مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۸٬۰۸۱ تا ۱۸۸٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
سیاست و روابط بین الملل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
167 - 192
حوزههای تخصصی:
تقویت و ثبات مناسبات اقتصادی کشورهای یک منطقه، تا حدّ زیادی منوط به رفع چالش های امنیتیِ آنان است. این مهم، درخصوص تعاملات بازرگانیِ ایران و افغانستان نیز که در منطقه ای تنش زا واقع شده اند، صِدق می کند. مهم تر آنکه، ایران با وجود موانع امنیتیِ منطقه ای و فرامنطقه ایِ کنونی، توانسته در بازار این کشور نفوذ بسیاری یابد. با این حال، روابط اقتصادی فعلیِ دو کشور، به شدّت از چالش های غالباً امنیتی شده تأثیر پذیرفته است. با هدف اثبات این ادّعا، سؤال اصلی نوشتار حاضر و با تمرکز بر سال های 2017-2001م. آن است که مهم ترین چالش ها و محدودیت های امنیتیِ حاکم بر مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان در سطوح ملّی، منطقه ای و فرامنطقه ای کدامند؟ در پاسخ باید گفت که تداوم نگاه امنیتی ایران به افغانستان، منازعات منطقه ای پیرامون دو کشور، و امنیتی شدن ژئوپلیتیک و هویت ایران و افغانستان در سطح جهانی توسّط آمریکا، مهم ترین چالش های مدّنظر هستند. تحلیل مذکور، در چارچوب انتقادی نظریه ی امنیتی شدنِ مکتب کپنهاگ، با روش علّی و فنّ گردآوری کتابخانه ایِ اطّلاعات، انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یکی از علل اصلی عدم رشد مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان طیّ سال های گذشته، رویکرد امنیتیِ حاکم بر مناسبات تهران-کابل و پویش های امنیتیِ فراملّی بوده است. بر این اساس، ارتقای تعاملات اقتصادی دو کشور می طلبد تا بسیاری از موضوعات و تهدیدات بیش از آنکه در حوزه ی امنیت جای گیرند، می بایست توسّط دولتمردان در حوزه ی سیاست حلّ وفصل شوند.
لزوم بازاندیشی در محتوای کتاب های درسی ریاضی پایه هفتم و هشتم از منظر استدلال و اثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصدیق یک گزاره ریاضی، عموماً برای دانش آموزان مشکل است؛ آن ها حتی بسیاری از مواقع، لزوم آن را درک نمی کنند. پیچیدگی هایی که در ماهیت ارزشمند استدلال و اثبات پنهان شده، اهمیتِ نحوه ی ارائه ی آن ها را در کتب درسی، بیشتر مشخص می کند. هدف از این مطالعه، تعیین میزان حضور انواع استدلال، به خصوص استدلال استنتاجی در کتاب های درسی ریاضی پایه های هفتم و هشتم می باشد. به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیشترین میزان استدلال، از جمله انواع سطوح استنتاج موجود در کتاب ها، در محتوای هندسی دیده می شود؛ البته استثناهای غیرمنتظره ای هم وجود دارد. در مجموع توزیع استدلال استنتاجی در فصول کتاب هفتم و هشتم یک دست و یکنواخت نیست، ولی فقر استنتاج در بیشتر فصل های مربوط به محتوای حساب و آمار و احتمالات دیده می شود. بعلاوه، برخلاف انتظار میزان استدلال های آزمایشی در کتاب هشتم، نه تنها کاسته نشده بلکه نسبت به کتاب هفتم حدود دو برابر است. در انتهای نوشتار حاضر، در مورد ملاحظاتی که برای تغییر تمرکز از استدلال استقرایی به استنتاجی باید در نظر گرفته شود، بحث می شود.
تحلیل محتوای اشعار فارسی دوره ابتدایی بر اساس زبان و عاطفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی ویژگی های زبان و عاطفه در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. لذا، جریان پژوهش مورد نظر می کوشد از طریق تحلیل محتوا در مورد میزان توجه محتوای مکتوب کتاب های فارسی دوره ابتدایی به مؤلفه های زبان و عاطفه تبیینی روشن ارائه نماید و و با تمییز میان این میزان توجه در پایه های مختلف دلالت هایی از این تفاوت ها استنتاج نماید. روش تحقیق از نوع توصیفی به روش تحلیل محتوا است. جامعه آماری مطالعه شامل کتاب های فارسی پایه اول تا ششم ابتدایی و نمونه های آماری شامل درس هایی از کتب فارسی دوره ابتدایی است که در قالب نظم بوده اند. روش تحقیق پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی و در محدوه آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین فراوانی ویژگی های زبانی، به مؤلفه های الفاظ ساده و کوتاهی مصراع، و در کل به پایه های چهارم و سوم اختصاص یافته است. همچنین، بیشترین فراوانی ویژگی های عاطفی به مؤلفه های آگاهی و امید، و در کل به پایه های سوم و اول معطوف شده است.
رابطه ابعاد انگیزش خودمختاری در آموزش با فرسودگی و اشتیاق شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
7 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد انگیزش خودمختاری در آموزش با فرسودگی و اشتیاق شغلی معلمان است و به روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری مربوط به این پژوهش، شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 94- 93 به تعداد 1500 نفر بود. نمونه آماری پژوهش نیز طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) شامل 306 (122 مرد و 184 زن) تعیین شد که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با در نظر گرفتن جنسیت معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودمختاری در آموزش روت، آسور، کانات و کاپلان (2007)، فرسودگی شغلی ماسلاچ (1993) و پرسش نامه اشتیاق شغلی اسکافلی و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد بین مؤلفه های انگیزش خودمختاری در آموزش با فرسودگی و اشتیاق شغلی معلمان رابطه وجود دارد. همچنین 15 درصد از واریانس فرسودگی شغلی معلمان و 30 درصد از واریانس اشتیاق شغلی معلمان به وسیله مؤلفه های انگیزش خودمختاری در آموزش آنان تعیین شد. به عبارتی سطوح بالای انگیزش شغلی خودمختار در آموزش به پیامدهای مثبتی مانند افزایش اشتیاق شغلی و کاهش فرسودگی شغلی می انجامد.
خوانایی سنجی کتاب فارسی پایه هفتم سال تحصیلی 95-96 به سه شیوه فوگ، فرای و فلش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
105 - 126
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح خوانایی کتاب فارسی پایه هفتم سال تحصیلی 96-95 بر اساس سه شاخص خوانایی سنجی فوگ، فرای و فلش انجام گرفت. این مطالعه در پی دستیابی به این مهم بود که کتاب نام برده از نظر رعایت اصول برنامه ریزی محتوایی، تا چه میزان با فرمول های خوانایی سنجی مذکور مطابقت دارد. روش پژوهش، تحلیل محتوا به روش توصیفی و با استفاده از سه فرمول فوگ، فرای و فلش بود. پرسش هایی که این مطالعه به دنبال پاسخگویی به آن ها بود، از این قرار است: 1. آیا قدرت خوانایی مطالب کتاب با قدرت خوانایی فراگیران پایه هفتم دوره اول متوسطه، از نظر ملاک های سطح سنی و سطح یادگیری مطابقت دارد؟ 2. آیا مطالب و محتوای منبع مورد بررسی می تواند به صورت مستقل و بدون نیاز به معلم، آموزش داده شوند؟ 3. آیا در تدوین مطالب کتاب مذکور، اصول برنامه ریزی درسی ازجمله اصل ساده به دشواری رعایت شده است؟ 4. میزان خوانایی منبع مورد نظر، به وسیله فرمول های فلش، فوگ و فرای تا چه میزان بر یکدیگر انطباق دارد؟ در راستای پرسش های پژوهش، تجزیه وتحلیل داده های حاصل از محتواسنجی نشان داد که در کتاب فارسی پایه هفتم سال تحصیلی 96-95: 1. محتوای کتاب تناسبی با سطح هفتم ندارد. مطابق فرمول فرای، فوگ و فلش، سطح خوانایی این کتاب، در سطح دانشگاه و حتی مناسب برای بعد از دانشگاه است. 2. ازآنجاکه دشواری مطالب بیش ازاندازه است، نمی تواند به صورت خودآموز مورد استفاده قرار گیرد. 3. فرایند تنظیم مطالب از نظر تعداد جملات در بخش های ابتدایی، وسط و انتهایی نشان دهنده این است که تا حدودی اصل ساده به دشواری مطابق شاخص فوگ رعایت شده ولی مطابق با معیارهای فلش و فرای، اصل مذکور رعایت نشده است. 4. میزان خوانایی منبع مورد نظر، به وسیله فرمول های فلش، فوگ و فرای به میزان زیادی با یکدیگر مطابقت دارند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر نشاط سازمانی در سازمان های کوچک استان همدان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
93 - 112
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان ها با توجه به شرایط رقابتی و پویایی محیط، نشاط سازمانی را به عنوان نیازی بلندمدت و استراتژیک قلمداد می کنند. در این پژوهش، ضمن بررسی و مطالعه دانش موجود 30 عامل اثرگذار بر نشاط سازمانی در سه حوزه نهاده های سازمانی، شرایط و اقدامات داخلی و عوامل محیطی دسته بندی، استخراج و در قالب پرسشنامه با طیف لیکرت از بیشترین(5) تا کمترین اثر(1) در اختیار 25 تن از خبرگان مدیریت و مدیران سازمان های کوچک استان همدان(به شیوه گلوله برفی) قرار گرفت سپس 8 عامل که بیشترین اثر را بر نشاط سازمان های کوچک استان همدان داشتند، احصاء شد و با کمک مدیران این سازمان ها و از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و با کمک نرم افزار Expert choiceبه ترتیب:عقلانیت سازمانی، عدالت سازمانی، کارمندیابی، جبران خدمت، ارزش های اخلاقی، نیمرخ ذی نفعان، یادگیری سازمانی، ساختار اولویت بندی شدند.
نقش و جایگاه آموزش زنان در فرآیند بازآفرینی شهری بافت های تاریخی مطالعه موردی : محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر رویکرد بازآفرینی شهری با هدف در نظر گرفتن ارزش های مختلف و متفاوت بافت های تاریخی مناسب ترین راه برای مداخله در آنها شناخته شده است. ابزار و موارد مختلف کالبدی-فرهنگی-سیاسی و اجتماعی در این مداخله مورد تاکید قرارگرفته اند اما مولفه ای که به نظر می رسد کمتر در این میان مورد مباحثه قرار می گیرد آموزش در سطوح و شکل های مختلف در بازآفرینی شهری است. در پژوهش حاضر که با هدف تعیین میزان تاثیرگذاری آموزش بر نیل به دستاوردهای بازآفرینی شهری انجام شده است، در ابتدا نظریات متخصصین در مقوله مورد مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی گردآوری شده و پس از حصول اتفاق نظر درخصوص وجود تاثیر مثبت آموزش به ساکنین، با هدف سنجش دیدگاه های ساکنان، بعنوان نمونه موردی جامعه بانوان ساکن در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شهر شیراز انتخاب گردیده اند. این تحقیق از نوع تحقیق های کاربردی است و به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه بانوان ساکن در محدوده محله سنگ سیاه شیراز می باشند تا به این پرسش پاسخ داده شود که: ارائه آموزش هایی در قالب فرهنگ شهروندی، حفاظت از میراث، مهارت آموزی شغلی و حفاظت از محیط زیست تا چه حد می تواند باعث موفقیت در اجرای برنامه های بازآفرینی شهری شود؟ ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برداشت میدانی، پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است و نهایتا با استفاده از آزمون های تی و تحلیل واریانس یکطرفه، میزان تاثیرگذاری مولفه ها بررسی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری میان آموزش به ساکنان و فرآیند بازآفرینی شهری وجود دارد و مشخصا تاثیرگذارترین آموزش ها به بانوان ساکن در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت شامل آموزش های مرتبط با مسایل زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی است.
شناسایی اثرات گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
31 - 44
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا می کند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری، در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متأثر شده است. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی آثار گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی_تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 200 نفر محاسبه گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای با 65 متغیر است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 738/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه از روش های مختلف آماری و نرم افزارهایSPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد، توسعه گردشگری اثر معناداری بر توسعه شهری در کاشان داشته است. این اثرگذاری دارای بار عاملی 29/0 و سطح معناداری 000/0 بوده که با استناد به آن می توان گفت در سطح اطمینان 99 درصد گردشگری بر توسعه شهری کاشان اثرگذار بوده است. در شاخص های تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی (کتابخانه، مساجد و ...) با بار عاملی 67/0 بیش از سایر ابعاد از توسعه گردشگری اثر پذیرفته است. بار عاملی 66/0 برای توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی (شبکه آب و فاضلاب، مخابرات و ...) این شاخص را در جایگاه دوم قرار داده است. همچنین معناداری اثر گردشگری بر بهبود معیشت ساکنان با بار عاملی 65/0 و سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار می گیرد. کسب بار عاملی 52/0 برای افزایش خدمات عمومی (خدمات بهداشتی، جمع آوری زباله و...) متأثر از توسعه گردشگری این شاخص را در رتبه چهارم اثرپذیری از گردشگری در مجموعه متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری قرار می دهد.
معلمان کلاس های چندپایه فرصت ها و محدودیت های این کلاس ها را چه چیزی می دانند؟
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی فرصت ها و محدودیت های کلاس های چندپایه از نظر معلمان بوده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن کیفی بوده است. جامعه آماری شامل معلمان کلاس های چندپایه استان چهارمحال و بختیاری بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، 18 نفر برای بررسی انتخاب گردیده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شد. روایی از طریق روایی سازه، درونی و بیرونی تاًمین گشت. پایایی نیز از روش بررسی همکار، بررسی اعضا و ناظر بیرونی برآورد شد. داده ها به روش تحلیل مضمون، تحلیل گشتند. طبق نتایج پژوهش، معلمان دانش آموز محوری، بسترسازی برای یادگیری اکتشافی و روش تدریس مشارکتی و حل مسأله، افزایش کارگروهی، اعتماد به نفس، مسؤولیت پذیری، قدرت بیان، ثبات عاطفی و خود-مدیریتی دانش آموزان را جزو فرصت ها و کمبود زمان، کم رنگ شدن بعضی دروس، کمبود اطلاعات معلمان، مسؤولیت زیاد معلمان، ضعف دانش، حواس پرتی و مشکل سازمان دهی دانش آموزان، نامناسب بودن ترکیب سنی و جنسی، عدم همکاری اولیا، کمبود و کیفیت پایین امکانات و فضای آموزشی، کمبود نیروی خدماتی و امکانات بهداشتی را جزو محدودیت های کلاس های چندپایه دانستند.
بررسی میزان سبک های یادگیری واگرا و همگرا در بین دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان همدان به منظور توسعه حرفه ای آن ها
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مقایسه سبک های یادگیری دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان با هدف بهبود طراحی برنامه های ویژه توسعه حرفه ای دانشجو معلمان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور یک نمونه تصادفی از میان کلیه دانشجو معلمان پردیس های شهید مقصودی (برادران) و شهید باهنر (خواهران) دانشگاه فرهنگیان استان همدان انتخاب گردید و پس از اجرای آزمون استاندارد تشخیص سبک های همگرایی و واگرایی و تحلیل نتایج حاصل از آن، سه گروه با سبک های یادگیری همگرا، واگرا و میانه مشخص شدند. نتایج آماری نشان داد که بیش ترین، متوسط و کم ترین تعداد دانشجویان به ترتیب متعلق به سبک های یادگیری همگرا، واگرا و میانه می باشد. همچنین پژوهش ها حاکی از آن است که دانشجویان علوم تربیتی خلاق تر بوده و درصد واگرایی آن ها در مقایسه با دانشجویان سایر رشته ها بیش تر است. همچنین با توجه به تنوع سبک های یادگیری در بین دانشجویان، پیشنهادی برای طراحی برنامه های توسعه حرفه ای دانشجو معلمان ارائه گردیده است.
هویت ملی در کتاب ریاضی(1) پایه دهم متوسطه(رشته های ریاضی و فیزیک-علوم تجربی)در سال تحصیلی 1395-1396
حوزههای تخصصی:
کتاب های درسی، در شکل گیری هویت ملی دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کنند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل هویت ملی در کتاب ریاضی(1) پایه دهم متوسطه(رشته های ریاضی و فیزیک-علوم تجربی) است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چک لیست در تحلیل محتوا است و واحد تحلیل، مضمون می باشد. ابعاد هویت ملی در این پژوهش عبارتند از: نماد، ارزش، میراث فرهنگی، مشاهیر و شخصیت ها، وقایع و رخدادها. جامعه آماری کتاب ریاضی(1) پایه دهم متوسطه(رشته های ریاضی و فیزیک-علوم تجربی) سال 1396-1395است. نتایج تحلیل کیفی نشان دهنده تاکید بر ارزش های ملی به ویژه ارزشهای اخلاقی و مذهبی، توجه به اماکن و بناها در بعد میراث فرهنگی و استفاده کم از احادیث و آیات و نظم و نثر ادبی و کم توجهی به ارزش های اقتصادی و مشاهیر معاصر به ویژه، ریاضیدانان معاصر و کتاب های آنها است. بنا به نتایج تحلیل کمی در این کتاب 132 مورد به مفهوم هویت ملی اشاره شده است که در بین ابعاد هویت ملی، بعد ارزش های ملی با 55 مورد و %31/42 از بیشترین میزان فراوانی و بعد وقایع و رخدادها با 1 مورد و % 76/0 از کمترین میزان فراوانی برخوردارند.
ارائه یک الگوی تدریس چند مرحله ای برای آموزش مسائل مربوط به کسرها
حوزههای تخصصی:
در آموزش ریاضی همچون علوم دیگر ، هدف نهایی از آموزش ، یادگیری است. یادگیری به فراگیران کمک می کند تا مسائل مطرح شده در عرصه دانش مورد نظر را حل کنند. عوامل زیادی بر روی یادگیری دانش آموزان تاثیر گذار است که از آن جمله می توان نوع تدریس معلم را نام برد. یک تدریس مناسب و هوشیارانه زمانی اتفاق می افتد که معلم با اشتباهات و بدفهمی های رایج در موضوع تدریس آشنا بوده و بتواند مراحل تدریس خود را به نحوی پیش ببرد که احتمال ایجاد این اشتباهات و بدفهمی ها در دانش آموزان کاهش یابد. بدفهمی ناشی از این است که دانش آموز ، مطلب را درک نکرده یا به غلط درک کرده است. یکی از دشوارترین مفاهیم ریاضیات مدرسه ای در همه سطوح تحصیلی ، کسر می باشد. تعداد زیادی از دانش آموزان در حل مسائل مربوط به کسرها دچار بدفهمی می شوند. هدف از ارائه این مقاله شناسایی بدفهمی های رایج دانش آموزان در حل بعضی مسائل مربوط به کسرها و پیشنهاد راهکار تدریس مرحله ای برای برطرف کردن آنها می باشد.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از تغییرات نظام ارزشیابی و نقش آن در فرایند یاددهی - یادگیری: یک مطالعه پدیدارشناختی
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
135 - 163
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی یکی از عناصر مهم برنامه درسی و نظام آموزشی به شمار می رود که وسیله ای برای تحقق اهداف آموزشی، تربیتی و تشخیص میزان پیشرفت یادگیری فراگیر است. تجارب زیسته معلمان در زمینه تغییرات اخیر نظام ارزشیابی از کمّی به کیفی در دوره ابتدایی، ضمن بازنمایی نقاط قوّت و ضعف فرایندهای یادگیری، زمینه ای مناسبی را برای اصلاح و بهبود کیفیت نظام ارزشیابی فراهم می کند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با واکاوی در تجربه زیسته معلمان ابتدایی، تأثیر تغییرات نظام ارزشیابی در فرایند یاددهی یادگیری را درک و بازنمایی کند. بدین منظور، مبتنی بر روش پدیدارشناسی تفسیری و با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های مربوط به 14 مشارکت کننده معلم زن و مرد در منطقه دو شهر تهران که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شده بودند گردآوری شد. داده های گردآوری شده نیز با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد ادراک معلمان در برابر تغییرات نظام ارزشیابی را می توان به دو دسته «نگاه منتقدانه» و «نگاه مثبت» تفکیک کرد. تحلیل عمیق روایت های معلمان مخالف با تغییرات نظام ارزشیابی دوره ابتدایی به شناسایی و طبقه بندی سه دلیل عمده شامل «ذهنی بودن ارزشیابی در دروس کتبی و شفاهی»، «نبود نظارت و پیگیری کافی» و «کم توجهی به جایگاه معلم» منتج شده است. همچنین تحلیل عمیق روایت های موافقان تغییرات نظام ارزشیابی، به شناسایی و طبقه بندی سه دلیل عمده شامل «ضرورت به کارگیری روش های جدید»، «بی توجهی زیاد به آزمون های پایانی» و «وجود نگرش مثبت در دانش آموزان» منتهی شده است. در نهایت، دلایل موافقت و مخالفت در اجرای تغییرات نظام ارزشیابی از دیدگاه معلمان در چهار مضمون اصلی و سیزده زیرمضمون طبقه بندی شده است.
بررسی و تحلیلی بر پوشاک سنتی زنان شهرستان دره شهر (مطالعه موردی: گُل وَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پوشاک سنتی همانند دیگر وجوه فرهنگی و هنری ایران، امری انکارناپذیر در مباحث مردم شناسی و آشنایی با زبان هویت ساکنان مناطق مختلف این سرزمین است. مطالعه زوایای گوناگون هنری هر یک از ت نپوش های سنتی مردمان بومی این مناطق، دریچه ای تازه بر کشف هویت ناشناخته فرهنگی و هنری آ نها است. براین اساس سربند گُ لوَنی، یکی از مهم ترین پوشاک سنتی زنان مناطق لرستان و ایلام، جهت انجام پژوهشی هدفمند انتخاب شده است. هدف از انجام این پژوهش، معرفی، توصیف و تحلیلی بر شیوه تولید، نقوش تزیینی و پشتوانه فرهنگی این نوع سربند با توجه به استفاده روزمره و کاربرد گسترده آن در مراسم مختلف فرهنگی و هنری؛ ه مچون برنامه های صداوسیمای مراکز استا نها است. سؤالات اصلی پژوهش عبارت است از؛ 1: نقوش تزیینی ب هکاررفته در طراحی سربند گُ لوَنی چیست؟ 2: همسانی نقوش تزیینی به کاررفته در سربند گ لونی در مناطق لرستان و ایلام چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان م یدهد، نقوش تزیینی سربند گ لونی، ترکیبی از نقوش گیاهی، حیوانی، انتزاعی و ابزار بافندگی است. این نقوش را می توان برگرفته از طبیعت و باورهای اجتماعی و فرهنگی مناطق لرستان و ایلام در نظر گرفت. علاوه بر این، دلیل همسانی نقوش تزیینی سربند گ لونی و استفاده مشترک از آن در مناطق لرستان و ایلام، جغرافیای طبیعی مشترک این مناطق و درنتیجه آن شیوه معیشتی مشابه و باورهای اجتماعی و فرهنگی مشترک آنان است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
مطالعه تطبیقی لوگوتایپ های مصور مطبوعاتی و نشانه های فرهنگی در شعر دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوگوهای مطبوعاتی که در روزگار قاجار «سرعنوان» نامیده می شدند، حاصل تلاش های آغازین طراحان گرافیک (به تعریف امروزی) برای خلق لوگوهای نوین هستند. این آثار قسمتی از دودمان گرافیک امروزی ایران را تشکیل می دهند که توجه به آنان به سبب نحوه بیان بصری و از سوی دیگر، شناخت شرایط ویژه دوران قاجار حائز اهمیت است. به عنوان دامنه مطالعاتی، این مقاله از شعر دوران مشروطه که رابطه مستقیمی با گفتمان مشروطه خواهی در دوره قاجار دارد و در آن چهره هایی چون بهار، عارف، سید اشرف، میرزاده عشقی و فرخی، پُررنگ هستند، سود می برد. هدف اصلی این مقاله شناخت رابطه لوگو های مصور مطبوعاتی و نشانه های فرهنگی در شعر دوره مشروطه است که با رویکرد بینامتنی و روش تحلیلی- تطبیقی صورت می گیرد. شناخت دلالت های مستقیم و ضمنی در نشانه های انسانی، حیوانی، گیاهی و همچنین نشانه های مربوط به مکان و اشیاء، موردنظر این پژوهش بوده است. پرسش اصلی این است که چگونه گفتمان غالب دوره مشروطه که در شعر این دوران نیز منعکس است، بر لوگوتایپ های مصور اثر گذاشته و بیان جدیدی از نشانه های فرهنگی را ارائه کرده است. یافته های پژوهش در دو بخش نحوه بیان بصری و بازنمایی نشانه های فرهنگی قابل تقسیم است: در بخش اول، به نظر می رسد است که طراحان گرافیک در بخش نوشتار لوگوها، علاوه بر استفاده از خوش نویسی با استفاده از ترفندهایی چون تغییر چینش حروف، ساده سازی، برجسته سازی و اغراق، به بیان بصری جدیدی نائل شده اند؛ از طرف دیگر با وجود این که تصویر بر مبنای نوشتار طراحی شده اما گاه ازنظر میزان اشغال فضا و انتقال مفاهیم به آن برتری می یابد. در بخش دوم این پژوهش، به این نتیجه می رسیم که در لوگوهای مصور مطبوعاتی، نشانه های فرهنگی دیرپا و ریشه دار با بیانی نو و متناسب با دوران و به مثابه بخشی از گفتمان حاکم، بازتولید شده اند.
مطالعه تطبیقی روش عیسی بهادری و جواد رستم شیرازی در طراحی فرش اصفهان با تأکید بر شگردهای نقش مایه سازی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عیسی بهادری (1365-1284 ه.ش.) و جواد رستم شیرازی (1384-1298 ه.ش.)، نسل اول طراحان فرش هنرستان هنرهای زیبای اصفهان (تأسیس 1315 ه.ش.) هستند که هریک در این زمینه، روش طراحی انحصاری را دارند که در 9 مرحله شامل تعیین ایده، قالب طرح، نحوه تکرار، تقسیم بندی طرح، فرم غالب، تعداد و نوع گردش ها، تعیین نقش مایه های اصلی و فرعی و ساخت وساز نهایی قابل تطبیق هستند؛ نقش مایه سازی در این بین به عنوان نحوه چگونگی ترسیم و جایگذاری نقوش اسلیمی، ختایی (گل های شاه عباسی، خوشه ها، گل های گرد)، پرندگان و حیوانات، نقشی کلیدی در تمایز سبک فردی این دو طراح دارد. در این مقاله سعی شده که روش طراحی این دو طراح به ویژه در حوزه نقش مایه سازی موردبررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ داده شود که شگردهای نقش مایه سازی این دو هنرمند، چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. مقاله حاضر به روش تطبیقی سامان یافته و اطلاعات آن از طریق مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه تهیه شده است. این مقاله در نوع خود اولین مقاله ای است که به جزئیات شگردهای نقش مایه سازی طراحان نسل اول هنرستان هنرهای زیبای اصفهان می پردازد و از این حیث ضروری می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار تکنیک تغییر ابعاد، ترکیب سازی، موضوعیت بخشی به اجزا و تکثیر اجزا در ایجاد نقش مایه های اصلی و فرعی در آثار این دو هنرمند قابل شناسایی است. شگرد نقش مایه سازی جواد رستم شیرازی مبتنی بر ساخت اسلیمی های پردندانه، خوشه های بزرگ، گل های گرد با گلبرگ های زیاد و استفاده مکرر از گل های برگ مو است. حال آنکه شگرد عیسی بهادری مبتنی بر طراحی حیوانات به صورت مجرد یا در ترکیب با نقوش اسلیمی و ختایی است و با بهره گیری از گونه های متنوع حیوانات، ترسیم نقاشانه آناتومی آنها از زوایای غیرمرسوم و بهره گیری از خطوط ملایم جهت ترسیم ظریف این نقوش در نقطه مقابل نقش مایه سازی نسبتاً خشن، درشت و اغراق آمیز جواد رستم شیرازی قرار می گیرد.
تأثیر معماری نیکولای مارکوف بر هویت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
133 - 144
دوره پهلوی از طرفی به مظاهر مدرنی که در غرب در حال اتفاق افتادن بود علاقه مند بود و از طرفی دولت تمایل به توسعه علاقه مندی های ملی گرایی در کشور داشت و از طرف دیگر نیز مردم علاقه مند به ترک سنت های خود نبودند. چگونگی تأثیر کارهای معماران خارجی دعوت شده به ایران توسط دولت در این دوره بر هویت معماری معاصر ایران سؤال اصلی این تحقیق است. در این مقاله ابتدا گذری بر جریان ملی گرایی، مدرنیته و نیز تأثیر آن بر معماری که در این دوره اتفاق افتاد خواهیم داشت و در ادامه نیز تأثیر معماری و معماران غربی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. با توجه به این که نیکولای مارکوف بناهای متعددی را در این دوره طراحی کرده و نیز در مدیریت عناصر سنت، مدرنیته و ملی گرایی در معماری به عنوان یک معمار خارجی تأثیرگذار بوده، معماری و کارهای وی به عنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است. این پژوهش از نوع کیفی توصیفی بوده و از نظر نتیجه پژوهش کاربردی و منطق پژوهش نیز استنتاجی قیاسی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی کتابخانه ای است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مارکوف با در نظر گرفتن بسترها و زمینه های موجود در جامعه و مطالعه نیازها، کمبودها، خواسته ها و الزامات جامعه در راستای نیل به تجددگرایی توانست تأثیر بسزایی بر انتقال سنت به مدرنیته در معماری دوره پهلوی اول داشته باشد.
بررسی تأثیر نااطمینانی تورم بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر نااطمینانی نرخ تورم بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر ۱۸۶ شرکت تولیدی عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۲-۱۳۸۵ مورد بررسی قرار گرفت. از مدلGARCH نمایی (EGARCH) برای محاسبه نااطمینانی نرخ تورم استفاده شد و جهت برآورد مدل اصلی، رگرسیون داده های تابلویی با اثرات ثابت مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق تأثیر نااطمینانی نرخ تورم بر ساختار سرمایه تمام شرکت های عضو نمونه آماری به صورت جداگانه و همزمان و در قالب یک رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان می دهد که نااطمینانی نرخ تورم بر ساختار سرمایه ۵۵٪ از شرکتهای عضو نمونه تأثیر منفی و بر ساختار سرمایه ۴۱٪ از شرکتهای مورد بررسی تأثیر مثبت دارد. Abstract
Abstract
The study of capital structure attempts to explain the mix of securities and financing sources used by corporations to finance real investments. Most of the research on capital structure has focused on the internal variables in order to describe firm specific characteristics influencing their preferences between debt and equity. Recent researches in this area has shown that macroeconomic condition has a significant effect on financing decisions. To our knowledge there is no study which has considered the effect of macroeconomic uncertainty on Iranian firms’ leverage. As inflation affects economies in various positive and negative ways, we tried to shed light on the effect of uncertainty over future inflation on the capital structure of non-financial firms listed in Tehran Stock Exchange. We used a sample of 186 manufacturing firms for the period from 2007 to 2014 with applying an EGARCH model to proxy for uncertainty. In this paper we used a fixed effect regression and the effect of inflation uncertainty on every firm in the sample was estimated separately. The results revealed that inflation uncertainty had a negative effect on the leverage of more than 50 percent of the firms in the sample, while others were positively affected by this type of uncertainty.
الگوئی برای نمایش چشم اندازی از تراز تجاری کشور به روش رگرسیونی داده های ترکیبی با تواتر متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله طراحی و ارائه الگوئی است که بتواند با توجه به اطلاعاتی که به صورت فصلی انتشار می یابند در پیش بینی اولیه سالانه واردات وصادرات تجدید نظر کرده و پیش بینی های نزدیک تر به واقعیت را ارائه کند. برای این منظور از الگوی داده های ترکیبی با تواتر متفاوت ( [i] MIDAS) که امکان می دهد متغیرهای سری زمانی با تواترهای متفاوت سالانه، فصلی و حتی روزانه در کنار هم در یک رگرسیون قرار گیرند، استفاده شده است. در الگوهای برآورد شده، به کمک نرم افزار R، از آمارسالانه واقعی واردات کالایی ، صادرات کالایی، صادرات کل و متغیرهای فصلی تولید ناخالص داخلی واقعی، نرخ ارز واقعی و نوسانات نرخ ارز واقعی در محدوده سال های 1367 تا1393 استفاده شده است. اطلاعات مربوط به سال 1393 در برآورد اولیه رابطه، استفاده نشده تا بتوان براساس آن قدرت پیش بینی الگو را خارج از محدوده برآورد محک زد. درنهایت الگوی تنظیمی مقدار واقعی تراز تجاری را برای سال 1393 که معادل 16404میلیون دلار است ،تنها با حدود 5/0 درصد خطا معادل16310 میلیون دلار پیش بینی می کند. این امر مبین قدرت پیش بینی دقیق الگو در رابطه با تراز تجاری کشور است.
<br clear="all" />
3.Mixed frequency Data Sampling
The current article aims at designing and presenting a model which can revise the initial prediction of annual exports and imports and present closer to reality predictions based on seasonal diffused data. To this purpose, mixed frequency data sampling model was used which allows time series variables with different annual, seasonal and even daily frequencies to be placed beside each other in a regression. In the assessed model using R software, the effect of seasonal variables such as GDP, Exchange rate, Exchange rate fluctuations on non-oil exports and the effect of seasonal GDP, Exchange rate, Exchange rate fluctuations and annual total exports on imports are statistically meaningful. The model is estimated by using time series data during the years 1367 until 1393. The specified regression model, which is estimated by using time series data, predicts the real amount of annual Trade balance for 2015, which was 16404 million dollars, as 16310 million dollars with a tiny error of almost 5%. it can be concluded that the model forecast is satisfactory.
Keywords: Mixed frequency Data Sampling (MIDAS), Trade Balance, Export, Import.
Classification JEL: F21, F10, C53, E27.
رقم مسجع: علل و رویکرد مذهبی- اجتماعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که ظهور رقم مسجع در نقاشی اواخر دوره صفوی، افشاریه، زندیه و اوایل قاجار، بنا به مصالح مذهبی و لزوم اجتماعی و اقتصادی بوده است. از مکتب اصفهان به بعد که نقاشی تا حدودی از حصار دربار بیرون آمد، در جامعه اصفهان بسط و گسترش یافت و با زندگانی روزمره مردم گره خورد، نقاشان با معضل مقبولیت آن در بین عامه مردم مواجه شدند؛ چون نقاشی از دوره اسلامی بنا به مسائل کلامی و مذهبی همچنان در هاله ای از حرمت قرار گرفته بود و گرچه گذشت ایام، این دیدگاه را تا حدودی تلطیف کرده بود، پیکرنگاری نزد گروه هایی از جامعه همچنان در معرض بی مهری قرار داشت. نقاشان برای حل این معضل به رقم هایی روی آوردند که مفهوم دوپهلو داشت: یکی مفهوم مذهبی و دیگری حرفه ای. شیوه فرنگی سازی هم که از نیمه های سده دهم هجری در نقاشی ایران شروع شده بود، به کمک نقاشان آمد و آنها با گنجاندن پیکره های فرنگی، مناظر و مزایای اروپایی در آثار خود، درواقع به نوعی فرافکنی مفهومی پرداختند و تاحدودی توانستند معضل حرمت در نقاشی های پیکرنگارانه را حل کنند. در این مقاله با روش استقرایی و فرایند وصف و ارزیابی و تحلیل، علل و عوامل موضوع تتبع می شود.