مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان دختران با طرحواره های ناسازگار اولیه از منظرفرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دختران 15-25 سال با طرحواره ناسازگار اولیه در شهرستان مهریز سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دختران با طرحواره ناسازگار اولیه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرگروه 15 نفرجایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ(2005) ، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) و پرسشنامه رفتارخودآسیب رسان جانسون (1998) بود. گروه آزمایش، آموزش گروهی هیجان مدار را در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر بود. هم چنین آموزش هیجان مدار به دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی کمک می کند بتوانند هیجانات را مدیریت کنند و از این طریق باعث کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در آن ها شود.
تأثیر اخلاق حرفه ای و هوش معنوی بر کمال گرایی حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر کمال گرایی حسابداران و نقش تعدیلی هوش معنوی است.
نقد کهن الگویی منظومه عامیانه «طالب و زهره»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
203 - 243
حوزههای تخصصی:
ادبیات، به ویژه ادبیات عامه، بستری مناسب برای ظهور انگاره های کهن الگویی به شمار می رود، زیرا قریب به اتفاق افسانه ها و داستان های عامه تا حد زیادی در فعالیت های ناخودآگاه جمعی انسان ریشه دارد. نقد کهن الگویی، رویکردی تلفیقی و میان رشته ای است که نشان دهنده چگونگی حضور ناخودآگاه جمعی یونگی در آثار ادبی است. درواقع، بشر از دیرباز تاکنون به وجود و نقش اسطوره و کهن الگو، معتقد بوده که این امر موجب شده کهن الگوها در پستوی ضمیر ناخودآگاه جای گیرند؛ از این رو آثار شکل گرفته در این حوزه، یکی از مناسب ترین تجلی گاه های کهن الگوها محسوب می شوند. همسو با این اصل، منظومه طالب و زهره، یکی از قصه های بومی برخاسته از فرهنگ عامه مازندران است که بن مایه های آن، دارای عمق تاریخی و اساطیری است. در بین مردم عامه مازندران، برخی این منظومه غنایی را سرگذشت طالب آملی، شاعر بلندآوازه سبک هندی، دانسته اند. با توجه به اشتراکاتی که میان این منظومه و کهن الگوها مشاهده می شود، در این پژوهش به بررسی آن براساس نقد کهن الگویی به روش تحلیل کمّی و کیفی و براساس آرای کارل گوستاو یونگ پرداخته شده و ضمن آوردن تعاریفی نسبتاً گویا و جامع از کهن الگوها و نمادهای کهن الگویی، میزان و چگونگی بهره گیری شاعر از کهن الگوهایی چون آنیما، نقاب، سایه، سفر و آب سنجیده شده است.
The Interaction Between Lexical Cohesion and L2 Vocabulary Size and Depth in TOEFL Reading Item Types(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
245 - 272
حوزههای تخصصی:
Few studies have addressed the interaction among reader and text variables in reading comprehension. This research probed the role of aspects of lexical knowledge to the TOEFL reading comprehension of passages with low and high lexical cohesion. The extent of this contribution was checked for five types of TOEFL reading test items: Main Idea, Stated Detail, Inference, Reference, and Lexical Inferencing. For this purpose, 60 Iranian English as a Foreign Language (EFL) took the New Vocabulary Levels Test (NVLT), Word Associates Test (WAT), and TOEFL reading comprehension tests with low and high lexical cohesion determined through the computational tool Coh-Metrix. Results of Wilcoxon signed-rank tests revealed that the students outperformed on three types of TOEFL reading items (Main Idea, Inference, and Lexical Inferencing) for texts with high lexical cohesion. Multiple linear regression analyses further showed that vocabulary depth was a stronger predictor of the participants’ scores on Lexical Inferencing item of TOEFL reading texts with high lexical cohesion, while vocabulary size predicted the same item performance for the low-lexical-cohesion subtest. Moreover, vocabulary depth could significantly predict performance on Main Idea test item of TOEFL high-lexical-cohesion subtest over and above the low-lexical-cohesion subtest. The implications for teachers, test designers, and materials writers are discussed.
نقش تعدیل گر دوره تحصیلی در رابطه خودکارآمدی انتخاب شغل با هوش های چندگانه و اطمینان به مهارت ها در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۳۰۲-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بر اساس هوش چندگانه و باور به مهارت ها با توجه به نقش تعدیل کننده دوره تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 14137 بود که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 636 نفر انتخاب و به پرسشنامه های خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی (بتز و همکاران، 1996)، هوش های چندگانه (گاردنر، 2002) و باور به مهارت ها (بتز وهمکاران، 1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss نسخه 25 و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دوره تحصیلی در تأثیر هوش های چندگانه و باور به مهارت ها بر خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی نقش تعدیل گری داشت (05/0< P). اثر هر دو متغیر باور به مهارت ها و هوش های چندگانه روی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی در گروه کارشناسی ارشد قوی تر از کارشناسی و دکتری است (05/0< P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می توانند به سیاست گذاران و مشاوران شغلی کمک کنند تا برنامه های آموزشی و مشاوره ای مؤثرتری طراحی کنند که بر تقویت هوش های چندگانه و باور به مهارت ها متمرکز باشد. همچنین، توجه به تفاوت های دوره تحصیلی در این زمینه می تواند راهکارهای اختصاصی تری را برای دانشجویان در مراحل مختلف تحصیلی فراهم کند، که منجر به بهبود تصمیم گیری شغلی و افزایش خودکارآمدی در این زمینه خواهد شد.
Enhance Learning Performance Through Enriching Video Content Based on Ego State Therapy(مقاله علمی وزارت علوم)
One of the most important aspects of learning is attention. This is even more pronounced in online education due to the instructor’s need for sufficient control over the learner’s environment. This study aims to identify the pattern of changes in the cognitive state of learners, from unconsciousness to consciousness. By observing the brain’s response while learners watch micro videos, we sought to understand the impact of these ego states on learners’ performance in E-Learning environments. Our findings suggest that learners' ego states significantly impact their learning performance. The first phase aimed to precisely detect the transition point from the unconscious to the conscious state. In the second phase, we tried to differentiate between these two states by comparing their learning performance. Finally, the obtained results led us to believe that learning outcomes are subject to a significant increase when the brain state changes. These findings emphasize the importance of early engagement strategies in online learning, as improving the initial phase of content delivery significantly increases overall learning outcomes. By understanding the transition between different ego states, educational content authors would create more effective learning materials that maintain continuous learner engagement.
مفهوم و پیامدهای عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای: تحلیل ابعاد فلسفی، اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم و پیامدهای فلسفی عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. با تکیه بر روش تحلیلی-تفسیری و با بهره گیری از چارچوب های نظری پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، این پژوهش نشان می دهد که عاملیت در بازی ها صرفاً یک ویژگی فنی یا طراحی نیست، بلکه تجربه ای زیسته و فلسفی است که مفاهیم بنیادینی چون آزادی، مسئولیت، هویت، واقعیت و مرگ را به چالش می کشد. کاربران در مواجهه با تصمیم گیری های معنادار در بسترهای دیجیتال، وارد فرآیندهایی از انتخاب اخلاقی، ساخت هویت و تأمل در باب وجود می شوند. بازی های تعاملی، با ایجاد امکان انتخاب در ساختارهای روایی غیرخطی، زمینه ای برای درگیری ذهنی با مسائل فلسفی فراهم می آورند؛ از جمله پرسش هایی درباره آزادی اراده، پیامدهای اخلاقی کنش، تجربه واقعیت مجازی و مرگ به عنوان بخش جدایی ناپذیر از چرخه یادگیری. همچنین، این مقاله نشان می دهد که عاملیت کاربران در بازی های چندنفره و اجتماعی می تواند بُعدی سیاسی-اجتماعی نیز پیدا کرده و مفاهیمی چون عدالت، قدرت، و مسئولیت جمعی را برای بازنگری فراهم سازد. در نهایت، پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که بازی های رایانه ای، فراتر از سرگرمی، می توانند به فضایی تأمل برانگیز برای پرسش از انسان معاصر و جهان دیجیتال تبدیل شوند.
بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه های مجازی از منظر تربیت کودکان
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه ها و فضاهای مجازی از منظر تربیت کودک می باشد.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق، از روش کتابخانه ای و اسنادی جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و برای پاسخ به سوال های پژوهش از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از کدگذاری و مقوله بندی داده ها صورت پذیرفته است.یافته ها: نهایتا یافته های پژوهش نشان می دهد به دلیل ظهور محیط های آموزشی جدید و رسانه های نوین در کنار ضرورت ارتباط روحانیون با کودکان و آموزش مفاهیم دینی، حضور روحانیون در فضای مجازی از منظر تربیت کودک لازم و ضروری است.بحث و نتیجه گیری: حضور روحانی در رسانه های کودک ، فرصت هایی همچون آشنا نمودن کودکان با لباس روحانیت، الگو شدن روحانی برای کودکان، تقلید از روحانیون در مسائل تربیتی و دینی، ترغیب به مراجعه به روحانیت در سن بزرگسالی، استفاده از ضمیر پاک و آموزش پذیر کودک برای ارائه مفاهیم دینی، رفع نیازهای روحی و روانی کودک، جلوگیری از گرایش کودکان به رسانه های غیردینی، دستیابی به ثبات اخلاقی، پایبندی به آداب اجتماعی، ایجاد رابطه روحانی با قشرهای مختلف کودک و جذب حداکثری مخاطبان خردسال و کودک ایجاد می کند. از سوی دیگر، فضاهای مجازی ممکن است چالش هایی مانند سوء استفاده از برخی آیتم ها، القای دوگانگی در صورت پایبند نبودن به لباس روحانیت، تأثیر منفی در صورت بیان سخنان بی اعتبار و غیر مستند، ثبت سلوک و رفتار روحانی و احتمال اشتراک خطاهای سهوی به طور گسترده در فضای مجازی را به دنبال داشته باشد.
Survey of Personal Information Management base on Electronic Information
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
47 - 69
حوزههای تخصصی:
Background: The rapid growth of computer technology in recent decades suggests that people today, in addition to print media, have many electronic information items that need to be managed appropriately and have increased the use of personal computers.Aims: This Researches descriptive and analytical based on the purpose of applied Research, and in terms of data collection and nature and comparison between the activities of personal information management and two measures of knowledge and skills has been presented.Methodology: The statistical population includes the students of Jundishapur University of Medical Sciences in Ahvaz in the academic year 2017-2018. To determine the statistical population, the sampling method was used by determining the total number of students 1300 and using the Karjesi-Morgan table, the approximate number of the sample was determined to be 297. The data collection was done using the questionnaire of 2012 and in order to analyze Pearson and Spearman correlation tests and AMOS and SPSS software were used.Results: The results of the survey show that knowledge and skill variables have a significant and positive effect on personal information management, and age, level of education, and school of study have a significant and positive effect on personal information management.Conclusions: The results of the research show that the status of personal information management of medical students in Jundishapur Ahvaz has a positive and meaningful effect based on the knowledge and skills of the students. According to the changes made in the management of personal information activities, it can be said that the difference in the amount and amount created in the variables of personal information management can be seen. The main reasons for this can include not having enough time, work pressures and lack of familiarity with the activities required for personal information management.
Heideggerian Space and Time in Ted Hughes’s and Allen Ginsberg’s Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to explore the two concepts of time and space in postmodern lyric poetry of the two poets of the 1950s through the lens of the Heideggerian existential theory of time and space, which regards time as a horizon for understanding Being and distinguishes three different types of space: (1) world-space, (2) regions , and (3) Dasein's spatiality. To fulfill this objective, some selected poems of the two poets, including Allen Ginsberg and Ted Hughes, were analyzed temporally and spatially. The findings suggested that the two poets tend to treat time and space existentially and reject eternality. It was revealed that they are existential poets whose existence is manifested in their quest for identity within the immediate world or the global world as well as their concerns for their homeland and ideals. In their poems, time and space are intermingled with Being and reflect each individual’s relationship with the world. The result of the analysis of poems showed that their poetry is not just the language of imagination and perception, but also the language of existence. The world is regarded as an existential space-time continuum and being-in-the-world is the fundamental ontological situation for Dasein. Accordingly, the world, like poetry, is a disclosure of things in nearness or distance, which matters to human beings
تأمل در زیارت وارث: رمزگشایی از وراثت امام حسین (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
45 - 57
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع) مانند دیگر ائمه اطهار برای هدایت بشر انتخاب شد. یکی از راه های شناخت جایگاه والای امام حسین(ع) تأمل و بررسی مفاهیم «زیارت وارث» است. وارث از مهم ترین زیارت هایی است که در مورد امام حسین(ع) ذکر شده است. نتایج پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که در این زیارت بر وراثت امام حسین(ع) از انبیاء تأکید شده اس ت. وراثت امام حسین(ع) منحصر به پیامبرانی نیست که نامشان در زیارت آمده است، بلکه شامل همه پیامبران از آدم(ع) تا محمد(ص) می شود. او همچنین وارث پدرش علی(ع) و مادرش فاطمه(س) و برادرش امام حسن(ع) است.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطۀ بین تقاضای شغلی و ابهام نقش با رفاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان شده است اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار داده آنها احساس تعهد بیشتری به سازمان داشته و در جهت فزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. یافتن عوامل موثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است و به سازمان ها جهت بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت کمک نموده است، از این رو این پژوهش در پی آزمون مدلی ازعوامل علی موثر بر رفاه کارکنان با میانجی گری خودکارآمدی در کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری، روایی همگرا و روایی افتراقی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه که شامل 490 نفر بوده است و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که چالش های شغلی و ابهام نقش هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی بر رفاه کارکنان موثر بوده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که تقاضاهای شغلی بیش از حد و ابهام در نقش کارکنان توانسته است خستگی عاطفی را افزایش و درگیری کاری کارکنان را کم کرده که این دو سبب کاهش رفاه کارکنان شده است.
Food System Digital Transformation in Africa: Constraints and Interventions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Fourth Industrial Revolution (4IR) and its associated technologies are revolutionising socio-economic sectors, including agriculture. This article explores the impact of digitalisation on African food systems. The article uses secondary and primary sources in academic and grey formats to examine how digital tools can shape agriculture and create new opportunities for developing Africa's food system. It identifies digital tools usable across the food system chain and explores their potential impact on food production, processing, storage, marketing, transportation, and consumption. The article also examines the challenges to transforming the digital food system in Africa. The article shows that while digital technology has the potential to increase food production, reduce food waste, and improve food marketing and distribution, several economic, political, and social challenges exist that frustrate digital uptake. It argues that African governments should enhance the capacity of actors in the food systems chain to adopt digital tools. This can be achieved through adopting relevant policies and rolling out digital infrastructure to enable actors to access it in their areas of operation.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده ها، آمیخته (کیفی- کمی) با رویکرد اکتشافی می باشد. عوامل و مؤلفه های شناسایی شده با نظر خبرگان سنجیده شد و بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تحلیل و ترکیب عوامل و در نهایت اولویت بندی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان و مدیران صاحب نظر در مدیریت منابع انسانی بود که بصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند و با روش دلفی، اطلاعات مورد نیاز از آنها جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شد و در نهایت در قالب 6 مؤلفه و 37 شاخص مؤلفه ها تأیید شدند. براساس یافته ها، این مؤلفه ها به ترتیب شامل: مساوات و توسعه، خودکارآمدی و خود کنترلی، عوامل فنی – تخصصی، کمال حرفه ای، منافع ذی نفعان و تولید محتوای رقابت طلبی می باشند. نتایج نشان می دهد مدیریت منابع انسانی با استفاده از رویکردهای اخلاقی می تواند به هدایت نگرش ها و رفتارهای کارکنان و انجام بهینه وظایف و اهداف خود در دنیای رقابتی بپردازد.
تاثیر افزایش سطح حباب قیمت سهام شرکت ها بر ارتباط بین تحول دیجیتال شرکتی و ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
به این بازار می شود. لذا، شناسایی عوامل مؤثر بر سقوط قیمت ها و ارائه راه حل های مناسب برای پیشگیری از این پدیده، به ویژه در عصری که اقتصاد و تجارت با سرعت چشمگیری در حال تحول دیجیتال است و تمامی کسب وکارها با پدیده دیجیتالی شدن درگیر شده است وشرکت ها ناچار به گام برداشتن در مسیر تحول دیجیتال می باشند، دارای اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا تحول دیجیتال شرکتی منجر به کاهش ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها می-شود یا خیر. همچنین نقش تعدیل گر افزایش سطح حباب قیمت سهام شرکت ها نیز مورد سنجش قرار می گیرد. با استفاده از محدودیت های در نظر گرفته شده، تعداد 141 شرکت در بازه زمانی 1396 -1402 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) بوده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار Eviews12 بهره گرفته شده است. پس از بررسی های انجام شده مشخص گردید که میان تحول دیجیتال شرکتی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معنی دار در سطح خطای 05/0 وجود دارد. این نتیجه نشان می دهد که تحول دیجیتال شرکتی، ریسک سقوط قیمت سهام را کاهش می دهد. همچنین، تأثیر تحول دیجیتال شرکتی در کاهش ریسک سقوط قیمت سهام با افزایش سطح حباب قیمت سهام تضعیف می شود.
Corporate Digital Transformation: A Comprehensive Definition and Conceptual Framework for Enhancing Business Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to analyze 45 definitions of digital transformation (DT) to identify key drivers and propose a conceptual framework to outline their impact on business performance. Through content analysis, 24 key drivers were identified, focusing on the frequency of occurrence across the definitions. The analysis highlights drivers such as IT technologies & innovation, business model, business performance, customer experience, and operational processes. The results show a significant emphasis placed on various drivers of DT, reflecting its multidimensional nature. Key drivers include technological innovation, organizational adaptation, customer-centric strategies, and change management practices. By conceptualizing the relationships between key drivers and performance outcomes, the proposed conceptual framework provides theoretical insights into the mechanisms underlying digital transformation and its impact on business performance. The proposed framework integrates technological, strategic, organizational, and cultural dimensions. The analysis underscores the complexity and multidimensional nature of DT as a strategic phenomenon and offers drivers on which the organizations should focus to face the challenges of digital disruption. This paper's original theoretical contribution lies in synthesizing various definitions of digital transformation from the past two decades to propose a comprehensive definition of Corporate Digital Transformation.
رویکرد فقه و حقوق ایران به حقوق فردی بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
49 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق بشر یکی از موضوعات مهم در هر نظام حقوقی می باشد؛ در یک تقسیم بندی کلی، حقوق بشر به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم می گردد. هدف از پژوهش حاضر تبیین رویکرد فقه و حقوق ایران به حقوق فردی بشر است.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در متن اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران واژه حقوق بشر به کار نرفته، ولی در عوض، از تعبیراتی چون حقوق ملت، حقوق عامه، چند بار استفاده شده است. در نتیجه، تقسیم بندی حقوق بشر فردی و اجتماعی نیز به صورت صریح در قانون اساسی وجود ندارد.
نتیجه : نتایج پژوهش نشان می دهد عدم تقسیم بندی مصادیق حقوق بشر به حقوق فردی و اجتماعی، نقطه قوت قانون اساسی محسوب می گردد. در واقع، با توجه به بهم پیوستگی موجود میان مصادیق حقوق بشر، آثار مصادیق مختلف به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. رویکرد فقه در تبیین مصادیق حقوق بشر نیز به همین گونه است. به همین دلیل است که، در مسائل راجع به ابواب مختلف، پرسش ها و پاسخ هایی در موارد ارتباط مصادیق مختلف حقوق بشر وجود دارد.
تبیین مدل مقصد هوشمند گردشگری (مطالعه موردی: شرکت های گردشگری شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات فناوری در سال های اخیر، صنعت گردشگری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و استفاده از فناوری های هوشمند در بین ذی نفعان گردشگری گسترش یافته است. در مقصدهای گردشگری هوشمند از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تجربیات بازدیدکنندگان و ارتقای عملکرد سازمانی استفاده می شود. توسعه یک اکوسیستم هوشمند نیازمند مشارکت و احساس تعهد تمام ذی نفعان است. این مقاله عوامل موثر بر پذیرش مدل مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری باتوجه به رویکردی اکوسیستمی را موردبررسی قرار می دهد. طبق مطالعات مختلف، شرکت های گردشگری، ذی نفعان کلیدی توسعه و اجرای مدل مقصد هوشمند در یک منطقه هستند. این مطالعه براساس چارچوب فناوری، سازمان، محیط و مدل پذیرش فناوری، پیشنهاد می نماید که حمایت از توسعه پروژه مقصد هوشمند در منطقه موردمطالعه و انگیزه پیوستن به آن تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی می باشد. تحقیق حاضر باتوجه به هدف از نوع کاربردی بوده و باتوجه روش از نوع توصیفی- پیمایشی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران کسب و کارهای گردشگری شهر تهران است که تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شد. این پژوهش شامل هفت متغیر مزایای خاص، فشار رقابتی، حمایت از پروژه مقصد، تعهد به توسعه محلی، قصد پذیرش، سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده می باشد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قصد پیوستن به پروژه مقصد هوشمند، تحت تأثیر سودمندی ادراک شده و سهولت پذیرش است؛ در حالی که حمایت عمومی برای توسعه پروژه هوشمند تحت تأثیر تعهد به توسعه محلی است. در نهایت، سودمندی ادارک شده از مدل مقصد هوشمند، تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی (سهولت ادراک شده در پذیرش و مزایای خاص) و محیطی (فشار رقابتی) قرار دارد. این تحقیق به درک چگونگی اتخاذ مدل های مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری کمک می کند و بر نقش آن ها به عنوان سهامداران کلیدی در توسعه منطقه ای تأکید می نماید
رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی B2C: مرور بیبلیومتریک و تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت افزوده به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار دیجیتال در سال های اخیر ظاهرشده است. این فناوری نوین به دلیل جذابیت و پتانسیلی که دارند به طور پی درپی در کسب وکارهای نوآورانه به کاربرده شده است. هدف پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک و جامع در قالب رویکرد کتاب سنجی بر روی داده های استنادی ادبیات تصمیم گیری خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بوده است. یک پارادایم عملگرایانه به محقق اجازه داد تا در قالب یک استراتژی سیستماتیک داده های استنادی را از پایگاه اسکوپوس جمع آوری و در قالب پروتکل استاندارد پریزما پیش پردازش کنند. درنهایت 239 مطالعه در سبد تحلیل کتاب سنجی توسط نرم افزار R Studio و Vosviewer قرار گرفت. نتایج نهایی در بخش عملکردی تأثیرگذارترین اسناد، نویسندگان، ژورنال ها، سازمان ها و کشورها را مشخص کرد و سپس در قالب الگوهای تعاملی بین عناصر و تحلیل محتوای داده ها نکات برجسته ای را به رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی اضافه نمود. همچنین قابل ذکر است که این مفهوم عمدتاً حول پنج حوزه اصلی هست: تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تأثیرات هوش مصنوعی بر فناوری های نوین در رفتار خریداران؛ تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تعاملات فناوری، ارزش ادراک شده و شناخت بر تجربه خریداران در خرده فروشی با استفاده از واقعیت افزوده موبایلی؛ نقش فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خرید و خریدهای هوشمند در فضازی مجازی. مکتب تأثیرگذار فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خریداران با نظریه محرک – ارگانیسم – پاسخ مرتبط هست که پایه فکری این حوزه را شکل داده_اند .
Analysis and Optimization of Customer Lifetime Value Prediction using Machine Learning and Deep Learning Models by RFM Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
In today’s data-driven hospitality sector, customer interactions increasingly occur through digital platforms, generating extensive behavioral and transactional information. This study analyse the prediction of Customer Lifetime Value (CLV) using machine learning models—Linear Regression, Random Forest, and LightGBM—trained on features derived from hotel website interactions and booking records. After comprehensive data preprocessing, the models were evaluated using MAE, RMSE, and R² metrics. LightGBM achieved the highest predictive performance (R² = 0.504), followed by Random Forest (R² = 0.497), while Linear Regression underperformed (R² = 0.386), highlighting the advantages of non-linear models in modeling intricate customer patterns. Residual analyses confirmed LightGBM's stability and low bias across diverse customer profiles. Apart from prediction, the study applies Recency-Frequency-Monetary (RFM) analysis to segment customers into distinct value-based groups. These segments form the basis for tailored marketing strategies, allowing hotels to allocate resources more efficiently, enhance customer retention, and develop targeted campaigns aligned with customer potential. By integrating web-derived behavioral data with advanced modeling and segmentation, this research offers hotel managers practical tools for strategic planning in customer relationship management.