ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط ترین
فیلتر های جستجو: صادق-چوبک حذف فیلتر ها
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
۱.

فرودستِ منفعل: بازنمایی فرودستان در رمان های تنگسیر و سنگ صبورِ صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرودستان کلیشه های رفتاری محصوربودگی بازنمایی انفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۳
در این مقاله قصد داریم تا چگونگی بازنمایی فرودستان در دو رمان مهم تنگسیر و سنگ صبور، نوشته صادق چوبک را بررسی کنیم. به این منظور، با نقد برخی از سنت های مطالعاتیِ بازنمایی فرودستان، از مفهوم درحاشیه -محصوربودگی برای تعریف فرودستی بهره بردیم. وضعیت فرودستی بر اساس مضامین استخراج شده از این دو اثر عبارت اند از: شیوه زیست به شدت غیراخلاقی در محیطی چرک و آلوده، آغشته به انواع انحرافات اجتماعی شدید از جمله قتل، فحشاء و کودک آزاری همراه با اعتقاد به خرافه هایی که زندگی را پیش می راند و اعتقادات مذهبی که دردها را تسکین می دهد. همچنین شاهد قربانی شدن فرودست به دست غیرفرودستِ منفرد و فرودستی مضاعف زنان هستیم. این تصویر از وضعیت فرودستی در نهایت منجر به خلق فرودستِ منفعل گردیده است. علاوه بر آن، فرودستان فارغ از تفاوت ها و تنوعات درونی، همگی با ویژگی های کم و بیش یکسان و یکپارچه بازنمایی شده اند و وضعیت فرودستی نه محصولِ عوامل ساختاری و کلان بلکه مخلوقِ شیوه رفتار، باورها، اعتقادات و در یک عبارت فرهنگ فرودستی است؛ در نتیجه، مقاومت امری کمیاب و بدیع شده و به ناچار قهرمان سازی شده است. بنابراین، با برجسته سازی کلیشه های رفتاری، شخصیتی و محیطی، فرودست به مثابه موجودیتی با ویژگی هایی ذاتی معرفی شده است. در نهایت وجود این کلیشه ها با خود کلیشه ها توجیه، وضعیت فرودستی به واسطه فرهنگ فرودستی بازتولید شده و فرودستِ مقصر، منفعل و نادان خلق شده است.
۲.

تحلیل روانکاوانه شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک با تکیه بر نظریه روان کاوی اجتماعی کارن هورنای

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی روانکاوی اجتماعی کارن هورنای انتری که لوطیش مرده بود صادق چوبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
شخصیت در اجتماع و تعامل با دیگران شکل می گیرد. افراد دارای تناقض های پیچیده در رفتار، گفتار و اندیشه هستند. آن ها در پس کنش های متقابل بینافردی در جامعه، صاحب سرشتی متمایز و منحصربه فرد می شوند. خوانش روانکاوانه یکی از رویکردهای نقد ادبی است که در تفسیر عناصر داستانی، تحلیل امر ناخودآگاه شخصیت و ریشه یابی علل و انگیزه های رفتاری تأثیر بسزایی دارد. کارن هورنای از جمله نظریه پردازان روانکاوی محسوب می شود که با نگرشی متفاوت از آرای فروید به ارتباط میان فرهنگ و محیط با شکل گیری شاکله فرد اشاره نموده و شخصیت را در سه تیپ «مهرطلب»، «برتری طلب» و «عزلت طلب» تقسیم بندی کرده است. صادق چوبک از پیشگامان داستان نویسی مدرن در ایران است. در برخی از آثار وی اختلالات روانی در بطن شخصیت هایی روان رنجور دیده می شود. در پژوهش پیش رو خصوصیات رفتاری، اخلاقی و روانی شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک جهت تحلیل انتخاب شده است. مطالعه بینارشته ای حاضر قصد دارد با استناد به نظریات کارن هورنای، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به همراه فیش برداری از متن داستان کوتاه منتخب به سراغ واکاوی اختلالات روانی و فردی نهفته در شخصیت «مخمل» برود. در این پژوهش پس از تعریف مفاهیمی نظیر نقد روانکاوانه، شخصیت روان رنجور، رویکرد روا ن کاوی اجتماعی و تیپ شخصیتی مهرطلب، خلاصه ای از داستان ارائه و خصوصیات روانی شخصیت مدنظر تحلیل شده است. طبق نتیجه تحقیق، شخصیت روان رنجور «مخمل» مطابق با تقسیم بندی کارن هورنای زیرمجموعه تیپ مهرطلب قرار می گیرد. انتر شخصیتی وابسته، سلطه پذیر و فرودست دارد. در سراسر داستان از  ترس، شک، نفرت و کمبود اعتمادبه نفس رنج می کشد و دچار اختلال اضطراب جدایی است. می توان رابطه «مخمل» و «لوطی جهان» را به مثابه رابطه پدر مستبد و فرزند بازشناخت و به جامعه تعمیم داد.
۳.

مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر اثر صادق چوبک

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی کارکرد معنایی مسند صفت صادق چوبک رمان تنگسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
رمان تنگسیر اثری برجسته و ناتورالیستی از صادق چوبک است که در این اثر نقش توصیفی، جایگاه ویژه ای در شکل گیری مکتب ادبی نویسنده، شکل گیری شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها دارد. از ابزارهای مهم توصیف در این رمان، می توان به صفت و مسند اشاره کرد؛ بر این اساس این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای در پی مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر از صادق چوبک است؛ به گونه ای که مسند و صفت های این رمان استخراج و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مسند کارکرد بیشتری در ساخت و پرداخت شخصیت ها داردو صفت، شکل هنری تری دارد و ادبیت بیشتری به متن داستان می بخشد. در بخش فضا سازی به لحاظ تعداد و تنوع بسامد رنگ ها و صفات فیزیکی، صفت کارکرد بیشتر و مؤثرتری نسبت به مسند دارد.
۴.

صادق چوبک و فضاهای هتروتوپیک با تأکید بر هویت و جنسیت زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک فضاهای هتروتوپیا مقاومت/مبارزه بازنمایی هویت و جنسیت زنانه ادبیات متعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۸
یکی از ویژگی های برجسته آثار صادق چوبک، توجه به فضاهای خارج از هنجار موجود در جامعه است. انتخاب فضاهایی چون مرده شورخانه، روسپی خانه، آغل و طویله حیوانات به عنوان محل سکونت شخصیت های داستانی که عمدتا زنان روسپی، مطرود و فقیر و بیچاره هستند، باعث تمایز آثار داستانی وی شده است. در این مقاله، با نظر به رویکرد بینارشته ای، فضاهای داستانی چوبک از منظر مفهوم هتروتوپیا از دیدگاه میشل فوکو بررسی و تحلیل می شود و با تأکید بر هویت زنان، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فمینیستی در این گونه فضاها، نشان داده خواهد شد که آثار داستانی چوبک با به تصویرکشیدن فضاهایی هتروتوپیاییِ انحراف و بازنمایی هویت و جنسیت زنانه در این فضاها، خود به منزله فضاهایی هتروتوپیک از نوع مقاومت و مبارزه هستند که نمایش چنین فضاهایی سعی در نقد و نکوهش جامعه ای دارد که بستر رشد و ظهور چنین ناهنجاری ها و تبعیض هایی در ارتباط با حقوق زنان و طبیعی شدگی این تبعیض ها را موجب شده است.
۵.

بررسی تطبیقی ویژگی های اقلیمی در داستان های صادق چوبک و شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی رمان اقلیمی شیرزاد حسن صادق چوبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
ادبیات تطبیقی شاخه ای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونه های ادبی، سبک ها، دوره-ها و شخصیت های ادبی در یک زبان یا زبان های مختلف می پردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دوره ای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابه آیینه ای است که جلوه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را منعکس می کند. در این میان، ادبیات فارسی و ادبیات کُردی در عرصه ادبیات تطبیقی، همواره شاهد شباهت هایی با هم بوده اند. در زمینه ادبیات داستانی، در ایران و کُردستان عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان و رمان نویسان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات زادگاه و اقلیم خویش پرداخته اند، دو اثر «سنگ صبور» و «تنگسیر» از صادق چوبک، با دو اثر «زنی بر فراز مناره» و «ناتور درّه» از شیرزاد حسن که از معروف ترین آثار هر یک از دو نویسنده محسوب می شوند، برای بررسی و مقایسه، انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی شاخصه های ادبیات اقلیمی، همچون مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی در چهار رمان مذکور بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه فرهنگ و جغرافیا از بسامد بالاتری در آثار منتخب برخوردار است.
۶.

نگاهی به تمثیل و نماد در دو داستان «انتری که لوطی اش مرده بود» از صادق چوبک و «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی داستان تمثیلی صادق چوبک شیرزاد حسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصه هایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن به خوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگی های هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن به گونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به نقد می کشند. در برخی دوره های اجتماعی نویسندگان به دلیل استبداد و خفقان حاکم بر جامعه و ترس از مجازات حکومت به راحتی نمی توانند اندیشه های خود را بیان کنند از این رو متوسّل به قالب های سمبولیک می شوند و تمثیل یکی از این قالب های پرطرفدار است. در زمینه ادبیّات داستانی، در ایران و عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیّات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات جامعه خویش پرداخته اند، داستان «انتری که لوطیش مرده بود» از صادق چوبک، با داستان «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن برای بررسی و مقایسه انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به معنای لایه دوم داستان های تمثیلی مذکور پی برده شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجّه هر دو نویسنده، معطوف به عامّه مردم و توده فرودست جامعه است و هرکدام در پوشش یک داستان تمثیلی، روابط و مناسبات اجتماعی و سرنوشت انسان ها در جامعه ایران و عراق را در دوره های دیکتاتوری رضاشاه و صدام حسین بازگو کرده اند.
۷.

نقد آثار صادق چوبک براساس نظریه ساختارشکنی ژاک دریدا با تکیه بر تنگسیر و سنگ صبور

کلیدواژه‌ها: دریدا واسازی صادق چوبک تنگسیر سنگ صبور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۳۲۵
نظریه ساختارشکنی یکی از نظریه های ادبی رایج در اواخر دهه 1960 به شمار می رود که نخستین بار توسط ژاک دریدا بنیان نهاده شد. هدف ساختارشکنی، بازسازی و بازیابی معنای متن، واسازی و آشکار ساختن تناقض های حاضر در متن است. دریدا با به چالش کشیدن آرای نظام یافته ای از نشانه ها در قالب تقابل های دوگانه، بازی بی پایان دال ها، واسازی، بحث تعدد تعابیر، چندمعنایی بودن متن و مواردی چون آن، شالوده های عقل گرا و خردمدار را درهم ریخت و عنوان کرد که هرگز نمی توان به معنای نهایی و مدولول غایی در یک متن دست یافت. بازی بی پایان دال ها، واسازی، تقابل های دوگانه، ضمیمه، سر- نوشتار، رد و مواردی از این قبیل، از بنیان های نظریه دریداست. در پژوهش حاضر برآنیم تا دواثرصادق چوبک تحت عنوان تنگسیر و سنگ صبور را واسازی کنیم تا بدین گونه قابلیت های ادبیات فارسی برای آزموده شدن توسط این نظریه نشان داده شود و به رهیافت های دیگری از دو متن براساس نظریه دریدایی دست یابیم.
۸.

صادق چوبک و دلهره های هستی (خوانش رمان سنگ صبور برمبنای نظریه روانکاوی اگزیستانسیال)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک سنگ صبور نظریه روان کاوی اگزیستانسیال دلواپسی های غایی ناتورالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۵۳۹
مکتب روان درمانی اگزیستانسیال یا درمان وجودی، که اروین یالوم پایه گذار اصلی آن است، یکی از تازه ترین رویکردهای پویه نگر پسافرویدی است. این مکتب خلاف نظر فروید، اساس تعارض های اصلی بشری را در چهار دلواپسی غایی بشری: «مواجهه با غیرقابل اجتناب بودن مرگ و هراس از آن، هراس و پی بردن به تنهایی انسان در همه حال، دلهره آزادی و مسئولیت انتخاب، دلهره حاصل از پی بردن به پوچی و بی معنایی زندگی» می داند و در عین استفاده از نظریات فروید مبنی بر منشاء گرفتن اعمال و افکار مهم بشری از تنش های درونی انسان، با نگاهی متفاوت به منشاء این تنش ها، که فروید آن را لیبیدو می داند، می نگرد. در این جستار پس از معرفی این نظریه و تفاوت های آن با نظریه روان کاوی فروید، رمان سنگ صبور صادق چوبک، به سبب مضامین محوری روانی- فلسفی، از منظر روان کاوی اگزیستانسیال بازنگری می شود. همچنین با توجه به دیدگاه های اصلی این مکتب روان کاوی-فلسفی، بخصوص دلهره آزادی و مسئولیت انتخاب، که در داستان بر آن تأکید می شود، جبر ناتورالیستی در این داستان مشاهده نمی شود؛ بنابراین براساس دستاورد این مقاله، ناتورالیستی دانستن رمان مردود است.
۹.

گفتمان ناتورالیستی در داستان: بررسی سبکی زبان شخصیت های فرودست در یک رمان و دو مجموعه داستان از صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناتورالیسم زبان ناتورالیستی تحلیل گفتمان صادق چوبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۵۶
مطالعه لایه های پنهان و درونی زبان می تواند تصویر شفاف و واقع گرایانه ای از جهان شخصیت ها، گفتار و کنش های آنان در متون ادبی به دست دهد. با بررسی زبان شناختی متون ناتورالیستی می توان به ارتباط تنگاتنگ زندگی ناتورالیستی شخصیت ها با ساختار و کارکردهای زبانی که با آن تکلم می کنند، پی برد. آن چه در گفتار شخصیت های یک اثر ناتورالیستی شاخص به نظر می رسد تقابل زبان شخصیت های باسواد و بی سواد است. شخصیت ها در این گونه آثار به دلیل محرومیت های اقتصادی و اجتماعی از تحصیل محروم اند و این بی سوادی در زبان محاوره و گفتارمحور آن ها پدیدار است. صادق چوبک داستان نویس معاصر ایرانی که به عنوان داستان نویس ناتورالیست شناخته شده است، در آثارش به زندگی دردآلود، پر فلاکت، و هم زمان سرشار از ناآگاهی و جهل انسان هایی می پردازد که در تأمین نیازهای اولیه حیاتی خود درمانده اند. در این مقاله، نخست الگوهایی که محمد محمود در رساله ا ی، برای زبان ناتورالیستی ارائه داده است معرفی می شود، سپس با تمرکز بر رمان سنگ صبور و مجموعه داستان های انتری که لوطی اش مرده بود و خیمه شب بازی به مطالعه زبان این آثار و میزان تطابق آنها با این الگوها پرداخته می شود. نتیجه این مطالعه روشن گر این امر است که تقابل باسواد و بی سواد به شکل گیری تقابل زبانی نوشتارمحور و گفتارمحور دامن می زند. غلبه زبان گفتارمحور و شفاهی در کلام شخصیت های فرودست چوبک می تواند کارکرد ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسلط بر آنان را بازتاب دهد.
۱۰.

مضامین عشق و جبر در داستانهای ناتورالیستی صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق جبر صادق چوبک ناتورالیسم داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۴۸
عشق وجبر از برجسته ترین مضامین ادبیات فارسی است.جبر دربرابرواژه پربسامد اختیارقرار می گیرد وعشق در بعد معنوی وروحانی خود یادآور عرفان وحب ذات اقدس الهی می باشدودربعد جسمانی وباسر منشأ غریزه اش، عشق زمینی وجنسیتی نام می گیرد.نگارنده دراین پژوهش برآن است که بابررسی، توصیف وتحلیل آثار داستانی ناتورالیستی صادق چوبک دیدگاه وی را از نظر عشق زمینی وبعد جسمانی آن وسرنوشت انسان محکوم به تقدیررابیان کند. حیوانی بودن طبع انسان در این داستان ها واین که انسان بنا به سرشت حیوانی اش به صورت موجودی زیاده طلب ، شهوت ران تصویر می شود نگاهی ناتورالیستی است وعشق به صورت خواست جسمانی و جنسیتی به عنوان یک تجربه مشروع مطرح می شودوبه سبب جبر زیست شناختی؛ یعنی انسان، ناگزیر از تن دادن به الزام های زیستی است. وناکامی در اِعمال کردن اراده فردی مقهور بودن انسان در برابر سرنوشت محتوم است. چوبک در داستان هایش متکی بر تأثیرعناصرناتورالیستی سرنوشت، جبر محیط و وراثت بر شخصیت های داستان های خود می باشد
۱۱.

بررسی تطبیقی داستان «چاه و آونگ» اثر ادگار آلن پو و «مردی در قفس» اثر صادق چوبک از دیدگاه کهن-الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک ادگار آلن پو کارل یونگ نقد کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو نویسنده پیشگام ایرانی و آمریکایی از دیدگاه کهن الگویی یونگ می پردازد. بررسی دو داستان «مردی در قفس» از صادق چوبک که شباهت های زیادی با «چاه و آونگ» از ادگار آلن پو دارد، نشان می دهد چگونه می توان بدون ازدست دادن هویت مستقل، از آثار دیگران تأثیر گرفت و دست به آفرینش هنری جدیدی زد بی آنکه اثر رنگ و بوی تقلید محض به خود بگیرد. رویکرد کهن الگویی به کار رفته در این پژوهش نشان می دهد که یکی از دلایل رویکرد کم و بیش یکسان این دو اثر به مسائل مشابه بشری، مراجعه به ناخودآگاه جمعی است که فارغ از زمان و مکان عمل می کند. در هر دو داستان شخصیت های اصلی تحت تأثیرات مخرب کهن الگوی مادر قرار گرفته و توانایی برقراری رابطه ای سازنده با ناخودآگاه خویش ندارند و گرفتار در زندان و اتاقی زهدان گونه، رویکردی واپسگرایانه در پیش می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد که بسیاری از نویسندگان مرد در زمان ها و مکان های مختلف، از جمله چوبک و پو، دیدگاه های مشابه مردسالارانه را در برخورد با مسائل ادبی برگزیده اند که بارزترین آنها، انکار نقش مثبت ناخودآگاه و شخصیت های زن یا نماد های آن است. در نهایت راهکارهایی از جمله تعامل سازنده به شیوه ای که یونگ ترسیم می کند، برای اصلاح این دیدگاه ها پیشنهاد می شود.
۱۲.

خوانشی روایت شناسانه از رمان تنگسیر صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک رمان تنگسیر طرح روایی تودروف گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۸۵
یکی از مؤلفه های مطرح در روایت شناسی، تحلیل ساختار و طرح رمان است؛ در این پژوهش، طرح رمان تنگسیر براساس نظریات تودروف و گریماس تحلیل شده است. رمان تنگسیر براساس زمان خطی داستانی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری برای شخصیت زایر محمد به صورت زنجیر وار به وجود می آیند. آغاز داستان وضعیت متعادل برقرار است؛ چون زایر محمد مردی زحمتکش است که در بندر دکان جو فروشی دارد، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود؛ کریم حاج حمزه و دارودسته اش سرمایه و دارایی وی را به امانت می گیرند و خرج می کنند و وضعیت نا متعادل بر رمان حاکم می شود. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد؛ او بعد از کشتن کریم و هم پیمانانش از بوشهر فرار می کند. براساس الگوی گریماس، شناسنده: زایرمحمد، موضوع شناسایی: گرفتن حق خود از دیگران، گیرنده: زایرمحمد و فرستنده: احساس درونی وی، یاریگر: شهرو، آساتور، احساس وی و...؛ مخالف: کریم حاج حمزه، شیخ ابوتراب، محمد گنده رجب و آقا علی کچل هستند. روش پژوهش حاضر از حیث گردآوری داده ها، توصیفی اسنادی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از تحلیل عنصر طرح روایی در رمان تنگسیر می توان گفت ساختار طرح این رمان با نظریه تودروف و گریماس منطبق است.  
۱۳.

بررسی تطبیقی رئالیسم کثیف در آثار صادق چوبک و ریموند کارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب آمریکایی مشترکات داستان کوتاه پوچ گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
رئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جست وجو می کند. ریموند کارور یکی از برجسته ترین داستان کوتاه نویسان آمریکا است که از پیشروان رئالیسم کثیف می باشد. صادق چوبک نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که رئالیسم کثیف در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های کوتاه چوبک و کارور که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی نوشته شده است. رویکرد این تحقیق تاریخی و مبتنی بر چهارچوب نظری «مکتب امریکایی» است. با بررسی آثار هر دو نویسنده می توان به این نتیجه رسید که آنان راوی ویرانی، شکست و خلاء انسان درهم شکسته و پوچ اجتماع خود هستند که هر دو به یاری زبان مشترک داستان، موفق به خلق داستان های خود می شوند.
۱۴.

بررسی تطبیقی روند تحول رمان تنگسیر صادق چوبک به فیلم اقتباسی «تنگسیر» امیر نادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان تنگسیر فیلم «تنگسیر» اقتباس سینمایی اقتباس وفادار ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۶۵۶
در مقاله ی پیش رو تلاش شده با در نظر گرفتن کتاب تنگسیر اثر صادق چوبک (1342) و فیلم اقتباس شده از آن ساخته ی امیر نادری (1352) به عنوان نمونه، در یک بررسی تطبیقی به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود که اقتباس سینمایی چگونه می تواند زوایای مختلف و ناپیدای یک متن ادبی را نشان داده و در چه مواردی نیز در نشان دادن تمام ابعاد ایده و فکر مسلط بر اثر ادبی دچار ضعف و نقصان است. در یک برآیند کلی می توان گفت با وجود وفاداری فیلم ساز به قصه ی اصلی در ساخت فیلم، تغییراتی در اثر سینمایی وجود دارد که برخی در نتیجه ی تفاوت ساختار بیان در دو رسانه ی مختلف ادبیات و سینماست و از آن گزیری نیست؛ دیگری تفاوت هایی است که فیلم ساز برای بهبود چارچوب انتقال محتوا و تشدید اثر حسی در انتقال به مخاطب از آنها بهره برده، که اثرات مثبت و منفی مشخصی ایجاد کرده و در نهایت برخی از تغییرات نیز به انگیزه های اقتصادی و جلب توجه مخاطب عام بیشتر و با رویکردهای تجاری است که از یک سو باعث کاهش وجه هنری در بیان فیلم نسبت به اثر ادبی و ایجاد ابهام در انتقال کامل ایده و اندیشه ی مسلط بر اثر شده، اما از سوی دیگر میزان استقبال مخاطبان عام از قشرهای مختلف جامعه را افزایش داده است.
۱۵.

فمینیسم در مجموعه داستان خیمه شب بازی محمد صادق چوبک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبیات داستانی فمینیسم اجتماعی خیمه شب بازی محمد صادق چوبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۴۸۸
فمینیسم بعنوان یک جنبش اجتماعی، از یک سو ریشه در نگاه جدید غرب به انسان و تعریف مردانه از آن دارد و از سویی دیگر تهاجم به حرمت، کرامت و حقوق دنیوی زنان پس از رنسانس بویژه در قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی است.ارتباط ایران با جهان غرب و آشنایی آنان با وضعیت فرهنگی – اجتماعی متفاوت زنان در اروپا و آمریکا و بوجود آمدن دیدگاه های روشنفکری درباره زنان، مهمترین زمینه های شکل گیری جریان فمینیسم در ایران را فراهم ساخت. نویسندگان در این دوره بدنبال آشکار ساختن این واقعیت بودند که وضع زنان جامعه چیزی متفاوت از وضع خوشایند زنان اروپایی استو تصویر زندگی و جایگاه زنان اروپایی و غربی برای آنها بیشتر شبیه یک رویا بود تا واقعیت. محمدصادق چوبک نیز بعنوان نویسنده متهد آن روزگار به جای پرداختن به جهان ایده آل فمینیست های تند رو یا کند رو، به بیان واقعیت های موجود در جامعه می پرداخت و جایگاه واقعی زنان را ترسیم می کرد. زنان در داستان های مجمعه ی خیمه شب بازی چوبک زنانی از طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و یا دارای پست و منصب های حساس نیستند بلکه زنانی واقعی و متعلق به قشر پایین و متوسط جامعه هستند که اغلب ناچارند برای تأمین مایحتاج زندگی یا در خانه ارباب کلفتی کنند و یا در رخت شورخانه ها و مردشورخانه ها و فاحشه خانه ها برای اندک درآمدی هر دوز و کلکی را دستاویز خود سازند.
۱۶.

برهم کنش روابط پیوستاری و انفصالی در داستان «مردی در قفس» صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی چوبک افعال مؤثر رابطه پیوستاری رابطه انفصالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۸ تعداد دانلود : ۶۳۰
افعال مؤثر همان طور که در شکل گیری کارها و اعمال نقش دارند، در تغییر حالت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند. در روابط پیوستاری و انفصالی که میان سوژه و شیئی ارزشی شکل می گیرد، این افعال بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهند. تغییر موقعیت و رفتن از حالتی به حالت دیگر، گاه نیازمند خواستن است و گاه توانستن. از کنارهم قرار گرفتن این دو عامل، چالشی در راه قهرمان داستان «مردی در قفس» به وجود می آید که تا آخر داستان با آن دست به گریبان است. او گاه می خواهد رابطه را حفظ کند، ولی نمی تواند و گاه نیز می کوشد تا آن را قطع کند که باز هم ناموفق است. این داستان سرگذشت مردی است که مدام با آنچه می خواهد داشته باشد و آنچه از دست می دهد در تکاپوست. این جستار تلاش می کند نحوه عمل و اثر افعال تأثیرگذار بر شکل گیری احساسات قهرمان داستان را نشان دهد. تنهایی، ویژگی اصلی قهرمان این داستان است و ناتوانایی در تغییر وضع و شرایط حاکم این حس را تقویت می کند.
۱۷.

ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم آزادی پوچی ناامیدی داستان کوتاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۶
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
۱۸.

گفتمان طنز در آثار صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک گفتمان طنز ادبیات معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۸۰۹
طنز نوعی گفتمان است که جهت انتقاد و یا التذاذ مخاطب به کار گرفته می شود. ادبیات معاصر ایران از طنز برای بازتاب دیدگاه های انتقادی استفاده می کند چنانچه داستان پرداز جدّی نویسی چون چوبک، زمانی که قلمِ جدّ احساس عجز می کند، از طنز یاری می جوید. واکاوی طنز داستان های او می تواند در درک گفتمان های مسلّط داستان های وی و دوره ای از تاریخ ایران، نقش تأثیرگذاری داشته باشد. طنزهای چوبک را از لحاظ درون مایه و کارکرد می توان به 4 دسته فلسفی، اجتماعی، سیاسی و پیشبرنده تقسیم کرد. طنز فلسفی و اجتماعی وی نسبت به دیگر طنزهایش تلخ تر است. گفتمان اصلی آن، بازتاب نگاه پوچگرایانه نسبت به زندگی است. گفتمان اصلی نویسنده در طنز اجتماعی، ضدیت با نادانی، فقر و فساد اجتماعی، در طنز سیاسی ضدیت با نظام سلطه است. طنز ساده و پیشبرنده کمتر انتقادی است و برای گسترش داستان و شخصیّت پردازی مورد استفاده قرار می گیرد.
۱۹.

رفتارشناسی شخصیت های داستانک های عدل و دزد قالپاق نوشته صادق چوبک بر اساس نظریات روانشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی اجتماعی داستانک عدل صادق چوبک دزد قالپاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۹۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۳۵
صادق چوبک (1377 1295 ه.ش.) از داستان نویسان نام آشنای معاصر است. در داستانهای چوبک می توان چهره جامعه ایران زمان نویسنده را به وضوح دید. در این مقاله، به روش تحلیل و توصیف متن و با بهره گیری از مطالعات بینارشته ای (روانشناسی، جامعه شناسی و ادبیات) به رفتارشناسی شخصیتها در دو داستانک «عدل» و «دزد قالپاق» از صادق چوبک پرداخته ایم. برای این کار، تأثیر حضور دیگران در رفتار فرد را که یکی از اساسی ترین موضوعات روانشناسی اجتماعی است در دو اثر یاد شده بررسی کرده ایم و با ارائه نظریه های مختلف، ضمن روانشناسی شخصیتها، به ریشه یابی برخی رفتارهای اجتماعیِ آنان پرداخته ایم و بدین گونه زوایایی از هنرآفرینی چوبک را در ترسیم اوضاع اجتماعی و فرهنگی دهه های 20 و 40 به نمایش گذاشته ایم. مقاله حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی دیگر داستانهای چوبک از نگاه روانشناسی اجتماعی باشد؛ نیز در نقد و بررسی آثار دیگر نویسندگان با رویکرد روانشناسی اجتماعی راهگشاست. یافته ها نشان می دهد که از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، نظریه های «پخش شدن مسؤولیت»، «بی توجهی جمعی»، «همرنگی ماشینی» و «ناکامی پرخاشجویی» با داستانک های عدل و دزد قالپاق همسازی و همنوایی دارند.
۲۰.

تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی روایت شناسی ناتورالیسم مکتب آمریکایی صادق چوبک سعدالله ونوس عروسک فروشی جثه علی الرصیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۵ تعداد دانلود : ۵۷۲
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان