مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
درمانگران
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش مراکز درمان اعتیاد در کشور و اهمیت موضوع بررسی سلامت درمانگران مراکز ترک اعتیاد، به دلیل ارتباط آنان با بیماران دچار آسیب، این مطالعه با هدف تعیین فرسودگی شغلی درمانگران مراکز ترک اعتیاد دارای مجوز شهر اصفهان در رابطه با ویژگی های فردی و شغلی آن ها انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از دسته ی مطالعات تحلیلی- مقطعی بود که بر روی 137 درمانگر مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان (34 پزشک، 14 روانپزشک، 42 روانشناس و 46 پرستار) در سال 1389 انجام شد. ابزار سنجش، پرسش نامه ی فرسودگی شغلی Maslach (MBI یا Maslach burnout inventory) -که پایایی آن از طریق Cronbsch's alpha تأیید شد (87/0 = α)- و پرسش نامه ی جمعیت شناختی بود. نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب و پرسش نامه ها در میان آنان توزیع شد. داده ها تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 18 (version 18, SPSS Inc., Chicago, IL) با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره ی فرسودگی شغلی (43/32)، خستگی هیجانی (79/13)، مسخ شخصیت (44/4) در درمانگران مورد مطالعه در حد خفیف و کاهش کفایت شخصی ایشان (87/14) متوسط گزارش شد. همچنین بین فرسودگی شغلی با متغیر سابقه ی کار، رابطه ی مستقیم معنی دار و با رضایت از درآمد، علاقه به کار و نگرش نسبت به اثربخش بودن کار، رابطه ی معکوس معنی دار مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که فرسودگی هر چند خفیف، اما به نحو قابل ملاحظه در میان درمانگران وجود دارد، به طوری که شدت آن در ابعاد خستگی هیجانی و کاهش کفایت شخصی، نگران کننده است. بنابراین، شناخت عوامل مستعد کننده و کاهش دهنده در ابعاد فردی، سازمانی و محیطی ضروری است.
درمان خودیاری از طریق کتاب: بررسی نظرات درمانگران و مراجعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی درمان خودیاری از طریق کتاب بر اساس نظرات درمانگران و مراجعان است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه شامل 25 نفر روان شناس و مشاور کلینیک های مشاوره و روان شناسی منطقه 6 تهران و 85 نفر از مراجعان آن ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که اکثر روان شناسان و مشاوران کلینیک های منطقه 6 تهران با روش خودیاری از طریق کتاب در سطح متوسط (52%) آشنایی داشتند و از این روش برای درمان مراجعان خود در حد متوسط (36%) استفاده می کردند، همچنین این روش را به عنوان روش مکمل درمان مناسب نمی دانستند، از نظر اکثر آن ها میزان موفقیت این روش در آینده در حد متوسط (48%) است که می توان گفت با نظر مراجعان درباره موفقیت این روش درآینده، که اکثریت آن ها میزان موفقیت این روش را در حد متوسط (6/30%) می دانستند، تا حدودی همپوشانی دارد. همچنین میزان سودمندی این روش از دیدگاه مراجعان برای رفع مشکلاتشان از این قرار بود که 8/42% روش خودیاری از طریق کتاب را برای رفع مشکلاتشان مؤثر ندانسته اند. این امر با توجه به میزان آگاهی نسبتاً پایینی که مشاوران و روان شناسان درباره این روش دارند و همچنین میزان استفاده کمی که از این روش داشته اند تا حدودی توجیه پذیر است که روش خودیاری از طریق کتاب برای رفع معضلات مراجعان مناسب نبوده و ترجیح اکثریت آن ها به این امر بوده است که برای رفع معضل خود از مشاوره استفاده کنند.
طب عامیانه در ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در تاریخ اجتماعی ایران عصر ناصری، که تابه حال چندان مورد توجه قرار نگرفته است، نقش و جایگاه طب عامیانه در نظام درمانی می باشد. نظام طب و درمان در این دوره به نوعی آمیخته با تقدیرگرایی و در شرایط فقدان و کمبود هر نوع خدمات طبی دولتی و نیز کم توجهی خود مردم نسبت به امور بهداشتی بود. در چنین شرایطی، باورهای عامیانه در ارائه نوع خدمت درمانگران مختلف در شاکله سه گروه عمده حکیمان و دلاکان، گروه های مرتبط با اوراد و ادعیه خوانان و نیز زنان و پیرزنان، تأثیرگذار بود. منابع اطلاعاتی این درمانگران، اغلب برگرفته از دانش پیشینیان در قالب طب سنتی و طب عامیانه ی مرسوم بود که مورد اخیر در ارائه راه های شناخت بیماری و شیوه های درمانی، نقشی مهم بر عهده داشت. طب دوره ناصری به جهتی دیگر نیز مطمح نظر می باشد و آن ورود طب نوین فرنگی با راه کارهای جدید درمانی بود که این موضوع مخالفت هایی را به دنبال داشت. تدریس طب جدید در دارالفنون نقطه عطفی در تاریخ طب ایران بود، اما این امر از سطح گرایش مردم نسبت به طب عامیانه نکاست؛ بلکه در پایان این دوره، پزشکی نوین هم ردیف با طب عامیانه در کنار هم به کار گرفته می شدند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی علل تأثیرگذار در گرایش مردم به طب عامیانه و تداوم آن در دوره ناصری علیرغم ورود طب نوین فرنگی خواهد پرداخت.
اثربخشی مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های درمانگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
511-520
حوزه های تخصصی:
زمینه: روان درمانی برای درمانگران باعث افزایش رشد هیجانی و بهبود مهارت های بین فردی و همدلی می شود، همچنین باعث خودآگاهی در فهم مشکلات فردی تعارض ها و ارزش ها می شود؛ بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا مدل بومی از طرحواره درمانی می تواند بر عملکرد درمانگران اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل بومی سازی شده طراحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های درمانگران انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود که از بین 55 درمانگر مراکز مشاوره افق سلامت، همراز، ساوالان و اردیبهشت در منطقه 5 تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس 16 درمانگر انتخاب و در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه طرحواره یانگ (1994) پاسخ دادند . گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات مداخله طرحواره درمانی بومی سازی پروتکل طرحواره درمانی (فرال و شاور، 2018) برای درمانگران شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه در حو زه های دیگرجهت مندی و گوش به زنگی با هم تفاوت معنادار داشتند ( 0/05 P< )؛ همچنین نتایج بیانگر آن بود که نمرات حوزه های دیگر (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل) شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه پس از مداخله کاهش یافته اما این کاهش معنادار نبود ( 0/05< P ) . نتیجه گیری: مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی باعث تعدیل طرحواره ها در حوزه دیگر جهت مندی وگوش به زنگی شد ؛ بنابراین می توان انتظار داشت که مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی کمک کند تا درمانگر ذهنیت های ناسالم خود را بشناسد .
پژوهشی در باب شیوه های درمانگری در قصّه های عامیانه ایرانی
حوزه های تخصصی:
درد و دردمانگری از بن مایه های رایج در قصّه های عامیانه است. دردها، درمانگران و درمانگری، اشکال، صورت ها و شیوه های متعدّدی در قصّه ها دارند. شناخت آنها درک عمیق تری از مفاهیم درد و درمان نزد عامّه آشکار می سازد. برای شناخت تجلّی های درد و درمانگری در مجموعه چهار جلدی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده شده و صورت های درد، درمانگران و شیوه های درمانی استخراج، دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند درمانگران در قصّه های عامیانه در دو دسته شخصیّت های انسانی و شخصیّت های اسطوره ای و افسانه ای جای دارند. شیوه های درمانگری نیز عبارتند از: درمان جادویی – فراواقعی، درمان مبتنی بر پزشکی، درمان سنّتی – عامیانه و روان درمانی. با وجود تازگی دانش «قصّه درمانی» در روانشناسی نوین، این روش در قصّه های عامیانه هم نمود دارد. در اندیشه خوش بین حاکم بر قصّه ها دردهایی که در عالم واقع درمانی ندارند، با درمانگران اسطوره ای و افسانه ای و روش های فراواقعی و جادویی درمان پذیرند. طبیبان تنها دسته ای از درمانگران هستند که گاهی در درمان شکست می خورند و داروهایی فراواقعی تجویز می کنند. وجود درمانگران جادویی – فراواقعی دردی را در قصّه ها بدون درمان نمی گذارد، حتّی اگر شخصی کور مادرزاد، عقیم و نازا باشد. این اندیشه امیدبخش و یاریگر گویای دغدغه و آرزوی داشتن سلامتی بشر و حفظ همیشگی آن است.
فرایند تحول آیین های درمانگری ترکمن های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاقی دو فرهنگ شامانی و اسلامی را در جامعه ترکمن ایران می توان مشاهده کرد. این آمیختگی فرهنگی به طور مشخص در شیوه های گوناگون درمانگری بومی خود را نشان می دهد. شیوه های درمانگری بر وی طیفی از تغییرات و تفاوت ها جای می گیرند؛ در یک سوی طیف پرخوانی و سوی دیگر ایشانی قرار دارد که اولی به فرهنگ شامانی و دومی به فرهنگ اسلامی نزدیک است. در این مقاله به معرفی این دو شیوه درمانگری و مقایسه بین آنها می پردازیم. مطلب مورد تاکید این مقاله رابطه خاص و مستقیم میان درمانگر و نیروهای ماوراءالطبیعه و کمک گرفتن از این نیروها برای درمان بیمار است که در تعیین ماهیت شامانی شیوه پرخوانی، از اهمیت اساسی برخوردار است و شیوه پرخوانی را از شیوه ایشانی و دیگر شیوه های درمانگری بومی که رابطه مستقیم با نیروهای ماوراءالطبیعه را نفی می کنند، متمایز می سازد. سه نکته در درمانگران قابل بررسی است: 1) تعداد زنان درمانگر به طرز شگفت آوری بیش از مردان درمانگر است، 2) زنان درمانگر ترکمن جایگاه ویژه و مهمی در جامعه مردسالار ترکمن دارند و 3) تأثیرپذیری از ارزش های انقلاب اسلامی بر روی زنان درمانگر یکسان نبوده است، ایشان ها بسیار تأثیر پذیرفته اند درحالی که پرخوان ها کمتر تحت این تأثیرات قرار گرفته اند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی بر فرسودگی شغلی درمان گران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۳۰۱-۱۲۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرسودگی شغلی یکی از مشکلات روانشناختی است که درمان گران را تهدید می کند. این مشکل می تواند منجر به کاهش کیفیت خدمات مشاوره و روان درمانی شود. درمان شناختی - رفتاری و درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی دو روش مداخله ای هستند که برای مقابله با فرسودگی شغلی پیشنهاد شده اند. هر دو روش مداخله ای مزایا و محدودیت های خود را دارند. بنابراین، مقایسه اثربخشی این دو روش بر فرسودگی شغلی اهمیت زیادی برای جامعه درمانگران و سلامت جامعه دارد. بااین حال مطالعه ای به مقایسه این دو رویکرد میان درمان گران نپرداخته است. هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی با درمان شناختی رفتاری بر فرسودگی شغلی درمان گران بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی روان درمانگران مشغول به کار در مراکز ارائه دهنده خدمات روان درمانی منطقه 3 تهران در بازه زمانی آذر ماه 1400 لغایت آذر ماه 1401 بود. روش نمونه گیری در دسترس بود. برای انتخاب حجم نمونه با توجه به روش پژوهش، برای هر گروه 15 نفر انتخاب شد. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1993) بهره گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل واریانس یک راهه در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تأثیر درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و احساس موفقیت معنادار نبوده است و در متغیر تهی شدن معنادار بوده است (0/05 >P). همچنین تأثیر درمان مبتنی بر شناختی رفتاری در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و تهی شدن معنادار نبوده است و در متغیر احساس موفقیت معنادار بوده است (0/05 >P). نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، اثرات شیوه های درمانی بر نمرات فرسودگی در هردو نوسان چندانی نداشته است و هر دو به یک اندازه در این متغیر اثرگذار بوده اند. به نظر می رسد هر دو شیوه درمانی در کاهش فرسودگی شغلی درمانگران مؤثر باشند. بنابراین، انتظار می رود تا سیاست گذاران در حوزه سلامت روان، نسبت به سرمایه گذاری و ترویج چنین رویکردهایی برای ارتقای سلامت روان درمان گران اقدام نمایند.