مطالب مرتبط با کلیدواژه

خاقانی


۱۶۱.

بررسی اعمال سه روز پایانی دهه اول ذیحجه (ایام تشریق) در شش قصیده کعبه ستایی خاقانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک آذربایجانی خاقانی حج کعبه ستایی اعمال ماه ذی الحجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۴
خاقانی یکی از برجسته ترین و مهم ترین قصیده سرایان تاریخ شعر فارسی است. شعر او که به عنوان یکی از سرآمدان سبک آذربایجانی شعر فارسی محسوب می شود، با توجه به اقتضائات این مکتب در اظهار فضل و دانش های گوناگون، تشخص ویژه ای دارد و این قضیه، دیوان وی را به عنوان یک دانشنامه شعری از علوم مختلف درآورده است. مباحث مربوط به علوم دینی نیز به عنوان بخش مهمی از ساختار فرهنگ دینی ایرانیان، جزو مهمی از تلمیحات و اشارات دینی دیوان او را شکل می دهند. از آنجایی حج یکی از فروع مهم دین اسلام است و خاقانی نیز با توجه به علاقه و حب شخصی و نیز اعتقاد راسخ خود دو بار به سفر حج رفته است، جلوه های مهمی از این واجب دینی را به شکل اشارات ویژه در دیوان خود آورده است. همچنین قصائدی را به طور ویژه برای سفر حج سروده که به آنها کعبه ستایی می گویند. با توجه به اینکه یکی از مهم ترین بخش های اعمال حج در سه روز پایانی دهه اول یعنی هشتم تا دهم ذی الحجه(ایام تشریق) برگزار می شود، هدف این مقاله نیز بررسی این جلوه ها و نمونه های آن در قصاید ویژه کعبه ستایی خاقانی است.
۱۶۲.

یادداشت های لغوی و ادبی (1)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاقانی گرجی ترسائیه سه تار ستاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
در این یادداشت به بررسی دو نکته مورد اختلاف میان محققان در اشعار خاقانی شروانی می پردازم؛ نخست درباره ترکیب «خط ترسا» در مطلع قصیده ترسائیه خاقانی، ابتدا به نقد نظرات شارحان و محققان درباره این ترکیب پرداخته و سپس استدلال می کنم که این ترکیب نه به الفباهای یونانی، لاتین، ارمنی و سریانی، بلکه به الفبای گرجی اشاره دارد. نکته دوم مربوط به اختلاف نسخه ها و شارحان بر سر ضبط و معنای کلمه «ستاره» یا «سه تار» در بیتی از خاقانی است. به نظر بنده ضبط «سه تار» به معنای ساز مشهورِ سه سیم شبیه به تنبور که در تصحیح ضیاءالدین سجادی و اکثر شروح آمده ناصحیح بوده، خاقانی نام این ساز را همواره به صورت «سه تا» به کار برده و در بیت مورد بحث هم، ضبط صحیح کلمه «ستاره» به معنای پرده است.
۱۶۳.

بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا حبسیه خاقانی هانری لوفور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۷۹
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با  تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
۱۶۴.

بازخوانی تحلیلی تشبیه کعبه به عروس «هرهفت کرده» در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر خاقانی شرح هر هفت کرده کعبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۴
یکی از موضوعات مهم در دیوان خاقانی کعبه ستایی است که رهاورد سفرهای حج اوست. از زیباترین این توصیف ها، توصیف کعبه به عنوان عروسی «هر هفت کرده» است. اصطلاح «هر هفت کرده» در اشعار شاعران قرن ششم به بعد دیده می شود؛ اما بیشترین کاربرد آن در اشعار خاقانی است. فرهنگ ها این اصطلاح را به معنی «دارای آرایش کامل» و همان که امروز «هفت قلم آرایش کرده» گفته می شود، آورده و آن را شامل حنا، وسمه، سرمه، سرخاب، سفیداب، زرک، و غالیه دانسته اند. شارحان خاقانی نیز در شرح بیت های مذکور، فقط به ذکر همان هفت قلم آرایشِ آمده در فرهنگ ها بسنده کرده و توضیح دیگری در این باره نیاورده اند. ازآنجاکه خاقانی شاعر نکته های دقیق است، می توان پنداشت که وی در توصیف کعبه به عنوان عروسی دارای آرایش کامل، شباهت هایی در نظر داشته است. مسأله مقاله حاضر این است که آوردن این صفت برای کعبه، چه معنا یا توجیهی در ذهن خاقانی داشته است. نتایج حاصل از بررسی این موضوع، گویای آن است که اولاً منظور خاقانی از «هر هفت کرده» درباره عروس یا معشوق، تنها استفاده از مواد آرایشیِ گفته شده نبوده؛ بلکه منظور وی همه لوازم مربوط به عروس بوده است که شامل آراستن گیسو، پوشیدن لباس زیبا و گران بها، استفاده از زیورآلات، استفاده از عطر و در حجله نشستن هم می شده و ثانیاً خاقانی اجزایی از خانه کعبه را با آنچه به آراستگی و زیبایی عروس مربوط می شده، تطبیق داده و آنها را به عنوان هر هفت کردگی کعبه در نظر گرفته است.
۱۶۵.

بررسی تطبیقی «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و «قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی خاقانی امرؤالقیس بَکَتِ الرَّباب قِفا نَبْکِ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۶
خاقانی، این سراینده ی خودباور از هم روزگارانش کسی را سزاوار همتازی نمی بیند و می گوید: «بل مرا این مراست با قدما». از این روی به هماوردی با شاه شاعران عرب، رأس عمود شعری، جندح بن حجر الکندی نامور به امرؤالقیس برمی خیزد و «قِفا نَبْکِ» او را قفا می زند. روشن است که بررسی چنین ادعایی باید در سروده های تازی خاقانی، این سراینده ی ذواللسانین انجام گیرد پس نگارندگان در پژوهش پیش روی برای رسیدن به شناختی تازه از منش دو سراینده، با بهره گیری از روش ادبیات تطبیقی به سنجش «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و«قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس پرداخته و کوشیده اند که نگاه خاقانی را در برخورد با معلقه ی امرؤالقیس ارزیابی کنند. برای دست یافتن به خواسته یاد شده، نخست در روساخت به کاوش وزن، قافیه، زبان و واژگان پرداخته و سپس در زیرساخت، گریه بر اطلال و دمن، زمان و جایگاه آن در اندوه سرایندگان، چگونگی پرداختن به مکان و چرایی آن، شیوه ی شاعری هر یک در خودستایی، صراحت امرؤالقیس و عفت خاقانی در عشق بازی، نگرش سرایندگان به صبح و شب و سرانجام پیوند خاقانی و امرؤالقیس با پدیده ها را بررسی کرده و نشان داده اند که خاقانی فراخور درون مایه، وزن را دگرگون کرده؛ قافیه را همزه آورده تا چامه را بلندتر بسراید؛ به واژگان امروالقیس، کاربردی دیگر بخشیده؛ تصاویری نو آفریده؛ برخلاف سراینده تازی، در گذشته به سر نبرده و آشکارا از سرآمدی ادبی خویش می گوید. عشق ورزی امرؤالقیس بی پروا ولی عشق خاقانی عفیف بوده؛ سراینده ایرانی توصیف گر صبح ولی سراینده تازی همدم شب است. البته خاقانی شیوه پرداختن به پدیده ها را نیز گونه ای دیگر کرده است.
۱۶۶.

جست وجویی در منابع تأثیرپذیری شاعران دوره مشروطه در موضوعات صوفیانه و زهدآمیز از شاعران سبک عراقی(با تأکید بر شعر خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشروطه عرفان و تصوف خاقانی شاعران مشروطه تأثیرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۷۸
تصوّف در دوره مشروطه، نظام اجتماعی فعّالی نیست. از آنجایی که دوره مشروطه، دوره شور انقلاب و آزادی خواهی است؛ جامعه ایستای ایرانی در این دوره به سبب آشنایی با فرهنگ غرب، تکانی به خود داده و در مسیر مدرنیته گام برداشته است. شعر فارسی نیز چون جامعه ایرانی در تلاش است کسوتی نو پوشد و نوگرایی در مفاهیم را محور حرکت به سمت مدرنیسم قرار دهد و در همگامی با حرکت انقلابی مردم از آنچه متعلّق به سنّت است تبرّی جوید. درواقع، عرفان در این دوره در کشاکش انقلاب های مردمی، رنگ باخته است. اگر نوری کم رنگ از آموزه های عرفانی در این دوره دیده می شود ریشه در سنّت و تأثیرپذیری شاعران این دوره از گذشتگان و بالاخص شاعران سبک عراقی دارد. در این میان، شاعران سنّت گرای اواخر قاجار و عصر مشروطه بیش از همه از خاقانی که مضامین عرفانی از عناوین اصلی مضامین شعری او و زمینه های سخن اویند متأثّر شده اند. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، عرفان گرایی را با تأکید بر تأثیر از خاقانی مورد مطالعه قرار داده و جلوه های عرفانی اشعار ادیب پیشاوری، ادیب الممالک فراهانی، قآانی شیرازی و محمدتقی بهار را در موضوعاتی چون «زهد و دنیاگریزی»، «فقر»، «عزلت»، «استغناء»، «اهمیت جان (روح)» و «فلسفه ستیزی» بازکاویده است. نتایج پژوهش حاضر نشان از تأثیرپذیری شاعران موضوع پژوهش در بازتاب مفاهیم عرفانی از خاقانی دارد.
۱۶۷.

یادداشت های لغوی و ادبی (3): «به دوری عیسی از پیوندِ ایشا» (مروری بر نظرات شارحان ومحققان درباره بیتی از خاقانی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاقانی ترسائیه ایشا عیشا نسب نامه عیسی در انجیل های متی و لوقا فرهنگ های فارسی در شبه قاره فرهنگ نویسی عبری عبری در فارسی زبان لوترائی ابونواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۰
در یادداشت حاضر به بحث، نقد و تکمیل نظرات مطرح شده درباره بیتی از قصیده ترسائیه خاقانی می پردازم؛ یعنی بیت «به پاکی مریم از تزویج یوسف / به دوری عیسی از پیوند ایشا/اشیا/عیشا». آخرین واژه بیت در نسخه ها عموماً به صورت «عیشا» و «اشیا» ضبط شده، و شارحان نیز در توضیح آن اختلاف کرده اند. بنده ضمن تایید دلایل اکبر حیدریان و سید جواد مرتضایی (1396)، استدلال می کنم که هر دو ضبط «عیشا» و «اشیا»، صورت هایی محرَّف و مصحَّف از «ایشا» بوده، و تفسیر و شرح بسیاری از شارحان و محققان نیز برای هر دو ضبط از قبیل «تعلقات دنیوی»، «رَحِم»، «علقه» (ترکیب منی و خون در رحم)، «صورت مبدل از ایشوع یا یشوع به معنای شبه عیسی که بر دار شد» و «نام زنی که مسیح (ع) را به ارتباط با او متهم می کرده اند»، مستند یا مستدل نیست. همچنین نشان می دهم که کهن ترین شواهد ضبط «عیشا» متعلق به قرن نهم ق. بوده و لغت نامه های فارسی پدیدآمده در شبه قاره هند نقش بسیاری در اشاعه و ترویج این ضبط داشته اند. در قدم بعد، با بررسی شروح و فرهنگ نامه های تألیف شده در هند استدلال می کنم که «عیشا» در فرهنگ ها، لغتی ساختگی و به نظر بنده حاصل تحریف ضبط اصیل «ایشا» است. سپس بحث می کنم که در میان نظرات طرح شده درمورد این لغت، نظر حیدریان و مرتضایی (1396) مبتنی بر شواهد و استدلالات قانع کننده ایست که ایشا را نام پدر داود (ع) و برپایه شجره نامه های مذکور در انجیل لوقا،جدّ یوسف نجار می دانند. در تفسیر آنان از بیت، خاقانی در مصراع اول بیت، مریم (ع) را از هم بستری با یوسف نجار - و در نتیجه، عیسی (ع) را از داشتن رابطه بنوت با یوسف- بری می داند و در مصراع دوم، در ادامه همان مطلب مصراع اول، نافیِ وجود پیوند نَسَبی بین مسیح (ع) و ایشا  - پدر داود (ع) و جدّ یوسف نجار- می شود (یعنی همان رابطه نسبی که در انجیل ها آمده است)؛ به عبارت دیگر، نفی نسب بنوت بین عیسی و یوسف نجار متضمن نفی وجود ارتباط نسبی بین عیسی و «ایشا» یا پدر داود خواهد بود).  نظر حیدریان و مرتضایی به رغم اینکه از همه آراء طرح شده در باب این بیت، مستدل تر و مستندتر بوده، اما به دلیل آشفتگی و اطناب ممل در بیان مطلب، موردتوجه اهل فن قرار نگرفته است. در نهایت، ضمن محتمل دانستن نظر حیدریان و مرتضایی، بنده نیز به عنوان امکانی دیگر برای تفسیر بیت، پیشنهاد می کنم که «ایشا» شاید برگردانی باشد از لغت «אִשָּׁה» (ʔiššā) در عبری توراتی، در معنای زن (و خاصه همسر و جفت). بدین ترتیب، معنای محصلِ مصراع می شود «سوگند به برائت عیسی (ع) از پیوند با هر زن و جفت».  
۱۶۸.

خاقانی و موسیقی کلیسایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاقانی کلیسا موسیقی کلیسایی مسیحیت اران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۳
مناطق غربی دریای مازندران از سده ها پیش پایگاه آیین مسیحیت در ایران بوده است. در این کیش، موسیقی در برگزاری مراسم آیینی چه به صورت سازی و چه آوازی به کار می رود و شیوه ای دیرسال در کلیساهای مسیحی است. خاقانی شروانی به واسطه زاده شدن و پرورش در این ناحیه از ایران کهن و مراوده با مسیحیان و نیز آگاهی شایان توجهش از دانش موسیقی نظری و عملی، امکان آشنایی ژرف با گونه موسیقی کلیسایی برایش فراهم بوده است. در این مقاله با طرح این پرسش که خاقانی تا چه حدی با موسیقی کلیسایی مواجهه داشته و میزان آگاهی او از موسیقی کلیسایی چه اندازه بوده، در بستر مطالعات تاریخی آثار منظوم و منثور او در کنار منابع وابسته به موسیقی کلیسایی در سرزمین اران کاویده شد و موازین این پیوند کشف و طرح گردید. چنین برمی آید که خاقانی دست کم مؤلفه های اجرایی موسیقی کلیسایی را می شناخته است. وی به خوبی این را در معرفی نظام سازهای موسیقی کلیسایی و شیوه خواندن سرودهای کلیسایی در آثارش بازتاب می دهد. او در آثارش به متون سرودهای مسیحی اشاره ای نمی کند و از موسیقی دانان مسیحی که در زمره مقامات کلیسا به شمار می آیند سخنی نمی آرد اما به یقین نبودِ این موضوعات را دلیل نداشتن آگاهی و عدم ارتباطش نمی توان انگاشت چراکه هر داده در دسترسی در شعر و نثر شاعر بروز نمی کند.
۱۶۹.

بحثی درباره شخصیت مبهم ابوالعلاء گنجوی و ارتباط او با خاقانی شروانی (با تکیه بر آگاهی های به دست آمده از دستنویس های مضبوط و کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی دست نویس نسخه 439 لالااسماعیل ابوالعلاء گنجوی دیوان خاقانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۵
یکی از مهمّ ترین افزار پژوهش در متون کهن در اختیار داشتنِ دست نویس های معتبر و مضبوط است. دست یافتن به این نسخه ها آرزوی اغلب پژوهشگران این متون است. در این جستار کوشیده شده است تا دست نویس معتبری از دیوان خاقانی معرفی شود. این نسخه، با شماره 439، در کتابخانه لالااسماعیل ترکیه نگهداری می شود. از نشانه های موجود در آن پیداست احتمالاً در نیمه دوم سده هشتم (یا حدّاکثر نیمه نخست سده نهم) کتابت شده است. برای نشان دادنِ ارزش این نسخه، پس از پرداختن به میزانِ درستی نویسه های این اثر در مقابلِ تحریف ها و تصحیف های راه یافته به متن دیوان های چاپی، به یکی دیگر از باارزش ترین ویژگی های این دست نویس که عناوین اشعار است، اشاره شده است. در این راستا، به عنوانِ موجود در طلیعه نخستین قصیده ای که خاقانی در دربار شروان خوانده است پرداخته ایم و آگاهی های جدیدی درباره «ابوالعلاء گنجوی» ارائه کرده و نشان داده ایم برخی مشهورات نادرست درباره او از کدام دست نویس ها نشئت گرفته است. در هر مرحله تلاش کرده ایم مباحث خود را به دور از مشهورات رایج، با تکیه بر آگاهی هایی که خاقانی و دست نویس های کهن و مضبوط در اختیارمان قرار می دهند، مستدل کنیم.
۱۷۰.

توجّه شفروه اصفهانی به شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرن ششم آذربایجان اصفهان خاقانی شفروه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۱
شاعران اصفهانی در قرن ششم، شعر خاقانی شروانی را می خوانده اند. یکی از این شاعران اصفهانی آشنا با شعر خاقانی، شرف الدّین شفروه اصفهانی است. توجّه شفروه به شعر خاقانی را می توان در تصاویر، تشبیه ها، عبارات خاص همسان و اصطلاحاتِ مشترکی که در شعر این دو شاعر آمده است، دید. نشانه آشکار این توجّه را می توان در قصیده ای دید که شفروه به پیروی از خاقانی سروده است و در آن قصیده، مصراعی از خاقانی را تضمین کرده و حتّی بر او برتری جسته است. آمیختگی شعر شفروه و خاقانی از دیگر مسائلی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان با هم آمیخته است، شرف الدّین شفروه اصفهانی و خاقانی شروانی است. در این مقاله، بر اساس اطّلاعاتِ برون متنی مثل جُنگ ها، تذکره ها، منابع تاریخی و اطّلاعاتِ درون متنی، به تفکیک این اشعار و شناخت شاعر راستین آنها پرداخته شد و دلایل این آمیختگی بیان شد. 
۱۷۱.

مقایسه رساله الطیر خاقانی، سنایی و نجم الدین رازی از منظر نمادپردازی پرندگان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاقانی سنایی نجم الدین رازی منطق الطیر نمادپردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
پیش از عطار، شاعران و نویسندگان مختلفی مبادرت به تالیف اثر از زبان مرغان کرده اند. عمده قریب به اتفاق این آثار در حدود اواخر قرن پنج تا اوایل قرن هفت تالیف شده اند و با وجود مشترکات فراوانی که تالیف این نوع اثر می طلبد، تفاوت های آشکاری نیز در میان آن ها به چشم می خورد. یکی از این تفاوت ها، تفاوت در شیوه نمادپردازی پرندگان است. در این پژوهش رساله الطیر خاقانی، سنایی غزنوی و نجم الدین رازی از منظر نمادپردازی پرندگان با یکدیگر مقایسه می شوند چراکه در شیوه پرداخت، هدف نهایی و توصیفات آن ها تفاوت هایی مشاهده شد که آن ها را مستعد قرار گرفتن در مقام مقایسه تحقیق حاضر کرد. در این پژوهش دریافت شده که چطور تفاوت در نگاه و هدف تالیف این آثار، در نهایت باعث تفاوت در نمادپردازی پرندگان شده است. رساله خاقانی شامل توصیفات بی نظیر است و به مدح حضرت رسول (ص) می انجامد. سنایی با محوریت توحید صحنه عبادت پرندگان را تصویر می کند و نجم الدین رازی، مدح وزیر وقت را از مسیر زبان مرغان نگاشته است. یعنی سبک هر شاعر نیز در منحصربه فرد بودن زبان مرغان او اهمیت ویژگی ای داشته که در این پژوهش مرور شده است.
۱۷۲.

ملاحظات بینامتنی در شعر و زندگی خاقانی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی بهار بینامتنیت ادب غنایی مشابهت های شعری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
یکی از مهم ترین رویکردهای ادبی در نقد ادبی جدید، بینامتنیت یا رویکرد میان متنی است؛ این اصطلاح را ژولیا کریستوا در حدود پنجاه سال قبل مطرح کرد و باب تازه ای برای تحلیل متون گشود. در بینامتنیت، بر خلاف دیدگاه های کلاسیک که متون را حاصل نبوغ شاعر یا کاتب می پنداشتند، بحث بر سر آن است که متون بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از این رهگذر، آثار جدید خلق می شود. به عبارت دیگر، بن مایه جنبه هایی از آثار متأخر، آثار متقدم است و هر اثری می تواند ضمن تأثیرپذیری از آثار پیشین، بر آثار پسین نیز مؤثر باشد. در تحلیل های بینامتنی، هدف عمده، نشان دادن مشابهت های موجود در متون ادبی، اعم از نظم یا نثر است. در ادبیات و بویژه، متون شعری، می توان وجوه تشابه قابل توجهی در بین آثار ادبی یافت و نشان دادن این همانندی ها می تواند برای درک نکته های غامض یا روشن کردن ابعادی از این متون، سودمند باشد. نگاهی به اشعار ملک الشعراء بهار (1265-1330)، شاعر، ادیب و سبک شناس معاصر -با وجود ادعای خود او در داشتن سبکی نو- گویای آن است که بهار، در زمینه های تعبیرات و مضامین ... از سرایندگان کهن و بویژه خاقانی شروانی(520-595 ﻫ .ق)، متأثّر بوده است. این مقاله کوششی است برای نشان دادن این تأثیرپذیری و نمایاندن همانندی های این دو سراینده و بازنمودِ توجه بهار به سراینده نامدار شروان، و سرانجام آن که بهار تا چه میزان در بسیاری از مضامین شعری خود از خاقانی شروانی بهره گرفته است.
۱۷۳.

تحلیل معناشناختیِ چند بیت از خاقانی شروانی با رویکردی انتقادی به شروح پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر قرن ششم خاقانی نقد تفسیری شرح بیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
یکی از دشوارترین دیوان های تاریخ شعر پارسی، دیوان خاقانی شروانی است. با وجود تحقیقات گسترده سالیان اخیر درباره شعر و اندیشه این شاعر بزرگ و گره گشایی های فراوان از اشعار دشوار و دیرفهم وی، همچنان زوایای مغفول و نامکشوف بسیاری در این دیوان، باقی است که کشف و حل آن ها نیازمند تداوم و استمرار تحقیقات زبانی و ادبی و بررسی های دقیق درون متنی و بینامتنی است. پژوهش پیشِ رو نیز با همین هدف و با رویکردی تحلیلی و معناشناختی، به سراغ چند بیت دشوار خاقانی رفته است تا ضمن بررسی و نقد شروح و پژوهش های پیشین، با بازنگری در ضبط و خوانش برخی مفردات و ترکیبات و پیوند آنها با سایر اجزای سخن، و نیز با توجه به رابطه های گوناگون درون متنی، فهم و درک تازه ای از مفهوم عبارات و ابیات خاقانی به دست دهد. بر این اساس، در این نوشتار، اصطلاحات و ترکیباتی نظیر روح القدس و روح الامین، مزدورِ دارخانه نحل، زیر و دستان، شاهقام، خزر و قُندز، بانگ دزدان، رَسته، زَند، با نظر به برخی ظرائف معنایی، زبانی و ادبی، و روابط بینامتنی ادبیات فارسی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و پس از تحلیل معنا و کشف شیوه کاربرد هریک در سخن خاقانی، مفهومی روشن و دقیق از ابیات، ارائه شد ه است.
۱۷۴.

نگاهی دوباره به «مزمار» و «نی» در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شرح بیت خاقانی نی بالابان مزمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
خاقانی شاعر توصیف های دقیق، نکته های دیریاب و تصایر زیبا است. دادن شرح دقیقی از ابیات او به دلیل درهم آمیختن شعرش با انواع علوم قدیمی مانند طب، نجوم، قرآن، حدیث، فنون بلاغت و... دشوار می نماید. با وجود تلاش ارزشمند شارحان، دشواری بعضی از ابیات او هنوز پا برجاست؛ زیرا لطائف شعر او مشحون به استعارات نو و کنایات بعید است که گره آن ها به آسانی باز نمی شود. موسیقی به عنوان یکی از علوم قدیمی، مورد توجه ویژه خاقانی بوده و شعر او پر از اصطلاحات و تعبیرات موسیقی است. بررسی دقیق تر موسیقی و متعلقات آن در شعر او می تواند راهگشای شرح برخی از ابیات باشد. ازآنجاکه موسیقی مورد استفاده در گذشته، موسیقی زنده بوده و شنوندگان، نوازندگان و سازهایشان را هم می دیده اند؛ طبیعتاً توجه به خصوصیات این سازها بیشتر از امروز بوده و شاعران می توانسته اند، بسیاری از مضامین شعرشان را با استفاده از خصوصیات همین سازها بسازند. مزمار» و «نی» از جمله سازهایی هستند که در شعر خاقانی مورد استفاده قرار گرفته اند و شارحان، به دلیل عدم آشنایی جدی با موسیقی، این سازها را یکی گرفته اند و تفاوتی میان آن ها قائل نشده اند. مزمار با توجه به جغرافیای ایران و نیز قرائنی که در شعر خاقانی هست، معنای دیگری هم دارد که می توان با بررسی بیشتر به آن پی برد. بر این اساس در این مقاله، با نگاهی دوباره به نی و مزمار و با استفاده از عوامل درون متنی و برون متنی،  به دو نکته در شعر خاقانی پرداخته خواهد شد و معنایی دقیق برای ابیات موردنظر ارائه خواهد شد.
۱۷۵.

نقش دستوری ردیف های فعلی در مضمون آفرینی و استعاره سازی در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصیده خاقانی ردیف نقش دستوری مضمون آفرینی استعاره سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
موضوع پژوهش حاضر تبیین و تحلیل نقش دستوری ردیف های فعلی در مضمون آفرینی، القای معانی و استعاره سازی در قصاید خاقانی است. تبیین یکی از ظرفیت های ناشناخته ردیف، ارائه الگویی روشمند و قابل انطباق به سروده های دارای ردیف های فعلی در پیوند با دریافت درست مضامین شعری و تعیین محوری ترین موضوع ابیات این سروده ها هدف پژوهش حاضر است. آشنایی با یکی از ظرفیت های ناشناخته ردیف، شناخت نقش ردیف های فعلی در مضمون آفرینی و استعاره سازی از دیگر اهداف این پژوهش محسوب می شود و در این راستا می کوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: جایگاه دستوری ردیف، چه نقشی در استعاره سازی، القای مفاهیم و مضمون آفرینی دارد؟ چگونه می توان از راه شناخت نقش دستوری ردیف، محوری ترین موضوع مطرح در ابیات را تشخیص داد؟ روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمامی قصاید مردّف خاقانی را در بر می گیرد و حجم نمونه، قصاید دارای ردیف های فعلی است. داده ها به صورت کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد شناخت میزان توانمندی شاعر در آفرینش تصاویر شعری، مضمون آفرینی و تعیین محوری ترین موضوع هر بیت و گرانیگاه آن و شناخت میزان توان استعاره سازی شاعر با این الگو به آسانی امکان پذیر است. همچنین نتیجه بیانگر توانمندی خاقانی در استفاده از این ظرفیت زبانی است که در متن این پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شده است.