فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش استفاده از ترکیبات طبیعی به جای سموم شیمیایی به عنوان یک عامل دافع و کنترل گر حشرات در حوزه میراث فرهنگی با رویکرد جایگزینی به جای مواد شیمیایی پرخطر باشد در این پژوهش از مواد ضایعات و دور ریز دود ناشی از کوره های تولید زغال استفاده میشود. لذا بدین منظور در این تحقیق آنالیز شیمیایی و ضد میکروبی مواد حاصل از اسانس استخراج شده از دود زغال مورد بررسی قرار گرفت. عملیات جمع آوری سرکه چوب با میعان شدن گازهای خروجی دود حاصل از فرایند پیرولیز چوب درختان مرکبات درخت لیمو در فرایند تولید زغال در شمال کشور طی سه مرحله انجام شد. در دوازده ساعت اول فرایند پیرولیز شامل بخارات آب به صورت شفاف و بی رنگ بوده است و مرحله دوم شامل خروج ترکیبات شکسته شده پلیمری و اولیگومری مواد لیگنینی بود که طی زمان بیست ساعت به صورت مایع استحصالی دارای رنگ مایل به قرمز و عمدتا محلول در آب جمع آوری شد. مرحله سوم ترکیبات قیری سیاه مشتمل بر مخلوطی از ترکیبات آلی از مشتقات لیگنینی اولیگومری بوده است. برش اصلی مورد هدف مواد جمع آوری شده در مرحله میانی است که از نظر سمیت برای انسان ایمن است اما این ترکیب بسته به نوع چوب و شرایط کوره با توجه به مقالات مختلف دارای فعالیت ضدمیکروبی و قارچی است. در این بررسی نمونه ترکیب استخراجی برش میانی مربوط به دود حاصل از فرایند پیرولیز با حلال دی کلرومتان استخراج و به دو فاز آلی و آبی تفکیک شد. با انجام آنالیزهای شیمیایی لازم بر روی این مواد استخراجی، وجود ترکیبات الی مختلفی مانند هیدروکربنهای اشباع شده و نشده و نیز ترکیبات آروماتیک نمایان است. در انتها بررسی اثرات ضدمیکروبی این مواد استخراج شده با نمونه قارچ ها و باکترهای در دسترس در آزمایشگاه مورد سنجش اولیه قرار گرفته است.
Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
Calligraphy in Islamic art is regarded as sacred due to its connection with the divine word. The Quran itself references the sanctity of the pen, the value of writing, and swears by them. Inscriptions are the only visual elements that directly carry meaning and hold significant importance in the architectural structures of the Islamic period in Iran from both visual and content perspectives. The aim of this paper is to achieve favorable results in response to the following questions: What were the goals and exp Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran.ectations of the designers and writers in composing and designing the inscriptions? What elements and components shaped the themes of the mosque's inscriptions? The results of field and library studies indicate that the artists' goal in writing and designing the inscriptions was to create a building worthy of the Muslim community that would attract the attention of every viewer and provide spiritual tranquility. Additionally, the expectation of the designers and writers in composing these inscriptions was to immortalize their memory in the field of art and architecture. Based on the study and analysis of the inscriptions, it appears that most of the inscriptions in Imam (Shah) Mosque are derived from the Quran and contain poems praising FathAliShah, the names of Qajar kings, the names of artists, poets, and verses that indicate the date of the building's construction
Kurgan of Fakhrabad, Meshkinshahr, Northwest Iran
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
3 - 15
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding its cultural wealth, archaeologists have hitherto given little consideration to Meshkinshahr County of Iran’s Ardabil Province. The region is remarkably rich in graves, as is evident from the various types of graves with simple inhumation, dolmen, rectangular stone-built, and Kurgan. In the spring of 2019, a rare example of Kurgan was investigated near the city of Fakhrabad. Unlike all other graves excavated in northwest Iran, its structure consisted of a combination of stones and mud bricks. This paper presents the preliminary results from the excavation of this Kurgan. While introducing the Kurgan, an assemblage of small artifacts and its structure were examined, and a relative chronology was then proposed. The Kurgan arguably occupies a special place in archaeology of Iran and South Caucasus given a combination of stones with mud bricks it has in its construction. Such Kurgan type still remains unreported from the region.
ارزیابی درمان زردشدگی کاغذهای تاریخی با استفاده از شستشو و عوامل کاهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاغذ با هر درجه کیفی، در طول زمان زرد می شود و اکسایش سلولز یکی از مهمترین دلایل شکست زنجیره است. اکسایش سلولز سبب تشکیل گروه های جاذب نور و در نتیجه زردشدگی کاغذهای تاریخی می شود. شستشو با آب خالص می تواند سبب خروج برخی محصولات تخریب رنگی از ساختار کاغذ و روشن تر شدن رنگ کاغذ شود. همچنین سفیدگری با عوامل کاهنده می تواند با احیاء کروموفورهای جاذب نور در کاغذ، سبب بی رنگ شدن آنها و در نتیجه افزایش روشنایی و سفیدی کاغذ شود. در این تحقیق، تغییرات ایجاد شده در خصوصیات ظاهری و ساختاری کاغذ تاریخی پس از استفاده از شستشو با آب خالص و عوامل احیا کننده بوروهیدرید سدیم و دی تیونیت سدیم ارزیابی شده است. این دو ماده کاهنده، در صنعت کاغذ سازی، جهت سفیدگری خمیر چوب استفاده می شوند. نمونه کاغذ تاریخی با آزمون های رنگ سنجی، طیف سنجی مادون قرمز، سنجش pH و فلورسانس اشعه ایکس تعیین مشخصه شده اند. با توجه به نتایج تجربی، استفاده از عامل کاهنده منجر به افزایش روشنایی و کاهش زردی، پایداری الیاف و جوهر و همچنین افزایش pH کاغذ (به ویژه نمونه تیمار شده با سدیم بوروهیدرید) می شود. در نتیجه تیمار با عوامل کاهنده نشان دهنده کارایی بیشتر در مقایسه با آب مقطر است.
بررسی فنی سکه های به دست آمده از شهر تاریخی اوجان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
285 - 311
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی اوجان یکی از شهرهای مهم دوره تاریخی و ایلخانی در شمال غرب ایران و در آذربایجان شرقی قرار دارد. از بررسی و کاوش شهر تاریخی اوجان توسط هیأت باستان شناسی دانشگاه تهران تعدادی سکه یافت و یا اهداء شده است که در این پژوهش، 14 عدد سکه را که تا حد امکان پاک سازی و مطالعه شده و درنهایت کتیبه ها و نقوش آن ها مورد بررسی و خوانش قرار گرفته در این پژوهش ارائه شده است. هدف این پژوهش خوانش و مکان یابی محل ضرب سکه هاست. دو پرسش اساسی این پژوهش: 1- شناسایی آلیاژ سکه ها (؟)، 2- آگاهی از نوشته ها و کتیبه سکه هاست(؟). ضمن معرفی سکه ها به ویژگی های آن ها پرداخته شده است. همه این سکه ها به جز یک مورد، به سبک سکه های «ابوسعید» آخرین ایلخان قدرتمند مغول که در شهر اوجان زاده شده، ضرب شده اند. براساس تجزیه عنصری انجام شده بیشتر سکه ها از مس ساخته شده اند. دو نمونه از سکه ها از آلیاژ مفرغ (مس - قلع) و یک سکه از آلیاژ برنج (مس - روی) ساخته شده است. در ترکیب آلیاژی تمامی سکه ها سرب گزارش شده است. چون شهر اوجان پایتخت تابستانی ایلخانان مغول بوده، تقریباً همه سکه ها ضرب ضربخانه تبریز هستند. این موضوع شاید به دلیل اهمیت تجاری و اقتصادی تبریز در دوره ایلخانان است و سکه ای که در شهر اوجان ضرب شده باشد تاکنون از این محوطه یافت نشده است.
گزارش مقدماتی بررسی باستان شناسی حوضه آبگیر سد تالوار (بیجار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پروژه بررسی حوزه آبگیر سد تالوار با هدف شناسایی و نجات بخشی محوطه هایی که در حوزه آبگیر سد قرار دارند؛ در پائیز و زمستان سال ۱۳۸۶ تعریف و اجرا شد. بررسی مزبور به صورت پیمایشی فشرده در محدوده حوزه آبگیر سد انجام گرفت و حاصل آن شناسایی ۱۷ محوطه باستانی از دوران مس سنگی تا دوره های متأخر اسلامی بود. تاریخگذاری محوطه ها بر اساس گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای مجموعه های سطحی گردآوری شده انجام شد. محوطه های باستانی شناسایی شده در قالب سه گروه کلی پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی طبقه بندی گردیدند. قدیمی ترین یافته های بررسی، آثار سفالی معرف فرهنگ مس سنگی شناخته شده در منطقه اند. پس از این مرحله، آثار محدودی از عصر مفرغ جدید و عصر آهن قابل مشاهده اند. منطقه با یک وقفه کوتاه روبرو شده تا این که بار دیگر زندگی در دوره تاریخی در آن به جریان افتاد و از این دوره تا دوره اسلامی شواهدی از وجود زندگی جوامع انسانی در آن به وفور مشاهده می شود. مقاله مذکور ابتدا به معرفی محوطه های مهم شناسایی شده در حوزه سد پرداخته و در ادامه با توجه به آثار سفالی به دست آمده، فرهنگ ها و تداوم سنت های سفالی حوزه سد را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
خوانش معانی و مفاهیم چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
استان لرستان در طول تاریخ به عنوان یکی از مسیرهای اصلی اتصال پایتخت ها و شهرهای مهم ایران عمل کرده است. نیاز به ایجاد ارتباطات سریع و پایدار میان این مناطق، باوجود رودهای خروشان و دره های عمیق، ساخت پل های بزرگی را ضروری ساخته است. این پل ها که به عنوان عناصری طبیعی و تعامل پذیر با انسان شناخته می شوند، طی دوره های مختلف در محدوده جغرافیایی زاگرس مرکزی لرستان ساخته شده اند. هدف از احداث این سازه ها، برقراری ارتباط با تمدن های بزرگ و تحقق جنبه های گوناگون حقوق بشر، شامل: روابط مذهبی، قومی، اقتصادی و فرهنگی، و هم چنین ایجاد رفاه، امنیت و تسهیل زندگی در مناطق سخت گذر کوهستانی بوده است؛ به همین دلیل، این پل ها می توانند بازتاب دهنده مفاهیم مرتبط با منظر فرهنگی باشند. بررسی این پل ها و مناظر فرهنگی مرتبط با آن ها می تواند علاوه بر حفاظت از خود پل ها، به شناسایی و صیانت از اجزای تشکیل دهنده این مناظر فرهنگی کمک شایانی کند. از سوی دیگر، گام نخست و اساسی در این مسیر، شناسایی دقیق چالش هایی است که تاکنون شناسایی یا طبقه بندی نشده اند؛ از این منظر، هدف اصلی این پژوهش، بررسی چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان با استفاده از تحلیل و بررسی اسناد و مدارک مرتبط با این حوزه است. برهمین اساس، پرسش های پیشِ رو مطرح می شوند؛ عوامل به وجودآورنده چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان کدامند؟ چگونه می توان به ساختاری دسته بندی و طبقه بندی شده از چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان دست پیدا کرد؟ در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، روی پل های تاریخی ارزشمند رودخانه کشکان انجام گرفته و در ادامه خوانشِ مفاهیمِ چالش ها و زیرمجموعه های آن ها ازطریق تجزیه وتحلیل به روش پژوهش تحقیق کیفی انجام گرفته است. تحلیل داده ها از طریق عملیات کدگذاری در سه سطح انجام و درنهایت چالش ها و زیرچالش های مرتبط با آن در شش دسته کلی با توجه ویژگی ها و شاخصه های نمونه های مطالعاتی دسته بندی شدند.
رخداد زمین لغزش دلا و احداث کانال باستانی پل نگین: نمونه ای از تأثیر دوسویه محیط و انسان در ارتفاعات شیمبار (اندی کا، خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
دوران پرتلاطم حیات انسان در محیط جغرافیایی پیرامون همواره با چالش ها و تهدیدها و فرصت هایی همراه بوده که اساس زندگی او را بنیان نهاده است. در گذر از این دوران انسان مغلوب و مبهوت همیشگی نبوده است؛ چاره اندیشی و توان فکری انسان گاه به تسخیر طبیعت می انجامید و گاه به تعامل با آن. زاگرس مرکزی با فراز و نشیب های کوهستانی ازجمله مهم ترین کانون های تقابل و تعامل میان محیط و انسان بوده است. رخداد زمین لغزش کوه دلا و احداث کانال باستانی پل، نگین نمونه ای از این تقابل و تعامل است که در ارتفاعات شیمبار واقع در شمال خوزستان به وقوع پیوسته است. رخداد زمین لغزش دلا در مسیر شبکه زهکشی رودخانه شیمبار و پیامد آن تشکیل دریاچه سدی شیمبار، سبب تغییرات محیطی سه مرحله ای در منطقه شد. متعاقب این تغییرات، مشکلاتی برای جوامع انسانی این محدوده به وجود آمد که مهم ترین آنها مسدود شدن تنها راه ارتباطی منطقه بود. مسدود شدن راه ارتباطی باعث گردید تا جوامع انسانی برای خروج از این وضعیت، راه حلی بیندیشند. این راه حل منجر به حفر کانالی باستانی پل نگین گردید که سبب کاهش سطح آب دریاچه (مرحله سوم تغییرات) و باز شدن مسیر تردد شد. این وقایع که در یک سوی آن (رخداد زمین لغزش دلا و تشکیل دریاچه شیمبار) غلبه محیط بر انسان و در سوی دیگر (حفر کانال و بازنمودن مسیر تردد) غلبه انسان بر محیط نمایان است، نمونه بارزی از تأثیرات دوسویه میان محیط و انسان را در گستره کوهستانی زاگرس به اثبات رسانید.
A Cylindrical Seal from Susa IVA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
37 - 45
حوزههای تخصصی:
In archaeological finds, seals are generally considered as one of the most important data bearing important economic, political and even artistic information of relevant time periods. Moreover, the iconography of seals plays an informative role to explore the main characteristics of seals or sealing in order to better understand the social, economic or even the administrative contexts of the societies to which they belonged to. Different styles in the different space and times are known in terms of pictography that can help researchers understand the characteristics of a time period better in the absence of sufficient information. The ancient city of Susa with a rich collection of seals related to different historical-cultural periods is one of the most important ancient sites in Iran which have been used as clues to decipher or interpret that can guide researchers in the stylistics and iconology of seals from its neighboring areas. The cylindrical seal No. 1841 has been registered in the catalogue of the National Museum of Iran with an “unknown” location. The similarity of the image engraved on this seal to those found on seals obtained from Susa was the reason the author came up with this article in order to introducethe seal and specify iconography and stylistics and finally its date and origin with a comparative study. The present study tries to answer the research questions: “What style and time period can be considered for the iconography of the cylindrical seal in the National Museum?” and “Is it possible to prove that it belongs to the city of Susa according to the iconography of the image of the relevant seal?” Studies that have been conducted with the comparative method and with the approach of the image analysis, the IVA style of Susa is considered for it leading to the conclusion that this seal probably belonged to Susa itself.
مکان یابی محل های باستانی عصر مفرغ دره سیمره با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱۰
33 - 47
حوزههای تخصصی:
یکی از تکنولوژی هایی که در دهه های اخیر توانسته کمک های قابل توجهی به باستان شناسی بنماید؛ سیستم اطلاعات جغرافیایی/ساج است. با کمک این سیستم از یک سو نقشه های جغرافیایی مختلفی در زمینه روابط فضایی محل های باستانی با عوارض طبیعی پیرامون آنها تهیه می کنند و از طرف دیگر این سیستم ما را قادر می سازد تا الگوهای گوناگون توزیع جغرافیایی محل های باستانی را تهیه و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. از نتایج حاصله از این مطالعات می توان به عنوان راهکارهایی در مطالعات باستان شناسی سایر حوزه های جغرافیایی مشابه استفاده نمود. در این تحقیق براساس بررسی های باستان شناسی که در حوزه دره سیمره انجام شده و با کمک ساج، به تبیین نقش جغرافیا در شکل گیری و پراکندگی محل های باستانی عصر مفرغ (محدوده زمانی ۲۶۰۰-۱۴۰۰/۱۳۰۰ ق.م) این حوزه می پردازیم. ابتدا اطلاعات مکانی و توصیفی مورد نیاز در مورد محل های مورد مطالعه، جمع آوری شده و همزمان ابزار کار مورد نیاز (مانند GPS، نقشه های جغرافیایی مختلف، نرم افزار و ... ) نیز تهیه شده است. بعد از ورود اطلاعات لازم به کامپیوتر، در مرحله بعد در محیط ساج به تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه خروجی ها به شکل جدول و نقشه و تهیه بانک اطلاعات رایان ه ای به صورت منظم پرداخته شده است. کشف روابط بین مکان های باستانی (مانند پراکنش بافتی یا تصادفی) از یکسو و روابط بین مکان های باستانی و عوارض طبیعی (منابع آب، جنس خاک، گذرگاههای طبیعی و ... ) از سوی دیگر و نمایش آن و بیان نقش عوامل طبیعی بر وضعیت توزیع و پراکنش محل های باستانی، از جمله نتایجی است که در نهایت شکل می گیرد.
Presenting the Design Model Based on the Knowledge of the Components Affecting the Sense of Belonging to Place in the Contemporary Houses of Tehran (Narmak 60s and 70s)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
79 - 95
حوزههای تخصصی:
The objective of this research is to present a designing model based on cognition of effective components on the sense of belonging to place in contemporary houses in Tehran (Narmak 60s and 70s). The method of conducting the research was considered as a causal method in terms of practical purpose and in terms of implementation and analysis. Using the panel data (PD) method, the research was tested and analysed. The Hierarchical Multiple Regression (HMR) was used for the analysis of the data. Random selection method was employed to select individuals as research sample. The areas of sampling included 1. Houses in Central Narmak, 2. Houses in North part of Narmak and, 3. Houses in Western Narmak. Based on review of opinions and replies of the sample and on the obtained weights, it can be clearly seen that the criterion of concentration is in the first place, the criterion of spatial qualities, accessibility and permeability as the second important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place and the criterion of the sense of physical belonging the place has been mentioned as the third important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place.
تبیین برنامه حفاظتی ساختارهای خشتی در برزن جنوبی تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
در دامنه کوه رحمت در بخش جنوبی تختگاه تخت جمشید، حد فاصل تختگاه و آرامگاه ناتمام منسوب به داریوش سوم مجموعه بناهایی قرار دارند که از نظر معماری شبیه به سایر بناهای قرار گرفته بر روی تختگاه بوده و هم محور هستند و انحرافی ۲۰ تا ۲۵ درجه به سمت غرب دارند این مجموعه موسوم به برزن جنوبی شامل ۸ سازه جدا از هم به وسیله معابر و گذرهایی طراحی شده به هم مرتبط اند و عموما دارای تالارها و ایوان های ستون دار هستند. مهیا نمودن برخی از مسائل اقلیمی در این مجموعه همچون مهار کردن شیب زمین کنترل سیلاب های روان شده از کوهسار نظم در فرم و ساختارهای برپا شده مسیرهای دسترسی و گذرگاه ها عناصر و جزییات معماری و شهرسازی گویای استفاده و بهره مندی از علم شهرسازی و طراحی شهری در آن است. متأسفانه پس از کاوش و چند مرحله ابتدایی اقدامات مرمتی در محوطه برزن جنوبی ساختارها به حال خود رها شده است. بیشترین مصالح به کار برده شده در این محوطه خشت بوده که عدم رسیدگی مداوم به آن باعث زوال و تخریب ساختارهای خشتی شده است. ماهیت ناپایدار سازه های خشتی در این محوطه اهمیت و ضرورت حفاظت و نگهداری مستمر از این محوطه ارزشمند را گوشزد می کند؛ بنابراین در این مطالعه پس از بررسی عوامل آسیب رسان طرح حفاظت در قالب طرح حفاظت جامع پیشنهاد گردید. در این طرح سعی بر کاهش روند فرسایش و درمان آسیب های ناشی از عوامل آسیب رسان مورد نظر بوده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر هدف و روش به صورت پژوهش کاربردی و میدانی است و داده ها به صورت کیفی بر مبنای استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای فیش برداری نقشه کروکی و روش میدانی مشاهده ای
مصاحبه ای تصویربرداری است. از نتایج این پژوهش دسته بندی مهم ترین آسیب های وارده به محوطه در چهار دسته مختلف و ارائه پیشنهادهای حفاظتی به منظور اصلاح آسیب های وارده به محوطه بوده است.
سیر تحول اسطوره فّر، در ادبیات کهن و نوشته های دینی ایران باستان و بازتاب آن در نمادها و نشان های نقش برجسته شاهنشاهان ساسانی تاق بستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
169 - 189
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ایران در آغاز فرمانروایی ساسانیان اتحاد نزدیک میان دین و دولت برای حفظ یگانگی کشور بود تحکیم پایه های قدرت توسط دین و توسعه دین با کمک نیروی سیاسی و نظامی از ارکان تفکر بنیان گذاران ساسانی می باشد. در آن روزگار دین و رهبری مذهبی در بسیاری از جریانهای سیاسی و فرهنگی و حتی هنری دخالت عمده داشتند. هنرمندان ساسانی با الهام از دانش موبدان زرتشتی و کتاب اوستا که همواره دین و اسطوره در آن ترکیب یافته است در طراحی و نقش پردازی کتیبه ها و نقش برجسته های ساسانی سمبل های اسطوره ای را با تصاویر تاریخی درهم آمیختند و نهایت دقت را در نظرداشتند که ترکیب دین و اسطوره در شکل نماد و نشان در نقش برجسته ها تجلی یابد.این رابطه تنگاتنگ چه از لحاظ هنری و ظاهری و چه از دیدگاه فرهنگی و معنوی تعلق بزرگی به اسطوره های کهن ایرانی دارد. سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که؛ ایزد مهر، ایزد وای و ایزد بهرام بخشایندگان فّر ایزدی چگونه در نمادها و نشان های تاق بستان در بخشیدن فّر به شاهنشاه ساسانی تجسم یافته اند؟ نمادهایی مانند هلال ماه، دو فرشته در اهتزاز، روبان های مواج در باد،طرح ها و سمبل های نقش بسته بر لباس شاهنشاه و دو گیاه حجاری شده در پای تاق بزرگ تاق بستان چگونه با ایزد مهر و دیانت میترا و بخشش فّر ایزدی در ارتباطند؟
فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی دوره مس وسنگ تپه قلعه ننه مریوان
حوزههای تخصصی:
تپه قلعه ننه در شمال غرب ایران و جنوب شرق دریاچه زریبار قرار گرفته است و ازطریق گذرگاه شلیر با شمال بینالنهرین ارتباط دارد و بزرگ ترین محوطه پیش از تاریخ حوضه دریاچه زریبار است که کاوش لایه نگاری شده است. تپه دوره های استقراری پیش ازتاریخ و تاریخی را دربر دارد و طولانیترین دوره استقرار باقی مانده در محوطه، مربوط به دوره مس وسنگ، خصوصاً فرهنگ عبید 3-4 و اوروک جدید است. شواهد گویای آن است که این منطقه در دوره پیش ازتاریخ بیشتر با بینالنهرین ارتباط داشته است. از دوره مس وسنگ، محوطه، تعداد قابل توجهی دست افزار سنگی به دست آمده است؛ ابزارهای سنگی یک گروه فناورانه از مصنوعات را تشکیل میدهند که ارزش قابل توجهی برای تفسیر ساختارهای اجتماعی-اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخ دارند. تغییرات ساختاری در شبکههای اجتماعی فناوری از عبید تا پساعبید ممکن است در جنبه های مختلف تولید ابزارسنگی مشاهده شود. مطالعه ابزارهای سنگی دوره مس وسنگ در غرب ایران و حوضه دریاچه زریبار انگشت شمار است. مصنوعات سنگی به دست آمده ازلحاظ چگونگی روش و سنت ابزارسازی دوره مس وسنگ در حوضه دریاچه زریبار بررسی شد و تلاش شد ارتباط احتمالی آن تا حد ممکن با تغییرات اجتماعی مطالعه شود. به احتمال زیاد مصنوعات سنگی توسط گروهی خاص تولید و در منطقه و حوضه دریاچه زریبار پخش میشده است، کما این که شواهد سفالی نشان از ارتباط گسترده بینمنطقهای نیز دارد و دست کم در دوره مس سنگ جدید، تولید مصنوعات سنگی در این منطقه در مقیاس کارگاهی بوده است؛ به نظر میرسد مانند محوطههای هم زمان در هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، در شمال بینالنهرین که مصنوعات سنگی در تپه ننه در نزدیکی منابع ماده خام و خارج از سکونت گاه ها تولید میشدند.
حفاظت و مرمت یک جلد لاکی قاجاری؛ گزارشی از فرآیند اجرا
حوزههای تخصصی:
نقاشی های لاکی علاوه بر ارزش تاریخی ارزش زیبایی شناختی نیز دارند و بسته به فرهنگ جامعه نقوش و مواد آن می تواند متغیر باشد؛ از این رو بررسی این نوع آثار می تواند اطلاعات مفیدی درباره شناخت فرهنگ، اقتصاد، فناوری و مواد بومی اقوام مختلف در اختیار مخاطبین قرار دهد. نقاشی های لاکی ارزشمند و نیازمند اقدامات حفاظتی هستند و بر این اساس هدف از این گزارش ارائه فرآیند حفاظتی صورت گرفته بر روی یک جلد لاکی (روغنی)، مربوط به دوره قاجار است که بررسی اولیه گویای نیاز به استحکام بخشی جدا کردن چرم ناحیه عطف جلد پاکسازی و تمیز کاری چرکی و آلودگی سطحی وصالی بازسازی گوشه های جلد بوم سازی بسترسازی موزون سازی رنگی و در نهایت پوشش دهی نهایی است. بدین منظور از پلکستول ۵ درصد جهت استحکام بخشی از ترکیب خمیر کاغذ تیشو به همراه ژلاتین و افزودن پودر مل به عنوان بتونه جهت بازسازی گوشه های جلد ترکیب چسب HV360 آب مقطر و پودر مل جهت بوم سازی بسترسازی از رنگ اکریلیک جهت موزون سازی رنگی استفاده شد و در نهایت جهت حفاظت نهایی از اثر کل سطح کار با یک لایه پلی وینیل بوتیرال ۳ درصد پوشش دهی شد. این کار جهت استحکام بخشی بیشتر لایه های رنگ نیز انجام گرفت.
Review and Analysis of Iran's scent-bottles in Different Historical Periods(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
67 - 76
حوزههای تخصصی:
The art of glassmaking in Iran, with a glorious historical background, visual richness and unparalleled beauty reached its peak of prosperity in different historical periods. Safavid and the Qajar era are among the brilliant periods of Iranian art, which in many fields, was the continuation of the Timurid golden age. These works include the most outstanding examples of court objects, they include the most mundane objects and household utensils produced in workshops, which in each of these two groups, depending on the social class of their patrons and creators, have unique features. One of the unique glassmaking in that era was the production of scent-bottle. The root of the word "perfume" is derived from the Latin word "perfume" and means "passing smell". Scent-Bottles were containers that kept all kinds of perfumes (oily liquid, perfumes, and even pharmaceuticals) in it. Iran is one of the most important centers for the production of glass perfume bottles; however, no research has been done in this field. In this research, while taking a brief look at the historical background of glass production and its manufacturing technique, the form and motifs of Iran's glass perfume bottles have been examined and their manufacturing technique, shape, size and decorative motifs have been studied. The research method is historical-analytical and the purpose is to examine the differences and similarities of perfume bottles in different historical periods, and finally the results proved that there are fundamental differences between perfume bottles through different historical periods in Iran.
Tepe Hissar in the Fourth Millennium BCE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
49 - 66
حوزههای تخصصی:
The fourth millennium BCE in northeastern Iran was marked by intricate interactions at both regional and trans-regional levels. During this time, Tepe Hissar’s inhabitants engaged in significant cultural exchanges involving pottery, figurines, and metal objects with various regions of central Iran. In the latter half of the millennium, these connections shifted towards northeastern Iran and the Gorgan Plain. Hissar became a hub for large-scale, centrally organized industries, particularly in metalworking and gemstone craftsmanship, such as lapis lazuli, which contributed to greater social stratification, evidenced by wealth accumulation in elite burials.New pottery chronologies offer a revised understanding of the cultural developments at the Hissar settlement and their social and cultural consequences, as seen in the material culture of settlements and burials. The primary goal of this research is to present the quantitative and qualitative changes in pottery and the influence of Tepe Hissar throughout the fourth millennium BCE. These changes indicate the formation of extensive internal and external cultural relationships, reflecting the cultural dynamism of Hissar during the fourth and third millennia BCE. It can likely be concluded that despite environmental heterogeneity in northeastern Iran, there were cultural homogeneities and similarities in this region. These can be observed in the resemblance of pottery styles and unified management techniques, which are attributed to cultural interactions between these communities within geographic and cultural frameworks.
کاربرد آنالیز رنگ سنجی به منظور مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج در پنج نسخه مصور دوره صفویه متعلق به موزه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
رنگدانه های سرخ معدنی شامل سرنج شنگرف و اخرا از طیفهای رنگی مهم و پرکاربرد در نگارگری تذهیب جدول کشی و علامت آیه ها بوده اند. این طیف رنگی در آثار به جا مانده از سده های پیشین ثبات قابل قبولی داشته و درخشندگی خود را حفظ کرده است. از سوی دیگر تهیه رنگ به عنوان یکی از ابزارهای مهم کار هنرمند از دیرباز مسئله ای حائز اهمیت بوده و به همین دلیل روشهای تهیه و آماده سازی رنگ ها در رساله های کتاب آرایی مکتوب شده است. فرآوری رنگ سرنج به عنوان یکی از رنگدانه های سرخ در سه رساله عمده الکتاب بیان الصناعات و قانون الصور، ذکر شده است. در پژوهش حاضر علاوه بر مرور متن این رساله ها مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج شناسایی شده در تعدادی از نسخ مصوّر دوره صفویه با روش رنگ سنجی انجام شده است. به این منظور در گام نخست رنگدانه سرنج با نسبتهای معینی از رنگدانه شنگرف ترکیب شده و جدولهای رنگ سرخ با پایه سرنج آماده شدند هشت نمونه نگاره های منتخب از نسخ مصوّر دوره صفویه شامل ۵ نسخه مصور از موزه ملی ایران و ۱۷ نمونه رنگی سازی شده با استفاده از اسپکتروفوتومتر انعکاسی تحت تجزیه و تحلیل طیفی و رنگی قرار گرفتند. در پایان مقادیر اختلاف رنگ نمونه های آماده سازی شده با نمونه های نسخ مصور محاسبه شدند. نتایج حاکی از آن است که بین رنگهای آماده سازی شده و نمونه های تاریخی همبستگی قابل قبولی وجود دارد. بنابراین این شیوه میتواند در بازسازی و رنگ همانندی طیف سرخ حاصل از رنگدانه سرنج مورد استفاده قرار گیرد.
گزارش حفاظت و مرمت خمره های ساسانی در پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار با مروری بر قواعد و اصول حفاظت و مرمت سفالینه ها
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن اشاره به پاره ای از اصول و قواعد حفاظت و مرمت آثار سفالین فرآیند فناورانه بازسازی دو خمره ساسانی را طی گزارش مکتوب و مصور مورد بررسی قرار می دهد و تفاوت هایی که در انتخاب مواد و روش درمان به دلایل مختلف ایجاد شده است را شرح می دهد. خمره هایی مورد اشاره از کاوش سال ۱۳۹۶ دشت ورامین به سرپرستی آقای دکتر حصاری به دست آمده اند و در کارگاه حفاظت و مرمت سفال پژوهشکده با حضور تعدادی از دانشجویان رشته حفاظت و مرمت آثار تاریخی فرهنگی مرمت و بازسازی شده اند.
Investigating the Process of the Formation of the Defensive Walls in the City of Mashhad(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
15 - 23
حوزههای تخصصی:
The city of Mashhad gradually took shape and expanded after the martyrdom of Imam Reza, around his mausoleum. Throughout history, defensive walls with towers were built in three different periods to ensure the security of citizens and pilgrims around this city. Historical reports and dedicatory Qurans testify to the existence of the existence of defensive walls around the city of Mashhad from the fourth century, which is considered the first defensive wall constructed for the city of Mashhad. the second defensive wall for this city was constructed by Faramarz ibn Ali in 515 AH. The last defensive wall for the city was built by Shah Tahmaseb Safavi to ensure that the city remained safe from Uzbek attacks forever. This defensive wall remained around the city of Mashhad until the first Pahlavi dynasty. During the first Pahlavi dynasty, the improvement of urban security in Mashhad reduced the effectiveness of the city's towers and defensive walls, leading to the expansion of the city beyond the defensive walls. The lack of maintenance for the defensive wall, along with leveling and destroying it to create new roads and expand the city, destroyed the defensive wall of Mashhad.