مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰٬۱۰۱ تا ۶۰٬۱۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تأثیر سیستم های توصیه گر بر بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کارآفرینانه می پردازد، با تمرکز بر دقت، قابلیت استفاده و تأثیرات بلندمدت آن بر پایداری و رشد کسب وکار. با استفاده از طراحی تحقیق کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۹ کارآفرین از بخش های مختلف جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد تا مضامین و زیرمضامین اصلی مرتبط با استفاده و تأثیر سیستم های توصیه گر در محیط های کارآفرینانه شناسایی شوند. سه مضمون اصلی شامل اثربخشی سیستم های توصیه گر، تأثیرات بلندمدت، و چالش ها و محدودیت ها شناسایی شدند. در زمینه اثربخشی سیستم های توصیه گر، دقت توصیه ها، سهولت استفاده و تأثیر بر تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفت. تأثیرات بلندمدت شامل پایداری کسب وکار، رشد و نوآوری کسب وکار، در حالی که چالش ها و محدودیت ها بر مسائل فنی و تکنولوژیکی، مقاومت سازمانی، و نگرانی های حریم خصوصی و اخلاقی تمرکز داشت. یافته ها نقش قابل توجه سیستم های توصیه گر در تسهیل تصمیم گیری های آگاهانه و کارآمد در میان کارآفرینان را مورد تأکید قرار داده، پتانسیل این سیستم ها برای کمک به رشد و نوآوری کسب وکار را نشان می دهد، ضمن اینکه به چالش ها و محدودیت هایی که نیاز به رسیدگی دارند، اشاره می کند.
ارائه الگوی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی معلمان (مطالعه موردی آموزش و پرورش استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
242 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی معلمان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی مازندران در سال تحصیلی 99-1398بودند که 15 نفر بر اساس اشباع نظری و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز ، شامل معلمان آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 99-1398 (2287 نفر) بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر تعیین که با روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته های کیفی با دیدگاه خبرگان و استراتژی بازبینی مجدد و پایایی با روش ضریب توافق کدگذاری 83/0 شد. در بخش کمّی نیز با روایی محتوایی و پایایی با روش آلفای کرونباخ 91/0 شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری با نرم افزار Maxquda18 و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Pls Smart3 استفاده شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد کد انتخابی مدیریت منابع انسانی الکترونیک دارای 33 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (تکنولوژیکی، ساختاری، فرهنگی، استراتژیک و فرایندى) و کد انتخابی بهره وری پژوهشی نیز دارای 36 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (فردی، سازمانی، اقتصادی، فنی– عملیاتی و اجتماعی) بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد تمام بارهای عاملی سازه ها بالای 40/0 بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی دارای تأثیر مثبتی بود (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش باید با توانمندسازی معلمان در زمینه منابع انسانی الکترونیکی موجبات بهره وری پژوهشی آنان را فراهم کنند.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مولفه های الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش با استفاده از روش تصمیم گیری چندشاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
157 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: برند کارفرما به عنوان یک فعالیت راهبردی برای سازمان ها نشان دهنده نحوه مدیریت سرمایه انسانی است. در نتیجه، این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مولفه های الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش با استفاده از روش تصمیم گیری چندشاخصه انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه های تهران و مدیران اجرایی و مشاورین وزارت آموزش وپرورش در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه بخش کمی پژوهش کارکنان وزارت آموزش وپرورش در سال 1399 به تعداد 872000 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با رعایت طبقات بر اساس نوع شغل آموزشی، اداری و خدماتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (28 گویه ای) بود که روایی و پایایی آنها تایید شد. داده های پژوهش در بخش کیفی با روش کدگذاری و در بخش کمی با روش تصمیم گیری چندشاخصه (Multiple Attribute Decision Making) و تکنیک ساو (Simple Additive Weighting) تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش 28 مولفه در 7 بعد شامل استراتژی استخدامی، شناخت کارکنان، جایگاه برند کارفرما، سبک مدیریتی، نظام مدیریت منابع انسانی، استراتژی برند و ترویج و ارتقاء برند شناسایی شد. همچنین، از میان ابعاد الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش به ترتیب ابعاد نظام مدیریت منابع انسانی، استراتژی برند، استراتژی استخدامی، سبک مدیریتی، جایگاه برند کارفرما، شناخت کارکنان و ترویج و ارتقاء برند دارای رتبه و اولویت بالاتری بودند. علاوه بر آن، از میان مولفه های الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش به ترتیب مولفه های مدیریت استعداد و سبک های کاربردی در رتبه اول، منابع انسانی توانمند، برنامه زیرساختی استخدام، جذب و سیستم کارفرمایی در رتبه دوم، مدیریت نوین منابع انسانی، رضایت شغلی، انگیزش و حل مشکل تجاری سازی در رتبه سوم و سایر مولفه ها در رتبه چهارم تا یازدهم قرار داشتند.
بحث و نتیجه گیری: طبق ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزش وپرورش و رتبه آنها، متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش می توانند برنامه هایی برای بهبود کارفرمایی در وزارت آموزش وپرورش طراحی و اجرا نمایند
آشنایی با پایگاه های علمی و مراحل پژوهش تاریخی (با تأکید بر تاریخ ایران و اسلام)
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
153 - 165
حوزههای تخصصی:
آنچه در این جستار می آید متن بازنویسی شده ارائه محمدحسین صادقی در کارگاه «آشنایی با پایگاه های علمی» است که به همت انجمن علمی دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران در تاریخ ۸/۱۲/۱۴۰۱ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شده و اینک متن مکتوب آن به کوشش فرنام فرتوت تقدیم خوانندگان فرهیخته می شود. هدف از این جستار، معرفی مهمترین منابع و پایگاه های علمی برای دانشجویان و پژوهشگرانی است که تصمیم بر پژوهش درباره تاریخ ایران و اسلام را دارند.
حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران نظریه فرانسوی ادبیات تطبیقی قائل به دسته بندی هایی برای این حوزه پژوهشی هستند تا با طرح طبقه بندی مشخص، شیوه های کارآمدتری را در تحقیقات ادبیات تطبیقی به کار برند. از آن جا که انجام پژوهش های کاربردی و نظام مند در حوزه ادبیات تطبیقی نیازمند آشنایی با مبانی نظری و روش شناسی این حوزه است و نیز به دلیل کثرت پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران که بر مبنای نظریه فرانسوی نگاشته شده یا مدعی کاربرد این رویکرد نظری هستند، روشن کردن موضوعات و حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی براساس نظریه فرانسوی ضرورت دارد. هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین حوزه های مختلف پژوهش در ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی و تبیین روش شناسی پژوهش در هر حوزه است. نگارنده می کوشد تا با مشخص کردن قلمرو موضوعی ادبیات تطبیقی، زمینه برای شناخت و به کارگیری صحیح بنیان نظری مطالعات ادبیات تطبیقی در ایران، در جهت انجام پژوهش های علمی در این حوزه و جلوگیری از تکرار نواقص فراهم آید.
نگاهی نو به ادبیات حماسی در ایران
حوزههای تخصصی:
بارزترین نکته آسیبشناسی در مطالعات ادب حماسی ایرانی پرداختن این پژوهشها به آثار حماسی شرق ایران با محوریت زبان فارسی و شاهنامه و عدم توجه به ادب حماسی ایران به زبانها و گویشهای دیگر است. در این مقاله برای نخستین بار با نگاهی نو ادب حماسی ایران به دو شاخه ایران باختری و خاوری در سه دوره زمانی باستان، میانه و نو تقسیم شده است؛ در دوره باستان، در دوران پادشاهی ایلام، ماد و هخامنشی با توجه به تأثیرات تمدنهای میان رودان و سکایی در شاخه باختری و ادب حماسی اوستایی در شاخه خاوری بررسی شده است. در دوره میانه، ادب حماسی پارتی و ساسانی با توجه به یگانگی روایتهای اوستایی و هخامنشی، نفوذ فرهنگ یونانی و زمینه تقسیم سپهر زمانی ادب حماسی ایران به دو شاخه الف (از کیومرث تا بهمن) و ب (از کیومرث تا یزدگرد) بازشناسی شده است که بازتاب آن به ترتیب در متون پهلوی و خداینامه ها دیده می شود. در دوره نو (پس از اسلام) ادب حماسی به دو شاخه باختری با محوریت زبان گورانی و شاخه خاوری با محوریت زبان فارسی تقسیم شده است. هریک از این شاخه ها در دو بخش عمده شاهنامه نویسی و شاهنامه سرایی در دو سپهر الف و ب بررسی و به پیرو آن حماسه های دینی، تاریخی، پهلوانی عشقی و منثور در سراسر ایران فرهنگی معرفی شده اند. در رویکرد زبان فارسی و کردی به ادبیات حماسی در سرزمینهای همسایه ایران نیز اشاره شده است.
تعهد دولت ها در تامین امنیت دارویی در کشور یمن
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تعهد دولت ها درتامین امنیت دارویی در کشور یمن تدوین شده است. حملات عربستان از سال ۲۰۱۵ تاکنون تبعات انسانی و همچنین بحران های قابل توجهی در حوزه های بهداشتی و سلامتی وهمچنین در حوزه های غذا و دارو برای این کشور در پی داشته است که ادامه این روند باعث افزایش فاجعه انسانی در این کشور خواهد به همین دلیل جهت رفع این مسئله نیازمند همکاری کشوها وسارمانهای بین المللی در حوزه تامین دارو وغذا می باشیم. مساله اصلی این مقاله بدین صورت بود که گستره تعهد دولت ها و سازمان ها ی بین المللی در تامین دارو و ملزومات دارویی نسبت به کشور یمن شامل چه مواردی می شود ؟ این پژوهش به شیوه توصیفی وتحلیلی وبا استفاده از متون حقوقی وکتابخانه ای به این نتیجه رسید که اصل بر دسترسی همه افراد به دارویکی از حقوق بنیادینی می باشد ولی براساس اسناد بین المللی به نظر می رسد که گستره تعهد دولت ها و سازمان ها در تامین دارو وملزومات دارویی نسبت به کشور یمن جنبه حداقلی دارند یعنی اینکه دولت ها وسازمان ها در تامین داروهای ضروری کشور یمن در حوزه سلامت و بهداشت متعهد به اقدامات آنی و فوری می باشند. از سویی یافته ها نشان می دهد که نظام حقوقی بین الملل می تواند با توسل به سازکاروهایی همچون حق سلامتی و حقوق بشر وحمایت از سلامتی شهروندان و افراد وهمچنین با توجه به مقررات وکنوانسیون های حقوق بین المللی در زمینه تامین دارو می تواند دولتها را ملزم نمودن ومکلف به تامین و عرضه دارو به شهروندان یمن کند.
انتقال اعتماد در جامعه هواداران برند در رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه: مشتریان شرکت هاکوپیان)
حوزههای تخصصی:
اجتماعات برند رسانه اجتماعی، ابزارهای بالقوه ای را برای توسعه روابط برند فراهم می سازند. امروزه شرکت های بیشتری متوجه مزایای استفاده از جوامع آنلاین شده اند چرا که این جوامع دارای فرصت هایی برای ارتباطات موثر با مشتریان و دستیابی به اطلاعات بیشتر هستند. در این تحقیق به بررسی انتقال اعتماد در جامعه هواداران برند در رسانه های اجتماعی، با در نظر گرفتن نقش تعامل مصرف کننده پرداخته شده است. روش تحقیق بر حسب هدف کاربردی و برحسب نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی می باشد. جهت اندازه گیری متغیرهای تحقیق از نمونه ای به حجم 384 خریدار و با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز خرید شرکت هاکوپیان در تهران استفاده شده است که پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 781/0 مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دادند که اعتماد مشتری به مشتری و به بازاریاب بر ایجاد ارتباط در جامعه هوادارن برندی که در رسانه های اجتماعی ایجاد شده اند، تاثیر مثبتی دارد. از جهت دیگر مشارکت مصرف کننده، اعتماد مشتری به دیگر مشتریان و اعتماد مشتری به بازاریاب بر ایجاد اعتماد برند در جامعه هواداران رسانه های اجتماعی برند تاثیر گذار است. تاثیر تعامل مصرف کننده در شبکه های اجتماعی بر اعتماد به نام و نشان تجاری برای کاربران موبایل قویتر از کاربران سایر دستگاه های غیر موبایل می باشد و در نهایت اینکه تعامل مصرف کننده ها با یکدیگر بر اعتماد ایجاد شده به نام تجاری برای مشتریان بیشترین تاثیر را می گذارد.
بررسی رابطه مدیریت دانش و مدیریت ارتباط بامشتری با عملکرد سازمانی بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی رابطه مدیریت دانش و مدیریت ارتباط بامشتری با عملکرد سازمانی در بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی می باشد. جامعه آماری تحقیق کارکنان و مدیران بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی به تعداد 772 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 257 نفر به دست آمد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت ارتباط با مشتری و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش و عملکرد سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط استاد راهنما و تنی چند از اساتید مدیریت تایید شد و پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از تکمیل پرسش نامه ها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون های رگرسیون و هم چنین آزمون پیرسون به این نتیجه رسیدیم که داشتن ارتباط بین ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری (شناخت نیاز، درک متقابل، انعطاف پذیری، مشتری محوری، وفاداری) و ابعاد مدیریت دانش (خلق دانش، ذخیره دانش، تفهیم دانش، کاربرد دانش) با عملکرد بانکها در حوزه مالی، مشتریان، فرایندها و رشد و یادگیری ارتباط قوی وجود دارد.
رد نظریه شهر اسلامی به عنوان فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
99 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعاریف متعدد و متنوع و بعضاً متفاوت و متضاد اندیشمندان خارجی و داخلی از شهر اسلامی، تدقیق مفهوم آن را با دشواری و سردرگمی همراه کرده که عمدتاً با دیدگاه های کالبدی است؛ این چالش ها ناشی از قرارگرفتن دو مقوله پیچیده و گسترده «شهر» و «اسلام» در کنار هم است، زیرا برقراری نسبت درست میان این دو مفهوم گسترده و چندلایه (از لایه های ظاهری تا لایه های باطنی) کار آسانی نیست و به یک پشتوانه عمیق نظری و عملی نیاز دارد. هدف پژوهش: بررسی محتوا و مفهوم شهر در متون اصیل دینی، هدف این پژوهش است و بهترین منبعی که از طریق آن دستیابی به حقیقت شهر اسلامی و مفهومش امکان دارد قرآن است. روش پژوهش: روش این پژوهش، تفسیری - تحلیلی است. برای رجوع به قرآن به عنوان اصلی ترین منبع این پژوهش، از شیوه تفسیری - تأویلی بهره برده و تفسیر المیزان برای وصول به فهم آیات قرآن برگزیده شده است؛ همچنین برای مقایسه نظریه اسلام درباره شهر و نظریه شرق شناسان درباره شهر اسلامی روش تحلیلی - تطبیقی به کار رفته است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش قرآنی، شهر اسلامی فراتر از فرم و کالبد، یک مفهوم فرهنگی (عقیدتی - رفتاری) است. نظریه شهر قرآنی با تأکید بر سه عنصر اصلی ساختار مفهومی شهر: مردم، قانون و حکومت شهری، در مقابل رویکرد کالبدی غالب اندیشمندان داخلی و خارجی قرار دارد. آرمانشهر قرآنی مفهومی ارزشی - هنجاری است که بر اساس روابط انسانی شکل می گیرد. در این آرمانشهر اسلامی - قرآنی مجموع روابط فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب نظام های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، شهر را شکل می دهد.
راهبردهای ارتقای سرزندگی در مجتمع های مسکونی مسکن مهر از طریق تحلیل تجربه زیسته ساکنان و آراء صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نگاه مدرنیستی به سکونت و فروکاستن آن به نیازهای فیزیکی منجر به تنزل فضاهای شهری به کالبدهایی تک بعدی، غیر انسانی، بی روح، تهی از زندگی و تقلیل مجتمع های مسکونی تا حد سرپناه شد. رشد روزافزون جمعیت در جوامع شهری، به ساخت مجتمع های مسکونی، به خصوص در کلان شهرها، با رویکردهای مدرنیستی و کمینه گرا، صرفاً در جهت تأمین سریع و ارزان سرپناه برای اقشار کم بضاعت جامعه، دامن زد. تقریباً یک دهه است که ساخت این مجموعه های مسکونی در ایران تحت عنوان مسکن مهر انجام می شود. از جمله موانع اصلی در این مجموعه ها که دامن گیر مسئولین امر نیز شده است، مسئله تأمین مالی و محدودیت بودجه است.
هدف پژوهش: پژوهش در صدد است تا در ابتدا سرزندگی و مؤلفه های آن را شناسایی کند و سپس به تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف سه مجتمع مسکن مهر شهر پردیس (هساء، پارسه و ثامن) در دستیابی به سرزندگی، با مشاهده دقیق، ثبت رفتارها و مصاحبه عمیق بپردازد و در ادامه راهبردهایی جهت ارتقاء سرزندگی این مجموعه ها در شرایط موجود و با کمترین هزینه ارائه دهد.
روش پژوهش : روش این پژوهش کیفی و پیمایشی با ابزار مصاحبه باز است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری (کتب و مقالات) و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی در کنار مشاهده دقیق و ثبت رفتارها، با شهروندان سه مجتمع مسکونی هساء، پارسه و ثامن به عنوان نمونه موردی، مصاحبه عمیق به عمل آمده و اطلاعات به دست آمده از این طریق دسته بندی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوا یافته های تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند .
نتیجه گیری : راه حل منطقی در شرایط کنونی و مضیقه مالی پروژه های مسکن مهر، توجه و پرداختن به مؤلفه های ذهنی، غیرمادی و غیر سرمایه بر سرزندگی است که از این میان نیز مطابق با آراء صاحب نظران و تحلیل مصاحبه های انجام شده با ساکنان، مهم ترین مؤلفه غیرمادی، حس تعلق به مکان است. بخشی از مسئله عدم تعلق ساکنان به محل زندگی شان طبیعی است چرا که ساکنان این مجتمع ها اغلب دارای سابقه سکونت پایین هستند، هیچ آشنایی با هم ندارند و خود را در مکانی جدید و ناآشنا می یابند. اما می توان با استفاده از تدابیری سرعت ایجاد حس تعلق به مکان در ساکنان این مجتمع ها را افزایش داد که سیاست پیشنهادی این پژوهش، جهت تسریع در فرایند ایجاد حس تعلق به مکان، تقویت همبستگی اجتماعی و آشناساختن آنها با هم از طریق فعالیت های مشارکتی و تعاملی با حضور خود ساکنان است.
تحلیل تماتیک استفاده دانشجویان دختر از لوازم و الگوهای آرایشی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
آرایش و زیبایی پدیده ای است که امروزه در جوامع به آن اهمیت زیادی داده می شود. گسترش الگوهای نوین آرایشی و گرایش هر چه بیشتر زنان و دختران جوان به سمت استفاده از این لوازم و الگوها از مسائلی است که قابل تأمل و بررسی می-باشد. بر این اساس، این پژوهش به بررسی دلایل گرایش دانشجویان دختر به لوازم و الگوهای آرایشی پرداخته است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی است. در این پژوهش، برای پاسخ گویی به سؤال های پژوهشی از رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک استفاده شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه دانشجویان دختر دانشگاه دولتی یاسوج در سال تحصیلی96-1395 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از آنان مصاحبه کیفی صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش مقوله بندی صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مهمترین دلایل گرایش دانشجویان به لوازم و الگوهای آرایشی، در قالب مقوله های بدست آمده شامل «نگرش و هویت جنسیتی»، «کارکرد مدگرایانه وسایل ارتباط جمعی»، «مرجع بودن و نفوذ اجتماعی گروه همسالان» ، «دغدغه درونی» و «دوگانه ظاهرگرایی و اخلاق مداری مردان» بودند.
مؤلفه های مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی دیدگاه خبرگان درخصوص مؤلفه های مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران. یافته ها می تواند به ارائه خدمات کارآمد و دستیابی به اهداف و چشم انداز کتابخانه های عمومی کمک کند و ابزار مناسبی برای عملیاتی کردن مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی باشد. روش: با استفاده از تکنیک دلفی، نظر ۲۰ نفر از متخصصان مدیریت راهبردی و علوم اطلاعات، که به صورت هدفمند در سه نوبت انتخاب شدند، به دست آمد. برای بررسی نرمال بودن داده های فردی از آزمون شاپیرو - ویلک استفاده شد. داده ها با سطح معنی داری کمتر از آلفا ۰/۰۵ و با اطمینان ۰/۹۵ ناپارامتریک (غیرنرمال) بودند. با توجه به کیفیت و توالی طیف لیکرت و موارد ناپارامتریک، از آزمون های دوجمله ای ناپارامتریک استفاده شد که در جدول نتایج آزمون دوجمله ای، نسبت داده ها در دو گروه مشخص شده است. همچنین اگر سطح معنی داری به دست آمده کمتر از آلفای ۰/۰۵ بود، با اطمینان ۰/۹۵ معنی دار درنظر گرفته شد. سطح معنی داری بیشتر از آلفا ۰/۰۵ با اطمینان ۰/۹۵ معنی دار نبود و حذف شد. همچنین برای تعیین میزان هماهنگی بین دیدگاه های بیان شده از آزمون کندال استفاده شد. این ضریب با علامت w نشان داده می شود؛ یعنی مقداری بین ۰ تا ۱. اگر ضریب کندال صفر بود، به معنای نبود توافق کامل و اگر یک بود، به معنای توافق مطلق بود. نتیجه گیری : در ۷۸ مؤلفه اساسی برای مدیریت راهبردی شناسایی و تصویب و در یک چارچوب ارائه شد. فرایند و چارچوب، درک عمیق تری از فرایند توسعه، اجرا و ارزیابی شناسایی می کنند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی معنوی و درمان شناختی رفتاری بر علایم وسواسی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
204 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی معنوی و شناختی رفتاری بر علایم وسواسی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود.این پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 69 بیمار غیر بستری مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بیمارستان روزبه درسال 1398، به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری، درمان معنوی و گروه کنترل تقسیم شدند. افراد گروه های آزمایشی در 12 جلسه روان درمانی شرکت کردند. قبل و بعداز مداخلات ، هر سه گروه پرسشنامه های وسواس فکری عملی ییل براون و سلامت معنوی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS21 و روش کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری و درمان معنوی در کاهش وسواس فکری و عملی موثر بودند و در هر دو بعد وسواس فکری و عملی، درمان معنوی موثرتر از درمان شناختی-رفتاری بود. در رابطه با سلامت معنوی نیز هر دو درمان به یک اندازه در افزایش سلامت مذهبی و سلامت وجودی موثر بودند و تفاوتی میان این دو درمان مشاهده نشد.
بررسی نقش ذهنیت های والدتنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی دانشجویان متأهل: نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
35 - 47
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از جوامع شاهد طلاق عاطفی و طلاق رسمی هستیم که می تواند سبب بروز عوارض منفی جسمانی و روانی در زوجین، کودکان آنها و یا حتی اجتماع شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ذهنیت های والد تنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد قم در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. حجم نمونه ای 298 نفری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. ابزار مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و مقیاس مقابله با شرایط پر استرس اندلر و پارکر. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی در قالب نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. همچنین این ذهنیت دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار می باشد. ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ همچنین این ذهنیت دارای رابطه مثبت و معنادار با طلاق عاطفی نیز می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار میباشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مستقیم و مثبت با طلاق عاطفی می باشد.
بررسی مبانی توحید در رازقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۲۵۴-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
توحید در رازقیت به معنای توحید در رزق رسانی است. این مرتبه از توحید از صفات فعلی پروردگار به شمار می رود که از رابطه رازق که خداوند است با مرزوق که از ویژگی های مخلوقین است، انتزاع شده است. در برخی از آیات قرآن صفت رازقیت به غیر خدا نسبت پیدا کرده است. این در شرایطی است که توحید در رازقیت به معنای انحصار رزق رسانی برای خداوند است. قرآن کریم برای تبیین این مفهوم به مبانی خاصی از جمله: اعتقاد وجود به خدا در عالم، اعتقاد به ربوبیت الهی در کنار عقیده به خالقیت وی و اعتقاد به نظام سلسله ی طولی در توحید افعالی اشاره می نماید. این نوشتار درصدد آن است که پس از بررسی کوتاهی درخصوص مفهوم رزق و انواع آن از نظر آیات و روایات، با بررسی مبانی پیش گفته توحید در رازقیت را به اثبات برساند.
Pattern of Managing the Challenges of Thesis Writing in the Educational-Research Field(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۳, Issue ۱ , ۲۰۲۲
50 - 60
حوزههای تخصصی:
Purpose: Thesis writing always has been associated with many challenges in different fields and areas and based on this, the present research was conducted with the aim of presenting a pattern of managing the challenges of thesis writing in the educational-research field. Methodology: The current research in terms of implementation method was qualitative and in terms of purpose was applied. The research population was students and graduates of the PhD period of humanities fields at the Islamic Azad University in 2020-21 academic years, which from them number of 12 people were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and with the purposeful sampling method. Data were collected by semi-structured interviews whose validity by 15 professors was obtained by the relative content validity coefficient method 0.84 and its reliability by the Holsti coefficient method was obtained 0.83. Finally, the data were analyzed by methods of open, axial and selective coding and thematic analysis in MAXQDA-18 software. Findings: The findings showed that managing the challenges of thesis writing in the educational-research field had 74 indicators, 13 components and 4 dimensions. The educational gap dimension has includes three components of computer and software training gap, the lack of familiarity with new research methods and the gap in the practical thesis writing course, choosing the subject dimension has includes three components of lack of paying attention to interdisciplinary subjects, lack of suitable guide for choosing subject and not lack of paying attention to students' interests, cooperation of professors dimension has includes five components of back-promising, restrictions on the selection of supervisors, scientific disability of supervisors, lack of access to professors and lack of commitment and responsibility and educational content dimension has includes two components of lack of access to first-hand sources and lack of easy access to content. Finally, pattern of managing the challenges of thesis writing in the educational-research field was drawn using the theme network method. Conclusion: According to the results of this research, planning it seems necessary to managing the challenges of thesis based on the identified dimensions, components and indicators.
Comparison of Impulsivity, Sleep Disorder and Suicidal Thoughts In people with and without Marijuana Dependence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare impulsivity, sleep disorder, and suicidal thoughts in marijuana users and non-users. The present study was a comparative causal study. The statistical population of this study included students consuming marijuana as well as non-consuming students at the University of Gilan. Fifty male students consuming marijuana in the age group of 18 to 33 years were selected by purposive and snowballs sampling, and 50 non-consuming students were selected and placed in the other group. Participants completed the Bart (1995) Impulse Scale, the Pittsburgh Sleep Quality Index (1989), and the Beck Suicide Thought Scale (1961), respectively. Data were analyzed using multivariate analysis of variance, chi-square test, and independent t-test with SPSS-22 software. The results showed that marijuana users scored higher on all three subscales of impulsivity, i.e., cognitive, motor, and unplanned impulsivity, and showed a significant difference with the non-consumer group. In terms of sleep disorders, marijuana abusers in six subscales out of seven subscales, i.e., mental quality, sleep delay, sufficient sleep, sleep disorders, hypnotic drug, and daily sleep disorders, a significant difference with the non-consumer group. Moreover, in the suicidal ideation scale, people with marijuana abuse had a higher mean score on the Beck suicidal thoughts scale. Conclusion: The research findings can be used in designing therapeutic interventions for people addicted to marijuana.
بررسی تأثیر رهبری خیرخواه بر رفتار شهروندی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی پاسخگویی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری خیرخواه بر رفتار شهروندی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی پاسخگویی سازمانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران دوره اول و دوم متوسطه به حجم 110 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت سرشماری انجام گرفته است. پرسشنامه ها در بین کلیه دبیران اداره آموزش و پرورش منطقه نازلو پخش گردید و تعداد 95 پرسشنامه جمع آوری شد. تعداد 15 پرسشنامه برگشت داده نشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد رهبری خیرخواهانه بر اساس مدل کارکاس و سارگلو (2012)، پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مدل اورگان و کانوسکی (1988)OCB))، پرسشنامه استاندارد پاسخگویی سازمانی بر اساس مدل جانسن (2001) استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها به روش روایی همگرا با معیار میزان واریانس به اشتراک گذاشته شده (AVE) و روایی واگرا با معیار فورنل - لارکر و هم چنین پایایی آن ها با معیار آلفای کرونباخ و بر اساس پایایی ترکیبی بررسی و تأیید گردید. تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی شامل توصیف داده های جمعیت شناختی و میانگین انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی با استفاده از نرم افزار SPSS22 و در سطح آمار استنباطی به روش مدل سازی معادلات ساختاری (PLS) با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 انجام گرفت. نتایج فرضیات پژوهش نشان دادند: 1- رهبری خیرخواه به میزان 46 درصد از تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را در جهت مستقیم تبیین می کند. 2- بیش از 68 درصد از واریانس پاسخگویی سازمانی ناشی از رهبری خیرخواه می باشد. 3- پاسخگویی سازمانی به میزان 20 درصد از تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را تبیین می کند. 4- و می توان گفت رهبری خیرخواه بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی پاسخگویی سازمانی اثر غیر مستقیم معنی داری دارد. در سیاست گذاری و برنامه ریزی مدیران ارشد، فضای نظام آموزشی به سمتی سوق یابد که زمینه مساعد برای رهبری خیرخواهانه دبیران آنان آماده گردد و پاسخگویی سازمانی در سازمان نهادینه شود تا به تبع آن ها فرصت بروز توانایی های دبیران با پشتیبانی و تشویق به یاری رسانی همکاران، جو مناسبی را برای ارتقای رفتار شهروند سازمانی دبیران فراهم سازند.
عملیات صلح و رضایت اعطایی دولت در مداخله نظامی خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۸
۴۴-۲۷
حوزههای تخصصی:
حفظ صلح و امنیت بین المللی مطابق منشور ازجمله وظایف اولیه شورای امنیت است، چنان که حتی می توان ادعا کرد، هسته بنیادین تشکیل ملل متحد بر حفظ صلح و امنیت بین المللی استوار گشته است. شورای امنیت در این زمینه اقدام به اجرای عملیات حفظ صلح نمود که با پیشرفت حقوق بین الملل شاهد نسل های بعدی چنین عملیاتی بودیم. نگارنده با فرض بر اثبات اعتبار رضایت دولت در اعطای آن جهت مداخله نظامی خارجی، ارتباط عملیات صلح و موضوع مداخله نظامی خارجی را به روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی، توصیفی موردنظر قرار داده و تلاش شده است تا از این گذار مشخص شود که آیا می توان عملیات صلح را در زمره و شمول حق حاکمیتی دولت ها، در اعطای رضایت نسبت به انجام مداخله نظامی در قلمرو دولت مذکور قرار داد یا خیر؟ بررسی نسل های مختلف عملیات صلح حکایت از این دارد که تجمیع دو معیار رضایت و اقدام نظامی در هیچ یک از مفاهیم حفظ صلح، ایجاد صلح و تحکیم صلح صورت نپذیرفته؛ از این رو تلقی عملیات صلح به عنوان زیرمجموعه مبحث دعوت به مداخله نظامی خارجی، میسر نیست.