مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۳٬۵۲۱ تا ۱۱۳٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین سرمایه اجتماعی با رفتار کاری ابتکاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سایبری (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران) می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 326 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 181نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن (2000)، رفتار کاری ابتکاری جانسن (2000) و رفتار شهروندی سایبری یونسکو (2016) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (سرمایه اجتماعی برابر 86/0، رفتار کاری ابتکاری برابر 82/0 و رفتار شهروندی سایبری برابر 87/0درصد) محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی با رفتار کاری ابتکاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سایبری کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران رابطه وجود دارد.
نقش کیفیت محیط آموزشی در خودناتوان سازی تحصیلی با میانجی گری تعلل ورزی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
52 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت محیط آموزشی در خودناتوان سازی تحصیلی با توجه به میانجی گری تعلل-ورزی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه حکیم سبزواری در سال1396 حدود 1300 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 300 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه اندازه گیری ادراک محیط آموزشی داندی (روف و همکارن، 1997)، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (جونز و رودوالت، 1982)، پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سواری، 1390) و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی (اسچنن-موران و همکاران، 2013) گردآوری و به روش همیستگی-مدل معادلات ساختاری و به وسیله ی نرم افزار Amos22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل با داده های پژوهش حاضر، برازش مناسبی دارد و ادراک از محیط یادگیری اثر مستقیم و معناداری بر خودناتوان سازی تحصیلی (15/0-)، تعلل ورزی تحصیلی (25/0-) و خوش بینی تحصیلی (40/0) داشت و اثر مستقیم تعلل ورزی بر خودناتوان سازی تحصیلی (20/0) معنادار بود. علاوه براین، ادراک از محیط یادگیری تنها از طریق تعلل ورزی تحصیلی بر خودناتوان سازی (07/0-) اثر غیرمستقیم و معناداری در سطح 01/0 داشت. بنابراین با ایجاد یک جو مثبت از محیط یادگیری می توان ادراک دانشجویان از آنرا بهبود بخشیده و در کاهش گرایش آن ها به تعلل ورزی تحصیلی و استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی مؤثر واقع شده و آنها را به تحصیل خوش-بین نمود.
سنجش میزان هوش فضایی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
122 - 103
حوزههای تخصصی:
این تحقیق باهدف سنجش میزان هوش فضایی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه انجام شده است روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه ناحیه یک همدان در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد آن ها 3430 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 346 نفر شامل 179 نفر پایه اول و 169 نفر پایه دوم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سنجش هوش فضایی خانگ و همکاران (2011) بوده است. روایی ابزار با استفاده از روایی محتوی مورد تائید صاحب نظران قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آزمون الفای کرونباخ 769/0 محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک گروهی و t مستقل استفاده شد . نتایج نشان داد که میزان هوش فضایی دانش آموزان در سطح متوسط بود و میزان توانایی چرخش ذهنی دانش آموزان هر دوپایه کمتر از دو مهارت توانایی تجسم و حافظه دیداری بود و بین میزان مهارت تجسم فضایی دانش آموزان پایه اول و دوم تفاوت معنادار وجود داشت. به طور کلی می توان با آگاهی از میزان هوش فضایی دانش آموزان،ضمن فراهم ساختن فرصت های مناسب برای تقویت و پرورش مهارت درک روابط فضایی،تصویرگری ذهنی و اندیشیدن به زوایای مختلف، آن ها رابرای رویارویی سازنده با آینده نا متعین و انجام انتخاب های بهتر مهیا ساخت .
نشانه شناسی نقش مایههای عناصر چهارگانه در ایران باستان
پژوهش حاضر به منظور «نشانه شناسی نقش مایه های عناصر چهارگانه در ایران باستان» بر آن است تا با توجه بر اهمیت نقش عناصر تزئینی نمادهای پاکی و باروری، تداوم و جایگاه آن را از رهگذر نشانه شناسی بیابد. نقوش پاکی و باوری در هنر ایران نیز عاملی گفتمانی است که معنایی ایستا ندارد بلکه گفتمانی را در نظام هنری این سرزمین شکل می دهد که در موقعیت ها و بافت های مختلف می تواند معناهایی سیال، پویا، متکثر و متعدد را آشکار سازد. ازاین رو گردآوری داده های اولیه تحقیق، به روش کتابخانه ای بوده و می توان نمادهای پاکی و باروری در هنر ایران را با رویکردهای مختلفی مطالعه کرد و در این بین رویکرد نشانه شناسی، رویکردی مناسب برای مطالعه ی این بخش از هنرهای این مرزوبوم به شمار می رود. نمونه های مطالعاتی بر اساس چارچوب نظری «نشانه شناسی» به روش توصیفی- تحلیلی که روشی است کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. انتخاب نمونه های مطالعاتی به صورت انتخابی بوده است. این پژوهش سعی دارد از طریق ابعاد حسی-ادراکی، شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی، اسطوره ای و هویتی به مطالعه، تحلیل و بررسی نقوش پاکی و باروری بپردازد و سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرسش اصلی این پژوهش را پاسخ دهد که چگونه می توان با رویکرد نشانه شناسی به بررسی نمادهای پاکی و باروری در ایران باستان پرداخت؟ بر اساس رویکرد نشانه شناسی، نمادهای پاکی و باروری در هنر ایران باستان گفتمانی است که هر چند نمود زیادی دارد اما معنایی ثابت ندارد. از جمله نتایجی که این پژوهش به آن دست یافت این است که، نمادهای پاکی و باروری در نظام گفتمانی دوران ایران باستان دارای قابلیت های متعددی است که با توجه به موقعیت مکانی و زمانی می توان وجوه معنایی و نمایشی آن را کشف نمود و در ابعاد گوناگون گفتمانی همواره معنایی سیال و پویا دارد. هم چنین می توان به این نتیجه رسید که نقش مایه های عناصر چهارگانه در ایران باستان تنها در حوزه نشانه های نمادین فعال است و تنها عنصر آب در مواردی در حوزه نشانه های نمایه ای فعال می شود.
بررسی تأثیر پیچیدگی اطلاعات حسابداری و کیفیت حسابرسی بر تغییر حسابرس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر پیچیدگی اطلاعات حسابداری و کیفیت حسابرسی برتغییر حسابرس در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تاکید بر روابط همبستگی است. داده های مورد نیاز جهت محاسبه متغیرهای پژوهش، از بانک اطلاعاتی «ره آورد نوین» استخراج شده است. به منظور نیل به این هدف 966 سال- شرکت (138 شرکت برای هفت سال) داده های جمع آوری شده از گزارشات مالی سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1392 تا 1398 مورد آزمون قرار گرفته اند. به منظور تخمین این مدل از تکنیک رگرسیون لوجیت استفاده می شود. برای اینکه در مدل رگرسیون خطی، تخمین زن های ضرایب رگرسیون، بهترین تخمین زن های بدون تورش خطی باشند، لازم است تا واریانس جزء خطای مدل ثابت باشد و بین متغیرهای توضیحی هم خطی وجود نداشته باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیچیدگی اطلاعات حسابداری و کیفیت حسابرسی بر تغییر حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد.
ارائه الگوی اسلامی کامیابی در کار براساس قرآن، کتب روایی و بیانات مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کامیابی در کار، انرژی بخش و توانمندکننده برای انجام بهتر کار است. در متون اسلامی ریشه های کامیابی در کار قدمتی طولانی دارد، اما چند سالی است که در متون پژوهشی غربی بدان توجه شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی اسلامی عوامل کامیابی در کار، براساس متون دینی شامل قرآن، کتب روایی و بیانات رهبر معظم انقلاب است. روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل محتوا است. مدیریت داده ها با نرم افزار MAXQDA-11 انجام شده است. براساس پژوهش، پنج کد هسته ای کامیابی در کار عبارت اند از: عمل خوب، علم آموزی، ارزش گذاری به زمان، تلاش و کوشش، پایداری و استقامت در مسیر اهداف. دو کد هسته ای متون پژوهشی غربی، یادگیری و سرزندگی است. با توجه به اینکه کدهای متون پژوهشی غربی زیرمجموعه ای از دو کد هسته ای علم آموزی و تلاش و کوشش هستند، در این کدها قابل ادغام می باشند. بر این اساس، الگوی اسلامی عوامل کامیابی در کار ارائه می شود.
تحلیل دیدگاه های عرفانی و تبیین مولفه های شبه عرفانی در رمان جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «جزیره سرگردانی» با محوریت عنصر شخصیت، دارای یک طرح شخصیت محور است. در این اثر، تنها حوادث بیرونی داستان نیستند که جریان رمان را پیش می برند، بلکه همزمان با حوادث بیرونی، بیان دیدگاه ها و نگرش های دینی و اعتقادی شخصیت های داستان و کنش های پی درپی اندیشگانی، طرح داستان را گسترش می دهد. در این رمان، سه نوع دیدگاه و نگرش مختلف نسبت به عرفان در دنیای مدرن وجود دارد: نگرش سنتی و مقلدانه که در پی احیای عرفان سنتی در دنیای معاصر برای رهایی نسل معاصر از سرگردانی حاصل از مدرنیته است، نگرش انتقادی که به انکار عرفان در دنیای مدرن می پردازد، و نگرش تردیدی که از عدم قطعیت در باورهای دینی و اعتقادی نسل جوان حکایت دارد. نویسنده در این اثر، با خلق شخصیت هایی با دیدگاه و نگرش های اعتقادی متقابل، زمینه را برای گسترش محتوا و درونمایه عرفانی داستان فراهم آورده است. نویسنده ضمن وفادارای به چنین طرحی، با به کارگیری مولفه ها و نظریه های پسامدرنیته در تکنیک داستان پردازی خود، مولفه هایی چون: عدم قطعیت، تناقض، جریان سیال ذهن و آشفتگی روایت... با برانگیختن پرسش های وجودشناسانه در مخاطب، مفهوم و محتوایی شبه عرفانی در رمان ایجاد می کند. هدف از این پژوهش، تحلیل و شناخت دیدگاه و نگرش های عرفانی و تبیین مولفه های شبه عرفانی در این رمان است.
تحلیل شگردهای هنری آیرونی در اشعار سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شگردهای هنری سعدی آن است که سادگی را با صنعت گری در می آمیزد و هنرش را برای خواننده به نمایش می گذارد. وی گاهی از ابزارهای کارآمد همچون: آیرونی، کنایه، استعاره تهکمیه و.. برای گریز از شفاف گویی بهره می گیرد. نگاهی نو به مبحث شگردهای هنری آیرونی، باعث یافتن راهی تازه برای تشخیص میزان قدرت و هنر شاعری وی است. هدف از این جستار بررسی بسامد تحلیلی شگردهای هنری آیرونی که شامل: کلامی، بلاغی، رادیکالی، موقعیت، ساختاری، سقراطی و تقدیر، در اشعار سعدی شیرازی و مقایسه آن با کنایه است زیرا هرچند میان کنایه و آیرونی تفاوت هایی وجود دارد اما شگردهای هنری آیرونی در کنار کنایه افزایش می یابد؛ بنابراین بهره گیری از ساختار کنایی همراه با آیرونی بر پیچیدگی و ابهام کلام می افزاید. روش کار در این پژوهش توصیفی- آماری است. یافته های پژوهش نشان می دهد آیرونی به عنوان یکی از اجزای سازنده زبان در اشعار سعدی برای بیان اندیشه های دینی، سیاسی و اجتماعی نمود بسیار روشن و آشکار دارد. آیرونی کلامی با 29% بیشترین بسامد و آیرونی تقدیر با 3% کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است. در این میان سهم سعدی در کاربرد کنایه و آیرونی به طور محسوسی کمتر از هم عصران خود است.
بررسی نقش بندر دیلم در تعادل بخشی استان بوشهر با بهره گیری از روش های ضریب کشش پذیری و تحلیل شبکه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی در جمعیت غیر بالینی: نقش میانجی گر نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواب نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد ایفا می کند و با وجود اینکه برخی از پژوهش ها به بررسی رابطه خواب و مشکلات روانشناختی پرداخته اند، مطالعات اندکی نقش نشخوار فکری در بی خوابی را مورد توجه قرار داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پریشانی روانشناختی و بی خوابی با توجه به نقش واسطه ای نشخوار فکری است. این پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی است. تعداد 246 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان (145 دختر و 101 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس شدت بی خوابی مورین ( ISI )، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند ( DASS )، مقیاس نشخوار فکری نولن- هوکسما ( RRS ) و سؤالات دموگرافیک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد پریشانی روانشناختی می تواند به طور مستقیم و معنادار بی خوابی دانشجویان را پیش بینی کند و نشخوار فکری دارای نقش میانجی گر در رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی است. پریشانی روانشناختی و نشخوار فکری در مجموع 14/0 از واریانس بی خوابی را تبیین کردند. افسردگی، اضطراب و استرس می توانند زمینه ابتلا به بی خوابی را مستقیماً و از طریق تشدید نشخوار فکری فراهم نمایند. نتایج تلویحاً نشان می دهد طراحی و اجرای برنامه های کاهش پریشانی روانشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند به کاهش بی خوابی کمک نموده و به عنوان درمان روانشناختی کمکی در درمان بی خوابی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی میزبان گزینی واژه بست در کردی اردلانی بر اساس نظریه فاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی بر اساس نظریه فاز است و اینکه نظریه فاز تا چه اندازه در تبیین میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی کار آمد است؟ گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی، کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی پژوهشگران صورت گرفته است. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیل نظری سیتکو مبنی بر دوگانه بودن شرط نفوذناپذیری فاز به بررسی گزاره های تک مفعولی در کردی اردلانی و تحلیل نظری آن ها پرداخته است. نتیجه تحلیل نشان می دهد که میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی به متمم فاز اول یعنی گروه فعلی هسته ای محدود است. بنابراین، عناصری که در این محدوده قرار می گیرند می توانند میزبان مناسبی برای واژه بست مطابقه باشند. از این رو، مفعول مستقیم و جزء غیرفعلی فعل مرکب بهترین انتخاب برای واژه بست ها خواهد بود. همچنین، واژه بست می تواند صفات وابسته به مفعول و قیدهای مقدار را به عنوان میزبان برگزیند، به شرط آنکه این عناصر به فاز اول محدود باشند. در این صورت واژه بست به طور نظام مند این عناصر را به منزله میزبان برمی گزیند. در بررسی محدودیت های موجود در انتخاب میزبان، قیدها محدودیت جایگاهی دارند؛ بدین معنا که اگر قید در محدوده فاز اول قرار گیرد، مانند قیدهای مقدار که دامنه محدود دارند، میزبان مناسبی برای واژه بست محسوب می شود. اما اگر خارج از محدوده متمم فاز اول باشد، یعنی قیدهای با دامنه گسترده نظیر قیدهای حالت، واژه بست نمی تواند آن را به منزله میزبان برگزیند و در صورت انتخاب، جمله غیردستوری خواهد بود. بنابراین، می توان گفت که نظریه فاز توانایی تبیین چگونگی میزبان گزینی واژه بست های مطابقه در کردی اردلانی را دارد و جایگاه اتصال واژه بست به میزبان توسط فاز تعیین می شود.
فرایند تکرار در آثار نمایشی ساروت، پویایی زبان کلامی یا ایستایی آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
237 - 256
حوزههای تخصصی:
ناتالی ساروت، از پیشگامان رمان نو در فرانسه است. وجه تمایز اصلی وی با دیگر نویسندگان، در نگاه تازه ای است که به مبحث زبان و مشکلات آن دارد. تکرار را می توان نمونه ای از بروز جریاناتِ تروپیسمی ساروتی در زبان بیرونی دانست. تروپیسم، در حقیقت همان واکنش یا تحریکات ایجاد شده در اثر حضور دیگری است. این حضور، دنیای درونِ شخصیت های ساروت را دچار دگرگونی کرده و تأثیر آن در رفتار و گفتارشان نمود می یابد. به بیان دیگر، خود را در حضور دیگری یافتن، به معنایِ درکِ لزومِ ارتباط و خودابرازی (سخن گفتن و برقراری ارتباط) است. این در حالی است که در دنیای ساروت خودابرازی مساوی با محدود کردنِ معنا و احساس است. به محض سخن گفتن، زبان قراردادی یا بیرونی شکل می گیرد، اما زبانِ نامحدود درونی که مکانِ احساسات ناب و غیرقابل بیان ها است، خدشه دار می شود. چرا که نمی تواند کامل و بی نقص به مرحله تولید زبان برسد. از این رو، زبان نزد ساروت بیش از آنکه انتقال دهنده معنا باشد، بازتاب کننده و برانگیزنده احساس است. هر چند، مشاهده و تفکیکِ قطعی زبانِ برانگیخته شده و ملتهب از احساس امری غیرممکن است، اما نشانه هایی از این ناآرامی در قالب های کلامی قابل رویت و قابل ارزیابی چون تکرار تجلی می یابد. مطالعه این فرایندِ زبانی، از این رو اهمیت دارد که در متن ساروتی بارها استفاده شده و بخش مهمی از نقشِ تشدیدِ ارتباط کلامی (ارتباطی که در قالب گفتار شکل می گیرد) را بر عهده دارد. در آثار داستانی ساروت، زبان متزلزلِ راوی از مهم ترین ابزارها و مکان های جلوه تروپیسم به شمار می آید. این در حالی است که در آثار نمایشی، روایتِ حذف شده با دیداسکالی های کوتاه و گزیده جایگزین شده است. این مسأله بر اهمیت و قدرت گفتار شخصیت ها یا مکالمه می افزاید. این مقاله، در تلاش است با نگرشی جدید به بررسی اجمالیِ مسأله زبان در آثار نمایشیِ این نویسنده « سرهیچ و پوچ ، او آن جاست ، زیباست ، ایسما ، دروغ ، سکوت » بپردازد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است نقش تکرار به عنوان فرایندی کلامی در پویایی یا ایستاییِ متن و چگونگی تجلیِ تروپیسم ساروتی یا احساس در کلام را تبیین کند.
علل، موانع و پیامدهای حرفه ای سازی منتخبی از فدراسیون های ورزشی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۶۳
43 - 68
حوزههای تخصصی:
با صحبت کردن درباره حرفه ای سازی ورزش احتمالاً سریع ترین تصویری که به ذهن مردم خطور م ی کند، میزان پرداختی هایی است که به روش های مختلف به ورزشکاران داده می شود، اما مفهوم اصلی واژه «حرفه ای سازی» با این تعریف روزمره متفاوت است. این پژوهش با هدف شناسایی علل، موانع و پیامدهای حرفه ای سازی منتخبی از فدراسیون های ورزشی در کشور ایران انجام شد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد متخصص در زمینه حرفه ای سازی فدراسیون ها جمع آوری شد و با استفاده از روش دور هرمونتیکی تجزیه وتحلیل شدند. براساس نتایج، درمجموع پنج تم اصلی برای علل، موانع و پیامدهای حرفه ای سازی فدراسیون های ورزشی کشور شامل بستر اقتصادی-تجاری فدراسیون ها، نیاز به تغییرات ساختاری در فدراسیون ها، الگوسازی از طریق ورزش، بهره وری فدراسیون ها از طریق منابع انسانی و ارتقای جنبه های سیاسی-قانونی ورزش کشور شناسایی شدند. همچنین 120 کد اولیه، 38 زیرطبقه، و 15 طبقه از تجزیه وتحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته شناسایی و تدوین شدند. براساس یافت ه های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که شناخت علل، موانع و پیامدهای حرفه ای سازی می تواند به فدراسیون های ورزشی ایران برای رسیدن به فرایند کسب وکار کمک شایانی کند. همچنین تجزیه وتحلیل محیط درونی و بیرونی فدراسیون های ورزشی و شناسایی ظرفیت های بالقوه حرفه ای سازی در محیط آن ها می تواند روند حرفه ای سازی و پیشرفت سازمان های ورزشی را تسریع بخشد.
بررسی تحلیلی دیدگاه علامه جعفری از ادبیات نویسندگان جهان در تبیین دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۲۱۱-۲۳۴
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نحوه استفاده استاد محمدتقی جعفری از آثار نویسندگان ادبیات جهان در تبیین مسایل دینی و اخلاقی می باشد. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است و دامنه آن شامل: شرح مثنوی معنوی، شرح نهج البلاغه و کتاب های هنری ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین استفاده در این حیطه توسط استاد جعفری از آثار تولستوی و ویکتور هوگو اتفاق افتاده است و از سویی دیگر آثار کسانی چون: صادق هدایت، کافکا و... مورد استفاده نبوده اند، زیرا استاد جعفری معتقد است این آثار در زمینه ادبیات پوچ گرایی هستند. همچنین با توجه به اینکه شرح مثنوی پیش از شرح نهج البلاغه نگاشته شده است استاد در استفاده از مثالهای ادبی با هم همپوشانی داشته و در مواردی یکسان می باشند. پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه در بین شارحان و مفسران علوم دینی، هیچ کس چون محمد تقی جعفری به استفاده از ادبیات و هنر درتبیین دین نپرداخته است، از آثار ایشان در کتب گروه معارف اسلامی دانشگاه ها بیش از پیش استفاده گردد.
شکاف سنت و مدرنیسم و ثبات سیاسی در عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیرات شکاف سنت و مدرنیسم در عربستان سعودی بر ثبات سیاسی این کشور است. در طول دهه های متمادی، به رغم تلاش رهبران سعودی برای پیشبرد روند نوسازی به منظور تحکیم قدرت و بهبود حکمرانی، علمای وهابی به ترویج ارزشها و باورهای سلفی و در نتیجه تقویت گرایش های سنتی و محافظه کار در جامعه پرداخته اند. اما در نهایت به رغم برخی چالشها، مدیریت شکاف سنت و نوگرایی از سوی رهبران سعودی باعث حفظ ثبات سیاسی در این کشور شد. در دوره ملک سلمان، روند جدید و پرشتابی از نوسازی با رهبری محمدبن سلمان آغاز شد. این روند جدید که با ابعاد متعددی مانند محدودسازی علمای وهابی، تمرکز بر تغییرات نسلی و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی با محوریت زنان همراه است پرسشهای مهمی را در خصوص ثبات سیاسی عربستان مطرح می سازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سیاستهای اصلاحی بن سلمان و تحولات جدید معطوف به شکاف سنت و مدرنیسم موجب ایجاد چالشهایی مانند کاهش مشروعیت حکومت در اقشار سنتی و افزایش گرایش مردم به جریانهای افراط گرا می شود، اما در نهایت این تحولات به تغییرات اساسی در نظام سیاسی سعودی منجر نخواهد شد.
بنیادهای نظری روش های بازتاب گرا و خردگرا در فهم کنش اجتماعی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1051 - 1065
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است در فراز و فرود گفتمان های روش شناختی بازیگران روابط بین المللی و از آنجا که فهم کنش بازیگران بین المللی رابطه تنگاتنگی با کنش های اجتماعی مردم دارد، بازشناسی همکنشی مردم، هدف اصلی همه بررسی ها، در راستای فهم انگیزه های همکنشی انسان ها بوده است. بنابراین عملکرد هم اندیشی انسان ها درباره خود و جامعه از مهم ترین دستاوردهای نوزایی و روشنگری است که بسیاری از تابوهای هستی شناختی و شناخت شناسی را در هم شکسته است و انسان را قادر به شناخت و تغییر جهان می داند، که می تواند از راه نوسازی اندیشه به نوسازی زیست جهان خود دست یابد. در همین زمینه انسان ها از طریق کاربرد روش های علمی و مفهوم سازی ها یا همکنشی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بررسی هایی انجام دادند و روش بازتاب گرایانه را جایگزین روش بخردانه کردند و عرصه فراخی را برای اندیشه های پسامدرنیستی فراهم آوردند. در این مقاله روندهای جابه جایی این بینش ها و روش ها با نگاهی به رشته روابط بین الملل در میان گذاشته شده است.
امکان سنجی تبدیل قانونی حق قصاص در فقه مذاهب خمسه و خلأهای قانونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق تطبیقی جلد ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
179 - 208
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه قصاص از جمله واکنش ها و مجازات هایی است که اسلام به عنوانِ ضمانت اجرای حق حیات انسان در نظر گرفته است، در خورِ مباحث پژوهشی فراوانی است. یکی از این مباحث تبدیل و جایگزینی این مجازات است. با عنایت به نکته فوق و نیز مبتلا بِه بودن قصاص در جامعه، توجه به قصاص از این منظر به منظور تأمین حقوق اولیای دم، بسیار ضروری می نماید. پرسش های اساسی در این مقاله عبارت اند از اینکه، صاحب حق قصاص دارای چه نوع اختیاراتی است؟ آیا می تواند نسبت به آن هر گونه تصمیمی با عنوان «تبدیل» اتخاذ کند، و یا اینکه مجازات قصاص موضوعیت داشته و جز در موارد منصوص، امکان تبدیل آن حتی با رضایت طرفین وجود ندارد؟ در فرض پذیرش تبدیل مجازات قصاص، با تأسی به نهاد تبدیل در مجازات های تعزیری، باید گفت در تبدیل قصاص به مجازات دیگر نیز باید مجازات خفیف تر ملاک عمل قرار گیرد. در این مقاله به طورِ خاص به موردی اشاره می شود که اجرای قصاص امکان پذیر نیست، و نتیجه به دست آمده در این مقاله این است که، تغییر مجازات قصاص به دیگر مصادیق مجازات از جمله دیه، بسته به اینکه طبق نظر مقام صلاحیت دار باشد یا توافقی و براساسِ تراضی با جانی، حالات مختلفی دارد.
«لبخند» تراژیک ابرانسان در تفکر نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیچه در تأملات انتقادی خود درباره فلسفه عقل گرایان و تجربه باوران که درون مایه آن را نتیجه تفکر متافیزیکی و تئولوژیک می داند به ماحصل شیوه های جهان بینی آنها، همچون یأس، ناامیدی و سرخوردگی ای اشاره دارد که به نیهیلیسم می انجامد. تفکر تاکنونی غربی از نظرگاه نیچه، مَحمل دشمنی و کینه توزی با زندگی بوده است. گویی که زندگی خصمِ تفکر است و رستگاری انسان بریدن از زندگی و حیات است. فلسفه آری گوی نیچه به عنوان بدیل تفکر تاکنونی غرب، چهره ای متبسم و خندان دارد که مؤلفه ای کلیدی در تفکر اوست. این فلسفه ریشه در تأیید زندگی، علاقه به حیات و زیست جهانی شادان دارد. این شادی از برای چیرگی بر خود و لذت حاصل از اراده معطوف به قدرت و برخورداری از بیشینه انرژی و نیروست که در ابرانسان نیچه ظهور و نمود می یابد. ابرانسان است که با گذشته آشتی می کند، حال را تأیید کرده، آینده را با پل آری گویی می سازد و با عشق به بازگشت جاودانه همه امور، خود، سرنوشت و تقدیر خویش را متحقق می سازد. سلامتی از نظر نیچه در تقابل با بیماری متافیزیک اندیشی، زیستی شادمان است که چهره نهایی اش در انفجار نیروها و فیگور لبخند ظهور می یابد: لبخند به زندگی، زمین و زمان؛ لبخندی دیونوسوسی.
برساختنِ گمینشافتِ مجازی در روزگارِ کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
157 - 190
حوزههای تخصصی:
کروناویروس، دستاورد زیست فاجعه بار انسانِ مدرن است. هدف نوشتار، پیشنهادی هنجارین است برای رهایی بخشی انسان گرفتار شده در دام کرونا؛ ویروسی که انسان اجتماعی را منزوی ساخته است. کرونا به شتاب، تاج دارِ گیتی شده و جهان را بر لبه آشوب قرارداده است. پرسمان نوشتار این است که کروناویروس، پیوندِ کمابیش نظم یافته جامعه سیاسی مدرن (دولت/جامعه مدنی/مردم) را که یادگارِ مدرنیته اروپایی بود، به لرزه درآورده است؛ از یک سو به دولت ها قدرت فراوان بخشیده، از دیگرسو، فرد را ضعیف تر ساخته است. دشواره برآمده از بیماری همه جهان گیر این است که کروناویروس، فرد ضعیف شده را دعوت به جدازیستی نموده و انسان «باهم زیسته» را «گوشه گیر به کنج رفته» می خواهد. از دیدگاه روش شناختی، نگارنده با پذیرش پیش انگاره «بنیانِ سه پایه دولت/جامعه مدنی/فرد» در همراهی با رویکرد انتقادی و با بهره گیری همزمان از دو روش «چگونه- ممکن است»/ «چگونه- باید»، کوشش کرده است تا این انگاره تجویزی را مستدل سازد که واژه نادرست فاصله گذاری اجتماعی[1]، چرخش گاهی[2]است که نیازمندی بشر را به یک «اجتماع مدنی مجازی»، بایسته نموده است. یافته هنجارین نوشتار این است که یکی از راه های کاهش دشواری های (جسمی/روانی) گوناگونِ برآمده از قرنطینه/خانه نشینی اجباری/دوری گزینی/باهم نبودن های اجتماعی، از راهروِ برساختن گمینشافتِ مجازی ممکن است؛ جماعت مدنی مجازی ای که جداگری فیزیکی و به هم نزدیک سازی اجتماعی را دسترس پذیر می سازد.
جایگاه قاعده تفسیر علیه انشاء کننده در تحقق عدالت توزیعی در حقوق قراردادها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۹
121-138
حوزههای تخصصی:
برقراری موازنه میان طرفین قرارداد، همواره یکی از دغدغه های اصلی نظام های حقوقی بوده است. امروزه با توجه به پیچیده شدن قراردادها و تغییر فاحش قدرت معاملاتی طرفین قرارداد، لزوم بازنگری در برخی قراردادها مورد توجه دکترین و رویه قضایی قرار گرفته و یکی از مصادیق آن، قاعده تفسیر علیه انشا کننده است. این قاعده که به موجب آن، ابهامات قرارداد علیه انشاکننده آن تفسیر خواهد شد، یکی از جلوه های اجرای عدالت توزیعی در قراردادهاست که در مرحله تفسیر قرارداد اعمال می شود. چالش اصلی این مقاله بررسی کارکرد قاعده تفسیر علیه انشاکننده در تحقق عدالت توزیعی است. در انتهای این مقاله مشخص خواهد شد که این قاعده از نقشی تعدیل کننده در کلیه قراردادهای الحاقی، یک طرفه، استاندارد و سایر قراردادها برخوردار است. وجود قدرت کنترل انشا کننده بر قرارداد، کاهش ابهام در متن قرارداد و امکان اجرای عدالت از مهم ترین مبانی اجرای این قاعده است.