مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل مدیریت عملکرد اعضای هیات علمی بر اساس مؤلفه های سرمایه فکری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، یک روش آمیخته (کمّی- کیفی) است. و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (n=650) است و حجم نمونه آماری براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه محقق ساخته، یکی مدیریت عملکرد و دیگری بررسی میزان تناسب مدل از نظر صاحب نظران و یک پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004) بوده، داده های به دست آمده؛ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه مدیریت عملکرد 98/0 و پرسشنامه میزان تناسب مدل از نظر متخصصان 81/0 به دست آمده است همچنین ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس نیز 87/0 محاسبه شده که ضرائب مذکور برای هر سه پرسشنامه حاکی از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری است. برای بررسی ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد، سرمایه فکری و همچنین برای بررسی میزان تناسب مدل با نظر متخصصان از آزمون تی تک نمونه ای بهره گرفته شد و نتاج حاصل حاکی از معنادار بودن همه متغیرها گردید. به عبارت دیگر ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد در 27 بعد و 127 مؤلفه و ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری در 3 بعد سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه ارتباطی و 42 مؤلفه مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج کلی حاصل از پژوهش فوق حاکی از تایید بالای الگوی مذکور از سوی صاحب نظران و متخصصان است.
شناسایی الزامات نظام آموزش عالی کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
این تحقیق با هدف شناسایی الزامات نظام آموزش عالی کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی انجام شده است. روش: روش این پژوهش بر اساس هدف توسعه ای، کیفی به شیوه توصیفی است. به منظور جمع آوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و مطالعات اسنادی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون(تم) استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان علمی و اجرایی کشور در حوزه اقتصاد مقاومتی و آموزش عالی، کلیه سخنرانی های مقام معظم رهبری و تعداد هفت مقاله و کتاب و در این زمینه بوده است. یافته ها: 31 مضمون در شش محور شامل آموزش، پژوهش و نشر دانش (کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی)، ساختار و سیستم ها، فرهنگ و رهبری(اهرمهای اصلی اجرای استراتژی) به عنوان الزامات نظام آموزش عالی احصا شد. نتیجه گیری: بسترسازی آموزش عالی برای تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقداماتی در دو سطح است؛ نخست، اقدام در سطح وزارت علوم و دانشگاهها که متولی اصلی آموزش عالی در کشورند و دوم، اقدام در سطح دولت که نهاد فرادست آموزش عالی و متولی اصلی اجرای اقتصاد مقاومتی محسوب می شود.
شناسایی، طبقه بندی و اولویت گذاری عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی، طبقه بندی و اولویت گذاری عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه (موردمطالعه: دانشگاه بین المللی امام رضا علیه السلام) در راستای ارتقای کیفیت آموزش عالی و قدرت نرم کشور است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت کتابخانه ای و کیفی است. به این منظور، ابتدا با روش کتابخانه ای اقدام به بررسی پیشینه پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه گردید، سپس با تحلیل مضامین اولیه و روش دلفی کیفی (نظرسنجی خبرگان) به توسعه، طبقه بندی و اولویت گذاری عوامل احصا شده پرداخته شد. خبرگان به تعداد 15 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب گردید و با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، وزن زیرعوامل در هر عامل مرتبط آن به دست آمد. عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه ابتدا در قالب 902 مضمون اولیه مورد شناسایی قرار گرفت و درنهایت پس از غربال گری و طبقه بندی، در قالب 45 زیرعامل شناسایی و به ترتیب اهمیت مدنظر خبرگان، رتبه بندی شدند. تربیت و توانمندسازی سرمایه انسانی خودباور و کارآفرین در رتبه اول اهمیت، وجود شبکه علمی هم افزای ملی و فراملی در اولویت دوم و هرم مناسب اعضاء هیئت علمی با جذب نیروهای کیفی تخصصی در رتبه سومِ اهمیت در مجموعه عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه قرار گرفت.
گرایش دختران به تماشای مسابقات فوتبال در ورزشگاه و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
193-216
حوزه های تخصصی:
امروزه دسترسی زنان به فضاها و عرصه های اجتماعی یکی از مهم ترین دغدغه های آن ها محسوب می گردد. مطالعه حاضر به روش پیمایش درصدد بررسی گرایش زنان به تماشای فوتبال مردان و نیز عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری آن را «کلیه دختران دانشجوی دانشگاه های شهر تهران در سال ۱۳۹۷» تشکیل می دهد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با ۴۹۵ نفر برآورد گردیده و در نهایت داده ها از طریق پرسشنامه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، شهید بهشتی و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات گردآوری گردید. یافته ها نشان داد که اکثر دختران دانشجو، در صورت باز شدن ورزشگاه، به تماشای مسابقات فوتبال می روند. همچنین بررسی دقیق تر نشان داد که دو متغیر بازاندیشی در هویت یابی جنسیتی زنان و معنایابی جنسیتی فضا رابطه معناداری با گرایش زنان به تماشای فوتبال دارند. معرف های این دو متغیر به ترتیب اهمیت، بیشتر تحت تأثیر شاخص های سیاسی، فمنیستی و فردی و نیز وزن بیرونی متغیر معنای جنسیتی فضا، به ترتیب مربوط به برداشت سیاسی، فردی و اجتماعی از فضا می باشد. بر این اساس عاملیت دختران در چنین گرایشی بیشتر متوجه کاهش محدودیت ها و فشار هنجاری نظام سیاسی در قبال زنان جامعه است و در مرحله دوم، عاملیت خود را بیشتر در سطح فردی و با هدف تفریح و تجربه شور و هیجان جستجو می کنند
شناسایی و رتبه بندی عوامل توسعه ورزش دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
809 - 831
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل توسعه ورزش دانشگاه مازندران است. این پژوهش کاربردی و روش انجام آن آمیخته است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بود. جامعه آماری تحقیق شامل استادان و خبرگان تربیت بدنی، مدیر و معاونان اداره تربیت بدنی دانشگاه مازندران بود. در مرحله اول تحقیق از طریق مصاحبه با 20 نفر از جامعه آماری، عوامل توسعه شناسایی شد. در مرحله دوم و سوم، عوامل شناسایی شده توسط گروه دلفی (20 نفر) بررسی شد؛ در این دو مرحله عواملی که حداقل 60 درصد دارای پاسخ مثبت بودند، برای مرحله بعد باقی ماندند. در مرحله نهایی رتبه بندی عوامل شناسایی شده در سه مرحله قبل با استفاده از پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت انجام گرفت. برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس یافته های این تحقیق مهم ترین عوامل توسعه ورزش دانشگاه مازندران شامل سرویس دهی و دسترسی آسان به اماکن ورزشی، حمایت مسئولان دانشگاه از ورزش دانشجویان، تبلیغات و اطلاع رسانی در بین دانشجویان، وجود اسپانسر برای تیم های ورزشی و آموزش نیروهای انسانی بودند؛ بنابراین مدیران دانشگاه باید به منظور توسعه ورزش دانشگاه مازندران، عوامل شناسایی شده را مورد توجه قرار دهند.
تبادلات بینافرهنگی در بین المللی شدن آموزش عالی؛ تجارب دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
123 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالش ها و دشواری هایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه می شوند، می تواند در شکل گیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل می کند مانع به وجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان این موضوع در مباحث مرتبط با «مبادلات دانشگاهی» و «مطالعات دوره دکتری»، به عنوان مباحث مهم و مرتبط با بین المللی شدن آموزش عالی است. روش تحقیق به شیوهٔ مردم نگاری است و اطلاع رسان های این پژوهش یازده دانشجوی دکتری از کشورهای افغانستان، لبنان و هند در رشته ها و دانشگاه های مختلف بودند که به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرحواره مفهومی مک آلپاین و نورتن (2012) برای فهم کلیت تجارب دانشجویان به کار گرفته شد. تجارب زیستهٔ دانشجویان با مد نظر داشتن سه بافت الف) رشته ای/گروه آموزشی؛ ب) نهادی؛ و ج) اجتماعی/فرااجتماعی، تفسیر شد. این بافت های تو در تو امکان شناخت لایه ها و پیچیدگی های زندگی و تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را فراهم آورد. یافته های پژوهش ذیل نُه مقوله توصیف و تفسیر شد. نتایج حاکی از آن است که به رغم آنکه تجارب زیسته این دانشجویان از تحصیل در کشورمان در کل منفی نبوده است، اما در مجموع به گونه ای نبوده است که توانایی گفتگوی بین فرهنگی و تلفیق فرهنگ کشور میزبان در کلیت تجارب آنان را فراهم آورد یا آنان را در مسیری کم تنش و ملایم برای تکوین هویت آکادمیک شان هدایت کرده باشد.
مسئله ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
153 - 178
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مسئله تجربه ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه می پردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهش هایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت نگرفته است. به این ترتیب، بررسی موقعیت سیاسی در دانشگاه با مقتضیات زمان حال پیوند می خورد. پژوهش حاضر بعد از رخداد 1388، و برخوردهای امنیتی که با دانشجویان شد، انجام گرفت. بنابراین، برای دانشجویان، تجربه موقعیت سیاسی با رجوع به وقایع آن دوران با ترس و سرخوردگی همراه است. به همین منظور، با بررسی سه دانشگاه امیرکبیر، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، و دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به بررسی مفهوم ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه پرداخته ایم. پنجاه مصاحبه از دانشجویان فعال سیاسی، از طیف های مختلف، و غیرفعال گرفته شده است و در تلاش بوده ایم به پرسش های «مفهوم ترس از موقعیت سیاسی برای دانشجویان چگونه معنی پیدا می کند؟» و «دانشجویان فعال سیاسی چگونه با آن روبه رو شده اند؟»، پاسخ دهیم. در نتیجه گیری آمده است که خانواده ها مهم ترین منبع ایجاد ترس برای فرزندان به منظور دورکردن آنان از موقعیت های سیاسی اند. خانواده ها نگران آینده فرزند خود برای یافتن کار و ادامه تحصیل اند. بنابراین، دانشجویان هم، در طول زندگی روزمره خود، در دانشگاه به یکدیگر نسبت به کنش سیاسی هشدار می دهند. اما دانشجویانی که از دروازه ترس عبور، و درگیری با موقعیت سیاسی را تجربه کرده اند، همانند غربالی برای ترغیب و برانگیختن دانشجویان برای عبور از ترس خود در برابر موقعیت سیاسی عمل می کنند.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تبعیض و نابرابری قومی در بین دانشجویان کرد در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 25
حوزه های تخصصی:
وضعیت کردها در ایران از نظرگاه تبعیض و نابرابری دهه هاست که موضوع دغدغه ها و مباحثات عمومی در داخل و خارج از ایران بوده است، اما تجربه قومیتی کردها درون میدان های اجتماعی ایران ازجمله دانشگاه به ندرت موضوع بررسی های تجربی بوده است؛ براین اساس، در این مقاله، تجربه زیسته دانشجویان کرد در دانشگاه با رویکردی اکتشافی، با تمرکز بر تجربه های تبعیض و نابرابری قومی در چهار دانشگاه تبریز، تهران، علامه و کردستان بررسی شده است. به این منظور، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با دانشجویان کرد انجام شده است. داده ها با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده که برآیند آن، 11 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی بوده است. یافته ها نشان می دهند که تجربه دانشگاه برای دانشجویان کرد دربردارنده وجوه قابل توجهی از حس تبعیض، نابرابری و طرد قومی در هر دو ساحت رسمی و غیررسمی دانشگاه است.
راهبرد تعاملی - توضیحی در آموزش علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
105 - 132
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به رویکردی در آموزش علوم انسانی، به بررسی شیوه های تدریس مؤثر در علوم انسانی در دانشگاه های ایران پرداخته است. برای این منظور چگونگی آموزش استادان بزرگ علوم انسانی و اجتماعی در ایران واکاویده شد. برای دستیابی به چگونگی آموزش این استادان بزرگ از روشی غیرمستقیم در پژوهش بهره گرفته شد: تجارب زیسته استادان کنونی علوم انسانی از حضور در کلاس آن استادان بزرگ در قالب خاطرات آنان بازنمایی گردید. در این بازنمایی از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند، انتخاب شدند و فرآیند گردآوری داده ها به روش مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. بر مبنای نتایج تحقیق، اساتید مذکور در کار تدریس خود، دو گونه راهبرد داشته اند: راهبرد ساختاری (کلاس درس منظم و مشارکتی) و راهبرد فرایندی (آموزش در سه گام آموزنده، کاربردی و انتقادی). این راهبردها برای رسیدن به آرمان هایی مانند یادگیری دانش نظری، توان تحلیل و نقادی، و برخوردارشدن شاگردان از منش آکادمیک بوده است. اجرای این راهبرد تدریس خود نیازمند برخورداری استاد از دو ویژگی است: دانش منسجم و روزآمد و کم نظیر، و مهارت اجتماعی بالا در تعامل با شاگردان.
تحلیل و تبیین کارکرد های اخلاقی دانشگاه در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
109 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی ضرورت احیای کارکرد های اخلاقی آموزش عالی و دانشگاه در دوران معاصر است. عوامل مختلفی در شکل گیری، بروز و شکوفایی صفات و ویژگی های اخلاقی در افراد مؤثرند که یکی از آنها شرایط مناسب محیطی است. دانشگاه ها یکی از تأثیرگذارترین محیط ها به منظور نهادینه کردن اصول و ارزش های اخلاقی قلمداد می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی استنتاجی، ابتدا اهمیت آموزش عالی و سپس اخلاق در آموزش عالی و کارکرد های مختلفی که اخلاق در زمینه های آموزش و پژوهش و در مجموع به لحاظ حرفه ای در آموزش عالی دارد، مورد بررسی قرار می گیرد. سپس عواملی که بر تضعیف یا تحدید کارکرد های اخلاقی دانشگاه مؤثر بوده اند، بررسی می شود. در پایان، براساس این تحلیل و با عنایت به آنکه زوال یا ضعف کارکرد اخلاقی دانشگاه ها، موجب تغییر جهت گیری آنها از ارتقای معنوی و اخلاقی انسان به سوی تولید نیروی کار صرفاً متخصص شده است؛ نتیجه گرفته می شود که احیای کارکرد های اخلاقی دانشگاه که در واقع اساسی ترین کارکرد آن نیز هست، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است.
مطالعه جامعه شناختی عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم در پژوهش های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
7 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اکتشافی، توصیفی و تفسیری حاضر تبیین چرایی و پیامدهای پیدایش عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم در میان پژوهش گران علوم انسانی از منظر مشارکت کنندگان در تحقیق است. بدین منظور، 35 نفر عضو هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی، در قالب نمونه گیری هدفمند انتخاب و فرایند نمونه گیری از آنها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافته است. داده ها به کمک مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و گپ وگفت های دوستانه، جمع آوری و سپس، تحلیل شده اند. به موجب واکاوی مضمونی داده ها، عدم انباشت تجربه پژوهشی و ضعف اشتراک دانش در اجتماع علمی، ابهام در استانداردهای پژوهشی، هزینه هراسی، مضیقه های انگیزشی و روانی، دوگانه مطالعه و اقتصاد و تأملات بازاندیشانه معرفت شناختی، مضامین شش گانه ای هستند که عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم را در پژوهش های علوم انسانی تبیین می کنند. تصمیم سازی مستقل از پژوهش و تکانه های مدیریتی شدید، سیاست گذاری پر هزینه، فروکاست سرمایه اجتماعی و احساس استغنای برنامه ریزی از یافته های پژوهشی علوم انسانی مضامینی هستند که پیامدهای حاصل از وجود عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم را بازنمایی می کنند. برداشت تفسیری تر از نوع روابط میان مضامین برساخت شده نشان می دهد ناروایی های مرتبط با اخلاق پژوهش ذیل مقوله مرکزی فقدان اجتماع علمی قابل فهم است؛ بر همین مبنا، تکوین اخلاق علمی موکول به تحقق اجتماع علمی نقش آفرین خواهد بود که در پی آن اخلاق پژوهشی از سطح ترجیحات شناخت انگارانه فردی خارج و تبدیل به امری نهادی، با سویه های جامعه شناختی می گردد. ارتقاء مذکور متضمن پاسداشت بازاندیشی های معرفت شناختی حول معنای علم و اخلاق پژوهش، تأمل پیرامون نسبت میان علم و جامعه، و بازآفرینی های ساختاری برآمده از موارد فوق، در مقام سیاست گذاری و برنامه ریزی خواهد بود.
تجربه زیسته و ادراک شده دانشجویان از فرهنگ دانشگاهی (تحصیلات تکمیلی گروه علوم انسانی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که با روش استقرایی و اکتشافی انجام شد تجربه زیسته دانشجویان و ادراک آنها از فرهنگ دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه پردازی داده محور می باشد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نمیه ساخت یافته بود که با 24 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاههای تهران، شهیدبهشتی، الزهرا (س)، تربیت مدرس و علامه طباطبایی صورت گرفت. انتخاب نمونه-ها بر اساس نمونه گیری نظری و حصول اشباع نظری بود. روش تحلیل داده ها نیز کدگذاری بوده که از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. حاصل تحقیق 82 مفهوم یا زیرمقوله و 19 مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. دانشجویان فرهنگ دانشگاه های تهران را در قالب مفاهیمی چون فرهنگ محافظه کارانه، فرهنگ مدرک گرایی، فرهنگ فردگرایی، فرهنگ ناامیدی، فرهنگ پرولتاریایی، فرهنگ ستایشگرایانه، فرهنگ تابعیت، غلبه فرهنگ مردانه، رابطه گرایی، تجاری شدن علم توصیف کردند. آنها معتقد بودند که عواملی چون آموزش ناکارآمد در مقاطع مختلف تحصیلی، اساتید، فرهنگ جامعه، فرهنگ خانواده و نبود امنیت شغلی از دلایل اصلی فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشگاهها است و پیامدهای این فرهنگ غالب را فرار مغزها، رکود علمی، وابستگی، هدر رفتن منابع کشور، افزایش اختلالات روانی دانستند.
سامانه های راهبردی صیانتی وضدصیانتی جنگ نرم درتوسعه آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران: الگوی شناختی
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی و توسعه آن به مثابه بستری برای تولیدعلم و فناوری، توانمندسازی منابع انسانی،تقویت اقتصاد دانش بنیان، گسترش و ارتقاء مشارکت اجتماعی،تقویت سرمایه اجتماعی، هویت بخشی و تولید فرهنگ برتر، الهام بخشی و الگوسازی در منطقه و جهان اسلام، تاثیرگذاری بر فرآیند تحولات منطقه ای و جهانی،و... یکی از بنیادی ترین مؤلفه های تولید قدرت ملّی، اطمینان بخش به امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران و محقق کننده اهداف عالیه انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگویی از مردم سالاری دینی محسوب می شود. همچنین از آنجا که مراکز علمی و پژوهشی به عنوان یکی از اهداف راهبردی بیگانگان برای تاثیر گذاری و همسوسازی آن با نیّات خود، همواره تحت رصد و هدف نفوذ آنان قرارداشته، الگوهایی امنیّتی در قالب سامانه های«صیانتی» و «ضد صیانتی» درعرصه آموزش عالی شکل گرفته است. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین کنش و واکنش های این سامانه ها در چارچوب یک الگوی شناختی در سطح راهبردی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و درپاسخ به این سؤال که؛ سامانه های صیانتی و ضد صیانتی مؤثر در توسعه آموزش عالی ایران کدامند؟ انجام شده است. طبق نتایج بدست آمده حداقل نه سامانه کلان امنیّتیِ موثر در توسعه آموزش عالی تحت عناوین؛ سامانه حاکمیّتی، سامانه کلان اجرایی، سامانه اجتماعی، سامانه جریانات سیاسی خودی، سامانه جریانات سیاسی غیرخودی، سامانه جریان روشنفکری، سامانه فضای مجازی، سامانه امنیّتی خودی و سامانه امنیّتی حریف مورد شناسایی قرار گرفته که در سه الگوی کلی؛ سامانه کاملاً صیانتی، سامانه های دوجانبه(دو وضعیتی) و سامانه کاملاًضدصیانتی به عنوان الگویی شناختی تقسیم بندی شده اند.
اعتماد نهادی، دانشگاه های دولتی و جامعه پذیری سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله تلاش می کنیم تا ارتباط بین سه مفهوم اعتماد نهادی، دانشگاه، و جامعه پذیری سیاسی را بررسی کنیم. اعتماد نهادی از مهم ترین سرمایه های هر نهاد برای پیشبرد کارکردهایش است. از سویی، یکی از مهم ترین کارکردهای دانشگاه های دولتی در جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذاری بر روند جامعه پذیری سیاسی مخاطبان اصلی خود، یعنی دانشجویان است. پرسش اصلی این مقاله این است که اعتماد نهادی به مثابه مهم ترین شاخص سرمایه اجتماعی چه تأثیری بر فرایند جامعه پذیری سیاسی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران به مثابه جامعه آماری این مقاله دارد. این مقاله با مبنا قراردادن نظریه رابرت پاتنام درخصوص مفهوم سرمایه اجتماعی این فرضیه را مطرح می کند که جامعه پذیری سیاسی در هر جامعه به طور عمده از طریق نهادهای دولتی صورت می پذیرد و میزان اعتماد نهادی افراد جامعه به نهادهای دولتی که از آن با عنوان «اعتماد نهادی» یاد می شود در فرایند اجرا و اثربخشی جامعه پذیری سیاسی بسیار حائز اهمیت است. بررسی یافته های آماری مربوط به مطالعه موردی این مقاله نشان داد که با افزایش سطح اعتماد نهادی در دانشگاه های دولتی شهر تهران میزان اثربخشی آن ها بر جامعه پذیری سیاسی دانشجویان مقطع کارشناسی افزایش می یابد.
تبیین جایگاه قدرت نرم در افزایش نفوذ سیاسی ایران در افغانستان مورد: همکاری های علمی ایران – افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم به معنای توانایی جذب دیگران می باشد و این توانایی جذب دیگران، منجر به نفوذ در آنان می شود. استفاده از قدرت نرم درحال حاضر نزد دولت های جهان رواج زیادی پیدا کرده است. قدرت نرم دارای منابع متعددی می باشد. یکی از عواملی که مدنظر این مقاله قرار دارد، بهره گیری از قدرت نرم با استفاده از روابط و همکاری ها ی آموزش عالی در جهت نفوذ سیاسی بیشتر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش نفوذ سیاسی با توجه به همکاری های علمی بین الملل دانشگاهی با نگاهی به تجربه دانشگاه فردوسی مشهد با دانشگاه های افغانستان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته ها ی تحقیق نشان می دهد که در عصر انفجار اطلاعات دیگر نمی توان تنها به عنصر قدرت سخت توجه کرد و علاوه بر عناصر قدرت در حوزه ها ی نظامی، اقتصادی و سیاسی، نباید از عناصر نرم افزاری فرهنگ و آموزش عالی در افزایش توان یک کشور غافل ماند. تلاش ایران جهت نفوذ سیاسی بر افغانستان در عرصه ی سیاست داخلی و خارجی اتخاذ گسترش همکاری ها ی آموزشی به عنوان یک پادایم بی بدیل قدرت نرم در جهت افزایش و ارتقاء جایگاه و پرستیژ ایران در نظام بین الملل و ایفای نقش برتر در منطقه است. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و اسناد مربوط به توافقنامه های بین دانشگاهی دانشگاه فردوسی مشهد با دانشگاه های کابل، قندهار، هرات، موسسه عالی اشراق و دانشگاه بلخ حاکی از قابلیت های اساسی دانشگاه فردوسی مشهد در عرضه خدمات آموزش عالی فراملی از تبادل استاد و دانشجو گرفته تا راه اندازی دوره کارشناسی ارشد و تاسیس یک شعبه دانشگاهی می باشد. در نهایت، این مقاله نمایانگر این موضوع است که ایران می تواند از همکاری ها ی آموزشی برای نفوذ سیاسی بیشتر در کشور افغانستان بهره برداری کند.
تجارب زیسته دانشجویان از مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد تا تجارب زیسته دانشجویان از مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشگاه مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش به روش کیفی و با استفاده از سنت پژوهشی پدیدارشناسی انجام شده است. حوزه پژوهش دانشجویان مؤسسات آموزش عالی بودند که پس از شناسایی و تحلیل داده های دریافتی در نهایت13 نفر از دانشجویان عضو در تشکل ها و انجمن های دانشجویی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و مصاحبه با آن ها صورت گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش کدگذاری موضوعی مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب کدهای باز، محوری و جایگزینی سازماندهی شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته دانشجویان در قالب هفت مقوله اصلی (فضای حاکم بر آموزش عالی ،اصول حاکم بر آموزش عالی ،عوامل زمینه ساز مسئولیت پذیری ،درک همدلانه،نقش پذیری و مشارکت ،ارزش مداری و ساختار اجتماعی دانشگاه )و 71 مقوله فرعی دسته بندی گردید و در نهایت یافته های متناسب با هر مقوله اصلی در قالب مدل کلی و نمودار ارائه شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار یادگیری سیار در دانشگاه ها (موردمطالعه: دانشگاه سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
245 - 273
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار یادگیری سیار در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شد. روش این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده ها، آمیخته است؛ ارائه الگو در این پژوهش به روش کیفی فراترکیب انجام شده، بدین صورت که با استفاده از روش فراترکیب 49 مقاله یادگیری سیار در دانشگاه ها مورد بررسی و میزان اهمیت و اولویت هر یک به کمک روش کمی آنتروپی شانون تعیین شد. به منظور اعتبار یابی مدل، پرسشنامه شماره یک طراحی و در بین جامعه آماری توزیع شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان به تعداد 21217 نفر شامل می شوند، نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان تعداد 377 نفر بدست آمده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی با کمک نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شده است. طبق یافته های تحقیق عوامل مؤثر در این الگو در دو بعد زیرساختی (ابزار و فناوری و زیرساخت حمایتی)، و فردی (ویژگی های شخصیتی کاربران و ویژگی های مهارتی کاربران) دسته بندی شده اند.
توسعه و اعتباریابی چارچوبی برای شناسایی چالش های توسعه دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی توسعه و اعتباریابی چارچوبی بومی برای توسعه دانشگاه اسلامی بوده است. روش پژوهش، ترکیبی و از نوع اکتشافی وشامل دو بخش کیفی و کمی بوده است. در بخش کیفی و برای تدوین چارچوب مفهومی توسعه دانشگاه اسلامی، از روش مطالعه موردی و از تکنیک همسوسازی داده ها استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش شامل مشارکت کنندگان بالقوه (مدیران و اعضای هیات علمی خبره و صاحب نظر، با تجربه و با گرایش عقیدتی/ ذهنی در رابطه با موضوع اسلامی شدن دانشگاه) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار(تخصص و توسعه) و با در نظر گرفتن بحث اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی در حوزه موضوع پژوهش(20 نفر) بودند. در مرحله کمی جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه ی مدیران (173 نفر) و اعضای هیات علمی (2021 نفر ) دانشگاه های استان فارس بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای به انتخاب نمونه پرداخته شد. نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل تعداد 118 نفر از مدیران و 325 نفر از اعضای هیات علمی بودند. در این بخش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در این پژوهش چارچوبی مشتمل بر سه بعد نهادی، اجرایی و فنی و 16مؤلفه ی به شرح ذیل تدوین گردید: سطح نهادی شامل مؤلفه های(تفکر سیستمی، نگرش راهبردی و رویکرد توسعه ای، مفهومی، ساختاری و عملکردی، رهبری راهبردی) ؛ سطح اجرایی شامل مؤلفه های (جهت گیری، رویکردهای اصلی، اقدامات توسعه ای و تاکیدات ویژه ) و سطح فنی شامل مؤلفه های ( تشخیص- جهت گیری، طرح ریزی، اقدام، ارزشیابی و یادگیری) می باشد. در مرحله کمی، روایی و پایایی چارچوب توسعه یافته، بررسی و تایید شد. نتایج حاکی از آن است که این چارچوب می تواند زمینه را برای شناسایی و تعیین چالش های توسعه دانشگاه اسلامی فراهم آورده و به تولید دانش بومی کمک کند.
ارزیابی عملکرد هیئتهای مذهبی دانشگاهی مبتنی بر رویکرد تحلیل اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
103 - 126
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت هیئات مذهبی دانشگاهی، به مثابه یکی از مسئولیتهای اجتماعی دانشگاه اسلامی انجام شد. روش: پس از شناسایی عوامل تشکیل دهنده هیئات مذهبی دانشگاهی از طریق مطالعات اسنادی و مصاحبه، با رویکرد تحلیل اهمیت- عملکرد سعی در ارزیابی عملکرد این هیئات شد و در مرحله اول 25 عامل تشکیل دهنده هیئات دانشگاهی در چهار محور، دسته بندی و سپس وضع موجود و مطلوب هر یک از عوامل به وسیله نظرخواهی از 47 نفر از خبرگان این حوزه، ارزیابی شد. یافته ها: مؤلفه های شناسایی شده ذیل چهار راهبرد کلی ذیل دسته بندی شدند: لزوم توجه حیاتی، تداوم وضعیت عالی موجود، دارای اولویت پایین و ناحیه قابل کاهش، که مدیران هیئات دانشگاهی را ملزم می کرد اقدامات خود را متناسب با هر یک از راهبرد های بیان شده جهت دهی کنند. نتیجه گیری: در حال حاضر برای بهبود وضعیت هیئتهای مذهبی دانشگاهی، بیشترین توجه باید معطوف به وجود عالم ربّانی، نظام تربیت خادم و استفاده از ظرفیت هیئات برای مسائل روز باشد.
تحلیلی بر تکوین حوزه های مطالعاتی زبان شناسی و زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
241-271
پیشینه آموزش دانشگاهی در رشته های زبان و ادبیات خارجی تقریباً با تأسیس دانشگاه در ایران برابری می کند، اما نخستین کرسی دانشگاهی زبان شناسی حدود نیم قرن پیش تأسیس شد. پس از پیدایش رشته های دانشگاهی مرتبط با حوزه مطالعاتی زبان شناسی و زبان های باستانی، تکوین آن ها در قالب بازنگری سرفصل های آموزشی و تخصصی تر شدن زمینه های علمی و نشر آثار مرتبط محقق شد. پرواضح است که با توجه به حجم پذیرش دانشجو از یک سو و افزایش آثار و منابع آموزشی ازسوی ناشران دانشگاهی و غیردانشگاهی، درنگی بر این دو مسیرهای دانش را روشن تر می کند. در این مقاله، تلاش می شود تصویری از سهم رشته های مرتبط با زبان شناسی و زبان های خارجی در نظام پذیرش دانشجو ارائه شود. اهمیت نقد منابع آموزشی برای کیفیت بخشی و ارائه متون علمی و وضعیت نقد متون دانشگاهی زبان شناسی و رشته های زبان های خارجی با بررسی و مقوله بندی آثار منتشرشده در گروه تخصصی زبان شناسی و زبان های باستانی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی مرور شود و درنهایت پیش نهادهایی برای برون رفت از وضعیت کنونی ارائه شود.