مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
خاقانی
منبع:
آینه میراث دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
209 - 265
با شناخته شدن و چاپ عکسی (فاکسیمیله) نسخه مورخ 593 ق مثنوی ختم الغرایب خاقانی به همت استاد فقید ایرج افشار، زمینه برای تصحیح پیراست ه ای از این مثنوی فراهم گردید. نخستین گام اساسی را در برآوردن این مهم، یوسف عالی عباس آباد در سال 1386 برداشت. گویا همزمان با این تلاش، علی صفری آق قلعه نیز در حال تهیه متن منقحی از این اثر بوده و حاصل کوشش او به سال 1387 در اختیار دوستداران فرهنگ و ادب ایران زمین قرار گرفت. اگرچه کار صفری آق قلعه یک پژوهش دانشگاهی نبوده، اما محاسن بسیار آن، مایه امیدواری اهل ادب و سبب دلگرمی خاقانی پژوهان را فراهم ساخته است. کاستی های اندک این تصحیح، مانند هر اثر اصیل دیگر، نیازمند روشنگری و اصلاح است تا به غنای اثر افزوده شود. در این جستار برآنیم تا این بایستگی را تحقق بخشیم.
بررسی انتقادی چاپ دیوان خاقانی تصحیح ضیاءالدین سجادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
265 - 280
از دیوان خاقانی تا کنون چندین تصحیح شده که هر یک از آن ها نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. یکی از این تصحیحات به اهتمام ضیاءالدین سجادی انجام گرفته است. او در این کار، نسخه لندن (قدیم ترین نسخه دیوان خاقانی) را اساس قرار داده است، اما در برخی موارد از ضبط نسخه های دیگر نیز استفاده کرده، و همین امر موجب بروز خطاهایی در تصحیح او شده است. در این مقاله نگارندگان کوشیده اند تا با بررسی انتقادی مواردی که در آن ها ضبط نسخه بدل ها جایگزین نسخه اساس شده، و با ذکر شواهدی از دیوان خاقانی و بعضی متون فارسی دیگر، صحت و ارجحیت ضبط های نسخه لندن را اثبات کنند. نتیجه این بررسی، علاوه بر اثبات اصالت نسخه لندن، روشن می سازد که اعتماد به ضبط های این نسخه می تواند در ارائه تصحیحی منقح تر از دیوان خاقانی مفید باشد.
رویکرد مقایسه ای تمثیلی «بلبل»، «باد صبا» و «گل» در اشعار خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد مقایسه ای تمثیلی «بلبل»، «باد صبا» و «گل» در اشعار خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی صورت پذیرفته است. واژه های «بلبل»، «باد صبا» و «گل» اضلاع یک رابطه احساسی و عاشقانه هستند. هر سه واژه بکارگرفته شده در اشعار این شاعران دارای رویکردی تمثیلی درباره نمادهای مختلف هستند. اهمیت و ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی می شود که شناخت بهتر اضلاع تشکیل دهنده این رابطه می تواند کمک موثری به ما در شناخت ویژگی های شعری شاعرانی چون خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی نماید. این تحقیق با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و با بررسی دیوان اشعار این شعرا و منابع پیرامونی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که بلبل، تمثیل عاشق، باد، نسیم، صبا یا باد صبا تمثیل یک رابط و پیغام رسان در حال تردد میان عاشق و معشوق و گل به عنوان مظهر زیبایی طبیعی تمثیلی از معشوق جلوه می نماید. با بررسی اشعار شاعران مورد نظر عناصر فراوانی از طبیعت اعم از باد، حیوانات و گیاهان به چشم می خورد که همراه با کنایه، استعاره، تشبیهات و ترکیبات زیبایی هستند. این رویکرد تمثیلی در اشعار و غزلیات حافظ از برجستگی بیشتری نسبت به خاقانی و بیدل دهلوی برخوردار است. این پژوهش در صدد است تا با بررسی رویکرد تمثیلی این نمادها به مقایسه کارکردهای آن ها در اشعار این شاعران بپردازد.
دلیل آفرینی های هنری در شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلیل آفرینی در شعر به سبب ویژگی های تخیّلِ کلام، تأثیرگذاری و افزایش بُعد اقناعی، اهمّیّت بسیار دارد. ازسویی، خاقانی از سخنورانی است که با آگاهی از ظرفیّت های این بیان هنری، توجّه ویژه ای به انواع آن نموده؛ لذا بهره گیری وی از آرایه های دلیل آفرینِ مذهب کلامی، مذهب فقهی و حُسن تعلیل، بسامد بالایی دارد. به علاوه، دیگر دلیل آوری های هنری با زیرساختی بلاغی، در سخن وی نمود بسیار یافته که این مقاله به تحلیل آن ها می پردازد. فراوانی آرایه های مذکور تا حدّی است که باید دلیل آفرینی را از عناصرِ سبک سازِ خاقانی برشمرد و او را «شاعرِ دلیل آفرین» نامید. در این پژوهش کوشیده ایم، به این سؤال اصلی پاسخ دهیم که فراوانی بالای دلیل آفرینی در شعر خاقانی چه دلایلی دارد؟بدین منظور، با مطالعه دقیق دیوان خاقانی و استخراج انواع دلیل آفرینی ، دسته بندی آن ها و تدبّر در احوال و زندگی وی به تحلیل موضوع پرداخته شد.نتیجه بررسی ها آشکار نمود که مهم ترین اسباب فراوانیِ دلیل آفرینی وی، سه نکته است: نخست، وی به سبب آشنایی با دانشِ زمانه و برخورداری از ذهن علمی، برای همه سخنانش، دلیلِ هنری می آورَد تا جنبه های القایی سخن را افزایش دهد. دوم، در مفاهیم اندرزی و زاهدانه ای که تکیه بر عُزلت و ترک دنیا دارند نیز با ذکر دلیل، سخن می گوید تا تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. سوم، او خویشتن ستاست و مدحِ خویش و قَدحِ دیگری برای مخاطب شعرش، تنها در ساختار دلیل آفرینی هنری، قابل توجیه است.
«تاجگه» یا «باجگه»؛ «طیّار، نوعی قایق» یا «طیّار، سازه ای در کاخ» تصحیح و شرح یکی از مشکلات دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
73 - 91
حوزه های تخصصی:
آثار خاقانی یکی از فاخرترین تولیدات زبان و ادبیات فارسی است که در طول سده های مختلف در سبک و اسلوب خود همچنان یگانه است. متاسفانه آثار خاقانی نیز مثل هر اثر کهن دیگری از تحریف ها و تصحیف ها برکنار نیست. این مشکل به ویژه در دیوان او بسیار پررنگ تر است. تشخیص نادرست نسخه اساس و اطمینان بیش از اندازه به آن، شناخته نبودن دستنویس های مضبوط دیگر، تفاوت زیاد سطح دانش شاعر با کاتب یا مصحح و نبود امکانات امروزی مثل اینترنت و موتورهای جستجوگر از جمله اصلی ترین دلایل این تصحیف ها و تحریف ها است. در این پژوهش برآنیم تا با روش کتابخانه ای و با کمک دستنویس های کهن و نیز منابع دیرین تاریخی و جغرافیایی یکی از بیت های بحث برانگیز دیوان را تصحیح کنیم و با توجه به صورت جدید بیت شرح دیگری از آن به دست دهیم. خاقانی در دو بیت دیوان به مکانی در بغداد اشاره می کند که در تمام دیوان های چاپی، شرح ها و جستارهاییکه بهآن پرداخته اند «باجگه» ضبط شده است و سال هاست خاقانی پژوهان این دو بیت را بر اساس همین نویسه «باجگه» شرح کرده اند. در این جستار نشان داده ایم نام درست این مکان «تاجگه» است و این مکان یکی از کاخ های مشهور خلفای عباسی در قرن ششم بوده است. در همین راستا کوشیده ایم تا آگاهای های پراکنده ای را که درباره این مکان در متون کهن وجود داشته دسته بندی کنیم و مکان دقیق این قصر را در جغرافیای تاریخی و امروزی بغداد نشان دهیم. از طرف دیگر سعی کرده ایم، معنای جدیدو متناسبی از واژه «طیار» و نیز آگاهی های دقیق تری از «زرسنجه طیار» عرضه کنیم.
نقدی بر کتاب آتش اندر چنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
دیوان خاقانی، از دیرباز در بین محققان و ادبیات شناسان به دشواری و دیریابی معروف بوده است؛ به همین خاطر نسبت به دیگر آثار شاعران کلاسیک فارسی بیشتر موردتوجه شارحان و محققان قرار گرفته است و شرح های پرتعدادی بر همه یا بخشی از آن نگاشته شده است. یکی از شرح هایی که بخشی از این دیوان را شرح کرده است،کتابی است با عنوان «آتش اندر چنگ». این کتاب توسط «مهدی ماحوزی» نوشته شده است و انتشارات زوّار آن را در 340 صفحه منتشر کرده است.در این مقاله، این کتاب را با نگاه نقّادانه و علمی نقد و بررسی خواهیم کرد. لازم به توضیح است این مقاله با شیوه مطالعه کتابخانه ای و مقایسه شروح منتشر شده دیوان خاقانی، نوشته شده است. در این مقاله، در مورد مطالبی از جمله تعجیل در تهیه و انتشار کتاب، گزیده گزینی نا درست، ورود مطالب غیرمربوط به متن کتاب، استفاده از آثار دیگران بدون ارجاع به آن آثار، سخن خواهیم گفت و در پایان به این نتیجه می رسیم که اشکالات و ناراستی های فراوانی به کتاب مورد بحث وارد شده است و ضروری است نسبت به اصلاع موارد یاد شده اقدام شود.
تأملی در چند اصطلاحِ «قمار» با تأکید بر دیوان خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از جمله شاعرانی است که در مقایسه با سایر سخنوران، بیشترین استفاده را از ظرفیت های زبان برده است. یکی از شگردهای شعری وی در تصویرسازی و مضمون پردازی های شاعرانه، بهره گیری از عناصر قمار و اصطلاحات مرتبط با دو بازی «نرد» و «شطرنج» است؛ به گونه ای که می توان وی را چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی، برجسته ترین سخنگوی پارسی در این زمینه قلمدادکرد. با وجود کوشش های بسیار از سوی شارحان و خاقانی پژوهان، بیشترِ این مصطلحات به درستی و با دقت درک و تبیین نشده است. در این پژوهش، با بهره گیری از شواهد درون متنی و برون متنی، برخی از این عبارات و واژگان، نظیرِ «کعبتین وامالیدن»، «دو شش را دو یک شمردن» و «عری»، بررسی و تحلیل شده ؛ و در ضمنِ دستیابی به نکاتی نویافته در خصوص لوازم، قواعد و کیفیت نرد و شطرنج باختن قدما؛ شرح دقیق و صحیحی از ابیات مورد نظر به دست داده شده است. در توضیح یک مورد نیز (مقامری صفت) شیوه ای از رسم الخط کهن در استنساخ دستنویس های دیوان خاقانی، همراه با ارائه شواهد متعدد، شناسایی و معرفی شده است.
بررسی علل و انگیزه های هجوسرایی در شعر خاقانی و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توانایی هجوگویی و هجوسرایی را دارند. علل و عوامل مختلفی همچون عوامل روانی، مادی، اقتصادی و اجتماعی می تواند در تکوین و پیدایش آن نقش داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، به بررسی انگیزه های هجوسرایی دو شاعر بزرگ، خاقانی و انوری پرداخته شود. انوری ابیوردی و خاقانی هر دو از شاعران بزرگ قرن ششم هستند که در اشعار آنها هجویات زیادی وجود دارد. سوال اساسی که در این پژوهش بدان پرداخته شده است این است که، علل و انگیزه های هجوگویی در اشعار این دو شاعر چه بوده است؟ یافته های این جستار بیانگر آن است که هجوگویی در شعر هر دو تقریبا شخصی و فردی است؛ هرچند که انوری گاهی هجویات اجتماعی هم در اشعار خود دارد. حس برتری جویی از انگیزه های مشترک در شعر هر دو شاعر است. بدبینی و حسادت به دیگران و جایگاه آنها انگیزه دیگر خاقانی برای هجوگویی بوده است. از دیگر عوامل پیدایش هجو در شعر انوری نیز حریص بودن شاعر بوده است.
تحلیل و تبیین دلایل واسوخت از فخر در شعر شاعران خودستا (خاقانی شروانی، عرفی شیرازی، طالب آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
1 - 24
«واسوخت از فخر یا ضد فخر» به عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران تنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانه موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر به عنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفته رفته آنان را از تفاخر به سمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافته ها نشان می دهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر می شود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده می شود و عرفی در مرتبه بعد قرار دارد.
گونه های تأثیرپذیری (بینامتنیت) ادیب پیشاوری از خاقانی در قصیده ایوان مداین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
141 - 170
بینامتنیت از نظریه های جدید نقد ادبی است که به بررسی روابط متون و شیوه ی تأثیرپذیری آثار ادبی می پردازد. سید احمد رضی ادیب پیشاوری از شاعران برجسته عصر مشروطیت به شمار می رود که سبک استادان معروف قدیم به ویژه قرن پنجم و ششم را با موفقیت پیروی کرده و در زمینه قصاید، استقبال تحسین برانگیزی از خاقانی شروانی (595-520 ه- ق) شاعر صاحب سبک نموده است. از مهم ترین نمونه ی آن می توان قصیده ی معروف و غرای ایوان مداین نام برد که بر ذهن و زبان ادیب پیشاوری تأثیر همه جانبه گذاشته و بستری مناسب فراهم آورده تا شاعر اندیشه حکمی و سیاسی خویش را در یک قصیده بیان کند. با وجود این، به سبب دشواری های لفظی و معنوی شعر خاقانی شروانی و ادیب پیشاوری، نظر بسیاری از پژوهشگران و ادیبان را از پژوهش خوانش بینامتنی در دو موضع تاریخی و دو فرهنگ متفاوت، دور داشته است. از همین رو، در این مقاله با روش تحلیلی- مقایسه ای قصیده ی معروف ایوان مداین با قصیده ی تأثیر پذیرفته ی ادیب پیشاوری، بر اساس نظریه بینامتنیت با تأکید بر سبک شعری آن بررسی شده است. نخست، عنصر موسیقی، زبان و محتوا و در پایان هر مبحث به چگونگی تأثیرپذیری و نوآوری شاعر پسین پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ادیب پیشاوری در ساختار سبکی و محتوا با خاقانی مشابه سازی نموده، با این حال، میزان تخیل آمیز بودن عناصر ادبی و مفهوم اصلی شعر یعنی وطن و برخی دگرگونی های زبانی سبب شده تا به تشخص سبکی بیانجامد.
جایگاه عدل در اشعار خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 137
حوزه های تخصصی:
عدالت به عنوان یکی از اهداف والای انسانی و اخلاقی بشر به معنی احقاق حقوق دیگران براساس مساوات است. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه عدل در اشعار خاقانی و اهمیت این فضیلت خاقانی در ترسیم آرمان شهر این شاعر است. بنابراین در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده می شود که عدل در اشعار خاقانی از چه ابعادی قابل خوانش است؟ مطابق نتیجه ی حاصل از این پژوهش، عدل در اشعار خاقانی از ابعاد سیاسی، الهی و دینی قابل بررسی است. در بعد سیاسی، عدل از مهم ترین عوامل استواری ساختار پادشاهی بیان شده که قابل انطباق با اندیشه ی سیاسی ایرانشهری است؛ مطابق این نظریه یکی از مهم ترین ویژگی شهریار آرمانی در دیوان و تحفه العراقین خاقانی پاس داشت عدل و داد است. خاقانی در عدل الهی، مقصود از عدل در جهان را با مفهوم توازن و تعادل در خلقت جهان استعمال کرده اینکه خداوند علیم و حکیم به مقتضای علم شامل و حکمت عام خود می داند که برای ساختمان هر کلی، از هر جزئی چه اندازه لازم و ضروری است و نیز در ضمن مدح ممدوح به مفهوم کلامی آن از دیدگاه اشاعره اشاره کرده است. در بعد دینی عدل را کلید درجه ی هشتم بهشت و امانت خداوند می داند. از دیدگاه او دین با عدل معنا پیدا می کند و عدل گستری در جامعه نشانه ای از دینداری حاکم بر آن جامعه می باشد.
ساختار زبانی و موسیقاییِ ردیف در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف، به عنوان عنصری کمال بخش، همواره مورد توجّه سخنوران سخن سنج بوده است و از جهات ضرب آهنگ موسیقایی و بلاغی، شعر را شنیدنی تر و گوش نوازتر می کند؛ البتّه مشروط بر آن که از نظر معانی، ارتباط تام با بافت سخن داشته و شعر، بدان نیازمند باشد.
خاقانی، علاقه فراوانی به استفاده از ردیف در اشعارش دارد پیش از او، کمتر کسی را می شناسیم که به این وسعت، به عنصر ردیف و گونه های مختلف زبانی آن روی آورده باشد. ردیف های شعر خاقانی، غالباً بر اساس مفهوم کلّی شعر انتخاب شده اند و بدین سان، هماهنگی بین لفظ و معنا، برقرار شده است.
ردیف بیشتر اشعار او، با بافت و محتوای شعر، از لحاظ معنایی، تناسب دارد و گویای حال و هوای احساسی آن است. اغلب اشعار دیوان خاقانی، مردّف هستند که اکثر این ردیف ها، در قالب های مختلف شعری، از نوع فعلی هستند، هر چند انواع دیگر کلمه: اسم، حرف، ضمیر، صفت، قید، جمله و شبه جمله نیز در ردیف های اشعار مشاهده می شود.
ردیف های او در یک شعر، گاه هم معنی نیستند و از لحاظ دستوری نیز، ساختار همانند و همسو ندارند. ردیف هر بیت او، با اجزای دیگر بیت، تشکیل دهنده آرایه ادبی است که جز جنبه بلاغی آن، موسیقی زاست و می تواند برانگیزاننده احساس درونی خواننده باشد.
تأثیر دوران کودکی در بروز اختلال خودشیفتگی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی خودشیفتگی در قصاید خاقانی اختصاص دارد. در تعریف خودشیفتگی آمده است که: افراد خودشیفته به نحوی بسیار غیر واقع بینانه در مورد خود و توانایی هایشان اغراق می کنند؛ به دیگران اهمّیّت نمی دهند و برایشان ارزشی قائل نیستند؛ نیازمند تحسین افراطی هستند؛ اغلب به حال دیگران غبطه می خورند و معتقدند دیگران به آنها رشک می ورزند؛ با خیال پردازی های مربوط به موفقیّت نامحدود، قدرت، زیرکی، زیبایی اشتغال ذهنی دارند. در این مقاله اختلال شخصیّتی و ویژگی های خودشیفتگان از نظر روانشناسانی چون هورنای، کوهات، اتوکرنبرگ و کمبل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. سپس به واکاوی منشأ اختلال خودشیفتگی خاقانی با توجّه به رنج و اندوه دوران کودکی به واسطه بدخویی های پدر، محیط آکنده از فقر، طبقه اجتماعی پایین والدین و ... پرداخته شده و آنگاه جهت اثبات این اختلال شخصیّتی با بررسی ویژگیهای خودشیفتگان و تحلیل آنها نمونه هایی از قصائد خاقانی ذکر شده است. این ویژگی ها عبارتند از: فخر و مباهات اغراق آمیز، لاف منحصر به فرد بودن، سعی در تغییر جهان بر اساس میل و سلیقه، حسّ رقابت با دیگران، پرخاش جویی و تهاجم به دیگران و ... .
بررسی شگردهای برجسته سازی زبان در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای هنری عناصر چهارگانه در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید خاقانی، شاعر بزرگ قرن ششم، صاحب سبک خاصی است. هرچند در این روزگار آوردن زیورهای لفظی و معنوی و مقوله های چهارگانه بیان ذهن همه شاعران را به خود معطوف کرده بود اما قصاید خاقانی مظهر و جلوه گاه بلا منازع این آرایه ها و آراستن ها است. جولان بی مانند خاقانی در آوردگاه های علمی چون تاریخ، فلسفه، طب، نجوم، داستان های پیامبران، قرآن و کلام ، تفسیر و اسطوره های ایرانی و ... دیوان او را همانند دائره المعارفی کرده است. عناصر چهارگانه یکی از مضامین و مفاهیمی است که به شکل گسترده و هنری در شعر خاقانی نمود دارد. هرچند عناصر اربعه قبل از خاقانی در شعر دیگرشاعران بکار رفته است اما خاقانی از نظر بسامد فراوان و جلوه های هنری و تصویرپردازی شاعرانه، آنها را ناهمگون از دیگر شاعران پارسی گوی بکار برده است. مقاله حاضر بر آن است، فراوانی و چگونگی به کارگیری چهار عنصر را به عنوان یک مفهوم و مضمون شعری در قصاید خاقانی بررسی نماید و هنر نمایی این شاعر بزرگ را در این باره بسنجد. برای این منظور ابتدا شیوه های صوری کاربرد عناصر دسته بندی وبیان شده است. ژرف نگری های شاعرانه خاقانی به این عناصر سبب برجستگی های خاص هنری در ابیات وی شده است ، از این روی در بخش دیگر مقاله به گونه های متنوع این برجسته سازی های هنرمندانه پرداخته شده است و در پاره آخر این پژوهش به نقش چهارعنصر در تصویرآفرینی در قصاید خاقانی توجه شده است.
نقد خاقانی پژوهی در تذکره های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از سرآمدان قصیده سرایی در ادب فارسی است. با وجود پژوهش های سودمندی که در شیوه شاعری و وقایع دوران حیات خاقانی صورت گرفته است، زوایای تاریک و نقاط مبهم فراوانی در این حوزه همچنان باقی است . بخشی از این ابهامات نشأت گرفته از نخستین اظهارنظرهای نه چندان موثّق تذکره نویسان متقدّم، و نیز تکرار این اقوال در تذکره های متأخّر بر آنهاست. این نقدهای بیرونی، خود سبب رواج برخی اطّلاعات نادرست در میان اهل ادب و حتّی در منابع خاقانی پژوهی شده است. بررسی ها نشان می دهد که تاکنون در حوزه خاقانی پژوهی تحقیق مستقلّی در زمینه ضرورت بازنگری آراء و اقوال تذکره نویسان صورت نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر با تمرکز بر شیوه نقد درونی(مبتنی بر آثار)، بر اساس گفته ها و اشارات خاقانی در دیوان، تحفهالعراقین و منشآت او، به بررسی انتقادی اقوال صاحبان تذکره در حوزه خاقانی پژوهی می پردازد تا میزان نوآوری، تأثیرپذیری، و صحّت و سقم مندرجات این دست از آثار ادب فارسی، در حیطه مورد بحث، نمایان گردد. نتایج این پژوهش در دو بخش قابل دسته بندی است: نقد کلّی تذکره های فارسی و نقد خاقانی پژوهی در تذکره های فارسی. بررسی شرح حال خاقانی در تذکره های فارسی بیانگر آن است که مندرجات تذکرهالشّعرای دولتشاه سمرقندی به انحاء مختلف در تذکره های متأخّر بر آن راه یافته است. دیگر اینکه خلط اسامی شخصیّت ها و روایات مربوط به آنها نیز در برخی تذکره ها رایج است و در اغلب کتب تذکره اطّلاعاتی که در خصوص شاعر آمده است، در مقایسه با حجم اشعاری که از وی نقل شده، بسیار ناچیز می نماید. در بخش خاقانی پژوهی تذکره ها، پیوند خاقانی با دختر ابوالعلاء گنجوی روایتی است رایج امّا نامعتبر که با شواهد موجود در آثار خاقانی همخوانی ندارد. روایت صاحبان تذکره از ماجرای حبس خاقانی نیز با مبهم گویی و خلط شخصیّت ها و وقایع همراه است. همچنین تذکره نویسان تمایلات صوفیانه خاقانی را مربوط به اواخر عمر او دانسته اند؛ حال آنکه بررسی شواهد گویای آن است که تحوّل روحی خاقانی در جوانی وی رخ داده است. و
سبک شناسی رباعیّات خاقانی با نگاه به تأثیر پذیری از خیّام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر رباعیّات خیّام بر رباعیّات خاقانی می پردازد و نشان می دهد که خاقانی در جنبه های مختلف زبانی، سبک شاعری، شیوه بیان و اندیشه های فلسفی از این تأثیرپذیری برکنار نمانده است. آنچه در این پژوهش با شیوه تحلیلی- توصیفی به آن پرداخته شده، پاسخ به این پرسش است که این تأثیرپذیری ها از چه رویکردها و تا چه حدود است؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که خاقانی در رباعی سرایی، در بسیاری از موارد، در حدِّ لفّاظی مانده است. امّا در مواردی بسیار، تمایل داشته تا از نظر زبانی به خیّام نزدیک شود و در این راه به موفّقیّت هایی نیز دست یافته است. دیگر آن که در اندیشه های فلسفی و فکری نیز بین خیّام و خاقانی -در رباعیّاتشان- شباهت هایی وجود دارد. هر چند در این زمینه تفاوت هایی نیز دیده می شود؛ مثلاً محور تفکّرات خیّام، فلسفه است. امّا خاقانی از اندیشه های فلسفی به دور است و حتّی مخالفِ آن به شمار می رود. هدف دیگرِ این تحقیق، توجّه بیشتر پژوهشگران به رباعیّات خاقانی و شناخت این بخش از اشعار اوست که در سایه قصایدش پنهان مانده است.
توجّه به قرینه های همسان در تصحیح اشعار عربی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
89 - 111
حوزه های تخصصی:
بخشی از دیوان خاقانی را اشعار عربی وی به خود اختصاص داده؛ این بخش به سبب فقدان تصحیح موفّق همچنان آشفته و غامض است. از مطالعه نسخه های خطّی و چاپی دیوان خاقانی بدین نتیجه می رسیم که ناسخان و مصحّحان در ضبط و گزینش مصاریع، عبارات و واژگان به قرینه های همسانِ آن که اغلب به شیوه های مختلفی در بیتی یا ابیاتی و یا در دیگر آثار شاعر تکرار و نمود یافته است؛ توجّه و عنایتی نداشته و از این روی ضبط های نامعتبر و گزینش های غلط را در تصحیحات خود وارد کرده اند. مراد از قرینه های همسان هرگونه قرینه ای است که بتواند ذهن ما را به سوی قرینه دیگر سوق بدهد. این قرینه از ساختار های یکسان نحوی و صرفی گرفته تا صناعات ادبی نظیر: ترصیع، موازنه، انواع جناس، طباق، مراعات النّظیر و لفّ و نشر و... قابل تعمیم است. پژوهش حاضر با عنایت به این قرینه ها، ابیاتی را که دقیق نقل نشده اند، نقد و بررسی می کند و صورت صحیح آنها را نشان می دهد.
بازنگری، تحلیل و تصحیح ابیاتی از دیوان خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
75 - 110
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی (وفات: 582 ه .ق)، از جمله سخنوران صاحب سبکی است که اشعارش در عین متجلّی ساختن نوآوری های شاعرانه، در زمره دشوارترین آثار منظوم ادبیّات فارسی قرار گرفته است. احاطه کم نظیر شاعر بر علوم زمانه خویش، تبحّر وی در فنون مختلف شاعری و شناخت دقیق وی از ظرایف زبان، در کنار شگردهای خاص وی در نمایش هنرمندانه تصاویر شعری، از جمله شاخصه های مهمی است که بر پیچیدگی شعر وی افزوده است. عوامل مذکور، در عین حال، سبب پیدایش دشواری هایی در امر تصحیح دیوان خاقانی شده است؛ به گونه ای که از دیرباز تصحیفات و تحریفات متعدّدی به آن راه یافته و با وجود تصحیحات چندگانه، همچنان ضبط ابیاتِ فراوانی از آن محل بحث و تردید است. بدیهی است که تصحیح و شرح چنین دیوانی علاوه بر آگاهی های همه جانبه علمی و ادبی، آشنایی کامل با فضای ذهنی و سبک و سیاق شاعر و شگردهای فنی وی را می طلبد. بر این اساس، در این پژوهش، با توجّه به ضبط نسخه بدل ها و عوامل متعدّد دیگر، بویژه شیوه خاص خاقانی در رعایت تناظرهای تصویری و بهره گیری وی از فنون ادبی، 9 بیت از دیوان وی تصحیح و شرح شده است. همچنین، با بازنگری و مطالعه دقیق دیوان خاقانی و نگاه انتقادی به شروح پیشین، به تحلیل نُه بیت از ابیات آن پرداخته و نکات نویافته ای درباره طرز خوانش و کاربرد معنایی واژگان و ترکیباتی نظیر «مِحال»، «باشه و خاد»، «هفت مردان»، «مشتری اخلاق» و «دارالخلافه پدر» ارائه شده است.
مضامین زهدآمیز در اشعار خاقانی و ابو العتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
45 - 62
حوزه های تخصصی:
زهد و مضامین مربوط به آن در ادب فارسی و عربی همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است. ابو العتاهیه شاعر برجسته عرب در این زمینه جزء پیشتازان است. در شعر فارسی نیز به تحقیق خاقانی در مسیر تکامل شعر زهد قرار دارد که قبل از او به تجربه بیشتر شاعران از جمله رودکی ، کسایی ، سنایی و ... در آمد و در نهایت سنایی آن را به اوج رسانید. وجود مضامین زهدآمیز مشترک باعث شد که شعر این دو شاعر مورد بررسی و مطابقت قرار گیرد. علاوه بر آن وابستگی هر دو شاعر در مقطعی از زندگی به دربار، علاقه هر دو به جذب مخاطب و محبوس شدن آن ها برای مدتی، از دیگر نقاط مشترک دو شاعر است. دنیا و مطالب مربوط به آن، دوری از حرص و طمع و آز و توصیه به قناعت و مرگ و مضامین مربوط به آن از موضوعاتی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.