فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲٬۲۲۶ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
87 - 102
حوزههای تخصصی:
کتاب ها و مقاله های فراوان درباره عیلام و عیلامی ها نگاشته شده است. این آثار یا درباره تاریخ، تاریخ هنر و یا باستان شناسی عیلام اند. در ادبیات باستان شناختی و تاریخی عیلام تاکنون مدلی توضیحی درباره شکل گیری حکومت اولیه در عیلام بزرگ ارایه نشده است. گرچه امروزه کمتر شکی در مورد خاستگاه کوهستانی عیلامی ها میان پژوهش گران وجود دارد، اما تا آنجا که نگارنده می داند هیچ یک از نوشته های توصیفی و تحلیلی به چگونگی مکانیسم و دینامیسم روندی که در آن عیلامی ها با ادغام منابع سرزمین های پست و سرزمین های بلند توانستند با توسعه یک اقتصاد سیاسی ترکیبی به قدرت رسیده و بیش از هر سلسله و امپراتوری در خاور نزدیک، حدود ۲۵۰۰ سال دوام آورند، نپرداخته اند. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های این روند دراز مدت درکالبد یک مدل توضیحی ارایه شود که دربرگیرنده برخی داده های تازه از بررسی های دشت رامهرمز و ممسنی نیز است.
نقد و بررسی مزارنویسی در تاریخ نگاری محلی ایران (از نیمه دوم سده هشتم تا نیمه دوم سده دوازدهم ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین دایرهالمعارف گونه مزارها را باید بخشی از تاریخ نگاری محلی با رویکردی مذهبی و فرهنگی دانست. از نظر تاریخ شهرنشینی، این گونه کتب از این جهت اهمیت داشته اند که وجود قبور عرفا، علما و اولیا، عاملی برای حفاظت شهر از آفات و بلیات انسانی، آسمانی و طبیعی بشمار می آمدند. آثار مزارنویسی در نکته مهم و قابل توجه این که تدوین عمده کتب مزارات در ایران از زمان روی کار آمدن تیموریان آغاز شده و قبل از آن ما کتب مستقل زیادی در مزارنویسی در تاریخ ایران نمی بینیم. این امر را بیشتر از همه باید معلول رشد تصوف در این دوره دانست. از نیمه دوم سده هفتم تا نیمه اول سده دوازدهم در مجموع نه کتاب به صورت مستقل درباره مزارات شهرهای، تبریز، شیراز، هرات، سمرقند، بخارا و کرمان تألیف شده است. مزارنویسان عمدتاً گرایش عرفانی داشتند و اکثراً از علما، شعراء و عرفای زمان خود بودند و هدفشان راهنمایی زائران و شناساندن قبور امامان و فرزندان آن ها، آموزش آداب زیارت و پرهیز از اعمال ناروا در قبرستان ها، تقرب به ارواح طیبه و مشاهده مقدسه علمای دین و مشایخ، آشکار ساختن قدر و اعتبار و ارزش علما و مشایخ اسلام و اولیای بزرگ بوده است. اما توانسته اند به نوعی، بسیاری اخبار و روایات و اطلاعات درباره حیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی شهرها را ارائه دهند.
نوشته ها و اسنادى دربارة کتابِ سرگذشت موسیقى ایران
حوزههای تخصصی:
گزارش مقدماتی بررسی محوطه های پیش ازتاریخ دشت فسا در سال ۱۳۸۸ استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
57 - 74
حوزههای تخصصی:
دشت فسا یکی از حوزه های فرهنگی غنی پیش از تاریخ استان فارس است که متأسفانه نام آن در ادبیات باستان شناختی ایران جز در مواردی کوتاه به میان نیامده است. بررسی ها و کاوش های باستان شناسی در استان فارس، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، بطور عمده در حوزه رود کر متمرکز بوده است. هر چند شهرستان فسا نیز اهمیت باستان شناسی خود را با بررسی میروشجی در سال ۷۳-۱۹۷۲ نمایان ساخت ولی نتایج این بررسی آنچنان که شایسته بود مورد مطالعه قرار نگرفت. به منظور تهیه نقشه باستان شناسی کشور، شهرستان فسا در فروردین ماه سال ۱۳۸۸ بار دیگر به وسیله تیمی ایرانی به سرپرستی احمدعلی اسدی بررسی شد. در نوشتار حاضر به معرفی ۱۵ محوطه پیش از تاریخی که در بررسی اخیر شناسایی شده است پرداخته می شود. هر چند که بسیاری از محوطه های پیش از تاریخ فسا از لحاظ داده های فرهنگی سطحی فقیر هستند ولی سعی شده است تا یک گاهنگاری نسبی برای هر کدام از محوطه ها نیز ارائه گردد.
درآمدی نظری بر مفهوم تخصص گرایی در مطالعات باستان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
33 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعه تخصص گرایی فن و تخصص گرایی اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخی و چگونگی استنباط تخصص گرایی، میزان و مقیاس آن، از میان مدارک باستان شناختی با دشواری های فراوانی روبرو است. اصطلاح «تخصص گرایی» به عنوان یک موضوع مهم در ارتباط با اقتصاد جوامع باستان مدت هاست که مورد توجه انسان شناسان و باستان شناسان قرار گرفته است. از دهه ۱۹۶۰ میلادی تعریف اصطلاح «تخصص گرایی»، خاستگاه های آن و تعریف باستان شناختی این شکل از سازمان تولید همواره در کانون مباحث باستان شناسی بوده است . در صورت عدم وجود معیارهای روشن برای تشخیص تخصص گرایی و بدون درک درستی از مفهوم این واژه، ممکن است محققین باستان شناس در تفسیر داده های خود به بیراهه روند. باستان شناسان خاستگاه های تخصص گرایی را با استفاده از سه نوع مدل تفسیر می کنند: ۱-مدل توسعه تجاری، ۲-مدل تطبیقی، ۳-مدل سیاسی. مدل های مذکور ضمناً رهیافت های متفاوت به موضوع مطالعه تخصص گرایی در باستان شناسی را نشان می دهند. این رهیافت ها با تطور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع ارتباط دارند. در این مقاله مفهوم و ابعاد تخصصی شدن پیشه، سازمان تولید، استانداردسازی، سبک، سرمایه گذاری کار، مقیاس و روش تخصصی شدن مورد توجه قرار گرفته است.
سازماندهی یکپارچه سکه ها و اسکناس ها در موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی روشهای متداول سازماندهی سکهها و اسکناسها در موزهها و پیشنهاد نظام هماهنگ، به منظور سازماندهی یکپارچه و مناسب این اشیا در موزههاست.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر، پژوهشی پیمایشی و توصیفی است. مبانی نظری پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و جمعآوری دادهها به روش پیمایشی انجام شده است. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه پژوهشگر با موزهداران موزههای حاوی سکه و اسکناس (ایران و خارج از کشور) است.
جامعه پژوهش: جامعه این پژوهش، موزههای حاوی سکه و اسکناس ایران و جهان هستند. در این پژوهش، 65 موزهدار ایرانی و خارجی در مصاحبه شرکت کردند (13 موزهدار داخل کشور و52 موزهدار خارج از کشور). موزهدارهای شرکت کننده در مصاحبه از موزههای مختلف حاوی سکه و اسکناس، با در نظر گرفتن پراکندگی جغرافیایی و گستره جهانی انتخاب شدهاند.
یافتههای پژوهش: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در حال حاضر روش واحدی برای سازماندهی سکهها و اسکناسها در موزهها وجود ندارد. در نهایت، با تکیه بر یافتههای پژوهش حاضر، نظام هماهنگ، بهمنظور سازماندهی یکپارچه و مناسب سکهها و اسکناسها در موزهها پیشنهاد شده است. موزهداران شرکت کننده در مصاحبه، نظام هماهنگ را مناسب و کاربردی ارزیابی کردند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، که نشان دهنده عدم سازماندهی یکپارچه سکهها و اسکناسها در موزههاست؛ پیشنهاد نظام هماهنگ برای سازماندهی یکپارچه این اشیا در موزهها ضروری بهنظر می رسد. سازماندهی یکپارچه سکهها و اسکناسها در موزهها، بهوسیله نظام هماهنگ، منجر به مدیریت بهتر سکهها و اسکناسها در موزه ها و، در نتیجه، موجب بهبود همکاری، تعامل، و بهرهبرداری بیشتر از این اشیای موزهای میشود.
نامواژة جُندیشاپور؛ معنا و مفهوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، سازندگان بزرگ شهرها بودند و گُستردگی و اهمیت شهرسازی دورة ساسانیان به خوبی در گزارش های تاریخی و جغرافیایی بازتاب یافته است. گزارش های تاریخی همداستانند که شاپور یکُم (241-272م.)، در بازگشت از جنگ های پیروزمندانه اش با امپراتوری روم، اسیران و کوچ یافتگان انطاکیه را در شهری تازه بُنیاد به نام «وِه از اندیوِ شاپور»(شهرِ شاپورِ بهتر از انطاکیه)، در سرزمین خوزستان جای داد. شاپور در متن فارسی میانة سنگ نوشتة خود روی دیوار ساختمان کعبة زردشت، این شهر را «وهی انتیوک شهپوهری» خوانده، امّا در متن یونانی همان سنگ نوشته، نام شهر «گوی آنتیوخ سابور» نوشته شده؛ یعنی در این سنگ نوشته، همچون نام های دیگری که با «و» ایرانی آغاز می شوند، «گ» را به جای «و» آورده اند. در متن های تاریخی و جغرافیایی دورة اسلامی، این شهر «وِه از اندیوِ شاپور»، «گُندیشاپور»، «جُندیسابور»، و یا «جُندیشاپور» خوانده شده است. چون واژة فارسی میانة «گُند» به معنای «سپاه» بوده، و در زبان عربی هم «جُند»، کاملاً هم معنای خود واژة گُند می باشد، به اشتباه پنداشته شده که «گُندیشاپور/ جُندیشابور» به معنای «اردوگاه شاپور» بوده است، امّا در حقیقت، جُندیشاپور ریخت عربی شدة تلفظِ یونانی الاصل نام این شهر است، و هیچ رابطه ای با واژة گُند/ جُند به معنای سپاه یا اردوگاه جنگی ندارد. اگر چه گزارش های تاریخی همگی از ساخت جُندیشاپور در دورة شاپور یکُم و پیوند واژة جُندیشاپور با نام وی سُخن می گویند و کاوش های باستان شناختی در تپه های جنوب دهکدة شاه آباد در چهارده کیلومتری جنوب شرق ی دزف ول که احتمالاً جای شه ر جُندیش اپور می باشد، نشان می دهند که جُندیشاپور از شهرهای ت ازه
بُنیاد دورة ساسانی ان بوده و هی چ چی زی از دورة پیش از ساسانی ان به دست نیام ده است، پ اره ای از پژوهندگان خیالبافانه عقیده دارند که تاریخ شهر جُندیشاپور به دوره های پیش از تاریخ! بازمی گردد، و جُندیشاپور ریخت دگرگون شدة واژة هندی «جنتاشاپیرتا»، به معنای «باغ زیبا و دلگشا» یا «شهر زیبا و فریبنده» می باشد! در این جُستار کوشش خواهد شد با اشاره ای به چگونگی پیدایش شهر جُندیشاپور، و مطالعة دیدگاه های گوناگون دربارة معنا و مفهوم نامواژة جُندیشاپور، معنای واقعی این نام به دست داده شود.
نگاهى به امامزادگان بى بى شهربانو (س) و ابى عبدا لله (ع) روستاى آهو
حوزههای تخصصی:
سیر تحول خطوط قرآنی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خوشنویسی و رواج گسترده و سریع آن در جهان اسلام (ایران و بلاد اسلامی) با اصلی ترین کاربرد آن، یعنی کتابت قرآن، ارتباط داشت.اهمیت قرآن در اعتقادات اسلامی و تلاش مسلمانان در تحسین خط قرآن که عملی مقدس به شمار می آمد، سبب شد خوشنویسی در همه جای جهان اسلام به سرعت گسترش یابد.از این رو، در هر منطقه خوشنویسانی بودند که به کتابت کلام حق می پرداختند.در این میان، تأثیرات منطقه ای و علایق هنرمندان و حمایت پادشاهان هر منطقه در پیدایش شیوه های خاص مؤثر بود و همین امر به غنای خوشنویسی می افزود.بنابراین، بررسی وضعیت خوشنویسی در حیطه کتابت قرآن در جهان اسلامی، می تواند آگاهی ای عمومی از رونق و رکود خطوط قرآنی در مناطق اسلامی به دست دهد.در این مقاله، نگارنده می کوشد به روش تاریخی و با هدف آشنایی با حدود و ثغور و اوج و فرودهای خطوط در جهان اسلام، نمایی کلی از وضعیت خطوط قرآنی در این مناطق ارائه کند.
لایه نگاری بخش جنوبی تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
77 - 96
حوزههای تخصصی:
کاوش های آموزشی پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه ها و توالی فرهنگی بخش جنوبی این محوطه، صورت پذیرفت. در این فصل دو ترانشه ۷ و ۸ به منظور دست یابی به هدف تعیین شده، مورد کاوش قرار گرفت. متأسفانه، لایه های فرهنگی تپه سگزآباد به دلیل حفاری های غیر مجاز گسترده به شدت مضطرب شده است، ولی به نظر می رسد بخش های جنوبی محوطه کمتر مورد تعرض قرار گرفته و لایه های فرهنگی در این بخش مخصوصاً در ترانشه ۷ توالی منطقی و منظمی دارند. در این ترانشه شواهدی از دوره های مفرغ جدید، عصر آهن و دوره تاریخی شناسایی شد ولی به دلیل کوچک بودن ابعاد ترانشه ها (۲ × ۲ متر)، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری مشخصی نشد، ولی سفال های بدست آمده از این کاوش امکان ارائه گاهنگاری نسبی این بخش را میسر می سازد. ضخامت لایه های فرهنگی در این بخش، مخصوصاً در ترانشه ۷ نشان دهنده وسعت زیاد این محوطه است که لزوم انجام تعیین حریم بر مبنای گمانه زنی را ایجاب می کند. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی، معرفی و مقایسه انواع سفال های بدست آمده از این دو ترانشه و لایه نگاری و ارائه گاهنگاری نسبی تاکید دارد.
آسیب شناسی آثار معماری ایران از ظهور اسلام تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عواملی را که در آسیب رساندن و تخریب بناهای تاریخی ایران نقش داشته است، می توان به دو دسته تقسیم کرد: نخست، پدیده هایی طبیعی همچون سیل، زلزله، قحط و خشکسالی، و دوم، رفتارهای انسانی که گاه خواسته و گاه ناخواسته، خسارت هایی را به بناهای تاریخی وارد ساخته است. سیاست های نادرست حاکمان که معمولاً منجر به بروز جنگ و درگیری شده، کشمکش و نزاع میان پیروان فرق و مذاهب گوناگون، وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه و از دست رفتن جنبه کاربردی برخی از بناها، از جمله عوامل انسانی است که در صدمه و آسیب رساندن به بناهای تاریخی نقشی مؤثر داشته اند.
این مقاله به عوامل تخریب کننده آثار معماری ایران در عصر اسلامی تا برآمدن مغولان (سده 7 ق) پرداخته است.
این کار با جستجو در منابع تاریخی، جغرافیایی و ادبی و تکیه بر گزارش های موجود در این آثار صورت پذیرفته است.