مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۷٬۲۴۱ تا ۱۳۷٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمدن، بزرگ ترین مقیاس حیات اجتماعی است که تمامی ابعاد زندگی انسان ها را تحت تدبیر و تأثیر خویش قرار می دهد؛ بنابراین رسیدن به تمدن اسلامی، می تواند بالاترین آرمان جوامع و دولت های اسلامی باشد. تمدن اسلامی، تمدنی است که از پایگاه شریعت اسلامی و از معبر استنباط فقهی سیاست گذاری شده باشد. بنابراین توجه حداکثری به فقه تمدنی، از ضرورت های حوزه های علمیه در دوران کنونی است. متن پیش رو با روش تحلیلی کتابخانه ای، درپی پاسخ به این پرسش است که «مبانی جامعه شناختی فقه تمدنی چیست»؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش، حداقل پنج شاخصه اصلی که می توانند در روش اجتهاد مؤثر باشند، باید مورد مطالعه و توجه قرار گیرند: نظام وارگی، تحمیلگری، جهت دار بودن، موقعیت مندی و مشکک بودن. این مقاله، از سویی با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای شامل در زندگی بشر، از رویکردهای حداقلی فقه پرهیز دارد و از سوی دیگر، با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای سیّال و موقعیت مند، تفاوت خود را با رویکردهایی که سعی دارند فارغ از مواجهه با واقعیت های اجتماعی، به طراحی تفصیلی ساختارهای تمدنی بپردازند، برجسته می کند. فقهی که امکان و بستر تمدن اسلامی را فراهم می کند، با تکیه بر نظریه های فقهی، ساختارهای اجتماعی را در تناسب با موقعیت های سیاسی و نیازها و اقتضائات اجتماعی شکل می دهد.
دین و مصرف در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه میان مفاهیم و پدیدارهای دین، مصرف، شهر و زندگی روزمره پرداخته ایم. بدین منظور حلقه ارتباطی میان آنها با استناد به نظریات جدید علوم اجتماعی و آرای صاحبنظران این عرصه شناسایی شده و اهمیت آنها در جهان معاصر و به تبع آن نظریات جدید علوم اجتماعی از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با اتکا به نگره ای چند وجهی و متکثر، پیوندهای میان دین و مصرف را از خلال سعی آنها برای معنادار کردن زندگی روزمره و هویت بخشی به سوژه جهان جدید بررسی کرده ایم. از این منظر سوژه جهان مدرن به مثابه امری متکثر و برخوردار از امکان برساخت هویت بازنمایی شده است که در دل نظم زندگی روزمره کلان شهری و با اتکا بر انواع نیروهای موجود در فضای مدرن به خویشتن خویش معنا می بخشد. دین و مصرف در قالب نیروهای دینداری و مصرف گرایی، در پی به دست گرفتن انحصار تفسیرگری و معناسازی زندگی روزمره و از این مسیر هویت بخشی به سوژه کلانشهری هستند. با اتکا به چنین منظری است که این مقاله به دنبال بررسی ابعاد متکثر، مبهم، پیچیده و غیر قابل تقلیل رابطه دین و مصرف در زندگی روزمره شهری بوده است.
منطق اجتماعی فضا در مسکن بومی قاجار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
102 - 128
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عاملی تاثیرگذار بر شکل رفتاری هر جامعه است؛ که نمود آن را می توان در پیکره بندی شهر و به دنبال آن در ساختار فضایی هر بنا مشاهده نمود. در این راستا بازخوانی الگوهای پیشین و تسری آن به فضای اجتماعی امروز می تواند نقش مهمی در تقویت هویت اجتماعی ایفا نماید. یکی از شیوه های این داده کاوی نحو فضاست که با کشف روابط ریاضی در ارتباطات فضایی می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضا فراهم آورد. از سویی مسکن و سکونت به عنوان یکی از اساسی ترین نیاز های انسان و جامعه بشری به عنوان یکی از مهم ترین اشکال سازماندهی اجتماعی فضاست که با کمی تامل در مسکن امروز و مبانی پیوند آن با شهر، می توان دریافت پاسخ فراخوری به آن داده نشده و مفهوم آن به سرپناهی صرف تقلیل یافته است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکرد اسپیس سینتکس، به تحلیل مفهوم عمق در مسکن بومی قاجار اصفهان پرداخته شده که ارتباط مستقیمی با قلمروهای فضایی، ترکیب و تعیین فضاهای خصوصی و عمومی، سلسله مراتب فضایی و محرمیت دارد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و در قالب قیاس تطبیقی می باشد؛ که برای کمی کردن آن از افزونه گرس هاپر و اسپیس سینتکس بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حیاط را -به عنوان فضای واسط درون و بیرون در پیکره بندی شهری- به عنوان عمومی ترین فضا و دارای بیشترین ارتباط فضایی و فضاهای خدماتی (انبار، سرویس های بهداشتی، پلکان و راهروها) را با کمترین ارتباط و به عنوان خصوصی ترین فضاها معرفی می نماید. همچنین راهروها و مفصل های ارتباطی، به نسبت اتاق ها از میزان هم پیوندی و ارتباط بیشتر و عمق کمتری برخوردار می باشند. این در حالی است که ارزش عمق در فضای باز حیاط در دوران معاصر کاهش یافته است که نشان دهنده حذف سلسله مراتب فضایی دسترسی و محرمیت فضایی در ارتباط با فضای شهری می باشد.
توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسترهای مناسب زیست محیطی و طبیعی، تاریخی، ارتباطی، نظامی، تجاری و اقتصادی از عوامل تحول و پویایی شهر اصفهان از گذشته تاکنون بوده است. روی کار آمدن سلسله صفویه با حکومت شاه اسماعیل و بعدها انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان جانشینان وی ازجمله شاه عباس کبیر (اول) را می توان عصر طلایی شهر اصفهان دانست. شاه عباس کبیر برای رقابت با حکومت عثمانیان به لحاظ نظامی، اقتصادی، مذهبی و به خصوص معماری و شهرسازی در رشد و توسعه اصفهان و آراستن آن به بهترین شکل ممکن کوشید. رشد و توسعه شهر اصفهان در زمان دیگر جانشینان شاه عباس کبیر تا عصر شاه سلطان حسین ادامه داشت. با توجه به اینکه بیشتر محققان و نویسندگان شاه سلطان حسین را مسبب اصلی سقوط سلسله صفویه دانسته اند، درنتیجه در ارتباط با معماری و شهرسازی اصفهان عهد وی نیز مطالعه جامع و منسجمی صورت نگرفته است. هدف نوشتار پیش رو «بررسی توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن» است. بدین صورت سعی می شود تا به این پرسش ها پاسخ گفته شود که شهرسازی و معماری در دوران شاه سلطان حسین صفویه چه پیشرفتی داشته است؟ و وقفیات چه تأثیری در ساخت و سازهای شهری در دوره شاه سلطان حسین صفوی داشته اند؟ در نتیجه پژوهش حاضر، که با بهره گیری از روش اسنادی و میدانی انجام شده، مشخص شد که عصر شاه سلطان حسین در زمینه های معماری و شهرسازی عصر پویایی بوده است و در این دوره شهر اصفهان همانند عصر شاه عباس کبیر رشد و توسعه یافت و حتی بناهای شاخص وقفی مانند مدرسه چهارباغ خلق شد که با بهترین نمونه های عصر شاه عباس کبیر برابری می کند.
مدل سازی عوامل نگرشی و رفتاری میانجی در تأثیر رفتارهای فرصت طلبانه بر عملکرد مالی و غیرمالی (مورد مطالعه: کسب و کار دیجیتال ورانگر)
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
در محیط بسیار رقابتی و پویای پیش روی کسب وکارهای دیجیتال ارتقای عملکرد نیازمند توسعه اعتماد در روابط تجاری برای ایجاد و حفظ همکاری است. این پژوهش به مطالعه تأثیر رفتارهای فرصت طلبانه بر عملکرد مالی و غیراقتصادی پرداخته و نقش میانجی اعتماد میان فردی و میان سازمانی، تعهد و سرمایه گذاری در روابط خاص را بررسی کرده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن را کسب وکارهای استفاده کننده نرم افزار شرکت «ورانگر» تشکیل می دهند که 384 نفر از کارکنان شاغل این کسب وکارها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با ابزار پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار ایموس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نقش میانجی عوامل نگرشی و رفتاری مورد مطالعه را بر عملکرد غیرمالی این کسب وکارها تأیید کردند؛ بنابراین تلاش برای توسعه اعتماد می تواند بنیان محکمی را برای ایجاد روابط و همکاری های پایدار با ذینفعان فراهم سازد.
تاثیر الگوی طراحی آموزشی انگیزشی کلر بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
85 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزشی انگیزشی کلر بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هشتم در درس علوم تجربی بود. روش پژوهش، شبه آزمابشی و با توجه به ماهیت موضوع، اهداف و فرضیه های آن از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دادند و نمونه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم مدرسه توحید به تعداد 50 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفنتد. به منظور سنجش آزمودنی ها، آزمون یادگیری و پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار گرفتند. در این پژوهش، گروه آزمایش به روش مدل طراحی آموزشی انگیزشی کلر و گروه کنترل به شیوه مرسوم آموزش دیدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره) انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با استفاده از الگوی طراحی آموزشی انگیزشی کلر آموزش دیده بودند، بیشتر از گروه کنترل بود.
بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و بلوغ حرفه ای معلمان علوم اجتماعی با سبک تدریس آنان در مدارس دوره اول متوسطه شهر تبریز
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
48 - 59
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و بلوغ حرفه ای معلمان علوم اجتماعی با سبک تدریس آنان انجام گرفت. این پژوهش توصیفی – همبستگی بوده است. نمونه آماری طبق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 87 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های ذهنیت فلسفی هاشمی ، بلوغ حرفه ای سوپر ، سبک تدریس گراشا بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ذهنیت فلسفی و سبک تخصصی یا خبره، سبک مدل شخصی یا فردی، سبک تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه وجود دارد . بین مؤلفه های جامعیت، تعمق و انعطافپذیری با سبکهای تخصصی یا خبره، مدل شخصی یا فردی، تسهیل کننده و وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه وجود دارد. بلوغ حرفه ای با سبکهای تخصصی یا خبره، مدل شخصی یا فردی، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه دارد .بین مؤلفه های اکتشاف و سبکهای تخصصی یا خبره و اقتدار رسمی یا آمرانه معلمان؛ ثبات با سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان؛ ابقاء و سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان؛ افول و سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه دارد.
البعد النفسی لمنظور عین السارد فی القصه القصیره السوریّه بین 1995 و2005م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملت الدراسات السردیّه المرتبطه بالتبئیر على دراسه الراوی أو السارد، بوصفه عنصراً بنیویّاً مهمّاً فی بنیه السرد القصصی، دراسه وافیه مبیّنه موقعه مما یروی، ومعرفته الکلیّه أو الجزئیّه بالأحداث، وموقعه منها، ووعیه لها، وتحرّکت هذه الدراسات وفقاً لمحورین اثنین هما: المحور الفکری المعرفی، والمحور الفنّی الجمالی، وتحدّثت عن نوعین من التبئیر: (تبئیر داخلی، وتبئیر خارجی)، فکان بذلک مجالاً واسعاً للدراسات التقنیه التی لا تعنى بالجانب البشری للذات السارده وما یتعلق بها من الجوانب النفسیه والاجتماعیه والفکریه. فظل السارد تقنیه سردیه لا تعدو کونها وسیله لنقل وقائع السرد, ومنظور تصویر الأحداث. ویأتی هذا البحث لیقدّم قراءه فی بعد جدید من أبعاد السارد فی المستوى الداخلی، لا یلغی البعدین: الفکری، والفنی، ولا یستعاض بهما عنه، بل إنّه یکمّل مساعیهما ویعمّقها، وهذا البعد الجدید هو البعد النفسی الذی یُعنى بالأحوال العاطفیه والوجدانیه للذات السارده، ویتتبّع انفعالاتها من حیث هی عوامل مؤثره فی السیروره السردیّه وما یرتهن بها من تسویغ للأحداث وتعلیل للسلوک داخل المتن النصی، فلا یخفى أن العلاقه ما بین نفسیه السارد ولغته علاقه متجذّره فی مجال الإبداع الأدبی. وقد عمد البحث إلى تطبیق هذا المنظور على نصوص من القصه القصیره السوریه بین عامی 1995 – 2005م، نظراً لما بلغته من تطور فنّی ومعرفی. مما یعطی أنموذجاً تطبیقیاً یوضح أهمیه الأفکار الوارده فی هذا البحث ویسوّغ الجانب النظری الذی انطلق منه. وینتهی البحث إلى جمله من النتائج التی تغنی الدراسات السردیه.
نقش مهارت آموزی در آموزش دانش تاریخ با تأکید بر پارادایم رانکه ای
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
149 - 161
حوزههای تخصصی:
پارادایم رانکه ای با تلاش های لئوپُلدفُن رانکه از تأثیرگذارترین مورخان اروپای سده نوزدهم میلادی بُنیان نهاده شد که تفکرات اش تاریخ نگاری و تاریخ نگری سده نوزدهم را متحول کرد. رانکه که مورخ رسمی دولتِ پروس بود، پارادایم روشمندی در نگارش تاریخ بُنیان نهاد و با پنج دهه آموزش دانش تاریخ، نخستین نسل مورخان حرفه ای را آموزش داد. با تلاش های وی، دانش تاریخ موضوعی علمی شد که نیازمند آموزش تخصصی بود. هدف از نگارش این مقاله، بررسی اهمیت نقش مهارت آموزی در آموزش دانش تاریخ با تأکید بر پارادایم رانکه ای خواهد بود. یافته های این پژوهش، بیانگر اهمیت نقش مهارت آموزی در تفکرات مورخ بزرگی است که علاوه بر بُنیان نهادن پارادایمی جدید در تاریخ نگاری، نخستین دوره کارورزی و کارآموزی رشته تاریخ را در دوازدهم جولای 1825 میلادی راه اندازی کرد.پارادایم رانکه ای با تلاش های لئوپُلدفُن رانکه از تأثیرگذارترین مورخان اروپای سده نوزدهم میلادی بُنیان نهاده شد که تفکرات اش تاریخ نگاری و تاریخ نگری سده نوزدهم را متحول کرد. رانکه که مورخ رسمی دولتِ پروس بود، پارادایم روشمندی در نگارش تاریخ بُنیان نهاد و با پنج دهه آموزش دانش تاریخ، نخستین نسل مورخان حرفه ای را آموزش داد. با تلاش های وی، دانش تاریخ موضوعی علمی شد که نیازمند آموزش تخصصی بود. هدف از نگارش این مقاله، بررسی اهمیت نقش مهارت آموزی در آموزش دانش تاریخ با تأکید بر پارادایم رانکه ای خواهد بود. یافته های این پژوهش، بیانگر اهمیت نقش مهارت آموزی در تفکرات مورخ بزرگی است که علاوه بر بُنیان نهادن پارادایمی جدید در تاریخ نگاری، نخستین دوره کارورزی و کارآموزی رشته تاریخ را در دوازدهم جولای 1825 میلادی راه اندازی کرد.
استخراج و شناسایی بخش های پیشران اقتصاد ایران جهت تحقق جهش تولید: کاربرد مدل هیبریدی ماتریس طبقه بندی اثرات متقابل و جدول داده- ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از مدل سازی ترکیبی چارچوب حذف فرضی داده ستانده و تکنیک MICMAC که رویکردی تلفیقی است، تعاملات میان بخشی تمامی بخش ها و فعالیت های اقتصاد ایران را بر پایه جدول تجمیعی داده ستانده آماری به روز شده سال 1396 در 75 بخش اصلی، بررسی می کند. تحلیل شدت نفوذ و وابستگی واسطه ای بین بخشی و ضریب ارزش افزوده هر بخش مورد توجه قرار گرفته است. مطابق نتایج پژوهش، بخش های «ساخت مواد و فرآورده های شیمیایی»، «ارتباطات» و «بانک و مؤسسات ارتباطی» براساس پیوند پسین و پیوند پیشین، سطح ارزش افزوده و داشتن فناوری مناسب، بهترین بخش های پیوندی برای ایجاد جهش در اقتصاد ایران هستند و توانایی بالفعل برای ایجاد تحول در اقتصاد ایران را دارند. یازده بخش پیوندی دیگر اقتصاد ایران، یعنی «دامداری»، «ساخت محصولات غذایی»، «ساخت منسوجات»، «ساخت چوب و فرآورده های حاصل از چوب، چوب پنبه، نی و مواد حصیربافی بجز مبلمان»، «ساخت کاغذ، محصولات کاغذی و چاپ»، «ساخت کُک و فراورده های حاصل از پالایش نفت»، «ساخت محصولات لاستیکی و پلاستیکی»، «ساخت محصولات کانی غیرفلزی طبقه بندی نشده در جای دیگر»، «ساخت، تعمیر و نصب محصولات فلزی ساخته شده، بجز ماشین آلات و تجهیزات»، «ساخت وسایل نقلیه موتوری و سایر تجهیزات حمل و نقل و قطعات و وسایل الحاقی آنها» و «تولید، انتقال و توزیع برق»، دارای ساختار بالقوه مناسب برای ایجاد تحرک در اقتصاد هستند؛ اما به دلیل نامناسب بودن فناوری، در حال حاضر دارای بازده مناسب برای سرمایه گذاری نیستند. سایر بخش های وابسته، مستقل و خودمختار نیز قابلیت پیشرانی اقتصادی را ندارند.
روش شناسی نظام مالی مطلوب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مالی رایج براساس مبانی فلسفی لیبرال شکل گرفته و با حذف ارزش ها و اخلاق، زمینه بحران های بزرگ اقتصادی را فراهم آورده است. این مبانی هدف هایی را ترسیم کرده که دانش مالی براساس آن شکل گرفته است. حاکمیت امیال، تجربه گرایی، اصالت فرد و حرص طلبی از این دسته است. این مبانی منجر به ساخت نظام مالی جدای از بخش واقعی گردیده است؛ لذا نمی توانیم با تغییرات روبنایی، آن را اسلامی کنیم. این نوشتار بعد از ارزیابی اجمالی نظام مالی رایج به بررسی و نقد رویکردهای موجود در کشف نظام اقتصادی اسلام پرداخت. در نتیجه، تکمیل روش کشف شهید صدر، به عنوان بهترین رویکرد با عنوان روش نظام ساز در کشف نظام مالی اسلام انتخاب گردید. این روش از مبانی شروع می کند و در چارچوب ضوابط فقهی (سطح مقبول) و اخلاقی (سطح مطلوب) به اهداف منتهی می گردد. برای کشف نظام مالی اسلام، ابتدا باید ضوابط عام و خاص آن کشف شود؛ سپس با توسعه مفهومی و تفسیر روزآمد آن ضوابط به عنوان چارچوب نظام مالی اسلام، به پاسخ گویی به نیازهای بخش واقعی پرداخت. البته استفاده از تجارب و تکنیک های عقلانی بشری، تا زمانی که منافات با معیارهای اسلامی نداشته باشد، مانعی ندارد.
Civil Disobedience on Respect for Law and Human Rights(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
137 - 152
حوزههای تخصصی:
An individual who breaks a law that conscience tells him is unjust, and who willingly accepts the penalty of imprisonment in order to arouse the conscience of the community over its injustice, is in reality expressing the highest respect for the law. Martin Luther King, Jr. Abstract The following paper will present the theory and possibilities of implication of the phenomenon of civil disobedience understood as one of the most powerful and most effective tools of democratic society when it comes to implementing the necessary and indispensable changes required for the improvement of the political domain and the social public sphere. In the first part I will present the narrow but orthodox and widely discussed definition of civil disobedience presented by John Rawls in his Theory of Justice (1971). Given such a definition, as well as the major conditions under which the actions undertaken in the name of civil disobedience can be justified, I will focus my analysis on two major aspects of the discussed notion. Firstly, I will discuss civil disobedience, which is in its essense an unlawful act, paradoxically expresses the highest respect for the positive law by the person performing the civilly disobedient act through one’s submission to the judgment of the law which is an object of one’s protest. This way, civil disobedience presents itself as the phenomenon which, not having a legal recognition (not being legalized), holds super-legal force required to impose the changes on the unjust legal system or on the particular unjust regulation. Secondly, I will point out that civil disobedience, as a public act performed by the people (the subjects of the particular law), expresses the will of the people and, therefore, it can not be used (by themselves) in the ways contradictory to their best self-interest but always supported by the “the commonly shared sense of justice” (Rawls). From this premise I conclude that the universal human rights, as thier supporters claim, are one of the main ends of the political activism in the recent decade and should be advocated in the civilly disobedient manner. In the last part I will contrast the Rawlsean definition with a much broader and more relevant understanding of civil disobedience when it concerns today’s globalizing world. In this world, the nation-states cease to be the only political actors when confronted with the transnational public sphere, and, therefore, the understanding of civil disobedience as a transversal arena of public dissent presented by Roland Bleiker (2000) is more appropriate. In this definition civil disobedience becomes, not only a political instrument of particular subjects of a particular society, but it also becomes a tool for the international mobilization of means and of people in the name of presenting and imposing the respect for the universal human rights despite the national borders and societal paradigms.
اثر بخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی براضطراب تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. شرکت کنندگان شامل 40 نفر از دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی شهر مراغه در سال تحصیلی 1399-1398 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب تحصیلی ((Philips, 1978 دارای چهار مولفه ترس از ابراز وجود، فقدان اعتماد به نفس، واکنش های فیزیولوژیک و اضطراب امتحان می شود. در گروه آزمایشی از آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی و گروه کنترل از روش تدریس سنتی استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر کاهش اضطراب تحصیلی (001/0 P= ,126/31F=) تاثیر معنی داری دارد. همچنین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهی در کاهش اضطراب امتحان (884/47F=)، واکنش های فیزیولوژیک (876/38F=) ، ترس از ابراز وجود (480/37F=) و فقدان اعتماد به نفس (575/37F=) با 001/0 P= معنی دار بود. بنابراین، بکارگیری روش آموزش به فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد.
ارائه راهبردهای ارتقاء امید به آینده در بین کارکنان یکی از سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
79 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای ارتقاء امید به آینده کارکنان در یکی از سازمان های نظامی به روش توصیفی- موردی و با رویکرد کاربردی انجام شده است. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه های روان شناختی و جامعه شناختی و همچنین فرماندهان و مدیران راهبردی سازمان مورد مطالعه می باشند که با روش هدفمند قضاوتی، تعداد 20 نفر از آنان به عنوان تیم خبرگانی انتخاب شدند. در ادامه، نسبت به شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدهای محیطی) مؤثر در امید به آینده کارکنان با مرور مبانی نظری و بررسی اولیه محققان در سطح سازمان اقدام و سپس این عوامل از نظر تیم خبرگان پژوهش به روش دلفی سه مرحله ای تعدیل و تأئید نهایی گردیدند. همچنین پرسشنامه ای خبره مبنا براساس عوامل شناسایی شده تنظیم و بین تیم خبرگانی توزیع گردید تا امتیاز هریک از عوامل را در ارتقاء امید به آینده کارکنان مشخص نمایند. در مرحله بعدی بر مبنای نظرات خبرگان به تعیین میزان امتیاز و وزن هریک از عؤامل پرداخته و ماتریس ارزیابی عؤامل داخلی (IFE) و خارجی (EFE) تنظیم گردید. همچنین بر مبنای امتیاز موزون محاسبه شده، به تعیین موقعیت راهبردی سازمان در رابطه با ارتقاء امید به آینده کارکنان پرداخته و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب مشخص گردید. در پایان نیز بر مبنای مدل SWOT، به تدوین راهبردهای ارتقای امید به آینده پرداخته شد. یافته های پژوهش منتج به خلق 12 راهبرد برای ارتقای امید به آینده کارکنان گردید که در پایان پیشنهادهای اجرایی برای راهبردهای الویت دار ارائه گردید.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهر مبتنی بر تصویرذهنی اولیه و ثانویه گردشگران ؛ مطالعه تجربی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
185 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توسعه گردشگری، بهبود تصویر ذهنی گردشگران از مقصد است. ازآنجاکه هویت یک شهر به عنوان سرمایه ای ارزشمند، نقش ویژه ای در تصویر ذهنی گردشگران دارد هدف مقاله حاضر، شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران است. بر این اساس ابتدا از طریق روش تحلیل محتوا و بررسی دیدگاه های نظری و مصادیق داخلی و خارجی و مصاحبه با متخصصان 9 معیار هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران تبیین شد. برای آزمودن معیارهای تبیین شده در ابتدا 30 نفر که تاکنون به بابلسر نیامده بودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. برای آزمودن تصویر ذهنی ثانویه 98 گردشگر شهر بابلسر بر اساس روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 انتخاب و پرسشنامه ای 35 سنجه ای منطبق بر 9 معیار نهایی و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت در اختیارشان قرار داده شد و نتایج پرسشنامه بر اساس آزمون فریدمن تحلیل و رتبه بندی شد؛ که درنهایت مهم ترین معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی اولیه و تصویر ذهنی ثانویه به تفکیک حاصل شد. نتایج بیانگر برجسته بودن معیار «تمایز و منحصربه فرد بودن » و«ویژگی های زیست محیطی » و از طرفی کمرنگ بودن معیارهای«فرهنگ و آداب ورسوم » و«ویژگی های کالبدی » در تصویر ذهنی گردشگران است که نشانگر غفلت و بی توجهی نسبت به این دو معیار هویتی در شهر بابلسر است. از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی توسعه شهری بابلسر در جهت ارتقا وضعیت کالبدی و فرهنگی شهر استفاده کرد که پیشنهاد هایی در این مورد ارائه شد.
استعاره های عمدی در متون خبری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چندین دهه، پژوهش های زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعاره ها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعاره ها وجود دارد که براساس نظریه هایی که برسرشت دو بعدی استعاره ها تاکید دارند قابل توضیح و تبیین نیستند. پیشنهاد استین برای اضافه کردن بعد سوم که همان جنبه ارتباطی استعاره هاست بر پایه یافته های پژوهش های روانشناسی زبان و نیز تحلیل های زبان شناسی پیکره ای می باشد. در بعد سوم که بر جنبه ارتباطی استعاره تاکید دارد، تمایزی میان استعاره های عمدی واستعاره های غیرعمدی وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش نیز معرفی نظریه استعاره های عمدی با مطالعه عنوان های خبری سه روزنامه کثیرالانتشار همشهری، کیهان و شرق در چارچوب نظریه استعاره های عمدی استین (2015) می باشد. نتایج این تحقیق علاوه بر تاکید بر ساختار سه بعدی استعاره و نقش ارتباطی استعاره های عمدی در تبادل اطلاعات که در مطالعات استعاری پیشین نادیده گرفته شده بود، نشان می دهد که در متون خبری نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، گاهی اوقات استعاره ها به صورتی کاملا عمدی به کار برده می شوند تا بتوانند علاوه بر جلب توجه مخاطب، موضوع مورد بحث را نیز توصیف کنند و توضیح دهند.
بررسی نگرش دانشجویان به پدیده مهاجرت (مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده مهاجرت یکی از مسائل مهم اجتماعی است ک ه جامع ه شناس ان و محقق ان مس ائل اجتماعی درپی یافتن متغیرهای تأثیرگذار در آن هستند. مهاجرت به عنوان یکی از موضوعات محوری علوم انسانی و اجتماعی، پدیده ای است که هم در کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه صورت می گیرد با این تفاوت که زمینه های ایجاد این پدیده متفاوت است. هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی نگرش دانشجویان دولتی(شریف و علم و صنعت) به پدیده مهاجرت ها بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی، و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شریف و علم و صنعت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 379 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو بخش توصیفی (شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی)و شاخص های استباطی(همبستگی و رگرسیون) با استفاده از دو نرم افزار spss و amos استفاده شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که بین فرصت های شغلی (r= 0/75)، امنیت مالی(r=0/78)، نظام آموزشی کار آمد (0/70)، امکانات پیشرفته پزشکی و بهداشتی r= (0/78)، اصرار اعضای خانواده(r=0/70)، طبقه اجتماعی بالاتر(r=0/70)، امنیت و فضای آزاد اجتماعی ( r=0/74)، امید به آینده (r=0/65)، وجود معیار شایستگی(r=0/65)، داشتن فامیل در خارج از کشور( r=0/60) و نگرش دانشجویان به پدیده مهاجرت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بررسی مدل های طراحی شهری فرایند محور و نقش آن در بهبود مداخلات در مراکز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز شهری که به نوعی نماد فرهنگی شهرهای بزرگ و کوچک به شمار می آیند از مهم ترین قلمروهای همگانی در فضاهای شهری هستند. بی توجهی به مراکز شهری در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این مراکز را با مشکلات متعددی رو به رو کرده که باعث کاهش کیفیت محیط زندگی در آنها شده است. در پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی دو تئوری فرایند طراحی شهری و منطق فازی به ارائه مدل مناسب برای مداخله در مراکز شهری پرداخته شده است. مدلی که مهمترین اصل آن فرایند محور بودن و امکان رفت و برگشت در طول مسیر طرح و اجرای آن است. مراحل انجام این پژوهش به منظور رسیدن به مدل مناسب با ویژگی های کالبدی و اجتماعی مراکز شهری شامل چند مرحله اصلی میباشد در مرحله اول با کمک مطالعات نظری و تجارب مداخلات در مراکز شهری، اصول کلی برای مداخله در مراکز شهری تاریخی - اجتماعی تعریف گردیده است، پس از آن در مرحله دوم تئوری های مهم مداخله با دیدگاه فرایندی بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند، مرحله سوم اختصاص دارد به تعریف یک مدل منطبق با اصول مداخله که برگرفته از مطالعات نظری و تئوری های فرایند محور مداخله است، پس از آن در پایان مدل موردنظر تدوین گردیده است. نتایج این پژوهش گویای این امر خواهد بود که با کمک طراحی شهری فرایندگرا می توان کیفیت مداخله در فضاهای شهری و درنتیجه رضایتمندی بهره برداران را افزایش داد و نتایج منفی اقدام مداخله را تعدیل نمود.
توزیع فضایی تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
خسارات بسیار جانی و مالی ناشی از سوانح طبیعی در کلان شهرها ضرورت ارزیابی و ارتقای تاب آوری پیش از وقوع حادثه را نشان می دهد. کلان شهر تهران که مستعد زمین لرزه است، نیز از این امر مستثنا نیست. لذا در مقاله حاضر، مجموعه ای از شاخص های تاب آوری از سه مدل ۱ BRIC، ۲ CRI و ۳ CDRI، شناسایی شده و جهت ارائه شاخص ترکیبی چندبعدی تاب آوری کلان شهر تهران مورداستفاده قرارگرفته است. بامطالعه ۳۶۸ محله تهران و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد تاب آوری در پنج بعد اجتماعی، بعد زیرساختی، بعد عملکرد اقتصادی، بعد جامعه ای–روابط همسایگی و بعد جامعه ای-مشارکت- تعریف شده اند. توزیع فضایی تاب آوری و ابعاد آن در سطح کلان شهر تهران نشان می دهد که محلات غربی و جنوبی شهر تهران و برخی از محلات در شمال شرقی وضعیت نامطلوبی ازنظر تاب آوری دارند. درصورتی که میزان تاب آوری در محلات مرکزی و شرقی به نسبت بیشتر است. در میان ابعاد تاب آوری نیز بعد زیرساختی بیشترین تأثیر منفی را بر محلات با وضعیت نامطلوب تاب آوری داشته است.
بررسی تأثیر ارزش های فرهنگی بر ارتقاء راندمان عملکردی فضا در خانه های روستایی با تکیه بر نقش الگوهای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
65 - 80
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب فضا، موضوعی است که تحت تأثیر شرایط مختلفی شکل می گیرد. در همین ارتباط الگوهای رفتاری و نظام های فعالیتی جاری در یک فضا ازجمله مواردی هستند که بر کیفیت عملکردی آن تأثیر زیادی دارند و این موارد نیز تا حد زیای تابع شرایط و هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه هستند. بر همین اساس می توان به ارتباط میان ارزش های فرهنگی و کیفیت استفاده از فضا پی برد. لذا پژوهش حاضر باهدف تحلیل نقش ارزش های فرهنگی در ارتقا راندمان عملکردی خانه ها به تحلیل دو نمونه از خانه های بومی روستایی پرداخته است. روش مورداستفاده در این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و از نرم افزار Depthmap و نیز روش تحلیل محتوا به منظور تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که وجود ارزش های فرهنگی، با تأثیر بر الگوهای رفتاری و نحوه چیدمان فضاها در محیط داخلی خانه، بر ارتقاء راندمان بهینه ی عملکردی فضا تأثیرگذار بوده است.