مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال 9 زمستان 1398 شماره 28 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، انتخاب روشی مناسب برای مرتبط کردن نمره های سوابق تحصیلی به نمره های آزمون سراسری ورود به دانشگاه به جای استفاده از روش نرمال سازی بود. سپس دو روش مورد اشاره بر اساس خطای استاندارد اندازه گیری شرطی مقایسه شدند. برای دستیابی به این هدف، نمونه ای 5000 نفری از جامعه دانش آموزان دانش آموخته سال 1393 رشته ریاضی فیزیک انتخاب شد که در آزمون سراسری ورود به دانشگاه سال 1394 شرکت کرده بودند. پس از بررسی عامل های معرفی شده توسط «دوران» روی نمره ها و نیز نظر پمریچ و همکاران (2004)، تطابق برای مرتبط کردن نمره ها در نظر گرفته شد. سپس روش های میانگین، خطی و همصدک سازی برای تبدیل نمره های آزمون های پیشرفت تحصیلی به آزمون سراسری ورود به دانشگاه استفاده شد. نتایج نشان داد که روش همصدک سازی کمتر به گروه وابسته است؛ بدین سان، با استفاده از این روش، نمره های این آزمون ها برای تصمیم گیری ها با یکدیگر قابل مقایسه هستند. همچنین، در این پژوهش نشان داده شد که خطای استاندارد اندازه گیری شرطی برای روش ارائه شده بسیار کمتر از روش مورد استفاده توسط سازمان سنجش آموزش کشور است.
رابطه کیفیت خدمات آموزشی با توسعه دانش محتوایی و شایستگی های کانونی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت خدمات آموزشی با توسعه دانش محتوایی و شایستگی های کانونی دانشجو- معلمان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان ورودی سال های 1391 و 1392، مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1395–1394 در دانشگاه های فرهنگیان استان آذربایجان غربی، به تعداد 1823 نفر بود که طبق فرمول کوکران، 317 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های کیفیت خدمات آموزشی از پرسشنامه سروکوال (زوار و همکاران، 1386)، دانش محتوایی از پرسشنامه محقق ساخته و شایستگی های کانونی از پرسشنامه حیدری و همکاران (1392) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظر کارشناسان تأیید شد. روایی سازه پرسشنامه کیفیت خدمات آموزشی و شایستگی های کانونی از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پرسشنامه محقق ساخته دانش محتوایی نیز با تحلیل عاملی اکتشافی تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب با مقادیر 92/.، 94/. و 90/. تأیید شد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که کیفیت خدمات آموزشی نقش پیش بینی کننده ای بر دانش محتوایی و شایستگی های کانونی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان غربی دارد. همچنین دانش محتوایی در رابطه کیفیت خدمات آموزشی و شایستگی های کانونی نقش میانجی را ایفا می کند.
ارزشیابی کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی بر اساس مدل کانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت برنامه های درسی جدید دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی بر اساس مدل کانو انجام گرفته است. روش پژوهش، بر اساس هدف ازنوع کاربردی، بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- پیمایشی و به لحاظ رویکرد نیز کمی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه های دولتی کشور و استادان رشته برنامه ریزی درسی بودند. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای بود. از میان استان های کشور، 14 استان و 15 دانشگاه دولتی انتخاب شد. در هر دانشگاه نیز دانشجویان و استادان آن به روش تصادفی انتخاب شدند که بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه برای دانشجویان 285 نفر و برای استادان 113 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده از روش میدانی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته و ماتریس کانو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات دانشجویان در عناصر ده گانه اکر بیشتر از ادراکات آنها است. همچنین بین انتظارات و ادراکات استادان از منطق، هدف ها، محتوا، فعالیت های یاددهی و یادگیری، مواد و منابع یادگیری، زمان و مکان یادگیری و ارزشیابی تفاوت وجود دارد.
اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه (مورد مطالعه: درس فارسی دوره دوم ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، اعتبارسنجی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه در درس فارسی بر اساس نظر متخصصان و معلمان دوره دوم ابتدایی است. نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش، ارزشیابی- زمینه ای است. ابتدا الگوی پیشنهادی در قالب الگوی برنامه درسی زایس و مؤلفه های دانش، نگرش و مهارت کارآفرینی طراحی شد سپس برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، از نظر معلمان و متخصصان برنامه درسی و کارآفرینی استفاده شد. بدین منظور، پرسشنامه محقق ساخته با 75 گویه، طراحی شد و در اختیار 289 معلم دوره ابتدایی به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای و همه متخصصان برنامه درسی و کارآفرینی در دانشگاه های استان یزد که درمجموع 48 نفر بودند؛ قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها نیز از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر معلمان و متخصصان مربوطه، الگوی برنامه درسی پیشنهادی در ابعاد هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی در حوزه های دانش، نگرش و مهارت دارای اعتبار است. از این رو، به مسئولان محترم در سازمان تألیف کتب درسی پیشنهاد می شود تا به استفاده از هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری و روش های ارزشیابی برنامه درسی پیشنهاد شده در برنامه های خود اهتمام ورزند.
شناسایی عوامل مؤثر بر تفاوت نمره های ارزشیابی مستمر و نهایی هماهنگ پایه یازدهم از دیدگاه دبیران و دانش آموزان: مطالعه ای به روش پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تفاوت نمره آزمون های مستمر و نهایی در دانش آموزان سال یازدهم متوسطه دوم (سوم دبیرستان) از دیدگاه دبیران و دانش آموزان انجام گرفت. برای نیل به این هدف از رویکرد پژوهش آمیخته متوالی (کمی سپس کیفی) استفاده شد. جامعه پژوهش در مرحله کمّی، دانش آموزان سوم دبیرستان شهرستان بستک و توابع و روش نمونه گیری در این مرحله سرشماری بود. در مرحله کیفی، جامعه آماری همه دبیران و دانش آموزان سال سوم متوسطه دوم بود و 35 دانش آموز و 20 دبیر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمّی، نمره های پیشرفت تحصیلی و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تفاوت در حجم دو آزمون، تفاوت در میزان دشواری دو آزمون، تفاوت در شاخص های روان سنجی دو آزمون، تفاوت در جو روانی اجتماعی دو آزمون، عدم تناسب کیفیت یاددهی- یادگیری، انگیزه و نگرش (عوامل مربوط به دانش آموزان) و دستکاری نمره ها توسط دبیران از جمله عوامل مؤثر بر تفاوت مشهود نمره های مستمر و پایانی بود.
ساختار عاملی پرسشنامه سرسختی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، تعیین عامل های پرسشنامه سرسختی تحصیلی در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل عاملی و جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی بود. از بین این دانشجویان تعداد 168 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه تجدید نظر شده سرسختی تحصیلی بنشیک و لوپز (2005) پس از ترجمه و احراز روایی محتوایی، روی دانشجویان اجرا شد. با استفاده از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی تعداد 9 عامل به عنوان عامل های اصلی پرسشنامه مشخص شد و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی عوامل مشخص شده، تأیید شدند. عامل های تعیین شده دارای ضریب پایایی از 47/0 تا 87/0 بودند و ضریب آلفای کلی پرسشنامه 81/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که این پرسشنامه از روایی و پایایی مناسب برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در زمینه آموزشی و انگیزشی استفاده کرد.
شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای اعتبارسنجی مدرسه های متوسطه نظری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای اعتبارسنجی به منظور تضمین کیفیت آموزش در مدرسه های متوسطه نظری بود. روش پژوهش، چندروشی[1] بود که از دو روش اسنادی و پدیدارشناسی استفاده شده است. برای دسترسی به داده های غنی پس از تحلیل اسناد (7 سند داخلی و 17 سند خارجی مرتبط با کلیدواژه های منتخب)، از مصاحبه با صاحب نظران استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش بر اساس رویکردی هدفمند و با استفاده از روش موارد مطلوب، از بین خبرگان تعلیم و تربیت، متخصصان اعتبارسنجی و مسئولان اجرایی آموزش و پرورش برگزیده شدند. اشباع نظری به عنوان شاخص کفایت داده ها پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از مشارکت کنندگان، به دست آمد. برای گردآوری داده ها از تحلیل اسناد و مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. نتایج نشان داد چارچوب اعتبارسنجی مدرسه های متوسطه نظری دارای 7 عامل (ساختار سازمانی، ساختارفیزیکی، عوامل فردی معلم (کادر اداری و آموزشی)، عوامل فردی دانش آموزی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و هسته فنی تدریس و یادگیری) است. 60 ملاک و 266 نشانگر متناسب با ویژگی های مدرسه های متوسطه نظری برای عوامل هفتگانه فوق، شناسایی و درنهایت چارچوب پیشنهادی اعتبارسنجی مدرسه های متوسطه نظری معرفی شد.
نقد و ارزیابی ایده دانشگاه جامعه محور در ایران از دیدگاه خبرگان علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقد و ارزیابی دانشگاه جامعه محور در نظام آموزش عالی ایران اجرا شد. بدین منظور، به طور هم زمان از روش مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصان استفاده شد. میدان پژوهش شامل مهم ترین متون اسنادی درباره وضعیت دانشگاه جامعه محور در ایران و مصاحبه با صاحب نظران آموزش عالی بود. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و از پانزده سند علمی به عنوان نمونه نوشتاری استفاده شد. همچنین با دوازده نفر از متخصصان آموزش عالی، مصاحبه ای به روش هدفمند و از نوع گلوله برفی انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضامین استفاده شد. سپس مضامین استخراج شده در سه سطح، گفتمان اول، گروه موافقان (برون گرا)؛ گفتمان دوم، گروه مخالفان (درون گرا) و گفتمان سوم، گروه موافقان مشروط، دسته بندی و ارائه شد. ارزیابی های خبرگان نشان می دهد که وضعیت دانشگاه جامعه محور متأثر از مداخلات بیرونی بوده و بیشتر مشکلات مربوط به تحقق نیافتن دانشگاه جامعه محور در ایران به ریشه های تاریخی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برمی گردد. همچنین، الگوی مفهومی دانشگاه جامعه محور در ایران با یازده مؤلفه اصلی (تناسب با بافتارایران، مسئولیت پذیری، ارتباط و تعامل، توسعه عدالت، توسعه دانش-آموزش و پژوهش، اقتصاد و فناوری، فرهنگ دانشگاهی، استقلال دانشگاهی، رهبری و مدیریت، توانمندسازی و توسعه پایدار) طراحی شد. ارزیابی خبرگان بیانگر این است که در مؤلفه های یازده گانه وضعیت مطلوب نبوده است.