مطالب
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم و تاثیر نیهیلیسم بر آن
حوزههای تخصصی:
اندیشه پست مدرن یکی از آخرین رهیافتهای فیلسوفان و مورخان در سالهای اخیر است. هرچند دوران آن به نظر برخی متفکران به پایان رسیده و عصر نگره های جدیدی آغاز شده است.پست مدرنیته از نقد مدرنیته می آید. هرچند در آغاز شکلی ادبی داشت اما توسط متفکران برجسته فرانسوی از جمله میشل فوکو، لیوتار، بودریار و ریچاردرورتی امریکایی ودر سالهای اخیر واتیمو از متفکران ایتالیایی به جهان شناسانده شد.اما این دسته از متفکران خود تحت تاثیر هایدگر و البته نیچه قرار داشتند.هایدگر حلقه وصل این اندیشمندان با نیچه بود.او این امکان را به متفکران غربی داد تا اندیشه های نیچه را بازشناسی و بازخوانی نمایند.طرح فکری او در باره نیهیلیسم به رشد پست مدرنیسم بسیار کمک کرد.آنها در باب مفهوم خداوند، متافیزیک، انسان و تاریخ اصول جدیدی را ارائه کردند.آنها با روایتگریهای مطلق گرایانه مخالفت کردند.تاریخنگاری کلاسیک از نظر آنها محل اتکا نبود و نیاز بود تا داوری و تفسیر نوینی از رویدادها ارائه شود.انسان هم در مرکز این بازداوری قرار می گرفت.تفاسیر افلاطونی و نئو اسکولاستیکی در ادیان مورد عمیقترین نقدها قرار داشت.پست مدرنیسم بر مفاهیمی چون تاریخ استعمار، تاریخ سیاهان، تاریخ زنان، ابدیت انگاری تاریخی و تئوری های خطی خط بطلان کشید.انسان را آزاد فرض کرد و هرگونه فرجام نگری در کارش را ناپسند و غیر عقلانی دانست.البته بر نگرش آنها نیز نقدهای مستحکمی وارد شد.آنها برای اثبات صحت ادعاهای خویش محکوم به رعایت قواعد و اصولی بودند که دنیای مدرن و پیش از مدرن بنیانهای آنرا بنا نهاده بودند.
بررسی و نقد نگاه پست مدرنیسم به تعلیم و تربیت ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«پست مدرنیسم»، که در بستر سکولار غرب زاده شد، دارای ویژگی های زیر است: بر نسبی گرایی و کثرت گرایی تأکید و هرگونه باور یقینی و ارزش مطلق را مردود می داند؛ با ذات گرایی سر ستیز داشته، هویت انسان را برساختة اجتماعی می پندارد؛ ابتنای ارزش ها بر واقعیت های تکوینی و تأثیرات ضروری اعمال بر سرنوشت انسان را برنمی تابد. در اهداف تربیتی، بر نهادینه سازی کثرت گرایی، تقویت روحیة خودسامانی در فراگیران تأکید و در اصول تربیتی بر پرهیز از جزم گرایی، مبارزه با نظام مندی و تأکید بر آزادی های فردی اصرار می ورزد. در روش های تربیتی نیز بر گفتمان فراگیرمحوری، توجه جدی به حاشیه نشین ها و نفی الگوپذیری تأکید دارند.
این اندیشه، به رغم برخورداری از یک سلسله نقاط قوت، همچون مبارزه با «جهانی سازی»، مبارزه با «علم گرایی» و تأکید بر «پویایی»، از نقاط ضعف فراوان نیز رنج می برد. مهم ترین آنها، گسیختگی فکری و تناقض آشکار در اندیشه، نادیده انگاشتن واقعیت ها و معرفت های یقینی، همچنین ارزش های ثابت و فطری است.
پست مدرنیسم و شهر با تاکید بر الگوها و طرح های برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از مشخصه های بارز قرن بیستم محسوب می گردد که همواره تحت تاثیر نگرش های فلسفی و با ارائه طرح و برنامه های خاص در مقاطع زمانی مختلف به دنبال ایجاد رفاه و آسایش برای شهروندان و کاهش معضلات فراروی جوامع است. جنبش مدرنیسم متعاقب انقلاب صنعتی و بر پایه خرد و قدرت تکنولوژی شکل گرفت و شهر نیز به عنوان نماد تمدن مدرن تحولات بزرگی را از آن پذیرفت در همین راستا برنامه ریزی شهری با تکیه بر قدرت تکنولوژی به سمت شهرسازی ماشینی روی آورد اما شهر حاصله از تمدن مدرن در بستر حدود یک قرن دچار مشکلاتی گردید. متعاقب آن دهه های آخر قرن بیستم از طرفی شاهد نگرش فلسفی پست مدرنیسم و از طرف دیگر ظهور پارادایم توسعه پایدار هستیم که علوم مختلف و برنامه های آنها را تحت تاثیر خود قرار داده اند. شهرسازی و برنامه ریزی شهری نیز در انتقاد بر عملکرد مدرنیسم و در چارچوب پارادایم توسعه پایدار به ارائه الگوی توسعه پایدار شهری پرداخته و در طرح و برنامه های خود تحولاتی را داشته است. این تحقیق که با روش توصیفی – تحلیلی و تکیه بر اسناد مکتوب انجام گرفت نشان می دهد که تغییر پارادایم مدرنیسم به پست مدرنیسم در شهرسازی سبب تغییر نگرش در دیدگاه های اقتصادی و اجتماعی در تهیه طرح ها شده است به گونه ای که شاهد جایگزینی طرح هایی مثل طرح های ساختاری – راهبردی و همچنین طرح های استراتژی توسعه شهری و سایر طرح ها به جای طرح های جامع مدرنیستی هستیم که اصل را بر منطقه بندی و تفکیک کاربری اراضی می گذاشت و برنامه ریزی فیزیکی و کالبدی بر ساختار طرح ها سنگینی می کرد و مردم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی و نیاز و خواسته آنها کمتر مورد توجه قرار می گرفت اما در چارچوب پارادایم پست مدرنیسم مطالعات و برنامه ریزی ها جنبه چندبعدی به خود گرفته و تاکید بیشتر بر مشارکت های مردمی است. در همین راستا الگوهای جدید برنامه ریزی شهری با تکیه بر مدیریت بین رشته ای به دنبال تحلیل و تلفیق شرایط اجتماعی – اقتصادی در کالبد شهرها در آینده دارد.
تبیین مفهومی""تولید درکلاس جهانی"" از دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی نظام های کاربری زمین شهری از دیدگاه دو پارادایم مدرنیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی مدرنیستی بین سال های 1920 تا 1930 در دو سوی اقیانوس اطلس آغاز شد، گرچه می توان نشانه های آن را در جنبش های اوّلیه ی برنامه ریزی در شهر زیبا یا باغ شهر پیدا کرد. این آغاز با نمودار شدن جنبش مدرنیسم در معماری همزمان بود و در برنامه ریزی شهری غرب تا اواخر دهه ی 1960 پاردایم مسلّط بود. فاجعه های بوم شناختی در طول قرن بیستم منجر به درک تدریجی محدودیت های طبیعی، از جمله زمین شد و رشد آگاهی های زیست محیطی، به عنوان نشانه ای از پست مدرن شدن فرهنگی بروز کرد. انتقادهای صحیح وارد بر جریان مدرنیسم سبب شد که انتقادها و رویکرد های همراه آن، پست مدرنیسم نام بگیرد و تنها وجه اشتراک همه ی آنها، نقد جدّی بر سبک معماری و شهرسازی بود که خود را به نام مدرنیسم مطرح کرده بود. نتایج به کارگیری این دو پارادایم در برنامه ریزی شهری و خاصّه کاربری زمین مشهود و قابل تأمل است. به طوری که تجربه های سطح جهانی نشان می دهد، بازتاب کالبدی فضایی این دو پارادایم در شهرها در قالب طرح ها و برنامه های کاربری زمین متفاوت از یکدیگر بوده و هر کدام دارای ویژگی ها و مؤلّفه های خاصّ خود هستند. دراین نوشتار تلاش شده تا با توجّه به اهمّیّت کاربری زمین و راهبرد های آن برای آسایش و رفاه انسان شهرنشین، مقایسه ای تطبیقی میان این دو پارادایم مهم و اثرگذار بر کاربری زمین انجام شود. نتایج این بررسی حاکی از چرخشی آشکار در قوانین و مقرّرات کاربری زمین در پارادایم پست مدرنیسم نسبت به مدرنیسم است، چنانکه ارزش های مدرنیستی در پارادایم جدید نفی و بازگشت به ارزش های پیش از این دوره، مبنای عمل قرار گرفته است.
درباره پست مدرنیسم (2)
حوزههای تخصصی:
چیدمان نقد هنری: درباره پست مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم و پست مدرنیسم و پیامدهای آنها درتوسعه و روستا با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم با تأکید بر اندیشه های اخلاقی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر اندیشه اخلاقی ریچارد رورتی، به اخلاق پست مدرنیستی توجه شد. خصلت ضد بنیادگرایی، تکثر گرایی، ضد سلطه گرایی (سلطه طلبی)و تأکید بر همبستگی اجتماعی به عنوان ویژگی های اخلاق پست مدرنیستی معرفی شده و به دنبال آن پیامد ها و دلالت های تربیتی این دیدگاه که در پرورش اخلاقی می تواند ما را یاری دهد شامل اتخاذ رویکردی جامع و کل گرایانه در تربیت اخلاقی، احترام به تفاوت های گوناگون افراد ، در پیش گرفتن رویکردی ضد سلطه طلبانه و اقتدار گرایانه در آموزش ارزش های اخلاقی و توجه و تأکید بر عنصر دگرخواهی (توجه به دیدگاه دیگران)، معرفی شده است . دستاورد مثبت این رویکرد در پرورش اخلاقی عمدتاً در نگاه جدیدی در آموزش های اخلاقی است که سه ویژگی اساسی تمایل به تکثرگرایی، دوری از مطلق گرایی و اتخاذ رویکردی ضد سلطه گرا را شامل می شود. در کنار آن از کاستی ها و محدودیت های این دیدگاه نیز می توان به ترتیب زیر نام برد: وانهادگی مطلق قدرت برای اجتناب از درغلتیدن به ورطه سلطه طلبی و افراط در آن باعث می شود که در پرورش اخلاقی، افراد و طبقات ضعیف تر رها شوند و به احقاق حق آن ها توجه نشود، از طرفی پذیرش هر نوع عقیده، مسلک و کنشی از طرف شهروندان به نام دوری از مطلق گرایی نیز باعث می شود که هر عقیده، اندیشه و طرز عملی پذیرش شود، حتی اگر از دیدگاه انسانی، غیرانسانی باشد که این نیز با روح پرورش اخلاقی در یک جامعه مردم سالار به عنوان آرمان شهر پست مدرنیسم نمی تواند سازگار باشد. علاوه بر آن اموری از قبیل همبستگی انسانی، مردم سالاری و اقتضائات محلی و منطقه ای خود در حکم مبادی و مبانی اخلاق تلقی می شود. بنابراین، تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیست به رغم ادعای آن ها نمی تواند بر هیچ شالوده ای استوار نباشد.
اندیشه پست مدرنیسم وجایگاه زن
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
43-56
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم به عنوان یک جنبش فکری عظیم امروزه هنر، سیاست، اقتصاد، علم، فرهنگ، هویت، درمانگری و.... را تحت تاثیر قرار داده است. مقاله حاضر به کمک روش اسنادی وتحلیلی ضمن بررسی ابعادمعرفت شناختی وجامعه شناختی پست مدرنیسم، اصول بنیادی آن را معرفی می نمایدوبه بررسی تاثیرات گوناگون این اندیشه بر دانش روان شناسی به عنوان یک علم میان رشته ای می پردازد. پست مدرنیسم اساسا منطق نفی است وبا رد هربنیان فکری وهر ارزش جاوید وجهانی، برنسبی گرایی در همه امورتاکید می ورزد. دراین راستا هویت به عنوان مهمترین جنبه شخصیت انسانی متاثر ازنسبیت گرایی پست مدرنیسم معنایی دگرگون یافته وسایر حوزه های تفکر واندیشه بشری همچون جایگاه زنان ومردان در اجتماع، هویت شخصی و اجتماعی ورویکرد درمانی و... را دچار تغییراتی نموده است.
تاثیرات پست-مدرنیسم در برنامه ریزی شهری به عنوان انتظامی میا ن رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیزم را می توان به عنوان چالشی اساسی در مقابل آموزه های مدرنیزم قلمداد کرد که از دهه 1960 به بعد با اتکا به بنیاد های معرفتی خود تاثیری اساسی را بر برنامه ریزی شهری به جا گذاشت، به گونه ای که برنامه ها و اهداف را در برنامه ریزی شهری نسبت به دوران مدرن مورد بازخوانی های اساسی قرار داد. پست مدرنیزم که برخلاف مدرنیزم بر عدم قطعیت ها تکیه داشت تلاش کرد تا با اتکا بر همین مولفه روایت های جدیدی را در برنامه یزی شهری در سه زمینه انگیزه، اهداف و چگونگی انجام برنامه ها وارد این حوزه گرداند. بر این مبنا چند گانه باوری که ریشه در عدم قطعیت به عنوان باور بنیادین پست مدرن ها داشت به عنوان محور اساسی در برنامه ریزی های جدید مد نظر قرار گرفت. مقاله حاضر تلاش دارد تا با اتکا به روش توصیفی ـ تحلیلی، خوانش پست مدرن ها را به برنامه ریزی شهری نسبت به پیش از خود که متعلق به دوران مدرن است مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. به این منظور ابتدا به واکاوی مولفه های بنیادی در میان پست مدرن ها در این زمینه پرداخته تا بر مبنای آن، رویکرد آن ها را به برنامه ریزی شهری مورد تحلیل قرار دهیم.
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
پست مدرنیسم یا نئورمانتیسیسم
منبع:
پیکره دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۱
41 - 49
حوزههای تخصصی:
هر دو مکتب رمانتیسیسم و پست مدرنیسم تأثیرات شگرفی بر تحولات اندیشه ها، تفکرات و سبک های هنری و ادبی در تاریخ جامعه ی غربی گذاشته اند. در این مقاله تشابهات مکتب پست مدرنیسم و مکتب رمانتیسیسم از سه منظر بررسی شده اند، هرچند هدف این نیست که بصورت قطعی اندیشه های پست مدرن را از نظر تشابه به رمانتیسیسم ثابت نماییم؛ لذا در این مقاله کوشش شده تا ویژگی های دو مکتب در حوزه ی زیبایی شناسی به صورت محدود تحلیل شود تا نخست چارچوبی برای ارزیابی اهمیت و نقش هر دو مکتب ارائه شود و دوم با چگونگی تکوین تاریخی تصوری که از آن ها در تاریخ هنر وجود دارد؛ آشنا شویم. این مقاله با مطالعه و تحلیل مفاهیم مطرح شده در حوزه نظری آغاز می شود و از روش توصیفی بهره گرفته است. لذا باتوجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مرتبط، رویکرد حاکم این پژوهش ماهیتاً بنیادی است و متن حاضر نوعی نگاه به موضوع هایی است که جنبه های ذهنی و پیش فرض های مهمی درعصر فعلی دارندکه برای ارزیابی و تحلیل آثار هنری، پس از تعیین مشخصه هایی، مورد بررسی قرار می گیرند.
پست مدرنیسم در متن ادبیِ «کولاج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم در شمارِ سومین دوره از ادوار سه گانه تاریخ تفکر انسانی است. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را دربرمی گیرد، «خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت» می شود. این جریان به منزله شکلِ انقلابی، افراطی و اغراق آمیز مدرنیسم است و عموماً به بخشی از اَشکال فرهنگی اطلاق می گردد که مشخصه هایی همچون بازتابندگی، طنز تلخ و آمیزه ای از هنر عامه پسند و هنر رسمی را به نمایش می گذارد. این مقاله در پی آن است تا با نقد و تحلیل یکی از متون نوین ادب عربی با نام «کولاج»، ویژگی ها، نشانه ها و عناصر تشکیل دهنده پست مدرنیسم در قالب و محتوای آن را نشان دهد و ردّ پای این جریان را در متن یادشده ، به عنوان نمونه ای از آثار جدید ادبیات عربی، پی گیری نماید. محتوای این متن، مانند دیگر متن های پست مدرن، به خوبی در دسترس و قابل فهم نیست. شخصیت ها، زمان، مکان و دیگر عناصر موجود در متن به راحتی به خواننده نمایانده نمی شود و بطور کلی نمی توان به طور قطع اظهار نظر کرد که این متن از جه سخن می گوید ،به دیگر عبارت خوانش های متعددی از آ ن قابل تصور است. استفاده از ژانرهای مختلف ادبی نیز به پیچیدگی های متن افزوده است و بهره گیری از نشانه های ظاهری آثار پسامدرن فهم «کولاج» را دشوارتر ساخته است.
گفتمان پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی ایران: بازخوانی و ساختار شکنی الگوی توسعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی یافتن پاسخ این سؤال است که چه نسبتی میان گفتمان پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن وجود دارد؟ فرضیه مقاله این است که دو گفتمان مذکور با منطق و روش های مختلف، مبانی و مفروضات فراروایت توسعه و نوسازی مدرن را به چالش کشیده اند و این اشتراک در نقد و به چالش کشیدن الگوی توسعه مدرن، موجب هم پوشی دو گفتمان مذکور گردیده است.
باید به این نکته توجه داشت که مقاله حاضر در پی این همانی کردن میان انقلاب اسلامی و پست مدرنیسم نیست، بلکه هدف نوشتار حاضر بررسی انتقادات دو گفتمان پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی به دشمنی مشترک به نام مدرنیته و به طور دقیق تر الگوی توسعه مدرن است.
بازخوانی دانش سیاستگذاری در بستر پست مدرنیسم: اجرا و ارزیابی سیاستها در عصر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال هفدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶۶
141 - 160
دانش سیاست گذاری، به عنوان حوزه ای معرفتی، ذیل علوم اجتماعی طبقه بندی شده است. این دانش از ناحیه مبانی و مبادی به شدت تحت تأثیر نظریات کارکردگرایانه قرار دارد که نقشی عظیم در نهادینه سازی ارکان فرهنگ و تمدن مدرن داشته است. بر این اساس باید گفت آموزه های مدرنیسم نظیر عینیت، عقلانیت و توسعه، نظریات اجرا و ارزیابی دانش سیاست گذاری را صورت بندی کرده است. این مقاله ضمن ساخت شکنی نظریات اجرا و ارزیابی خط مشی در پارادایم مدرنیسم، به طرح بحث از این نظریات در بستر پست مدرنیسم می پردازد.
پست مدرنیسم در ادبیات و غزل فارسی
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم و تاریخ نگاری
حوزههای تخصصی: