فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
حاج محمد معین التجار از شخصیت های مشهور تاریخ تجارت و سیاست ایران در خطه جنوب به شمار می رفت و فعالیت های او موجب نبض شریان اقتصاد ایران در مقطع زمانی خاص مشروطه تا جنگ جهانی اول گردید. آغاز قدرت یابی اقتصادی وی به دوره ناصری بازمی گردد و شروع فعالیت سیاسی او به دوره مظفرالدین شاه می رسد. معین التجار پس از طی یک دوره ورشکستگی خانوادگی با استفاده از میراث عمه پدرش، در ابتدا به عنوان یک تاجر، معروف شد و سپس پا به عرصه سیاست نهاد. از جمله شخصیت های شناخته شده و سرشناس بوشهر که نقش بسیار مهمی در تاریخ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران دوره قاجار و پهلوی، ایفا کرد، حاج آقا محمد معین التجار بوشهری بود. وی با لیاقت و کاردانی اقتصادی، خود را به مهم ترین نهاد سیاسی کشور یعنی مجلس شورای ملی و مدارج بالا رسانید و با افتتاح مجلس شورای ملی، یکی از دو نماینده بانفوذ و با درایت تجار در مجلس اول بود. در دوره سوم نیز به نمایندگی از مردم بوشهر وارد مجلس شورای ملی شد.
اینکه چگونه خانواده حاج معین التجار از ورشکستگی به احیاء تجارت در خاندان خود دست یافتند؟ نقش اقتصاد در اندیشه سیاسی معین التجار به چه شکل اعمال گردید؟ و اتهامات وارده بر اقدامات او تا چه حد صحت داشتند؟، از پرسش های اصلی این پژوهش است.
در این پژوهش، سعی بر آن بوده است تا به شرح بیوگرافی حاج محمد معین التجار بوشهری، فعالیت های اقتصادی ایشان در تجارت بین الملل و خلیج فارس و نیز به بررسی تأثیر اندیشه ایشان در تحولات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در طول دوران حضور در این عرصه ها پرداخته شود.
کسروی از نقد دین ها تا داعیه ی پیامبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن گفتن در باره ی رویکردهای دینی کسروی به علت نقدهای تندش به ادیان موجود، چندان آسان نیست. او نه یک نواندیش دینی بود، که از اصلاحات دینی دفاع کند و نه یک بنیادگرای دینی بود، که از بازگشت به اصل دین سخن بگوید؛ بلکه او منتقد دین ها بود که سپس ادعای پیامبری کرد. بنابراین، مساله این است که چرا و چگونه کسروی از نقد دین ها به داعیه داری یک دین جدید پرداخت؟
این مقاله، با سیری در گفتمان دینی کسروی، به این نتیجه می رسد که وی دین را به مثابه ی چراغ هدایت آدمی برای همه ی جوامع در همه ی دوران ها ضروری می شمرد؛ اما دین مورد نظر او به سلاح منطق، خرد و علم عصر نیاز داشت تا توانائی تفهیم و تبیین آموزه هایش را داشته باشد و همگام با دگرگونی های تاریخی متحول گردد. او ادعا می کرد ادیان موجود فاقد چنین خصیصه ای هستند؛ لذا کوشید تا دینی جدید منطبق با نیازهای عصر پدید آورد و آن را جانشین دین های موجود نماید. «پاکدینی» همان دین ساختگی کسروی است که او را در قامت یک پیامبر خودساخته آشکار نمود.
منصب داروغه در دوره قاجار (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داروغه از مناصب حکومتی است که از دوره تیموری تا پایان عصر قاجار، در قالب اشکال مختلف چون داروغه دفترخانه، داروغه ایلات و داروغه شهر وجود داشت. این منصب از دوره تیموری تا قاجار، به تناوب دارای اختیارات سیاسی و قضایی شد. داروغه به عنوان حاکم شهر یا ایالت، معمولاً با مقوله نظم و امنیت عمومی جامعه در ارتباط بود. این منصب در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م) همچنان نقش اساسی، در تامین نظم و امنیت عمومی جامعه داشت. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره، داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای این منصب، تا چه اندازه در تداوم کارکردهای پیشین بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟برای پاسخ به پرسش های فوق تلاش کرده ایم به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به بررسی تحولات منصب داروغه در دوره قاجار بپردازیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در این دوره در مقایسه با ادوار پیش، منصب داروغه از نظر ساختار و محتوا دچار تغییر شد و تا حد چشمگیری تنزل یافت؛ اما اهمیت و نفوذ خود را در امور عمومی نظم و امنیت جامعه که مهم ترین کارکرد آن بود، حفظ کرد. داروغه از اواخر دوره ناصری به تدریج با تنزل جایگاه مواجه شد. علت این امر شتاب گیری روند نوسازی و تجدد متاثر از غرب و ورود برخی نهادهای نظامی جدید تامین کننده نظم عمومی بود؛ سرانجام نیز در سال های پایانی دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی به کلی از میان رفت.
تحلیل تاریخی فعالیت های میسیونری درعصر جانشینان شاه عباس اول (1038-1135ق/1629-1722م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور میسیونرها مذهبی مسیحی در ایران، ازجمله مباحث مهم در مطالعات صفویه است. از عصر شاه عباس اول به بعد، فعالیت کشیشان مسیحی اروپایی در راستای اهداف سیاسی، عثمانی ستیزی و اهداف مذهبی، پیگیری تبلیغ مسیحیت در ایران، روبه افزایش نهاد. موقعیت مساعد داخلی ایران، ازجمله روحیه مهمان نوازی و سعه صدر ایرانیان در برخورد با ادیان دیگر، زمینه هایی بود که موقعیت مناسبی برای حضور کشیشان مسیحی اروپایی در ایران فراهم کرد. از میان فرقه های متعدد مسیحی، پنج فرقه فعالیت های تبلیغی و ماموریت های سیاسی عمده ای از عصر صفویه تا قاجار، در ایران انجام دادند. این پنج فرقه عبارت اند از کارملیت، دومینیکن، یسوعی، کاپوسن و آگوستین. تلاش برای تبلیغ و تبشیر مسیحیت باعث می شد مبلغان سختی های بسیاری را بر خود آسان کنند و از این راه، به اهداف و انگیزه های درونی خود دست یابند. آن ها از جانب پاپ و پادشاهان اروپا، به عنوان نمایندگان سیاسی می آمدند و درصدد بودند مسائل تبشیری و تبلیغی خود را با استعمار پیوند زنند. در عصر جانشینان شاه عباس اول، سیاست عثمانی ستیزی سلاطین صفوی کاهش یافت و درنتیجه، اقدامات کشیشان مسیحی با ناکامی مواجه شد. نقشه های بلندپروازانه مبلغان، مسیحی برای تبلیغ و جذب مسلمانان نه تنها موفقیتی دربرنداشت بلکه با شکست مواجه شد. جالب آنکه کشیشان مسیحی عصر صفویه موفقیت چندانی در جذب اقلیت های مسیحی ایران ازجمله ارامنه مسیحی، گرجی ها، یهودی ها و... کسب نکردند. هدف این پژوهش بررسی تحلیلی نحوه فعالیت میسیونرهای مسیحی، در دوره جانشینان شاه عباس اول و ارزیابی اقدامات آنان، با اتکا به اسناد و منابع تاریخی است.
اعتراضات مردم به نوسازی شهری در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جمله این تغییرات، دگرگونی هایی بود که در عرصه شهری رخ نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایده نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جمله آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان سازی گذاشت؛ یعنی، مهم ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان های جدید و وسعت دادن به خیابان های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه هایی منعکس شده است که به مجلس شورای ملی واصل می شد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی نوسازی شهری در دوره پهلوی اول از دریچه نگاه شاکیانی پرداخته است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه دادند. این عریضه ها مربوط به سه دوره مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمه اول دوره پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامه نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامه اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت ها، ترسیم نقشه های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامه اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می دهد دولت به آسیب های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب های شغلی معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.
کارکرد اجتماعی مسجد در ایران عصر آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان کارآمدترین نهاد عبادی سیاسی در اسلام، با کارکردها و تأثیرات سیاسی و اجتماعی بسیار در جامعه عصر آل بویه (320 - 447 ق)، عملاً به عنوان نهادی تأثیرگذار در ساخت قدرت عمل می کرد. در این میان، کارکردهای اجتماعی مسجد غالباً مثبت و سازنده و در یک عبارت، همگرا و تعاملی بود که خود به رشد و تعالی جامعه ایرانی اسلامی این دوره یاری رساند. در این راستا، پرسش اساسی این است که مهم ترین کارکردهای اجتماعی مسجد در دوره مورد اشاره کدام است؟ بنابراین، توصیف کارکردهای اجتماعی مسجد در عصر مذکور، همراه با بیان علت ها و تبیین چرایی ها و چگونگی ها و در نتیجه شناخت کامل تر از یک تحول تاریخی، مورد توجه بوده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که این بنای الهی با توجه به فقدان دانشگاه به مفهوم امروزی، بار اصلی رشد علمی جامعه را به دوش می کشید. علاوه بر آن، مسجد محل اسکان و سرپناه مستمندان و یا مسافران بود. به لحاظ تبلیغی نیز مسجد در اجتماع عصر بویهی به عنوان مهم ترین کانون اطلاع رسانی حکومتی و مردمی و نیز محل اعتراضات عمومی بسیار مؤثر عمل می کرد. کارکردهای متعدد دیگری چون کارکرد قضایی با نمونه های بسیار از این دوره، همگی بر اهمیت و جایگاه والای این نماد معماری اسلامی در سرنوشت و زندگی مسلمانان دلالت دارد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تبیینی و از جنس تبیین های کارکردی است.
بر هم کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.
واکاوی دامنة انحرافات شلمغانی در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شلمغانی از شخصیت های منسوب به تشیع است که از دیدگاه شیعه و سنی، به عنوان چهره ای منحرف شناخته می شود. او شخصیتی علمی بود و طرف دارانی در میان برخی صاحب منصبان سیاسی عصر خود داشت که در دوستی او ثابت قدم بودند. وی با برخورداری از چنین جایگاهی، سودای ریاست بر سازمان وکالت و در پی آن، ریاست بر شیعیان را در سر می پروراند و ازهمین رو، به انتشار عقایدی انحرافی در بین پیروانش دست یازید. هرچند اصل انتشار عقاید انحرافی توسط شلمغانی در میان طرف دارانش قابل انکار نیست، اما هریک از منابع موجود، گونه های مختلفی از این عقاید و افکار را به او نسبت داده اند. بررسی و تحلیل داده های منابع گوناگون با توجه به گرایش های مذهبی مؤلفانشان روشن می سازد که انتساب این حجم عظیم از عقاید انحرافی به شلمغانی نمی تواند صحیح باشد و دست کم انتساب عقاید و افکاری همچون ادعای الوهیت و اباحی گری در امور جنسی و عبادات، که عمدتاً در منابع غیرشیعی انعکاس یافته، با دیگر داده های تاریخی دربارة واقعیات زندگی او سازگار نیست.
تأثیر ساختارگرایی بر نسل اول و دوم تاریخ نگاران مکتب «آنال»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تأثیر ساختارگرایی بر مورخان مکتب «آنال» در نسل اول و دوم را بررسی کند. بنابراین، کار خویش را با این پرسش بنیادین آغاز می نماید که ساختارگرایی چه تأثیری بر تاریخ نگاری مکتب آنال گذاشت؟ این نوع تاریخ نگاری کار خویش را با مارک بلوخ و لوسین فور شروع کرد و سرانجام، با فرناند برودل به اوج خود رسید؛ درست در زمانی که فضای علمی جهان از تفکر ساختارگرایی به شدت متأثر شده بود. این مکتب فکری بسیاری از شاخه های علوم انسانی، مانند جامعه شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی، روان شناسی و مانند آن را تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام، پایش به حوزة تاریخ نگاری نیز گشوده شد و در این وادی نیز تأثیرهایی پایدار برجای گذاشت. از بطن این تحول، تاریخ تام یا کامل سر برون آورد. نگاه به تاریخ نگاری تغییر یافت. تعصب بر تاریخ سیاسی برداشته شد و توجه تاریخ به مردم عادی یا زندگی روزمرة مردم فزونی یافت. تاریخ و جغرافیا به شدت به هم پیوستگی پیدا کردند. این بار جامعه و نه فرد نقطة شروع مطالعات تاریخی گردید. سرانجام، پای سایر رشته ها به تاریخ باز شد. جامعه شناسی، علوم اقتصادی، زبان شناسی، روان شناسی، اقلیم شناسی، مردم شناسی و مانند آن با تاریخ درآمیخت و مورخان از این علوم در جهت درک بهتر تاریخ بهرة فراوان بردند. بنابراین، می توان گفت: ورود ساختارگرایی به تاریخ، عصری جدید با شاخصه هایی متفاوت ایجاد کرد.
نقش و اهمیت چاروادارها در جامعه عصر قاجار بر اساس گزارش های سفرنامه نویسان فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزة مطالعات تاریخ دورة قاجار، به طبقات پایین اجتماعی کمتر پرداخته شده و تاریخ نگاران ابعاد گوناگون زندگی، نقش و اهمیت آنها را نادیده گرفته اند. یکی از شاخص ترین اعضای گروه های پایین دست در این دوره، چاروادارها بودند که با کرایه دادن چهارپایانشان، امرار معاش می کردند.
پژوهش حاضر، به ویژه با جست وجو در سفرنامه های دورة قاجار، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و بررسی کتابخانه ای، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که مهم ترین نقش چاروادارها به عنوان یکی از اعضای گروه های پایین اجتماعی، در جامعه عصر قاجار چه بوده است. بررسی داده ها بیانگر آن است که با وجود جایگاه اجتماعی پایین چاروادارها در دورة قاجار، آنها در رایج ترین شیوه سفر در آن دوره یعنی مسافرت با کاروان، نقشی اساسی داشتند و یکی از ارکان مهم در حوزة حمل ونقل در این دوره بودند. چاروادارها در جریان سفر، هم کار جابه جایی مسافران، باروبنه آنها و هم وظیفه راهنمایی مسافران را در طول سفر و نیز امدادگری آنها در برابر مشکلات و خطرهای مسیر بر عهده داشتند. چاروادارها به یک معنی با توجه به موقعیتی که در جریان سفر در این دوره داشتند، در مواردی مثل انتخاب مسیر، زمان بیدار شدن و حرکت کاروان و نحوه توقف ها، بر مسافرانی فرمان می رانند که موقعیت اجتماعی بالاتری نسبت به آنها داشتند.
گزارش مقدماتی بررسی و شناسایی باستان شناختی حوضه آبریز قزل اوزن در محدوده شمال شرقی استان زنجان، دهستان های آب بر و درام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
دره طارم علیا واقع در شمال استان زنجان با جریان رودخانه قزل اوزن در میانه آن توسط دو رشته کوه موازی از رشته کوه های البرز محدود شده که جهت امتداد آنها شرق به غرب است. در این پژوهش، با تلفیق نتایج حاصل از معدود پژوهش های باستان شناختی و مطالعات جدید می توان تصویری از وضعیت فرهنگی منطقه در دوران مختلف ارائه نمود و با تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از این پژوهش، ارتباطات و برهم کنش های منطقه ای و فرامنطقه ای این ناحیه با نواحی همجوار و غیرهم جوار را مشخص کرد. به این منظور دهستان های آب بر و درام از بخش مرکزی شهرستان طارم علیا مورد بررسی قرار گرفتند. طی این بررسی تعداد ۳۹ محوطه و مکان باستانی شناسایی و ثبت شد که در این پژوهش معرفی و مطالعه گردیده اند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش و با استناد به شناسایی تعداد زیادی محوطه عصر آهن (۱۶ مورد) و دوران تاریخی (۱۲) مورد شاهد گسترش کمی و کیفی شواهد سکونت و استقرار جوامع بشری در منطقه از هزاره دوم قبل از میلاد تا نیمه نخست هزاره اول پس از میلاد هستیم. رونقی که به نظر می رسد، با توجه به حجم انبوه مکان ها و محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف اسلامی (۱۹) مورد در طول دوران اسلامی همچنان تداوم داشته است.
بلدیه و بهداشت عمومی در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Baladieh as a new administration, has started its operation from the constitutional era, and in Reza Shah's reign continued its undertakings more seriously in the field of urban planning, cleaning, and supply needs of the citizens. Part of the Baladieh actions was in the field of public health. documents clearly indicate the Baladieh's attempt to reorganize community's health status. Supervising baths and deli shops, doctors and pharmacies, attempt to expand hospitals, monitoring guilds that directly or indirectly were in contact with public health, noticing women's health and public health, and culturalizion in these cases were some of Baladieh's attempts. However Baladieh made up the health police of Baladieh, health inspectors, and their judicial actions for executing its administrative instructions and circulars.
This study, using descriptive and analytical method, and benefiting archival documents and books and magazines has investigated the activities of Baladieh administration in public health during the Pahlavi I. Purpose of this paper is to study the activities of the new Baladieh in Pahlavi I period in the context of its social functions. This research seeks to answer the question that the activities of the Baladieh resulted in which changes in the public health? In order to answer this question, firstly Iran's sanitations in late Qajars and Pahlavi I is described and then the Baladieh's sanitary tasks and attempts in public health is studied.
فرایند اسلامی شدن الگوی فرهنگی تطهیر در ایران تا پایان سدة چهارم با رویکرد تاریخ فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنگری در انتساب کتاب روضةالتسلیم به خواجه نصیرالدین توسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیرینه شناسی و تبارشناسی فوکو: گذر از تاریخنگاری متدوال
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد واکاوای آراء فوکو درباره دیرینه شناسی تاریخ و تبارشناسی تاریخ می باشد. در این راستا کوشش شده نگاهی به جریان های فکری غالب در عصر فوکو انداخته و تأثیر این جریان ها را بر تفکرات وی نشان داده شود. فوکو در تحلیل تبارشناسی تاریخ، خود را وامدار نیچه می داند و در کاربست این مفهوم تحت تأثیر این فلیسوف قرار دارد، به همین منظور خطوط فکری نیچه در زمینه تبارشناسی مطرح شده و تفاوت مفهوم حاضر در نزد دو متفکر مورد بررسی قرار گرفته است. در زندگی فکری فوکو شاهد گسست و تغییر جهت از دیرینه شناسی به تبارشناسی هستیم، در این رابطه، نوشتار حاضر سعی در نشان دادن چگونگی این گسست فکری و همچنین مشخص نمودن تمایزات مفهومی بین دو روش دیرینه شناسی و تبارشناسی را دارد. فوکو به شیوه تاریخنگاری متداول انتقاد می کند و این رویکرد به تاریخ را تمامیت گرا می داند و بر انقطاع و گسست در تاریخ تاکید دارد و خواهان نوعی تاریخنگاری موردی در بررسی پدیده هاست.
استانداردهای فراداده ای اشیای موزه ای: ارائه مهم ترین عناصر فراداده ای موزه ای از نظر متخصصان موزه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش/ رویکرد پژوهش: عناصر استانداردهای موجود فراداده ای برای اشیای موزه ای شناسایی و مقایسه شدند. سپس، بااستفاده از پرسشنامة محقق ساخته، نظرات 30 متخصص موزه در مورد اهمیت هریک از عناصر پرسیده شدیافته ها: از نظر متخصصان، 230عنصر فراداده ای مهم و بسیار مهم هستند. در بین استانداردهای فراداده ای شناسایی شده، 96 عنصر در 2 تا 9 استاندارد مشترک است. بیش از 70 درصد عناصر استانداردها از نظر متخصصان مهم و مورد نیاز موزه های کشور دانسته شدند.
بررسی ورود عکاسی به ایران و میزان کاربرد آن در طراحی پوستر (از آغاز تا سال1316خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی تاریخ ورود عکاسی به طراحی پوستر ایران و شناسایی اولین طراحِ مؤثر در این فرایند، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد.ضمن اینکه بررسی کمّی میزانِ استقبال طراحان از عکس در طراحی پوسترهای محدوده تحقیق، از اهدف فرعی است.
روش/رویکرد پژوهش: مقاله حاضر حاصل پژوهشی است که به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است که از طریق شناسه برداری منابع و ثبت اطلاعاتِ حاصل از مشاهداتِ تصاویرِ آرشیوی،صورت پذیرفته است.
یافته ها و نتایج: یافته های این پژوهش نشان می دهد که عکاسی به فاصله کوتاهی پس از رواج طراحی پوستر در ایران، برای اولین بار در سال 1309خورشیدی در طراحی پوستر فیلم«آبی و رابی» ساخته «آوانس اوگانیانس» به کار گرفته شد. لاکن طراح این پوستر قابل شناسایی نیست. سه سال بعد در سال 1312خورشیدی با طراحی پوستر فیلم«دختر لر»است که نام طراح هندی «چاندا وارکر» به عنوان اولین طراح که از عکس در طراحی پوستر ایران بهره گرفته است، در تاریخ طراحی گرافیک ایران ثبت می گردد؛ البته پوسترهای تولید شده توسط«چاندا وارکر»برای فیلم های ایرانی، در هند، طراحی و چاپ شده اند.طراحی پوستر ایران در دهه1310خورشیدی در انحصار پوسترهای سینمایی قرار داشت و بررسی کمی میزان به کارگیری عکس در طراحی پوستر این دوره نشان می دهد که استفاده از عکس در طراحی این آثار، مورد استقبال نسبی طراحان واقع شده است.استقبالی که بیش از هر چیز در توانِ طراحان و تفاوتِ امکاناتِ فنی هندوستان نسبت به ایران ریشه داشت.
سنت سیاست نامه نویسی در سدة نهم هجری اندیشه های سیاسی ابراهیم بن محمد در خصوص امام یا سلطان در«آداب الخلافه و اسباب الحصافه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة آداب الخلافه و اسباب الحصافه سیاست نامه ای است که بر مبنای شریعت در سدة نهم هجری تألیف شده است. ابراهیم بن محمد در این رساله براساس حکایات ایرانی و شریعت اسلامی، احتیاج مردم به امام یا سلطان و نقش او به عنوان حافظ نظم و امنیت در جامعه را مورد تأکید قرار داده است. وی سلطان را برگزیدة خداوند دانسته و معتقد است که او حافظ و نگهبان دین است. با این دیده گاه به بیان استقرار عدالت از سوی سلطان در جامعه پرداخته و تأکید نموده است که عدالت خواسته ای بوده که از سوی همة پیامبران و سلاطین در جوامع دنبال می شده است و با این اوصاف، فرخ یسار شیروانشاه را سلطان عادل و برگزیدة خداوند می داند، وی سپس وظیفة امام و سلطان در مورد مشورت با علما را به بحث گذاشته است. این که مؤلف از چه دیدگاه سیاسی به تدوین این رساله پرداخته و چگونه با تلفیق شریعت با اندیشه های ایرانی به تبیین اهمیت وجود سلطان یا امام در جامعه و وظایف او پرداخته است، موضوعاتی هستند که در این مقاله به شیوة تحلیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت. تا روشن گردد که مؤلف نظریات جدیدی در مورد امام یا سلطان بیان کرده و یا به تکرار سخنان گذشتگان پرداخته است.
حجاج و نقش وی در تحکیم و تثبیت خلافت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ معاویة بن یزید (64 ه .ق) خلافت اموی دچار چالشی جدی شد که آن را تا آستانة انقراض پیش برد. در هر گوشه از قلمرو خلافت، مدعیانی قدرتمند همچون شیعیان، زبیریان و خوارج سر بر آوردند، اما با قدرت گیری مروانیان و ظهور عبدالملک بن مروان در عرصه سیاسی و به کارگیری امرایی قدرتمند همچون حجاج بن یوسف ثقفی، امویان توانستند بار دیگر قدرت از دست رفته را احیاء نمایند.
حجاج با اعمال سیاست های خشن، تمام همّ خویش را مصروف سرکوب مخالفان نمود و حجاز و عراق را که کانون اعتراضات بود، آرام کرد و با گسترش فتوحات در شرق جهان اسلام، درآمد لازم را برای حکومت امویان فراهم نمود. در مقالة حاضر با تدقیق در زندگی و حیات سیاسی حجاج، نقش وی را در تثبیت و تحکیم دوباره خلافت اموی بررسی می کنیم.