مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۹۶۱ تا ۴۹٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
89 - 107
حوزههای تخصصی:
کانون بحث هرمنوتیک فلسفیِ گادامر مسئله فهم و به نحو دقیق تر، نحوۀ رخدادِ فهم در مواجهۀ ما با جهان همچون یک «متن» است. گادامر درصدد پدیدارشناسیِ فهم، بیان شرایطِ امکانِ فهم و چگونگیِ رخ دادنِ آن است. ادعای تحریک برانگیز او این است که «هرگونه» مواجهۀ ما با جهان، که از آن به فهم (یا تفسیر) تعبیر می کنیم، با وساطت زبان انجام می شود. فرایند تفسیر همانا فهمِ زبانیِ ما از جهان است. جهانشمولیِ این درک زبانی از جهان تا آنجاست که حتی در مواقعی که به ظاهر زبان «تعلیق» می شود، باز برای بحث از این نارسایی ناچاریم که به خود زبان پناه ببریم. این یکی از ابعاد «رازآلودِ» زبانمندی آدمی است. بُعد دیگر به این واقعیت بازمی گردد که زبان همانند جهان هیچ گاه به طور کامل تن به «عینیت بخشی» نمی دهد و به مث5ابه یک کلِ یکپارچه به آگاهی ما داده نمی شود، چراکه خودش شرط هرگونه آگاهی و فهم است. پرسش هایی که محور بحث این نوشتار را تشکیل می دهند، بدین قرار است: آیا گادامر با تأکید بر درهم تنیدگیِ زبان و فهم (زبانمندی فهم)، صرفاً می کوشد همان ادعای دیرینه در باب نسبت زبان و تفکر را به ما یادآوری کند، یا ادعایِ بنیادی تری در ذهن دارد؟ آیا او با تمرکز بر زبانمندی ذاتیِ فهم آدمی می خواهد ناکرانمندی مرزهای زبان را به ما گوشزد کند یا بر مرزها و محدودیت های آن تأکید دارد؟ نهایتاً اینکه این ناسازگاری ظاهری در عبارات گادامر را چگونه می توان حل کرد که یک بار فهمِ زبانی و ویژگی زبانمندی را به خود انسان هنگام مواجهه با جهان نسبت می دهد و یک بار به شیوۀ پدیدارشناختی، زبان را «زبانِ خود چیزها» می داند؟ ما در طی این نوشتار، ضمن روشن نمودنِ دلالت زبان و فهم و نسبت آنها با هم نزد گادامر، کوشیده ایم به پرسش های مذکور به نحو ضمنی پاسخ دهیم با تأکید بر اینکه مقصود گادامر از زبانمندی به صرف به قالب کلمات درآوردنِ (به بیان درآوردن) تجربه ها محدود نمی شود، بلکه این امر تنها نمود بیرونی و انضمامیِ بُعد زبانمندیِ فهم ما را شامل می شود.
تحولات علم بر مبنای سه سیر فلسفی؛ نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
108 - 129
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا سه سیر فلسفی اصالت ماهیت (یا مبنای قوم) اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ این سه سیر چون حکمِ اصل و محورِ مباحثِ حکمت متعالیه را دارد به تحول در فروع و نتایج می انجامد؛ به دلیلِ ارتباطِ نظام وار مطالب، در مساله ی حقیقتِ علم و موضوعاتِ مختلفِ مرتبط با آن نیز می بایست تحولاتی روی دهد که با سه مرتبه یاد شده تناسب داشته باشد؛ بنابر سیرِ اول علم از مقوله عرض و در نتیجه امر ماهوی است حال آن که به اقتضای مرتبه دوم و سوم علم مساوق با وجود است؛ این تحول به تحول در فروع و لازمه های بسیاری می انجامد و تفاوت های بنیادینی را رقم می زند. مباحثِ سیر اول بیشتر متاثر از نگاهِ غیرِ وجودی به حقایق مرتبط با مبحث علم است که در فلسفه ماقبل صدرایی با عنوان مبنای قوم از آن یاد شده است؛ در این مقاله به اقتضا مقام و فرصت به چند موضوع مقدماتیِ مهم می پردازیم که عبارتند از: جایگاه بحث، امر ماهوی یا وجودی بودن علم، ماهیت یا مفهوم بودنِ علم، تعریف علم، اشترکِ لفظی یا معنوی بودنِ علم، متواطی یا مشکک بودنِ علم و نوعِ اضافه مطرح در علم بر مبنای سه سیر فلسفی.
الملامح الأدبیه لنیما یوشیج في شعر منوتشهر آتشي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
44 - 65
حوزههای تخصصی:
الملامح الأدبیه لنیما یوشیج فی شعر منوتشهر آتشیالملخصفی تاریخ الشعر والأدب الفارسیین، لطالما کان هناک شعراء مبرّزون لفتوا أنظار الشعراء الذین عاصروهم أو عاشوا فی العصور اللاحقه لهم. فقد ظهرت أشعار هؤلاء الناظمین بمظاهر مختلفه فی أعمال الآخرین. وفی الحقیقه، فإن قارضی الشعر اللاحقین، وباتباعهم للتقالید الشعریه والأدبیه، ومن خلال الاستفاده من أشعار الشعراء المعظّمین قبلهم، أقاموا صله بین نصوصهم والنصوص والممتلکات الثقافیه الماضیه، وانبروا إلى إغناء أشعارهم. فی الشعر الفارسی المعاصر، لا نجد من ینکر مکانه نیما. فإن الشعراء البارزین بعده، فی معظمهم، ناظمون استأنسوا بشعره ورأیه وتأثروا بهما. ومن هؤلاء الشعراء، منوتشهر آتشی. فإنه نحى منحى نیما فی الاهتمام بالقضایا الإقلیمیه والمحلیه وبأسماء الأصوات معًا. قام آتشی بتضمین بعض ما أنشده نیما، وکذلک، استفاد من عناوین أشعاره. تناولت المقاله الماثله الدلالات الواضحه لحضور نیما یوشیج فی شعر آتشی عبر مراجعه المصادر المکتبیه وبالمنهج الوصفی - التحلیلی.الکلمات الدلالیه: نیما یوشیج، منوتشهر آتشی، التناص، النزعه الإقلیمیه، التضمین.
دراسه مظاهر الدعوه إلی الصحوه والرقي في شعر جمیل صدقي الزهاوي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
182 - 204
حوزههای تخصصی:
إنّ حب الوطن ظاهره فطریه فی ذات البشر و هو یحب وطنه بما هو الانسان کما أن الوطنیه ظاهره بارزه فی شعر کثیر من الشعراء ونکاد لانجد شاعراً لم یتطرق إلی موضوع الوطن و الذود عنه فی شعره. ومن ثمّ أن الزهاوی شاعر مهتم بالوطن فی شعره علی حدِّ یجعله ساحهً للدعوه إلی الوطن؛ ینادی لتقدمه وصحوه شعبه. إنّه یستعین فی سبیل هذه الدعوه بقضایا مختلفه لکی یحث ابناء وطنه علی التقدم کما یکافح مع الاستعمار والاجانب المحتلین ویکرم منزله العلم والفن والحضاره لتأثیرها فی الحث علی التقدم ویشیر إلی تقدم الغرب تعریضاً علی المواطنین. کما یهتم الزهاوی بقضایا الوطن وتقدمه اهتماماً بالغاً فیتحسر علی تخلف الوطن ویشکو من إهمال الشعب حقه، لکنه یبذل من نفسه حتی فی سبیل الوطن. قد اعتمد هذه الدراسه علی منهج الوصفی-التحلیلی ویسعی لتنیین اهتمام الشاعر بالوطن و الترکیز علی استنباط العناصر المتعلقه بالصحوه والمقاومه فی شعره وتحلیل القضایا التی یستعین بها الشاعر فی بیان الدعوه إلی الصحوه والرقی.
بررسی انواع مغالطه در مثنوی «همایون کتاب» شارق یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 137
حوزههای تخصصی:
غلامحسین شارق یزدی (1226-1307 ه.ش) از شاعران معاصر است که به سبب اشتغال به دبیری، قضاوت و وکالت، بر دانش منطق تسلّط داشته و در مثنوی فلسفی-عرفانی اش، با حسن بیان، نقایص استدلال های نامعتبر و برهان های ضعیف و غلط انداز را مطرح کرده است. وی در این اثر، رویکرد تبیینی به مواضع «مغالطه» دارد. مغالطه یا خطا در اندیشه، قیاسی مرکّب از وهمیات یا مشبهات است.این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مغالطه در مثنوی شارق یزدی می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که شارق یزدی چه سازوکارهایی را برای جلوگیری از خطای تفکّر ارائه کرده است؟ نتایج نشان می دهد که این شاعر، هم به تبیین مواضع مغالطه می پردازد و هم با پاسخ دهی به ایرادهای ابهام ساز حکیم نماها، گونه های لغزش فکری و استدلال های نامعتبر آن ها را مشخص می کند. نکته درخور تأمّل این است که آسیب شناسی مغالطاتی که از ادعاهای بدون استدلال، بویژه، «توسل به احساسات»، سرچشمه گرفته اند و نقد مطالب مبهم خطاساز، بیشترین موارد از آسیب های ذهنی مورد اشاره شارق بودند و این موارد به تقویت جنبه های تعلیمی این اثر یاری رسانده اند. همچنین، این موضوع نشان می دهد که سراینده از این دلالت های مغالطه ای غافل نبوده و عامدانه، آنها را در سروده های خود یادآور شده است. پای بندی سراینده به شریعت نیز سبب شده تا بسیاری از استدلال هایی که ژرف ساخت اعتقادی دارند، در شعر او راه یابند.
حکمت زمین؛ جهانِ معنای نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان از منظر فلسفۀ پدیدارشناسانه- هرمنوتیکی هانری کربن با رجوع به متون مزداییِ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
150 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکردِ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمتِ زمین (جغرافیایِ شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهانِ معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانشِ نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمتِ زمین/جغرافیایِ شهودی می توان به جای استفاده از روش هایِ ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارضِ ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوۀ خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی –ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»–مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیرِ نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشۀ او امکان تأویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمتِ زمین -را که در آن پرسش از «چیستیِ» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعیِ به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشارۀ مختصری کردیم.
یک تفسیر فرویدی-لکانی از فرایند شکل گیری متافیزیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
354 - 371
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به کارکرد تخیلی، نمادین و امر واقعی به عنوان مقولات اصلی اندیشة لکان پرداخته می شود که با بسط منطقی روانکاوی فروید حاصل شده است و نهایتاً با استفاده از شبکة مفهومی فرویدی-لکانی، ریشه های شکل گیری متافیزیک افلاطون بررسی خواهد شد. نتیجه قهری فلسفة وحدت انگارانة پارمنیدس، سکوت و لازمة صیرورت انگاری هراکلیتوس، پُرگویی است و چه بسا مرگ سقراط به واسطة بی اعتنایی اهل وحدت به مسائل اجتماعی و ژاژخایی بی اساس اهل کثرت باشد. طبق تفسیر فرویدی-لکانی قاعدتاً فلسفة پارمنیدس به خاطر پرداختن به ایده، منطبق بر عملکرد نمادین و فلسفة هراکلیتوس به خاطر توجه به ادراکات حسی با کارکرد تخیلی روان همخوانی دارد ولی طبق تفسیر افلاطونی استغراق در وحدت در عین نمادین بودن فعالیتی ایستا است و توجة صرف به کثرت هم در عین تخیلی بودن به نوعی پویایی بی بنیان می انجامد. افلاطون از کلیت و ضرورت ایده برای مقیّد کردن فرانمود شیئی استفاده می کند و از این طریق خشونت نهفته در کارکرد تخیلی را با روحیة حقیقت جویی در بازی ایده ها یا دالّ ها استعلا می بخشد.
ردّ چشم اندازگرایی نویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
634 - 655
حوزههای تخصصی:
بنا به چشم اندازگرایی نویی، اعیان پایه ای تجربه ادراکی ویژگی های چشم اندازی منظره، در تمایز با ویژگی های واقعی آن، هستند. این مفهوم از چشم اندازگرایی قرابتی با آموزه های نظریّه داده حسّی دارد. این قرابت، نتیجه پذیرش ایده اصلی نظریّه داده حسّی توسّط نویی است: ویژگی های چشم اندازی به لحاظ ادراکی پایه ای هستند. با این حال نویی با اصلاح بنیادین این ویژگی های چشم اندازی تلاش کرده است تا از نظریّه خود برابر مشکلات متعدّد نظریّه داده حسّی حفاظت کند. ویژگی های چشم اندازی نویی عینی هستند نه ذهنی. نشان داده می شود که این اصلاح کارا نیست. استنتاج «آنچه ما می بینیم چشم اندازی از یک منظره است» از «ما آن منظره را از یک چشم انداز خاص می بینم» ضرورتاً صادق نیست. هم چنین این چشم اندازگرایی با پدیدارشناسی متعارف تجربه ادراکی ناسازگار است. در تجربه ادراکی متداول ویژگی های چشم اندازی دیده نمی شوند؛ بلکه آنها در نهایت با تمرکز و تمرین تشخیص داده می شوند. در نهایت این که شواهد تجربی نیز چشم اندازگرایی نویی را رد می کنند.
تأملی در فلسفۀ تحلیلی و قاره ای؛ نهیلیسم، میراثی از عصر روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
717 - 735
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار تلاش بر آن داریم تا با تأکید بر زمینه و زمانه ای که منجر به پیدایش دو نحلة تحلیلی و قاره ای گردید به بررسی خاستگاه های اصلی و بنیادیِ پیدایش آن ها در فلسفة کانت و چالش ها و نقاط ضعف و قوت آن ها نزدیک شویم تا هم به وجوه ایجابی و سازنده و هم به وجوه سلبی میراث فلسفی کانت بپردازیم. در راه نیل به این مقصود ابتدا از شرح اجمالی برخی ویژگی ها و افتراقات این دو نحلة فلسفی آغازیده و سپس با پرداختن به برخی مقدمات لازم، سراغ کلیت فلسفة کانت رفته تا از مدخل عمارت مستحکم فلسفی او به دو خروجی کلانِ تحلیلی و قاره ای برسیم. بدین سیاق از نزاع حکمت و شناخت در تعریف «فلسفه» تا دوالیسم «نومن-فنومن» کانت پیش خواهیم رفت و به میراث ناخواندة فلسفة او یعنی «نهیلیسم» نزدیک می شویم تا مواجهة دو نحلة بزرگ تحلیلی و قاره ای را به بوتة بررسی و آزمون بگذاریم. در پایان نیز تلاش می کنیم گمانه هایی چند را در خصوص ضرورت همراهی و هم یاری دستاوردهای هر دو نحله، مطرح سازیم.
Analytical Study of the Role of the Industry of Religion of Ibn Khaldun, Discipline and Technology of the Self of Foucault in Power Domination(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
175 - 190
حوزههای تخصصی:
In some point of view, neither Michel Foucault nor Ibn Khaldun are considered philosophers in the conventional classifications, but both are very important in intellectual and, of course, in philosophical contexts, especially for those who are interested in the deep study of human life from the perspective of political thought.The main concern of two thinkers, one in the 14 th century, the other in the 20th century, is the issue of power, although neither of them provided a precise definition of it. In this article, an attempt has been made to show the place of power and domination in the political thought of both thinkers by examining the thoughts of two thinkers. And in search of an answer to this question, how did Asabiyyah and industry of religion in Ibn Khaldun's thought and social control through self-technology and discipline in Foucault's thought lead to the expansion of the domination of power? This article is written by analytically comparing the opinions of two thinkers based on Ibn Khaldun's most important book called Muqaddimah and Foucault's late works
بررسی انتقادی رویکرد میر سید شریف گرگانی (جرجانی) به نظریۀ توحید وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
47 - 71
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار میرسیدشریف گرگانی (م816ق) حکایت از آن دارد که نظریۀ وحدت وجود، یکی از پرسش های اصلی او بوده است و گرگانی سعی داشته تا آنجا که مقدور است، استدلال و شهود را در این موضوع به هم نزدیک کند. در نظر او، درک صحیح و تصدیق وحدت وجود عارفان، تنها با طوری ورای طور عقل، یعنی شهود، حاصل می شود؛ عقل می تواند «وحدت وجود» را ثابت کند، اما نه آنطور که عارفان بدان باور دارند، چراکه انکار کثرت در «موجود» در تعارض با حکم عقل به بداهت موجود بودن کثرات است. او متأثر از پیشینیان خویش، بر اساس استدلال ابن سینا بر توحید وجوبی، سعی در استدلال بر گونه ای از توحید وجودی نموده است که البته با مغالطات متعددی همراه است که قبول آن را غیرممکن می سازد. در این نوشتار، بر اساس روش اسنادی، بیانات گرگانی درخصوص توحید وجودی گردآوری شده است و سپس مورد توصیف و تحلیل فلسفی قرار گرفته است.
عیسایِ توماس: نگاهی به تصویر عیسی در انجیل توماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
101 - 124
حوزههای تخصصی:
انجیل توماس یکی از مهم ترین متون کشف شده در کتابخانه نجع حمادی مصر است که در حدود هفتاد سال پیش به دست آمد و به لطف این یافته ارزشمند، اکنون متن کامل آن در اختیار ماست. به نظر بسیاری از پژوهشگران حوزه مسیحیت نخستین، این نوشته غیررسمی مربوط به قرون اوّلیه میلادی و حاوی تعالیم و آموزه های اصیل عیسی است. به غیر از اطلاعاتی که درباره عیسای تاریخی می توان به دست آورد تصویر عیسایِ توماس با آنچه که در سایر نوشته های رسمی مسیحیت ترسیم شده است متفاوت می نُماید. برخلاف سایر اناجیل رسمی، عیسایِ توماس «فقط» عیسی است، فردی غیرعادی مطرح نمی شود و خود را ربّ کسی نمی داند، برای گناهان هیچ کس به صلیب کشیده نشده و نمی میرد و در عید پاک نیز از گور برنخاسته و قیام نمی کند و به همه نوید می دهد که در صورت پیروی از او، مانند او خواهند شد.
تبیینی بر تاب آوری با استفاده از آموزه های امام سجاد (ع)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیینی بر تاب آوری با استفاده از آموزه های امام سجاد (ع) انجام شده است. تاب آوری مقوله ای است که به عنوان قدرتی ذهنی یا احساسی مطرح شده است که به انسان توان مقابله با بحران ها را می دهد و انسان را قادر می سازد سریع به وضعیت پیش از بحران باز گردد. تفاوت هایی میان تاب آوری و مفهوم قرآنی صبر و حلم در سنت اسلامی وجود دارد. به نظر می رسد این مفاهیم در مولفه های درونی و عوامل ایجاد کننده، اشتراکات زیادی داشته باشند. روش کار: این پژوهش در زمره پژوهش های کتابخانه ای است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. حوزه پژوهش شامل متون مرتبط با آموزه های امام سجاد (ع) با استفاده از رویکرد هدفمند بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فیش برداری مرتبط با مفهوم تاب آوری در آموزه های امام سجاد (ع) بود. یافته ها: بر اساس نتایج این تحقیق عوامل ایجاد کننده تاب آوری شامل تلقین مثبت، حفظ آمادگی، حفظ روابط خوب با خانواده، قابل تحمل دیدن مشکلات و بحران ها، پذیرش شرایط غیر قابل تغییر، داشتن اهداف واقع بینانه و حرکت به سمت آن ها و اعتماد به نفس، که همگی اینها در سنت الهی و آیات و روایات دارای مفاهیم متناظر هستند و بر آنها تاکید شده است. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت تاب آوری از طریق آموزه های امام سجاد (ع) در بین متربیان می توان به بهبود تاب آوری آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات از این جهت حایز اهمّیّت است که به عنوان سندی به جای مانده از زندگی مولانا و مردم زمانه وی شایسته پژوهش هستند و ادب دوستان را با گوشه های ناشناخته ای از زندگی شخصی او آشنا می سازد. این امر با بهره گیری از سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی میسّر می شود؛ زیرا سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی می تواند با بررسی لایه های زبانی یک اثر، ویژگی ها و زوایای پنهان آن را کشف کند و به ذهن و دنیای نویسنده آن راه یابد. از این رو، در جستارِ پیشِ رو از سبک شناسی لایه ای که بر کشف لایه های پنهان متن تأکید دارد – با تأکید بر لایه کاربردشناسی- بهره می گیریم و با روش توصیفی- تحلیلی و آماری در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هریک از نامه های مولانا خطاب به افراد خانواده چه نوع مناسباتی را آشکار می سازد؟ دستاوردهای این پژوهش گویای احترام ویژه مولانا نسبت به عروس ولی روابط نه چندان صمیمانه مولانا با فرزند دوم است.
نگاهی به لغزش ها و خطاهای موجود در دیوان سیف اسفرنگی تصحیح فرزاد جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
457 - 483
حوزههای تخصصی:
سیف الدین اسفرنگی از شاعران اواخر سده ششم و اواسط سده هفتم ه.ق است. تنها اثری که از این شاعر برجای مانده دیوان اوست. دیوان اسفرنگی نخست بار در سال 1357ش در پاکستان تصحیح و چاپ سنگی شده است. این دیوان در سال 1396 توسط فرزاد جعفری تصحیح شد؛ نسخه های چندی از این اثر در دست است که می توان به نسخه های کتابخانه عمومی دولتی روسیه،نسخه کتابخانه گنج بخش پاکستان، دستنویس کتابخانه طوپقاپوسرای ترکیه، دستنویس کتابخانه سپهسالار و ... اشاره کرد. جعفری از میان نسخ، نسخه کتابخانه دولتی روسیه(A )را نسخه اساس برگزیده و از دیگر نسخه ها نیز در تصحیح بهره برده است. با این که تصحیحی که ارائه شده علمی و منتقدانه است ولی خطاها و لغزش هایی در آن دیده می شود و در پاره ای موارد بی دقتی در تصحیح آشکار است. مقاله حاضر تلاش دارد به روش علمی و انتقادی برخی از این خطاها و لغزش ها را آشکار کرده و تصحیح نماید.
بررسی و بازتاب اجتماعیات در شعر معاصر بر پایه غزل های حسین منزوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
114 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیّات غنائی، کهن ترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش می گذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان می سازد، به گونه ای که می توان واقعیّت های اجتماعی و جامعه را به صورت بازتاب عینی و به صورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. هدف از مطالعه اجتماعیات در شعر، بیشتر برای تحلیل دغدغه ها و مسائل اجتماعی آن دوره است. حسین منزوی(1325-1383) از جمله بزرگ ترین غزل سرایان عصر حاضر، که به غزل عاشقانه شهرت یافته است؛ موضوع غزل های او بیشتر پیرامون عشق است و بااین حال به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در غزل های خود پرداخته است. معشوق در غزل منزوی، چهره متفاوت به خود گرفته و این امر حاکی از نگرش متفاوت شاعر به موضوع عشق است. منزوی در توصیف پردازی های خود دارای سبک شخصی و ویژه ای است که شعرش با دیگر شاعران هم عصرش متمایز شده است. در سروده های غنائی او، مضامین متفاوت و دوگانه ای پیرامون موضوعات و مسائل غنائی، اجتماعی و مذهبی می توان دید. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، اجتماعیات و مسائلی مرتبط با آن را در غزل های منزوی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین موضوعات اجتماعی به کاررفته در غزل منزوی چیست؟ نتیجه پژوهش حاکی از آن است، شاعر توانست زبان جدیدی برای بیان عشق ایجاد نماید به گونه ای که در غزل های عاشقانه او، می توان این تمایز و دوگانگی رویکرد را مشاهده نمود.
راهکارهای مقابله با نفس با تأکید بر دو مفهوم مرگ اختیاری و فناء (بررسی تطبیقی دیدگاه های مولوی و عطار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
176 - 212
حوزههای تخصصی:
مفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئله مهم آنکه، نفس دارای شاخص ها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا می برد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائه راهکارهای عمل گرایانه برای موفّقیت در جدال عقل با نفس و نیل به معشوق حقیقی مبادرت نموده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از روش تطبیقی به بررسی کارکردهای نفس از منظر مولوی و عطار و راهکارهای مقاله با آن بپردازد. به همین دلیل سوال اصلی این مقاله عبارت است از: «مولوی و عطار چگونه کارکردهای نفس را تبیین نموده و در ادامه برای مبارزه با آن چه راهکارهایی ارائه کرده اند؟» فرضیه نویسندگان تأکیدی است بر این موضوع که مولوی و عطار، ضمن ترسیم نفس به جانورانی درنده، انسان را به ریاضت و پیرایش روح دعوت می کنند. یافته های مقاله نشان می دهد که کلیدی ترین مفهوم مولوی برای مبارزه با نفس و نیل به حقیقت «مرگ اختیاری» است که برای وقوع آن سه مرحله ضروری است. همین مفهوم در اشعار عطار «فنا» است که برای تحقّق آن سالک باید چهار مرحله را سپری کند.
تحلیل انتقادی عبارت «صَوتُ المَرأةِ عَورَةٌ» به مثابۀ حدیث و قاعده ای فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
307 - 322
حوزههای تخصصی:
گفت وگوی زن و مرد و شنیدن صدای نامحرم از مقتضیات جامعۀ امروزی است که دربارۀ تعیین حدود و احکام آن اقوال مختلفی از فقهای متقدم و متأخر صادر شده است. این اقوال بر پایۀ روایات و گاه عباراتی است که به مثابۀ روایت در نظر گرفته شده است. بنابراین بررسی اصالت و اعتبارسنجی سندی و دلالی آن ها ضروری به نظر می رسد. زیرا در میان مشهورات عباراتی وجود دارد که فاقد هر گونه اصل و ریشه اند که به آن ها عبارات حدیث نما هم گفته می شود. از جملۀ چنین احکامی موضوع حرمت سخن گفتن زن در حضور نامحرم است که فقها تلاش کرده اند آن را از عبارت «صَوتُ المَرأة عَورَة» استخراج کنند. در این تحقیق، که به روش کتابخانه ای با رویکردی تحلیلی انتقادی به سامان رسیده است، کوشش شد ضمن بیان اقوال فقها به نقد و بررسی و میزان اعتبار این عبارت پرداخته شود. فقدان عبارت در منابع کهن روایی، نقل آن با صیغۀ تمریض «رُوِیَ»، و مردود دانستن آن توسط جمعی از فقها از قرائنی است که اصالت این روایت را با مشکل جدّی مواجه می سازد. کهن ترین منبع که این روایت انگاره در آن یافت می شود کتاب المسائل المهنّائیۀ الاولی علامه حلی است و محتمل است که علامه این تعبیر را از حکم برخی فقها آورده یا برداشت ایشان از روایت «المَرأة عَورَة» و سرایت عورت بودن به همۀ جنبه ها و ابعاد زن از جمله صدای او بوده باشد. وجود برخی روایات و آیات معارض با این مفهوم و سیرۀ معصومان(ع) نیز موجب تردید در این حرمت است
طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
221 - 262
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت کسب وکارها، برند کارفرما تصویری ایده آل از سازمان را در ذهن کارکنان فعلی، بالقوه و سایر ذینفعان شکل می دهد و منجر به وفاداری کارکنان می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته می باشد. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از اساتید، خبرگان حوزه برند و رئیس، معاونین و مدیران مرکز آمار که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 340 نفر از مدیران، کارکنان مرکز آمار ایران و شرکت های همکار با مرکز آمار ایران (مشتریان شرکتی) جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی توصیفی استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و24 Smart PLS انجام شد. آزمون های برازش، نشان از اعتبار مدل داشت. یافته های پژوهش حاضر متشکل از 6 بعد، 17 مؤلفه و 51 گویه به طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران منج ر شد و در نهایت هفده مؤلفه در تبیین مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران نقش دارند.
طراحی مدل اثربخشی غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر فعالیتهای فرهنگی و دینی به روش مدل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه جدّی و برنامه ریزی دقیق و جامع از سوی مسئولان ملی و استانی برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان به علت حساسیت این قشر در تعلیم و تربیت آیندگان، لازم و ضروری است؛ لذا هدف این پژوهش، ارائه مدلی اثربخش در راستای غنی سازی اوقات فراغت با تأکید بر فعالیتهای فرهنگی و دینی به منظور تحقق راهبردهای منشور فرهنگی- دینی دانشگاه فرهنگیان بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی است. در پژوهش حاضر برای مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برای گردآوری داده های میدانی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از سه دسته کارکنان ستادی دانشگاه فرهنگیان، اساتید و اعضای هیئت علمی و دانشجومعلمان بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روشهای نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی برای تبیین اطلاعات جمعیت شناختی مصاحبه شوندگان و از روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین برای کدگذاری باز، محوری و گزینشی و طراحی مدل استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها، مدل اثربخش غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان مبتنی بر 31 عامل علّی در پنج دسته(عوامل روان شناختی، فردی- شخصیتی، ارتباطی و تعاملی، جمعیت شناختی و نگرشی- اعتقادی)؛ 15 عامل زمینه ای در سه دسته(عوامل سازمانی و آموزشی، مدیریتی و زیرساختی)؛ 17 عامل مداخله گر در چهار دسته(فرهنگی و اجتماعی، فنّاورانه، نهادی- سیاسی و اقتصادی- مالی)؛ 30 راهبرد در شش دسته(اقدامات راهبردی مدیریتی و ساختاری، تعاملی، پشتیبان و تسهیلگر، توسعه گرا و زیرساختی، دانشی، فنّاورانه و آینده نگر و مشورتی و ترویجی) و 30 پیامد خُرد و کلان در دو دسته(پیامدهای شغلیِ فردی و اجتماعی) طراحی شد. نتیجه گیری: مدل نهایی ارائه شده می تواند مبنایی برای مدیران ارشد ملی و استانی دانشگاه فرهنگیان برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان در عصر حاضر باشد و مدیران بر اساس راهبردهای شش گانه تعریف شده در این پژوهش، می توانند اقداماتی متناسب برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجومعلمان با تکیه بر فعالیتهای فرهنگی و دینی ارائه دهند.