مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اسحاق
حوزه های تخصصی:
امتحان الاهی حضرت ابراهیم(ع) در قربانی کردن فرزند خویش، که از فرازهای بلند زندگی این پیامبر بزرگ الاهی است، در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است. به دلیل اجمال موجود در آیات مربوط به داستان ذبح و عدم بیان فرزند قربانی و محلّ ذبح، از صدر اوّلیه ی اسلام در تعیین نام ذبیح در بین مفسّران اسلامی اختلاف نظر وجود داشته است، اما این اختلافات از قرن هفتم هجری به بعد فروکاسته و نام اسماعیل(ع) به عنوان نامزد قربانی در سنّت اسلامی به ثبت رسیده است. امروزه برخی مستشرقان مدّعیاند که منابع اوّلیه ی اسلام و شخص پیامبر(ص)، حضرت اسحاق(ع) را به عنوان ذبیح الله معرّفی کرده اند و ذبیح الله خواندن اسماعیل(ع)، قرن ها بعد به دلایلی از جمله رقابت با یهودیت در متون و تفاسیر اسلامی وارد شده است. این تحقیق بر آن است تا با مرور این مسئله در سنّت اسلامی و با استناد به کلام معصومان(ع)، به بررسی مصداق ذبیح الله در قرآن کریم بپردازد.
مسئله شناسی روایت ذبح فرزند ابراهیم علیه السلام در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم به عنوان نیای مشترک ادیان ابراهیمی، از جایگاهی ویژه در سنت دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. درحالیکه به باور برخی اندیشمندان معاصر، اختلاف این سه دین در مورد ابراهیم، از نقاط اشتراک آنها بیشتر است. مروری بر ادبیات تفسیری و مجادله ای پیرامون روایت ابراهیم در قرآن و کتاب مقدس، به ویژه تا پیش از شورای دوم واتیکان و عطف نظر کلیسای کاتولیک به اصل گفت وگو و تعامل ادیان، شاهدی بر این مسئله است. در این میان، ماجرای ذبح پسر ابراهیم علیه السلام ، از محوری ترین مسائل اختلافی است که در ادیان ابراهیمی تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده و در هر سنت دینی نقطه ثقل متمایزی یافته است. این مقاله درصدد است تا با بازخوانی برداشت های مختلفی که با تکیه بر روایت قرآن و عهدین از این واقعه صورت گرفته است، جان مایه اصلی روایت ذبح فرزند ابراهیم در ادیان ابراهیمی را مورد واکاوی قرار داده و این موضوع را در سه سنت دینی اسلام، مسیحیت و یهودیت در روایت ماجرایی واحد (ذبح پسر ابراهیم) بازنمایی کند.
بررسی منتقله بودن روایت ذبیح بودن اسحاق (ع) در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به "منتقله" که به مسأله ذبیح الله اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت ذبح اسحاق (ع) را قبول کرده اند. طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده ، عدم وجود روایت ذبح اسحاق منقول از مجمع البیان در مصادر اولیه حدیثی شیعه و قلّت آن در منابع متأخر شیعه است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن و بیان کننده ذبیح الله بودن اسماعیل (ع) است. وجود نقل هایی معدود در کتب عامه متقدم مانند ماوردی و نقل بدون سند (مرفوع)، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام علی (ع) صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال کعب الاحبار چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
تحلیل انتقادی متون نقلی اسلامی و پیشااسلامی در تعیین هویت قربانی ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
320 - 295
حوزه های تخصصی:
هویت قربانی ابراهیم، مسئله ای جدی در ادیان توحیدی است. ظواهر متون عهدینی، اسحاق را ذبیح می داند، اما در میان مسلمانان به دلیل اجمال آیات مربوط به داستان ذبح در قرآن، اختلاف هایی در تعیین ذبیح وجود دارد. دامنه این اختلافات در روایات فریقین، بیشتر است. بخشی از روایات فریقین، اسماعیل را ذبیح معرفی می کند وگروهی دیگر، اسحاق را. پژوهش حاضر، متون مرتبط با این موضوع، را در منابع اسلامی و عهدینی، با رویکردی تحلیلی انتقادی، از رهگذر تحلیل سندی و متنی روایات و متون نقلی عهدینی و اسلامی، ارزیابی می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد با وجود صراحت بخش هایی از کتاب مقدس در تعیین ذبیح، شواهد درون متنی حاکی است، عبارت هایی که به نام ذبیح اشاره دارد، افزوده های تفسیری مفسران کتاب مقدس است. همچنین با وجود اختلاف در روایات اسلامی، تحلیل اسناد و ملاحظه شواهد درون متنی آیات قرآن و روایات اسلامی، حاکی از آن است که اسماعیل، نامزد قربانی ابراهیم بوده است.
بررسی انتقادی دیدگاه ریون فایرستون درباره مصداق «ذبیح» در قرآن
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم است که برخی مدخل های آن را نوشته است. وی در این مدخل ها درباره فرزند «ذبیح» حضرت ابراهیم (ع) برخلاف اندیشه بیشتر محققان اسلامی نظر داده است و معتقد است که ابراهیم (ع) می خواست اسحاق - فرزند دوم خود - را قربانی کند. به باور وی، بیشتر مفسران پیشین قرآن، هم به همین نظر تمایل و اعتقاد داشتند. پژوهش حاضر با بررسی، تحلیل و نقد محتوایی مدخل «اسحاق» از دایرة المعارف قرآن، دیدگاه ریون فایرستون را به چالش کشیده و به بررسی روش شناسی مدخل مزبور و چرایی اصرار فایرستون بر ذبح اسحاق می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر تناقض تورات و انجیل برنابا در تعیین مصداق ذبیح، سیاق آیات قرآن با ذبح حضرت اسماعیل تناسب دارد؛ علاوه بر این که روایات مربوط به ذبح اسماعیل با سند صحیح و در منابع معتبر آمده است، برخلاف روایات مربوط به ذبح اسحاق که علاوه بر انقطاع سند، با ضعف راویان مواجه است. همچنین برخلاف نظر فایرستون، علاوه بر تأکید استدلالی مفسران معاصر، تعداد کثیری از تفاسیر پیش از قرن دهم نیز حضرت اسماعیل را به عنوان قربانی مورد نظر قرآن معرفی کرده اند.
مقایسه روایت قربانی کردنِ فرزند به دست ابراهیم در عرفانِ ابن عربی و نگرش اگزیستانسیالیستی کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
113 - 133
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر اندیشه های حکمی – عرفانیِ ابن عربی، عارف بلندآوازه مسلمان، و سورن کیرکگور، فیلسوف و متأله دانمارکی، که از او در مقام بانیِ اگزیستانسیالیسم یاد می شود، مقایسه ابتلای ابراهیم به قربانیِ فرزند در روایت مسیحی و اسلامی را محور پژوهش خویش قرار داده است. ابن عربی در فَصِّ اسحاقیِ فصوص الحکم و کیرکگور در کتاب ترس و لرز دست به تأویل و تفسیر آزمون ابراهیم زده اند. پرسش اصلی تحقیق، مبانی و مبادیِ مؤثّر بر اندیشه ابن عربی و کیرکگور در تأویلِ روایت مذکور است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند وجه افتراقِ دیدگاه ابن عربی و کیرکگور در نوع نگاهی است که هر یک به انسان و جایگاه او در نظام آفرینش دارند. اختلاف دیدگاهی که بر بنیاد آن، ابراهیم شهسوار ایمان و مؤمنِ به لطفِ محال در دیدگاه کیرکگور و مردود در تأویل صورتِ اسحاق به گوسفند به روایت ابن عربی است. در دیدگاه کیرکگور، انسان، فردِ تنها و مسئول در پیشگاه خداوند و در عرفان ابن عربی، رؤیای ابراهیم در ذبحِ فرزند، از یک طرف مدخلی برای ورود به عرصه مباحث رؤیا و خیال و از طرف دیگر دست آویزی برای شرح و بسط مباحث وحدت وجودی و جایگاه انسان کامل در عالَم است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی و با اتکاء به داده هایی که از طریق منابع کتابخانه ای گرد آمده اند، ابتدا به مقایسه جایگاه انسان در نظام فکری ابن عربی و کیرکگور پرداخته و سپس آراء آن دو در باب روایتِ قربانیِ اسحاق را مورد مطالعه قرار می دهد.
نقد مقاله«مقایسه نگرش شیعه به داستان قربانی ابراهیم با یهودیت، مسیحیت، و احادیث اهل سنّت» از منظر فایرستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
133 - 171
حوزه های تخصصی:
خاخام ریوِن فایرستون (Reuven Firestone) خاورشناس آمریکایی در مقاله خود، با استفاده از سیر تاریخی تعیین ذبیح حضرت ابراهیم7 در ادیان ابراهیمی و بر مبنای شناختی که از این ادیان دارد و به باور اهمیت نژاد و آباء و اجداد از نظر همه پیروان ادیان، به مقایسه ای بین یهودیت، مسیحیت و اسلام می پردازد. وی حضرت اسحاق7 را از نظر یهودیت، مسیحیت و شیعه متقدم، و حضرت اسماعیل7 که خود نیز قایل بر ذبیح بودن وی است از نظر اهل سنّت و شیعه متأخر، به عنوان قربانی منتخب معرفی می کند، و نظریات قابل تأملی را ارائه می نماید که پذیرش آنها به منزله قبول سست و بی اعتبار بودن مبنای عقاید شیعی است و در پایان، شباهت مذهب تشیع را به مسیحیت و تسنن را به یهودیت از باب بنیان گذاری توحید ناب از سوی اهل سنّت و ادامه آن توسط شیعه نتیجه می گیرد.
در این پژوهش، ضمن بیان ویژگی های بارز مقاله مذکور، با استفاده از آیات و روایات و شروح و تفاسیر علما بر آنها، و اثبات این که شیعه متقدم و متأخر، با وجود هر دو نوع روایات در منابع شیعی، در تعیین ذبیح حضرت ابراهیم7 اختلافی نداشته اند، مبانی و نظریات ضعیف و نادرست مقاله را استخراج کرده و به نقد و رد آنها - که بر پایه انتساب نادرست اقوال، بیان نااستوار سیر دیدگاه ها، تلقی نادرست از روایات شیعه، آمارهای نادرست، و اتهام به شیعه در ابداع روایت و... صورت گرفته - پرداخته شده است تا خود دلیلی باشد بر استواری عقاید شیعه، که ناشی از تمسک به اهل بیت: است.