مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۸٬۴۶۱ تا ۱۳۸٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پس از مطالعه ی تفسیر المیزان و بررسی چگونگی برخورد علامه طباطبایی نسبت به نظرات مؤلفان المنار با روشی توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف مبانی و معیارهای علامه طباطبایی در نقد تفسیر المنار به نگارش در آمده است. اهمیت و اعتبار تفسیر المنار از طرفی و بررسی و نقد گسترده ی علامه نسبت به این تفسیر از طرف دیگر، سبب شد تا این سؤال پیش بیاید که مؤلف المیزان با چه مبانی و دلایلی به بررسی و نقد نظرات صاحبان این تفسیر پرداخته است؟ که نگارنده با تتبّع در سراسر تفسیر المیزان مؤلفه ها و معیارهای علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را استخراج، دسته بندی و بیان نموده و نمونه هایی از آیاتی که ذیل آن به نقد آراء مؤلفان المنار پرداخته شده را به عنوان شاهد مثال آورده است. نتیجه این که: مهم ترین دلایل و مبانی علامه طباطبایی در نقد نظرات مؤلفان المنار را می توان در مواردی از جمله: شناخت ناکافی مؤلفان المنار نسبت به اصول تفسیر، بی توجهی به سیاق آیات و تفسیر موضوعی، نظرات بی پایه و بدون استدلال، ناتوانی و ضعف در استناد و بهره گیری از روایات و ناسازگاری دیدگاه آن ها با روایات صحیح فریقین، دیدگاه تعصب آمیز و همراه با پیش فرض و مخالف با قرآن، ضعف در به کارگیری ادبیات عرب(عدم تشخیص صحیح حروف، ضمایر و...)، معناشناسی نادرست واژگان و مفاهیم آیات قرآنی، عدم تشخیص صحیح مخاطب آیات و مصادیق قرآنی، مخالفت با آموزه های مسلّم دینی و... بیان نمود.
بحران تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود؛ مسائل سیاسی و اجتماعی و راهکارهایی برای مدیریت آن (مطالعه موردی: اعتراضات سال های 1389 تا 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشک سالی و کمبود آب واقعیت عینی در کشور ماست که با رشد جمعیت و به دنبال آن، ضرورت تأمین نیاز جمعیتی، افزایش زمین های زیر کشت و گسترش صنایع، روزبه روز بر اهمیت و ماهیت مسئله ساز آن افزوده شده است. متأسفانه حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان، با قرارگرفتن در خط خشک سالی چندین ساله، با بحران تأمین آب در مقاطع بلندمدت مواجه شده است. بحران آب در این حوضه علاوه بر بحران طبیعی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی و تأمین آب شرب بخشی از استان یزد، تبعات سیاسی و اجتماعی مهمی نیز در این منطقه داشته است. رویدادهای تلخی که اوج آن اسفندماه 1391 بود، لزوم توجه علمی و عملی بیشتر بر حل معضل آب در کلان کشور را به طور عام و در این منطقه، که اهمیت زیادی در ابعاد مختلف دارد، به طور خاص دو چندان می کند. در این مقاله، به روش میدانی با بررسی جوانب این بحران و عوامل طبیعی و انسانی در وقوع و شدت یافتن آن، راهکارهایی برای مدیریت بهینه بحران های احتمالی مشابه در آینده بیان شده است. یافته ها و نتایج این بررسی نشان می دهد کمبود آب یا کاهش دسترسی به منابع آب شیرین موجب احتمال بروز تنش و ناآرامی در حوزه های بحران خیز می شود؛ به طوری که اعتراض های سال های 1389 تا 1392 در بخش هایی از اصفهان در پی بحران تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود رخ داده است. از جمله راهکارهای موجود برای حل تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود و کاهش آسیب های اجتماعی در این زمینه می توان به تهیه طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی، مدیریت واحد حوضه رودخانه زاینده رود، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استان زیر نظر وزارت کشور و وزارت نیرو و با شرکت تمام مصرف کنندگان آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های مربوط به آن ها، ورود جدی مدیریت وزارت جهاد کشاورزی در اصلاح روش های سنتی آبیاری و پیشنهاد کشت محصولات جدید، تغییر راهبرد مدیریت فضای سبز شهری، جلوگیری از بارگزارهای جدید بر زاینده رود، تداوم طرح های انتقال بین حوضه ای، به ویژه انجام دادن و اتمام پروژه انتقال آب بهشت آباد و استفاده از فناوری های جدید در شیرین کردن آب و انتقال آن از خلیج فارس به فلات مرکزی و از دریای خزر به مناطقی مانند سمنان و شمال استان اصفهان اشاره کرد.
کارنپ و کواین، رویارویی در فراوجودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنوز نظریه کارنپ پیرامونِ وجودشناسی جان نگرفته بود که کواین به آن تاخت؛ و این، تاخت و تازی را میان دو فیلسوف برایِ بیش از نیم قرن موجب شده. هم چونان پرسش این است: حق با کدام یک بود/است؟ در مقاله پیشِ رو، با مرورِ نظریه کارنپ، نقدهایِ جسته و گریخته کواین را در سه عنوان به مواضعِ او روایت کرده ام. نشان داده ام که چگونه نظریه کارنپ را می توان از این سه نقد مبرا داشت. پس، با لحاظ کردنِ این که کواین موضعِ اختلاف را اشتباه تشخیص داده، و نه اختلافِ موضع را، به داوری میانِ دو فیلسوف نشسته، توضیح داده ام اگرچه کارنپ و کواین، هر دو، به نسبیتِ وجود قائل اند، آن-یک به’نسبیتِ عام‘ باور دارد و این یک، به ’نسبیتِ خاص‘. از منظری دیگر، اگرچه دو فیلسوف در وجودشناسی شک گرا هستند، آن یک ’شک گرایِ مرتبه دوم‘ است و این یک، ’شک گرایِ مرتبه نخست‘. به عبارتِ دیگر، نشان داده ام که چگونه در روی کردِ وجود شناختیِ دو فیلسوف "عاملِ توافق، عاملِ تخالف است". در میانِ این پیچیدگی ها، نتیجه گرفته ام که هر داوری یک سویه، بر موافقت یا مخالفتِ صرف، نادرست خواهد بود.
تحلیل ویژگی های روش شناسی فریدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله فریدمن درباره روش شناسی علم اقتصاد، آمیزه ای از آموزه های مختلف فلسفی است که می توان فهرستی از ایده های فلسفی را در آن یافت. در این نوشتار با تحلیل مقاله مذکور و دیدگاه دیگر فیلسوفان علم اقتصاد، شش ویژگی را برای روش شناسی او بازمی شناسیم. ویژگی نخست، نظریه فریدمنی است؛ که از دو جزء زبان و فرض های ماهوی تشکیل شده است. دوم، آزمون فریدمنی است؛ که در حقیقت آزمون غیرمستقیم نظریه است. یعنی برای بررسی اعتبار نظریه صرفا قدرت پیش گویی آن سنجیده می شود و نه صدق فرض های آن. سوم، ناواقع گرایی فریدمنی است؛ که به فرض های ماهوی اجازه می دهد فقط وجوه مفید واقعیت را در نظریه وارد کنند و نه کل واقعیت را. چهارم، رویکرد مارشالی فریدمن در برابر رویکرد والراسی است؛ که به فریدمن اجازه می دهد مدل را بسته به شرایط مسئله بسازد. پنجم، رویکرد آماری فریدمن است؛ بدین معنا که از نظر او تنها راه رسیدن به اجماع بین اقتصاددانان استفاده از آمار و احتمالات است. ششم، علیت فریدمنی است؛ بدین مفهوم که بجای استفاده از مفهوم ابهام آمیز علت و معلول در مدل های اقتصادی از مفهوم درونزا و برونزا استفاده می کند.
تحلیل فلسفی بحران ناشی از «کرونا ویروس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
51-75
حوزههای تخصصی:
ماجرای اخیر «کرونا ویروس» در عصر جدید، یادآور یکی از مسائل همیشگی در تاریخِ فلسفه و کلام است.فیلسوفان و متفکرین حوزه دین پژوهی، این قبیل امور را تحت عنوان «شرور» مورد بحث و موشکافی قرار داده اند. این مقاله نیز بحران ناشی از رفتار این ویروس را تحت همین عنوان بررسی کرده و ابعاد مختف آن را در ساحت باورها و عواطف تحلیل نموده است. در حوزه معرفتی و فکری، راه حلّ های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. هیچ یک از این راه حلّ ها به تنهایی قادر به پاسخگویی به همه اشکالات و توجیه کننده همه اقسام شرور نیستند؛ لکن به نظر می رسد در تبیین شرور رایج، ترکیبی از آن ها را در چارچوب یک جهان بینی جامع، می توان به کار برد. در حوزه عاطفی و وجودی نیز که براساس آن، فرد پدیده شرّ یعنی درد و رنج را با تمام وجودش تجربه می کند، هم تحلیل ها و تبیین های ناظر به حوزهباورهادر جهت معنا بخشی بهاین درد و رنج ها، کارساز هستند و هم مراقبت های اخلاقی و عاطفی و روان شناختی، مفید و اثربخش اند و به تسکین و تقلیلِ درد و رنج افرادِ گرفتار کمک می کنند. پدیده «کروناویروس»، از منظری دیگر نیز دارای آثار و پیامدهای مختلف و مخرّب در حوزه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و جهان گردی است که حلّ آن ها، نیازمند تدابیر هوشمندانه و هماهنگ است.
بررسی نقش تغییر ترکیب صادرات در رشد تولیدات کشاورزی: تحلیلی در چارچوب الگوی داده- ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین منابع رشد تولید، صادرات جزئی مهم تلقی می شود که از سیاست های دولت به شدت تأثیر می پذیرد. از این رو، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اثر تغییر ترکیب صادرات کالاهای مختلف در طول زمان بر رشد تولیدات کشاورزی بود. بدین منظور، با استفاده از روش تحلیل «تجزیه ساختاری»، ابتدا رشد تولید به چهار عامل اصلی اثر تغییر در تقاضای نهایی داخلی، اثر تغییر در صادرات، اثر تغییر فناوری و اثر جایگزینی واردات تجزیه شد؛ سپس، اثر تغییر در صادرات نیز مورد تجزیه های بعدی قرار گرفت تا اثر تغییر در ترکیب آن بر رشد تولید با جزئیات بیشتری معین شود. بدین منظور، از جداول داده- ستانده سال های 1370 و 1380 با تبدیل آنها به قیمت ثابت 1376 استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، تغییر در صادرات اثری مثبت بر رشد تولید محصولات همه زیربخش های کشاورزی به جز محصولات دامی و طیور داشته است. نتایج تجزیه این اثر نشان داد که رشد تولید محصولات زراعی و باغی و نیز ماهی و سایر آبزیان از افزایش صادرات محصولات خود این زیربخش ها بیشتر تأثیر پذیرفته، در حالی که در زیربخش دام و طیور، اثر منفی کاهش صادرات محصولات غذایی و آشامیدنی به کاهش رشد تولید این زیربخش انجامیده است. از این رو، برای افزایش تولید محصولات کشاورزی، علاوه بر اهمیت افزایش صادرات محصولات خام زیربخش های کشاورزی، می توان سرمایه گذاری در توسعه صنایع غذایی برای فرآوری محصولات خام غذایی با کیفیت بالا و قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را یک عامل عمده تحریک کننده رشد تولیدات خام کشاورزی محسوب کرد.
نسبت سنجی حکمروایی خوب و شهر هوشمند (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
67-90
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند، شهری است که به خوبی در حال اجرای راه های رو به جلو در خصوصیات شش گانه (مردم هوشمند، تحرک هوشمند حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و محیط هوشمند) است، و هدف آن مقابله با چالش های شهری از طریق استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در خدمات و زیرساختهاء همکاری بین ذی نفعان کلیدی (شهروندان، دانشگاه ها، دولت و صنعت و سرمایه گذاری در سرمایه های اجتماعی) است. شهرهای بسیاری پروژه های تحول گرا و طرح هایی بنام نوآوری شهر هوشمند را برای خدمات دهی بهتر به شهروندان آغاز کرده اند که وابسته به حکمرانی این شهرها بوده است. با نگاهی تطبیقی به شاخص های دو استراتژی حکمرانی خوب و شهر هوشمند می توان دریافت که این دو رابطه لازم و ملزوم دارند به این معنا که، ارکان اعتراض و پاسخگویی ،ثبات سیاسی و فقدان خشونت و اثر بخشی دولت از شاخص حکمرانی خوب در بستر ارکان مختلف شهر هوشمند می بایست تجسم و تحقق یابند. اگر وضعیت فعلی ایران به لحاظ دارا بودن شهرهای هوشمند بررسی شود می تواند دریافت که حتی کلانشهر تهران هنوز با استاندارهای یک شهر هوشمند فاصله زیادی دارد؛ که یکی از اصلی ترین موانع فراروی آن، چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت است. در این پژوهش فرضیه ای مطرح گردید، مبنی بر اینکه به نظر می رسد که حکمرانی خوب بر هوشمندسازی شهر تهران تاثیر دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بود.
تعیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیر علی اخلاق حرفه ای مدیران بر اخلاق مدنی شهروندی هوادارن باشگاه های فوتبال لیگ دسته یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیر علی اخلاق حرفه ای مدیران بر اخلاق مدنی شهروندی هوادارن باشگاه های فوتبال لیگ دسته یک ایران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام هوادران لیگ دسته یک فوتبال کشور در سال 1397، که برای تماشای مسابقات فوتبال تیم محبوب خود در ورزشگاه حضور یافتند؛ بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه برای جامعه نامحدود 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه اخلاق حرفه ایی عیدی و همکاران (1395)، پرسشنامه اخلاق شهروندی محقق ساخته و پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناپاهایت و گوشال (2002) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین اخلاق حرفه ایی و مؤلفه های آن و سرمایه اجتماعی(717/0r=) و مؤلفه های آن با اخلاق شهروندی هواداران (581/0r=) رابطه معنادار وجود دارد (01/0≤ p). خروجی های نرم افزار AMOS نشان دهنده برازش مناسب مدل ساختاری بود. (میزان شاخص های NFI=0/9، IFI=0/97، RMSEA=0/07 و CFI=0/97 نشان دهنده برازش مدل ساختاری بودند). با توجه به نتایج تحقیق: مقدار آماره سوبل برابر با 314/8 است که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار گزارش شد (P-Value≤0.05) به نظر می رسد، که سرمایه اجتماعی باشگاه می تواند به عنوان متغیر میانجی بین اخلاق حرفه ای مدیران و اخلاق مدنی و شهروندی هواداران عمل نماید و اخلاق حرفه ای از این طریق اثرات خود را بر اخلاق شهروندی هواداران نمایان سازد.
The Effects Live High, Train Low/High at Natural Altitude on Blood Variables and Endurance Performance
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was done to specify the impacts of a protocol called “living high, training low and high (LHTLH)”on serum ET-1 and EPO levels as well as the 3000-m performance of endurance runners in Iran’s national team. Method: eight male runners (aged24.4±3.1, height of 180.5±4.2, weight of66.7±3.4 and BMI of20.1±5.0kg/m2) who cooperated voluntarily with regard to middle distance and marathon running (R2M system training) at high and low altitudes. All case studies did 3000-m test and blood samples were taken at a time period of 24-hours before and after the test. The intended tasks consisted of continuous, interval, aerobic and resistance exercises. The runners were to take part in 16 training sessions each week. It should be noted that the training lasted for 11 weeks according to (LHTLH) protocol. Variance with repeated measures (P≤0.05) was utilized as the method to analyze the collected data. Results: It was shown that 3000-m time underwent significant decrease with regard to the time of impact both before and after the training. However, there were not significant changes in EPO (P≥0.05). On the contrary the amount of ET-1 demonstrated significant increase (P≤0.05). Conclusions: The results indicated that 3000-m time at lower altitudes will decrease on account of certain training programs. The reason is not directly related to the level of EPO. It is through hematological and metabolic changes as well as increase of ET-1 levels that performance under hypoxic and normoxic states happens to improve in the real sense.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی قبل و بعد از شش هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل HMBدر مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
79-94
حوزههای تخصصی:
مصرف مکمل HMB به همراه انجام تمرین های مقاومتی به دلیل حفظ توده عضلانی، در بین ورزشکاران بسیار استفاده می شود؛ با وجوداین، در زمینه مسیر تأثیر این مکمل بر افزایش فاکتورهای هایپرتروفی و کاهش فاکتورهای آتروفی نتایج متناقضی مشاهده می شود؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر مصرف مکملHMB و تمرین مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی در مردان غیرفعال بود. بدین منظور، 40 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1 ± 2/21 کیلوگرم بر مترمربع و سن 5 ± 5/25 سال به چهار گروه تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها چهار روز در هفته و به مدت شش هفته تمرین های بدن سازی را (سه ست/ 8-12 تکرار/ 75 درصد تا 80 درصد 1RM) انجام دادند. گروه کنترل در این مدت هیچ تمرینی انجام ندادند. بیوپسی عضله پهن خارجی و مقادیر یک تکرار بیشینه از هر آزمودنی، یک جلسه قبل و بعد از یک دوره تمرین و مصرف مکمل انجام شد. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که تفاوت معنا داری (P = 0.001) بین افزایش یک تکرار بیشینه در قبل و بعد از شش هفته تمرین در حرکت پرس پا بود. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی نشان داد که افزایش معنا داری (P = 0.001) در مقادیر P70S6K بین گروه های تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB با گروه کنترل وجود داشت؛ ه رچند این تف اوت در مق ادیر MuRF1 مع نا دار نبود (P = 0.22)؛ بنابراین، مصرف مکمل HMB در طول تمرین موجب افزایش پاسخ P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و افزایش در قدرت پرس پا بعد از شش هفته می شود.
تحلیل مدل ارتباطی هویت، اصالت، عشق و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
163-178
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تحلیل مدل ارتباطی هویت ، اصالت، عشق و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دانشجویان دختر بود. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در چهاردهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دختر کشور به تعداد 2000 نفر تشکیل دادند؛ که نمونه به صورت خوشه ای چند مرحله تصادفی و با استفاده از جدول مورگان از بین دانشجویان به تعداد 320 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد هویت برند میل و اشفورس (1992)؛ عشق به برند آلبرت (2010)؛ اصالت برند کادیرو (2010) و پرسشنامه قدرت اجتماعی برند کرسنو و همکاران (2009) بود. روایی پرسشنامه ها به تأیید 10 نفر از خبرگان ورزشی رسید و پایایی آن ها در یک آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت برند(79/0 )، عشق به برند (84/0)، اصالت برند (94/0 ) و قدرت اجتماعی برند (80/0) محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل نتایج داده ها از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف و معادلات ساختاری با نرم افزار اس.پی.اس.اس، آموس نسخه 22 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هویت و اصالت برند تأثیر معناداری در عشق به برند و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دارند. از اینرو ایجاد برند باریشه ی قوی زمینه احساسات شدید را به وجود آورده و قدرت اجتماعی آن افزایش میابد.
بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر متغیرهای بخش کشاورزی توسط مدل Arimax و شبکه عصبی طی دوره 1373-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
بر اساس پدیده ی بیماری هلندی پیش بینی می شود، درنتیجه ی افزایش درآمدهای نفتی آثار و پیامدهای آن در تمام بخش های اقتصادی ازجمله بخش سنتی منعکس گردد. هدف این پژوهش بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر متغیرهای بخش کشاورزی می باشد. داده های مورد استفاده جهت بررسی تولید، صادرات، قیمت دو محصول پسته و خرما طی دوره ی 1373-1393 به صورت سالانه می باشد. داده های مربوط به متغیرهای بخش کشاورزی از طریق سایت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران و سایت بانک مرکزی گردآوری شده است. بر اساس نتایج دو مدل Arimax و شبکه ی عصبی مشاهده می شود، ترتیب شدت اثرگذاری نوسانات قیمت نفت بر هر یک از متغیرها در هر دو مدل یکسان می باشد. اما، در مدل شبکه عصبی جهت تأثیرگذاری نوسانات قیمت نفت بر متغیرها با دقت بالاتری صورت گرفته به صورتی که رابطه ی معکوس بین قیمت نفت با دو متغیر تولید و صادرات، که عامل رخ دادن پدیده ی بیماری هلندی می باشد، به وضوح نشان داده شده است. از همین رو مدل شبکه ی عصبی نسبت به مدل Arimax از دقت بالاتری ببرخوردار می باشد.
اثربخشی آموزش برنامه امیدبخشی بر ارتقای سلامت روانی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۱۲۸-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، مربیان، پژوهشگران، و متخصصان، بیش ازپیش، ضرورت توجه به سلامت روان افراد تیزهوش را احساس کرده اند؛ به همین جهت، جنبشی برای مطالعه و پژوهش در این حوزه شکل گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه امیدبخشی بر ارتقای سلامت روانی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 95-1394 بود که در معرض فرسودگی تحصیلی قرار داشتند. از این جامعه آماری، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (شوفلی، بیکر، هاگدین، شاپ و کلیدر، 2001) انجام شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی، تحت آموزش امیدبخشی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، مجدداً هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های ذکر شده مورد آزمون قرار گرفتند و در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس سنجش مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش برنامه امیدبخشی به طور معناداری موجب ارتقای ابعاد سلامت روانی و کاهش فرسودگی تحصیلی می شود (p<0.05). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که برنامه امیدبخشی با ایجاد اهداف واقع بینانه و کاهش سطح ناامیدی در گروه آزمایش باعث ارتقای سلامت روانی آنها شده است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر و درمان پذیرش-تعهد بر امید به زندگی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر و درمان پذیرش-تعهد بر امید به زندگی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار شهر تهران در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 از آنان در سه گروه نظریه انتخاب (10 نفر)، گروه درمان پذیرش-تعهد (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت درمان مبتنی بر نظریه انتخاب (12 جلسه 60 دقیقه ای)، درمان پذیرش-تعهد (12 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. از مقیاس امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای مقیاس ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمان مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر و درمان پذیرش-تعهد به کاررفته در این پژوهش می توانند امید به زندگی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار شهر تهران را بهبود بخشند، اما درمان مبتنی بر نظریه انتخاب دارای تأثیر بیشتری بر امید به زندگی و تاب آوری بود. بر اساس نتایج این پژوهش، درمان مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر و درمان پذیرش-تعهد مداخلات مؤثری در بهبود امید به زندگی و تاب آوری دارند، اما تأثیر درمان مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بیشتر بود.
رابطه ادراک کنترل بیماری و ادراک خطر با رفتارهای خود مراقبتی در ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19: مطالعه تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
102-114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک کنترل بیماری و ادراک خطر با رفتارهای خود مراقبتی در ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19 در استان بوشهر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19 در استان بوشهر می باشد که 167 نفر برآورد شد و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران، 120 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه و در دسترس بود. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس های ادراک کنترل و ادراک خطر و مصاحبه سنجش میزان رفتارهای خودمراقبتی استفاده شد. داده های پژوهش با نرم افزار آماری AMOS و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای مذکور از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی مسیرهای مدل پیشنهادی معنی دار هستند. همچنین، تمامی فرضیه های پژوهش مورد تایید قرار گرفتند. با توجه به اثر معنادار ادراک کنترل و ادراک خطر بر پیش بینی ابتلای افراد به بیماری کووید- 19 و امکان دستکاری و آموزش این متغیرها، نتایج این مطالعه دارای کاربردهایی جهت افزایش رفتارهای خودمراقبتی و در نتیجه کاهش احتمال ابتلای افراد به بیماری کووید- 19 است.
مطالعه اثربخشی تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی بر حافظه فضایی بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
17 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) اختلال در حافظه است. با وجود تأیید تأثیر تمرینات تکالیف دوگانه شناختی حرکتی بر عملکرد شناختی بیماران ام اس، تاکنون، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بهبود حافظه فضایی بیماران ام اس در نتیجه تمرینات تکالیف دوگانه بود. روش: طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه های تصادفی، روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی بود. در اجرا، 30 زن مبتلا به ام اس(20-60 ساله)عضو انجمن ام اس استان تهران، به صورت داوطلبانه و با کسب رضایت نامه آگاهانه به عنوان شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرارگرفتند و پیش آزمون حافظه فضایی از طریق دستگاه حافظه فضایی مدلLM-01 از آنان گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به مدت هشت هفته که هر هفته شامل دو جلسه 45 تا 60 دقیقه ای بود به انجام تمرینات تکالیف دوگانه پرداختند. با اتمام تمرینات پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0≥ p انجام شد. یافته ها: نتایجنشان داد که تمرینات تکالیف دوگانه موجب بهبود معنی دار حافظه فضایی)04/0= p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد . نتیجه گیری: تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی موجب فعالیت بیشتر مغز می شود و می توان آن را روشی مناسب برای ارتقای توانایی های شناختی مانند حافظه فضایی در نظر گرفت.
مطالعه کیفی شرایط، زمینه ها و پیامدهای کارآفرینی در صنایع دستی شهر اصفهان برای دانش آموزان: (ارائه یک نظریه مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی کارآفرینی در صنایع دستی برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان است. روش پژوهش حاضر، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل معلمان، مربیان و مدیران بودند که حداقل معیار لازم درگیری با فعالیت های صنایع دستی را داشتند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته تا حصول اشباع نظری، یعنی 19 مصاحبه، استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری انجام شد و برای اعتبار داده ها از راهبرد بازبینی و خوانش مجدد و دیدگاه استادان استفاده شد. فرایند پیاده سازی و تحلیل متون مصاحبه ها به شناسایی 34 مفهوم و 12 مضمون محوری (دانش پایه صنایع دستی، مصداق های صنایع محور، خلاقیت کارآفرینانه، مروجان آموزشگاهی، میانی و اداری، جو فرهنگی، اجتماعی، تمایلات روان شناختی، ترسیم نقشه شناختی آینده، پیامدهای اولیه و ثانویه) منجر شد. سرانجام ایده مرکزی پژوهش «کارآفرینی در صنایع دستی به مثابه دانش، تمایل و ارزش» شکل گرفت که نسبت به مقولات محوری از سطح انتزاع و جامعیت بالاتری برخوردار است. در انتها نیز مضمون های محوری شناسایی شده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین در بخش های مختلف آن ترسیم شدند. با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان می توان گفت، آشنایی دانش آموزان از دوره ابتدایی با کارآفرینی در صنایع دستی ضرورت دارد و زمینه شکل گیری و رغبت آن ها را فراهم می کند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا در جمعیت درگیر با کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
153 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهش یافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوه نمونه گیری متوالی انتخاب شدند و به پرسش نامه پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسش نامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسش نامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ گویه های نسخه فارسی پرسش نامه پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا دو عاملِ تمایل و پذیرش را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسش نامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عامل های آشکارشده در دامنه 0/73 تا 0/74 قرار داشت که حاکی از مناسب بودن پایایی پرسش نامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش قابل قبول مدل بود. روایی همگرای پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی است.
پیش بینی افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد بر اساس استرس ادراک شده و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
217 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد بر اساس استرس ادراک شده و ناگویی خلقی می باشد. روش پژوهش حاضراز نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل دارای همسر معتاد در شهرستان پارساباد در سه ماهه سوم سال 1398 بود (N=216). 124 زن دارای همسر معتاد به عنوان نمونه و با روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو بگبی و همکاران (1994)، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، افسردگی بک و همکاران (1996) و افکار خودکشی بک (1961) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با آزمونه ای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و نرم افزار 20-SPSS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که استرس ادراک شده و ناگویی خلقی می توانند، افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد را به طور معنی دار پیش بینی کنند (05/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که استرس ادراک شده و ناگویی خلقیاز عوامل دخیل در افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد می باشند که می توان در برنامه های پیشگیری از این آسیب روان شناختی و اجتماعی، این متغیرها را موردتوجه جدی قرارداد.
مرور نقادانه مطالعات انجام شده در حوزه مسائل کلامی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
191 - 212
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای توانمندساز دانش آموزان در به کارگیری ریاضی در زندگی روزمره، استفاده از مسائل کلامی است و به دلیل اهمیت این موضوع، در دهه اخیر پژوهش های ایرانی متعددی در این حوزه انجام شده که هدف مطالعه حاضر، مرور نقادانه آنها بود. برای این کار، ابتدا از طریق جستجوی جامع در بانک های اطلاعاتی معتبر در ایران، 136 پژوهش شناسایی شد. با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج مطالعات، 19 پژوهش در حوزه مسائل کلامی ریاضی در بازه زمانی 1388 تا 1398 شناسایی شدند. در گام بعدی، این پژوهش ها ارزیابیِ نقادانه شد. یافته ها نشان دادند که رویکرد روشی اکثر این پژوهش ها، کمّی بود و زمینه های پژوهشی عبارت از چالش های دانش آموزان در حل مسئله، تأثیر روش های تدریس نوین، نقش عوامل شناختی-فراشناختی-عاطفی در حل مسئله کلامی ریاضی، عوامل عصب شناختی و دوزبانگی بودن دانش آموزان در حل مسائل کلامی بودند. در برررسی روش شناسی این پژوهش ها، عامل مهم تهدیدکننده، روایی پژوهش در هر دو رویکرد کمّی و کیفی بود.