مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۸۱ تا ۶٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی به حساب می آید و همه ساله خسارات گسترده ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می آورد. بخش های عمده ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری که در سال های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به منظور شناسایی سامانه هایی جوی است که منجر به سیل هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی آبادکتول، هاشم آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص های ناپایداری ایستگاه گرگان می باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به دست آمده است. تحلیل نقشه های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است. واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه های همدیدی، شاخص های ناپایداری، استان گلستان [1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
ارائه و اعتبارسنجی مدل اجرای خط مشی های عمومی آموزش عالی کشور در راستای تحقق دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
227 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عناصر مدل اجرای خط مشی های عمومی آموزش عالی کشور در راستای تحقق دانشگاه کارآفرین. روش: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته انجام شده است. نمونه آماری بخش کیفی پژوهش، 12 نفر از خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران در عرصه اجرای خط مشی ها و کارآفرینی تشکیل دادند. داده های بخش کیفی توسط مصاحبه جمع آوری و بر اساس تکنیک تحلیل محتوا تجریه و تحلیل شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که با نرم افزار Smart PLS تحلیل شدند. درنهایت، برای شناسایی و طراحی مدل پژوهش از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری و نرم افزار میک مک استفاده گردید. یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 314 کد اولیه شناسایی گردید و پس از غربال و شناسایی شاخص های نهایی، در نهایت 60 شاخص و 13 مقوله شناسایی که براساس نمودار قدرت نفوذ- وابستگی در شش سطح طبقه بندی شدند و متغیرهای سیاست های کلی اشتغال مقام معظم رهبری، زیرساخت فرهنگی و محیط کلان (زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) بالاترین تأثیرگذاری را داشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش گویای اثرگذاری مقوله های نقش دولت، نقش قانونگذاران، زیرساخت های مالی، تعاملات نهادها و شبکه ها، زیرساخت های آموزشی و پژوهشی، مدیریت و منابع انسانی، ساختار سازمان های اجرایی، اجرای خط مشی های اکوسیستم کارآفرینی آموزش عالی کشور، اجرای خط مشی های اکوسیستم اسلامی آموزش عالی کشور برای تحقق دانشگاه کارآفرین بود و مقوله های سیاست های کلی اشتغال مقام معظم رهبری، محیط کلان و زیرساخت های فرهنگی به عنوان پایه و اساس مدل اجرای خط مشی ها تعیین شدند. همچنین، روایی و پایایی مدل مورد تأیید قرار گرفت و مشخص شد مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.
عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستائی ایران: رویکرد پانل کوانتایل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توزیع عادلانه درآمد در جامعه به عنوان یک عامل مهم برای افزایش رفاه اجتماعی و بالا بردن بهره وری در کشور ضروری است. با عنایت به اینکه بررسی آثار و عملکرد شاخص های اقتصاد کلان و سیاست های اقتصادی بر توزیع درآمد در بین خانوارهای فقیر و ثروتمند می تواند متفاوت باشد لذا در این مقاله به صورت کاربردی، ضمن استخراج وضعیت توزیع درآمد در قالب سه شاخص؛ ضریب جینی، ضریب جینی تعمیم یافته با تاکید بر نقش ثروتمندان و ضریب جینی تعمیم یافته با تاکید بر نقش فقرا، اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر نابرابری درآمد در مناطق روستایی استان های کشور با استفاده از رویکرد پانل کوانتایل و با تخمین دو مدل متفاوت مورد مطالعه قرار گرفت.
روش شناسی: در این مقاله با استفاده از اطلاعات درآمد - هزینه خانوار، ضریب جینی و ضریب جینی تعمیم یافته در بازده زمانی 1385-1398 محاسبه و سپس با استفاده از روش رگرسیون پانل کوانتایل و تصریح دو رابطه، به بررسی اثرات مالیات (مشتمل بر مالیات های مستقیم و غیر مستقیم، هزینه های دولت (مشتمل بر هزینه های جاری و عمرانی)، تولید ناخالص داخلی و توسعه مالی بر توزیع درآمد در مناطق روستائی استان های ایران پرداخته می شود.
یافته ها: نتایج این پژوهش حاکیست افزایش نرخ مالیات در مناطق روستایی در صورتی که توزیع درآمد میان ثروتمندان مناسب نباشد، می تواند موجب بهبود توزیع مورد اشاره گردد. لیکن هزینه های دولت در حالت کلی باعث توزیع درآمد به نفع فقرا می شود که با تجزیه این هزینه های به هزینه های جاری و عمرانی این اثرات معنی دار نمی باش د. هم چنین، سیاستگ ذار اقتص ادی می تواند از مالیات غیر مستقیم به عنوان ابزاری برای تثبیت توزیع درآمد در وضعیت مطلوب استفاده نماید. در پایان اثر توسعه مالی متناسب با وضعیت توزیع درآمد در مناطق روستایی متفاوت بوده و فرضیه کوزنتس در مناطق روستایی تایید نمی شود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر توزیع درآمد در مناطق روستایی کشور متناسب با اینکه توزیع مذکور در چه شرایطی قرار داشته و چه اقشاری از جامعه در اولویت قرار گیرند، متفاوت است و سیاستگذار اقتصادی در اعمال ابزار های اقتصادی جهت بهبود توزیع درآمد باید شرایط اشاره شده را در نظر بگیرد.
طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
77 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مشاوره مدرسه و علوم تربیتی بودند که تعداد 15 نفر از آن ها بر اساس اصل اشباع نظر به صورت نظری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2600 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 335 نفر از آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته منتج از مفاهیم پالایش شده به دست آمده از کدهای اولیه بودند. مجموعه داده های به دست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 156 کد باز، 146 مفهوم، 12 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامان مند سازمان دهی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل تحت مقولات ویژگی های فردی و روان شناختی، مهارت های حرکتی، مهارت های اجتماعی، اختلال نقص توجه، راهبردهای آموزشی در سطح فردی، راهبردهای آموزشی در سطح بین فردی و ارتباطی، مداخلات دارویی و تغذیه ای، مداخلات فیزیولوژیکی و رفتاری، کنترل روان شناختی، تقویت توانایی های حرکتی و جسمانی، رشد روان شناختی و مشارکت اجتماعی دسته بندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد می شود از نتایج یافته های این پژوهش به عنوان یک راهنما و مسیر کلی برای بهبود نقص توجه و بیش فعالی توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز همچون مراکز خدمات روان شناختی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی، مراکز بهزیستی، دانشگاه ها و ... متناسب با موقعیت ها و زمینه های موجود استفاده شود.
آزادی سیاسی، توسعه انسانی و پایداری محیط زیست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
116 - 149
حوزههای تخصصی:
پایداری محیط زیست به عنوان رویکردی برای توسعه؛ امکان برآورده شدن نیازهای نسل حاضر بدون به خطر انداختن قابلیت نسل های آینده را ممکن می سازد. این رویکرد به حفظ منابع طبیعی، تنوع زیستی، کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست، بهبود کیفیت زندگی انسان ها و توسعه اقتصاد پایدار کمک می کند. به طور ساده پایداری محیط زیست به معنای تعادل بین توسعه اقتصادی، پایداری اجتماعی و حفظ محیط زیست است. دستیابی به پایداری محیط زیست، نیازمند شناسایی و تعیین عوامل موثر بر آن است. بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اثر آزادی سیاسی و توسعه انسانی بر پایداری محیط زیست با توجه به سه شاخص ردپای اکولوژیک، دی اکسید کربن و عملکرد محیط زیست در ایران طی دوره زمانی (2022 - 1990) با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) می-باشد. در این پژوهش، برای بررسی فرضیه زیست محیطی کوزنتس از شاخص توسعه انسانی که بعد اقتصادی و اجتماعی توسعه را در بر می گیرد استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص توسعه انسانی اثر منفی و آزادی سیاسی اثر مثبت و معناداری بر پایداری محیط زیست دارند. از طرفی آزمون فرضیه کوزنتس نیز نشان داد که مجذور شاخص توسعه انسانی اثر مثبت و معناداری بر پایداری محیط زیست دارد؛ در نتیجه براساس این فرضیه رابطه U معکوس میان شاخص توسعه انسانی و پایداری محیط زیست در این مطالعه مورد تأیید است. سایر نتایج این پژوهش نشان می دهد که مصرف انرژی اثر منفی، نرخ شهر نشینی و باز بودن تجاری اثر مثبت و معناداری بر پایداری محیط زیست در بلندمدت دارند.
تاثیر آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر هیجانهای تحصیلی، خودپنداره تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
88-122
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر هیجانهای تحصیلی، خودپنداره تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان انجام شد. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه یازدهم مقطع متوسطه شهرستان درمیان به تعداد 30 نفر به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت همتا به دو گروه آزمایش و کنترل در سال تحصیلی 1402-1401 انتخاب شدند. آموزش خودتعیین گری براساس نظریه دسی و رایان (2000) روی دانش اموزان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای بصورت هر هفته دو جلسه اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه هیجانهای تحصیلی(پکران و همکاران، 2002)، خودپنداره تحصیلی(یسن چن، 2004)، مسئولیت پذیری دانش آموزان(لوئیس، 2001) و بسته آموزشی خودتعیین گری(دسی و رایان، 2000) بود. روایی پرسشنامه های پژوهش از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هیجانهای تحصیلی 87/0، خودپنداره تحصیلی 91/0 و پرسشنامه مسئولیت پذیری 83/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های خودتعیین گری بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت و توانست میزان هیجانهای مثبت تحصیلی را افزایش و هیجانهای منفی تحصیلی را کاهش دهد. همچنین آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر خودپنداره تحصیلی (و مؤلفه های آن) در دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت و توانست میزان خودپنداره تحصیلی دانش آموزان را بهبود ببخشد. نتایج نیز بیانگر این بود که آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر مسئولیت پذیری(و مؤلفه های آن) در دانش آموزان اثربخش بود و میزان مسئولیت پذیری را در دانش آموزان افزایش داد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
چالش های رسانه های دیجیتالی در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
24 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای رسانه-های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و راهکارهای پیشگیرانه آن است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است و اسناد مورد تحلیل شامل کتب، پایان نامه، مقالات و پیشینه مطالعاتی است. یافته های پژوهش نشان داد؛ مهمترین چالش های رسانه های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان شامل هنجارشکنی، قانون گریزی، تزلزل جایگاه تربیتی والدین و مربیان، سست شدن فضایل تربیتی و اخلاقی، روزمرگی و نابودی تفکر انتقادی، توجه به نیازهای لوکس و غیر ضروری، نقض حریم خصوصی است. همچنین نظارت بر استفاده بهینه از رسانه های دیجیتال (شامل تعیین چارچوب محدودکننده و تقویت تعاملات بین فردی و گروهی)، ایجاد چهره ای الگویی در استفاده منطقی از رسانه ها (شامل مدیریت زمان و میزان استفاده، مدیریت و نظارت بر محتوای رسانه ها، حفظ حریم خصوصی)، پرهیز از معصوم پنداری رسانه ها ، پرورش مهارت تفکر انتقادی و فراگیری سواد رسانه ای مهمترین راهکارهای پیشگیرانه آن است. در پایان می توان چنین نتیجه گیری کرد؛ اگر رسانه های دیجیتال نتوانند همسو با اهداف تربیت اخلاقی نهاد آموزش و پرورش به پرورش کودکانی اخلاق مدار، آگاه، توانمند و مسئولیت پذیر بپردازد در آینده قبول صلاحیت های آن از سوی گروه های مرتبط ذینفع (خانواده ، مدرسه و جامعه) زیر سؤال خواهد رفت.
امکان سنجی اجرا و پیاده سازی رژیم هدفگذاری تورم در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
95 - 117
حوزههای تخصصی:
اقتصاد ایران برای چندین دهه است که درگیر معضل نرخ های تورم بالا و پرنوسان بوده و این مساله در چند سال اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است. برای کنترل نرخ تورم سیاستگذار پولی اقدامات مختلفی انجام داده است که از جمله آنها اعلام اجرا و پیاده سازی رژیم هدفگذاری تورمی در سال ۱۳۹۹ بود که در عمل با موفقیت چندانی همراه نبود. بررسی پیش شرط های انجام هدفگذاری تورمی نشان می دهد که در ایران به جز امکانات مناسب تحلیلی همچون مدل های لازم برای پیش بینی تورم و سایر متغیرهای مرتبط، بقیه پیش شرط ها وجود ندارد. همچنین، بررسی ساختار تورم حاکم در اقتصاد ایران در حال حاضر و واقعیات آشکار شده در این زمینه نشان می دهد که برای کنترل تورم در اقتصاد ایران هیچ راه حلی بدون توجه به بخش «خوراکی ها و آشامیدنی ها» و بخش «مسکن، سوخت و روشنایی» وجود ندارد. همچنین به دلیل رکود حاکم بر اقتصاد در چند سال گذشته، اعمال سیاست های انقباضی پولی با محدودیت هایی مواجه شده و رشد نقدینگی بیش از آن که پیشران تورم باشد، تعقیب کننده نقدینگی است، پس کنترل تورم تنها از طریق سیاست های پولی ممکن نیست و سیاستگذار مالی نیز باید در این حیطه نقش آفرینی کند.
ارائه مدل توسعه رفتارشهروندی سازمانی پایدار در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
237 - 261
حوزههای تخصصی:
توسعه رفتار شهروندی سازمانی پایدار در نظام بانکی مورد اهمیت بالایی می باشد زیرا این حوزه مستلزم مدیریت مسئولانه و اطلاعات حساس است.هدف از این پژوهش ارائه مدل توسعه رفتارشهروندی سازمانی پایدار در نظام بانکی مورد بررسی قرار گرفته است، بدین منظور با بهره گیری از مصاحبه اکتشافی به همراه نظر سنجی از19 نفر از مدیران نظام بانکی از روش نمونه گیری هدفمند به اشباع نظری رسیده و سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی و مدل پاردایمی توسط نرم فزار Maxqda20 مورد تحلیل قرار گرفته است، یافته های پژوهش نشان از انواع عوامل علّی(رهبری سبز و مدیریت، ساختار سازمانی، سیاست های سازمانی و چشم اندازه و نگاه سبز)، پدیده محوری( اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی)، راهبردها( انگیزش کارکنان، آموزش و فرهنگسازی سبز و ارتباطات)، مداخله گر نقش رهبری، فرهنگ سازمانی و سیستم پاداش)،زمینه ای( بستر فرهنگی سازمان، بسترتوسعه فناروی، بسترمالی و بسترساختاری) و پیامدها (عملکردسازمانی، صرفه جویی اقتصادی، بهبود و توسعه فرهنگ سازمانی سبز و ارتقا فرهنگ اجتماعی سبز و محیط زیست پایدار) بوده که، مدل تحقیق در سطح ابعاد و مولفه های مورد بررسی و اعتبار سنجی در مرحله کیفی انجام پذیرفت. نتایج نشان از طراحی مدل رفتار شهروندی سازمانی پایدار در نظام بانکی می تواند به بهبود تصمیمات مصرفی افراد و کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست و جوامع کمک نماید، این مدل می تواند به ارتقاء اخلاق مصرفی و توسعه پایداری در نظام بانکی کمک و به توسعه اصول اخلاقی در تصمیمات کمک که در نهایت منجر به تأثیر مثبت بر سیستم نظام بانکی خواهد داشت.
علوم انسانی اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های علوم انسانی اکولوژیک به عنوان علامت ظهور یک پارادایم علمی جدید تعریف و شناسایی می شود. این مقاله بر روی پسا انسانگرایی اکولوژیک تمرکز دارد - گرایشی که از اواخر دهه نود در چارچوب نقد پساانسان گرایانه از انسان محوری، اروپامحوری و علوم غربی در حال توسعه بوده است. نقش دانش های اکولوژیک سنّتی، و نیز توسعه علوم انسانیِ زیستی (نوعی دانش فراگیر که علوم انسانی، اجتماعی و علوم زیستی را به هم متصل می کند) همچنین در این مقاله به عنوان ابعاد مهم پساانسانگرایی اکولوژیک برجسته می شود.علوم انسانی اکولوژیک دیدگاهی آرمان شهری از فرا اجتماعات انسان ها و غیرانسان ها را بر اساس روابط همزیستی، تکامل مشترک و به هم وابستگی ارائه می دهد و ساخت دانش آینده را از نظر ذهنِ گسترده، شناختِ توزیع شده، ارتباطات زیستی و همدلی پیش بینی می کند.
تحلیل رابطه بین مطالعه روزنامه و میزان اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مطالعه رابطه میزان مطالعه روزنامه با میزان اعتماد اجتماعی می پردازد. ما در پژوهش حاضر اعتماد را در سه نوع، اعتماد میان فردی، عام و نهادی مورد توجه قرارد داده ایم. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش است که داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه به شکل میدانی جمع آوری شده است. همچنین تعداد 383 نمونه انتخاب شده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک عملیاتی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین میزان استفاده از روزنامه با هیچ کدام از انواع اعتماد اجتماعی رابطه معنی دار وجود ندارد. ضرایب ها، نشان دهنده همبستگی منفی بین میزان استفاده از روزنامه و انواع اعتماد اجتماعی هستند بدین معنی که استفاده از روزنامه میزان انواع اعتماد اجتماعی را پایین می آورد اما مطالعه انواع پیام روزنامه ها انواع اعتماد اجتماعی را تحت تاثیر معنی دار قرار می دهد. همچنین بین میزان روزنامه خواندن و متغیرهای ارزیابی از مسئولان و احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد. سطوح معنی داری برای ارزیابی از محیط نشان دهنده رابطه معنی دار بین متغیرهای مذکور می باشد.علاوه بر این بین میزان استفاده از روزنامه ها و متغیرهای عام گرایی، تعهد اجتماعی و ارزیابی از محیط ارتباط معنی داری وجود ندارد. در مجموع می توان گفت که میزان مطالعه روزنامه با تاثیرگذاری بر متغیرهای واسط تحقیق، میزان انواع اعتماد اجتماعی را تحت تاثیر معنادار قرار می دهد.
اثربخشی اجرای برنامه خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای کودکان 4 تا 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی مادران کودکان چهار تا شش ساله مهدهای کودک اصفهان در سال 1403بود. نمونه پژوهش 30 مادر با فرزند 4 تا 6 سال بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده (بابایی فرد، 1400) و مقیاس خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بود. مداخله برنامه خانه و مدرسه در طول 8 جلسه 150 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوورایانس چند متغییری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد(91/237 F= و05/0> P). هم-چنین بین میانگین های خودکارآمدی والدینی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد((18/225 F= و05/0> P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجرای برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی در مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اثر بخش است و می توان از این برنامه برای تقویت مهارت های والدینی مادران در خانواده و جامعه بهره جست.
گونه شناسی یقین و نسبت آن با تعریف و شرایط یقین در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
35 - 50
حوزههای تخصصی:
فلسفه بر دانشی یقینی استوار است و فارابی، در مقام مؤسس فلسفه اسلامی، توجه بسیاری به «یقین» داشته است. از یکسو، تعاریف و شرایطی که او برای یقین معرفی کرده، به اندازه یی سختگیرانه و حداقلی است که بسیاری از دانسته های بشری و حتی ادراکات حسی را از دایره یقین بیرون میگذارد؛ از سوی دیگر، در مواضعی از آثارش، گونه هایی مختلف از یقین را برشمرده که گویی با تعریف وی از یقین، و شرایط حصول یقین در نظر وی، پیوند چندانی ندارد. این نوشتار با روش تحلیل توصیفی و تحلیل انتقادی، درصدد پاسخ به این پرسش است که گونه شناسی یقین در فلسفه فارابی، چه نسبتی با تعریف و شرایط یقین از دیدگاه وی دارد، تا بدین ترتیب، تعارض درباب مسئله یقین در اندیشه فارابی مرتفع گردد. در این راستا، نخست تعاریف و شرایط یقین از دیدگاه فارابی بررسی شده و در ادامه گونه های یقین نزد فارابی و ارتباط آن با تعاریف و شرایط یقین از دیدگاه وی، تحلیل میگردد. این پژوهش نشان میدهد که دیدگاه واقع گرایانه فارابی درباب یقین، موجب شده تا در کنار تعریف سختگیرانه از یقین تام، نوعی تشکیک عامی در گونه های یقین را نیز برسمیت بشناسد و بدین ترتیب، راهی برای فرو نرفتن بخش بزرگی از دانسته های بشری در شک و تردید، فراهم آورد.
نظریه قیام صدوری ملاصدرا: از تحلیل تا نقد مؤلفه های بنیادین آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مسئله ادراک بعنوان مبنای معرفت، جایگاهی ویژه در فلسفه اسلامی دارد. ملاصدرا با بکارگیری اصول و مبانی فلسفی خویش، تبیین فلسفی متفاوتی از ادراک ارائه داده که میتوان آن را نظریه صدور در مقابل نظریه حلول نامید. بر اساس نظریه صدور، نفس با قدرت خالقیت خود و امداد مبادی عالیه و اِعداد معدات خارجی، صور ادراکی را انشاء میکند. نظریه صدور اگرچه نسبت به سایر نظریه های رایج، توانِ تبیینی بالاتری دارد، اما با ابهاماتی همراه است که به توضیح و بررسی بیشتر نیاز دارد. در راستای تبیین فرایند صدور و با محوریت مؤلفه های تأثیرگذار در این فرایند (اِعداد شی خارجی، امداد مبادی عالیه، مماثلت و مطابقت)، اگرچه ملاصدرا به چگونگی تحقق اعداد اشاره نکرده، اما بنظر میرسد میتوان بر اساس یافته های علوم شناختی جدید، در اینباره تبیین و توجیهی قابل قبول ارائه داد؛ گویی ملاصدرا آگاهانه و عامدانه، وجود اشیاء خارجی را صرفاً «معدّ» ادراک دانسته است، نه بیشتر. در مورد چگونگی تأثیر مبادی عالیه در امر ادراک نیز باید گفت انتساب صدور صور به مبادی عالیه بعنوان فاعل بعید، با نسبت دادن انشاء این صور به نفس بعنوان فاعل قریب، منافاتی ندارد. ملاصدرا در مورد نحوه ارتباط صور انشائی با صور خارجی، از «مماثلت» آن دو سخن گفته است. اما بنظر میرسد نظریه وی در تبیین و توجیه تطابق حقیقی و عین به عین این صور، توفیق چندانی نداشته و صرفاً میتواند حاکی از تطابقٌ مّائی بین آن دو باشد.
شناسایی و بررسی اثر ریسک های زنجیره تأمین بر عملکرد مالی شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
107 - 140
حوزههای تخصصی:
محققان از مدت ها پیش پیگیر این بودند که بفهمند چگونه ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت تأثیر می گذارد. اما نمی توانند در بررسی های نظری و تجربی خود ادعا کنند که چگونه ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت تأثیر می گذارد. هدف مقاله ما بررسی ارتباط بین ریسک های زنجیرهتأمین و عملکرد مالی شرکت است. ما با استفاده از داده های نظرسنجی و صورت های مالی، چگونگی اثرگذاری ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت را از منظر عملکرد مالی نهایی بررسی می کنیم. یافته های به دست آمده در مورد اهمیت ریسک خاص صنعت، ریسک سازمانی، ریسک فرآیند کسب و کار داخلی و ریسک تقاضا، با مطالعات پیشین سازگار است. ما دریافتیم که ریسک تقاضا دارای عملکرد مالی نهایی (MFP) -0.20 است. که بالاترین تأثیر منفی در بین متغیرهای ریسک می باشد. یافته ها هم چنین نشان می دهند که ریسک خاص صنعت، دارای عملکرد مالی نهایی (MFP) -0.16 می باشد که با وجود عدم تأثیر مستقیم بر عملکرد مالی، دومین تأثیر منفی است. همچنین ما فرض نمی کنیم که برآوردهای گزارش شده در مورد عملکرد مالی نهایی برای همه کسب و کارها در کشورهای دیگر اعمال شود. با این حال، تحقیقات آینده می تواند یافته های ما را گسترش دهد. این مطالعه، نظرسنجی و داده های مالی را با هم ترکیب می کند تا چگونگی اثرگذاری ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت را تحلیل کند. به-خصوص، روشی را برای برآورد روابط علت و معلولی کمی بین ریسک زنجیرهتأمین و عملکرد مالی شرکت فراهم می-کند، که به این عنوان مهم در تحقیقات در زمینه مدیریت زنجیرهتأمین توجه کمتری شده است.
ارائه تبیین رابطه بین مؤلفه های اقتصادی، قوانین و شفافیت با سودآوری بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثرگذاری فساد مالی، آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات و شفافیت بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نوع داده های آمیخته اکتشافی است و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی و بر اساس زمان اجرای پژوهش، مقطعی است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه های مرتبط در پایگاه های داده از سال 1396 تا 1402 و خارج از سال 2018 تا 2023 و همچنین خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران امور بانکی و مالی بود. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 و در بخش کمی، از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فساد مالی تأثیر منفی و قابل توجهی بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران دارد. نتیجه گیری: فساد مالی در بانک های بازار سرمایه ایران تأثیر قابل توجه و منفی بر سودآوری داشته و عواملی مانند آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات، و شفافیت بر سودآوری این بانک ها اثر مثبتی دارند.
ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی: یک مطالعه کیفی در شرکت های صنایع غذایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی: یک مطالعه کیفی در شرکت های صنایع غذایی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق کیفی است. برای انتخاب جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، و ایجاد مولفه های مدل نهایی الگو، پژوهشگر تلاش دارد تا با مصاحبه با خبرگان و مدیران و کارشناسان ارشد حوزه شرکت های صنایع غذایی است که با 12 نفر خبره حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری با 12 مصاحبه تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کیفی و نرم افزار مکس.کیو.دی.ای استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل بسته بندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرف کننده بعنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند. بسته بندی شامل عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی، شناسایی شدند. در رابطه با دلسبتگی به برند، وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تداعی های برند شناسایی شدند. نهایتادر رابطه با رفتار مصرف کننده عوامل شخصی، فرهنگی، روانشناختی (انگیزشی) و آمیخته بازاریابی شناسایی شدند.
طراحی مدل واکنش رفتار مصرف کننده به رویدادهای منفی برند در صنعت پوشاک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتباهات مرتکب شده و رویدادهای منفی توسط برندها در همه جا وجود دارد که ممکن است موجب واکنش رفتاری مصرف کننده شود. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل واکنش مصرف کننده به رویدادهای منفی برند انجام گردید. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته است. بخش کیفی توسط ابزار مصاحبه و روش داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری در این بخش، شامل خبرگان علمی (اساتید دانشگاهی) و خبرگان تجربی (مدیران برندهای پوشاک در ایران) می باشند که توسط نمونه گیری قضاوتی و اشباع نظری، 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. بخش کمی توسط ابزار پرسشنامه و روش معادلات ساختاری PLS انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارشناسان برندهای پوشاک در ایران هستند که توسط فرمول کوکران، تعداد 57 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به نتایج بخش کیفی، در نهایت 5 شبکه اصلی، 19 مولفه اصلی و 60 مولفه فرعی برای واکنش رفتاری مصرف کننده به رویدادهای منفی برند، توسط تحلیل مصاحبه ها شناسایی گردید. بر اساس نتایج بخش کمی، شرایط علی با بار عاملی 684/0 بر پدیده محوری تاثیرگذار است. پدیده محوری، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر به ترتیب با بارهای عاملی 302/0، 341/0 و 415/0 بر راهبردها تاثیرگذار هستند و راهبردها با بار عاملی 550/0 بر پیامدها موثر است. بنابراین هنگامی که مصرف کنندگان از یک برند احساس نارضایتی پیدا می کنند، از برند اجتناب کرده و در فضای مجازی یا به صورت دهان به دهان، علیه برند مدنظر تبلیغات منفی انجام می دهند.
Presentation of a Learning Organization Model in Red Crescent Society of Tehran Province(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: The learning organization model does not exist in the RCS of Tehran province based on knowledge management, innovative organizational culture and quality of work life as an important organization, during disasters, especially the Tehran earthquake. Therefore, the aim of the current study is to present the learning organization model in RCS of Tehran province.
METHODS: This applied research was carried out with grounded theory approach. About 15 academic professors and experts of RCS of Tehran province were selected and studied using purposeful sampling method based on the theoretical saturation. Data were collected through semi-structured interviews.
FINDINGS: In this research, the learning organization with five dimensions and 56 concepts were extracted. The dimensions of the learning organization include gaining experience, feedback and evaluation system, systemic thinking, collaborative and fast learning, creative thinking.
CONCLUSION: According to the results, focusing on gaining experience with regard to the occurrence of disasters is one of the priorities of the RCS. The challenges that the RCS faces at the learning organization are such as repeating the problems of previous disasters in new disasters, failure to use documentation and experiences of previous disasters, early forgetfulness of disasters and long return period of some disasters, failure to transfer field and operational experiences, not learning from the bitter experiences of disasters, infringing and sometimes copying processes without considering operational experiences, lack of expert documentary maker or teams in disasters and finally many disasters and little documentation. RCS can take action to manage these defects by implementing the learning organization model.