فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
111 - 130
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص ترین ویژگی های کاخ های آشور نو، بهره گیری از پلانی مشابه در جایگیری فضاها با کاربری مشخص است. این تشابه به حدی است که در نگاه نخست به پلان یک کاخ، می توان به سادگی موقعیت فضاهای تعریف شده ای چون صحن بیرونی، صحن اندرونی، فضاهای مسکونی و خدماتی و نیز تالار تخت را تشخیص داد. تالار تخت یا شاه نشین کاخ های آشور نو، مهم ترین فضای یک مجموعه سلطنتی محسوب می شده است. بدون شک، مهم ترین فضا، از بیشترین تزئینات و امکانات بهره می برده و مناسب ترین موقعیت ممکن را در یک مجموعه مسکونی به خود اختصاص می داده است. علاوه بر این کیفیت دسترسی به این فضا، ابعاد آن و فضاهای مجاور باید به گونه ای طراحی می شد که با شأن پادشاهی که در آن جلوس می کرد؛ تناسب می داشت. عوامل گفته شده شواهدی است که در این مقاله مورد کنکاشی باستان شناسانه قرار خواهند گرفت.
مختصرى در نباتات و بادمجان برّى (رساله اى در گیاه شناسى از عصر ناصرى) از میرزا على اکبر خان طبیب
الگوی استقرار زمام داران و کارگزاران عرب در ایران و تأثیر آن بر شهرسازی و جامعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی چگونگی انتقال یا استمرار زندگی اجتماعی از دوره ی باستان به دوره ی اسلامی، از جمله موضوعات بسیار مهم و کلیدی تاریخ ایران است. در فرایند این انتقال و استمرار، که در بستری از مناسبات دو جانبه، به شکل تعامل یا تقابل میان ایرانیان و اعراب مسلمان، انجام گرفت، شهر و جامعه ی شهری، نقش و اهمیت قابل توجهی داشته است، زیرا؛ شهر ایرانی، کانون قدرت سیاسی، محل استقرار نهادهای تصمیم ساز و جایگاه کارگزاران قدرت سیاسی، نظامی و اداری به شمار می رفت. در این پژوهش، داده های مربوط به شکل استقرار کارگزاران عرب در قلمروی ایرانشهر، از منابع اصلی تاریخی و جغرافیایی استخراج، مطالعه، بررسی، تحلیل و تفسیر گردیده و نشان داده شده است؛ چگونگی استقرار نمایندگان قدرت سیاسی عرب در ایران، زمینه ساز شکل گیری سکونت گاه های شهری جدید، توسعه ی برخی از شهرهای قدیمی و افول و زوال برخی دیگر در قلمرو ایرانشهرگردید. این امر، هم چنین بر گسترش و ترکیب جامعه ی شهری و مناسبات شهرنشینان ایرانی و عرب در دوران پس از فتح ایران موثر واقع شد.
نسخه های خطی خریداری شده در بهار 1390
حوزههای تخصصی:
نامه هاى تجارى آشتیان
گزارش مقدماتی فصل اول کاوش در تپه علی یورد، صائین قلعه – استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
91 - 110
حوزههای تخصصی:
نخستین فصل کاوش در تپه علی یورد در تابستان و پاییز سال ۱۳۸۹ توسط گروه باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر به انجام رسید. این تپه باستانی که یکی از بزرگ ترین و مهمترین مکان های باستانی منطقه است، در غرب شهر صائین قلعه و در حوزه ابهر رود در استان زنجان واقع است. هدف از کاوش در این محل مطالعه توالی فرهنگی حوزه ابهر رود و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی است. به همین جهت یک ترانشه پلکانی در دامنه شمالی تپه و یک گمانه آزمایشی در مرکز آن ایجاد شد که حدود نیمی از ارتفاع تپه لایه نگاری گردید. در نتیجه، این کاوش آثار و بقایایی از دوره اسلامی، دوره تاریخی و عصر مفرغ به دست آمد که در این نوشتار گزارش مقدماتی آن ارائه می شود. امید است با ادامه کاوش در فصل دوم بتوان لایه نگاری این تپه مهم را به انجام رسانید.
معرفی محتوایی باب اول نسخه خطی مصباح الرسایل و مفتاح الفضایل
حوزههای تخصصی:
سندهای بدون شرح؛ متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزههای تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
ماجرای شیخ خزعل
بررسی سندی تاریخی با عنوان: کتابت حضرت اعلی به شاه اسماعیل اول صفوی
حوزههای تخصصی:
بررسی باستان شناختی منطقه میمک، استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منطقه میمک در جنوب غربی استان ایلام و در همجواری منطقه مندلیِ عراق قرار گرفته است، تاکنون هیچ گونه مطالعات باستان شناسی در این منطقه انجام نگرفته بود، تا این که بالاخره این بررسی در اسفند ماه ۱۳۸۹ انجام یافت که به شناسایی ۱۳ محوطه منجر گردید. بر اساس مطالعات انجام شده بر روی یافته های سطحی، چهار محوطه به دوران پیش از تاریخ، یک محوطه به آغاز تاریخی، چهار محوطه به دوره تاریخی و چهار محوطه نیز به دوران متأخر منتسب گشته اند. محوطه های پیش از تاریخی حاوی بقایای پارینه سنگی قدیم، میانی و احتمالاً جدید و نیز دوره های سامرا، انتقالی چغامامی و عبید ۲-۴ هستند، اما بقایای آغاز تاریخی معرف دوره های اروک جدید و جمدت نصر هستند. همچنین، آثاری از دوره های تاریخی عیلام قدیم تا میانه و اشکانی ساسانی به دست آمده است؛ البته محوطه مربوط به آغاز تاریخی دارای بقایای عیلام قدیم نیز بوده و لذا بر تعداد محوطه های تاریخی می افزاید. یافته های دوران متأخر هم مشتمل بر بقایای استقرارهای کوچ نشینی هستند. این نوشتار به توصیف یافته ها و تحلیل نتایج این بررسی می پردازد.
ملامیر قاری گیلانی و نسخه خطی انیس العاقلین
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی روایت های فتح خوارزم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت تجاری، ثروت سرشار و وضعیت جغرافیایی برترخوارزم، موجب شد فاتحان مسلمان از همان سال های اولیه ی یورش به خراسان، به خوارزم توجه کنند.
حمله های شش گانه ی اعراب به خوارزم، در منابع تاریخی به صورت پراکنده و متفاوت روایت شده است. از سه لشکرکشی اول، داده های بسیار ناقصی دردست است که به دلیل محدود و یکتا بودن روایت، نقدپذیر نیستند. تنها ازسه حمله ی واپسین، روایت هایی با داده های متعدد و گاه متعارض در منابع نقل شده است، که یک حمله توسط یزید بن مهلب، و دو لشکرکشی دیگر به وسیله ی قتیبة بن مسلم انجام گرفت. این روایت ها با منشأهای متفاوت در چهار منبع مهم، یعنی آثار بلاذری، طبری، ابن اعثم و بیرونی، آمده است. روایت بیرونی، به دلیل منشأ آن، با روایت های سه گانه ی دیگر جهت گیری متفاوتی دارد. روایت های مورخان سه گانه ی نخست نیز، با وجود تفاوت درحجم داده ها، به دلیل تشابه درمنشأهای روایت، رویکردی طرفدارانه از حمله ی اعراب به دست می دهند. این مقاله درصدد است با بهره گیری از نقد روایت، به تحلیل انتقادی روایت های فتح خوارزم بپردازد.
براساس بررسی های انجام شده، به نظر می رسد مورخان سه گانه ی نخست، باوجود ارائه ی داده های متفاوت، به دلیل منشأ واحد خبر، نتوانسته اند روایت منصفانه ای از دو جناح قدرت ارائه کنند. آنان با موضع گیری طرفدارانه ی خویش درصدد مشروعیت بخشی به حملات قتیبه هستند. منابع، با خلط دو حمله ی قتیبه، از آن روایتی ارائه کرده اند که به علت بهره گیری ازروایت های متعدد، دارای ساختاری ناپیوسته و از نظر محتوا نامنسجم هستند.
همایش سالانه دبیرخانه راهبردی درس تاریخ کشور
حوزههای تخصصی:
زمینه های تاریخی واگرایی فرهنگی عناصر ایرانی و عرب در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس همواره دارای فرهنگ و هویت تاریخی اصیل و مشخصی بوده و همین امر باعث شده در ذهن پژوهشگران به عنوان یک منطقه با تمامی تعاریف ارائه شده برای آن شناخته شود، اما امروزه این منطقه شاهد واگرایی در میان کشورهای ساحلی است. این در حالی است که بررسیهای تاریخیِ این منطقه، تا پیش از عصر استعمار، نشان از نوعی وحدت رویه و هم گرایی در میان قدرت های ساحلی دارد. طی دو قرن اخیر منطقه خلیج فارس شاهد مداخلات سیاسی و اقتصادی قدرت های فرامنطقه ایی و استعمارگر بوده که نوعی شکاف و واگرایی هویتی و فرهنگی را در منطقه ایجاد، و از این اختلافات به نفع خود بهره برده اند. امروزه با وجود آگاهی روزافزون نسبت به ماهیت تلاش های غرب، گذر زمان موجب رفع واگرایی فرهنگی در این منطقه نشده است، به گونه ای که شکاف عمیقی میان عناصر ایرانی و عرب در این منطقه بروز یافته که موجب فراموشی فرهنگ اصیل و پیوستگی های تاریخی ساحل نشینان این منطقه شده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی به دنبال بررسی عوامل و زمینه های فرهنگی و هویتی واگرایی عناصر ایرانی و عرب در خلیج فارس است.