فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
توضیحی بر نمونه قزاقستانی «ائتلاف بین اقوام و مذاهب»
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نبرد ذوقار و جایگاه آن در تاریخ نگاری اسلامی
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد در چارچوب الگوهای روش شناختی و معرفت شناختی تاریخ نگاری اسلامی، واقعه ی ذوقار و ارتباط آن را با نبردهای ایران و اعراب در متون تاریخ نگاری اسلامی واکاوی کند.فرضیه ی مقاله این است که تبدیل واقعه ی ذوقار به نماد انتصاب عرب از عجم و هم زمانی آن با بعثت پیامبر در سنت تاریخ نگاری ایرانی اسلامی، بر پیش فرض مورخان اسلامی و دیدگاه آن ها درباره ی رویدادهای تاریخی در قالب یک طرح انداموار و پیوستاری بنا شده است. در اندیشه ی تاریخ نگاری اسلامی، واقعه ی ذوقار در چارچوبی مبتنی بر توالی چند رویداد مهم و در جهت تحقق رویدادی بس بزرگ تر، که آبستن رخدادهای مهم سیاسی و دینی بوده، تبیین شده است.این رویکردِ مورخان اسلامی به واقعه ی ذوقار، بیش از هر چیز، بازتاب دهنده ی نیازهای عصر راویان و مورخان در جهت دهی به عمل سیاسی و ذهنیت فرهنگی مخاطبانشان است.
نقش برجسته سرحانی، نویافته ای از دوره الیمایید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
83 - 88
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های الیمایید دارای شاخصه هایی هستند که اغلب شناخته شده است. در بازدیدی که در منطقه رامهرمز صورت گرفت؛ نقش برجسته سرحانی کشف گردید. در این مقاله، پس از معرفی نقش برجسته نویافته سرحانی، آن را از لحاظ موضوعی و سبکی مورد بررسی قرار داده و گاهنگاری آن را ارایه می نماییم.
بررسی تطبیقی نقش دیوارنگاره دوره هخامنشی کاخ شاوور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی هنری و تطبیقی انجام شده بر روی دو قطعه نقاشی روی گل دوره هخامنشی که در یکی از اتاق های قلعه شوش نگهداری می شد نشان داد که این دو قطعه اولین نقاشی های بدست آمده از دوره هخامنشی هستند که بر روی دیوار خشتی کاخ هخامنشی شاوور (اردشیر دوم) اجرا شده اند. به منظور رسیدن به چیستی نقوش و محتوای آن ابتدا بررسی هایی در خصوص جزئیات نقوش صورت گرفت و در نهایت به ارتباط نقش ها پرداخته شد. حاصل این مطالعات شناسایی نقوش و موضوعات تصاویر است.
از زبان ایرانشناسان
حوزههای تخصصی:
کاسه های قیفی شکل عصر مفرغ قدیم منطقه غرب و جنوب غربی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باس تان ش ناختی (به ویژه در منطقه لرس تان مرکزی)، تغییر و تحولات فره نگی عمیقی در این دوره به وقوع می پیوندد و به نظر می رسد که همین تغییر و تحولات، در نهایت زمینه ساز شکل گیری فرهنگ گودین III (گیان II- IV) می گردد. در این تحقیق گونه ای نادر از سفال های متعلق به نیمه اول هزاره سوم ق.م را مورد مطالعه قرار داده ایم که از دره ها و مناطق جنوبی حوزه زاگرس مرکزی به دست آمده است. این نوع سفال که به نظر می رسد، غالباً در بافت های تدفینی یافت می گردد؛ گونه ای از سفال های متعلق به نیمه دوم دوره آغاز عیلامی (شوش IIIB-c) است و پراکندگی آن در دامنه های جنوبی ارتفاعات زاگرس، حاکی از نفوذ فرهنگ آغاز عیلامی در ربع دوم نیمه اول هزاره سوم ق.م در این حوزه است. از سوی دیگر مطالعات سبک شناسی این نوع سفال، حاکی از تأثیرات عمیق سنت سفالگری فرهنگ آغاز عیلامی در شکل گیری سنت سفالگری فرهنگ گودین III است.
پدیده ی اسناد به خود و خودی کردن شخصیت های تاریخی و افسانه ای
حوزههای تخصصی:
توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال دوره اشکانی شهرستان قروه (کردستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۱۲
85-104
حوزههای تخصصی:
منطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیست محیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسی های میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطه های اشکانی این منطقه بقایای استقرار های کوچکی هستند. این مقاله در پی آن است تا بر اساس توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال های اشکانی به دست آمده از این منطقه به افزایش اطلاعات ما در مورد وضعیت فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی کمک نماید. بر اساس مطالعات انجام گرفته، سفال های این منطقه شامل سفال هایی با نقوش طنابی، خمره های ذخیره آذوقه و سفال شاخص دوره اشکانی یعنی سفال جلینگی هستند. فرم بیشتر این سفال ها را انواع کاسه، پیاله، کوزه و خمره، دیگ و دیگچه تشکیل می دهد. از تزئینات شاخص به کار رفته بر روی این سفال ها می توان به نقوش کنده به صورت خطوط مواج و موازی و نوعی تکنیک منحصر به فرد ترصیع کاری (نگین کاری) اشاره کرد. بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت سفال های اشکانی منطقه قروه، ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی- محلی، عمدتاً همانند نمونه های مکشوفه از مکان هایی چون بیستون، نوشیجان، هگمتانه، قلعه ضحاک، قلعه یزدگرد، معبد خورهه، کنگاور و دره های اسدآباد، پاوه، مریوان، ثلاث باباجانی و بیشتر مناطق غرب کشور است.
عناصر مشترک ایرانی و یونانی در تمدن غربی
حوزههای تخصصی:
مطالعه و توصیف آجرهای لعابدار مکشوفه از سه فصل کاوش محوطه ربط ۲(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
تپه شماره ۲ ربط سردشت در استان آذربایجان غربی و در کناره شرقی رودخانه زاب کوچک قرار گرفته و تا کنون سه فصل از کاوش باستان شناسی آن می گذرد. موقعیت تپه شماره ۲ ربط در بخش جنوب غربی حوزه سرزمینی مانا و متأثر از دو حوزه امپراتوری آشور و اورارتو و تأثیر و تأثرات این حکومت ها بر یکدیگر و آشنایی با زوایای تاریک این قدرت ها در شمال غربی ایران، بر جنبه های باستان شناختی مطالعات و پژوهش ها در تپه ربط ۲ می افزاید. ماحصل سه فصل پژوهش در این محوطه دستیابی به مدارک سفالی، آجری و معماری است که برخی از آن ها برای اولین بار در شمال غربی ایران به دست می آیند. در این بین، آجرهای لعابدار محوطه ربط سردشت که نمونه های مشابه آن ها پیشتر از تپه قالایچی بوکان به دست آمده، جایگاه مهمی در زمینه مطالعات هنری، فنی و بازشناسی جنبه های مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنان این محل دارند. آن چه به اهمیت این آجرها می افزاید وجود نمونه های کتیبه دار لعابداری است که ترجمه آن حکایت از نام خدایان، سرزمین و ایالتی مانایی دارد. بی تردید شناخت جامع الاطراف آجرهای مکشوفه با عنایت به این که کاوش در این محوطه سال های نخستین خود را می گذراند، می تواند مبنای مناسبی جهت طبقه بندی علمی این یافته های ارزشمند باشد.
حوضه آبریز ابهررود در دوره مس و سنگ: مروری بر استقرارهای دالمایی حاشیه شمال غربی مرکز فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و سنت سفالگری دالما طی نیمه دوم هزاره پنجم ق.م در بخش های زیادی از شمال غرب و غرب ایران گسترش یافت. با این حال، شواهد اندکی از گسترش و نفوذ این سنت به بخش های شرقی تر شمال غرب کشور و مرکز فلات ایران به دست آمده است. حوضه آبریز ابهررود در میان سه حوزه مهم فرهنگی جغرافیایی شمال غرب، غرب و مرکز فلات ایران واقع گردیده است. طی بررسی این منطقه ۱۲ محوطه با بقایای دوره فرهنگ دالما شناسایی و مطالعه شد. محوطه های شناسایی شده به احتمال همگی روستاهای کوچکی هستند که تماماً در کنار یک منبع آب و اغلب در میان ارتفاعات و یا حاشیه دشت میانکوهی ابهر واقع شده اند. بر اساس مکان گزینی استقرارها محوطه های این دوره به احتمال روستاهای کوچکی متعلق به اجتماعات کوچرو و نیمه یکجانشین بوده اند که درفاصله حوزه شمال غرب و غرب ایران در تردد بوده اند. اهمیت این پژوهش از این رو است که می تواند آگاهی های ارزشمندی از فرهنگ ها و سنت های شرقیِ شمال غرب، شمال شرقی غرب ایران و فرهنگ های غربی مرکز فلات ایران و ویژگی ها و شاخصه های فرهنگی این حوزه ها را (تفاوتها وتشابهات) در منطقه ای کوچک اما مهم در اختیار قرار دهد.
سیر تاریخی پیدایش حوزه های علمیه
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی و پیامد یورش های او(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی، چهره شگفت انگیز تاریخ که در نگارش سرگذشت وی دوگانگی به وجود آمده و روایت های دینی نیز به پیچیدگی داستان افسانه ای او افزوده تا او را به شخصیت نیمه اسطوره ای تغییر شکل داده است. البته تاریخ خوانان با شناختی که از دو چهرگی اسکندر دارند به خوبی می دانند آن گروه که وی را ارباب قهرمانان پیروزی های مثبت ارزیابی می کنند تنها کارشان بر اساس نادانسته ها و مفروضات است نه بر پایه حقیقت.نفوذ نماد اسکندر در تاریخ و فرهنگ پارسی، بسی مایه تعجب است، شاید یک سبب آن ایجاد قهرمان در برابر قهرمانان ایران زمین که جنبه مذهبی ندارد، باشد.تصویر مناسب و راستینی که می توان از وی با شیوه تحقیق دریافت کرد، روند این تعصبات را می کاهد در این مقاله بر آن شدیم تا پس از هزار سال، واقعیت وجودی اسکندر و پیامد ارزشی و تاریخی یورش و پیروزی های او را بازگو کنیم و دیگر این که چیرگی بر سرزمین پارسی با ورود تمدن و علوم یونانی به عرصه دانش اسلامی چه بوده است، این در حالی است که در روزگار هجوم اسکندر، دودمان فرهیختگان بزرگ ترین امپراتوری تاریخ بشر به ثبت رسیده است.