مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
زنانگی
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از رشته های کهن و قابل اعتنا است. گفتگوی فرهنگی بین اقوام از دیرباز مرسوم بوده و می توان برای ریشه روایت های هر ملتی، خاستگاه مشترکی در نظر گرفت. این رشته به بررسی تلاقی ادبیات در زبان های مختلف و یافتن پیوندهای پیچیده و متعدد ادبی در گذشته، حال و روابط تاریخی آن از حیث تأثیر و تأثر در حوزه های هنری، مکاتب ادبی، جریان های فکری، موضوعات و افراد می پردازد و حتی می توان آن را گفتگوی بین تمدن ها و فرهنگ ها دانست. شاهنامه فردوسی و ایلیاد هومر به عنوان حماسه های جاودان ادبی، از کم نظیرترین، مباحث این حوزه ادبی است و می توان در سه حوزه متفاوت از منظر شخصیت های آن: تهمینه و پنلوپه-رستم و اولیس و مفهوم شهر مورد بررسی قرار داد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به این حوزه ها پرداخته است.
حکمت صدرایی و جنسیت انسانی: تحلیلی بر پایه برخی مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مسئله جنسیت بر اساس هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئله جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفه های هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی او می توان بر برخی از لایه های پنهان اندیشه این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازل ترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا می کند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسان شناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگی ها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفت شناختی به عقیده ملاصدرا انسان ها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجه ای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبه وجودی اشخاص بر می گرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگی های نفس نباتی و بدن است، همان گونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
عاملیت غیر جنسی زنانه در میانه تقابل های ساختاری: برساخت زنانگی در سینمای رخشان بنی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی چگونگیِ برساختِ زنانگی در سینمای رخشان بنی اعتماد، از کارگردانان زن در سینمای ایران، است. پرسش اساسی این مقاله فرم زیبایی شناختی و اجتماعی زنانگی در سینمای زنانه بنی اعتماد است. برای بررسی این موضوع، منظومه ای از مقوله های مطالعات جامعه شناختی زنان در زمینه برساخت زنانگی همچون مادرانگی، مردانگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه مشترک زنانه، و غیره را به کمک گرفته ایم. ایده نظری مقاله این است که سینمای بنی اعتماد زنانگی را به مثابه حامل مصالحه در زمینه تقابل های ساختاری به تصویر می کشد. در ادامه، چهار فیلم کاملاً زنانه بنی اعتماد را بررسی کرده ایم؛ فیلم های نرگس، روسری آبی، بانوی اردیبهشت ، و خون بازی . خوانش مضاعف این فیلم ها در دو بُعد زیبایی شناختی و اجتماعی مؤید این موضوع است که زنانگی های بنی اعتماد غیرجنسی هستند و بنی اعتماد امیدوار است که زنانگی مبتنی بر عشق رمانتیک، موسیقی وار بر از هم گسیختگی های اجتماعی و طبقاتی فایق آید.
هژمونی مردانه در گزیده ای از نمایشنامه های هنریک ایبسن، با رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، بر اساس نظریات برخی از جامعه شناسان حوزه جنسیت به بررسی ویژگی های هژمونیک مردانه در برخی از شخصیت های مرد محوری نمایشنامه های ایبسن بر اساس سیر تاریخی نگارش نمایشنامه ها می پردازیم. به همین منظور، پرسش های اصلی این پژوهش در راستای تعیین میزان ویژگی های مردانگی هژمونیک، مربوط به شخصیت های مرد محوری، در گزیده ای از آثار ایبسن از نمایشنامه براند (۱۸۶۶) تا نمایشنامه وقتی ما مرده ها برخیزیم (۱۸۹۹) و شناسایی و بررسی هژمونیک ترین آن ها، مطرح شده اند. برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها، ابتدا با استفاده از تعریف چند تن از جامعه شناسان حوزه جنسیت از مردانگی هژمونیک و با توجه به الگوهای غالب مردانگی قرن نوزدهم قرنی که ایبسن نمایشنامه هایش را نوشته است ویژگی های مردانگی هژمونیک در این قرن مشخص شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای مقوله ای، این ویژگی ها به عنوان متغیر و شخصیت های مورد نظر به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. با شمارشِ تکرار این متغیرها از طریق رفتار، گفتار و رخداد نمایشی، میزان ویژگی های مردانگی هژمونیک برای هر کدام از شخصیت ها، تعیین و با مقایسه داده های به دست آمده، هژمونیک ترین آن ها مشخص شدند. یکی از نتایج بدست آمده تفاوت چشمگیر در مقدار ویژگی های مردانگی شخصیت های مورد بررسی و همچنین وجود دوگانگی در نگرش ایبسن، در راستای نکوهش و یا ستایش مردانگی هژمونیک بود.
بررسی مقایسه ای نقشِ زنان در پایگاه مادری در اندیشه علامه طباطبایی و امینه ودود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مادری همواره یکی از شایان توجه ترین مفاهیم در ارتباط با زنان است، با وجود آیاتی در شرح و توصیف کیفیت رابطه ی زنانگی و مادری ، به نظر می رسد تا چند دهه ی اخیر با در نظر گرفتن منحصر به فرد بودن این ویژگی بیولوژکی برای زنان، این رابطه، امری بدیهی و روشن انگاشته می شد. اما با به چالش کشیدن مفهوم مادری از جانب اندیشه ها و اندیشمندان فمنیستی، متفکران مسلمان با ارجاع به تفاسیر آیات قرآن که در ارتباط با موضوع تربیت و مراقبت از کودک قرار می گیرد بیش از پیش تلاش کرده اند تا ارزش ها و اصول رویکرد اسلامی را نسبت به این مسئله به طور دقیق مشخص کنند. بسیاری از پاسخ ها به چالش های فمنیستی منجر به ارائه ی تفاسیر جدیدتر و حتی به گونه ای همسوتر با تفکرات فمنیستی شده است. بنابراین پرداختن به ابعاد گوناگون مفهوم مادری و مشخص کردن جایگاه آن در وضعیت پیش رو امری ضروری است .در این مقاله نگارنده پس از تعریف، تجزیه و تحلیل مفهوم مادری، با استفاده از روش مقایسه ای به گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و بررسی مقایسه ای نقش زنان در پایگاه مادری از دیدگاه علامه طباطبایی و امینه ودود پرداخته است.
زن و زنانگی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 159
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن و نقش آن در عرصه اجتماعی و تأثیرگذاری عواملی مانند فرهنگ و دین بر آن همواره مدنظر محققان حوزه زنان بوده است. در این تحقیق، جایگاه زن و زنانگی در انجیل توماس را بررسی کردیم؛ انجیلی که نوشته ای غیررسمی و یکی از متون یافت شده در کتابخانه نجع حمادی است و با وجود حجم کم آن از بدو کشف شدن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صدر مسیحیت بوده است. در ضمن این پژوهش، مروری بر نگاه ادیان، به ویژه مسیحیت رسمی و پدران کلیسا به زن داشتیم و گفته های انجیل توماس در این زمینه را به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کردیم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد این متن غیررسمی برخلاف متون رسمی مسیحیت، جایگاه بالاتری را برای زنان رقم زده است و نقش مؤثرتری برای ایشان مدنظر دارد. براساس این پژوهش از منظر انجیل توماس برای رسیدن به رستگاری و ملکوت باید از زنانگی و مردانگی گذشت و به وحدت و تجرد رسید؛ زیرا دیدگاه معرفتی و الهیاتی این متن مقدس ایجاب می کند به روحانیت و معنویت فرد توجه داشته باشد، نه جنسیت او.
دختران دانشجو و سنخ شناسی زنانگی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
513 - 533
حوزه های تخصصی:
مفهوم زنانگی به مثابه سازه ای اجتماعی است که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته است. هدف این مقاله سنخ شناسی دختران دانشجو در دانشگاه گیلان است. در مطالعه مزبور، با تکیه بر روش های کیفی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته فردی و گروهی (گروه متمرکز) استفاده شد. برای این منظور، با 30 نفر مصاحبه شد. سپس مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. بر اساس گفت وگوهای به دست آمده، زنان به سه سنخ سازشی، تلفیقی و مقاوم تقسیم شدند که تداعی کننده نظریه کانل در سه گونه زنانگی سازگار، ترکیبی و مقاوم است. برمبنای یافته های تحقیق، هسته اصلی دلایل تغییرات زنانگی افزایش مصرف رسانه ای و شبکه های اجتماعی است.
زنان کرد در حوزه عمومی: زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت های تشکل های اجتماعیِ زنانه (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
379 - 403
حوزه های تخصصی:
هم زمان با گشایش نسبی فضای سیاسی و برآمدن گفتمان جامعه مدنی و گسترش تقریبی حوزه عمومی در اواسط دهه 1370، زنان شهرنشین جامعه کردستان این امکان را یافتند که با ورود به حوزه عمومی تشکل هایی اجتماعی با محوریت امر زنانه و به قصد پیگیری مطالبات، حقوق و خواست های زنان پی ریزی کنند. این تشکل ها از آن زمان تاکنون، به رغم محدویت ها و موانع ساختاری بسیار، به حیات و فعالیت خود ادامه داده اند. موضوع این پژوهش چگونگی برساخته شدن سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها، به مثابه نمادی از حوزه عمومی، است؛ یعنی این مسئله که سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها در متن چه زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت هایی و در مواجهه با کدام نوع قواعد و عرف ها شکل می گیرد؟ و زنان چگونه در تقلای تثبیت موقعیت سوژگی خود از نو خود را در برابر دیگریِ مذکر تعریف می کنند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، با هجده نفر از فعال ترین اعضا و بعضاً پایه گذاران تشکل های زنانه، در چهار شهر مهم استان کردستان، مصاحبه های عمیق به عمل آمده است. طبق نتایج به دست آمده، از میان مؤثرترین زمینه های شکل گیری این تشکل ها در کردستان می توان به پیشنیه های تاریخی کنشگری عمومی زنان، رشد فزاینده ورود دختران به دانشگاه ها، رواج نگرش های فمینیستی و پیوستن روزافزون زنان به نیروی کار اشاره کرد. همچنین، تعامل ها، مناسبات و فضاهایی که سوبژکتیویته زنان در این تشکل ها در متن آن ها شکل می گیرد واجد مؤلفه هایی مثل روابط افقی اعضا، زنانگی معطوف به مقاومت، محوریت فعالیت های مدنی و خشونت پرهیزی است. دست آخر اینکه فرایند تثبیت موقعیت سوژگی زنان در این تشکل ها عمدتاً از خلال تلاش آن ها برای از آنِ خود کردنِ فضاهای عمومیِ مردانه، بازپس گیری گستره های فعالیت مدنی از دیگریِ مذکر و تمرین فردیت و خودآیینی در پیشگاه عموم می گذرد. به باور زنان، بسط این تشکل ها یگانه کورسوی امید رهایی آنان از کهن الگوی مردسالاریِ بازتولیدشده در وضعیت کنونی جامعه کردستان است.
تفسیر و تبیین جامعه شناختی نشانه های زنانگی در بازتولید بدن زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پ ژوهش درب اره ی زن ان، به عنوان یک موضوع قابل مطالعه در عرص ه ی مطالعات اجتماعی در قالب موضوع زنانگی یا دقیق تر «زنانگی ها»، دانش ما را به سطح عالی ت ری درب اره ی زنان ارتقاء خواهد داد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین و تفسیر نشانه های زنانگی زنان شهر اصفهان در بازتولید بدن می باشد. در مطالعه حاضر از طرح تحقیق آمیخته از نوع متوالی اکتشافی استفاده شده است، که برای انجام آن در مرحله اول، با استفاده از روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها، با روش نمونه گیری نظری از زنان 20-55 ساله، مصاحبه باز و نیمه باز به عمل آمد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده و داده های گردآوری شده، شاخص های بازتولید نشانه های زنانگی به دست آمد. در مرحله دوم به گردآوری داده های کمی با تنظیم پرسشنامه (بسته) برگرفته از روش کیفی، به صورت پیمایشی و روش نمونه گیری سهمیه ای با توجه به سن و جنس افراد در مناطق 15 گانه شهر اصفهان، در بین 667 نفر پرداخته شد. براساس نتایج کیفی تحقیق، هژمونی فرهنگی غرب و صنعت فرهنگ در قالب شرایط علّی و مفهوم زنانگی ریزوماتیک به عنوان هسته ی مرکزی استخراج گردید. در بخش کمی برای تبیین نشانه های زنانگی، فرضیه ها با نرم افزار Spss مورد آزمون قرار گرفتند. سپس در مدل سازی ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos فرضیه های ساختاری پژوهش (دین، آبژگی، بریکولاژ، مدگرایی، رسانه، خودپنداره و درآمد) آزمون شدند که همه آن ها معنادار شده و در بخش برازش کلی، برازش بسیار بالایی از مدل حاصل گردید.
مفهوم "آلوده" در اندیشه فروغ فرخزاد و تطبیق آن با تفکر"طرد" در «قدرت های وحشت» کریستیوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
97 - 118
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی مفهوم "آلوده" در شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد با تفکر "طرد" در «قدرت های وحشت» جولیا کریستیوا می پردازد. این مقاله در پی آن است که تصاویر "آلوده" را بر اساس خوانشی تطبیقی با «قدرت های وحشت» کریستوا در «تولدی دیگر» فروغ مورد مطالعه قرار دهد. دلیل انتخاب فروغ فرخزاد این است که نظریه کریستیوا بسیار قابلیت پیاده سازی روی اشعار وی را دارد. این نظریه البته گستره وسیع تری از اشعار فرخزاد را در بر می گیرد که از حوصله این مقاله خارج است. از سوی دیگر اشعار او به عنوان پایه ای مرکزی برای روشنگری نظریه کریستیوا در باب پدیده آلوده انگاری نیز بسیار گویا است. آلوده انگاری یکی از اساسی ترین جریان های سوژه در فرآیند است: یعنی حالتی از طرد و واپس زنی آنچه که برای خود، دیگری محسوب می شود و خود به این وسیله مرزهایی برای یک من همواره ناپایدار ایجاد می کند. آلوده چیزی است که شخص آن را طرد می کند، پس می زند و تقریباً به شدت از خود بیرون می راند.
بازنمایی زنانگی در سریال های شبکه محلی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
209 - 229
حوزه های تخصصی:
زنانگی، به مانند مردانگی، پدیده ای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا می شود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریال های شبکه محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریال های شبکه محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان می دهند. برای این منظور، تلفیقی از چارچوب مفهومی گافمن، بوردیو و رویکردهای فمنیستی در حوزه رسانه استفاده شده است. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوای کیفی از نوع تلفیقی است. برای کشف مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان متن از تکنیک کدگذاری استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه به صورت هدفمند، سه مجموعه از سریال های پرمخاطب سیمای ایلام انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این سریال ها با بازنماییِ شکل خاصی از زنانگی به منزله زنانگی هژمونیک، بر پذیرش و تقویت آن تأکید می کنند و در برابرِ بازنمایی زنانگی متکثرِ دیگری که در جامعه حضور دارند یا مقاومت کرده است یا از آن به مثابه زنانگی نابهنجار، نامتعارف و حاشیه ای یاد می کند.
فضای مجازی و بازتعریف نقش های جنسیتی؛ برساخت تعارضات زنانگی در فیس بوک کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
47 - 73
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش استفاده از فیس بوک فضایی را برای کنشگری زنان کُرد فراهم کرده است که به صورت تاریخی مجال چندانی برای کنشگری نداشته اند. ما در این پژوهش به بررسی برساخت تعارض های زنانگی در فیس بوک کُردی پرداخته ایم. روش پژوهش مردم نگاری انتقادی مجازی است. داده های پژوهش طیف گسترده ای شامل مصاحبه های ساخت نیافته، تصاویر، مشاهده مشارکتی و غیرمشارکتی، یادداشت های میدانی و... است که با روش نظریه مبنایی برساختی تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که زنان در فیس بوک کردی دو بعد اصلی از زنانگی را برساخت می کنند: نقد بستر ساختار مردسالارانه و ستایش کنشگری زنانه. نقد بستر ساختار مردسالارانه شامل سیاست زدایی از زنانگی، مالکیت زدایی از تن زنانه و بسترزدایی فرهنگی از زنانگی است و ستایش کنشگری زنانه شامل مقاومت زنانه، نمایش به مثابه کنش، تقدیس رنج زنانه، سلبی شدن کنش و ستایش فردگرایی زنانه است. اما در این میان لایه های مختلفی از تعارض های زنانگی برساخت پیدا کرده است که عموماً دربرگیرنده نمایش وضعیت ستم دیدگی زنان کرد و نمایش این وضعیت است. در فیس بوک کردی شاهد نمایش وضعیت ستم دیدگی هستیم و تلاش چندانی برای تفسیر وضعیت ستم دیدگی و ارائه راهکارهای رهایی بخشی از این وضعیت وجود ندارد.
بررسی شخصیت پردازی زنان در آثار هارولد پینتر با تمرکز بر بازگشت به خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
435 - 449
حوزه های تخصصی:
هارولد پینتر، نمایش نامه نویس برنده جایزه نوبل، یکی از نویسندگان بنام معاصر جهان است. نقش زنان در آثار او همواره در میان منتقدان مورد بحث بوده است. بسیاری از آثار او پرسوناژ زن ندارند و در مابقی آثاری که پرسوناژ زن دارند، این شخصیت ها کارکردهای جنسیتی پربحثی را از خود به نمایش می گذارند و گاه در کلیشه های رایج از این شخصیت ها می گنجند. در این پژوهش، تلاش می شود بازنمایی شخصیت های زن در آثار او، و به ویژه نمایش نامه چالش برانگیز بازگشت به خانه بررسی شود. بسیاری از منتقدان این متن را به منزله متنی فمنیستی و بسیاری دیگر متنی ضدزن خوانده اند. این پژوهش ابتدا با بررسی این نظریات تلاش می کند نشان بدهد چطور هر دو دیدگاه در این اثر قابل جست وجوست و چگونه پینتر با استفاده از تمهیدهای خاص کلامی و نمایشی اش، در بازگشت به خانه ، از ساخت پدرسالار خانواده، و به تبع آن جامعه، مرکززدایی می کند.
بازخوانی نحوه بروز زنانگی در معماری دوره تیموری با تمرکز بر مؤلفه های بصری (نمونه موردی؛ مسجد گوهرشاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
459 - 479
حوزه های تخصصی:
زنان، به گواهی تاریخ، هرگاه فرصت یافته اند شایستگی های خویش را در حوزه های فرهنگی، هنری و معماری به نمایش گذاشته اند. زنانِ بانی، به ویژه در دوره تیموری، در ایجاد و گسترش تزئینات و موتیف های مرتبط با مفاهیم زنانه نقش پررنگی داشته اند. هدف اصلی این پژوهش بازنمایی و خوانشی از معماری ایرانی اسلامی براساس مؤلفه های بصری جنسیت و با محوریت زنانگی در معماری است. بنابراین، به منظور نزدیک شدن به اهداف پژوهش، ابتدا مرور مفاهیم مرتبط با موضوع جنسیت در روندِ تاریخی آن مورد نیاز بود که در ادامه سنجه های جنسیت و زنانگی در نمونه موردی انتخابی استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. شایان ذکر است که در راستای تعیین هویت جنسیتیِ شاخص های بصری، گریزی به حوزه های فلسفی، روان شناسی تکاملی، روان کاوی، مستندات و شواهد تاریخی و پژوهش های متأخرتر در مورد جنسیت اشیا و محصولات صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مسجد گوهرشاد از دلالت های بصریِ مرتبط با مفاهیم مردانه به نفع زنانگی کاسته شده است که یکی از دلایل مهم این موضوع می تواند حضور پررنگ زنان در عرصه سیاست و معماری باشد که سرآمد آن ها «گوهرشادآغا» بود.
زنان تأثیرگذار اینستاگرامی؛ زنانگی بازنمایی شده در صفحات زنان اینفلوئنسر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 90
حوزه های تخصصی:
اینفلوئنسرها از طریق پست های خود در شبکه های اجتماعی رهبران افکار آنلاینی هستند که بر رفتار و روند تصمیم گیری توده ها تأثیر می گذارند. در حال حاضر، بسیاری از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی را زنان تشکیل می دهند. تصویری که آن ها از زندگی شان به عنوان زن ارائه می کنند تصویری تأثیرگذار درباره زن بودگی و زنانگی است. این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل زنانگی نمایش داده شده در اینستاگرام است. برای این منظور، صفحات چهار نفر از زنان اینفلوئنسر ایرانی به عنوان نمونه انتخاب شده و پست های این صفحات با استفاده نشانه شناسی اجتماعی تصویر کرس و ون لیوون تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار نوع بازنمایی زنانگی در این صفحات دیده می شود که «زنانگی بدنمند مدرن»، «زنانگی سنتی با فرمی نو»، «ضد زنانگی مسلط» و «زنانگی در خدمت فضای عمومی» نام گذاری شده است. این انواع در عین تفاوت های روشنی که با یکدیگر دارند دارای اشتراکاتی نیز هستند. آن ها به دو مقوله «بدن زنانه» و «نقش های زنانه» توجه دارند. بدن زنانه و نقش های زنانه تحت تأثیر دو فرایند تجاری شدن و اجتماعی شدن قرار می گیرند که یکی تحت تأثیر گفتمان سرمایه داری حاکم بر شبکه اینستاگرام و دیگری متأثر از گفتمان فمنیستی است. همچنین، در همه انواع زنانگی های نمایش داده شده، گفتمان دینی یا کاملاً طرد می شود یا نادیده گرفته می شود.
تصویر زن در سینما (تحلیلی بر ده فیلم دهه 1380 سینمای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
231 - 250
حوزه های تخصصی:
با نزدیک تر شدن رویکردها و ایده های علمی و هنری به همدیگر و مطرح شدن نسبت بین جامعه و هنر، تصویر ارائه شده از گروه های مختلف، به ویژه گروه های فرودست جامعه، از جمله زنان، در رسانه ها به موضوعی جدی برای پژوهش بدل شد. مقاله حاضر می کوشد با اتکای به ایده های نظریه فمینیسم و رویکرد گفتمان کاوی، نحوه بازنمایی این تصویر را در آثار سینمایی (ده فیلم) دهه 1380 در ایران توصیف و نسبت تصاویر برساخته آن ها را با گفتمان های سیاسی غالب در این دوره تحلیل کند. بر اساس یافته ها، در بیشتر فیلم ها، بازنمایی زندگی زنان به سمت مدرن تر شدن و متمایل به ایده های غیرمردسالارانه می رود، اما این زنان مدرن هم هرگز در حالتی قطبی قرار نمی گیرند. آنان هم زمان ویژگی های اصلی هر دو گفتمان را با خود دارند. با توجه به کلیت تصاویر، به رغم تأثیرپذیری این آثار از نگرش کارگردانان و تعلقات گفتمانی آن ها، جلوه هایی بازتابی از شرایط اجتماعی مسئله «زنانگی و مردانگی» در این فیلم ها دیده می شود. گویی بازتابی از شرایط گذار واقعی جامعه از مرحله سنتی تر به مدرن تر در فیلم ها نیز وجود دارد.
فراتحلیلی بر مطالعات زنانگی و توسعه در ایران (با تمرکز بر توسعه اقتصادی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نخستین تعلیم دهنده در یک جامعه و آماده کننده یک نسل آگاه و برخوردار از دانش برای ایجاد و فراهم نمودن بسترهای پیشرفت و توسعه در یک کشور و یک ملت زنان هستند. بنابراین همین امر کافی است که پیشرفت و توسعه زنان یک جامعه را برابر با پیشرفت وتوسعه آن کشور نیز بدانیم. لذادر این پژوهش با هدف ترکیب مطالعات انجام شده در حوزه زنانگی و توسعه انجام گردیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1385 تا 1401 در ایران و به زبان فارسی به صورت مقاله در دسترس بودند. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 59 اندازه اثر از 17 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل، به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های تصادفی، و تحلیل ناهمگنی با استفاده از نرم افزار 2CMA استفاده شده است. تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی برای مدل تصادفی (مدل انتخاب شده برای این فراتحلیل) طبق جدول تفسیر اندازه کوهن، متوسط محاسبه شد.همچنین با در نظر گرفتن توسعه اقتصادی بعنوان متغیر تعدیل کننده نیزمتوسط محاسبه می شود .
تجربه ی زیسته ی مادران مطلقه از حضانت فرزندان با تأکید بر چالش ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
39 - 62
حوزه های تخصصی:
با عنایت به ماده 1170 قانون مدنی، زنی که مطلقه شده و دارای فرزندانی از همسر اول خود است در صورت ازدواج مجدد، حضانت او از فرزندانش سلب می شود. بنابراین، با وقوع رویداد طلاق در بین خانواده ها، مسئله مهمی که همسران با آن روبه رو می شوند، مسئله حضانت فرزندانشان است. از این رو، مطالعه فهم تجربه زنان در دو موقعیت «مادری» و یا «ازدواج مجدد» و نیز چالش های مواجهه با آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند از 18 زن مطلقه شهر تهران که حضانت فرزندان خود را بر عهده گرفته اند، مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شد و نتایج نیز با بهره گیری از تحلیل مضمون به دست آمد. یافته های حاصل، تجارب مادران مطلقه را در قالب سه سنخ از مواجهه با حضانت فرزند سنخ بندی کرده که به نوبه خود با چالش هایی همراه است: سنخ نخست، پذیرش حضانت فرزند با تأکید بر نقش مادری همراه با چالش هایی از قبیل اظهار پشیمانی از پذیرش حضانت، باز اندیشی در حضانت فرزند و فراموش شدن نقش زنانگی؛ سنخ دوم: پذیرش حضانت همراه با نقش اجتماعی با چالش هایی چون هراس از افشای مطلقه بودن، جدال طاقت فرسا در محیط مردانه و چالش نیاز عاطفی و زیستی؛ سنخ سوم: پذیرش حضانت و حفظ نقش همسری با چالش احساس خرسندی از نقش مادری و همسری . در نهایت آنچه مسلم است زنان مطلقه که سرپرستی فرزندان خویش را نیز بر عهده دارند با چالش های فراوانی روبه رو می باشند که ضروری است که با توجه به وضعیت خاص هر خانواده، تصمیم مقتضی در این خصوص توسط دادگاه خانواده اتخاذ گردد.
تحلیل ژانر روایت های زنان دارای تعارض زناشویی از تجربه مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
59 - 95
حوزه های تخصصی:
پدیدآمدن تعارضات در جهان مدرن امروزی، مؤلفه اجتناب ناپذیر زندگی زناشویی قلمداد می شود. درگذشته، زوجین، هنگام مواجهه با تعارضات زناشویی، از روش های کدخدامنشانه و ریش سفیدی بهره مند می شدند، اما امروزه مشاوره خانواده، جایگزین روش های پیشین شده است. امروزه در جامعه ایران، زنان زیادی درگیر تعارضات زناشویی به صورت خفیف یا مزمن هستند که برخلاف گذشته، به مثابه کنشگران فعال، هنگام بروز تعارضات برای چاره اندیشی و حل وفصل آن ها به مراکز مشاوره خانواده مراجعه می کنند؛ در غیر این صورت به دنبال راهی برای خروج از آن می گردند؛ بدین معنا که گروهی از زنان که مشکلات زندگی مشترک را به طور خفیف دریافت می کنند، با مهارت آموزی ادامه زندگی مشترک را میسر می دانند. در برابر، گروه دیگری که تعارضات زناشویی را مزمن ادراک می کنند و تلاش خود را برای ادامه زندگی مفید نمی دانند، پدیده طلاق را تجربه می کنند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت تجربه زنان دارای تعارض زناشویی از مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی بود. این پژوهش با بهره گیری از درمان مراجع محور راجرز، رویکرد خانواده درمانی فمینیستی چسلر، روایت درمانی وایت و اپستین و روش تحلیل روایت تیپولوژیک، در سال 1397 در یک مرکز مشاوره در اصفهان انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق، 17 نفر از زنان متأهل دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند که با روش حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه روایی شد. یافته ها نشان می دهد، تجربه اغلب زنان از مراجعه به مشاور در ژانر رمانس روایت شده است؛ ازاین قرار که زنان باتکیه بر توانمندی های خود به عنوان قهرمان زندگی، در جست وجوی راهکاری برای حل تعارضات زناشویی هستند و مراجعه به مرکز مشاوره را جزئی از این انگیزه درونی تلقی می کنند؛ خواه تلاش آن ها به حل مسئله منجر شود و خواه نگردد؛ بنابراین تجربه زنان از مراجعه به مراکز مشاوره، گامی در جهت حل تعارضات است.
واکاوی بازنمایی سلسله مراتب اقتدار خانواده در سینمای ایران؛ مطالعه موردی فیلم های ایرانی درام و پرفروش سال های 1387 تا 1397 در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
45 - 83
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین مسئله در مقاله حاضر، فهم چگونگی بازنمایی سلسله مراتب اقتدار در خانواده و تغییراتی است که در آن در فیلم های ملودرام اجتماعی با مضامین خانوادگی پرفروش در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ است. در مطالعه حاضر مبتنی بر رویکردهای معاصر در حوزه جامعه شناسی جنسیت تلاش شده است تا ورای امر مردانه و زنانه، قدرت و فرهنگ به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل فیلم ها برای فهم مناسبات اقتدار در خانواده ایرانی مدنظر قرار گیرد. برای تحلیل این امر در بازه زمانی مذکور در نمونه های تحقیق، از الگوی نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده است تا بتوان ضمن توصیف نحوه توزیع اقتدار خانواده ها در این فیلم ها، با نگاهی طولی به سلسله مراتب اقتدار خانواده و تغییرات آن پرداخت. نتایج حاکی از آن است که در طی یک دهه در ابتدا شاهد حضور مردانگی هژمونیک و کمتر هژمونیک و زنانگی مؤکد در این فیلم ها هستیم. در میانه دهه حضور زنان مقاومت پیشه هم بیشتر مشاهده می شود؛ اما در اواخر این دهه یعنی سال های 1395 تا 1397 مردان هژمونیک و زنان مؤکد مهم ترین الگوی توزیع اقتدار در خانواده در این فیلم ها هستند. آنچه در این مقاله مهم است توجه به جنبه متفاوتی در مقایسه با نتایج به دست آمده از پژوهش های پیشین است.