مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۸۱ تا ۶٬۸۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان می شود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان است. جهت پیش نگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاس نمایی داده های مدل های گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیه سازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاه های منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاه های مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاه های مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماه های سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهه های آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه می یابد در حالی که در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان می رسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاه های مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
اثرگذاری نوسانات تراز دریای مازندران بر کاربری اراضی ساحلی با نگاهی به پیاده سازی حریم دریا (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در مصب رودخانه بابلرود در کرانه جنوبی دریای مازندران استقرار دارد که سیمای کلی آن شامل دریای مازندران در شمال، رودخانه های بابلرود در مرکز و شازده رود در شرق، بافت مسکونی به همراه فضاهای باز و سبز و زمین های کشاورزی در جنوب شهر می باشد. پژوهش حاضر به رویکردی توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی و با استفاده از داده های مکانی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی تأثیر نوسانات تراز آب دریا بر روی تغییرات کاربری اراضی در منطقه ساحلی شهر بابلسر است. به منظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با پایین ترین و بالاترین تراز آب که به ترتیب در سال های 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر)، و نیز پایین ترین سطح طی سه ده اخیر (31/27- متر) که در سال 1398 رخ داده است، تصاویر ماهواره ای و روش های فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده شد. برای استخراج خط ساحل سال 1356 به عنوان پایین ترین تراز، تصویر ماهواره Landsat سنجنده MSS به کار گرفته شد. تصویر سنجنده TM ماهواره Landsat برای استخراج خط ساحل تیر ماه 1374 و تصویر ماهواره Sentinel-2 هم برای استخراج خط ساحل آبان 1398 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد خط ساحل سال 1356 متناظر با پایین ترین تراز آب ثبت شده، در موقعیت پسروی نسبت به خط ساحل دوره بعدی قرار دارد. پس از این سال و با بالا آمدن تراز آب دریا، موقعیت خط ساحل به سمت خشکی پیشروی داشته که در سال 1374 به بیش ترین حد پیشروی خود رسیده است. بررسی مقدار اراضی ساحلی زیر آب رفته بر اثر بالا آمدن تراز آب دریای مازندران در طول حدود 10 کیلومتر از نوار ساحلی شهر بابلسر حاکی از آن است که 118 هکتار از این اراضی زیر آب رفته است. از سال 1374 به بعد و در نتیجه ساخت موج شکن های بندر، وضعیت فرسایش و رسوب گذاری در اثر تغییرات تراز آب دریا از وضعیت بکر و طبیعی خارج شده است. اگرچه عدم رعایت حریم دریای مازندران و نیز پهنه اراضی مستحدث با بالا آوردن تراز ارتفاعی زمین های نوار ساحلی همراه بوده است، اما اگر تراز آب دریا دوباره بالا بیاید، تخریب این تأسیسات مسکونی و تفریحی، به زیر آب رفتن آن ها، تهدید محدوده شهری از نظر تخلیه فاضلاب و افزایش سفره آب زیرزمینی که خود پیامدهای خطرناک بهداشتی و عمرانی را در پی دارد، دور از انتظار نخواهد بود. تعداد زیادی از هتل های نوار ساحلی از جمله هتل ها و اماکن اقامتی بابلسر در محدوده حریم دریای مازندران واقع شده اند.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی با میانجیگری تعارضات زناشویی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی هر فرد می باشد و رضایت زناشویی می تواند پیش بینی کننده پایداری و ناپایداری یک رابطه باشد. هدف: این پژوهش با هدف، تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی با میانجیگری تعارضات زناشویی در زنان متأهل انجام شد. روش: روش گردآوری داده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محلات شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند که از میان آن ها، تعداد 550 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای رضایت زناشویی انریچ (1998)، انتظارات از زندگی زناشویی میلر و تدر (2011)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990)، تعارض های زناشویی براتی و ثنایی ذاکر (1375) و مثلث عشق استرنبرگ (1989) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار های SPSS و PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات زناشویی و بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی بر رضایت زناشویی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه تعارضات زناشویی اثر معناداری دارند (05/0> P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، رضایت زناشویی تحت تأثیر انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی قرار دارد؛ بررسی انتظارات زناشویی، بلوغ عاطفی و ابعاد عشق ورزی و متعاقب آن تعارضات زناشویی در پیشگیری و طرح ریزی درمان برای زوجین به پژوهشگران و درمانگران پیشنهاد می شود.
تبیین رابطه توسعه فرهنگی و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توانایی نظریه های کلاسیک توسعه از جمله «نظریه وابستگی» و «نظریه نوسازی»، توسعه فرهنگی و تأثیر آن بر توسعه از اهمیتی خاص برخوردار شد.توسعه فرهنگی با موانعی روبرو است. تقدیرگرایی و قوم مداری از جمله موانع عمده هستند که در برابر توسعه فرهنگی قرار دارند، مقولاتی که موضوع واکاوی این پژوهش هستند. تقدیرگرایی و قوم گرایی به عنوان متغیرهای مستقل و توسعه فرهنگی به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش قرار گرفتند. هدف بررسی تأثیر این موانع بر توسعه فرهنگی با تأکید بر تغییر ساختار ارزش ها در خانواده های شهر شیراز انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی اجرا شده است. نمونه 384 نفر از شهروندان ساکن شهر شیراز بودند که تعداد آنان با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و از نمونه گیری خوشه ایی در بین خانواده های جامعه آماری پرسشنامه توزیع گردید. یافته ها نشان داد که دو متغیر قوم گرایی و تقدیرگرایی بر تعیین ارزش های اجتماعی تأثیر قطعی دارند و رابطه معناداری در سطح 99 درصد به بالا وجود دارد و فرضیه ها مورد تأیید است. همچنین یافته ها نشان می دهد که گرایش به قوم گرایی و تقدیرگرایی بر دموکراسی ،جهانی شدن و علم گرایی تأثیرگذار و مانعی در راه توسعه فرهنگی می باشند.
مدلسازی ساختاری عناصر تببین کننده مخاطرات طبیعی در توسعه کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ حیات بشر مخاطرات طبیعی همواره وجود داشته اند، اما به واسطه رشد تصاعدی جمعیت و تراکم انسان ها در تمام عرصه های زیستی به خصوص در نواحی پرخطر، امروزه بشر شاهد بلایای بزرگی چون سیل، گردباد، خشکسالی و غیره می باشد. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین ساختاری مؤلفه های تببین کننده مخاطرات طبیعی در توسعه کلان شهر اهواز است. از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اهواز تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند قضاوتی(30نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری((ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده چهار سطح است و نتایج نشان داد که عوامل سیل و ریزگردها اساسی ترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آن ها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
زمینه های اجتماعی- فرهنگی توسعه توریسم در شهرستان خلخال (با تأکید بر توریسم ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
109-130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه ها و تنگناهای توسعه توریسم در شهرستان خلخال (با تأکید بر توریسم ورزشی) انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق، از نوع کمّی و شیوه گردآوری پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری ورزشی بودند. این افراد، به صورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تکنیک swot استفاده شد. در زمینه اهمیت شاخص ها و میزان اثرگذاری آن ها به ترتیب، تقویت زیرساخت های گردشگری شهر خلخال با تأکید بر گردشگری ورزشی، نقش تسهیل گری و تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری در زمینه گردشگری ورزشی از طریق اعطای تسهیلات از طرف دولت به سرمایه گذاران، استانداردسازی امکانات مناطق ویژه گردشگری ورزشی به لحاظ امنیت جانی و رفاهی، اولویت بندی توسعه منطقه و برنامه ریزی دولت به منظور حمایت از توسعه گردشگری ورزشی، معرفی شهرستان خلخال و تبلیغات رسانه ای منطقه به خاطر شرایط ویژه و خاص گردشگری ورزشی تأثیرگذار می باشد
بررسی شاخص های توسعه پایدار شهری با رویکردی مصرف گرایی (مطالعه موردی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
157-184
حوزههای تخصصی:
الگوی توسعه پایدار شهری می تواند در شکل های مختلف و بی شماری بسته به تاریخ و منطقه ، فرهنگ ، اقتصاد، اقلیم ، محیط و سیاست نمود پیدا کن. توجه به روند تحولات توسعه نشان میدهد،که به مرور توسعه از حالت تک بعدی به وضعیتی چند بعدی و جامع نگر تکامل یافته همچنین از ج نبه ه ای فنی کاسته شده و بر جنبه های زیست محیطی، اجتماعی و انسانی، اقتصادی افزوده شده است. اینکه شاخصها ، مبنای ارزیابی میزان تحقق اهداف توسعه و ابزاری برای برنامه ریزی درآمده ان د قابل توجه است. از این رو پرداختن به جنبه های نرم افزاری توسعه در تعاملات انسانی و کیفیت زندگی و نوع واکنش های آنان در بسترهای مهم زندگی اجتماعی می تواند تسهیل کننده این امر باشد که تنها پرداختن محض به مسائل سخت افزاری و اقتصادی در حوزه توسعه پایدار شهری نمی تواند جواب گوی مناسب برای برنامه های توسعه ای باشد، به هر حال توجه به رویکرد های توسعه ای پایدار شهری را می توان در مولفه های زیست اجتماعی انسان در جامعه مورد ارزیابی قرار داد، این امر بخصوص در مصرف گرایی افراد می تواند نمود پیدا کند، که در تحقیق حاضر بدنبال کشف و ارزیابی مولفه های مهم اجتماعی در ارتباط با توسعه پایدار در توسعه شهری با رویکرد مصرف گرایی نتایجی بدست آمده عبارت است از تاثیر شاخص های توسعه برمصرف گرایی و وجود رابطه بین ابعاد شاخص های پایداری شهری و مصرف گرایی می باشد.
سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز (مطالعه موردی: محله احمدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رضایت مندی از کیفیت زندگی شهری در میان ساکنین سکونتگاه های غیررسمی بیش از ساکنین سایر مناطق شهری اهمیت می یابد. چرا که ساکنین سکونتگاه های خودروی شهری غالباً جزو اقشار آسیب پذیرتر اجتماعات شهری محسوب می شوند. باتوجه به اهمیت ارزیابی ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف از انجام این تحقیق، سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز با مطالعه موردی محله احمدآباد می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و مشاهده میدانی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های فریدمن، کروسکال والیس و مان ویتنی بهره گیری شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و بلوک های آماری سال 1395 کلانشهر تبریز بهره گیری شد. ضریب پایایی پرسشنامه 0/836 برآورده شد. حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران 371 نفر از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد تبریز را شامل شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS16 انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین ابعاد رضایتمندی از کیفیت زندگی شهری، بعد اقتصادی در رده نخست قرار دارد. همچنین در میان شاخص های رضایت مندی از کیفیّت زندگی شهری، شاخص درآمد ماهیانه سرپرست خانوار در رده نخست قرار دارد. در نهایت می توان گفت میزان رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد کلانشهر تبریز از کیفیت زندگی شهری، پایین تر از حد متوسط می باشد.
Explaining the Managerial Position of Women in National and International Sports Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The status and position of women in the management system face numerous challenges and problems. Therefore, the present study was conducted with the objective of explaining the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of its implementation method. The population in the qualitative part consisted of sports experts, professors, and high-ranking sports managers, from whom 16 individuals were selected as the sample through purposive sampling based on the principle of theoretical saturation. The population in the quantitative part included sports experts, athletes, professors, and high-ranking sports managers, from whom 141 individuals were selected as the sample through random sampling based on the Cochran's formula. The research tools were semi-structured interviews in the qualitative part and researcher-made questionnaires in the quantitative part, the psychometric indices of which were confirmed. Data were analyzed using coding methods and exploratory factor analysis.
Findings: The findings from the qualitative part revealed that the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels encompasses 54 concepts in 27 subcategories and 10 categories, including identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills. Moreover, the quantitative findings indicated that all 27 observed variables had a positive standardized factor loading and a critical ratio greater than 1.96 with each of the 10 latent constructs, thus confirming their validity, and their reliability was calculated to be higher than 0.70 using Cronbach's alpha. In addition, the model of women's managerial position in sports assemblies at the national and international levels fitted well, having a direct and significant effect on all 10 constructs of identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills (P<0.05).
Conclusion: Based on the results of this research, to improve the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels, it is possible to create conditions for the realization of the identified subcategories and categories.
Investigating the Effect of Social Intelligence on Self-determination in Teenagers with the Mediating Role of Mobile Phone Addiction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
161 - 169
حوزههای تخصصی:
Purpose: The excessive use of mobile phones significantly alters human thought patterns and affects individuals' behavior and psycho-social well-being. This study aims to explore the correlation between social intelligence and self-determination in adolescents, focusing on how mobile phone addiction plays a mediating role.
Methodology: The research employed a descriptive-correlational approach and cross-sectional method, utilizing structural equation modeling (SEM) for analysis. The statistical population consisted of teenage boys and girls in Tehran who experienced mobile phone addiction from July to October 2023, with psychologist confirmation of addiction. A sample of 150 teenagers was selected through purposive sampling, with 17 individuals excluded due to incomplete or erroneous questionnaire responses. Research instruments included the Tromso Social Intelligence Scale, Self-Determination Scale, and Mobile Phone Addiction Questionnaire. Data analysis was conducted using SPSS version 27 for overall data and SmartPLS version 4 for path analysis between variables, with a significance level set at 0.05.
Findings: The results of the current study indicated that Social Intelligence had a significant negative impact on mobile phone addiction (β=-0.380, p <0.001). In addition, there was a significant positive effect of Social Intelligence on Behavioral independence (β=0.383, p <0.001), but no significant effect on Psychological Empowerment and Self-determination (p>0.05). Furthermore, the relationship between Social Intelligence and Behavioral independence, as well as Self-determination with the mediating factor of Mobile phone addiction, was found to be significant (p < 0.001). However, the association between Social Intelligence and Psychological Empowerment with the mediating role of Mobile phone addiction was not significant (P>0.05).
Conclusion: The findings of the current research indicate that social intelligence can decrease mobile phone addiction and enhance behavioral independence, while mobile phone addiction can diminish behavioral independence and self-consciousness. However, social intelligence and mobile phone addiction do not impact psychological empowerment. Additionally, mobile phone addiction serves as a mediator in the correlation between social intelligence and the aspects of behavioral independence and self-consciousness.
پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر «به بررسی پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران» پرداخته است. در این پژوهش کانون توجه معطوف به مسایلی هم چون اصلاحات ارضی، حاشیه نشینی و سایر پیامدهای اصلاحات ارضی می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد و تشدید حاشیه نشینی شهری مهم ترین پیامد اجتماعی اصلاحات ارضی بود. مهاجرت روستاییان به شهرها با توجه به عواملی همچون قطعات کوچک زمین و نامرغوب بودن آنها تولید کم محلی و کمبود آب، گسترش مالکیت بزرگ سرمایه داری، کمبود تأسیسات و تسهیلات زندگی در روستاها، عدم تخصیص بودجه به بخش کشاورزی، توسعه روزافزون شهرها و پیدا کردن شغل بوده است. بعد از آن تقویت و گسترش رادیکالیزم در میان جوانان حاشیه شهرها به عنوان پیامد هنجاری اصلاحات ارضی شروع شد. لذا مهم ترین زمینههای داخلی و خارجی گسترش رادیکالیزم در قالب مواردی چون شناور بود افراد مهاجر و عدم تثبیت هویت در آنها، ترکیب جمعیتی جوان و ورود آنها به دانشگاه ها، فضای ملتهب شهری، استبداد حاکم و حضور آمریکا به عنوان حامی شاه در کنار سیطره ادبیات مارکسیستی در فضای کشورهای جهان سوم و گسترش اسلام سیاسی بوده است. نتایج تحقیق نشان می که پیامدهای اجتماعی - هنجاری اصلاحات ارضی منجر به رشد و تشدید حاشیه نشینی و تقویت رادیکالیزم شد.
Structural and Functional Requirements of Emergency Operations Centers: A Comparative Study(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Considering the important and sensitive position of Emergency Operations Centers (EOC) and little scientific research has been done on the subject, the purpose of this comparative study is to identify the structural and functional requirements of EOCs. METHODS: In this comparative research, structural and functional requirements and considerations of modern EOCs were extracted to facilitate the process of managing operations and responding to disasters by studying the guidelines and standards for the design and construction of modern EOCs, as well as examining the experiences of different countries in using and operating these centers. FINDINGS: By reviewing the studies, these components were extracted as the important structural and functional requirements of these centers including: common hazards in the region, the purpose of creating an EOC, the flexibility and multi-purpose nature of the EOC, audio and visual features of the operation control room, the number of administrative and operational positions, ergonomics and allocated space, required and technologies, the existence of a space for holding group meetings as well as people's rest, the amount of allocated budget and also the conditions of people's access to modern EOC. CONCLUSION: Based on the findings, assessing the risks in the region and developing different possible scenarios, along with paying attention to the structural and functional requirements of modern EOCs based on the obtained criteria, can improve the disaster management process.
تحلیل بازتاب اخبار عملیات «وعده صادق» ایران در رسانه های ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
66 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل بازتاب خبری عملیات «وعده صادق» در سه سایت خبری مهم کشور ترکیه شامل آناتولی، حریت و جمهوریت صورت گرفته است. عملیات "وعده صادق" در واکنش به حمله رژیم صیهونیستی(اسرائیل) به کنسول گری ایران در دمشق، در ساعات پایانی ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین ۱۴۰۳(۱۴ آوریل 2024)، به عنوان یک رویداد مهم در اخبار رسانه های منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی منعکس شد. رسانه های ترکیه به دلیل اهمیت این کشور در منطقه از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی، همجواری با ایران، نقش فعال داشتن در موضوعات بین المللی و منظقه ای، اشتراکات فرهنگی با ایران و ارتباطات اقتصادی و سیاسی با اسرائیل و برخورداری از تنوع رسانه ای به عنوان جامعه مورد بررسی این پژوهش انتخاب شده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای به توصیف، تحلیل و مقایسه مقولات جهت گیری خبر، ، منبع خبر، ارزش خبر، قالب خبر، دلایل و پیامدهای عملیات «وعده صادق» در این سه سایت خبری می پردازد. دستورالعمل کدگذاری بر مبنای موضوع و هدف تحقیق تهیه و بر مبنای آن اخبار مورد نظر استخراج و کدگذاری گردید. محتواهای مرتبط با عملیات «وعده صادق» در سایت های خبری آناتولی، حریت و جمهوریت، از تاریخ 25 فروردین (13 آوریل) تا 28 فروردین (16 آوریل) به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب گردید. بر این اساس، تعداد 202 محتوای مرتبط با موضوع پژوهش استخراج و تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، سبک "خبر" (88/6درصد) مهمترین قالب ارائه محتوای و "گزارش" و "مقاله" به عنوان سایر سبک های مورد استفاده رسانه های ترکیه در موضوع مورد بررسی بوده است. در تحلیل منبع اخبار انتشار یافته در رسانه های ترکیه، استناد به منابع رژیم صهیونیستی با 21/26 درصد مهمترین منبع خبری و سپس کشور ایران(17/14درصد) و کشور آمریکا و کشورهای عضو ناتو(16درصد) قرار دارند. عمده ترین دلیل توجه رسانه های مورد بررسی در کشور ترکیه به اخبار عملیات "وعده صادق" ، توجه به ارزش های خبری "برخورد" و "دربرگیری" با تاثیر در 88/5 درصد محتواهای مورد بررسی بوده است. از نکات حائز اهمیت در انتشار اخبار، گزارشات و مقالات رسانه های مورد بررسی کشور ترکیه در خصوص عملیات "وعده صادق"، نوع جهت گیری تیتر این رسانه ها بوده است. "جهت گیری خنثی" با 58/5 درصد مهمترین رویکرد و همچنین برتری حدود 4 برابری "جهت گیری منفی"(33 درصد) بر جهت گیری مثبت(5/8درصد) در تیترهای مرتبط با این عملیات بوده است. در همین راستا، یافته های پژوهش تایید می کنند که تنها 17درصد تیترهای رسانه های ترکیه در جهت حمایت از عملیات مورد نظر انتشار یافته و در مقابل حدود 52 درصد عملیات مذکور را حمایت ننموده اند.نتیجه: در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که اگرچه ممکن است رسانه های مورد بررسی در خصوص رویدادهای داخلی کشور ترکیه دارای رویکردهای نسبتاً متمایز باشند اما در خصوص رویداد خارجی عملیات "وعده صادق" دارای رویکرد نزدیک به یکدیگر و دارای جهت گیری "منفی" بوده و با استفاده فراوان از واژه "حمله" سه پیام "تهدیدات پاسخ رژیم صهیونیستی(اسرائیل) علیه ایران"، "دعوت به خویشتنداری دو کشور" و "حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی(اسرائیل)" را برای مخاطبان خود برجسته نموده اند.
سریال «بازی تاج و تخت» در سنجه میتراییسم؛ (تطبیق سفر معنوی «برَن پاشکسته» با هفت گانه میترایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
57 - 88
حوزههای تخصصی:
آیین میترایی از ایران پیش از زردشت سربرآورد. میتراییسم طی دو قرن آخر پیش ازمیلاد به جهان رومی رسید و در غارنگاره ها، معماری، تزئینات بناها و حتی نمایش های قرون وسطی بازتاب یافت که این امر، نشانگر تأثیرگذاری فرهنگ مهردینی بر مغرب زمین است؛ حتی اثربخشی ناخودآگاه میتراییسم و هفت گانه آن را در جان مایه های سریال جهانی «بازی تاج و تخت» می توان یافت. مشابهت سیر و سلوک رازآموز میترایی برای رسیدن به جایگاهِ والا، با رخدادهای سریال یادشده و طی طریق «برَن استارک»، فرضیه زایش یک متن نوین از بطن میتراییسم را قوت می بخشد و این پرسش را به همراه دارد: با تحلیل متن سریال «بازی تاج وتخت»، چه وجوه اشتراک و افتراقی را بینِ سفر رازورزانه «برن استارک» با هفت گانه ای که نوآموز میترایی می گذراند، می توان برشمرد؟ این پژوهش با توصیف روایت و «بینامتنیت ژولیا کریستوا»[1]، به روش تطبیقی- تحلیلی، سلوک و والایش سالک / قهرمانِ این داستان را از «فروافتادن» در شمال تا «فرمانروایی» در جنوب، براساس مراحل گرویدن به میتراییسم به عنوان متن مادر بررسی می کند. برون داد این پژوهش به رغم تمایزها، هم گرایی میان مراحل سلوک میترایی و سفر خطیر «برن استارک» را تأیید می کند؛ آغاز و طی طریق هر دو سالک را مشابه دانسته و خدا گونگی مقام «پدر» میتراییسم را با فرمانروایی «برن پاشکسته» هم عِنان می بیند.
گونه های هویتی مهاجرین افغان براساس نسبت «خود و دیگری» در آثار سینمایی (مطالعه موردی: فیلم های برادران محمودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است با بهره گیری از مقوله «خود و دیگری» در نشانه شناسی فرهنگی، خوانشی را از سه فیلم «چندمترمکعب عشق»، «شکستن هم زمان بیست استخوان» و «رفتن»، محصول مشترک برادران محمودی (نوید و جمشید) ارائه دهد. براساس پژوهش ها، باتوجه به میزان اهمیت خود یا دیگری، چهار رویکرد مختلف: 1-خود و نه دیگری؛ 2- نه خود، بلکه دیگری؛ 3- هم خود و هم دیگری؛ 4- نه خود و نه دیگری، در نسبت «خود و دیگری» پدیدار می شوند که در پی آن، چهار گونه هویتی ثبات، سازگاری، پذیرش و بی هویتی ظاهر می شوند. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با تکیه بر منابع دیداری و نوشتاری و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که: افغان ها به عنوان دیگریِ فرهنگی، چه نوع رویکردها و گونه های هویتی را نسبت به ایرانیان اتخاذ می کنند؟ براساس نتایج پژوهش، برادران محمودی در آثار خود نشان می دهند که افغان ها هر چهار رویکرد را متناسب با میزان ترجمه متون فرهنگی ایرانیان و درنتیجه، مقدار تعامل با ایشان و نیز نحوه برخورد ایرانیان، نسبت به خودِ ایرانی اتخاذ می کنند. به علاوه، این رویکردها به صورت انواع گونه های هویتی در سرزمین مقصد شکل می گیرند که در قالب رفتار و گفتار شخصیت ها نشان داده می شوند. انتخاب این رویکردها به این صورت است که پناهجویان افغان هرچه جوان تر باشند، بیشتر، سازگاری هویتی را انتخاب می کنند و هرچه مسن تر باشند، ثبات هویتی را در پیش می گیرند. با استناد به این آثار، هویت پذیرنده و بی هویتی، کمتر در افغان ها دیده می شود.
ویژگی های دراماتیک شخصیت در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی (با تأکید بر الگوی یادگیری غیر دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
183 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ویژگی های مؤثر شخصیت عروسکی در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی، از طریق استخراج مقوله ها و زیرمقوله های مشترک بین شاخصه های دراماتیک شخصیت و الگوی یادگیری غیردستوری است. روش تحقیق، از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی (مطالعه موردی) با مقوله بندی و رویکرد استقرایی است. به این منظور، شخصیت «بارنی» از مجموعه «بارنی و دوستان»- به عنوان موردمطالعه- به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه موردبررسی انتخاب شده است. سپس شش مقوله اصلی افشای ماهیت شخصیت از دیدگاه آلن آرمر و تأثیر الگوی یادگیری غیردستوری، بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد ویژگی های مورد مطالعاتی (شخصیت بارنی)، تا حد زیادی به ویژگی های دراماتیک با تأکید بر الگوی یادگیری غیردستوری نزدیک است. بنابراین، زیرمقوله های استخراج شده با تأکید بر الگوی آموزشی غیردستوری، ارتباط مستقیمی با خلق شخصیت های عروسکی مناسب برای مجموعه های آموزشی دارند. لذا می توان براساس ماهیت و موقعیت آموزشی برنامه از این الگوی آموزشی در طراحی شخصیت عروسکی بهره برد.
تعامل مطلوب با پیام از منظر قرآن کریم و ارائه الگوی راهبردی مطلوب در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثمربخشی ارتباطات و تعاملات انسانی در توجه به اصول حاکم بر نحوه ارتباط می باشد که بخش مهمی از آن مربوط به تعامل مناسب با پیام و محتوای آن است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی مهم ترین ملاحظات و دستورهای قرآنی در تعامل بهینه با پیام است. بررسی سطح تأثیر پیام های دیداری- شنیداری در یادگیری مخاطبان و نحوه تعامل با این پیام ها از منظر آیات قرآن. روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی و شیوه تجزیه وتحلیل مطالب به روش کلایزی انجام شده است. برای این منظور خوانشی مروری بر آیات قرآن کریم انجام شد و تمامی آیاتی که به نحوی با موضوع پیام مرتبط بوده استخراج گردید. سپس داده های استخراج شده در مراحل تجزیه وتحلیل کلایزی دسته بندی و اعتبارسنجی شده و در نهایت، استنباط مرتبط از دسته های موجود، استخراج گردید. نتایج پژوهش در دو بخش کلی تعامل مطلوب با محتوای پیام و بهره مندی مطلوب از اصول حاکم بر پیام رسانی، استخراج شده است. بخش اول، خود دارای دو زیرمجموعه استقبال از محتوای پیام مطلوب در سه بخش (حیات بخش و هشداردهنده، حق نما و باطل گریز، با پشتوانه تدبیر و عقلانیت) و پرهیز از محتوای پیام نامطلوب در هشت بخش (مشکوک، بیهوده، بدون دلیل و سند، ظنی، بی پایه اجتماعی، تخریب گر، وسوسه برانگیز، غنا و موسیقی) می باشد. در بخش دوم، یازده اصل کلی حاکم بر پیام رسانی از متن آیات قرآن کریم استخراج گردیده است.
راه حل های گفتمانی برای مقابله با اخبار جعلی
حوزههای تخصصی:
در عصر پساحقیقت، احتمال کذب خبر افزایش یافته است. هدف از این تحقیق ارائه راه حل هایی برای مقابله با اخبار جعلی است که در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند. بدین منظور با استفاده از تحلیل گفتمان فرکلاف از کنش های گفتمانی اخبار جعلی که از 52 خبر جعلی که از اکانت های رسانه های بی بی سی فارسی و ایران اینترنشال در رسانه اجتماعی ایکس در اتفاقات موسوم به حوادث پاییز 1401 منتشر شدند، بهره می بریم. واکنش های گفتمانی به دست آمده از کنش ها که برگرفته از سطح سوم تحلیل گفتمان فرکلاف یعنی سطح تبیین که عبارت است از راه اندازی اکانت ایکس معتبر، کثرت گرایی رسانه ای، فعالیت رهبران افکار در شبکه های اجتماعی، سواد خبری و تحلیل اخبار فوری، راستی آزمایی، بازگرداندن دانش عمومی و اصل ابطال گرایی به رسانه و کنترل واژگان ایدئولوژیک با استفاده از نظریه انافام. مباحث مارپیچ سکوت، روایت ها و روزنامه نگاری تحقیقی، حفظ سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی با خارج کردن مخاطب از اتاق های پژواک در شبکه های اجتماعی.واژگان کلیدیشبکه های اجتماعی ایکس، اخبار جعلی، بی بی سی فارسی، شبکه ایران اینترنشنال، تحلیل گفتمان فرکلاف.
Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.