مطالب مرتبط با کلیدواژه

کارل یونگ


۱.

بررسی تطبیقی داستان «چاه و آونگ» اثر ادگار آلن پو و «مردی در قفس» اثر صادق چوبک از دیدگاه کهن-الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق چوبک ادگار آلن پو کارل یونگ نقد کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۴۸۸
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو نویسنده پیشگام ایرانی و آمریکایی از دیدگاه کهن الگویی یونگ می پردازد. بررسی دو داستان «مردی در قفس» از صادق چوبک که شباهت های زیادی با «چاه و آونگ» از ادگار آلن پو دارد، نشان می دهد چگونه می توان بدون ازدست دادن هویت مستقل، از آثار دیگران تأثیر گرفت و دست به آفرینش هنری جدیدی زد بی آنکه اثر رنگ و بوی تقلید محض به خود بگیرد. رویکرد کهن الگویی به کار رفته در این پژوهش نشان می دهد که یکی از دلایل رویکرد کم و بیش یکسان این دو اثر به مسائل مشابه بشری، مراجعه به ناخودآگاه جمعی است که فارغ از زمان و مکان عمل می کند. در هر دو داستان شخصیت های اصلی تحت تأثیرات مخرب کهن الگوی مادر قرار گرفته و توانایی برقراری رابطه ای سازنده با ناخودآگاه خویش ندارند و گرفتار در زندان و اتاقی زهدان گونه، رویکردی واپسگرایانه در پیش می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد که بسیاری از نویسندگان مرد در زمان ها و مکان های مختلف، از جمله چوبک و پو، دیدگاه های مشابه مردسالارانه را در برخورد با مسائل ادبی برگزیده اند که بارزترین آنها، انکار نقش مثبت ناخودآگاه و شخصیت های زن یا نماد های آن است. در نهایت راهکارهایی از جمله تعامل سازنده به شیوه ای که یونگ ترسیم می کند، برای اصلاح این دیدگاه ها پیشنهاد می شود.
۲.

بررسی مقایسه ای ساختارشناسی روانی انسان در مکتب روان تحلیل گری یونگ و علامه جوادی آملی، با رویکرد تفسیری تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
ساختارشناسی وجود و روان انسان، از مباحث مهم و اساسی است که از دیرباز به عنوان مقدمه تعلیم و تربیت نیز مورد توجه بوده است؛ یونگ و علامه جوادی آملی، به عنوان دو اندیشمند و انسان شناس معاصر، علی رغم تفاوت و اختلاف در مبانی، منابع، روش و رویکرد، بر ضرورت و اهمیت آن تأکید و نسبت به نقص یا اشتباه در آن هشدار داده اند. مقاله پیش رو، دیدگاه وحیانی علامه جوادی و دیدگاه روان تحلیل گری یونگ را درباره ساختار روانی انسان مورد تحلیل و مقایسه تطبیقی قرار داده و جستارهایی را برای تعلیم و تربیت انسان، پیش رو نهاده است. براساس یافته های این پژوهش، از نظر یونگ، ساختار روانی انسان، شامل 1-خودآگاه 2-ناخودآگاه فردی و 3-ناخودآگاه جمعی و از دیدگاه علامه جوادی آملی، شامل 1-جنبه مادی و غریزی 2-جنبه مثالی 3-جنبه عقلی و 4-جنبه الهی و روح مجرد است. یونگ ساختار روان خودآگاه را متشکل از من و نقاب ها و بخش ناخودآگاه فردی را سرشار از سایه و ناخودآگاه جمعی را از آرکی تایپ ها و جنبه مردانه آنیما و جنبه زنانه آنیموس، می داند. اما علامه جوادی آملی جنبه های ناخودآگاه آدمی را، سرشار از تعالیم پیشینی فطرت الهی دانسته و روح انسانی را، به کلی از جنبه های مردانه و زنانه برکنار و آن را مربوط به جسم آدمی دانسته اند. از نظر یونگ، فردیت یافتنِ جامع و کامل با زندگی بر اساس همه ابعاد وجودی خود، میسر می گردد، ولی بر اساس دیدگاه علامه جوادی، غایت تعلیم و تربیت، خداگونگی انسان و زندگی متألهانه است که از خدا، به سوی خدا، در معیتِ خدا و سرانجام به لقای الهی می انجامد.