مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳۷٬۶۸۴ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۱۱۷-۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال خواندن به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری، تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی و روانی-اجتماعی دانش آموزان دارد. اگرچه مداخلات متعددی مانند برنامه های تقویت کارکردهای اجرایی و رویکردهای خانواده محور برای بهبود این اختلال طراحی شده اند، اما مقایسه اثربخشی این دو رویکرد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد مبتنی بر تقویت کارکردهای اجرایی با برنامه خانواده محور در دانش آموزان دارای اختلال خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خواندن پاسه سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران بود که به مراکز اختلالات یادگیری، مراکز مشاوره و بهزیستی مراجعه کرده و یا ارجاع داده شده بودند. از میان آنها 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون نارساخوانی (کرمی و همکاران، 1384) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه آزمایش خانواده محور نسبت به گروه کارکردهای اجرایی و گروه گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری در تمامی مؤلفه های خواندن از سوی آزمودنی ها کاهش معناداری داشته است (05/0 P<) که بیانگر بهبود نارساخوانی دانش آموزان است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه خانواده محور در مقایسه با رویکرد تقویت کارکردهای اجرایی و گروه گواه، تأثیر معنادار و پایدارتری در بهبود تمامی مؤلفه های خواندن دانش آموزان دارای نارساخوانی داشته است. این یافته ها حاکی از آن است که مشارکت فعال خانواده و ایجاد محیط حمایتی در خانه می تواند به طور مؤثری به کاهش مشکلات خواندن و بهبود عملکرد تحصیلی این دانش آموزان کمک کند.
تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر رویکرد توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی با تأکید بر رویکرد توسعه شهری نابسامانی های متعددی را به همراه آورده که موجب کاهش وضعیت زیست پذیری شهروندان در ابعاد محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده است. زیست پذیری شهری از مفاهیم و رویکردهای اخیر جهان در چارچوب گفتمان پایداری است که در دهه ی اخیر در قلمروی شهری و در مقیاس های مختلف ، به عنوان صفت و وضعیت مطلوب و یا رویکرد و راهکار بهبود شرایط زیست در آن ها مورد توجه قرارگرفته است. به گونه ای که هم اکنون در مطالعات شهری ایران نیز، توجه به مفهوم زیست پذیری، اصول، ابعاد و شاخص های آن، هرچند به صورت محدود، مورد توجه قرارگرفته است. سه محور مورد توجه این پژوهش شناخت وضعیت موجود زیست پذیری، ابعاد و معیارهای اثرگذار و به وجود آورنده آن و بررسی پیامدها و نتایج وضعیت کنونی زیست پذیری در شهر چابهار است. هدف پژوهش تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با رویکرد توسعه شهری است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت تحلیلی و از نظر روش کیفی- کمی است.روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.جامعه ی آماری تحقیق را 80 نفر از کارشناسان ذی ربط شهر چابهار و اساتید جغرافیا و برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند و تکنیکی که در این راستا استفاده شده تکنیک دلفی است. روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش حاضر احتمالی و از نوع طبقه ای بوده است. ا بزار گردآوری داده ها پرسشنامه از نوع بسته است. برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که متغیر اقتصادی با 967/0 امتیاز رتبه یک و متغیر کالبدی با امتیاز 914/0 رتبه دوم را به خود اختصاص دادند و متغیرهایی هستند که بیشترین تأثیر را بر سطح زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر توسعه شهری گذاشتند.
ارائه مدلی نوین جهت ارتقاء مدیریت کیفیت در ساخت و ساز ساختمان های مسکونی لوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
109-117
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، روند توسعه جوامع به سمت مدرنیته و پیشرفت شتاب فزاینده ای گرفته است. یکی از شاخص های کلیدی این توسعه، رشد و گسترش شهرها و صنعت ساختمان در آنهاست که نقش بسزایی در ارتقای کیفیت زندگی ایفا می کند. از این رو، شاهد ساخت و ساز بناهایی لوکس با سبک های خاص و کیفیت مرغوب توسط برخی از سازندگان هستیم. ساخت این نوع ساختمان ها به عنوان سرمایه گذاری های قابل توجه، مستلزم ترجمه دقیق الزامات و خواسته های مشتریان به زبان مهندسی در مراحل طراحی، اجرا و بهره برداری است. این تحقیق یافته های یک تلاش پژوهشی را ارائه می دهد که با نظر سنجی فازی، پس از تشخیص معیارهای تشکیل دهنده ساختمان های مسکونی لوکس، کیفیت مورد نظر مشتریان و راه های ارتقای کیفیت آن ساختمان ها را ارزیابی کرده است. نظریه مجموعه فازی به دلیل سازگاری آن برای استدلال تردیدآمیز یا تقریبی که شامل تفکر شهودی انسان است، برای استفاده در تمام مراحل تحقیق انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیش از هر زمان دیگری به طرز چشمگیری، معنای لوکس در املاک مسکونی تغییر کرده است و کیفیت جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. با تحلیل خانه کیفیت دو مرحله ای فازی مدلی جهت ارتقاء سطح مدیریت کیفیت با 12معیار ارائه شده است که به ترتیب "مدیریت زمان و هزینه"، "به کارگیری BIM" و " مدیریت بهره برداری" اولویت های تاثیر گذار آن هستند.
جرایم و حوادث ناشی از کار در حقوق ایران و فرانسه
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
371-390
حوزههای تخصصی:
قانون کار، به عنوان یکی از حوزه های مهم حقوقی، با چالش هایی در زمینه جرائم و حوادث مرتبط است که نیازمند توجه جدی قانونگذار و مقامات مسئول می باشد. ضعف هایی در سیستم حقوقی کار و حقوق کیفری وجود دارد که شامل عدم توجه کافی به مسائل ایمنی، فنون حفاظتی و بهداشت کار است. این عوامل می توانند منجر به افزایش حوادث در محیط های کاری شوند. بنابراین، ضروری است که قانونگذاران و مسئولان مربوطه، این نقاط ضعف را شناسایی و اصلاح کنند تا از بروز چنین مشکلاتی در آینده جلوگیری شود. قوانین فرانسه در این زمینه، با الهام از اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعی، سعی کرده اند توازنی بین منافع کارفرمایان و کارگران ایجاد کنند و از طریق سازوکارهای نظارتی و پیشگیرانه، از بروز جرایم و حوادث ناشی از کار جلوگیری نمایند. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی جرایم و حوادث ناشی از کار در حقوق ایران و فرانسه است. در این راستا رفع نواقص جرایم مندرج در قانون کار از سوی نهادهای مرتبط با قانونگذاری و دولت ها بر اساس قوانین داخلی و آگاهی هرچه بیشتر کارگران و کارفرمایان با حق و حقوق خود در دادگاه ها از اهداف این پژوهش است. یافته ها مؤید این نکته است که در نظام حقوقی ایران، قانون کار از سیاست های حمایتی یکجانبه ای پیروی می کند که در آن کارگران در موقعیت ضعیف تری نسبت به کارفرمایان قرار می گیرند. اگرچه این قانون قصد حمایت از کارگران را دارد، اما در عمل با چالش هایی مواجه است. بنابراین، ضروری است که قانونگذار اقدامات حمایتی بیشتری را برای تضمین حقوق کارگران در پیشگیری وضعی از این جرایم و حوادث به اجرا بگذارد.
بررسی پیشینه شهر آق قلعه خراسان، با نگاهی به روند سفرهای دوره ای ایلخانان و ساختارهای شهری دوره یوآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۶۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
دژ تاریخی آق قلعه در دشت جوین واقع در شمال خراسان، سازه ای بسیار عظیم و کمتر شناخته شده است که برمبنای مطالعات محدودی که تاکنون انجام گرفته، می توان فرض کرد که در دوره ایلخانان مغول، احداث شده است؛ با این حال، برمبنای مستندات تاریخی مربوط به دوره ایلخانان، نمی توان تعلق این دژ به این دوره را تأیید کرد؛ زیرا این مستندات مطلقاً هیچ اطلاعاتی درباره وجود چنین دژی در دشت جوین ارائه نکرده اند. بر همین مبنا، اتکای نگارندگان برای پذیرش فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان، تنها مستندات باستان شناسی و همین طور کتیبه تاریخ دار مسجد آق قلعه است. این پژوهش برای اولین بار قصد دارد تا با اتکا به بررسی مسیر حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان، برمبنای بررسی مستندات تاریخی و همین طور بهره گیری از تحلیل GIS، میزان اهمیت آق قلعه را در طول این مسیر به عنوان یک استقرارگاه میان راهی روشن سازد؛ همچنین، با مقایسه ساختار آق قلعه با شهرها و شهرک هایی که تقریباً در یک دوره در چین و ایران در سرزمین های تحت نفوذ مغولان، احداث شده اند، فرضیه تعلق این دژ به دوره ایلخانان را بررسی کند. نتایج این بررسی نشانگر آن است که آق قلعه درمیان یکی از مهم ترین مسیرهای حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان قرار داشته و مراجعه سالانه ایلخانان و جانشینان آن ها به این ناحیه، احتمال ساخت استقرارگاهی میان راهی در این نقطه را افزایش می دهد. همچنین مقایسه ساختار آق قلعه با نمونه های مشابه در چین، همانند شانگدو، دایدو و یینگ چنگ لو و همچنین سلطانیه در ایران، گویای وجود شباهت های بسیار زیادی است که سبب تقویت فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان می شود.
تنظیم گری قیمت خدمات عمومی در پرتو رویه دیوان عدالت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
333 - 358
حوزههای تخصصی:
از آنجا که میزان بهای خدمات، مؤلفه ای بسیار تأثیرگذار در رضایت شهروندان از خدمات عمومی است، تنظیم گری قیمت خدمات عمومی از حیث رعایت اصول خدمات عمومی و صیانت از حقوق مصرف کنندگان از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین با توجه به تاثیرگذاری قیمت در وضعیت رقابت میان بنگاه ها و بازیگران خدمات عمومی، این موضوع از حیث حقوق رقابت نیز واجد اهمیت و حساسیت است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به مسئله تنظیم گری قیمت خدمات عمومی در پرتو رویه دیوان عدالت اداری پرداخته است. نتایج تحلیل آراء دیوان عدالت اداری در این موضوع نمایانگر این است که دیوان عدالت اداری در حوزه حقوق رقابت ضوابطی همچون نص محوری و عدم استناد به اصل «رقابت» و ممنوعیت امتناع از صدور مجوز کسب وکار به بهانه «اشباع بودن بازار»، و در حوزه حقوق مصرف کننده، ممنوعیت تعیین جریمه و مجازات از سوی دولت و ممنوعیت تبعیض ناروا در تعیین قیمت خدمات را مدنظر قرار داده است. همچنین در روش های تنظیم گری قیمت، ضوابطی همچون دارا بودن صلاحیت قانونی در تعیین تعرفه، عدم تغییر ماهیت تعرفه با تغییر عنوان آن، شناسایی تعیین سقف قیمت به عنوان روش تنظیم گری قیمت و تأکید بر به روزرسانی نرخ سقف قیمت براساس تغییرات اقتصادی را تصریح کرده است.
زیستن در شرایط زوال صداقت: دروغگویی به مثابه سیاست مسلط
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم دیدگاه های رایج در مورد دروغگویی به عنوان منفور اخلاقی، دروغ بخشی از زندگی اجتماعی است و در تاروپود جامعه ریشه دوانده است. در تمامی جوامع به افراد آموزش داده می شود که دروغ غیراخلاقی تلقی می شود؛ با این حال، دروغ یک تاکتیک ارتباطی است که اغلب در زندگی روزمره دیده می شود. در جامعه ما نیز انواع دروغگویی از تعارفات و ملاحظات گرفته، تا دروغ هایی که با عنوان دروغ مصلحتی به اطرافیان گفته می شود، وجود دارد. در واقع با وجود آنکه دروغگویی در فرهنگ ایرانی و دین اسلام همواره نکوهش شده است، در جامعه ما به نحو جدی شایع است. اکثریت قریب به اتفاق مطالعات در علوم انسانی در مورد دروغ در فلسفه انجام شده است، جایی که عمدتا به عنوان یک مشکل برای فیلسوفان اخلاق و زبان ظاهر می شود. در فلسفه، دروغ تقریبا از نظر اخلاقی بد تلقی می شود. در گزارش های معاصر، فیلسوفان همچنان به یافتن راه هایی ادامه می دهند که از طریق آن می توان دروغگویان را به دلیل فقدان اخلاق متهم کرد و تمایل دارند دروغ را به عنوان چیزی که مخالف هنجارهای اجتماعی صداقت و حقیقت است درک کنند. در مقابل، جامعه شناسان کمتر مایل بوده اند که دروغ را صرفاً بد بدانند، و کار جامعه شناختی زیادی در این مورد وجود ندارد. در کار گئورگ زیمل است که اولین روایت توسعه یافته از دروغ به عنوان یک پدیده اجتماعی را می توان یافت. زیمل به بررسی دروغگویی به عنوان یک شکل اجتماعی در حال تغییر می پردازد که با اشکال مختلف اجتماعی دیگر پیوند خورده است و با تغییراتی که در مدرنیته رخ می دهد دگرگون می شود. اما، تحلیل او از دروغ در مورد تغییرات اجتماعی بسیار گسترده است، و زمانی که تلاش می کند کاوش خود را در مورد دروغ با توجه به سایر اشکال اجتماعی توسعه دهد، گیج می شود. در ایران نیز تحقیقات محدودی در مورد دروغ و دروغگویی انجام پذیرفته است. در تحقیقی که با عنوان نظرسنجی از مردم تهران درباره خصوصیات ایرانی ها درباره مهم ترین خصوصیت های منفی ایرانیان انجام شده است، دروغگویی در مقام نخست قرار می گیرد و 12 درصد از پاسخگویان، مهم ترین صفت منفی ایرانیان را دروغگویی دانسته اند. درواقع از نظر جامعه ایرانی، شکافی بین فرهنگ آرمانی ایرانی_اسلامی و فرهنگ موجود در جامعه وجود دارد که باعث می شود دروغگویی حائز اهمیت و یک مسئله قابل تأمل باشد. پذیرش فرهنگی عدم صداقت پیامدهای گسترده تری برای روابط بین فردی و انسجام جامعه دارد. تداوم دروغ ها، چه در زمینه های شخصی یا عمومی، اعتماد اساسی لازم برای انسجام اجتماعی را از بین می برد. با کاهش یکپارچگی، ساختار اخلاقی جامعه ضعیف می شود و منجر به احساس ناامیدی و بی تفاوتی در بین افراد می شود. در نتیجه، کاوش دروغگویی به عنوان یک سیاست غالب در زندگی مدرن، بر نیاز مبرم به تعهد مجدد به صداقت و شفافیت تاکید می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال مطالعه ای کیفی است برای بیان فرآیندهای اساسی که در آن دروغ ها و فریب ها در زندگی روزمره تجربه می شود. هدف این تحقیق با پرداختن به ماهیت فریب، تقویت گفتگوی انتقادی و تشویق پرورش یکپارچگی است، در نتیجه کیفیت اعتماد جامعه را در جهانی پیچیده تر افزایش می دهد.روش: این پژوهش با روش کیفی گراندد تئوری انجام شده است. در این روش یافته ها با شیوه هایی به جز روش های آماری یا هر گونه کمی کردن به دست می آیند. جامعه آماری این پژوهش افراد 18 تا 50 ساله شهر اصفهان می باشندکه با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های این پژوهش براساس گفت گوهای عمیق با 20 نفر از ساکنان شهر اصفهان به صورت تصادفی و در مکان های عمومی، پارک ها و مراکز آموزشی جمع آوری و سپس درک و تفسیر آن ها از دروغ و دروغگویی، مبنای بررسی داده ها قرار گرفت. همچنین فرآیند تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. در این مراحل ابتدا مصاحبه های انجام شده بصورت خط به خط تحلیل و کدگذاری می شود و درقالب کدگذاری باز، به هر مفهوم موجود در مصاحبه یک برچسب الصاق می شود و براساس ویژگی ها و ابعاد هر مفهوم، تعداد زیادی کدهای باز و خام پدیدار می شوند. پس از فرآیند خردکردن مصاحبه ها به کدها و زیرمقوله ها در کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری به مرتبط کردن و دسته بندی آنها حول محور موضوع اصلی پرداخته می شود. کدگذاری انتخابی نیز با استفاده از انتخاب مفاهیم و موضوعاتی که در استخراج مضمون اصلی پژوهش موثر به نظر می رسند، دنبال می شود.یافته ها: از دریچه نظریه زمینه ای، محقق به انگیزه ها، استراتژی ها و پیامدهای دروغ پرداخته است. با انجام مصاحبه های عمیق ومشاهده موقعیت های دنیای واقعی و تجزیه و تحلیل، محقق توانسته درک عمیق تری از عوامل زمینه ای که تصمیم گیری برای دروغ را شکل می دهند، توسعه دهد. با اتخاذ رویکرد تئوری زمینه ای، محقق توانسته انواع مختلف دروغ، عوامل زمینه ای که بر شیوع آن تأثیر می گذارند و راهبردهایی که توسط افراد برای مشارکت و کشف دروغ به کار می رود را شناسایی کند. در آنچه پاسخ دهندگان در مورد راست و دروغ گفتند، پدیده دروغگویی عللی دارد که از زندگی اجتماعی و فردی شخص نشأت می گیرد. علت های اصلی به دست آمده فریب، بدخواهی و یا سودمندی است. یعنی علت هر دروغی ممکن است در این دسته بندی جای گیرد. این علت ها شامل لاف زنی (اغراق)، خودنمائی، تنبلی و تن آسایی، حسادت، انتقام گرفتن، خباثت، نفاق و دشمنی، جلوگیری از مجازات، ترس از رسوایی و آبروریزی، ترس از دست دادن منفعت و ترس از دست دادن مقام است. پس افراد یا برای فریب دادن دیگران، یا به علت سرشت بد خود و یا به خاطر مفید بودن دروغ در لحظه به این کار مبادرت ورزند. بسترهای مساعد برای دروغگویی شامل سه بعد زمان، زمینه تجربی فرد و ارضای یک میل ناشناخته در فرد است. این موارد خود به مقولات جزئی تر تاریخچه زندگی (گذشته) ، احتمال کشف دروغ در آینده، وضعیت اکنون، سابقه شنیدن دروغ، سابقه گفتن دروغ، سابقه تماس با افراد دروغگو، کمبودها، احساسات و عواطف و حس جاه طلبی دسته بندی می شود. سه مقوله اصلی نیز عوامل مداخله گر در این زمینه هستند. موقعیت در لحظه، موقعیت فرد مقابل و خروج از تعامل. اینکه فرد در لحظه ای که در یک موقعیت قرار دارد آیا شرایط اقتضا می کند که وی دروغ بگوید یا خیر. این موقعیت نیز ابعادی دارد که به موقعیت مکانی (مکان قرارگیری فرد)، موقعیت جمعیتی (تعداد افراد حاضر در آن موقعیت)، موقعیت ساختاری (موقعیت رسمی یا غیر رسمی) و موقعیت فرهنگی (فرهنگ موجود در آن شرایط) بستگی دارد. استراژی افراد برای به کار بردن دروغ شامل غیرقانونی نبودن، عدم آسیب رسانی و برداشتن موانع است که برای قانع کردن خود برای دروغگویی به کار می برند. مهمترین پیامد دروغگویی در جامعه، ایجاد جامعه دروغگو است. فرآیندی که منجر به پنهان شدن حقیقت، بی اعتمادی و عادی شدن دروغ در جامعه منجر می شود. عمل دروغ گفتن، اگرچه در لحظه به ظاهر بی ضرر به نظر می رسد، می تواند عواقب گسترده و عمیقی داشته باشد که در زندگی شخصی و حرفه ای فرد طنین انداز می شود. دروغ، چه ناشی از نفع شخصی باشد و چه از نیت های نادرست، پایه اعتمادی را که بر آن روابط سالم و ساختارهای اجتماعی بنا شده است، از بین می برد. با گشودن شبکه دروغ، مرتکب، اغلب خود را در شبکه پیچیده ای از فریب غرق می بیند، با از دست دادن اعتبار، روابط بین فردی تیره و تار و با عواقب قانونی یا حرف ه ای احتمالی مواجه می شود. در نهایت، تصمیم به دروغ گفتن، صرف نظر از اینکه چقدر وسوسه انگیز باشد، نشان دهنده خیانت عمیق به صداقت خود و اعتماد دیگران است که پیامدهای آن می تواند هم از نظر احساسی و هم از لحاظ عملی ویرانگر باشد. از بحثی که گذشت مسلم گردید که دروغ و فریب ضد حقیقت است. دروغ سنگری متزلزل و ناپایدار است که فرد برای دفع ضرر و خطر بدان پناه می برد که چون فرو ریزد خطر و ضرر دوچندان می شود. نتایج نشان داد که مقوله اصلی در این تحقیق زوال صداقت است. بطورکلی، در حوزه تعاملات انسانی، مفاهیم صداقت و عدم صداقت در بافت جامعه نفوذ قابل توجهی دارد. از منظر جامعه شناختی، این مفاهیم دارای پیامدهای عمیقی هستند و هنجارها، ارزش ها و انتظارات حاکم بر وجود جمعی ما را شکل می دهند. صداقت به عنوان یک فضیلت اجتماعی اساسی، سنگ بنای اعتماد و انسجام اجتماعی است. عملکرد روان روابط بین فردی را تسهیل می کند و افراد را قادر می سازد تا در تبادلات معنادار شرکت کنند و حس درک متقابل را تقویت کنند. هنگامی که صداقت غالب می شود، افراد در تعاملات خود احساس امنیت می کنند و محیطی از باز بودن و شفافیت را ایجاد می کنند. برعکس، عدم صداقت در قالب فریب، دستکاری و دروغ می تواند تأثیرات مخربی بر پویایی اجتماعی داشته باشد. بنابراین بایستی صداقت و راستگویی در جامعه از طریق فرهنگ سازی، درونی سازی اجتماعی و ریشه یابی دروغ نهادینه سازی شود. این نهادینه شدن، متاثر از روابط درون خانوادگی، روابط موجود در مدرسه و در مقیاس بزرگتر، روابط موجود در جامعه است؛ از این رو نمی توان توقع داشت فردی که در فضایی آکنده از دروغ زندگی می کند به سوی راستگویی گرایش پیدا کند. در نتیجه، یک استراتژی جامع برای مبارزه با فریب در جامعه باید شامل آموزش، پاسخگویی و شفافیت باشد. با پرورش محیطی که برای صداقت ارزش قائل است و ابزارهایی را برای رفتار درست در اختیار افراد قرار می دهد، جوامع می توانند فرهنگی مقاوم در برابر تأثیرات تفرقه انگیز فریب را پرورش دهند.
تحلیل توسعه صنعت پتروشیمی و پیامدهای زیست محیطی آن در ایران
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
59 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت پتروشیمی ایران در سال ۱۳۴۲ پایه گذاری شد و از آن پس به طور گسترده، توسعه یافت. تأسیس بیش از ۵۷ مجتمع پتروشیمی با ظرفیت تولید 70 میلیون تن در سال، باعث شده است ایران به یکی از قطب های اصلی پتروشیمی در منطقه تبدیل گردد. این صنعت، دومین منبع درآمدهای ارزی کشور پس از نفت است و بر توسعه اقتصادی کشور اثرات قابل توجهی دارد. با این حال، در مورد دلایل گسترش صنعت پتروشیمی و آثار زیست محیطی آن ابهامات زیادی وجود دارد. هدف این پژوهش، این است که دلایل توسعه این صنعت را در ایران طی دهه های گذشته تشریح و نشان دهد، توسعه این صنعت، چه تهدیدهایی برای محیط زیست منطقه عسلویه و خلیج فارس داشته است؟روش: این پژوهش از دو بخش مجزا تشکیل شده است. در بخش اول که به تبیین توسعه صنعت پتروشیمی می پردازد، از روش اسنادی و تحلیل منابع کتابخانه ای استفاده می کند. در بخش دوم که به تحلیل پیامدهای زیست محیطی صنایع پتروشیمی می پردازد، علاوه بر روش اسنادی، از داده های موجود جهانی، مرور نظام مند مقالات مرتبط، نتایج حاصل از آزمایش های آزمایشگاهی، و اطلاعات ارائه شده توسط شرکت های پتروشیمی نیز استفاده کرده است.یافته ها: در این پژوهش، توسعه گسترده صنعت پتروشیمی در ایران، در قالب تقسیم کار جهانی و ارجاع صنایع بحران زا به «پیرامون» معنا شده است. بدین معنی که انتقال صنعت پتروشیمی از «مرکز» به «شبه پیرامون» به دلیل غیراقتصادی بودن و بحران زا بودن این صنعت در حوزه محیط زیست بوده است. چنانکه، توسعه صنعت پتروشیمی در منطقه عسلویه، پیامدهای زیست محیطی قابل توجهی به همراه داشته است. مصرف سوخت بالا و انتشار گازهای گلخانه ای نظیر CO2 و CH4 از یکسو و تولید آلاینده های خطرناک مانند اکسیدهای نیتروژن و سولفور، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق، از سوی دیگر، باعث شده کیفیت هوا و سلامت اجتماعات محلی به شدت تحت تأثیر قرار گیرد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، تبیین توسعه صنعت پتروشیمی در ایران صرفاً با نظریه های «مزیت داخلی» ناقص است و تحلیل کامل توسعه این صنعت، وابسته به سازوکارهای تقسیم کار جهانی و انتقال صنایع بحران زا است. از این رو، توسعه صنعت پتروشیمی علاوه بر دارا بودن سویه های مثبت، دربردارنده سویه های منفی و بحران زا به ویژه، در حوزه محیط زیست است. براین اساس، برای رفع مشکلات بهداشتی و محیطی منطقه عسلویه، پیشنهادهایی ارائه می شود: بهبود زیرساخت های صنعتی، افزایش پایش و مدیریت آلاینده ها، افزایش آگاهی عمومی و مسئولیت های اجتماعی، ایجاد کمربندهای سبز و مناطق حائل، و بالاخره، توسعه تحقیقات آینده نگرانه.
تبیین راهبردهای حفاظت از میراث معماری و شهری با رویکرد ارتقای مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر در حفاظت مکان های تاریخی، نقشی اساسی در پایداری اقدامات حفاظتی ایفا می کند. هدف پژوهش، تبیین راهبردهای کارآمد برای افزایش مشارکت اجتماعی در حفاظت از میراث فرهنگی با تأکید بر میراث معماری و شهری است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده و داده ها ازطریق مصاحبه با مدیران و متخصصان گردآوری شده است. پژوهش حاضر، 7 راهبرد اصلی و 36 مقوله فرعی و مفاهیم زیرمجموعه آن ها را برای ارتقای مشارکت اجتماعی در حفاظت مکان های تاریخی تحلیل و تفسیر کرده است. یافته ها بیانگر این است که راهبردهای هفت گانه مشارکت اجتماعی می توانند در چهار سطح انگیزشی، توانمندسازی، نهادسازی و ارتباطی دسته بندی شوند. سطح انگیزشی با بسترسازی روانی-اجتماعی، سطح توانمندسازی با ارتقای قابلیت های جامعه محلی، سطح نهادسازی با ایجاد ساختارهای حمایتی و سطح ارتباطی با تسهیل تعاملات بین ذی نفعان، در قالب نظامی به هم پیوسته عمل می کنند. این سطوح چهارگانه در قالب شبکه ای پویا با یکدیگر تعامل دارند و راهبردها به طور هم زمان در چندین سطح تأثیرگذار هستند. موفقیت در حفاظت مشارکتی از میراث معماری و شهری نیازمند رویکردی جامع است که ابعاد علمی، اجتماعی، آموزشی، مدیریتی و نهادی را در بر گیرد و زمینه مشارکت فعال تمامی ذی نفعان را فراهم سازد. راهبردهای مشارکتی ارائه شده با تلفیق دانش تخصصی و تجارب محلی، ضمن حفظ اصالت و هویت مکان های تاریخی، چارچوبی برای درک و تسهیل فرایند مشارکت اجتماعی در حفاظت و مدیریت میراث فرهنگی فراهم می کنند. این رویکرد یکپارچه نه تنها به حفظ ارزش های فرهنگی کمک می کند، بلکه موجب تقویت حس تعلق جامعه و پایداری طولانی مدت اقدامات حفاظتی می شود.
نگرش راهبردی به سازمان های رسانه ای با هدف به سازی فرهنگی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نگرش به تدوین راهبردها در سازمان های رسانه ای با رویکرد نقش رسانه ها در به سازی فرهنگی-اجتماعی است. جامعه آماری این پژوهش تعداد ۸ مقاله پژوهشی مرتبط با موضوع است که به صورت هدفمند از چهار پایگاه علمی داخلی مگیران، نورمگز، جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی انتخاب شدند. ارزیابی مقالات با روش CASP صورت گرفت و مقالات دارای میانگین امتیاز 45 تأیید شدند. مقالات با روش تحلیل مضمون استقرایی مورد مطالعه قرار گرفتند و با نرم افزار مکس کیودا رمزگذاری گردیدند. در مرحله رمزگذاری باز، 198 رمز شناسایی شد که روایی آن ها با روش رمزگذاری مستقل و پایایی آن ها با ضریب هولستی (87/0) تأیید شد، سپس در مرحله رمزگذاری محوری با حذف موارد تکراری و ادغام مفاهیم مشابه، 17 مفهوم یک پارچه استخراج گردید و درنهایت، در مرحله رمزگذاری انتخابی، مفاهیم در پنج دسته اصلی شامل ضرورت ها، زمینه ها، پدیده ها، عوامل مداخله گر و پیامدهای به سازی فرهنگی-اجتماعی طبقه بندی شدند. الگوی نهایی نشان داد که در نگرش راهبردی به سازمان های رسانه ای به منظور به سازی فرهنگی-اجتماعی مواردی باید مورد توجه قرار بگیرند که از این قرارند: تنظیم راهبرد ها براساس نیازهای متنوع مخاطبان، پویاسازی راهبردها در جهت مطابقت با محیط، درنظرگرفتن خلق ارزش در تدوین راهبرد، استفاده از الگوی فراگردی در اصلاح راهبرد سازمانی، تقویت تعامل و همکاری بین سازمانی به ویژه ایجاد تعامل و ارتباط آموزشی با سازمان های اجتماعی، انتظامی و توجه به سطوح کارکردها یا پیامدها در تدوین راهبرد.
مقابله با دوپینگ ورزشکاران زن در رویه دیوان داوری ورزش و دیوان اروپایی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق عمومی تطبیقی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
استفاده از دوپینگ، به منظور کسب برتری نسبت به دیگر ورزشکاران، به طور غیرمنصفانه ای می تواند رقبا را از میدان کنار بزند و تماشاگران را از رقابت عادلانه ای که حق تماشای آن را دارند، محروم کند. دوپینگ، محرّک خطرناکی برای ورزشکاران به خصوص زنان است. با مصرف دوپینگ، تعادل هورمونی آنان به هم می خورد و همین امر باعث بروز بیماری است. در نوشتار پیش رو، با روش تطبیقی به بررسی عملکرد دیوان داوری ورزش و دیوان اروپایی حقوق بشر در خصوص مقابله با دوپینگ ورزشکاران زن پرداخته شده است. جستار حاضر نشان داده است که با وجود دیوان داوری ورزش و تلاش دیوان اروپایی حقوق بشر نسبت به تفاسیر صحیح از کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، در راستای ترویج حقوق و آزادی های اساسی، نیاز به بازنگری در قوانین داخلی است تا از این رهگذر، حجم دعاوی کاهش یابد و چارچوب قانونی مستحکم تری جهت پیشگیری از استعمال دوپینگ توسط ورزشکاران زن ایجاد شود. این، به آن جهت است که دوپینگ در ورزشکاران زن، به دلیل تأثیرات شدید هورمونی که دارد، بارداری و سلامت و حتی حیات آنان را متأثر می سازد.
بررسی اثر نرخ ارز، قیمت نفت و طلا بر بورس اوراق بهادار تهران در بازار خرسی و گاوی با رویکردی مالی رفتاری: شواهدی جدید از الگوی THSVAR
منبع:
مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
83 - 112
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، بازار سهام شاهد افزایش چشمگیر علاقه و مشارکت عمومی بوده است. هم زمان، افزایش تعاملات میان بازارهای مالی مختلف موجب شده است که شوک های ناشی از یک بازار، تأثیرات قابل توجهی بر پیش بینی پذیری شاخص کل بازار سهام داشته باشد. در این میان، مفاهیم اقتصاد مالی رفتاری نیز اهمیت ویژه ای پیدا کرده اند، زیرا تصمیمات سرمایه گذاران اغلب تحت تأثیر عوامل روان شناختی مانند ترس از زیان و رفتار گله ای قرار می گیرد. هدف این پژوهش، بررسی واکنش شاخص کل بازار سهام به شوک های ناشی از بازارهای ارز، نفت و طلا، با تأکید بر نقش شرایط خرسی و گاوی و مفاهیم مالی رفتاری است. به این منظور داده های ماهانه در بازه فروردین 1390 تا تیر 1403 با استفاده از الگوی THSVAR مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شاخص کل تمایل معناداری به واکنش همسو با تکانه های ناشی از بازارهای ارز، نفت و طلا دارد. شوک های مثبت در این بازارها اثر افزایشی و شوک های منفی اثر کاهشی بر شاخص کل داشته اند. همچنین، پاسخ شاخص کل به شوک های منفی به مراتب شدیدتر از واکنش آن به شوک های مثبت بوده است. این واکنش های نامتقارن به ویژه در شرایط بازار خرسی برجسته تر بود، جایی که ترس از زیان و رفتارهای هیجانی سرمایه گذاران، شدت تأثیر شوک ها را افزایش داده است. علاوه بر عوامل اقتصادی، مفاهیم مالی رفتاری نقش مهمی در واکنش بازار به شوک های سرریز شده از سایر بازارها ایفا می کنند. سرمایه گذاران می توانند با شناخت اثرات روان شناختی، استراتژی های مدیریت ریسک بهتری طراحی کرده و تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کنند. تحلیلگران مالی نیز می توانند از این یافته ها برای ارتقاء مدل های پیش بینی بهره ببرند. همچنین، آگاهی از حساسیت نامتقارن بازار سهام به شوک های منفی می تواند به سیاست گذاران در تدوین اقدامات هدفمند برای کاهش ریسک های سیستمی و تثبیت شرایط بازار کمک کند.
مدلسازی اثر تأمین مالی کسری بودجه دولت بر متغیرهای کلان اقتصادی: رویکرد FAVAR
منبع:
مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
137 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی اثر شوک های تامین مالی کسری بودجه دولت از کانال چاپ پول و انتشار اوراق دولتی بر متغیرهای کلان اقتصادی بود. برای این منظور از اطلاعات دوره زمانی 1370-1402 استفاده شده است. منابع کسری بودجه دولت از سه طریق استقراض از خارج، استقراض داخلی (انتشار اوراق قرضه) و استقراض از سیستم بانکی تأمین می شود. اگر تأمین از طریق استقراض داخلی (انتشار اوراق قرضه) باشد، باعث افزایش نرخ بهره خواهد شد و به دنبال آن سرمایه گذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی کاهش می یابد. اگر کسری بودجه از طریق استقراض از سیستم بانکی تأمین شود، این موضوع به دلیل افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش تقاضای کل، ممکن است آثار نامناسب اقتصادی را به همراه داشته باشد. در راستای تحلیل اثر شوک ها از مدل خودرگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) در نرم افزار Matlab استفاده گردیده است. الگوی FAVAR این امکان را فراهم می کند تا همه سری های زمانی اقتصاد کلان مرتبط، وارد مدل شوند. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که شوک وارد شده زمانی که تامین کسری بودجه دولت از کانال انتشار اوراق دولتی بوده اثرات تورمی آن نسبت به روشی که از طریق چاپ پول صورت گرفته باشد طولانی تر بوده است. علاوه بر این هر دو رویکرد در کوتاه مدت منجر به افزایش در رشد اقتصادی شده است.
اثرپذیری رشد اقتصادی از سرمایه گذاری مسکن؛ رویکرد اقتصاد رفتاری
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مسکن به عنوان یکی از بخش های پیشرو در اقتصاد ملی اثر تعیین کننده ای بر متغیر های اقتصاد کلان دارد. در این مطالعه، تأثیر سرمایه گذاری در مسکن بر رشد اقتصادی در چهارچوب اقتصاد رفتاری و بر پایه الگویMunkh-Ulzii (2018) طی دوره زمانی1380:1-1399:1 در ایران مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور، متغیر های رفتاری سرمایه گذاران مسکن شامل رفتار تقلیدی و خوش بینی بیش از حد محاسبه شده و در برآورد معادلات قیمت مسکن و رشد اقتصادی استفاده می شوند. برآورد مدل با استفاده از روش سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط (SUR) نشان می دهد که عوامل بنیادی قیمت مسکن شامل قیمت زمین و نرخ رشد جمعیت اثر مثبت، عوامل غیر بنیادی از جمله قیمت سهام اثر مثبت و نقدینگی و نرخ سود بانکی اثر بی معنا بر قیمت مسکن داشته اند. عامل رفتاری خوش بینی بیش از حد بر قیمت مسکن بی تأثیر بوده، ولی رفتار تقلیدی اثر مثبت و معنا داری بر قیمت مسکن داشته است. نتایج معادله رشد اقتصادی نشان می دهد که سرمایه فیزیکی، نرخ رشد جمعیت و مخارج آموزشی دولت اثر مثبت و قیمت مسکن، نرخ ارز و نرخ سود بانکی اثر منفی بر رشد اقتصادی دارند و نقدینگی اثر معناداری بر رشد اقتصادی ندارد. مؤلفه های رفتاری سرمایه گذاران بخش مسکن به طور مستقیم بر رشد اقتصادی مؤثر نیستند، اما می توانند به طور غیر مستقیم از طریق قیمت مسکن بر رشد اقتصادی مؤثر باشند. خوش بینی بیش از حد به دلیل بی اثر بودن بر قیمت مسکن، بر رشد اقتصادی اثر ندارد؛ اما با توجه به اثر مثبت رفتار تقلیدی بر قیمت مسکن و اثر منفی قیمت مسکن بر رشد اقتصادی، اثر منفی رفتارتقلیدی بر رشد اقتصادی از طریق قیمت مسکن حاصل می شود.
تحلیل محتوای کیفی تبصره (2) بودجه کل کشور در سال های 1395-1403
حوزههای تخصصی:
میزان مداخله دولت در فعالیت های اقتصادی یکی از حوزه های چالش برانگیز در ادبیات اقتصادی است. در این خصوص، یکی از مهم ترین اسنادی که خط مشی و حدود و ثغور مداخله دولت در حوزه اقتصاد را تبیین می نماید، سند بودجه است. سند بودجه مشتمل بر احکام و قواعدی است که دولت در برش یک ساله برنامه توسعه کشور نیازمند آن ها است تا بتواند مجوز های قانونی مورد نیاز برای پیشبرد برنامه های خود را اخذ کند. این احکام در قالب تبصره های ماده واحده قانون بودجه تصویب می شوند و اصطلاحاً به عنوان قوانین تنظیم گر بخش های مختلف عمل می نمایند. یکی از مهم ترین این تبصره ها که اتفاقاً در برخی از بند های آن به نقش دولت در حوزه های مختلف مالی و اقتصادی اشاره می شود، تبصره(2) است. تبصره(2) قانون بودجه سالانه به عنوان یکی از ابزار های کلیدی دولت برای مدیریت بنگاه های دولتی و چارچوبی برای واگذاری شرکت های دولتی و نحوه مصرف وجوه حاصل از خصوصی سازی تعیین می شود. منطق تعریف تبصره (2) در قوانین بودجه، هماهنگ سازی احکام مربوط و افزایش شفافیت منابع و مصارف این شرکت ها بوده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر که یک رویکرد کیفی در روش شناسی دارد، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، کلیه تبصره های (2) قوانین بودجه سالانه از سال 1395 تا سال 1403 بررسی شده است. در این فرایند، با تکنیک کد گذاری سه مرحله ای ( باز، محوری و گزینشی)، کلیه متون تبصره ها کد گذاری شد و در نهایت 156 کد باز، 95 کد محوری و 16 کد گزینشی به دست آمد. از میان این ها، احکام ناظر بر انتظام بخشی، احکام هزینه ای، احکام ناظر بر واگذاری و احکام ناظر بر هوشمند سازی بیشترین تعداد کد و در نتیجه بیشترین تمرکز تبصره را به خود اختصاص داده اند. نوآوری پژوهش در نمایش مقولات و مفاهیم اصلی تبصره(2) طی 9 سال و ارائه راهکار به سیاست گذاران برای تدوین آن در سال های آتی است.
آنچه بروندادهای علمی درباره جهانی شدن می گوید: مطالعه چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
105 - 126
هدف: درک روندهای حوزه جهانی شدن در پایگاه استنادی پایش علم و فناروی جهان اسلام بین سال های (1402-1378) و شناسایی زیرحوزه ها و ابعاد مهم مفهوم جهانی شدن است. روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از فنون علم سنجی و تحلیل هم رخدادی واژگان انجام شده است. تعداد 1281 مدرک از پایگاه آی اس سی استخراج شد تا روند پژوهش های مرتبط با جهانی شدن را شناسایی کند. تحلیل خوشه ای و نمودار راهبردی برای ترسیم ساختار مفهومی پژوهش ها و شناسایی زیرحوزه ها و روابط بین آنها در این حوزه به کار گرفته شده است. برای پردازش و تحلیل داده ها از نرم افزارهای بیب اکسل، یو سی آی نت و وس ویور استفاده شده است، یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مفهوم جهانی شدن با فراوانی703، ایران با فراوانی54 و جهانی شدن فرهنگ با فراوانی45 بالاترین تکرار را به خود اختصاص داده اند. به طورکلی مفاهیم مرتبط با جهانی شدن فرهنگ، فرهنگ، هویت و هویت ملی از تکرار بیشتری برخوردار هستند. و این نشان دهنده آن است که این موارد، مفاهیم محوری در متون حوزه پژوهشی هستند. بافته های حاصل از تحلیل خوشه ای در حوزه جهانی شدن نشان داد که تعداد یازده خوشه وجود دارد؛ ازجمله: جهانی شدن و اقتصاد (1)، ژئوپلیتیک جهانی شدن (2)، جهانی-محلی شدن (گلوکالیزیشن) (3)، جهانی شدن و ضدجهانی شدن (4)، جهانی شدن و فراملی شدن (5)، جهانی شدن فرهنگ (6)، جهانی شدن آموزش (7)، جهانی شدن و امنیت ملی (8)، جهانی شدن و هویت (9)، جهانی شدن و ژئوکالچر (10)، جهانی شدن و محیط شهری (11). با تحلیل محتوای مقالات، موضوعات نوظهور در حوزه جهانی شدن شناسایی شدند. نتایج: تحلیل محتوای مقالات نشان داد که حوزه جهانی شدن به تدریج از مفاهیم بنیادین به سمت موضوعات پیچیده تر و بین رشته ای گرایش یافته است. یافته ها می تواند مسیر پژوهش های آتی را روشن سازد. نتایج همچنین نشان داد که خوشه های جهانی محلی شدن (گلوکالیزیشن)، جهانی شدن و امنیت ملی و جهانی شدن و محیط شهری به عنوان موضوعات نوظهور در نظر گرفته می شوند.
ارائه الگوی مطلوب سنجش محرومیت اجتماعی با تأکید بر عدالت اجتماعی (مقدمه ای بر مفهوم درماندگی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از برنامه های توسعه در سطح کشورهای جهان به رفع محرومیت اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی افراد اختصاص یافته است؛ بااین حال به نظر می رسد تلقی از محرومیت اجتماعی نزد محققان و سیاست گذاران به سبب نارسایی و ضعف در سنجش، مانع از دستیابی به اهداف مذکور می شود. پژوهش حاضر با هدف نقد و ارزیابی شاخص ها و ابزارهای پرکاربرد در تحلیل محرومیت اجتماعی طی سه دهه اخیر (۲۰۲۳-۱۹۹۰) و ارائه الگوی مطلوب برای سنجش این مفهوم صورت گرفته است؛ بدین منظور بیش از ۱۰۰ اثر پژوهشی مرتبط با محرومیت اجتماعی از زوایای مختلف روش شناختی و معرفت شناختی با بهره گیری از روش اسنادی واکاوی و نقد شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر محققان و سیاست گذاران در تحلیل و ارزیابی محرومیت علاقه مند به رویکردهای کمّی محور بوده اند. همچنین بیشتر شاخص ها و ابزارهای استفاده شده از مداخله شرایط زمینه ای و عناصر خرده فرهنگ ها در تحلیل نهایی ناتوان بوده اند؛ درنهایت با در نظر گرفتن خلأ های موجود، سه الگوی «محرومیت اجتماعی به مثابه درماندگی اجتماعی»، «توسعه فردی» و «سرمایه فرهنگی» شناسایی و به منظور دستیابی به فهم عمیق و ارزیابی دقیق از محرومیت شرح داده شد. از میان این سه الگو، محرومیت اجتماعی به مثابه درماندگی از این جهت که مبین دقیق تری برای نوع و شدت محرومیت در میان جوامع درگیر با انواع نابرابری ها و مسائل اجتماعی است، بر آن ازسوی نویسندگان مقاله تأکید بیشتری شذ. در این مقاله سعی بر آن بوده است تا پدیده درماندگی اجتماعی معرفی شود که بیانگر همراهی محرومیت اجتماعی بالا و عدالت اجتماعی ادراک شده پایین است.
A Comparative Study of the Burden of Proof in Claims Based on Scientific Evidence in Iranian and English Law(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to identify the strengths and weaknesses of the Iranian and English legalsystems regarding the use of scientific evidence and to propose solutions for overcomingobstacles to its acceptance. The results indicate that within Iranian law, the acceptance ofscientific evidence is highly dependent on the judge’s personal judgment and the principleof “the judge’s personal knowledge,” which can lead to contradictory opinions. By contrast,the English legal system employs stricter criteria, such as the Daubert principles, whichhave enhanced the accuracy of scientific evidence evaluation but have also resulted in morecomplex and costly processes. Both legal systems face challenges, including the potentialmisuse of scientific evidence and a lack of specialized training for judges and experts.The study concludes by suggesting that the Iranian legal system, drawing on the Englishexperience, develop clear criteria for the acceptance of scientific evidence and standardizeits evaluation process. Reforms have also been proposed for the English context to reducecosts and streamline procedures. The study highlights the importance of specialized judicialtraining and international cooperation for improving the efficiency of judicial systems.
ایران و یونان در جهان باستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
81 - 105
حوزههای تخصصی:
ایران و یونان، دست کم از قرن ششم پ م به بعد نقش ارزنده ای در جهان باستان ایفا کردند. همجواری این دو سرزمین باعث روابط سیاسی و فرهنگی بسیاری در دوران باستان شده بود و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر همدیگر داشتند. اگرچه جنگ های ایران و یونان خسارت های مالی و جانی فراوانی برای دو طرف به بار آورد، حداقل در یونان باعث خودباوری شد. درهمین حال باعث شکوفایی هنر به ویژه در زمینه مجسمه سازی شد. آثاری از فرهنگ یونانی در ایران به دست آمده است که این آثار را می توان به 3 دسته تقسیم کرد. دسته اول، اشیایی است که موضوع یونانی دارند که به دست یونانیان و برای یونانیان ساخته شده است. دسته دوم آثاری است که اگرچه موضوع یونانی دارد مورد تقلید ایرانیان قرار گرفته است. دسته سوم نقش مایه هایی است که اصل یونانی دارد اما مردم ایران آنها را تقلید کرده اند.
تحلیل نقش مدیریت دانش بر بالندگی مشارکت شهروندی در تحقق دولت الکترونیک از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ام روزه ش هروندان از دول ت انتظار دارند تا در جهت بهب ود خدم ات، کاه ش اتلاف وق ت ارباب رجوع جه ت دریاف ت خدم ات، بهبود دسترس ی ش هروندان ب ه اطلاعات و پاس خ ب ه نیازه ای در حال تغیی ر آن ها اق دام کن د. مشارکت و نظارت شهروندی، به طورمعمول به اثربخشی سیاست ها و برنامه های بخش عمومی منجر می شود؛ ازاین رو مطالعه حاضر در راستای تعیین ارتباط بین عناصر مدیریت دانش و توسعه مشارکت شهروندان در تحقق برنامه های دولت الکترونیک از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی صورت گرفته است.
روش: این پژوهش ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی - همبستگی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش ۴۲ نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی شاغل در حوزه مدیریت کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی استان فارس بودند که به صورت سرشماری در سال ۱۴۰۰ انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات برای سنجش عناصر مدیریت دانش پرسشنامه مدیریت دانش و جهت مشارکت شهروندان در ارزیابی اجرای موفق دولت الکترونیک از پرسشنامه استاندارد در ابعاد توسعه الکترونیک، موانع اصلی توسعه دولت الکترونیک، اولویت های اصلی در ایجاد مزیت برای شهروندان، مزایای اصلی برای مدیریت، مزایای اصلی برای دولت و نگرانی از اجرای دولت الکترونیک در بین شهروندان و مدیران بر اساس طیف ۵ درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و با ارائه به اساتید صاحب نظر موردبررسی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ، بررسی و نتایج حاصل (مدیریت دانش، 0/86 و اجرای موفق دولت الکترونیک، 0/78) حاکی از آن است که پایایی ابزار از سطح قابل قبولی برخوردار است. به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده و تعیین رابطه همبستگی بین متغیرها و بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون با نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شد.
یافته ها: در بررسی رابطه بین مدیریت دانش و اجرای موفق دولت الکترونیک سطح معنی داری آزمون پیرسون (P=0/001) کمتر از 0/05 را نشان داد که بیانگر رابطه معنی داری بین متغیرهای موردبررسی از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی است. همچنین یافته های پژوهش در بررسی همبستگی بین خلق و انتقال دانش (متغیر پیش بین) و مشارکت شهروندان در اجرای موفق مؤلفه های دولت الکترونیک (متغیر ملاک) سطح معنی داری (P≤0/05) در همه موارد را نشان می دهد که حاکی از تأیید همه فرضیه های پژوهش مبنی بر وجود همبستگی بین عناصر مدیریت دانش و توسعه مشارکت شهروندان در اجرای موفق مؤلفه های دولت الکترونیک از دیدگاه جامعه موردبررسی است؛ بنابراین می توان گفت عناصر مدیریت دانش قادر به پیش بینی مشارکت شهروندان در اجرای موفق مؤلفه های دولت الکترونیک است.
نتیجه گیری: با توجه به تأیید همه فرضیه های پژوهش مبنی بر ارتباط و همبستگی بین عناصر مدیریت دانش و مؤلفه های مشارکت شهروندان در اجرای موفق دولت الکترونیک مشخص شد عناصر مدیریت دانش (خلق و انتقال دانش) و مشارکت شهروندی در اجرای موفق برنامه های دولت الکترونیک از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بسیار بااهمیت است؛ بنابراین مدیریت دانش و مشارکت شهروندی به عنوان یک مزیت و عامل اساسی در موفقیت اجرای طرح دولت الکترونیک با هدف ارتقای سطح عملکرد توصیه می شود.







