مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
14 - 25
حوزههای تخصصی:
در مدرنیته متأخر، بخش عظیمی از تلاشها و برنامه های نهادها و کنشگران در خدمت رشد سواد و مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی به منظور برقراری تعامل انسانی با محیط زیست است. پژوهشها نشان می دهند که سواد زیست محیطی با اقدامات و نگرش های محیط زیستی ارتباط دارد و بر مشارکت فعال مردم در مسائل زیست بوم تأثیر بسیار دارد. مطالعه حاضر نیز، با هدف واکاوی نقش میانجی مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی در ارتباط بین سواد محیط زیستی و فرهنگ مصرف سبز انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 18 سال به بالای شهر جهرم و نمونه آماری 424 نفری که با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که نمره میزان فرهنگ مصرف سبز و سواد زیست محیطی بالاتر از حد متوسط و نمره میزان مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی در حد متوسط می باشد. نتایج روابط دو متغیره نیز نشان داد که میان سواد زیست محیطی و مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی با فرهنگ مصرف سبز همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج روابط ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع توانسته اند 21 درصد از تغییرات فرهنگ مصرف سبز را تعیین کنند که در این میان، تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی بیش از سواد محیط زیستی می باشد.
تحلیل مبانی و ابعاد اقتصاد کاشان دردوره قاجار با تأکید بر نظریات عبدالرسول مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالرسول مدنی (1280-1366ق) یکی از روحانیون کاشان است که در دوره مشروطه، رساله انصافیه را در انطباق مشروطه با اسلام نوشته است. فریدون آدمیت، قدر و ارزش این رساله را در مباحث روشن فکری، بالاتر از تنبیه الائمه و تنزیه المله نائینی می داند. مدنی در این رساله به مباحث اقتصادی دوره قاجار توجه ویژه داشته است. وی با تکیه بر آیات و احادیث، کسب ثروت را مورد تأیید اسلام و آن را باعث ایجاد آزادی و امنیت در جامعه می داند. این مقاله با روش تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی به تحلیل نظرات عبدالرسول مدنی در باب اقتصاد کاشان در دوره قاجار می پردازد و در پی آزمون این فرضیه این است که نظرات عبدالرسول مدنی در مورد وضعیت اقتصادی کاشان در دوره قاجار با واقعیت منطبق است و اسناد و مدارک و منابع اصلی آن را تأیید می کنند. یافته های این مقاله نشان می دهد نظرات عبدالرسول مدنی را اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تأیید می کنند و نظرات وی با امر واقع در گذشته انطباق دارد. مدنی تغییر رویه اقتصاد کشور در دوره قاجار از صادرکننده کالای ساخته شده به واردکننده این کالا و درعوض صادرات مواد اولیه را تشخیص داد. دریافت مالیات های خودسرانه مورد اعتراض مدنی است و اینکه چرا دولت از کالاهای خارجی گمرکی چندانی نمی گیرد تا آن ها گران تر وارد شوند و بازار کمتری پیدا کنند. بیکاری گسترده و پرداختن مردم به کارهای غیرمولد و چندشغله بودن کارگزاران حکومتی نیز همواره مد نظر این روحانی نواندیش بود. مدنی به مقوله کوچک سازی دولت و چابک سازی آن پرداخته است که شاید کمتر نواندیشی در آن دوره بدان فکر می کرد. وی فرزند زمانه خود بود و با درک مسائل اساسی آن دوره، ریشه حل مشکلات را در واکاوی درونی خود مردم و خودآگاهی شان به وضعیت اقتصادی و نیز کار و کوشش و ایجاد ثروت ازطریق ایجاد صنایع جدید و تقویت آن و گمرکی بستن بر کالاهای خارجی می داند.
مردم نگاری انتقادی: یک ارزیابی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیق و گفتگو پیرامون انسان همواره در طول تاریخ محل بحث و مناقشه بوده است. علوم اجتماعی در این میان مسئولیت مطالعه و بررسی رفتارها و کنش های تغییرپذیر انسانی را عهده دار بوده است. به دلیل قابلیت کنشگری خلاقانه انسان در کنار فعالیت های عقلانی وی، حصول شناخت کامل در این حوزه بسیار مورد تردید قرار می گیرد. از جانب دیگر، علوم اجتماعی نیز به نوبه خود محدودیت ها و اریب هایی در ذات خود نهفته دارد که مربوط به نقش محقق در تحقیق است. به همین دلیل اندیشمندان زیادی به این روند انتقاد کردند و سعی نمودند انواع متفاوتی از روش های تحقیق در علوم اجتماعی را ابداع نمایند. در این مسیر، مردم نگاری انتقادی از جمله کارآمدترین و جدیدترین روش های موجود در علوم اجتماعی به شمار می رود. در این مقاله سعی می شود بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این روش بررسی شود. روش و داده ها: روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع مطالعه اسنادی است. یافته ها: مردم نگاری انتقادی و به خصوص روش ویژه کارسپیکن، فرصتی را برای به کارگیری طیف وسیعی از روش های جمع آوری داده ها، از عکاسی و رسانه های ترکیبی گرفته تا روش های تحلیل گفتمان ارائه می دهد. این بدان معناست که نه تنها محقق می تواند روش هایی را که ترجیح می دهد انتخاب کند، بلکه ممکن است رویکردی باشد که به احتمال زیاد بینش های جدید و جالبی را ایجاد می کند و می تواند به طور متفاوت برای پروژه های مختلف به کار گرفته شود. بحث و نتیجه گیری: با کاربرد روش مردم نگاری انتقادی، محقق علوم اجتماعی سعی می کند بین پارادایم های غالب حرکت کند و از توانایی آنها با بندزنی های پراگماتیستی، از رویه های اتیک و امیک استفاده کند و در نهایت به فهم و بینش جامعه شناختی بیفزاید که البته این بینش سراسر انتقادی است. پیام اصلی: کارسپیکن در روش مردم نگاری انتقادی خود با گره زنی های پارادایمیک، روشی جدید خلق می کند که سراسر انتقادی است. این روش فرصتی را برای به کارگیری طیف وسیعی از روش های جمع آوری داده ها، از عکاسی و رسانه های ترکیبی گرفته تا روش های تحلیل گفتمان ارائه می دهد.
تحلیل محتوایی مفهوم کشاورزی شهری به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر در شهر با استفاده از مرور پیشینه تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به دلیل رشد بی رویه شهرها و افزایش توسعه افقی، اراضی مستعد کشاورزی در اطراف شهرها از بین رفته است و از طرفی به دلیل افزایش ساخت و ساز، از فضای سبز شهری خصوصا برای جمعیت در حال رشد کاسته شده است؛ مشکلات زیست محیطی، چالش تامین تغذیه، آلودگی هوا و... همگی از پیامدهای عدم توجه به نقش کشاورزی در برنامه ریزی شهری است.هدف: این پژوهش در نظر دارد که کشاورزی شهری را به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر که علاوه بر بحث کشاورزی به عنوان خوراک؛ بتواند کاربردهایی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... برای شهروندان داشته باشد، معرفی کند.روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده و با استفاده از نرم افزار MAXQDA هر یک از منابع به طور مجزا بررسی و شاخص هایی استخراج شدند. یافته ها: از جنبه کشاورزی شهری، حوزه های کلان مانند حوزه های محیطی از جنبه اقلیم و انواع کشاورزی در شهر می توانند بیانگر خصوصیات، الزامات و فواید آن ها باشند و یا به لحاظ اقتصادی مبین افزایش فرصت شغلی جدید، بهبود وضعیت درآمد خانوار، تامین مواد غذایی در دسترس و ... هستند؛ از طرفی بحث کاربری انعطاف پذیر مشخصا در برگیرنده برنامه ریزی کاربری اراضی، توزیع کاربری ها، همجواری ها، اصول و قواعد تغییر کاربری ها، کاربری های مختلط و... به عنوان نمودی از انعطاف پذیری کاربری های شهری قابل بیان هستند.نتیجه گیری: کاربری کشاورزی شهری می تواند انعطاف در بهره برداری و یا اختلاط عملکردی را موجب شود تا جذابیت کافی را برای شهروندان فراهم کند؛ از این رو بهتر است گونه های مختلف کشاورزی در شهر شناخته شود و متناسب با هر محیط شهری و استفاده های حاکم در محیط از زمین شهری، نوع مناسب را از کشاورزی در شهر انتخاب کرد تا محیط سرزنده، منعطف و جذاب برای شهروندان فراهم شود و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد.
مطالعه ی برساخت زنان از موانع مشارکت در طرح ریحان شهر: موردمطالعه منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی موانع مشارکت زنان در طرح ریحان شهر منطقه 12 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از روش کیفی و استراتژی نظریه ی مبنای بهره گرفته است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با حضور 35 مشارکت کننده استفاده شد. نتایج نشان می دهد پدیده محوری شناسایی شده بازسازی اجتماعی ناهمگونی ساختاری در ذهنیت کنشگران می باشد؛ که از مجموعه شرایط زمینه ای شامل: ترجیح مسائل فردی بر مسائل محله، تعارض و فشار نقش، فهم شهرداری به مثابه نهاد خدماتی تا اجتماعی، مجموعه ای از شرایط علی شامل: عدم بازخوردهای مثبت از طرح های قبلی، اطلاع رسانی نامتناسب، مسائل دیده نشده، مبهم بودن طرح ریحان شهر، عدم توجه به میزان توانمندی مشارکت کنندگان، ایده آل گرایی به جای واقعیت گرایی، پولی سازی ریحان شهر، نادیده گرفتن زمینه های اجتماعی، در حال تکوین بودن، پیچیدگی در آغاز طرح، پیچیدگی در حین اجرا طرح و پیچیدگی فناوری طرح و مجموعه ای شرایط مداخله گر شامل: برنامه های بی ثبات، بی اعتمادی نهادی، مسائل درون سازمانی و بی قدرتی در نربان قدرت نشات می گیرد. پیامد مجموعه عوامل گفته شده پنداشت ها و برساخت های کنشگران شامل عدم باور به اثربخش بودن طرح و پنداشت نمایشی بودن طرح ریجان می شوند. پیشنهادات سیاستی در متن آمده است.
تحلیل زمان کانتی-دلوزی در نمایشنامه «اتاق روشنی به نام روز» اثر تونی کوشنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
9 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیل بینارشته ای نمایشنامه اتاق روشنی به نام روز اثر تونی کوشنر بر اساس خوانش دلوز از فلسفه کانت است. بر اساس این تحقیق بی چفت و بست بودن زمان طبق قاعده اول کانتی و همچنین بی نظمی حواس طبق قاعده چهارم آن، منتج به بوطیقایی پسامدرن می شود که شاید بتوان آن را نمایشنامه روابط به هم ریخته نامید. مطالعه حاضر اتاق روشنی به نام روز را طبق قواعد کانتی از دو جهت بررسی می نماید: اول آنکه، تلاش شخصیت ها برای ایجاد محوری تحت عنوان لولا در بافت زمانی از لولا گریخته دلوزی امری محال است. به عبارت دیگر، تقلای آنها برای رسیدن به یک زمینه مشترک ذیل مفهوم کمونیسم محکوم به شکست است. دوم آنکه، از چهارچوب دررفتگی زمان و به تبع آن بی نظمی حواس، روابط هنری-ادبی میان حوادث را نیز هم به هم می ریزد. به طوری که وحدت و یکپارچگی ویژه به مفهوم کلاسیک در این اثر وجود ندارد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت بی چفت وبستی زمان که کنش های بدون توالی و ازهم گسیخته را به دنبال دارد و به هم ریختگی قوا که ماحصل بی نظمی حواس است مقوله بازنمایی را امری محال و غیرممکن می سازد.
الگوی جرم یابی جرایم اقتصادی با رویکرد پیش نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
31 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جرائم اقتصادی متناسب با دگرگونی علمی، فناوری و همچنین سبک زندگی با شیوه ها و شگردهای گوناگون انجام می شود و در آینده نیز این شیوه و شگردها پیچیده تر خواهد شد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر شناسایی الگوی جرم یابی جرایم اقتصادی با رویکرد پیش نگری است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت اکتشافی است که داده های آن با رویکرد کیفی با ابزار مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش تحلیل مضمونی، تحلیل شد. جامعه مشارکت کننده شامل نخبگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی حوزه امنیت اقتصادی بودند و محقق در نفر 22 به اشباع نظری و مضمونی رسید. اطلاعات دریافت شده در نرم افزار MAXQDA کدگذاری شد. متن پیاده شده مصاحبه ها به سه نفر متخصص کدگذار دیگر نیز داده و کدهای مشترک یا دارای حداکثر اشتراک یا تشابه استفاده شد. پس از اتمام کدگذاری، نتایج با سه نفر متخصص دیگر به اشتراک گذاشته و نظرات اصلاحی دریافت شد. به این ترتیب، اعتبار، انتقال پذیری، تأییدپذیری و اطمینان پذیری یافته ها بر پژوهش گران محرز شد.یافته ها: با توجه به اهداف پژوهش، 100 مضمونِ پایه استخراج و سپس مضامینِ دارای مفاهیم یکسان در یکدیگر ادغام شدند و 6 مضمون سازمان دهنده شامل: «پیشران ها»، «رویدادها»، «روندها»، «ظرفیت ها» (قضایی و قانونی، سازمان ها و نهادهای دولتی، فناوری)، راهبردهای «اطلاعاتی»، «عملیاتی» شناسایی و در الگو جایابی شد. نتیجه گیری: جرائم اقتصادی در آینده با پیچیدگی های بیشتری همراه خواهد بود. بنابراین، لازم است نهادهای مقابله با جرایم اقتصادی متناسب با محیط آینده نسبت به پیاده سازی الگوی شناسایی شده در این پژوهش با تقویت راهبردهای اطلاعاتی، عملیاتی در فرایند جرم یابی اقدام نمایند.
بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توسعه بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری؛ سطح پیچیدگی جرایم نیز به طور چشم گیری بالا رفته است. مسأله قابل تأمل، گستردگی دامنه وظایف فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و تعدد پلیس های تخصصی است که به طور ویژه در راستای مقابله و پیشگیری از جرائم فعالیت دارند. بنابراین در این پژوهش، به بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم، پرداخته شده است.روش: این تحقیق، یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای جهت دار است که از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر هستند که در ابتدا 18 نفر از مدیران ارشد پلیس های تخصصی و نیز معاونت عملیات فراجا از حوزه مرکزی به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شده اند. سپس برای اتقان نظری بیشتر، 2 نفر از کارشناسان خبره قضایی خارج از مجموعه فراجا نیز مشارکت داده شدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختاریافته است. داده ها به روش صوری و تکرارپذیری از نظر روایی و پایایی تأیید و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار، در مجموع 136 مورد از بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی ذیل 24 محور اصلی در راستای پیشگیری از جرم شناسایی شدند که برخورداری از بینش راهبردی، اشراف اطلاعاتی جامع، اطلاعات محوری، شبکه دانش و اطلاعات، اصلاح ساختار و بهبود فرایندها، خدمات رسانی مطلوب، پیشگیری مردم پایه، گفتمان سازی، تعامل فرا فعال، وحدت فرماندهی و هدایت عملیات انتظامی، برنامه ریزی، سازمان دهی و هماهنگی یکپارچه عملیات انتظامی، طرح ریزی یکپارچه عملیات انتظامی، پیشگیری فناورانه یکپارچه، هوشمندسازی فرایندها از جمله شناسه های محوری آن هستند.نتیجه گیری: مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم؛ مستلزم هماهنگی حداکثری پلیس های تخصصی فراجا در گام های مختلف برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، پیاده سازی و اجرای فرایندهای پیشگیرانه از جرم است که توجه به شناسه ها و بایسته های شناسایی شده در این پژوهش می تواند فرماندهان، مدیران و رؤسای پلیس های تخصصی را در صحنه سیاست گذاری و میدان اجرای سیاست ها و تدابیر اتخاذ شده راهنما و کمک کار باشد.
فلسفه اذن تکوینی الهی بر انجام معصیت از دیدگاه عرفان اسلامی و تأثیر آن در زندگی انسان در سرای ناسوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
گناه ظلمت و حجابی است که بنده را از پروردگار دور می کند و در شرع حرام است. خداوند به کفر بندگان راضی نیست، اما همگان را ملزم به هدایت نمی کند؛ ازاین رو ارتکاب گناه به لحاظ تکوین محقق شده است. در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته، ابتدا ماهیت گناه و جنبه تشریعی آن بررسی شده، سپس اذن تکوینی به انسان برای انجام گناه و تعلق علم و اراده خداوند به فعل ناشایست بشر بر اساس مبانی عرفان ابن عربی از جمله علم و اراده الهی، اعیان ثابته و سرّ القدر، حکمت الهی و نظام اسمائی بررسی و با ارجاع به آنها تبیین شده است. بر این اساس، خداوند سبحان انسان را مجبور به گناه نکرده، بلکه هر کس به اقتضای عین ثابته، با زبان استعدادش کافر یا مؤمن بودن را طالب است و هر عینی مرضی رب خودش است. خداوند نیز طلب اعیان در مقام واحدیت را در عالم کون به ظهور می رساند. مرجع اختلافات در عالم کون، تقابل اسمای الهی در مقام واحدیت است. تأثیر مستقیم این مسئله در زندگی انسان و نیز بر بینش و کنش آدمی موجب سوءبرداشت حوادث ناشی از آن می شود. با تغییر در بینش انسان، رفتار آدمی تغییر می کند و در نهایت همه به اسم رحمان بازمی گردند.
پژوهشی مقدماتی درباره صدمات ناشی از کارِ پیشه وران و معرفی «مشاغل زیان آور»: بازخوانی متون تاریخی ایران روزگار مغول و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسته بندی مشاغل و پیشه ها در تاریخ اجتماعی ایران، ازنظر صدمه، عوارض و آسیب هایی که در هنگام انجام کار روزانه به جسم پیشه وران وارد می آید، طرح تازه ای است که پژوهش حاضر در تلاش است تا بامطالعه متون تاریخی ایران دوره مغول، به وسیله آن پرتوی بر آن بیفکند و بدین ترتیب شماری از داده های متون تاریخی را در دیدگاه تاریخی نوینی به کار گیرد. مقاله حاضر باهدف یاد شده و به شیوه توصیفی و تحلیلی، به این پرسش می پردازد که گزارش متون تاریخی ایران روزگار پس از مغول و ایلخانی، از صدمات و آسیب های ناشی از اشتغال پیشه وران به کار روزانه در چه زمینه هایی بوده است؟ نظر به تازگی حوزه موضوعی، فرضیه ای به شیوه معمول برای آن در نظر گرفته نشده است. به هرروی یافته های پژوهش نشان خواهد داد که آلودگی محیط کار و مواد خام یا اولیه کار پیشه وران و آسیب آن بر تنفس و استنشاق پیشه وران در آن محیط، ازجمله مواردی از زیان های مشاغل در این دوره بوده که حتی باوجود مهارت و تجربه پیشه وران، بازهم زیانمندی آن ها ممکن و بسیار محتمل بوده است.
از قاچاق به کولبری؛ قاچاق و ظهور پدیده کولبری در کرمانشاه (1304 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب درآمد به مثابه یکی از مولفه های تعیین شیوه زندگی و میزان رفاه اجتماعی افراد با سیاست های اقتصادی دولت ها ارتباطی دوسویه دارد. از این رو تدوین سیاست های جدید، با ظهور پدیده های نوینی نیز در سطح جامعه همراه است. قاچاق یکی از پدیده هایی است که اثرات و مشکلات آن از تأسیس وزارت گمرکات تا به امروز دامنگیر جوامع مرزی ایران بوده و تبعات آن همچنان ادامه دارد. با برآمدن حکومت پهلوی و اصلاح و تدوین قوانین، شکل و شمایل زندگی ایرانیان نیز به تبع قوانین جدید دستخوش تغییراتی شد. این تغییرات علاوه بر ظاهر مردم، معیشت آنها را نیز تغییر داد. پیش از وضع و اجرای قوانین انحصاری، قاچاق کالا از جانب مردم نواحی سرحدی در حد مصارف شخصی بود. اما با اجرای این قوانین و به ویژه قانون انحصار تجارت خارجی در سال 1309 این پدیده دچار تحولی جدی شد. بررسی اسناد نشان می دهد از این دوره به بعد انحصاری شدن واردات و قیمت گذاری برخی از محصولات توسط دولت باعث اختلاف قیمت محسوس کالاها در دو سوی مرز شد. بنابراین تجار و بازرگانان اقدام به وارد کردن این اقلام در مقیاسی بزرگ کردند. به دلیل کنترل دولت، حمل این کالاها از گذرگاه های غیر رسمی صورت می گرفت. بنابراین بازرگانان و تجار برای واردات و صادرات از گذرگاه های غیر رسمی به استفاده از نیروی کار بومی روی آوردند. در نتیجه، این مقطع را می توان به عنوان ظهور پدیده کولبری قلمداد کرد.
تأثیر رخداد طبیعیِ سیل بر زندگی اجتماعی مردم در ایران دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع سیل به عنوان یک رخداد طبیعی در دوره صفوی، همانند دوره های قبل از آن، پدیده ای رایج بود. در این دوره، به علت تأثیر وقوع سیل بر جامعه ایرانی، بستری فراهم شد تا در قالب الگوهای چندگانه توصیفی، گزارش وقوع آن در متون تاریخنگاری و سفرنامه ای، بازتاب قابل توجهی پیدا کند. در همین راستا، مسئله مقاله پیش رو، شناسایی روند، علل و پیامدهای اجتماعی سیل بر جامعه ایران دوره صفوی است. سؤال اصلی مقاله اینست که با استناد به گزارش های مورخان و سفرنامه نویسان، طغیان سیل به عنوان یک پدیده زیست محیطی، از چه روند و عواملی برخوردار بود و وقوع آن در چه ابعادی توانست جامعه ایران عصر صفوی را متأثر سازد؟ با بررسی روند وقوع سیل در ایران دوره صفوی، مشخص شد که اوج طغیان های سیل در این دوره، مربوط به نیمه اول سده 11 ه.ق بود که بارش های ناگهانی و بالاآمدن آب رودخانه ها را می توان از مهمترین عوامل آن دانست. یافته ها نشان می دهد که این رخداد طبیعی به اندازه دیگر بلایای طبیعی از جمله زلزله، طاعون و قحطی، تأثیر چندانی در کاهش جمعیت شهرها نداشت. با این وجود، سیل توانست ضمن تغییر در ریخت و بافت مراکز شهری، زمینه ارجاع مردم به حافظه تاریخی جهت تفسیرِ سیلِ به وقوع پیوسته را، فراهم کند.
بافت و خلاقیت استعاری: کاربست اصل فشار انسجام بر تنوع استعاره ها در متون خبری زبان فارسی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
283-315
حوزههای تخصصی:
بافت عنصری اساسی در خلق معنای استعاری در موقعیت های گفتمانی پویا تلقی می شود. نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش عناصر بافتی در ایجاد خلاقیت استعاری در عناوین و متون خبری زبان فارسی با بهره مندی از اصل فشار انسجامِ کووچش (2015) انجام می شود. داده های مورد نیاز از سایت های خبری کشور جمع آوری شده و بر اساس الگوی بافتی کووچش (2015)، نوع بافت دخیل در ایجاد عبارات استعاری تعیین می گردد و سپس در چارچوب معناشناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که خلق استعاره های بدیع در متون خبریِ مورد مطالعه تحت تأثیر عناصر مربوط به فشار بافتی از قبیل مؤلفه های فرهنگی، ایدئولوژی، آب و هوا، جغرافیا، موضوع گفتمان، عناصر گفتمانی، بافت مکانی و زمانی گفتمان و همچنین تحت تأثیر فشار بدنمندی صورت می پذیرد. در این میان، پیش زمینه سازی به عنوان فرایندی شناختی بر مبنای تجارب بدنمند مشترکِ بین افراد یک جامعه (بافت همگانی) و یا بر پایه ویژگی های منحصر به فرد جسمانی نظیر معلولیت جسمی، نابینایی و چپ دستی به عنوان بافت محلی شرایط مناسب جهت بکارگیری عبارات استعاری خاصی را فراهم می نماید. به علاوه، نگاشت مفهومی در متون خبری بررسی شده تابع محدودیت هایی است که از جانب فرهنگ، ساختار بدن و اصل ناوردایی اعمال می شود.
رهیافت رابطه گرایی در پژوهش اجتماعی: فهم اجتماعی مناسبات همیشه پویایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
57 - 72
مقدمه: همواره در روش شناسی علوم اجتماعی معاصر کوشش می شود نوآوری های مفهومی و روشی ایجاد شوند که از پس تبیین مناسبات جمعی روبه پیچیدگی و همیشه دگرگون شونده برآیند. ظهور روندهای تازه، پدیده های نوظهور و پیچیده تر شدن مناسبات فعلی ضرورت نوآوری های مفهومی و روش شناختی را یادآور می شوند. به عبارتی، مداخله های روش شناسی میان و فرارشته ای در علوم اجتماعی بیش ازپیش ضروری شده اند؛ از جمله، به علت جهانی شدن فزاینده مناسبات محلی که گیدنز به مثابه ازجاکندگی مناسبات زمان-مکان می فهمد (گیدنز 1401)، ظهور پدیده های دورگه که از مناسبات پیچیده میان عناصر انسانی-ناانسانی ظهور کرده اند و به تکثیر و پیوندهای تازه ادامه می دهند (لاتور، 1993)، و ماهیت به شدت پویا، دگرگون شونده، گسسته و پیشامدی پدیده های نوظهور در مدرنیته متاخر (باومن، 2000) که از دسترس مقوله پردازی های جاافتاده در علوم اجتماعی مرتبط با مدرنیته کلاسیک به دور می مانند. بویژه این مورد آخری اتخاذ رهیافت های روش شناختی راضروری می سازند که به جای ایستایی های اجتماعی بیشتر بر پویایی های اجتماعی تاکید کنند و به دریافت و درک ماهیت شتابان، پیچیده، و پیوسته دگرگون شونده پدیده ها و رخدادهای زندگی اجتماعی بر حسب مناسبات درونی شان بیانجامند یکی از راه هایی که می شود در علوم اجتماعی برای درک و دریافت و تحلیل مناسبات نوظهور پیشنهاد داد توجه به خود این مناسبات و پویایی های مرتبطشان و در نظر گرفتن رابطه ها به مثابه واحد تحلیل است. با این کار، نه تنها پویایی های دگرگونی های اجتماعی در کانون تحلیل قرار می گیرند بلکه نحوه شکل گیری و برقراری مناسبات به علاقه پژوهشی برای آسیب شناسی اجتماعی تبدیل می شوند. در این راستا، مقاله پیش رو، با توجه به شرایطی که در بالا ترسیم شد، رهیافت رابطه ای را راهی برای پاسخ دادن به نیازهای روشی و پژوهشی معرفی می کند. بر این اساس، پرسش های مقاله پیش رو عبارتند از اینکه: «رهیافت رابطه ای در علوم اجتماعی چیست؟»، و «بنیان های هستی شناختی و معرفت شناختی این رهیافت کدامند؟»، و «چگونه نوعی رهیافت رابطه ای در پژوهش اجتماعی به فهم پدیده های نوظهور سده بیست ویکمی مان کمک می کند؟»، در ذیل این دو پرسش اولیه، پرسش ثانویه ای نیز مورد بحث قرار می گیرد که به الزامات کاربست روش شناختی منطق رابطه ای در پژوهش بازمی گردند: «الزامات استدلالی برای کاربست رویه رابطه ای در علوم اجتماعی چیستند؟».روش: در این راستا، این مقاله با رجوع به متن های اصلی متفکران متربط با «رهیافت رابطه گرایی» روش تحلیل متن را اتخاذ می کند. همچنین رهیافت تفسیری-تحلیلی که راینر کِلر در «جامعه شناسی معرفت» بسط داده است (کِلر، 1402 و توکل و منوری، 1395) را به عنوان چشم انداز کلی برای بازسازی روش رابطه مندی برای علوم اجتماعی برمی گیرد. در این راستا، رهیافت تفسیری-تحلیلی دو هدف بهم پیوسته را دنبال می کند؛ 1) گسترش بنیان های نظری و چشم اندازهای پژوهشی کیفی (هرمنیوتیک علوم اجتماعی و جامعه شناسی دانش)، و 2) از این راه امکان پذیر ساختن نوعی پیوند پژوهش کیفی با مبحث مستقر و گسترش روش های کیفی پژوهش اجتماعی درون پارادایم کیفی (کِلر، 1402، 81 به بعد).یافته ها: این مقاله نشان می دهد که رهیافت رابطه ای یا رابطه گرایی روشی مناسب برای درک پویایی های اجتماعی در شرایط همیشه دگرگون شونده و جهان شده جامعه مدرن است. همچنین در اینجا بحث کرد که رهیافت رابطه ای خصوصیات متمایز دارند که از جمله عبارتند از ضداقتدارگرا بودن، حساس بودن به زمینه های پژوهش (زمینه محور)، توجه کردن به تجربیات پژوهشگر در تشخیص و حل مسئله و مناسب بودن این رهیافت روش شناختی برای پژوهش های میان و فرارشته ای. برای توضیح بیشتر این روش و فراهم آوردن زمینه هایی برای بحث های نظری و کاربست های عملی آتی، این مقاله، نخست اهمیت تاکید بر روابط در علوم اجتماعی برای دریافت و تحلیل پویایی اجتماعی را برجسته کرد. سپس، به ترتیب، بنیان های هستی شناختی و معرفت شناختی این رهیافت را معرفی کرد و در این میان به برخی از نقدها نیز اشاره کرد. از آن جایی که رهیافت رابطه ای «روابط» را واحد تحلیل خود تعیین می کند، در اینجا منطق ربایشی یا استدلال تاسیسی که چالرز پیرس بسط داده است را به عنوان روش مناسبی برای فهم و تفسیر روابط اجتماعی معرفی کرد. سرانجام برخی از پیامدهای اتخاذ روش رابطه ای برای آسیب شناسی و نقد اجتماعی جامعه مدرن معاصر را مورد بحث قرار داد. بحث و نتیجه گیری: برای فهم پدیده های نوظهور، دورگه و جهانی شده که در بسترهای دگرگون شونده رخ می دهند، پژوهش اجتماعی نیازمند گشودگی به روی روش های نوین، ترکیبی و میارشته ای است. رهیافت رابطه ای می تواند پاسخی به این نیاز باشد. این رهیافت با آغازیدن از روابط و نحوه گره خوردنشان به یکدیگر نوعی هستی شناسی مسطح را پیش فرض می گیرد که از ذات باوری پرهیز می کند و بواسطه اینکه در آن مناسبات مبتنی بر پایگان جایی ندارد اصولا ضداقتدارگراست. همچنین این رهیافت «روابط» را به مثابه واحد تحلیل خود برمی گزیند و با این تاکید تحلیلی از پیوستارهایی فراتر می رود که در علوم اجتماعی میان دو قطب فرد-جمع و عاملیت-ساختار شکل می گیرند. تاکید بر روابط همچنین تحلیل اجتماعی را به روی مناسباتی جهان انسانی و ناانسانی می گشاید و جهان چیزها را وارد تحلیل اجتماعی می کند. از این رو، نوعی تحلیل رابطه ای مناسب است با جهانی که که به طور روزافزونی با انبوهی از دورگه ها مشخص می شود. به عبارتی، بازشناسی این امر که روابط از توان تاسیسی برخوردارند کمک می کند که پرسش هایی از این دست صورتبندی شوند: چگونه پدیدهای اجتماعی به صورت خاص شکل گرفته اند یا در حال دگرگونی اند؟ همچنین این مقاله منطق ربایشی را به عنوان روش استنباطی مناسب با روش رابطه ای پیشنهاد کرد. این روش نه تنها به زمینه مندی فرایندهای استنباط حساس است بلکه راه را برای تجربه گرایی و درگیری بی واسطه و چندگونه پژوهشگر با محیط پژوهش می گشاید. توجه به دانش زمینه در صورتبندی مساله و حدس و پیشبینی نه تنها به پژوهشگر –دانش زمینه ای، تجربه پیشین و نوع رابطه ای که با محیط برقرار می کند- اهمیت می دهد بلکه بازنگری انتقادی را در فرایند پژوهش همچنین فرضیه سازی در فرایند تحلیل امکان پذیر می سازد. این نکته به جنبه انتقادی رهیافت رابطه مندی غنا می بخشد که بر اساس نحوه بودن ما در جهان نوع رابطه مان را خود و دیگران همچنین دگرگونی احتمالی آینده مان را مشخص می سازد. در اتخاذ رهیافتی رابطه ای پژوهشگر نمی تواند در جهان انسانی و ناانسانی پیرامونش درگیر نباشد و در پایان فرایند تحقیق خود، مورد تحقیق اش و جهان مشترکان در حالت اولیه پیش از تحقیق، بی تغییر مانده باشند.
Die Wissenschaft der Metaphysik bei Abū Naşr Al-Fārābī(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Spektrum Iran , ۳۷. Jahrgang Nr ۲, ۲۰۲۴
203 - 218
Der Aufsatz beschäftigt sich mit dem Metaphysikbegriff Al-Fārābīs. Nach einem Überblick über das Leben und die wichtigsten Werke Al-Fārābīs wird die Herkunft des Namens und die verschiedenen Bezeichnungen (Göttliche Wissenschaft, Erste Philosophie, Weisheit, Theologie) sowie das Wesen von Metaphysik dargestellt. Anschließend wird Al-Fārābīs Werk „Über die Ziele des Philosophen (d. h. des Aristoteles) in jeder Abhandlung des Buches, das mit den Buchstaben bezeichnet wird (d. h. der Metaphysik) (Fī Aġrāᶁ al-Ḥakīm fī kull maqāla min al-kitāb al-mausūm bi-l-ḥurūf)“ untersucht. Dabei ist die Unterscheidung zwischen Einzelwissenschaften und der einen universalen Wissenschaft grundlegend. Abschließend wird kurz auf Al-Fārābīs Versuch hingewiesen, das Staatswesen metaphysisch zu begründen. Im Anhang wird Al-Fārābīs „Abhandlung von den Tendenzen der Aristotelischen Metaphysik von dem zweiten Meister“ in der deutschen Übersetzung von Friedrich Dieterici vorgelegt.
بهبود حیات اجتماعی شبانه محورهای تاریخی-فرهنگی از طریق ارتقاء تصویر ذهنی شهروندان در شب نمونه موردی:خیابان انقلاب(میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 160
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی که در طراحی شهری باید مورد توجه قرار گیرد، آفرینش حیات اجتماعی شبانه در محورهای فرهنگی-تاریخی شهری است که به طور مستقیم تحت تاثیر ذهنیات و دیدگاه های شهروندان و گروه های مخاطب فضا می باشد. در حال حاضر آنچه از شهر و فضای شهری در ذهن شهروندان نقش می بندد و تبلور اجتماعی آن به صورت حیات شهری رخ می نماید، اغلب مربوط به تصویری است که آنها هنگام روز از محور دریافت می کنند. با وجود مطرح شدن حیات اجتماعی شبانه در چند دهه اخیر، هنوز اغلب طراحی ها برای روز انجام می شود. این پژوهش بر آن است تا با مقایسه تصویر ذهنی شهروندان در شب و روز و بهره گیری از معیارهای عمده شکل گیری تصویر ذهنی در شب در طراحی فضای شهر، مولفه کلیدی حیات اجتماعی شبانه ی شهر یعنی میزان خوانایی تصویر ذهنی در شب را در محورهای تاریخی-فرهنگی مورد کنکاش قرار دهد. روند انجام این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی- مشاهده مشارکتی، است. بدین ترتیب که پس از بررسی خصوصیات کالبدی، عملکردی- اجتماعی و ذهنی- معنایی عناصر تصویر ذهنی(راه، گره، لبه، نشانه و محله) میزان اهمیت هر یک از آنها در تشکیل تصویر ذهنی در شب و روز از طریق برداشت های میدانی( پرسشنامه و مصاحبه) در نمونه مطالعاتی مورد ارزیابی قرار می گیرد.در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که هر چه قدر یک مکان دارای بستر مناسب برای فعالیت های مختلف و پیشینه فرهنگی-تاریخی بیشتری باشد به ضخامت حافظه ی جمعی آن جامعه افزوده می شود و خاطره هایی در ذهن استفاده کنندگان آن فضا نقش می بندد که باعث ارتقاء تصویر ذهنی آنها از مکان می شود.
مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد دامنه گسترده نگرانی ها از به مخاطره افتادن موقعیت انسان در نسبت با فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. در پاسخ به این نگرانی ها، حوزه مطالعاتی هوش مصنوعی انسان محور به دلیل نیاز انسان به استفاده از چنین سیستم هایی شکل گرفت. پژوهش حاضر به تحریک و تقویت دو نیروی بالقوه مطالعاتی -جامعه شناسی و هوش مصنوعی- برای هرچه نزدیک ترشدن به یکدیگر و شکل گیری مفهوم انسان محوری می پردازد.پژوهش پیش رو ذیل جنبش روش شناختی کیفی از مرور نظام مند مطالعات موجود به عنوان روش تحقیق استفاده کرده است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام گرفت. فرایند گزینش مقالات و انتخاب مجموعه آغازگر طبق دستورالعمل پریسما انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر انجام گرفت.یافته های پژوهش در هشت سطح طبقه بندی شدند که عبارت اند از: معضلات هوش مصنوعی انسان محور؛ هوش مصنوعی انسان محور در تولید علوم اجتماعی و جامعه شناسی؛ پژوهش های میان رشته ای درباره مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی؛ جایگاه هوش مصنوعی انسان محور در روش شناسی علوم اجتماعی؛ اصول و مقررات ناظر بر توضیح پذیری و تبیین پذیری هوش مصنوعی؛ نقش انسان محوری در درک و تصور کنشگران از هوش مصنوعی؛ تعامل انسان با هوش مصنوعی؛ هوش مصنوعی انسان محور در حوزه های مطالعاتی خاص.از مرور نظام مند مطالعات موجود، دو معضل ناظر به هوش مصنوعی و سه معضل ناظر به انسان (در معنای عام) شناسایی شدند. هم نهشت معضلات، همچنین اتخاذ مواضع متفاوت مقالات درمورد معضلات مذکور، موجب شکل گیری رویکردهای مختلف (درمجموع 22 رویکرد) در مواجهه با این معضلات شده است.
نظریه اتصال سست ، متنوع سازی درآمد ها و پایداری مالی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
167 - 188
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر به پایداری مالی در آموزش عالی برمبنای نظریه اتصال سست و تنوع درآمدی با محوریت دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است. پایداری مالی دانشگاه آزاد اسلامی بدلیل استقلال از بودجه عمومی کشور و داشتن سهم چهل درصدی در آموزش عالی دارای اهمیت بسزایی است. منطق های دوگانه آکادمیک و پایداری مالی از طریق اتصال سست می توانند برای ایجاد واحدهای دانشگاهی انعطاف پذیر، روابط شبکه ای و تفکر راهبردی مورد استفاده قرار گیرند. روش پژوهش: پژوهش به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری به تحلیل روابط بین اتصال سست، راهیردهای تنوع درآمدی و پایداری مالی پرداخته است. داده ها از جامعه آماری دانشگاه آزاد اسلامی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد ساختار اتصال سست بر پایداری مالی دانشگاه موثر است و این ساختار ازطریق تاثیر معنادار بر متنوع سازی درآمدها به مولفه های پایداری مالی کمک می کند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با توجه به نتایج پژوهش، حاکمیت درساختارهای دانشگاه آزاد اسلامی که از اتصال سست و ایجاد همزیستی بین منطق های آموزشی و منطق پایداری مالی بهره می برند می تواند با بهره گیری از تغییرات از یک محیط ثابت به متنوع، تغییر ساختار از روند بوروکراتیک به انعطاف پذیر و تغییرات سبک مدیریتی از اختیارات به فرایندهای اشتراکی، به ایجاد منابع متنوع و در نتیجه پایداری مالی کمک کند. این پژوهش ازطریق ارزیابی ساختار اتصالات سازمانی برمبنای ابعاد اتصال سست از جنبه های پاسخگویی و تمایز ، ضمن توسعه مفاهیم نظریه اتصال سست، با ارائه مدل عملیاتی نوین، به پایداری مالی در نظام آموزش عالی کمک می کند.
اثربخشی تبلیغات موسسات خیریه: کاربست ارزش های فرهنگی (موردمطالعه: تبلیغات کمیته امداد امام خمینی)
موفقیت در جلب مشارکت خیرین ازطریق فعالیت های ترویجی از چالش های مهم خیریه ها است. تبلیغات از مهم ترین ابزارهای ترویجی در خیریه ها است. طبق تحقیقات، تطابق ارزش های گنجانده شده در تبلیغ و ارزش های جامعه هدف، بر اثربخشی تبلیغ تأثیرگذار است؛ بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این است که به کارگیری کدام ارزش های فرهنگی در تبلیغات خیریه به تبلیغات اثربخش تری منجر می شود.پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است که طی دو مرحله کیفی و کمّی انجام شد. ابتدا با استفاده از تحلیل محتوای تفسیری، ارزش های فرهنگی موجود در هر یک از 18 تبلیغ منتشرشده کمیته امداد امام خمینی قم مشخص شدند. سپس با انجام مطالعه میدانی، نظرات 100 مخاطب قمی درباره جنبه های مختلف اثربخشی هر تبلیغ سنجیده شدند و میانگین رتبه اثربخشی هر تبلیغ و هر ارزش فرهنگی با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد.درحالی که ارزش های مهرورزی، دینی (اطمینان بخش)، خانواده، فردگرایی، دینی (منطقی)، اقتصاد و امنیّت، پرتکرارترین ارزش ها در تبلیغات بررسی شده هستند، استفاده از ارزش های خانواده، کار، فردگرایی، میهن پرستی، دینی (منطقی) و جمع گرایی، به تبلیغات اثرگذارتری منجر شده اند. با توجه به محدودیت منابع خیریه ها و هزینه بالای تبلیغات، بازاریابان خیریه باید در به کارگیری ارزش ها در تبلیغات دقت بیشتری داشته باشند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بد شکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بد شکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بدشکلی بدن انجام شد. مواد و روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان دختر 25 تا 35 ساله مبتلا اختلال بدشکلی بدن به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه یک شهر تهران بود که از بین آنان 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول جلسه طرحواره درمانی، گروه دوم جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن (BDMCQ؛ ربیعی و همکاران، 1390) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از طرحواره درمانی جهت کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن استفاده کرد.