مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
خاقانی
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
113 - 136
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی یکی از بزرگ ترین و خاص ترین شاعران فارسی زبان است. پیچدگی و چندلایگی اشعار این شاعر یکی از وجوه ممتاز و خاص بودن شعر اوست. گواه دشواری اشعار او، وجود انواع شروح متقدم چون شادی آبادی و شروح متأخر معروف است. دریافت اشعار خاقانی به توغّل در انواع علوم قدیمی مثل نجوم، طب، تاریخ و اساطیر، قرآن و حدیث، فنون بلاغت و جامعه شناسی اثر نیاز دارد که بی توجهی به آنها مخاطبانش را به بیراهه می برد. در این مقاله، تکیه بر ابیاتی است که از نظر پژوهشگران به دلایل مذکور به غلط شرح شده است؛ همچنین ضمن اشاره به شرح و نظر شارحان، شرح آنان بررسی و نقد شده و در نهایت برای هر بیت معنایی که درست به نظر می رسد، با توجه به دلایل درون متنی، برون متنی و پیرامتنی به دست داده شده است. در پایان مقاله نیز نحوه ی قرائت یک کلمه ی جغرافیایی (ابهر) که تاکنون در شعر خاقانی مغفول مانده، بررسی شده است.
ابهام و ابهام آفرینی در تلمیحات اسطوره ای، حماسی و عیسوی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شَروانی (520- 595 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجانی است که از ویژگی های برجستة این سبک، استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. اشراف خاقانی بر اسطوره ها و آموزه های مسیحی و توجّه به ظرافت ها و دقایق تلمیحی آن، بی گمان بر پیچیدگی و ابهام در عبارت پردازی های او مؤثر بوده است. این مقاله در پی آن است تا با بررسی تلمیحات اسطوره ای و حماسی و نیز اشارات عیسوی دیوان خاقانی، دلایل ابهام و پیچیدگی در تلمیحات او را مشخص کند. بررسی مأخذ تلمیحات از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش این پژوهش، بررسی نمونه ها بر اساس متن اشعار خاقانی و دیگر آثار او و برون متن و کتاب هایی است که به نظر می رسد خاقانی از آن ها مطلع بوده است. با توجّه به این که یکی از سطوح ابهام در شعر خاقانی ابهامی است که عامل ایجادکننده آن برخی تلمیحات موجود در اشعار اوست، تحقیق دراین باره امری ضروری است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که ابهام در تلمیحات خاقانی، بیشتر در دسته ابهامات عمدی قرار دارد.
تأملی در «ساقی به یاد دار: نقدها و تأملاتی در حوزه ی خاقانی شناسی» نوشته ی سعیداللّه قره بگلو
حوزه های تخصصی:
خاقانی پژوهی و مطالعات خاقانی شناسانه موضوعی ست که در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است و هرکدام از استادان و خاقانی پژوهان سعی کرده اند به فراخور دانش و آگاهی خود قدمی در این راه بردارند. درراستای همین مطالعات خاقانی پژوهانه، کتاب «ساقی به یاد دار: نقدها و تأملاتی درحوزه ی خاقانی شناسی» از دکتر سعیداللّه قره بگلو در سال 1395 منتشر شد. کتاب یادشده دو موضوع کلی را پی گرفته است: بخش اول با عنوان «نقد بر نقد» و بخش دوم «مقاله ها». نویسنده ی گرامی در بخش «نقد بر نقد» انتقادات چندی به تلاش های دکتر محمد استعلامی در کتاب «نقد و شرح قصاید خاقانی» وارد کرده است. در این مقاله تلاش بر این بوده است ضمن نقد روش نگارش کتاب، به انتقادات نویسنده با روشنگری بیش تر پاسخ داده شود. نگارنده برخی از دیدگاه های نویسنده ی کتاب را ذیل «نقد بر نقد» بررسی و نقد کرده است که امید است با پذیرش آن مطالب، بر غنای هرچه بیش تر کتاب افزوده شود.
بازتاب اجتماعیات در شعر غنایی قرن ششم (برپایه اشعار سنایی، انوری، خاقانی و نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
207 - 228
حوزه های تخصصی:
در قلمرو شعر، نوع غنایی، کهن ترین شکلی است که شاعر در آن خویشتن خویش را به تصویر می کشد و ضمن آن به بیان عواطف شخصی خود از زندگی و جهان می پردازد و شاعر ساختار ذهنش را در قالب یک اثر ادبی به جامعه عرضه می دارد. واقعیت های اجتماعی و فرهنگی متن جامعه به صورت بازتاب های عینی اما جزئی و پراکنده کمابیش در آثار ادبی یافت می شود. خوانش اجتماعیات در شعر بازخوانی شعر یک دوره یا اشعار یک شاعر، در جهت تحلیل دغدغه های اجتماعی آن دوره است. از آن جا که قرن ششم جریان های مختلف سیاسی، اجتماعی جامعه و ازجمله شاعر را تحت تأثیر قرار می دهد، شعر بستر مناسبی برای ترسیم این دگرگونی ها می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی مقایسه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی به بررسی مسائل اجتماعی این قرن در اشعار سنایی، انوری، خاقانی و نظامی بپردازد تا با شناخت طبقات، ارزش ها و جریان های این عهد به تصویری روشن از واقعیت ها و بینش های حاکم بر ذهن جامعه و شاعر دست یابد. نتیجه ی پژوهش بیانگر آن است که مشکلات سیاسی و اجتماعی غالباً بنیاد اندیشه و جهت فکری و رفتاری مردم و شاعران را دستخوش تغییراتی کرده که مانع تکوین یک جهان بینی مستحکم درآنان شده است.
شرح چند بیت از خاقانی با رویکردی انتقادی به دیگر شروح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
113 - 133
حوزه های تخصصی:
خاقانی شاعری است که اگر او خیال انگیزترین شاعر زبان فارسی نامیده شود، گزافه نیست. توجه نکردن به لایه های عمیق ساختاری و معنایی شعر او باعث می شود هم از مقصود و معنای منظور او در شعر دور شویم و هم لطافت های شعری او را درنیابیم. خاقانی در سرایش اشعارش از انواع علوم مرسوم در عهدش بهره برده و این یکی از دلایل لایه مند بودن اشعار اوست. در یکی از قصاید دشوار خاقانی در مدح شروانشاه، چند بیت وجود دارد که در شروح خاقانی پژوهان، مقصود شاعر به درستی گزارش نشده است. علت این برداشت های نادرست، گاهی درنیافتن درست ترکیبات موجود در ابیات است؛ مانند «پل شکستن»، «چنگ جره»، «عقد جمان» و «ردیف»، «زبرقان»، «پر کرکسان چرخ» و گاهی توجه نداشتن به ارتباط اجزای بیت و ارائه شرح ناقص از ابیات است. در این مقاله با هدف ادا کردن حق شعر خاقانی به شکلی نیکو، سعی می شود افزون بر ذکر معنای درست ابیات، به نکات مهم زیبایی شناسی ای پرداخته شود که فهم آنها نیز در گرو توجه به گستردگی اطلاعات خاقانی است.
نکته نویافته در بیتی از قصیده ترسائیه خاقانی؛ نگاهی تازه به تربیع و تثلیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
135 - 151
حوزه های تخصصی:
قصاید خاقانی یکی از دشواریاب ترین قصاید موجود در زبان و ادب فارسی است که پژوهش های بسیاری درباره شرح ابیات و لغات و ... آن انجام شده است؛ اما همچنان در دیوان اشعارش، به نسبت با دیگر دیوان های شاعران فارسی گوی، نکات مبهمی وجود دارد که خواننده در فهم آن با مشکل روبه رو می شود؛ ازجمله این ابیات دشوار می توان به بیت زیر از قصیده ترسائیه اشاره کرد: «به تثلیث بروج و ماه و انجم به تربیع و به تسدیس ثلاثا» برپایه نظریه منجمان و شارحان، تثلیث و تربیع به ترتیب سعد و نحس فلک است؛ چگونه ممکن است شاعر برای شفاعت و رهایی از زندان، ممدوح خود را به نحوست فلک قسم داده باشد. شروح بسیاری بر این بیت نوشته شده است؛ اما همچنان مفهوم آن در هاله ای از ابهام قرار دارد. این نوشته درپی یافتن پاسخ به این پرسش است که مقصود خاقانی از ذکر تربیع و تثلیث چیست. براساس یافته های پژوهش، دو واژه تثلیث و تربیع در معنیِ رایج آن یعنی اصطلاح نجومی به کار رفته و به دیدگاه کلامی خاقانی اصلاً توجهی نشده است. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از منابع کلامی مسیحی و برپایه نظریه های یونگ، تأویل جدیدی از واژه تربیع ارائه شود که به نظر شاعر نزدیک تر باشد. نویسنده در این تحقیق نشان می دهد مریم در نزد گروهی از مسیحیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در جایگاه عامل چهارم (تربیع) پرستش می شود؛ از این رو شاعر این نکته را دریافته است و ممدوح را به حضرت مریم قسم می دهد تا در نزد شاه شروان از او شفاعت کند. در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی تلاش می شود تا با نگاهی تازه، بیت نامبرده بررسی شود.
بازخوانی و تحلیل ابیات دشوار قصیده ای با التزام «صبح» از خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
129 - 147
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی به سبب داشتن ویژگی های منحصر به فرد، شیوه ای نو و غریب در ادب پارسی پدید آورده است. بهره گیری بسیار از ظرفیت های زبانی و ادبی، آگاهی از انواع علوم زمانه خود و کاربرد هنرمندانه آنها در شعر، توصیفات دقیق و گونه های تازه در صور خیال و ایجاد پیوندها و تناسبات لفظی و معنوی ظریف ازجمله این ویژگی هاست؛ البته این ویژگی های خاص بر پیچیدگی اشعار او نیز افزوده است. به همین سبب برای نمایان شدن همه نکته های پنهان و زیبایی های ادبی و فنی شعر او، خواننده باید دقت و کوشش بسیار داشته باشد. از همین روست که تاکنون شروح متعددی بر دیوان خاقانی نوشته شده است. با وجود این، هنوز گره بسیاری از مشکلات شعر او ناگشوده مانده است. یکی از قصاید دیوان خاقانی که اتفاقاً ابیات دیریاب و دشواری نیز دارد، قصیده ای است که خاقانی آن را در مدح خاقان اکبر منوچهر شروانشاه و بستن سد باقلانی و با التزام «صبح» در هر بیت سروده است. در این پژوهش، ضمن مطالعه و نقد همه شروح پیشین، کوشیده ایم تا با بررسی و تحلیل نُه بیت دشوار از این قصیده که به عقیده نگارندگان به تأمل بیشتری نیاز داشته است گام دیگری برای رفع پیچیدگی های شعری و ایضاح سخن خاقانی برداریم.
تکرار؛ وجه مشترک اشعار عربی و فارسی خاقانی
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
105 - 135
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از سرآمدان عرصه قصیده سرایی در شعر فارسی می باشد و بخشی از اشعار وی به زبان عربی است که همچون اشعار فارسی وی دشواری های خاص خود را دارد. همین امر عامل کم توجهی محقّقان به این بخش از اشعار وی شده است. برای تبیین و فهم این بخش از اشعار خاقانی می توان از اشعار فارسی وی بهره گرفت. پژوهش حاضر با هدف بررسی اشتراکات اشعار عربی و فارسی خاقانی، در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اشعار عربی خاقانی از نظر سبک و بن مایه های شعری با اشعار فارسی وی چه قرابتی دارد؟ آیا اشعار عربی و فارسی وی، طرح و ساختار شبیه به هم دارند؟ این پژوهش که به روش تحلیل محتوایی است، به این نتیجه رسید که میان این دو بخش از اشعار خاقانی ارتباط و تعامل شدیدی حاکم است، تا جایی که گویی اشعار عربی شاعر از منظر سبکی تکرار اشعار فارسی وی است. در این مقاله، اشعار عربی و فارسی خاقانی در سه محور اصلی «تکرار مضمون و محتوا»، «تکرار تصاویر شعری» و «تکرار عناصر زبانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
تحلیل پیوند بلاغت ادبی و سیاست در شعر خاقانی براساس نظریه قدرت نرم جوزف نای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۶
29-64
حوزه های تخصصی:
نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا با روش تحلیل محتوا (رویکرد تحلیلی – توصیفی) و با رویکردی انتقادی، ظرفیتهای شعری خاقانی را از دیدگاه بلاغت سیاسی و با تاکید بر نظریه قدرت نرم (به عنوان وجه دوم قدرت در مقابل قدرت سخت) جوزف نای مورد بررسی دقیق قرار دهند و از این رهگذر به تبیین نقش و کارکرد فرهنگ و زبان در حوزه معادلات قدرت بپردازند. بر این اساس بهره گیری هوشمندانه خاقانی از برخی شگردها و شیوه های بلاغی؛ همچون «ماساژ پیام»، «برچسب زدن»، «طنز»، «خشونت نمادین»، «مبالغه و اغراق»، «حذف»، «تکرار و تأکید»، به اندازه وجه سخت تر قدرت و چه بسا تأثیرگذارتر از آن، کارکرد خود را در تعامل و تقابل با نهاد قدرت بخوبی آشکار می سازد.
جستاری در ارتباط بینامتنی قصیده ایوان مدائن خاقانی و سینیه بحتری
منبع:
قند پارسی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
21-40
حوزه های تخصصی:
یولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را نخستین بار در سال 1966 مطرح کرد، امّا از نظر او و رولان بارت که بنیان گذاران اصلی این نظریه بودند، بینامتنیت به عنوان دیدگاهی روشمند برای بررسی و ردیابی تأثیر یک متن در متن دیگر نبود . بنابراین مطالعات آنها هیچ گاه به روشی برای مقایه و تحلیل ارتباط متون نینجامید. نسل دوم نظریه پردازان بینامتنیت مانند لوران ژنی، ژنت و ریفاتر تلاش کردند تا بینامتنیت را کاربردی تر کنند. آنها به دنبال جستجو و کشف تأثیر متون بر یکدیگر بودند. از این منظر، بینامتنیّت اخیر را می توان وجه متکامل ادبیات تطبیقی دانست که در تلاش بررسی تأثیر متون بر یکدیگر است؛ بدون توجّه به اینکه این متون به یک یا چند فرهنگ متعلّق باشند. در واقع، ادبیات تطبیقی نیز به دنیال دریافتن تأثیر و تأثر متون در ارتباط با یکدیگر است. در این مجال با بررسی سخن این دو شاعر پیرامون ایوان کسری در دو سطح فنون ادبی و مضمون ابیات و ترسیم نمودار آرایه های به کار رفته، سطح پرداختن به وصف در دو قصیده سنجیده شده است. بنابراین ضمن مقایسه و تطبیق این دو متن، این نتیجه حاصل شد که بر خلاف نظر پژوهشگران، قصیده ایوان مدائن خاقانی فاقد ارتباط بینامتنی با سینیه بحتری است.
شهربند کیوان(نقد و تحلیل خجستگی و گجستگی اختران در شعر خاقانی)
حوزه های تخصصی:
بعضی از پدیده های خلقت، در باورهای مردم جهان، جایگاه ویژه ای دارند و با زندگی و نگرش آن ها به هستی عجین شده اند؛ به طوری که آن ها را صاحب قدرت در تغییر سرنوشت و رقم زدن تقدیر خود می دانند. این نوع نگرش، به عناصر هستی، سبب شده که بعضی از آن ها را خجسته و برخی را گجسته و نامبارک به شمار آوردند. در نظر مردم، اختران، از جهت باور با تأثیرات سعادت و نحوستشان، بسیار مهم بودند و بسیاری از شعرا در شعرشان از این نوع نگرش بهره برده اند. خاقانی یکی از شاعرانی است که از حضور اختران در سخنش، بهره ی وافری برده و به همه ی جنبه های احکام نجومی و اعتقاد به سعد و نحس افلاک و روشنان فلکی پرداخته است. در این پژوهش، پس از بیان مختصری در مورد شعر خاقانی و سبک خاص او، سیر اختران و خجستگی و گجستگی آن ها در اشعار این شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه او نسبت به روشنان فلکی و تأثیر آن ها در سرنوشت آدمیان، تحلیل شده است.
ویرانه نشین مینوی خجستگی و گجستگی جغد در آثار سرآمدان سبک های مختلف شعر فارسی (فردوسی، خاقانی، نظامی، سعدی و صائب)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر ملتی از مجموعه ای باورها و اعتقادات شکل گرفته است که به مرور زمان پدید آمده و یا از فرهنگ ها و ملل دیگر وام گرفته شده اند. در باورهای مردم ایران نیز به تبع دیگر ملل جهان، اعتقاداتی وجود دارند که یا ریشه در فرهنگ اصیل ایرانی دارند و یا بر اثر تداخل اعتقادات ملل مختلف با فرهنگ ایرانی به وجود آمده اند. کشور ایران در سه دوره ی زمانی مختلف، مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و علاوه بر ویرانی ها و تلفات مادی و جانی بسیار، از لحاظ فرهنگی نیز تحت تأثیر بوده به طوری که بسیاری از اعتقادات ملل مهاجم، در فرهنگ نژاده ی ایرانی وارد شده است. یکی از باورهای غیر ایرانی، اعتقاد به نحوست جغد و منفور شدن این پرنده ی زیباست که در فرهنگ اصیل ایرانی، نه تنها گجسته نیست، بلکه مینوی هم هست. در این پژوهش، پس از بیان مختصری در مورد فرهنگ ایرانی و فرهنگ های دخیل و نحوه ی ورود آن ها در میان باورهای مردم ایران، به جغد و خجستگی و گجستگی باورهای مرتبط با این پرنده پرداخته شده و تأثیر این باورها در شاهنامه ی فردوسی، دیوان خاقانی، خمسه ی نظامی، کلیات سعدی و دیوان صائب، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در پایان، نتیجه ی این پژوهش، رسیدن به اصل و ریشه ی اعتقاد ایرانی نسبت به خجستگی این پرنده و میزان تأثیر فرهنگ های دخیل است.
تقابل های دو گانه در ساختار شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه تصویر و خیال پردازی در شعر منوط به استفاده از همه ظرفیت های زبان است ؛یکی از از ابزارهای تولید و توسعه تصاویر، توجه به روح تقابلی واژگان در فرهنگ و زبان است.براساس نظریه تقابلی زبان ، ذهن در مواجه با یک مدلول از تصور شهرت یکی به تصور شهرت دیگری منتقل می شود.بنابراین رابطه بین کلمات و اصطلاحات و نشانه ها در یک سیستم و ساختار زبانی آشکار می گردد.اشعار خاقانی در اغلب موارد با شبکه ای از تصاویر متعدد که با بهره مندی از علوم و فنون مختلف حاصل آمده ، در هم تنیده شده است. رابطه تقابلی یکی از موارد اصلی این شبکه است که در محور افقی شعر خاقانی بسیار نیرومند عمل می کند. این الگوی ساختاری در شعر خاقانی در حوزه های مختلف بررسی و طبقه شده است ؛ تا بدین وسیله راهی به دنیای ذهن و تفکّر شعری خاقانی گشوده گردد.
نقد و بررسی کتاب شرح شادی آبادی بر قصاید خاقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۱۸۶)
247 - 290
حوزه های تخصصی:
دشواری صفتی است که همواره به دیوان و قصاید خاقانی نسبت داده شده و برای تحلیل آن از دیرباز شروحی به رشته تحریر درآمده است. یکی از شروح کهن این دیوان ، شرح شادی آبادی است که از ارزش علمی درخور توجّهی نیز برخودار می باشد. اخیراً برای اولین بار این شرح به همّت خسرو شهابی تصحیح و منتشر شده است. با وجود تلاش مصحح، به دلیل عدم پایبندی به اصول و موازین تصحیح علمی و انتقادی، کاستی ها و ایرادات مختلف و متعددی در متن دیده می شود. در این مقاله به تبیین و تشریح این اشکالات می پردازیم.
بازتاب مقامات دهگانه عرفانی در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خاقانی، شاعر پرآوازه قصیده سرای قرن ششم- که به مدیحه سرایی شهره است و در تصویرسازی ها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست، امّا رویکرد او به مقامات سیر و سلوک، درخور توجّه و واکاوی است. بازتاب مقامات دهگانه توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکّل و رضا در دیوانش، توجّه کردنی است؛ در این پژوهش، مقامات مذکور، با شواهد شعری، از دل دیوان استخراج و همراه با تحلیل های مربوط، نموده شده است تا معلوم گردد خاقانی، علاوه بر ابعاد هنری دیگر، در عرفان نیز دستی دارد و به استناد شواهد فراوان، مفاهیم عالی آن را در جای جای اشعار خود آورده است.
بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیده سرایان ادب فارسی به شمار می رود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگه پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نام آور فارسی، علاوه بر نوشتن دو اثر جاودان گلستان و بوستان، غزلسرایی را نیز وارد مرحله نوینی از حیات خود کرد و در واقع، غزل عاشقانه را به کمال رسانید. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی است که به روش توصیفی تحلیل محتوا و به شیوه کیفی، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه این که معشوق در غزلیات دو شاعر، به صورتهای مختلف رخ می نمایاند: 1- داشتن زیبایی 2- صعب الوصول بودن 3- جفاکاری و... حسن معشوق در غزل سعدی که به زیباترین نحو توصیف و تحسین شده، گرایش جمالگرای شاعر را آشکار می سازد، در حالی که در خاقانی چنین گرایشی دیده نشده است. اما معشوق جفاکار از مضامین مشترک در غزل خاقانی و سعدی است و صعب الوصول بودن معشوق نیز ضمن این که در غزلیات دو شاعر کم و بیش وجود دارد؛ ولی در غزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد.
تنوع مشبه به در قصاید خاقانی و انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
87 - 109
حوزه های تخصصی:
تشبیه نخستین و رساترین صنعت در عرصه صور خیال است که شاعر با بهره گیری از آن بین عالم ذهن و جهان محسوسات پل می زند و مخاطب شعر را در عین آگاه کردن از ما فی الضمیر خود دچار اعجاب و شگفتی کرده و برخوردار از التذاذ ادبی می کند. در میان ارکان تشبیه توجه اکثر صاحبنظران بیشتر معطوف به اهمیت ماهیت و ذکر یا حذف وجه شبه و بعد از آن ناظر به ذکر یا حذف ادات تشبیه بوده است و دو رکن دیگر یعنی مشبه و مشبه به اغلب در این میان عناصری کلیشه ای تلقی شده اند؛ اما باید توجه داشت که رکن مشبه به نیز درکنار ارکان یاد شده دارای اهمیت والایی است؛ چرا که در واقع مشبه به است که هدف غایی تشییه را برآورده می کند و ویژگی های مشترک آن با مشبه است که تعیین کننده ی ارزش زیبایی شناسانه تشبیه است. در تحقیق حاضر با عنایت به این مهم، عنصر مشبه به در قصاید دو شاعر برجسته سبک عراقی مورد دقت نظر قرار گرفته و با تقسیم بندی محتوایی مواردی که شاعر به عنوان مشبه به از آنها بهره جسته؛ ویژگی های دنیای عینی شاعر تصویر و تجسم شده است. با بهره گیری از این تقسیم بندی که شامل مواردی چون: طبیعت بی جان، گیاهان و جانوران، است؛ می توان دریافت که هریک از دو سخنور مورد مطالعه در سخن آفرینی های خود بیشتر به محاکات کدام یک از اجزا طبیعت پیرامون پرداخته اند و این گرایش چه تاثیری در انسجام و زیبایی شناسی کلام ایشان داشته است.
عدم آشنایی خاقانی با موسیقی سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از شعرایی است که در شعرش اصطلاحات تخصصی علوم مختلفی همچون: نجوم، فلسفه، پزشکی و موسیقی به کار رفته است. وجود این اصطلاحات، ضمن اینکه بر دشواری فهم اشعار، افزوده است، گاهی چنان تخصصی مطرح گردیده که خواننده به این باور می رسد که خاقانی در آن علوم آگاهی فراوانی داشته است. از جمله علومی که خاقانی از اصطلاحات آن به فراوانی استفاده کرده است، علم موسیقی است. وی در شعرش علاوه بر نام بردن و توصیف آلات مختلف موسیقی، از اصطلاحات تخصصی همچون نام مقام ها و گوشه ها و دستگاه های موسیقی نیز بهره گرفته است. اما آیا این به کارگیری اصطلاحات نشانه تبحر وی در علم موسیقی است؟ آیا خاقانی از موسیقی بیش از دیگر شعرای هم عصرش می دانسته است؟ آیا همچون مولوی دستی بر رباب داشته است و با ساز خاصی مانوس بوده است؟ یا فقط واژه ها را به کار گرفته است؟ در این مقاله، پس از توضیحات مختصری در مورد موسیقی، ضمن بررسی اصطلاحاتی که خاقانی از حیطه موسیقی وام گرفته است، در خصوص عدم آشنایی وی با علم موسیقی دلایلی بیان می شود.
چهره زنان در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
29 - 44
حوزه های تخصصی:
انسان به تناسب محیطی که در آن زندگی می کند و بر اساس فرهنگی که بر آن جامعه حاکم است صاحب بینشی متفاوت و افکاری متنوع است. نگاه انسان به «زن» در جوامع متعدد، دیدی متفاوت است؛ گاهی این بینش، سلیم و عادلانه و گاهی سقیم و سلطه جویانه بوده است. خاقانی در جایگاه شاعری فرهیخته و اندیشمند همانند هم عصر خویش، سنایی، نگاهی منفی و گاهی توأم با تحقیر و استهزا به این عنصر لطیف هستی دارد. او در جای جای دیوان خود «زن» را موجودی می پندارد که برای صاحب خویش چیزی جز سرافکندگی، محنت، بدبختی و بلا ودیعه ای به همراه ندارد. با اینکه هنرمند شروانی در بعضی ابیات از زنان برجسته تاریخی و مذهبی صحبت به میان آورده و آنها را ستوده است ولی در مجموع می توان اذعان داشت به خاطر دلایل اجتماعی یا فرهنگی حاکم بر دوران او و یا شاید بنا به دلایل روانشناختی، تصویر این منظر منفی بر ابیاتش سایه انداخته است. در این جستار سعی شده است این اظهار نظرها در دیوان شعری او تحلیل گردد.
نقدی بر کتاب «خاقانی شروانی نکته ها از گفته ها» نوشته دکتر برات زنجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
37 - 48
حوزه های تخصصی:
نوشتن شرح بر دیوان های شعری کار دشواری است و نیاز به صرف وقت و دقّت بسیار دارد. شارح باید با دنیای فکری و ذهنی شاعر آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند شرحی دقیق و مستوفی بنویسد؛ به عبارت دیگر، شارح باید ارتباط بین محتوای کلام شاعر و بُعد فنی و شیوه بیان او را بداند تا شرحی منقح به دست دهد. خاقانی از همان دست شاعرانی است که علاوه بر اندیشیدن به محتوای کلام به جنبه فنی و شیوه گفتن خود تأکید می ورزد. لذا، برای درک شعر او باید به تکنیک-ها و ظرایف سخن وی توجّه کرد؛ در همین راستا بخش عمده ای از تحقیقات در مورد دیوان خاقانی از همان نخستین تحقیقات، به شرح ابیات و معنی لغات اختصاص دارد. یکی از کتاب هایی که در سال های اخیر در عرصه خاقانی پژوهی منتشر شده؛ کتاب خاقانی شروانی نکته ها از گفته ها نوشته استاد محترم دکتر برات زنجانی است. در جستار حاضر، برآنیم تا با وجود مزایای کتاب، اشکالاتی را که در شرح پاره ای از ابیات کتاب رخ داده است بیان کنیم. در بخش ابتدایی نقد کتاب حاضر به نقد و بررسی شکل ظاهری کتاب پرداخته ایم و در بخش دوم مقاله، که بخش مهم جستار را دربر می گیرد، بر اشکالات محتوایی کتاب متمرکز شده ایم و لغزش هایی که در شرح ابیات رخ داده است را واکاوی کرده ایم و در نهایت به برخی ابیات که نیازمند تتمیم و تکمیل بود در حدّ ضرورت اشاره کرده ایم.