فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه شرایط تاریخی، متن و خواننده به دلایل متعدد دچار پیچیدگی است. این پیچیدگی اجازه نمی دهد فرد در مواجهه با متن آن را به راحتی خوانده و فهم کند. یکی از عوامل تاثیر گذار در این پیچیدگی، مساله چرخش های گفتمانی درفرایند تاریخی است. در این مقاله با تحلیل روایت های قیام شیخ محمد خیابانی در صدد هستیم تا تاثیرچرخش گفتمانی را از خیزش در سال1299 تا سقوط سلسله پهلوی در قالب دو خوانش مسلط گفتمان ملی مشروطه خواه(آذربایجان محور، ایران محور، قیام محور) وگفتمان ملی باستان گرا(ایران محور) با استفاده از روش تحلیل انتقادی روایت و گفتمان مورد تبیین و تحلیل قرار دهیم. حاصل سخن این که، چرخش گفتمانی اجازه درک و فهم وقایع اتفاقیه را آن گونه که اتفاق افتاده اند، نمی دهند و موجب تولید خوانش های متعدد، متفاوت و متعارض از یک واقعه می شود. قیام خیابانی، در این روایت ها، از قیامی برای آزادیخواهی و دموکراسی تا هویت جویی و تجزیه طلبی، از ایران دوستی تا وابستگی به عوامل بیگانه به قصد تجزیه کشور، خوانش شده است. شخصیت ارائه شده در خوانش/روایت ها از خیابانی و دوستان ویارانش نیز متفاوت بوده و از خودخواهی و قدرت طلبی تا مردم دوستی و ظلم و استبداد و استعمار ستیزی در نوسان بود.
مورخان عصر قاجار و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان (از آغاز دورة قاجار تا پیش از دورة مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع ماهیت متون دساتیری از دیر باز برای پژوهشگران علوم انسانی مطرح بوده است. آنچه تا کنون کم تر مورد توجه قرار گرفته موضوع دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ ایران و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان و تاثیر آن بر تاریخ نگاری عصر قاجار بوده است. مساله ای که پرسش اصلی این پژوهش بر آن استوار است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار چه واکنشی در برابر روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان انجام دادند؟ فرضیه این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار با وجود پذیرش روایت دساتیری از تاریخ باستان سرانجام به نقد و رد آن پرداختند. در این پژوهش کوشش شده است که در آغاز با استناد با متون دساتیری به طور ویژه دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ نگاری بررسی شود و سپس تاثیر این دیدگاه ها بر روایت تاریخ نگاری دورة قاجار از تاریخ ایران باستان و نوع برخورد و تاثیرپذیری هر یک از مورخان این دوره از این متون از دورة فتحعلی شاه تا پیش از دورة مشروطه مورد بررسی قرار گیرد.
فراز و فرود کشف حجاب در همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انقراض سلسله قاجار و استقرار دولت پهلوی اول ، مناسبات دولت
و مردم دچار تغییرات عمدهای گردید . تجدد گرایی و نوسازی از
اهدافی بود که رضاشاه و مشاوران غربگرای او در پی اعمال آن در
جامعه اسلامی و سنتی ایران بودند. کشف حجاب یکی از این
اهداف غربگرایانه بود که با شدت و خشونت از سوی رژیم بر مردم
مسلمان تحمیل گردی د ت ا ب ا تغیی ر ظاه ر زنان زمینه ورود آنان به
جامعه فراهم گردد. موافقتها و مخالفتها در برابر این قانون در
شهرهای مختلف یکی از حوادث مهم و پردافعه تاریخ معاصر ایران
است. در همدان نیز روند کشف حجاب با حوادثی اکثراً تلخ همراه
بوده است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و
براساس منابع تاریخی و بررسی اسناد معتبر، نخست به روند آغاز
قضیه کشف حجاب در همدان پرداخته شده است و در ادامه موارد
خاص پدید آمده در پی اعلام این قانون در همدان مورد بررسی قرار
گرفته است.
بررسی جایگاه مسجد جامع بصره از تأسیس تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع بصره یکی از این مساجد جامعی بوده که از نهادهای سیاسی و فرهنگی جهان اسلام در دو قرن اول هجری محسوب می شود. سؤال اصلی این است که با توجه به حضور موالی و تازه مسلمانان در شهر بصره، مسجد جامع این شهر چه نقش و جایگاهی در توسعه مبانی دینی و فرهنگی اسلام داشت و تأثیر و تأثر آن با مسجد جامع کوفه چگونه بوده است؟ در پاسخ، ضمن نگاهی به تعاریف نظری، ابعاد و جامعیت مسجد در شهرها، به شکل گیری جامع بصره و میزان غنای علمی و فرهنگی آن اشاره و با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی، تقابل جامع بصره با جامع کوفه بررسی می شود. حاصل اینکه اگرچه ضرورت های نظامی و سیاسی بنای جامع بصره را سبب گردید، اما این مکان کانون اصلی توسعه مبانی فرهنگی و علمی در میان تازه مسلمانان شد که نتیجه آن آزادی اندیشه اسلامی و ظهور علم کلام و نحو بود.
اهمیت کاربرد الگوها و روش های تحلیل اسناد در پژوهش تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در پژوهش های تاریخیِ دوره معاصر، غفلت از منابع سندی و مراجعه اغلب محققان به منابع تألیفی است. حوزه مطالعات تاریخی، به دلیل تنوع و تکثر منابع معرفتی (نوشتاری) از یک سو و تغییر بینش مورخانه از رویکرد ادیب- مورخان به رویکردهای بینارشته ای ازسوی دیگر، نوعی فاصله گرفتنِ محققان در توجه به منابع تاریخی (ازجمله اسناد تاریخی) را درپی داشته است. با توجه به این دغدغه مأخذشناختی، طرح این مسئله که اسناد، همچون متون و منابع نوشته شده در تاریخ، چه استفاده و کاربردی در تحقیقات تاریخی داشته و دارند و چه الگوهای روش شناسی ای می تواند در تفسیر و تحلیل محتوای آن ها مؤثر باشد، نقطه کانونی بحث در نوشتار حاضر است. روش بررسی، برمبنای الگوی تحلیلِ تاریخی و کاربرد روش های مطالعات بینارشته ای در تفسیر است.
الگوی روش شناسی نوشتار حاضر به بحث با رویکردی تحلیلی و کلان نگر درباره «تاریخ سندی» متمرکز است و نگرش خُرد و جزءنگر -که از«محتوای اسناد» برای تبیین تاریخ جِرم، سخن می گوید- موضوع بحث نخواهد بود. دستاورد کار نشان می دهد که استفاده از محتوای اسناد تاریخی در قالب شناسایی و کاربست الگوهای روشی متناسب، می تواند به تداوم و آفرینش الگوی تاریخ نگاری سندی در مطالعات تاریخی منجر شود و می توان نتیجه آن را در بازگشت فاعلان شناسا (مورخان) هم در توجه به ضرورت اصالت متن در ارائه تحلیل و هم در تردید به علمی بودن مشهورات تاریخی و طرح روایتی دقیق تر از گزاره های تاریخی دریافت.
بررسی معیارهای قشربندی دریانوردان سواحل خلیج فارس تا پیش از سلطه مرکانتالیسم (قرون 10-7ه.ق/16-13.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان حاکمیت ملوک هرمز بر خلیج فارس، نوعی شیوه تولید و دریانوردی سنتی پدید آمده بود که نیروی کار آن را مجموعه ای از دریانوردان سازمان دهی شده در شبکه ای به مدیریت ملوک هرمز تشکیل می دادند. این شبکه با سلطه استعمارگران اروپایی و دیدگاه اقتصادی سیاسی آنان (مرکانتالیسم و بهره کشی) از میان رفت و ساختاری جدید جایگزین آن شد. بر اساس این شیوه تولید قدیمی بود که توسعه اموری چون ایجاد انواع کشتی و قواعد مالکیت بر آن، ابزارها، دانش، مهارت، و روش دریانوردی قدیم امکان پذیر شد؛ در عین حال، با تکیه بر فرهنگ بومیِ مردمان سواحل خلیج فارس، نوعی قشربندی اجتماعی در میان دریانوردان خلیج فارس پدیدار شده بود که با اوج گیری تجارت دریایی (حدفاصل قرن های 7- 10 ق./ 13- 16 م.) تکامل یافت. به نظر می رسد که اقشار، با هدف تخصصی شدن و طبقه بندی مهارت ها و تخصص های متنوع خود، در مجموع به سوی پیدایش نوعی تقسیم کار پیش رفتند. نوشته حاضر، از طریق شناسایی و توصیف این اقشار، در پی تحلیل معیار قشربندی این دریانوردان است و برای نیل این هدف از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دریانوردان بر اساس برخورداری از ثروت، مالکیت ابزار تولید، دانش دریانوردی و مهارت های مربوطه، نیروی نظامی و بدنی، و نیروی کار قشربندی می شده اند.
تأثیر آموزه های تصوّف بر مقتل نگاری واعظ کاشفی در روضة الشّهداء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با بسط اندیشه های صوفیانه در جهان اسلام از قرن هفتم هجری به بعد و نزدیکی تصوّف و تشیّع به یکدیگر، رویکردهای صوفیانه در مقتل نگاری کربلا به مانند برخی دیگر از مکتوبات دینی و تاریخی وارد شد. این مطلب بامطالعه ی متون مکتوب این دوره و ردیابی شاخصه های اندیشه ی تصوّف در این متون قابل بررسی است. در پژوهش حاضر سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر پژوهش کتابخانه ای به این سؤال پاسخ داده شود که مقتل روضة الشهدا نگاشته ی حسین واعظ کاشفی- قرن دهم هجری- به عنوان یکی از مقاتل مهم و مشهور واقعه ی کربلا، از اندیشه های صوفیانه چه تأثیراتی پذیرفته است؟ در پاسخ مدعای این نوشتار این است که روضة الشهدا که به زبان فارسی نگاشته شده و شامل مناقب و مصائب اهل بیت (ع) خصوصاً امام حسین (ع) است با توجّه به گرایش واعظ کاشفی به طریقت نقشبندی، کاملاً متأثر از گفتمان صوفیانه است؛ به گونه ای که ویژگی های اندیشه ی تصوّف در مباحث مختلفی که نویسنده به آن ها اشاره می کند آشکار است. تأثیرپذیری از مقولات صوفیانه حتی باعث برخی تحریفات در روایت واقعه ی کربلا در این کتاب شده است.
شواهدی جدید از دوره پارینه سنگی در شهرستان خوسف، خراسان جنوبی، حاشیه شمال شرقی کویر لوت در شرق ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
1 - 10
حوزههای تخصصی:
استان خراسان جنوبی از منظر مطالعات باستان شناسی پارینه سنگی منطقه ناشناخته است. شهرستان خوسف به عنوان یکی از شهرستان های این استان که در بخش های غرب تا جنوب غربی آن در حاشیه شمال شرقی کویر لوت واقع شده، در بهار سال ۱۳۹۳ با هدف شناسایی تمامی آثار فعالیت های گذشته انسان در منطقه، مورد بررسی باستان شناختی قرار گرفت. بررسی به صورت غیر پیمایشی صورت گرفت و منتج به شناسایی ۲۳۸ اثر و محوطه باستان شناختی از دوران پیش از تاریخ تا دوره اسلامی متأخر گردید. گرچه عمده آثار شناسایی شده شامل محوطه ها و بناهای مذهبی، نظامی، مسکونی و عام المنفعه دوران اسلامی (عمدتا متأخر) بود و شواهد دوره پیش از تاریخ در میان یافته ها بسیار اندک و ضعیف، اما در شش محل بقایایی سطحی که احتمالا به دوره پارینه سنگی میانی تعلق دارند، مورد شناسایی قرار گرفت. محوطه های مزبور در بخش های تپه ماهوری شرق شهرستان خوسف قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این یافته ها، مقاله حاضر به معرفی و مطالعه مقدماتی دست افزارهای سنگی گردآوری شده از این محوطه ها پرداخته است.
تأثیر پیامدهای محیطی اَبّر زمین لغزش جهان بر زیستگاه های باستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
1 - 25
حوزههای تخصصی:
رخداد بزرگ ترین زمین لغزش دنیا بر سطح تاقدیس کبیرکوه در مسیر شبکه زهکشی رودخانه های سیمره و کشکان تغییرات محیطی وسیع و دامنه داری را به جای گذاشته است. مهم ترین تغییرات ناشی از این لغزش مسدود شدن مسیر رودخانه های سیمره و کشکان و تشکیل دو دریاچه با عنوان بزرگترین و پایدارترین دریاچه های سدی دنیا است. مطالعات زمین باستان شناختی منطقه با کمک ابزارهای فیزیکی و مفهومی ، روش های آزمایشگاهی، نرم افزارهای رایانه ای و نیز استفاده از روش تحلیل آمار خوشه ای منجر به شناخت لغزش های چهارمرحله ای در سطح تاقدیس کبیرکوه و متعاقب آن تشکیل دریاچه های چهارگانه در محدوده دره سیمره و دریاچه تک مرحله ای در محدوده دره کشکان شد؛ از دیگر نتایج این مطالعات، آگاهی از وضعیت الگوهای استقراری محوطه های باستانی در هر یک از دوره های فراپارینه سنگی تا اسلامی در ارتباط با تشکیل این دریاچه ها و شناخت تغییرات مداوم الگوهای استقراری در ارتباط با نوسانات سطحی دریاچه های مذکور بود. بر اساس نتایج حاصل از تعیین سن رسوبات دریاچه ای، رخداد زمین لغزش اول کبیرکوه و تشکیل دریاچه های سدی سیمره و کشکان ۸۵۰۰۰ سال پیش بوده است. بنابراین، از دوره پارینه سنگی میانی تا دوران اسلامی، الگوی زیستگاهی منطقه تابعی از تغییرات محیطی حاصل از رخداد زمین لغزش کبیرکوه و شکل گیری دریاچه های سدی بوده است.
مطالعة وضعیت کدگذاری اسناد موجود در معاونت اسناد ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(آرشیو ملی ایران) و ارائة راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، هدف، مشخص کردن وضعیت کدگذاری اسناد موجود در آرشیو ملی ایران و پیشنهاد روش مناسب برای کدگذاری اسناد موجود در آرشیو ملی ایران است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر از نوع روش شناسی ترکیبی است که در آن، از هر دو روش کمّی و کیفی به طور همزمان بهره گرفته شده است. در بخش کمّی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامة محقق ساخته و در بخش کیفی از فن مصاحبة ساختاریافته استفاده شده است. تعداد 17نفر از متخصصان آرشیو در آرشیو ملی ایران با توجه به میزان تجربه، سوابق کاری، و میزان آشنایی ایشان با حوزة تنظیم و توصیف و کدگذاری اسناد آرشیو به عنوان جامعة پژوهش انتخاب شدند. از این میان، تعداد 15 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و همزمان با آن، پرسش های مصاحبه به صورت ساختاریافته در اختیار افراد جامعه قرار گرفت که از بین ایشان 8 نفر به پرسش های مصاحبه پاسخ دادند.
یافته های پژوهش: یافته های بخش کمّی پژوهش نشان داد که کمتر از نیمی از کارشناسان، به میزان خیلی زیاد معتقدند که باید نظام کدگذاری کارآمدتری جایگزین نظام کدگذاری فعلی در آرشیو ملی ایران شود و بیشتر از نیمی از پاسخ دهندگان، به میزان زیادی معتقدند که نظام کدگذاری فعلی اسناد آرشیو ملی ایران، شیوه و الگوی مناسبی برای کدگذاری اسناد آرشیو ملی ایران است. یافته های بخش کیفی پژوهش نشان داد شماره های متنوعی برای بازیابی اسناد مورد استفاده قرار می گیرند و نظام کدگذاری کنونی دارای مشکلات زیادی است. بیشتر مصاحبه شوندگان معتقدند که بین عناصر شمارة بازیابی، هماهنگی لازم وجود دارد و بهتر است که کدگذاری در سطح تک تک اقلام صورت گیرد.
نتیجه گیری: با توجه به تنوع یافته های پژوهش، در پایان پیشنهاد شد که کدگذاری اسناد نوشتاری(متنی-کاغذی) موجود در آرشیو ملی ایران به ترتیب شامل عناصر رمزکشور، شمارة انتقال، شمارة منشأ، شمارة مخزن، شمارة ردیف، و شمارة فقره باشد.
نبرد تن به تن پادشاهان در شاهنامهٔ فردوسی
حوزههای تخصصی:
مهم ترین منبع تاریخ و روایات ملی ایرانیان، در درازای هزارهٔ گذشته، نزد مردمان ایران زمین، کتاب ارزشمند شاهنامه فردوسی بوده است. شاهنامه آگاهی های بی مانندی از تاریخ ملی در ایران باستان به دست میدهد. همانگونه که از نام کتاب پیداست، این اثر کارنامه پادشاهان کهن ایرانی است، و خود فردوسی هم در آغاز شاهنامه اشاره به همین نکته دارد:
ازین نامور نامهٔ شهریار بمانم به گیتی یکی یادگار
با آنکه شاهنامه به بسیاری از گوشه های فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته، اما بیشتر حال و هوای رزمی و پهلوانی دارد. و چنانکه فردوسی خود می گوید، شاهنامه داستان شهریاران و چگونگی جهانداری ایشان است. از آن روی که گاهی این پادشاهان در نبردها شرکت می کردند و ناگزیر می بایست به تن خویش به نبرد تن به تن با دشمنان می پرداختند، پس، در شاهنامه فردوسی می توان به نکاتی دربارهٔ نبردهای تن به تن پادشاهان ایرانی پی برد، که بی گمان در هیچ کتاب دیگری بدین گستردگی و با این جزییات به این گونه نبردها پرداخته نشده است. اما با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر نوشته ها و آثاری که از نبرد تن به تن پادشاهان ایرانی باز مانده است می توان دانست که پادشاه با هر کسی یا در هر جنگی به نبرد تن به تن نمی پرداخت، شاهنشاه تنها هنگامی که دشمن تاج و تختش را تهدید می کرد و مشروعیت پادشاهیش به خطر می افتاد، و یا اینکه می خواست پادشاهی غاصب و نامشروع را از تخت پادشاهی به زیر افکند و شایستگی خود را برای پادشاهی نشان دهد، به نبرد تن به تن می پرداخت. در اینجا به سه نبرد تن به تن از پادشاهان ایران می پردازیم که هر یک در دوران مختلفی از شاهنامه رخ می دهد، نبرد اول در دوران اساطیری جای می گیرد، دومین نبرد در دوران پهلوانی، و واپسین نبرد نیز در دوران تاریخی شاهنامه جای دارد. در این پژوهش، کوشش خواهد شد با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر منابع تاریخی، به چگونگی، و جایگاه نبردهای تن به تن پادشاهان باستانی ایران در شاهنامه فردوسی پرداخته شود.
نقش سهل بن حنیف در حوادث دوره خلافت امام علی(ع) (35-38 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درباره شخصیت های مهم جهان اسلام در قرن اول هجری برای نشان دادن تصویری نسبتاً واضح از اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن روزگار ضروری است. با بعثت پیامبر(ص) زمینه ای برای بروز شایستگی ها و برجستگی های افراد قبایل فراهم گردید که توانستند در سایر تعلیمات پیامبر(ص) به رشد و کمال نائل شوند. در این میان از خاندان حنیف، سهل و برادرش عثمان از موقعیت ویژه ای برخوردار شدند.
سهل پا به پای سایر صحابه در همه مراحل به ویژه غزوات، پیامبر را همراهی می کرد. بعد از رحلت پیامبر بنا به توصیه آن حضرت، سهل در کنار علی(ع) باقی ماند و در زمان خلافت خلفا از همان سیاست علی(ع) پیروی کرد و چنان مورد وثوق علی(ع) بود که به محض این که آن حضرت به خلافت رسید، او را به عنوان والی شام و سپس مدینه که کانون حوادث مهم به حساب می آمد انتخاب کرد. او با تدبیر به اداره این شهر پرداخت و با تلاش های عالمانه کوشید تا این شهر را از توطئه های معاویه دور نگاه دارد و مدینه را برای امیرالمؤمنین حفظ کند. سهل سپس بنا بر فرمان امام علی(ع) همراه وی در جنگ صفین حضور یافت. تمام همت سهل ایجاد وحدت و وفاق بین نیروهای علی و اطاعت و بیعت با آن حضرت بود. در این مقاله سعی شده است نقش سهل ابن حنیف در حوادث دوره خلافت علی(ع) و درگیری های این دوره که حائز اهمیت است، مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد.
تحلیل ساختار براتهای دیوانی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برات دیوانی سندی بود که از سوی دولت به منظور پرداخت مواجب و دیگر هزینه ها صادر می شد. اهمیت برات زمانی مشخص می شود که بدانیم در دوره قاجاریه اغلب پرداخت های دولت به کارکنان کشوری و لشکری و به طورکلی، اغلب پرداخت هزینه ها در تمام امور دولتی به وسیله این سند انجام می گرفت. بر این اساس، این سند می تواند منبع مهمی برای نگارش تاریخ اقتصادی باشد. با وجود اهمیت برات های دیوانی، تاکنون هیچ پژوهش مستقلی برای شناخت آن صورت نگرفته است. یکی از دلایل این بی توجهی می تواند ساختار پیچیده و مبهم این سند تاریخی باشد.
هدف:این پژوهش با هدف بررسی و شناخت برات های دیوانی دوره قاجار سعی دارد ساختار ظاهری و محتوایی این نوع سند را بررسی کند.
روش/ رویکرد پژوهش:در این پژوهش منابع کتابخانه ای و 100 برات دیوانی از آرشیوهای اسناد تاریخی با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته ها و نتایج: براساس یافته های این پژوهش، این سند دارای 54 نوع مختلف است که همه آنها در ظاهر و محتوا ساختاری نزدیک به هم دارند. در ساختار ظاهری استفاده از خط سیاق، فشرده نویسی و فاصله بین ارکان با هدف جلوگیری از هرگونه دست بردن در ارقام بارز بود و ساختار محتوایی آن نیز براساس دستورالعمل مستوفیان شکل گرفته است و تمامی برات های دیوانی بررسی شده سوای موضوع(پرداخت مواجب، انعام، و مانند آن)، صادرکننده(برات کِش)، پرداخت کننده(برات گیر)، و دریافت کننده مبلغ(برات دار) ساختاری ثابت دارند.
پیوند ادبیات و تاریخ در ایران
حوزههای تخصصی:
ادبیات و تاریخ دو شاخه از علوم انسانی هستند که رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشته و دارند. چنان که ادبیات فارسی در بستر تاریخ شکل گرفته و تطور یافته، تاریخ ایران نیز در آینه ادبیات و شاخه ها و گرایش های مختلف آن منعکس گردیده است. بن مایه های اصلی ادیبان در حوزه های شعر، نثر، طنز و صنایع و بدایع ادبی غالباً در تاریخ و حوادث و رویدادهای تاریخی یافت می شد. براین اساس حوادث و حواشی تاریخی از محرکین اصلی ادیبان در خلق آثار ادبی به شمار می روند. از سوی دیگر مورخین نیز در تألیف و تدوین آثار خود، هیچگاه از بکارگیری ادبیات و ظرایف ادبی بی نیاز نبوده اند. به دلایل و انگیزه های مختلف آنان آثار تاریخی خود را در قالب های مختلف ادبی به رشته تحریر در می-آوردند. خلاصه اینکه می توان گفت فهم و شناخت ادبیات فارسی مستلزم آشنایی با تاریخ ایران، و مطالعه و بازسازی تاریخ ایران نیز مستلزم آشنایی با ادبیات فارسی می باشد.
بررسی و نقد نخستین آثار اسماعیلی (نیمة سدة دوم تا نیمة سدة چهارم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
طب عامیانه در ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در تاریخ اجتماعی ایران عصر ناصری، که تابه حال چندان مورد توجه قرار نگرفته است، نقش و جایگاه طب عامیانه در نظام درمانی می باشد. نظام طب و درمان در این دوره به نوعی آمیخته با تقدیرگرایی و در شرایط فقدان و کمبود هر نوع خدمات طبی دولتی و نیز کم توجهی خود مردم نسبت به امور بهداشتی بود. در چنین شرایطی، باورهای عامیانه در ارائه نوع خدمت درمانگران مختلف در شاکله سه گروه عمده حکیمان و دلاکان، گروه های مرتبط با اوراد و ادعیه خوانان و نیز زنان و پیرزنان، تأثیرگذار بود. منابع اطلاعاتی این درمانگران، اغلب برگرفته از دانش پیشینیان در قالب طب سنتی و طب عامیانه ی مرسوم بود که مورد اخیر در ارائه راه های شناخت بیماری و شیوه های درمانی، نقشی مهم بر عهده داشت. طب دوره ناصری به جهتی دیگر نیز مطمح نظر می باشد و آن ورود طب نوین فرنگی با راه کارهای جدید درمانی بود که این موضوع مخالفت هایی را به دنبال داشت. تدریس طب جدید در دارالفنون نقطه عطفی در تاریخ طب ایران بود، اما این امر از سطح گرایش مردم نسبت به طب عامیانه نکاست؛ بلکه در پایان این دوره، پزشکی نوین هم ردیف با طب عامیانه در کنار هم به کار گرفته می شدند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی علل تأثیرگذار در گرایش مردم به طب عامیانه و تداوم آن در دوره ناصری علیرغم ورود طب نوین فرنگی خواهد پرداخت.
شال بافی کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شالبافی و بافت منسوجات پشمی از سابقه دیرینه ای در کرمان برخوردار است و پشم و شال کرمان از مهم ترین کالاهای صادراتی کرمان تا قبل از دوره قاجار بود. این صنعت در دوره قاجار شکوفا شد و کرمان مهمترین منطقه شالبافی در ایران بود. بخش مهمی از رشد این حرفه ناشی از محیط جغرافیائی کرمان و نواحی آن بود که باعث می شد پشم و کرک مرغوبی در این منطقه به عمل آید. گسترش این حرفه جمعیت انبوهی از شالبافان و بافندگان را پدید آورد که تقریبا دوسوم جمعیت شهر کرمان را تشکیل می-دادند و منشا حرکت های اعتراضی در اواخر قاجاران شدند. شرایط نامناسب زیستی و بهداشتی، فقدان قوانین حمایتی، نداشتن شورا و صنف، شکاف طبقاتی و اجتماعی کرمان، مهمترین مشکلات این قشر عظیم بود که آنها را وا می داشت تا نسبت به این شرایط نامناسب واکنش هائی مستقیم و غیر مستقیم بروز دهند. در اواخر دوره قاجار، فرش بافی رونق گرفت و جای شالبافی را گرفت. از این رو پژوهش حاضر در پی آن است شالبافی و بافندگی در کرمان دوره قاجار و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موثر بر بافندگان را بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخ محلی کرمان، سفرنامه ها و آثار جدید بررسی کند.