مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مشارکت سیاسی
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
215 - 254
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی – کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی ( مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.
تأثیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی بر مشارکت سیاسی؛ مطالعه موردی: شهرستان مُهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر پایگاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان بر مشارکت سیاسی در شهرستان مُهر از توابع استان فارس آماده شده است. پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان شهرستان مُهر در سال 1397 به تعداد 12000 نفر می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش خوشه ای 387 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که سنجش مشارکت سیاسی با روایی مناسب و پایایی آلفای کرونباخ محاسبه شده 79/0 می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS16 و Excel استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که پایگاه اجتماعی و اقتصادی تأثیر منفی معنی داری در سطح 01/0 بر مشارکت سیاسی دارد. وضعیت مشارکت سیاسی در منطقه مورد مطالعه بیشتر از حد میانگین (یا مطلوب) است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که سطح تحصیلات بر مشارکت سیاسی تأثیر داشته است. همچنین سن و اشتغال تأثیری بر مشارکت سیاسی نداشته است. اما بهبود سطح درآمدی بر مشارکت سیاسی تأثیر منفی داشته است.
نقد کتاب زنان در عرصه قانونگذاری ایران (1285 – 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به نقد صوری و محتوایی کتاب زنان در عرصه قانونگذاری ایران (1395-1285ش) نوشته منوچهر نظری اختصاص یافته است. این کتاب از معدود پژوهش های منتشر شده با موضوع حق رای زنان به شمار می رود، از این رو، در خور توجه و تامل است. مهم ترین نقدهای صوری وارد بر این اثر عبارت از این است که مولف رسم امانت داری را به جا نیاورده، برخی مطالب و نقل قول های مهم یا کاملاً فاقد استناد است یا فاقد استنادهای صحیح. در بسیاری موارد به جای بهره گیری از متون دست اول از پژوهش های دست دوم استفاده شده است و گاه پژوهش های دست دوم به عنوان منبع واسط عامدانه حذف شده و نویسنده بی آنکه خود به منابع دست اول رجوع کرده باشد، به آنها استناد داده است. از جمله نقدهای محتوایی می توان به این موارد اشاره کرد: ناهمخوانی عنوان با محتوا، فقدان منابع دست اول و اصلی چون اسناد، مشروح مذاکرات، نشریات، خاطرات، گزارش های رسمی و تاریخ نگاری های هم زمان، بی توجهی مولف به سیر رخدادها و وقایعی که طی 57 سال به کسب حق رای زنان منجر شد، فقدان تحلیل برخی رخدادها و عبور شتابزده، سطحی و گذرا از بسیاری وقایع و دیدگاه ها و نیز تناقض گویی هایی که در برخی تحلیل ها ارائه شده. با توجه به جمیع نقدهای صوری و محتوایی وارده می توان گفت که کتاب به رغم عنوان پرطمطراق آن، حتی از ارائه گزارشی دقیق از وقایع منجر به حق رای زنان ناتوان است.
استقلال سیاسی زنان در مشارکت سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی لزوم یا عدم لزوم اجازه ی زوجه از زوج نسبت به استیفای حق مشارکت سیاسی است. نتایج این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی حاکی از آن بوده است که اگر دلیل محکمی بر اذن زوجه از زوج یا عدم آن نباشد، باید به دنبال «اصل» در مساله بود و بدان عمل کرد. اولا، بنابر سیره ی فقهای سلف، در فقه فردی صرفاً مواردی از مشارکت که با حق زوج منافی نباشد، نیازمند اجازه نیست. ثانیا، براساس فقه حکومتی نیز مبنای حقوق و تکالیف متقابل فرد و دولت اقتضای دارد افراد تکالیف اجتماعی خود را انجام دهند؛ لذا در آن بخش از مشارکت که تکلیف زن است، نه تنها اجازه نمی خواهد، بلکه زوج نمی تواند مانع آن گردد، حتی اگر با حق او منافی باشد؛ اما آن بخش از مشارکت که در قالب تکلیف نمی گنجد و حق زن است، اصل بر عدم اجازه است، مگر دلیل خاصی اجازه را بطلبد. ثالثا، مشارکت سیاسی زن باید با رعایت اصول و واجباتی مانند حفظ هویت اجتماعی و خانوادگی فرد و حفظ عفت همراه باشد.
تقوای سیاسی و اعتماد سیاسی: مقایسه ظرفیت اعتمادسازی مردمسالاری دینی و لیبرال دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۶
35 - 58
حوزه های تخصصی:
مردم سالاری[1] برای بقا و بهبود کارکردها نیازمند اعتماد سیاسی است. این نوشتار در پی مقایسه ی ظرفیت نظام مردم سالاری دینی و دموکراسی لیبرال در تولید اعتماد سیاسی به روش مطالعه تطبیقی است. به این منظور ابتدا اهمیت و ضرورت اعتماد سیاسی برای نظام مردم سالاری مورد توجه قرار می گیرد و سپس دو ابزار مهم نظام دموکراسی لیبرال در تولید اعتماد سیاسی، یعنی «نهادسازی» و «مشارکت سیاسی» معرفی می گردد. ناکامی نظام های دموکراسی های لیبرال معاصر در جلب اعتماد سیاسی شهروندان، که در نوشته های پژوهشگران از آن با عنوان «زوال بزرگ اعتماد سیاسی» یاد می شود، نقطه ی آغازی برای تبیین اعتماد سیاسی در نظام مردمسالاری دینی خواهد بود. در نظام مردم سالاری دینی علاوه بر استفاده از نهادسازی و مشارکت سیاسی برای تولید اعتماد سیاسی، از ابزار مهم دیگری با عنوان «تقوای سیاسی» بهره گرفته می شود که منبع تولید اعتماد سیاسی خواهد بود. در این نوشتار تقوای سیاسی در قالب درختواره ای معرفی می گردد که توانایی تولید اعتماد سیاسی بر اساس رابطه ی امام و امت را دارد. سه اصل مهم در نظریه ی تقوای سیاسی معرفی می گردد که می تواند انباشت اعتماد سیاسی در جامعه ی اسلامی ایجاد نماید. 1- Democracy
تحلیل عوامل مؤثر بر الگوی فضایی مشارکت سیاسی در انتخابات شورای شهر (مورد مطالعه: قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی آراء نامزدها و عوامل موثر بر آن یکی از موضوعات مطرح در جغرافیای انتخابات است. تصمیم سیاسی رأی دهندگان در مناطق مختلف و عوامل موثر بر آن را می توان در قالب الگوی فضایی مشارکت سیاسی مورد مطالعه قرار داد. پژوهش حاضر به دنبال شناخت الگوی فضایی مشارکت سیاسی و عوامل موثر در مشارکت شهروندان در انتخابات شورای شهر است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و تحلیل های فضایی بر اساس نتایج انتخابات سال 1392 و 1396 و همچنین بلوک های آماری سال 1390 انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد طی 5 دوره اخیر تعداد جمعیت واجد شرایط افزایش قابل توجهی داشته اما نرخ مشارکت سیاسی با کاهش چشمگیری روبرو بوده است. این تفاوت در توزیع فضایی الگوی مشارکت نیز مشاهده می شود که هم در سطح شهر و هم در دوره های مختلف قابل ملاحظه است. نتایج نشان داد الگوی فضایی گروه سنی 30 تا 44 سال بیشتر از سایر گروه های سنی به الگوی توزیع فضایی کل آراء نزدیک است. همچنین میان آرای باطله و جمعیت با سواد همبستگی مثبت ولی ضعیف مشاهده شده است، ولی نتایج انتخابات با اشتغال همبستگی مشخص و معناداری ندارند. محلات 11، 12 و 13 با توجه به موقعیت شان بیشترین جمعیت مهاجر را دارا می باشند که در دوره چهارم جزو محلاتی هستند که مشارکت پایین تری نسبت به سایر محلات دارند. میانگین آرای اعضای شورای شهر در محلات 6، 7، 15، 14 و بخش هایی از 5 متمرکز شده است و این امر نشان می دهد منتخبین شهر بیشتر حاصل انتخاب افراد ساکن در این محلات بوده و الگوی فضایی آرای آنها از پراکنش مناسب برخوردار نیست.
A Glance on Iranian Women Political Participation in 2001-2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
29 - 48
حوزه های تخصصی:
The quality of political participation of women is one of the main indictors of political and social development, which paves the way for sustainable development as well. One of the most important manifestations of this participation is taking part in voting to elect people’s representatives in various institutions. Women’s votes can be considered a basic factor that can lead to important changes in legislative capacities in order to improve women’s situation in various areas. Representatives, who take charge of decision-making and executive posts through women’s votes, will naturally or under women’s pressure have to be more careful about decisions that pertain to women. However, promoting women’s participation in practice depends on a variety of factors. If the society is to benefit from political participation of women, these factors should be identified and assessed. One of the most important factors is the general course of political developments in the country. This article’s core question is: What factors affect quality of women’s political participation in Iran? Our central argument is that mass political participation of the Iranian women was growing during 2001-2011 through the strong role that women played in various elections. The method applied in this paper blends descriptive and analytical approaches.
Modernization and Political Parties: A Case Study of the Hashemi Rafsanjani Administration(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
90 - 114
حوزه های تخصصی:
This paper aims to explore the emergence of a political and social phenomenon, namely political parties, during a specific period in the history of contemporary Iran, in order to move beyond simple analyses and present a deeper and more accurate understanding of political parties in Iran. The question thatthis paper aims to answer pertains to the emergence of the Executives of the Construction of Iran Party (Kargozaran-e Sazandegi-e Iran) and the role of the Hashemi Rafsanjani administration’s modernization efforts. In order to do so, among three main theories, modernization theory has been selected as the theoretical framework. The paper also uses secondary data analysis as its methodology. In new theories of modernization, instead of focusing on ‘ideal types’, the focus is shifted toward historical features specific to each society. The findings of this research demonstrate that there is a direct link between the HashemiRafsaniani administration’s modernizations and the emergence of the Executives of the Construction of Iran Party (Kargozaran Party). This administration’s modernization efforts caused a significant shift in Iran’s development indexes, which resulted in the revival of Iran’s new middle class and provided a basis for the foundation of Kargozaran Party and its victories in subsequent elections. The party became the major proponent of political and economic reform, social liberties, and cultural tolerance in Iran’s political arena.
فرایند تربیت سیاسی در نظام اسلامی
تربیت سیاسی در نظام سیاسی برخاسته از دین، متشکل از مبانی، اصول و اهداف است که متون دینی در تدوین آن نقش اساسی دارند. اهداف تربیت سیاسی با رویکرد اسلامی را از زوایای گوناگون می توان بررسی کرد. بررسی تربیت سیاسی با توجه به مراحل سنی افراد، کاربردی تر است. در این چارچوب تربیت سیاسی به عنوان فرایندی از امور غیرسیاسی آغاز می شود و سپس به مراحل بسیط تری از این امور می انجامد و سرانجام با پختگی سنی فرد، تربیت سیاسی نیز به طور مستقیم سیاسی می شود و مراحل عمیق تر آن تدوین می گردد. تربیت سیاسی در زمان کودکی به طور مستقیم سیاسی نیست. در دوره نوجوانی، فعالیت های سیاسی بسیط و آشنا سازی با سیاست کانون توجه قرار می گیرد. در آغاز دوره جوانی فرد به عنوان شهروند وارد حوزه سیاسی می شود و در سیاست مشارکت می کند. در دوره بزرگ سالی، فرد از رابطه ای دوسویه و متقابل میان خود و دولت برخوردار می شود و می کوشد در این تبادل فکر و عمل، سیاست به مطلوبیت های واقعی خود نزدیک و نزدیک تر گردد. در این مقاله، در ویژگی های سنی عمدتاً از منابعی با روش های تجربی تدوین گشته و در تعیین اهداف سیاسی مربوط به یک مقطع سنی، از منابع دینی استفاده شده است.
بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و سیاسی با امنیت ملی در بین شهروندان همدانی
منبع:
دانش انتظامی همدان سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
117 - 146
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و سیاسی شهروندان همدانی با امنیت ملّی کشور است. چارچوب نظری تحقیق ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی لیپست، دال، وینر، دورکیم و نظریه انتخاب عقلانی می باشد که با توجه به موضوع و اهداف تحقیق تدوین گردیده است . فرضیات این پژوهش بر اساس مدل تئوریکی فوق اقتباس شده و فرضیات به دنبال کشف روابط میان مشارکت اجتماعی و سیاسی با امنیت ملی هستند. جهت بررسی فرضیات مطرح شده 350 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در شهر همدان به صورت خوشه ای و تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند .روش تحقیق پیمایشی می باشد که به منظور آزمون الگوی تحلیلی روی نمونه تحقیق پرسشنامه ای توسط محقق طراحی شد. اعتبار پرسشنامه از نوع اعتبار صوری بوده و در آزمون مقدماتی تحقیق، ضریب آلفا جهت پایایی مقیاس امنیت ملّی برابر با 87/0بوده است. پرسشنامه طراحی شده توسط پرسشگران روی افراد مورد مطالعه اجراء و داده های مورد نظر گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون، انجام گرفت. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که متغیرهای سن و تحصیلات پاسخگویان با متغیر مشارکت اجتماعی و سیاسی رابطه معنی داری ندارند .اما روابط مشارکت اجتماعی و سیاسی با امنیت ملی مثبت و معنادار می باشد، در نهایت الگوی نهایی نشان داد که بیش تر از همه متغیرهای مستقل، متغیر«مشارکت سیاسی» در ضریب امنیت ملی مؤثر می باشد، بدین معنی که هر چه میزان مشارکت سیاسی افراد بیش تر باشد، ضریب امنیت ملی کشور نیز افزایش خواهد یافت.
مدلیابی نقش فرهنگ سیاسی در مشارکت و اعتماد سیاسی با میانجی گری سرمایه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین فرهنگ سیاسی در مشارکت و اعتماد سیاسی با میانجی گری سرمایه اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بود. جهت بررسی ارتباط متغیرهای اصلی پژوهش با همدیگر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و روابط بین متغیرها باهم دیگر معنی دار بود. در ادامه جهت بررسی قابلیت تعمیم مدل ساختاری پژوهش، مدل معنی داری پژوهش (مدل t) نیز ارائه شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، فرهنگ سیاسی بر سرمایه اجتماعی تاثیر مستقیم دارد، همچنین سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی تاثیر مستقیم دارد. همچنین سرمایه اجتماعی بر اعتماد سیاسی تاثیر مستقیم دارد. در نهایت فرهنگ سیاسی از طریق سرمایه اجتماعی بر اعتماد و مشارکت سیاسی تاثیر غیر مستقیم دارد. فرهنگ سیاسی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و اعتماد سیاسی در بین دانشجویان از حد انتظار پایین می باشد لذا پیشنهاد می گردد که مسئولان دانشگاهی با اتخاذ تدابیری در جهت افزایش متغیرهای مذکور در دانشگاه بکوشند.
تأثیرات جامعه شناختی هیئت های مذهبی بر مؤلفه های مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
85 - 112
حوزه های تخصصی:
در ایران معاصر، مطالعه جامعه شناختی پدیده های سیاسی، عمر درازی ندارد (تاریخچه). چنین مطالعاتی در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز، بسی نوپاتر است (پیشینه). ازاین رو، همه زوایای تأثیرات جامعه شناختی گروه های اجتماعی چون هیئت های مذهبی در مقایس ملی، استانی و شهری بر مؤلفه های مشارکت سیاسی جمهوری اسلامی بررسی نشده و هم چنان تصور کلی آن است که نهادهای حکومتی نه گروه های اجتماعی، فعال مایشا هستند (مسئله). فقدان تنویر اثر بخشی های پیش گفته، این پرسش که «نوع، میزان و سهم اثرگذاری های اجتماعی هیئت های مذهبی بر مشارکت سیاسی جمهوری اسلامی چیست؟» را پیش پای ما می گذارد (سؤال). هیئت های مذهبی، به مثابه نهاد اجتماعی غیردولتی، از وجاهت و مقبولیت عمیق در ذهن و دل مردم و درنتیجه، از کارکردهای مؤثری چون مشروعیت زایی دزدایی برخوردارند (فرضیه). نویسندگان این مقاله کوشده اند با بررسی نقش عناصر جامعه شناختی سیاسی چون سن، جنس، قومیت و گروه های مراجع در هیئت های مذهبی، میزان تأثیر آن را بر مؤلفه هایی چون انتخابات، راه پیمایی ها و سخنرانی های سیاسی، به مصداق بارز مشارکت سیاسی مردم، نشان دهند (روش) و صورت بندی جدیدی از کارکردهای پنهان و آشکار هیئت ها، با تعمیم نتایج بررسی هیئت های شهریار، ارائه دهد (هدف). این بررسی نشان می دهد: عناصر جامعه شناختی هیئت های مذهبی بر افزایش و کاهش مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی نقش رو به رشدی دارند (یافته).
حق مشارکت شهروندان و آزادی سیاسی با تأکید بر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی بدون عنصر آزادی امکان ندارد و جامعه ای که این حق را تجربه کند، درصدی از آزادی سیاسی را به دست آورده است. سؤال اصلی این نوشتار بر گرد راهبرد مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم است که با روش تحلیلی و توصیفی سامان می گیرد. هدف، بررسی جایگاه حق مشارکت سیاسی شهروندان و نسبت آن با آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم است. در پاسخ باتوجه به تمهید نظری و اموری مانند رابطه تعاملی حق مشارکت و تکلیف، همزادی مشارکت و آزادی سیاسی و حق مشارکت برابر، می توان مراحل پیوند مشارکت سیاسی و نقش آن در آزادی را در سه مرحله رصد کرد: مشارکت سیاسی در کسب قدرت که همراه با مشارکت مثبت برای تشکیل دولت اسلامی و مشارکت منفی برای رویارویی با نظام ستم است؛ مشارکت سیاسی در تثبیت قدرت که با حقوقی مانند حق تعیین سرنوشت، حق انتخابگری و حق انتخاب شدن همراه است؛ مشارکت سیاسی در نظارت بر قدرت که در بستر آزادی رخ می دهد و با امربه معروف و نهی ازمنکر عملیاتی می شود. نوآوری نوشته ازآن جهت است که تلاش شده است نقش حق مشارکت در آزادی سیاسی در مراحل مختلف از منظر کلام الهی بررسی شود.
نسبت شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی
منبع:
علوم خبری سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 78
حوزه های تخصصی:
یکی ازاساسی ترین چالش های فراروی مدیریت دولتی مقوله چگونگی حفظ و ارتقای اعتماد سیاسی نسبت به سازمان های دولتی و حکومتی است. شفافیت به عنوان یکی ازشاخص های حکمرانی خوب می تواند یکی ازروش هایی باشد که مسئولان حکومتی در رسیدن به اعتماد سیاسی باید مورد توجه قرار دهند ولی توجه به نسبت بین این دو مقوله یعنی شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی مورد غفلت مسئولان قرار گرفته است. نظریه زتومکا با رویکرد نهادی خود پنج علت ساختاری برای تولید اعتماد و ظهور فرهنگ اعتماد بیان کرده است که عبارت است از:انسجام هنجاری،پایداری نظم،شفافیت سیاسی، انس و آشنایی،پاسخگویی سازمان ها در قبال مردم. سومین علت ساختاری ازنظر زتومکا یعنی شفافیت سیاسی، که آن را عامل و زمینه ای ساختاری برای ایجاد اعتماد بیان می کند که در این مقاله مورد توجه است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و روش فراترکیب با استفاده ازکتاب ها و مقالات و قوانین و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها درصدد پی بردن به نسبت شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی می باشد. بنابراین سؤال اصلی این مقاله عبارت است از:بین شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی چه نسبتی وجود دارد؟نتایج حاصل از پژوهش حاضر به رابطه ی مستقیم و تنگاتنگ و متقابل این دو مؤلفه اشاره دارد که به دلیل عدم وجود شفافیت درعرصه ی سیاست و حکمرانی و عدم دسترسی به جریان آزاد اطلاعات از مناصب حکومتی، بهینگی سیستم، حکومت و کارآمدی حاکمیت تضعیف شده و در نتیجه تعامل و مشارکت سیاسی و اعتماد سیاسی مردم نسبت به حکومت ها تنزل می یابد.
مشروعیت و مشارکت سیاسی در اندیشه فقهای شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ک ی از مس ائل مه م تأثیرگ ذار ب ر موض وع حاکمیت سیاس ی م ردم در ح وزه عموم ی و بطور کل ی دمکراس ی در کش ورهای اس المی دیدگاه ه ای فقیه ان ب ه اصل انتخاب ات و به ط ور کلی مش ارکت م ردم در سرنوش ت خویش اس ت. برداش ت های اجتهادی فقهای ش یعه ک ه از منابع و مت ون اس المی، آی ات و روای ات و متأث ر از مقتضی ات زمان و مکان اس ت، طیف وس یعی از ً متض اد را س بب گردی ده اس ت. ب ا توج ه ب ه دیدگاهه ای متفاوت، نظری ات مختل ف و بعض ا در خص وص مبان ی مش روعیت و مش ارکت سیاس ی س ئوالی ک ه مط رح میش ود این اس ت که ب ر اس اس مبان ی فقه ی ش یعه در بی ن فقهای ی ک ه ب ه حاکمیت سیاس ی فقی ه در عص ر غیبت اعتق اد دارن د، مبن ای مش روعیت بخ ش نظ ام اس المی ناش ی از ش رع ان ور اس ت ی ا از رأی ، نظ ر و اراده م ردم ناش ی می ش ود؟ نس بت رأی م ردم و والی ت فقی ه چیس ت؟ پاس خ های س ه گان ه ی ا فرضیهه ای جانش ین ی ا رقی ب در قالب س ه گفتمان فقه ی مط رح میش وند؛ ۱ -مبنای مش روعیت بخ ش نظ ام اس المی، ناش ی از قوانین ش رع اس ت و جمه ور مردم در مش روعیت بخش ی ب ه نظام اس المی دخال ت ندارند )نظری ه انتص اب(. ۲ -در نظام اس المی جمهور مردم مس لمان بن ا ب ر خ رد جمعی ای ن نظ ام را آزادانه ب ر سرنوش ت خویش حاک م می کنن د )نظریه توکی ل( ۳ -در نظ ام سیاس ی دول ت – امام ت مبنای مش روعیت، قوانین اس المی پذیرفته ش ده از ناحی ه جمه ور م ردم مس لمان اس ت. ب ه عب ارت دیگ ر ب ا تفکی ک مش روعیت و مقبولی ت زمان ی ک ه بی ن قوانی ن ش رع و رأی م ردم اتف اق و هماهنگ ی ایج اد ش ود نظام اس المی تحقق عین ی می یاب د. براس اس ای ن نظری ه فقه ی همانن د دوره حاکمیت معص وم مش روعیت همانند ض رورت وج ود حکوم ت در حوزه فلس فه سیاس ی و عامل توجی ه کننده اعمال قدرت اس ت و زمان ی ک ه سیاس ت و عملک رد نظ ام سیاس ی مورد قب ول مردم ق رار گی رد مقبولیت ه م حاصل می ش ود. مش روعیت والی ت همانن د نظری ه نص ب از ناحی ه قانون ش رع اس ت و بیع ت و رأی م ردم همانن د نظری ه وکال ت، والیت را از ق وه به فع ل در آورده و مبس وط الید می کن د. توضیح و تبیی ن فرضی ه ه ای ف وق ب ا اس تفاده از روش توصیف ی، تحلیل ی انج ام پذیرفت ه اس ت و داده از مناب ع و مت ون دس ت اول م ورد ً ه ا ه م ب ا اس تفاده از ش یوه اس نادی و کتابخان ه ای عمدت ا بهره ب رداری ق رار گرفته اس ت.
زمینه های مشارکت سیاسی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم اسفند۱۳۹۹ شماره ۲۷۹
23-34
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی از جایگاه مهمی در علم سیاست برخوردار بوده و با بسیاری از مباحث این علم، پیوندی عمیق دارد. تحقق عملی یک نظام سیاسی در گرو توانایی آن بر نظام مند کردن مشارکت سیاسی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شرح زمینه های مشارکت سیاسی در اسلام با روش توصیفی تحلیلی است. براساس یافته های این پژوهش، باور به حاکمیت مطلق خداوند، حاکمیت الهی انسان بر سرنوشت خود، خلافت الهی انسان و پاسخ گویی دین در برابر نیازهای او، و نیز التزام به الزامات برآمده از باورهای پیش گفته، که عبارتند از وجوب پذیرش حاکمیت الهی، وجوب تحقق عینی حکومت اسلامی، وجوب تعاون و مسئولیت همگانی، وجوب رعایت حقوق و مصالح مردم، وجوب جلب رضایت عمومی و وجوب مشورت در امور؛ زمینه ساز تحقق مشارکت سیاسی از سوی فرد مسلمان و تعیین کننده محدوده و کیفیت آن خواهد بود. بدین ترتیب برخلاف پندار سکولاریسم، تقدم احکام الهی بر نظرات مردم به معنای نادیده گرفتن جایگاه و نقش مردم در حکومت اسلامی نیست؛ همچنان که احترام به شئون و خواسته های ایشان در چارچوب تعیین شده، منافی ارزش نهادن به احکام و قوانین دینی نخواهد بود.
بررسی رابطه بین ایجاد جامعه پذیری سیاسی با مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
199 - 228
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی شهروندان یک جامعه در امور مختلف حکومتی و غیر حکومتی ازضرورتهای انکار ناپذیر نظامهای سیاسی در قرن بیست و یکم به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی نقش جامعه پذیری سیاسی و عوامل آن در میزان مشارکت سیاسی است. تحقیق حاضر با رویکرد کمی، به روش پیمایش و با مطالعه بر روی نمونه ی متشکل از 383 نفر از افراد بالای 25 سال ساکن در شهرستان بجنورد به انجام رسیده است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان می دهد: بین متغیرهای مشارکت سیاسی و جامعه پذیری سیاسی و عوامل آن( دوستان سیاسی ، خانواده سیاسی، محیط کاری، میزان استفاده از رسانه های سیاسی) رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین دو متغیر مشارکت سیاسی و محیط آموزشی این رابطه معنادار نیست. از میان متغیرهای زمینه ای بین متغیر جنسیت، تحصیلات و شغل با مشارکت سیاسی افراد رابطه ی معناداری وجود دارد .
مطالعه جامعه شناختی تاثیر سبک زندگی بر مشارکت سیاسی دانشجویان(مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
229 - 248
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک زندگی بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده و سبک زندگی به دو دسته معطوف به عوامل فردی و اجتماعی تقسیم شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد، روش انجام کار نیز پیمایش است؛ پژوهش حاضر از لحاظ نوع داده ها درگروه پژوهش های کمی و از نظر شکل جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و از پژوهش های میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه می باشد، که با استفاده از فرمول کوکران 321 نفر حجم نمونه در نظر گرفته شده و در راستای تجزیه و تحلیل داده ها برای دست یافتن به نتایج پژوهش از نرم افزار spss و آزمون تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای این موضوع است که فردیت اعم از جنسیت، مصرف مواد مخدر و ورزش کردن بیشترین تأثیر را بر مشارکت سیاسی دارد؛ طبقه ی متوسط و طبقه ی فرودست بیشتر دارای مشارکت سیاسی به نسبت طبقه ی بالای جامعه هستند. افرادی که دارای جایگاه اجتماعی بالاتر و وابستگی اجتماعی می باشند بیشتر از سایرین دارای مشارکت سیاسی هستند.
نظریه خلافت الهی انسان به مثابه مبنایی برای تفاوت و تساوی در حق مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
267 - 290
حوزه های تخصصی:
تساوی یا عدم تساوی در حق مشارکت سیاسی برای مردم یکی از مسائل مهم در اندیشه های جدید سیاسی محسوب می شود. این پرسش در طول تاریخ با پاسخ های متفاوت مواجه شده است. یکی از این پاسخ ها در اندیشه شیعه، توجه به نظریه خلافت الهی انسان است. در نگاه اول، به نظر می رسد که حق مشارکت برای مردم به صورت مساوی قابل اثبات است.اما با دقت در این نظریه می توان نتایج متفاوتی یافت.در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم: «نسبت میان نظریه خلافت الهی انسان و مساوات در برخوداری از حق مشارکت چیست؟» در پاسخ به این سؤال که با روش اجتهادی و با رویکرد تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، ابتدا نظریه های رایج در دو بخشِ «مراد از صفت خلافت الهی» و «گستره حق مشارکت سیاسی» مورد بررسی قرار می گیرد. سپس این نظریه ها به بوته نقد گذاشته شده و این نتیجه استخراج می شود که: اول. صفت خلیفه الهی انسان، صفتی اکتسابی است و دوم. گستره حق مشارکت بر اساس این نظر در غیر از مشروعیت بخشی به حکومت اسلامی است بر همین اساس «عدم تساوی در حق مشارکت» از خلافت الهی انسان فهم می شود.
بررسی نقش پایگاه اقتصادی – اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، «تعیین نقش پایگاه اقتصادی–اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد» می باشد. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شهروندان 18 سال به بالای شاغل در شهر مهاباد در سال 1397 می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر برآورد گردید. نمونه گیری از بین واحدها به صورت خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری از داخل خوشه ها به صورت تصادفی سیستماتیک صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت سیاسی است که ضریب پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد و جهت سنجش مفاهیم آن از طیف لیکرت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان مشارکت سیاسی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان شهر مهاباد تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که در جامعه مهاباد، افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی پایین و متوسط در شهر مهاباد به منظور تغییر وضعیت موجود خود و دستیابی به وضعیت مطلوب، ضرورت، انگیزه، میل و رغبت بیشتری برای مشارکت و مداخله در امور سیاسی دارد اما افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا دخالت و مشارکت کمتری در امورات سیاسی این شهر دارند.