوت ها و شباهت هایی باهم دارند؟ همچنین آیا قرآن کریم تأثیراتی در گسترش معنای کنایی رنگ در ادبیات فارسی برجا نهاده است؟ در پاسخ به این سؤالات، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دائره المعارف «دهخدا»، «عمید» و «فرهنگ کنایات فارسی» همچنین جمع آوری تمامی آیاتی که در آن ها، رنگ ها به کاررفته اند و نیز منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به نتایجی دست یافت. قرآن کریم و کنایات فارسی، در توصیف وضعیت معنوی و جسمانی انسان، پدیده های طبیعی، توصیف رنگ پدیده های ایده آل بهشتی و رنگ مربوط به معجزه خاص، در کارکرد و دلالت های معنایی رنگ، اشتراکاتی دارند. تفاوت این است که رنگ ها در قرآن، برای توصیف فراواقعگرایانه پدیده های طبیعی در قیامت نیز به کاررفته و کنایات نیز علاوه بر کارکردهای مشترک، از رنگ ها، برای بیان آشکارگی و ظاهر بودن و همچنین برای توصیف یک مکان و یا شیء نیز بهره گرفته اند. نیز می توان تأثیرات قرآن کریم بر ادبیات کنایی فارسی را در دلالت های معنایی رنگ ها، در رنگ سفید (معجزه موسی) و رنگ سبز (لباس بهشتیان) و رنگ کبود برای چشم (سیه روزی و اندوه) مشاهده نمود. همچنین منظر معنایی رنگ ها در قرآن بیش از دلالت های کنایی و اکسپرسیو، بر واقع گرایی استوار است.
واکاوی معیارهای موثر بر شهر شاد (نمونه موردی: منطقه 2 تهران)
حوزه های تخصصی:
از دستاوردهای پیشرفت روز افزون تکنولوژی و زندگی ماشینی روی آوردن شهروندان به انزوا و فرو رفتن در مشکلات و دغدغه های روزمره خود است که این امر استرس و افسردگی های فردی را همراه دارد و به ناشاد بودن هر چه بیشتر جوامع شهری کنونی دامن می زند. عدم وجود شادی در فضاهای شهری و مهیا نبودن فضایی برای ابراز احساسات نهفته شهروندان، آنان را به زندگی فست لایفی ترغیب و فشارهای عصبی روانی منتج از آن را گسترش میدهد. به منظور مقابله با مشکلات روزافزون روحی و روانی، نقش شهرها در پاسخگویی به نیازهای انسان در جهت دستیابی به شهرهای سالم و شاد اهمیت بیشتری یافته است. هدف این پژوهش ایجاد فضاهایی شاد به منظور ایجاد آرامش روحی و روانی و ایجاد این همانی و تعلق خاطر در فضاست به گونه ایی که این همانی و تعلق خاطر به فضا بر احساس گریز از فضاهای شهری امروزی غلبه و موجبات حضور بیشتر شهروندان و ایجاد جامعه و فضاهای شهری شادتر را فراهم آورد. جهت دستیابی به این هدف، با تاکید بر ابعاد کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی در فضاهای شهری به تبیین معیارها هر کدام با توجه به پیشینه پژوهش پرداخته شد که معیارها بدست آمده شامل ارتباط با طبیعت، پیاده مداری، دوچرخه سواری، رنگ، هماهنگی بصری، جداره های فعال، حس تعلق، امنیت و تعاملات اجتماعی می باشد و این معیارها با استفاده از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است و نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که جداره های فعال، هماهنگی بصری و رنگ به عنوان مهترین معیارها محسوب می شود که این نشان از آن دارد که بعد کالبدی بیشتری تاثیر را در شادی و نشاط مردم و ساکنان خواهد داشت و در نهایت با توجه به یافته های پژوهش به ارائه راهکارهایی در این زمینه پرداخته شده است.
تأثیر رنگ بافت کالبد جداره میدان مشتاق بر خوانایی آن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
154-160
حوزه های تخصصی:
حفظ و تقویت خوانایی و هویت در شهر و در تک تک فضاهای آن همواره از مهم ترین اهدافی است که مستقل از نوع فضا یا محل شهر یا فضا، می باید مورد نظر طراح و مدیر شهری قرار گیرد. ابزارهای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارند که توجه به هر یک از آن ها می تواند ما را به نتیجه ی مورد نظر برساند. رنگ یکی از مهم ترین عناصری است که می تواند به سادگی و با هزینه ای کم تر از ساخت و ساز برای تعریف فضاها، در ایجاد خوانایی و حس وحدت و خلق حس مکان به ما کمک کند. از عمده ترینِ این اهداف، دستیابی به هویت و چشم انداز و دورنمای تعیین شده ی شهر است. بررسی سابقه ی رنگی شهر، یا به عبارت دقیق تر،پالت رنگی آن، به ما کمک می کند تا بتوانیم آن را حفظ کنیم و یا برای هر شهر پالت رنگی خاصی تعریف کنیم که عناصر تشکیل دهنده ی آن همان واژگان رنگی یا در واقع انواع رنگ هایی باشند که در ترکیب با هم چهره ی رنگی فضاهای شهری را تعریف می کنند. حتی اکنون که شهرهای ما به شدت دچار اغتشاش و بی هویتی رنگی شده اند، با نام بردن شهرهای خاص، طیف های رنگی مشخص در ذهن همه ما زنده می شود. این همان توقع و انتظاری است که ما از هویت و نقش آن شهر داریم و طراح می باید در جهت تقویت آن تلاش کند. در بسیاری موارد، پالت رنگی در یک شهر چنان طی سال ها مورد استفاده قرار گرفته که خود به نشانه و نمادی قوی تبدیل شده است. بسیاری از شهرها، روستاها و مناطق طی سال ها سنت های رنگی خاص خود را به دست آورده اند.
ریشه های ادبی، محتوایی و زیباشناختی رنگ آسمان روز و شب در نگاره های سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری قدیم ایران، بخصوص تا ابتدای سده یازدهم هجری، نوعی تصویرسازی نسخ معتبر شعر و ادب فارسی بود. ارتباط محکم میان نگارگری و ادب فارسی موجب شکل گیری این پیش فرض شد که نگارگری به تأسی از تمثیلات ادب فارسی، آسمان روز را به رنگ های طلایی یا زرد یاقوتی و آسمان شب را به رنگ لاجوردی ترسیم کرده است. با این پیش فرض، بررسی نمودهای رنگی آسمان در نگارگری ایرانی و ریشه های ادبی، محتوایی و زیباشناختی آن، هدف پژوهش حاضر قرار گرفت، اما به دلیل گستردگی کمّی آثار نگارگری ایرانی، پژوهش به شناخت این وجوه در آثار یکی از مهم ترین نگارگران تاریخ نگارگری ایرانی، یعنی سلطان محمد نقاش متمرکز گردید. از میان آثار منسوب به این هنرمند، تعداد هفده اثر متعلق به او تشخیص داده شده و همه این هفده اثر به عنوان نمونه های موردبررسی انتخاب گردید. با بررسی وضعیت رنگ آسمان در این نگاره ها و تطبیق رنگ ها با روایت داستان ها درباره روز یا شب بودن زمان وقوع اتفاقات، دورنگ طلایی و لاجوردی، رنگ های مورداستفاده برای آسمان های روز و شب تشخیص داده شد. همچنین در بیشتر نگاره ها، تبعیت کامل نگارگر از روایت متن یا تبعیت نگارگر از روح حاکم بر متن در تعیین روز یا شب بودن زمان وقوع داستان نگاره ها، امری ملموس تشخیص داده شد؛ اما در مواردی معدود، نگارگر کم توجه یا بی توجه به متن ادبی و متکی به تشخیص هنری یا زیباشناسی خود، مسیری متفاوت با این قواعد را پیموده است؛ مسیری که به دلیل عدم آگاهی ما از فضاهای منجر به خلق نگاره ها، در هاله ای از یک ابهام تاریخی باقی مانده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر از طریق یک تحقیق توصیفی و تحلیلی و با یک رویکرد کمّی و کیفی به آثار سلطان محمد، ریشه های تعیین رنگ های طلایی و لاجوردی برای آسمان نگاره ها را در شعر و ادب فارسی تشخیص داد و معیارهای زیباشناسی این انتسابات را در تبعیت حداکثری از توصیفات متون ادبی و تبعیت حداقلی از ذوق شخصی نگارگر تشخیص داد.
نقش رنگ در کاهش تنش های موجود در فضاهای شهری «مطالعه موردی کوی محتشم گرگان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
37 - 46
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: متغیری به نام رنگ به لحاظ هویت بصری و ادراکی و با توجه به کیفیت های تنوع، خوانایی و انسجام محیطی که مخاطب با آن مواجه می شود از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در فضای شهری است. در حقیقت رنگ یکی از مهم ترین اجزا عناصر بصری در طراحی مبلمان شهری و نیز منظر شهری مطرح است. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله این پژوهش بیان نقش رنگ در فضای شهری منطقه کوی محتشم گرگان از نظر گروه های سه گانه مورد بررسی و رویکرد جذب گردشگر است. هدف: جستار پیش رو، با هدف بررسی نقش رنگ بر ساختار فیزیکی و بیرونی ساختمان ها به عنوان تأثیرگذارترین عامل بصری بر ایجاد احساس امنیت اجتماعی، ایجاد حس شادی و آرامش، بر ساکنین محله «کوی محتشم گرگان» انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است. در راستای هدف پژوهش، به صورت موردی مصاحبه هایی با 30 نفر از ساکنان موجود در منطقه مورد پژوهش در سه گروه سنی مختلف، انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد نوجوان با اشتیاق بیشتری از تغییرات رنگی ایجاد شده در فضای منطقه زندگی خود استقبال کرده اند. افراد جوان، زیبایی ایجاد شده در فضای محله را تغییری خوشایند دانسته اما بیان کرده اند که نیاز ساکنین این محله بسیار فراتر از رنگ های موقتی ایجاد شده در محیط است. گروه سوم افراد میان سال، بسته به شرایط سنی و درک متفاوتی که از فقر و شرایط نامناسب زندگی اجتماعی در آن منطقه داشته اند، ضرورت وجود رنگ را در محیط زندگی شان بسیارکم احساس کرده اند و یا تظاهر به نادیده گرفتن رنگ در ایجاد حس آرامش و شادی و تأثیر مثبت آن بر ساختار زندگی خود داشته اند.
تأثیر حضور شرکت زیگلر بر طرح، نقش و رنگ قالی های ایران از دوره قاجار تا پایان جنگ جهانی دوم
منبع:
فردوس هنر سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
10 - 47
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در دوران طولانی صد و سی ساله حکومت قاجار تحولات و رویدادهای بسیاری در ایران رخ داد که آثار آن هنوز هم در جامعه دیده می شود. در میانه دوره قاجار تولید و تجارت فرش در ایران رواج یافت. این تجارت پرسود پای سرمایه گذاران خارجی را به عرصه تولید و تجارت فرش ایران باز کرد. شرکت های چندملیتی فعالیت های گسترده ای را در این زمینه آغاز کردند. از مشهورترین این شرکت ها زیگلر بود که در مناطق اراک، تبریز، کرمان و... فعالیت می کرد.هدف: ورود شرکت های چندملیتی به اقتصاد فرش ایران سبب دگرگونی هایی در کمیت و کیفیت آن شده است. در برخی مناطق این دگرگونی ها بیشتر است چنان که اصول زیباشناسانه فرش منطقه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. تحقیق حاضر می کوشد به تجزیه وتحلیل طرح و نقش فرش های تولیدی شرکت زیگلر در منطقه سلطان آباد (اراک)- که از مراکز اصلی فعالیت شرکت زیگلر بوده است - بپردازد.سؤال تحقیق: سؤال های اصلی این مقاله عبارت اند از:1. ویژگی های کیفی فرش های تولیدی شرکت زیگلر کدام اند؟2. مهم ترین تحولات در طرح و رنگ فرش های ایرانی با آغاز به کار شرکت زیگلر چگونه است؟3. آیا طرح و نقش جدید به فرش ایران اضافه شد؟روش تحقیق: روش تحقیق این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده و روش جمع آوری اطلاعات به صورت ترکیبی (میدانی و کتابخانه ای) می باشد و برای برخی بررسی های تاریخی به اسناد مراجعه شده است. داده ها به روش کیفی تجزیه وتحلیل شده اند.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد طراحی فرش در تولیدات این شرکت از قید قوانین و اصول پیش از خود خارج شد؛ اما طرح و نقش جدیدی به فرش ایران اضافه نشد. تولیداتِ شرکت زیگلر با تغییر در تناسبات و شیوه سامان بندی نقوش مطابق با سلیقه بازارهای هدف تولید شد و تا امروز نیز در برخی فرش های ایران مورداستفاده دارد.
بازشناسی تحلیلی- توصیفی رنگ و نور در آرای علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
139 - 166
حوزه های تخصصی:
نور صفت ذاتی حق است که با تجلی در قالب پدیدار و یا مطلق از هیأت، بخش زیادی از مشاهدات باطنی را از آن خود کرده است. پدیدارها در دو نوع بزرگ و خرد با مصداق های خاص خود قابل پیگیری هستند. رنگ، بارزترین خصیصه اشراق های نورانی است؛ ما با نگاهی گذرا به مفهوم رنگ در روان شناسی تلاش کرده ایم ارتباط رنگ و نور را در مشاهدات غیبی و بالأخص در روند گذر از لطایف سبعه تحلیل و تبیین کنیم، از این رو، این مقاله -بدون قرار گرفتن در محدوده علم روان شناسی- در پی دریافت و بازشناسی مطالع رنگین نور و بررسی تحلیلی جایگاه رنگ در آرای علاءالدوله سمنانی است. نگارنده در تفسیر رنگ های منحصربه فرد اطوار سبعه با روش تحلیل مفهوم کاربردی رنگ، دریافت های خاص خود را تبیین کرده است. مطابق با یافته های این جستار، رنگ های زرد روح، آبی نفس و سرخ دل، سه رنگ اصلی در رنگ شناسی عرفان سمنانی هستند. این سه رنگ هم چنان که در طبیعت رنگ های اولیه محسوب می شوند در نوع متافیزیکی نیز با توجه به پیام و تأثیر خاص خود حاصل عروج سالک در نشأت مختلف دگردیسی درون و پدیده هایی ثابت و تاحد بسیار زیادی قانونمندند. نگارنده با تحلیل و بررسی در مقوله بازشناسی رنگ در پی استنباط این مسأله است که رنگ ها و طیف های رنگین انوار هفتگانه در عین داشتن تأثیر و حقیقت مندی از نوعی توازن و تعادل یا به عبارتی دقیق تر نوعی نظم و قانون در افق طیف برخوردارند؛ بنابراین آن چه در تحلیل نور و رنگ هر لطیفه عنوان می شود، پیرو منطقی است که نگارنده در رنگ شناسی سمنانی دریافت و بازتولید کرده است.