آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

مطالعه لایه های پنهان و درونی زبان می تواند تصویر شفاف و واقع گرایانه ای از جهان شخصیت ها، گفتار و کنش های آنان در متون ادبی به دست دهد. با بررسی زبان شناختی متون ناتورالیستی می توان به ارتباط تنگاتنگ زندگی ناتورالیستی شخصیت ها با ساختار و کارکردهای زبانی که با آن تکلم می کنند، پی برد. آن چه در گفتار شخصیت های یک اثر ناتورالیستی شاخص به نظر می رسد تقابل زبان شخصیت های باسواد و بی سواد است. شخصیت ها در این گونه آثار به دلیل محرومیت های اقتصادی و اجتماعی از تحصیل محروم اند و این بی سوادی در زبان محاوره و گفتارمحور آن ها پدیدار است. صادق چوبک داستان نویس معاصر ایرانی که به عنوان داستان نویس ناتورالیست شناخته شده است، در آثارش به زندگی دردآلود، پر فلاکت، و هم زمان سرشار از ناآگاهی و جهل انسان هایی می پردازد که در تأمین نیازهای اولیه حیاتی خود درمانده اند. در این مقاله، نخست الگوهایی که محمد محمود در رساله ا ی، برای زبان ناتورالیستی ارائه داده است معرفی می شود، سپس با تمرکز بر رمان سنگ صبور و مجموعه داستان های انتری که لوطی اش مرده بود و خیمه شب بازی به مطالعه زبان این آثار و میزان تطابق آنها با این الگوها پرداخته می شود. نتیجه این مطالعه روشن گر این امر است که تقابل باسواد و بی سواد به شکل گیری تقابل زبانی نوشتارمحور و گفتارمحور دامن می زند. غلبه زبان گفتارمحور و شفاهی در کلام شخصیت های فرودست چوبک می تواند کارکرد ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسلط بر آنان را بازتاب دهد.

تبلیغات