مطالب
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
369 - 390
حوزههای تخصصی:
شیوه طبرسی در نقل اسباب نزول به صورت گزارشی است، اما در مواردی با ارائه ملاک هایی از قبیل ضرورت فقهی، ظاهر آیه و تاریخ به تأیید یا ردّ پرداخته است. در عین حال نمی توان مسامحه وی در نقل برخی روایات و اسباب نزول را نادیده گرفت. وی نقل قول های ضعیفی همچون مدح عبدالله بن سلام، ذکر ماجرای ورقه بن نوفل را آورده است اما کمترین اظهارنظری دراین باره نکرده که قاعدتاً باید به ضعف آن ها اشاره می کرد. عبدالله بن سلام از کسانی بود که برای جلب نظر عامه مردم جعل حدیث می کرد و احادیثی هم در وصف او نقل شده که عمدتاً ضعیف الاسناد و بی اعتبار است. ردّ پای این شخص را در بخش های مختلف کتاب مجمع البیان می توان رصد کرد. در این مقاله، پس از بررسی روایات کتاب مجمع البیان، مراجعه به تفاسیر و منابع مرتبط به شیوه کتابخانه ای و تحلیل درون متنی، در نقد روایات مخدوش اسباب نزول در مجمع البیان که آیات را با عبدالله بن سلام مرتبط دانسته، به نکاتی چون نیاوردن برخی شأن نزول ها توسط مفسران قبل یا بعد از طبرسی، بیان دیدگاه طبرسی به جای شأن نزول، نقل مطالب به پیروی از مفسران عامه درحالی که دانشمندان شیعه بدان اعتنایی نداشته اند؛ عدم تطابق تاریخی اسباب نزول حاوی مدح عبدالله بن سلام با زمان اسلام آوردن وی اشاره شده است. شاید هدف وی از این نوع نقل قول ها آشنایی خواننده و مقایسه آن ها با سایر نظرات است. این روش عالمانه، خواننده را به تفکر و اندیشه فرامی خواند و بسیار ارزشمند است اما عدم نقد و اظهارنظر قطعی شیخ یکی از ضعف های مهم این تفسیر به شمار می آید.
مقایسه چند معنایی در تفسیر الکشاف و مجمع البیان
منبع:
حسنا پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
اشتراک لفظی در کنار ترادف و اضداد از جمله مباحث معناشناسی است که زبان شناسان پیشین بدان پرداخته اند و تعریف هایی نیز از آن ارائه داده اند. زبان شناسان معاصر بر این باورند که در بررسی اشتراک لفظی باید میان دو اصطلاح « چند معنایی » و « اشتراک لفظی » تفاوت گذاشت. در اشتراک لفظی، دو واژه قاموسی از روی تصادف، ساختار صرفی واحدی پیدا می کنند و هر یک با حفظ معنای خود، هم آوا و هم نویس می شوند و در پدیده چند معنایی، یک واحد زبانی پس از انتقال و تغییر معنایی در گذر زمان، از چند معنا برخوردار می شود.
رابطه معنایی میان معانی یک واژه یا هسته معنایی ، حوزه معنایی مشترک برای معانی یک واژه، ریشه شناختی واژگان و در نظر گرفتن مؤلفه های معنایی از جمله روش هایی است که زبان شناسان معاصر برای تفکیک «چند معنایی» از «اشتراک لفظی» پیشنهاد کرده اند. در این جستار، مقوله چند معنایی در دو تفسیر ادبی و واژگانی کشاف و مجمع البیان مورد بررسی قرار گرفته است. این دو تفسیر از جمله تفسیرهایی هستند که واژگان قرآن را با رویکردی معناشناسانه مورد بررسی قرار داده اند. واژگان چند معنا چون «الصَّرِیْم» «النجم» «الرَّهو» و.. در این دو تفسیر، در روند تغییر معنایی خویش، راههایی چون گسترش معنایی، تخصیص معنایی، انتقال معنایی از راه مجاز و استعاره را پیموده اند.
بررسی حدیث های خیالی در مجمع البیان و التبیان
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی شخصیت اجتماعی رسول خدا (ص) از منظر تفسیر جامع البیان و مجمع البیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلام مبنای خود را بر پایه اجتماع قرار داده و رسالت اصلی انبیا : نیز حضور در متن جامعه جهت تربیت انسان است. کامل ترین جلوه این تربیت هم در قرآن و گفتار و رفتار رسول خداj قابل شناسایی است. پژوهش حاضر براساس آیات قرآن به بررسی شخصیت اجتماعی رسول خداj می پردازد و با توجه به این که برخی آیات در مورد پیامبر قابل برداشت ها و تفسیرهای متفاوت اند این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه دیدگاه های طبری؛ از مفسران اهل سنت و نویسنده جامع البیان با دیدگاه های طبرسی؛ از مفسران شیعه و نویسنده مجمع البیان پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که «دو مفسر یادشده چه تبیینی از شخصیت اجتماعی رسول خداj داشته اند». برای رسیدن به پاسخ، ابعاد شخصیت اجتماعی رسول خداj از منظرِ رفتار با خانواده، رفتار با عموم مردم، رفتار با مؤمنان، رفتار با منافقان، رفتار با اهل کتاب و رفتار با کفار و مشرکان مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه پژوهش تشابه دیدگاه دو مفسر، در تبیین شخصیت اجتماعی رسول خداj بوده است. به این معنی که رسول خداj با توجه به شرایط فکری، اعتقادی و اجتماعی برای هر یک از گروه های مذکور، شیوه های مناسب و مؤثری را مورد استفاده قرار می دادند و ضمن رعایت نکات اخلاقی و تاثیرگذاری معنوی، در برخی موارد از جمله مسایل اصولی، نرمش نشان نداده و با قاطعیت و سازش ناپذیری عمل می کردند.
بررسی چگونگی بهره گیری تفسیر مجمع البیان از تضمین نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
389 - 377
حوزههای تخصصی:
گاهی یک لفظ در لفظ دیگری درآمیخته می گردد و دو معنا را با خود همراه می سازد که نحویان و مفسرین به آن تضمین نحوی گفته اند. این پدیده نحوی به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر قرآن دارد، همواره در ذیل تفسیر آیات شریفه، مورد توجه مفسران و پژوهشگران قرآنی قرارگرفته است. در این مقاله پدیده تضمین نحوی بنابر جایگاه، کارکرد و نقش آن در تفسیر مجمع البیان در سه نوع فعلی، اسمی و حرفی مورد بررسی قرارگرفته است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی همچون نحویان، تضمین را پذیرفته و از آن به عنوان تعلیل نحوی در لازم و متعدی بودن افعال و همین طور بالعکس، نوع اعراب توابع مشتقات و مبنی بودن اسماء فعل و ادات شرط در تفسیر خود استفاده کرده است؛ ولی اصطلاح تضمین نحوی را اصلاً به کار نمی گیرد، بلکه از اصطلاحات جایگزین یعنی «أی، معنا»، برای این پدیده نحوی استعمال کرده است. ناگفته نماند که این مفسر بزرگ تنها به تضمین نحوی برخی آیات اشاره کرده و برخی از مصادیق تضمین نحوی در تفسیر از دید تفسیری او پنهان مانده است که این خود خطای تفسیری را به همراه دارد.
تک نگاری فاج درباره مجمع البیان و نکاتی درباره آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۵ خرداد و تیر ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
41 - 48
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن چهارم در بغداد، بحث از قرائت های هفت گانه و مصحف عثمان و روایت های ناظر به جمع و تدوین قرآن، موضوع مناقشه برانگیزی بوده است. اما از آنجا که متن های تفسیری مختلف هنوز منتشر نشده و تفاسیر قرآنی بسیاری از قرن چهارم و پنجم هنوز به صورت خطی باقی مانده، نمی توان به طور کامل از انعکاس مجادلات اخیر و تأثیر آن بر مفسران آن دوران سخن گفت. اما در برخی از تفاسیر منتشر شده از قرن پنجم و هفتم هجری می توان سرنخ هایی از موضوع اخیر یافت. به تازگی بورس فاج در تک نگاری خود درباره مجمع البیان، نکات مفیدی درباره بهره گیری طبرسی از تفاسیر معتزلی آورده است. فاج به تفسیر التهذیب حاکم جشمی اشاره کرده و ابتدا مطالبی درباره او آورده و اشاره نموده که تقریباً قطعی است که طبرسی از التهذیب حاکم جشمی یا منابع مشترکی استفاده کرده اند. نویسنده در نوشتار حاضر بحث وثاقت مصحف عثمانی و قرائت های هفت گانه را مورد مداقه قرار داده است و در این زمینه، دیدگاه فاج را درخصوص تفسیر مجمع البیان ارائه می نماید.
روش شناسی توضیح واژگان در تفسیر الکشاف و مجمع البیان
حوزههای تخصصی:
زمخشری از دانشمندان برجسته ایرانی اسلامی در قرن پنجم و ششم هجری است. تسلط و چیرگی او بر نحو، بلاغت و شعر عربی، تفسیر وی را یکی از کم نظیرترین تفسیر های ادبی و خود او را در زمره نام آورترین مفسران ادیب قرار داده است. هرچند از او آثار ادبی ارزشمند دیگری نیز برجای مانده است. طبرسی نیز مفسر بزرگ وفقیه قرن ششم هجری و از معاصران زمخشری به شمار می رود و چنان که از آثارش به ویژه تفسیر مجمع البیان پیداست در فنون مختلف ادبی چون لغت، معانی وبیان و نحو چیره دست است. بنابراین می توان تفسیر مجمع البیان را نیز در ردیف تفاسیر ادبی قرار داد. مباحث واژگانی در دو تفسیر یاد شده نمود ویژه ای دارد که مهمترین این مباحث عبارتند از: بیان مترادف و تفاوت های معنایی آن، انتقال معنایی واژگان، مفرد و جمع، چند معنایی، واژگان دخیل، تخصیص معنایی واژگان، بیان ریشه و گسترش معنایی واژگان روش کار دو تفسیر را در حوزه واژه شناسی بررسی می کند.
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آن ها در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابة پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیدة ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجستة ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینة ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفاً برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
بررسی تطبیقی مجمع البیان و کشاف در تفسیر مجازهای سوره حجر
منبع:
احسن الحدیث سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
67-86
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی تأثیر اختلاف قرائات در برداشت های تفسیری مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر صحیح آیات کلام الله مجید، همواره و در طول تاریخ اسلام تا به حال، یکی از ضرورت های جامعه اسلامی محسوب بوده است. لازمه تفسیر صحیح نیز پایبندی و تسلط بر علوم و قواعدِ مختص به آن است. علم قرائت قرآن کریم، یکی از این علوم و لازمه تفسیر به شمار می رود. بنابراین اختلاف قرائت ها می توانند نقش بسزایی بر تفسیر قرآن و برداشت های تفسیری مفسران داشته باشند.
از آن جایی که تفسیر مجمع البیان، منبعی غنی در بیان اختلاف قرائت ها و پیدایش تفاوت معنایی از همین ناحیه است؛ در این پژوهش سعی شده تا میزان تأثیرگذاری و چگونگی این تأثیرات در برداشت های تفسیری شیخ طبرسی مشخص شود. همچنین گونه های این برداشت ها بر پایه تفاوت های موجود در اختلاف قرائت ها مورد کنکاش قرار گرفته و دامنه اهتمام و توجه این مفسر گران قدر در دخالت دادن این تفاوت ها روشن گردد، و در نهایت به تبیین و جمع بندی مدل انتخابی ایشان در این باره پرداخته خواهد شد.
جایگاه و کارکرد اشعار و امثال عربی در تفسیر مجمع البیان طبرسی
حوزههای تخصصی:
از کهن ترین گرایش هاى تفسیری، تفسیر ادبى است که با تمرکز بر علوم ادبی (لغت، صرف، نحو و بلاغت) به دنبال فهم صحیح آیات قرآن کریم می باشد. «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی (د. ۵۴۸ ه .ق) از جمله تفاسیر جامع اجتهادی و از حیث ادبی از غنی ترین آن به شمار می آید. طبرسی در این کتاب با طرح جنبه های معناشناسی واژه ها، إعراب آیات، تحلیل های صرفی، قرائت های قرآنی و مباحثی از این دست، به این علم، خدمت شایانی کرد. نگارنده این سطور، رویکرد مؤلّف را در استفاده از اشعار و امثال عربی برای ارائه یک تفسیر جامع بررسی نموده است. پژوهش حاضر بیان گر آن است که مفسّر ارجمند برای تأیید یا تبیین یا ردّ مباحث و دیدگاه های لغوی، صرفی، نحوی، بلاغی، اعتقادی و وجوه قرائات به ابیات و مثَل های عربی استشهاد کرده است. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
بررسی منتقله بودن روایت ذبیح بودن اسحاق (ع) در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به "منتقله" که به مسأله ذبیح الله اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت ذبح اسحاق (ع) را قبول کرده اند. طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده ، عدم وجود روایت ذبح اسحاق منقول از مجمع البیان در مصادر اولیه حدیثی شیعه و قلّت آن در منابع متأخر شیعه است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن و بیان کننده ذبیح الله بودن اسماعیل (ع) است. وجود نقل هایی معدود در کتب عامه متقدم مانند ماوردی و نقل بدون سند (مرفوع)، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام علی (ع) صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال کعب الاحبار چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
مؤلفه ها و شواهد اخلاق تقریب گرایانه در تفسیر مجمع البیان طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
151-172
حوزههای تخصصی:
«اخلاق تقریب گرایانه» در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایه ی اصول مشترک که هدف نهاییِ آن، ایجاد اتّحادی معنی دار میان مذاهب است. طبرسی در تفسیر مجمع البیان چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول، تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود، از برجسته سازی موضوعاتی که محل اختلاف میان مذاهب بوده است، بپرهیزد. در رویکرد طبرسی، مؤلفه هایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات و پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام در ذکر اقوال فقهای اهل سنّت و رعایت اعتدال را در موضوعات صرفاً کلامی می توان معیار قرار داد تا اخلاق تقریب گرایانه او را برجسته ساخت. پژوهش حاضر بر آن است تا این مؤلفه های بنیادین و نیز شواهد اخلاق تقریب گرایانه را در مجمع البیان بررسی کند. بی شک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی می تواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان باشد.
تبیین مسأله رجعت در مجمع البیان طبرسی و پاسخ به اشکالات آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
278 - 305
حوزههای تخصصی:
ایمان به رجعت از عقائد ویژه شیعیان است که در امتداد تاریخ گفت و گوهای درازدامنی حول محور اثبات یا رد آن پدید آمده است. عمده این گفتگوها در اطراف طیفی از آیات قرآنی گرد آمده که ظاهر آن چنین معنایی را افاده می کند؛ اما مفسران اهل سنّت به دلایلی چنین خوانشی را برنتابیده اند. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و با هدف تبیین مساله رجعت از نظرگاه علامه طبرسی و پاسخ به اشکالات آلوسی در دو بخش به این موضوع روی آورده است: در بخش نخست به صورت خاص آراء تفسیری امین الاسلام طبرسی و ادله وی در این باب بررسی گردیده است. طبرسی مسأله رجعت را با عطف به آیات قرآنی در دو محور امکانی و اثباتی جای داده و اشکالاتی که بر آن وارد گردیده پاسخ داده است. در بخش دوم 9 اشکالی که آلوسی از مفسران شناخته شده جریان تفسیری معاصر اهل سنّت به آراء علامه طبرسی وارد کرده بررسی و بدان پاسخ داده شده است. نتیجه ای که در پایان به دست آمده روشن می نماید که طرح مسأله رجعت یک مسأله قرآنی است؛ اما آلوسی با ادلّه برون قرآنی به نقد طبرسی برخاسته است؛ بدین روی نقدهای او بر اصل خوانش تفسیری طبرسی وارد نیست.
نقد و بررسی بازتاب تحلیل های نحوی سیبویه بر مجمع البیان طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الکتاب "سیبویه"(ت:180ه ) تقریباً به عنوان کهن ترین کتاب در زمینه ی علم نحو و بررسی شواهد قرآنی به حساب می آید و برای بسیاری از بزرگان بعد از خودش به عنوان یک مرجع موثق در این زمینه بر شمرده می شود. "سیبویه" در تدوین قواعد نحوی و برای تثبیت آرای نحوی خود توجه خاصی به شواهد قرآنی داشته و قرآن را مرکز توجه در تحلیل های خود قرار داده است. ضرورت این پژوهش در جهت نشان دادن ارتباط بین علم نحو و تفسیر است. این پژوهش در ابتدا به بررسی تحلیل شواهد قرآنی در کتاب "سیبویه" می پردازد که در این بررسی برای روشن شدن مطلب و تحلیل های سیبویه از توضیحات دانشمندان نحوی دیگر کمک گرفته شده است. سپس به صورت تطبیقی به بررسی میزان و چگونگی تاثیر تحلیل های "سیبویه" بر روی"طبرسی" که از مفسران بزرگ شیعی به حساب می آید،اشاره می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که "طبرسی" در برخی از شواهد قرآنی تحلیل های "سیبویه" را پذیرفته و در تحلیل خود مستقیماً از او نقل قول می کند یا این که بدون ذکر نام، به صورت غیر مستقیم از وی تاثیر گرفته است. در اینجا می توانیم بگوییم که اکثر بازتاب تحلیل های سیبویه به صورت غیر مستقیم در تفسیر مجمع البیان دیده می شود. دیگر این که در برخی موارد مشاهده می کنیم که "طبرسی" برخی از تحلیل های "سیبویه" را نپذیرفته و دیدگاهی بر خلاف دیدگاه نحوی "سیبویه" دارد و در برخی از نمونه های قرآنی نقد ملایمی بر تحلیل "سیبویه" وارد می کند .
فاصله در مجمع البیان و بازشناسی گونه های پیوند معنایی آن با آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
9 - 34
حوزههای تخصصی:
فاصله پدیده ای قرآنی است که نقش مهمی در زیبایی، نظم بخشی و انسجام آیات دارد و لازم است از جهات گوناگون مورد توجه و بررسی قرار گیرد. از جمله منابع مهم برای بررسی این پدیده، تفاسیر است. به دلیل اهمیت تفسیر «مجمع البیان» موضوع فاصله و چگونگی نگرش امین الاسلام طبرسی به این مطلب موضوع این مقاله قرار گرفت. در زمینه فاصله، عنوان هایی مانند کارکردها و نقش های تفسیری، انواع و چگونگی روابط فاصله به ویژه گونه های پیوند معنایی آن با محتوای آیه از اهمیت بیش تری برخوردار است. از کارکردهای تفسیری فاصله در «مجمع البیان» باید به تقویت و تأیید احتمالات تفسیری، دفع توهم، شبهه و ابهام از آیه و برداشت حکم اشاره کرد. و در ارتباط و پیوند معنایی فاصله با محتوای آیه نیز می توان دوازده گونه پیوند معنایی را در این تفسیر بازشناسی کرد که در کم تر تفسیری این مسأله مورد توجه قرار گرفته است. در بحث ارتباط فاصله و محتوا در برخی آیات چالش هایی وجود دارد که توجیهات طبرسی برای خروج از آن ها مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
دراسه تحلیلیه إحصائیه فی النظائر اللغویه فی تفسیر مجمع البیان «الترادف والتباین والاشتراک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص إنّ البحث فی النظائر اللغویه من أهمّ العلوم التفسیریه التی یکاد یستحیل الاستغناء عنه فهماً للقرآن الکریم تعود سابقتها إلی صدر الإسلام وتناوله علماء بحثاً ودراسه سبقوا الطبرسی، أو جاؤوا بعده کما أنّه أحصیِت فیه الوجوه عدداً إلی القرن التاسع لمؤلّفات طبعت فیها. وأمّا المجمع مع توسّعه فیه فإنّه لم یستوف حقّه من هذا البحث فدراستنا هذه انطوت علی النظائر المستخدمه فی المجمع مع أشکالها ومفاهیمها المختلفه اللغویه تحلیلاً وإحصاءاً. والنظائر فی المجمع لم یکن ما عنی به البعض بالوجوه (الاشتراک اللفظی) وهی ما اتفق لفظه واختلف معناه وإنّما النظائر فیه تعنی الترادف فحسب وهو ما اختلف لفظه واتفق معناه. والتعبیر عن النظائر عند الطبرسی رُسم علی أشکال مختلتفه ک «متقاربه المعنی»، «علی معنی واحد»، «مثل»، و«شبیه» وما إلیها. کما أنّ الطبرسی إذا أراد الاشتراک اللفظی عبّر عنه بالوجوه من دون أخذ الاعتبار بالنظائر وقد کان ممن سبقه من الباحثین استعمل الوجوه والنظائر معاً. وبالنسبه إلی النظائر بمعنی الترادف فبما أنّه لم یذهب إلی الترادف التام فإنّه قد دخل فی موضوع التباین اللغوی تحت عناوین نحو«الفرق» أو «الفروق» علی منهج متشابه لأبی هلال العسکری.
نقد کتاب: رعایت امانت شرط اول ترجمه (نقدی بر ترجمه تفسیر مجمع البیان)
شناخت رویکرد تقریبی طبرسی در مجمع البیان با تخریج احادیث تفسیری سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجمع البیان لعلوم القرآن، تألیف فضل بن حسن طبرسی (د 548ق)، یکی از برجسته ترین تفاسیر شیعی است که از اوایل سال 530 تا اواخر سال 536ق و طی مدت هفت سال، نوشته شده است. اغلب روایات این تفسیر، بدون سند کامل و بدون اشاره به مرجع اصلی آنها نقل شده است. این حالت، در ظاهر ممکن است در احادیث کتاب، خدشه وارد کند و بخش مهمی از اعتبار احادیث را که به سند وابسته است، از بین ببرد. در این مقاله، تمام روایات تفسیری سوره یوسف در این تفسیر، تخریج و اسانید آنها در کتب حدیثی فریقین بازیابی شده است، تا نشان داده شود روایات مجمع البیان از پشتوانه ای استوار برخوردار بوده و از منابع معتبر فریقین نقل شده است و حذف اسناد روایات کتاب که بنا به گفته طبرسی، به خاطر رعایت اختصار یا شهرت حدیث نزد محدثان انجام پذیرفته، خللی در اعتبار کتاب ایجاد نکرده است. البته سند تعداد محدودی از روایات، در منابع مورد بررسی یافت نگردید.