مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خاقانی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شگردهای ادبی که باعث ابهام کلام می شود و درنگ خواننده را بالا می برد، ایهام تناسب است. این شگرد که از دیدگاه قدما بیش تر به عنوان ایهام (نه ایهام تناسب) از آن یاد شده است، در شعر خاقانی از نظر کمیت و کیفیت، نمود بیش تری پیدا کرده است تا جایی که می توان گفت جزو ویژگی های سبک او شده است و در تکوین سبک پیچیده و دشوار خاقانی، تاثیری بسزا گذاشته است. خاقانی یکی از معدود شاعرانی است که توانسته است تا این اندازه جوهر شعر را با این شگرد، تزیین کند و آگاهانه برای دشواری و دیریابی شعر خود از آن بهره ببرد. او در این زمینه نوآوری هایی کرده است که از دید اغلب بدیع نویسان، پنهان مانده است. گاهی اوقات، خاقانی با بهره گیری از ایهام تناسب، خواننده را در فهم و درک مستقیم و درست مفهوم شعر، دچار مشکل می کند. در این مقاله ضمن بررسی و نقد آرای بدیع نویسان در مورد ایهام و ایهام تناسب، به چگونگی به کارگیری ایهام تناسب در قصاید خاقانی پرداخته شده است.
بررسی زبان محاوره در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بازتاب گیاهان دارویی در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تاثیر پذیری شعر و نثر خاقانی از ادب عربی در دو سطح صورت و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره تکوین زبان و ادب فارسی(4-6 ه.ق)، بی گمان نقطه ی عطفی در پیشینه پیوند شعر فارسی و عربی به شمار می آید، چراکه از یک سو، با مد نظر قرار دادن مقتضیات و بستر سیاسی- دینی، زبان عربی در ایران، زبانی علمی-ادبی می گردد؛ و از سوی دیگر وجود شعر مدحی و درباری موجب استحکام این پیوند می شود. خاقانی شروانی (م595 ه.ق)، از شاعرانی است که در این دوره و در تاریخ شعر فارسی یکی از برجسته ترین، عربی گرایان فارسی زبان است. زیرا قالب عمده شعر در دیوان وی، قصیده است، که خود زمینه ای برای نمود بیشتر این پیوند است و هم چنین آشنایی عمیق حسان عجم و عجین شدن زبان او با ادب عربی، سبب ایجاد دوگانگی زبانی، در آثار وی شده است. یکی از جلوه های این دوگانگی، تقلید مضمونی خاقانی و ابراز مفاخره نسبت به ادب دانان برجسته زبان عربی، در سطح صوری و معنایی زبان است. کثرت نام برخی بلغای ادب عربی از یک سو و تاثیر آوازه و بلاغت شعر آنان در زبان خاقانی از سوی دیگر، سبب گشته آیینه دیرآشنای آثار خاقانی، نشانگر تاثیرپذیری از ادب عربی گردد و ضرورت پژوهش در این زمینه را دوچندان گرداند. نگارندگان در این پژوهش با هدف نمایاندن گرایش خاقانی به ادب عربی، به بررسی شعر و نثر خاقانی پرداخته اند و ابتدا انگیزه های خاقانی را از این تاثیرپذیری ذکر کرده و سپس این اثرپذیری را در سطح صوری آثار خاقانی با تکیه بیشتر بر گونه منثور آن که تا کنون مورد توجه نبوده است، نشان داده اند و به دنبال آن در سطح معنایی، چند اثرپذیری مضمونی مهم که در جریان پژوهشی حاضر هیچ اشاره ای بدان ها نشده است، مورد تامل قرار داده اند؛ تا مجموع این بررسی ها پاسخی به این پرسش مقدم باشد که، آیا عمق تاثیرپذیری خاقانی از زبان و ادب عربی تنها به فراوانی عناصر واژگانی این زبان محدود گشته است؟ یا آن که خاقانی در بطن آثار خود از سخنوران ادب عربی در دو سطح صوری و معنایی تاثیر پذیرفته است
تصحیح چند تصحیف در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان خاقانی شروانی، به منزلة جلوه گاه برجستة پیوند فضل و هنر، سرشار از نوگویی و غرابت است. پشتوانة فرهنگی شاعر، چون با طبع نوجو و تخیل غنی او همراه است، به آفرینش تصاویر و ترکیباتی می انجامد که عمدتاً مسبوق به سابقه ای نیست. از همین روی، ناسخان نتوانسته اند چندان شایسته به کتابت اشعار او بپردازند و خواسته یا ناخواسته ضبط های نادرستی را وارد متن کرده اند. بخشی از این ضبط های نادرست، که رسم الخط گذشتگان آن را تشدید می کرد، تصحیف هاست. باید تصحیف را ویژگی ای دانست که حتی در قدیمی ترین نسخ خاقانی شواهدی دارد. امروزه نیز، فقط، آشنایی با پشتوانة فرهنگی و هنجارهای هنری ـ سبکی خاقانی است که می تواند ما را در تصحیح اشعار او موفق کند. به هر حال، برآنیم با برآوردن این مهم، به تصحیح مواردی از تصحیفات قصاید شاعر بپردازیم.
اصالت تصویری مهم ترین معیار در تصحیح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی و ساخت «ترکیبات خاص» در سبک هندی
حوزه های تخصصی:
سبک هندی چه در فرم و چه در محتوا مختصاتی چشم گیرتر نسبت به دیگر سبک های شعر فارسی دارد. در سطح فرم چندین عناصر زبانی وجود دارد که باعث غموض و پیچیدگی زبان شده است. از جمله عوامل ابهام زبان شعر سبک هندی، وجود «ترکیبات خاص» است. این نوع ترکیبات، کلماتیاست که در محور هم نشینی زبان در کنار یک دیگر قرار گرفته، باعث تعقید زبان و آشنایی زدایی می شود. محققان و پژوهش گران، وجود «ترکیبات خاص» را به صورت انحصاری متعلق به سبک هندی دانسته و ساخت این نوع ترکیبات را نتیجة ابتکار و پویایی ذهن و تخیل شاعران سبک هندی می دانند. در این مقاله ترکیبات خاقانی و ترکیبات (ترکیبات خاص) بیدل دهلوی شاعر بزرگ سبک هندی در سطح زبان بررسی شده و زیرساخت این نوع ترکیبات با ابعاد گستردة ساختاری آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است.
شرح، تحلیل و تصحیح چند بیت دشوار از خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه بیان خاقانی در برخی از اشعارش چنان غریب و دشوار است که فهم و درک شعر او را پیچیده و گاه غیر ممکن می سازد؛ بنابراین شایسته است که توجه ادبا برای درک معانی اشعار وی بیشتر از بسیاری دیگر از شعرای پهنه ادب فارسی باشد. با اینکه تلاش برای راه یافتن به دنیای خاقانی تقریباً قدمتی برابر با اولین سال های انتشار دیوان وی دارد و در عصر جدید با ورود شرق شناسان به جرگه پژوهندگان شعر خاقانی، نکات جالب توجهی در مورد دیوان وی به دست آمده؛ اما باز هم برخی موارد در لابه لای اشعار وی وجود دارد که یا اصلاً قابل فهم نیست و یا دریافتن مقصود شاعر با دشواری بسیار همراه است؛ از این رو لازم است که به جز شروح موجود، توضیحات جامع تری از اشعار خاقانی در اختیار علاقه مندان قرار گیرد تا چراغی شود، برای ره یافتن به تاریک خانه های اشعار وی. در این مقاله سعی شده است تا به برخی نکات حائز اهمیت در چند بیت دیریاب خاقانی اشاره شود و ضمن نقد و مقایسه آرای خاقانی شناسان غثّ و سمین گفتار آنان را در این باره دریابیم و با استناد به منابع مختلف، اشتباهات شارحان را در توضیح این ابیات روشن سازیم و وجوهی را که به واقعیت نزدیک تر است، بیان کنیم.
بررسی تصحیف و تحریفی از دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآیینی و غرابت بسیاری از مضامین و تعابیر دیوان خاقانی سبب شده است تا ناسخان، ابیات را از اصل خود دور سازند و ضبط های نادرستی را وارد متن کنند. دسته ای از این ضبط ها تصحیف ها و تحریف ها در دیوان خاقانی مانند بسیاری از دیوان ها دیده می شود. تصحیف عبارت از تغییر دادن یک واژه با افزودن یا کاستن نقطه ها یا علائمی از آن است. رسم الخط پیشینیان و حروف متشابه الشکل در خط پارسی، این تصحیفات را هرچه بیشتر تشدید می کرد. تحریف نیز به عنوان تغییر حرفی یا حروفی از یک واژه به صورت های نزدیک و شبیه به آن از جهت نوشتاری و آوایی، قسم دیگری از ضبط های ناروای متون کهن است. شمار قابل توجهی از این ضبط های فاسد را مصحّحان دیوان تصحیح کرده و پژوهشگران نیز تعدادی بر این شمار افزوده اند؛ امّا همچنان از داشتن متن پیراسته ای از دیوان خاقانی محرومیم. در این جستار برآنیم تا به تصحیح و تحلیلِ تصحیف و تحریفی از این دیوان بپردازیم.
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
مقایسه ی تطبیقی مقدمات قصاید خاقانی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که مقدمات قصاید عربی در نقد قدما از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بزرگانی چون ابن رشیق قیروانی، ابوهلال عسکری، ابن اثیر، ثعالبی و...به نقد این قسمت از قصاید، اهتمام ویژه ای داشته اند، ضروری می نماید در ادبیات فارسی نیز مقدمات قصاید شاعران بررسی شود. در این مقاله مقدمات قصاید خاقانی و متنبی بررسی شده است. روش تحقیق، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه، کل قصاید دیوان خاقانی و متنبی است. با مطالعه و بررسی مقدمات قصاید دیوان این دو شاعر، مضامینی که در آغاز آن ها آمده، استخراج گردیده و با هم مقایسه ی شده اند. از مقایسه مقدمات قصاید این دو شاعر،چند نکته مستفاد می شود: 1. اهتمام متنبی به مقدمات قصاید خود بیش تر از خاقانی است؛ 2. مقدمات قصاید این دو شاعر بیش تر تقلید و تتبعی از قدما است؛ با این حال، از زیبایی خاصی برخوردارند؛ 3. مقدمات طللی، تغزلی، وصف فراق و شکوا از بیش ترین بسامد در دیوان متنبی برخوردار است؛ 4. در دیوان خاقانی، مقدمه ی وصف، حکمت و توحید و مقدمه شکوا و گلایه بسامد بیش تری دارد.
خـاقـانی شـروانی و بیـت المقــدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی-همچنان که خود می گوید- در سخن پروری، طریق غریبی دارد. او از نخستین شاعران پارسی است که رفتار هنری ویژه و سازمانمندی را در پیش گرفته و سخنش از بوطیقای مشخصی پیروی می کند. برجسته ترین شاخصِ سطح فکری طریق غریب او، استفاده ی گسترده از یک پشتوانه ی فرهنگی سترگ است. خاقانی با بهره گیری از این پشتوانه به عنوان ماده ی خام، دست به خلق مضامین، تصاویر و تعابیر دیگرگون و بدیعی می زند تا سخن را از دام ابتذال و تکرار برهاند. بخشی از این پشتوانه، آگاهی های شاعر از سرزمین ها و منسوبات و متعلقات آن است. سرزمین بیت المقدس به عنوان یکی از بلاد مبارک در آیین اسلام و همچنین در کیش یهودی و ترسایی جاذبه ی برجسته ای برای سخنور داشته به گونه ای که وی بسیار مشتاق به دیدن آن بوده است. در این جستار برآنیم تا به تحقیق و تحلیل آگاهی های خاقانی در پیوند با این دیار بپردازیم.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
کارکردهای هنری و تصویری حروف در شعر (با تاکید بر شعر خاقانی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده : شاعر برای انتقال عاطفه به مخاطب، زبان خود را به طرق گوناگون تقویت می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری با ابداع تصاویر تازه، ورود به عرصه های گوناگون خیال و ... از ویژگی های شاعران خلاق در راستای تقویت زبان ادبی خود و ایجاد سبک شخصی است. در این راستا خاقانی از تمهیدات مختلفی بهره برده که هیات فیزیکی و شنیداری، جنبه های معنایی، ابجدی و دیگر ویژگی های حروف، از جمله ی آنهاست. این موضوع موجب برقراری ارتباط هایی بین آنها و معانی ذهنی وی شده و کارکردهایی هنری به حرف در شعر او بخشیده است. این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف حرف در شعر خاقانی پرداخته و بسامد نوع حروف، اصالت تصویرهای بر پایه ی حروف، اخذ وجه شبه های مختلف، ارتباط های چندگانه ی معنایی و لفظی حروف در بافت شعر، ساخت آرایه های ادبی بر پایه ی حروف، ارتباط حس حاکم بر تصاویر و حروف و. . . را در شعر او نشان داده است.
تصاویر کعبه و ترک ادب شرعی در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی ملقب به «افضل الدین» از شعرای متشرع سده ششم هجری است. وجود مضامین علمی چون مضامین طب، نجوم، فلسفه، کلام، عرفان و اندیشه های مذهبی در سخن او سبب شده است تا او را «حکیم» نیز بخوانند. باورهای دینی و اندیشه های مبتنی بر شرع از مهمترین درونمایه های شعر خاقانی است که عموماً در قالب تصاویر بدیع و شاعرانه، ساخته و پرداخته شده است. محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجلی کعبه در دیوان خاقانی از منظر نقد تصویر پردازی است؛ موضوعی که در کتاب های بلاغی گذشته، چندان مورد توجه نبوده و تنها تجلی منفی مفاهیم دینی در آثار ادبی تحت عنوان «ترک ادب شرعی» در قالب تعاریف و شواهدی مجمل، ذکر شده ولی بحث مفصلی در مورد شریعت و تصویر و روابط متقابل آنها نیامده است. بدین ترتیب مسأله «تصویر» و «شریعت» و «کعبه» و تعامل این سه واژه با همدیگر و چگونگی کاربرد و رویکردهای آن در دیوان خاقانی، محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار روشن می سازد که نگرش خاقانی به کعبه و تجلی این نگرش در اشعار وی، به رغم بسامد فراوان، آن گونه که انتظار می رود همگون با اصول عقاید و آموزه های اسلامی نیست و شاعر، نگرش خویش را در بسیاری از موارد، مدّاحانه، به حب حطام دنیا آلوده و از آن اصول تخطی کرده است.
پژوهشی در داروهای حیوانی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشواری و غرابت، صفتی است که از دیرباز دیوان خاقانی بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهی از دشواری های این دیوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگی گسترده ای است که شاعر مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و گونه گون را بر بنیان آن استوار ساخته است. طریق غریب خاقانی در سخنوری چنان رقم خورده است که برای دوری جستن از مستعملات، آگاهی های مختلف را با توان هنری خود پیوند می دهد و سخنی پرارج و فاخر می آفریند. استعداد شگرف سخن آرایی و ظرافت خاقانی در به کارگیری این پشتوانه سبب می شود تا سخن او رنگ خشک تعابیر علمی و غیر ادبی را به خود نگیرد. گزاره های پزشکی بخشی از پشتوانه فرهنگی خاقانی است که وی به طور چشم گیری در سخن آرایی از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگی چون زکریای رازی، مجوسی اهوازی، ابوعلی سینا، اسماعیل جرجانی و... در دوران حیات شاعر، پیشرفت قابل توجهی داشت. پرورش و دستگیری های عمو (کافی الدین عمر) و پسرعمو (وحیدالدین) در این باب نیز خاقانی را بی نصیب نگذاشته بود. همچنین محیط ادبی زمان این شاعر پراطلاع می طلبید که وی فردی عالم و دانشور باشد، خصوصاً که رقبا و بلکه خصمان برجسته ای چون ابوالعلاء گنجوی و دیگران را در برابر خود می دید. رسالت این جستار، پژوهش در داروهای حیوانی به عنوان گوشه ای از این گزاره ها است.
نقدی بر شرح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از شاعران پرآوازة قرن ششم هجری است که به تبع شاعران هم عصر خود در رعایت سبک فنی مصنوع و الزام به آوردن غالب اطلاعات و اصطلاحات علمی، معارف دینی، تاریخ، اسطوره، باورهای عامیانه، و ... گوی سبقت از بسیاری از همگنان خود در دشوارگویی ربوده است؛ به همین سبب، بسیاری از خاقانی پژوهان کوشیده اند، ضمن تصحیح و تنقیح دیوان خاقانی، پرده از پاره ای رمز و رازهای پوشیده در شعرش بردارند و ضمن معنی تمام یا گزینش ابیاتی از دیوان، پژوهندگان شعر خاقانی را مددکار باشند. شرح دیوان خاقانی اثر محمدرضا برزگر خالقی از دیگر کوشش های در همین مسیر است که در ادامه و پیش روی داشتن گنجینة عظیمی از خاقانی پژوهی، اعم از شرح های کلی، گزینه ها، کتاب ها، و مقالات فراوان، به شرح پنجاه قصیده از دیوان پرداخته است. این شرح با همة تلاش های ستودنی شارح، مصون از سهو و خطا و عاری از نقص و کاستی نیست. این مقاله کوشیده است در حد اختصار به پاره ای از این موارد بپردازد.
بررسی و تحلیل دو غزل از خاقانی و حافظ بر مبنای زبان شناسی نقش گرای سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین دیدگاه تحلیلی هلیدی در قالب زبان شناسی نقش گرایِ سیستمی پرداخته شده است و مفاهیمی نظیر فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی تبیین شده و فرایندهای مادی، کلامی، رفتاری، ذهنی و رابطه ای توضیح داده شده است. سپس به نقش مشارکین فرایند، کنش گران، کنش پذیران و حامل و محمول پرداخته شده و در پایان، عناصر پیرامونی فرایند نیز از نگاه هلیدی توضیح داده می شود. بر مبنای دیدگاه فوق، تحلیلی از دو غزل خاقانی و حافظ ارائه شده است، این غزل ها از نظر وزن و قافیه و موضوع به یک دیگر بسیار نزدیک اند. خاقانی از دوازده فرایند مادی، چهار فرایند رابطه ای، سه فرایند رفتاری و یک فرایند وجودی در غزل خود بهره گرفته و حافظ از سیزده فرایند مادی، پنج فرایند رفتاری، سه فرایند رابطه ای و کلامی و یک فرایند وجودی استفاده کرده است، هر دو شاعر بیشتر از افعال حال بهره جسته اند. مشارکین فرایند در هر دو غزل بیشتر شامل شاعر، بادصبا، صبحدم و معشوق است و رابطه کنش گرها و کنش پذیرها نیز در دو غزل درخور توجه است. عناصر پیرامونی در دو غزل شامل عناصر مکانی، زمانی، چگونگی و علت است و خاقانی و حافظ بیشتر از عنصر مکانی و چگونگی در غزل های مذکور استفاده کرده اند.
نقدی بر کتاب نقد و شرح قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر خاقانی ازجمله اشعاری است که افزون بر پیشینة شرح نویسی چند سده ای، به گواه کتب، مقالات، پایان نامه ها و تحقیقات دانشگاهی سه دهه اخیر، به شکل خاص مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق در سوانح زندگی، اندیشه و افکار، سبک و زیباشناسی شعر، تدوین فرهنگ لغات و اصطلاحات، شرح مشکلات شعر، و شرح قصاید منتخب او اخیراً منجر به راه یافتن شرح کامل قصاید او به بازار کتاب و به تبع آن به منزلة منبع درسی دانشگاه ها شده و میان استادان و دانشجویان از اقبالی نسبی نیز برخوردار گشته است.
مقالة حاضر، با نگاهی انتقادی به نقد و تحلیل شکلی ـ محتوایی نقد و شرح قصاید خاقانی از دکتر محمد استعلامی پرداخته و پیشنهادهایی برای تکمیل و بهبود کار ارائه شده است.
تحلیل روانشناختی خودستایی های خاقانی بر مبنای دیدگاه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شاعر بلند آوازه قرن ششم اشعار فراوانی را در ستایش از خود سروده است. وی در این اشعار و با این مضامین، حالات روحی خود هم چون ترس، روان پریشی و حقارت را با شگردهای تازه ای به تصویر می کشد. خاقانی در این خودستایی ها، پریشان حال و با خود در تعارض است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا انجام یافته است، ضمن روشن کردن دلایل این خودستایی ها، می کوشند خودستایی های وی را با توجه به نظریه روان شناختی کارن هورنای تحلیل و بررسی کنند. وی از میان مکانیزم های مطرح در نظریه هورنای به برتری طلبی و انزواطلبی روی می آورد و به دلیل نداشتن بعضی امتیازات اجتماعی، سعی می کند با کسب قدرت از طریق تحقیر دیگران و القای حس برتری خود و یا کناره گیری از آن ها به نوعی قدرت مندی و آرامش برسد. مقاومت روانی او در مقابل درد و فشار ناشی از مصایب روزگار و تحقیرهای دیگران، شکسته می شود. او با توسل به تخیل سعی می کند از خود یک فرد آرمانی و ایده آل بسازد که همه به برتری و چیره دست بودن او معترف باشند ولی به واقع از شخصیت واقعی خود نیز دور می شود.