فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هویّت، درک فرد از کیستی خویشتن است. در دنیای معاصر بابرداشته شدن مرزهای ارتباطی و گسترده شدن چشم اندازهای زندگی، مؤلّفه های فردی و اجتماعی متنوعی برای تحقق هویّت در اختیار فرد قرار می گیرد. تلاش برای بهره گیری از این مؤلّفه ها در جهت ساخت روایتی منحصربه فرد، در سبک زندگی خاص هر شخص نمود می یابد. اگرچه زنان متاهل و شاغل در سبک زندگی خود، به سان دیگر افراد، به دنبال تأمین بالاترین ارتباط و نزدیکی میان سویه های هویّتی هستند، اما پذیرفتن تعهدات و انگاره های دو نقش متفاوت شغلی و خانگی برای آن ها با دغدغه های عینی و ذهنی بسیاری همراه است، امری که تا حدی از هویّت جنسیّتی آنان تأثیر می پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و توصیف سبک زندگی زنان متاهل و شاغل و درک عمیق تر مسائل هویّتی ملازم با آن، از روش کیفی بهره گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 22 نمونه فردی و یک نمونه گروهی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان دهنده آن هستند که این زنان به واسطه تعدد نقش و تفاوت و گاه تعارض زمینه های فکری و فرهنگی حامی این نقش ها، با چالش های هویّتی خاصی مواجه هستند که به اشکال گوناگون در ابعاد مختلف سبک زندگی، یعنی زندگی روزمره، روابط و مصرف نمود می یابد.
راهکارهای اجرایی حضور زنان در برنامهریزی کلان کشور از دیدگاه زنان توانمند دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش جنسیتی به تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
جنسیت و همسری
بررسی تطبیقی نگرش زنان متعلق به نسل های مختلف در زمینه سن ازدواج و ترکیب خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد جامعه، امری فرهنگی است که شکل گیری آن ازطریق کنش های اجتماعی گذشته و حال اعضای خانواده صورت می گیرد. تجربیات و شرایط اجتماعی- محیطی دوران کودکی می تواند قسمتی از نیّات و اولویت های سن ازدواج، تعداد فرزند، زمان بندی بین تولد فرزندان و سایر مؤلفه های ترکیب خانواده به ویژه برای زنان را تحت تأثیر قرار دهد. با این هدف، در این مقاله سعی شده است نگرش مادرانی با نسل های متفاوت، در زمینه مؤلفه های مهم در ترکیب خانواده مورد بررسی قرار گیرد. با به کارگیری روش پیمایش، داده های لازم از 710 زن همسردار 15 الی 50 ساله ساکن در شهرهای تبریز و اهر که دوران کودکی خود را در چهار مقطع تاریخی؛ تا سال 1350، 1350 الی 1357، 1358 الی 1365 و 1366 الی 1373 گذرانده اند، به دست آمده است. تفاوت در ویژگی های تحصیلی و شغلی در بین نسل های مختلفچهارگانه نشان از تفاوت فضای اجتماعی دوران کودکی آنهاست. این امر موجب شده است پاسخگویان متعلق به نسل-های مختلف، برداشت های متفاوتی از زمان شکل گیری خانواده، ارزش فرزند، تعداد فرزند و ترجیح جنسی فرزند داشته باشند. در زمینه شاخص های ارزش فرزند، نگرش نسل های قبل از سال 1350 با بعد از 1365 و نسل های انقلاب با جنگ نزدیک تر است. درصد موافقت با سقط جنین به عنوان یکی از راه های جلوگیری از بارداری و نیز تک فرزندی در نسل های جدید بیشتر از نسل گذشته است. برعکس، درصد موافقت با ترجیح جنسی فرزند و نیز فرزند دلخواه سه و بیشتر در نزد نسل های جدید کمتر از قدیمی هاست. در برخی از رفتارهای جمعیتی دیگر، یک هم گرایی در بین چهار نسل مورد مطالعه ملاحظه می شود. این نگرش های جمعیتی زنان در ارتباط با ترکیب خانواده، می تواند در شکل دهی رفتار جمعیتی فرزند(ان) وی مؤثر باشد که این موضوع در تحولات خانواده ایرانی یک امر و مسئله مهمی خواهد بود.
تحلیلی بر میزان مشارکت زنان در تشکلهای سیاسی کشور در سال 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش خصوصیات ظاهری و باورهای اعتقادی بر همسان گزینی در انتخاب همسر (مطالعه ی موردی: دانشجویان مجرد دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش دو معیار خصوصیات ظاهری همسر - شامل جذابیت، تناسب سنی و تناسب جسمی همسر - و باورهای اعتقادی همسر - شامل اخلاق و ایمان و رابطه ی آنها با همسان گزینی در انتخاب همسر - می باشد. به این منظور از میان جامعه آماری 3549 نفری از دانشجویان مجرد دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی جهرم در سال 1389 تعداد 178 دانشجوی پسر و 170 دانشجوی دختر و در مجموع 348 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده که برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی و اعتبار سازه و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین باورهای اعتقادی و خصوصیات ظاهری با همسان گزینی در انتخاب همسر رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی است که معیار خصوصیات ظاهری همسر برای دانشجویان پسر در مقایسه با دانشجویان دختر اهمیت بیشتری دارد. در مقابل معیار باورهای اعتقادی برای دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر اهمیت بیشتری دارد. دیگر نتایج تحقیق نشان داد که 38 درصد از دانشجویان تمایل دارند همسر خود را در میان قومیت خود انتخاب کنند، در حالی که تنها 26 درصد دانشجویان تمایل دارند همسر خود را از میان خویشاوندان نزدیک انتخاب نمایند.
رابطه ادراک از نقش های جنسیتی و رضایت از جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های پژوهش علوم اجتماعی در حوزه زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهش میدانی در میان متخصصان علوم اجتماعی زنان انجام شده و به معرفی چالش های پژوهش علوم اجتماعی زنان از منظر آنان پرداخته است. به بیان دیگر بررسی آسیب شناسانه وضعیت موجود، دستمایه مصاحبه با اعضاء اجتماع علمی این عرصه تخصصی قرار گرفته تا درنهایت، موانع تجربه شده امر پژوهش در این حوزه در قالب مقولاتی بدست آید.
اطلاع رسانان در این تحقیق، متخصصان علوم اجتماعی بودند که سابقه پژوهش در حوزه زنان را در کارنامه خود داشته و برحسب تجارب خود، ارزیابی هایی از پژوهش های انجام شده به عنوان بخشی از ساختار علمی این حیطه در جریان مصاحبه های نیمه سازمان یافته ارائه داده اند.
یافته ها نشان می دهد که مهم ترین چالش های پژوهش علوم اجتماعی زنان شامل فقدان استقلال علمی پژوهشی تحقیقات سازمانی، نادیده گرفتن مسائل زنان، به رسمیت شناخته نشدن موضوع زنان در علوم اجتماعی، ضعف علمی کنشگران آکادمیک علوم اجتماعی در حوزه زنان، جوسازی و به حاشیه راندن محققان حوزه علوم اجتماعی زنان، محدودیت انتخاب موضوع، گسیختگی پژوهش ها از مسائل عینی زنان، بلااستفاده ماندن نتایج پژوهش های اجتماعی، محدودیت دسترسی به منابع علمی، اطلاعاتی و به طور کلی عدم تکمیل روند انباشتگی پذیری علم و درنهایت ضعف تحلیل است. هرچند بخشی از این چالش ها مبتلا به حوزه علوم اجتماعی در معنای عام آن است اما بخش دیگر خاص علوم اجتماعی زنان است. درمجموع باید گفت این چالش ها در ارتباط با یکدیگر تعریف شده و حیات پژوهش علوم اجتماعی زنان را مورد تهدید قرار می دهند.
تفاوت های جنسیّتی در شخصیت و هیجان خواهی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنسیّت متغیر مهمی است که تأثیر آن بر شخصیت و هیجان خواهی در پژوهش های مختلفی بررسی شده است. نتایج این پژوهش ها در برخی موارد متناقض است که می تواند نشان از نقش فرهنگ بر این روابط باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تفاوت های جنسیّتی در پنج عامل بزرگ شخصیت و هیجان خواهی در دانشجویان دانشگاه تهران اجرا شد. نمونه ای شامل 177 دانشجوی مقطع کارشناسی (دختر= 108، پسر=69) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1992) و مقیاس هیجان خواهی نسخه پنجم زاکرمن (1978) پاسخ دادند. براساس یافته ها، تفاوت معناداری میان دختران و پسران در پنج عامل بزرگ شخصیت وجود داشت. دختران نمرات معنادار بالاتری در گشودگی به تجربیات و توافق پذیری نسبت به پسران کسب کردند. همچنین، تفاوت معناداری در هیجان خواهی دختران و پسران به دست آمد. پسران به طور معناداری نمرات بالاتری در زیر مقیاس های هیجان طلبی و ماجراجویی، نابازداری و حساسیت به ملالت، نسبت به دختران کسب کردند
تحرک اجتماعی بین نسلی زنان در تهران با تأکید بر دسترسی به امکاتات و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی و نظارت (طبیعی و غیر طبیعی) با سلامت اجتماعی در میان زنان 18 سال به بالای ساکن شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، مهم ترین جنبه از مسائل حیات انسانی است. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. این مطالعه با هدف شناسایی رابطه امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی با نظارت اجتماعی (طبیعی و غیر طبیعی) در میان زنان ساکن شهر شیراز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت زنان 18 سال به بالای ساکن شهر شیراز بوده و از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه ای برابر 384 نفر از مناطق 2 و 6 انتخاب شدند. انتخاب مناطق به شیوه ی تصادفی بوده است. در این مطالعه برای سنجش احساس امنیت اجتماعی از نظریات بوزان، جیکوبز، ویور و مولار و جهت سنجش سلامت اجتماعی از پرسشنامه کییز بهره گرفته شده است. روش این مطالعه پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گرد آوری شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آماره هایی چون میانگین، ضریب پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. بر اساس نتایج، احساس امنیت و سلامت اجتماعی زنان ساکن در محلات مورد مطالعه بالاتر از سطح متوسط متفاوت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین احساس امنیت اجتماعی زنان و سلامت اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. هم چنین بین احساس امنیت اجتماعی زنان و ابعاد سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. نتایج نشان می دهد احساس امنیت اجتماعی زنان بیش ترین تاثیر را بر انسجام و انطباق اجتماعیِ سلامت اجتماعی آنان دارد. هم چنین، نتیجه ی گرسیون نشان می دهد 25 درصد واریانس متغیر سلامت اجتماعی به ترتیب توسط نظارت طبیعی و احساس امنیت اجتماعی تبیین شده است.
تحلیل گفتمان سه دوره اجرایی جمهوری اسلامی ایران در زمینه وضعیت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ روش تحلیل انتقادی گفتمان، در صدد پاسخگویی به دو پرسش اساسی است: در رابطه با تحول در وضعیت اجتماعی زنان، طی سه دهه گذشته بعد از انقلاب اسلامی، چه گفتمان هایی در نهاد اجرایی کشور شکل گرفته است؟ و با توجه به گفتمان های احصا شده، زنان چه جایگاهی در این گفتمان ها دارند؟ نتایج تحلیل اثبات می کند گفتمان دوره سازندگی توسعه گرای نظارت محور است، چرا که رویکردی نظارتی و مصرف محور به زنان داشته است. گفتمان دوره اصلاحات، لیبرال گرای مشارکت محور نام گذاری شده است، چرا که با اتخاذ رویکرد لیبرال، سعی در توسعه مشارکت اجتماعی زنان داشته است؛ و بالاخره دوره عدالت و مهرورزی، گفتمانی را اتخاذ کرده است که آن را گفتمان توده گرای وظیفه محور می نامیم، چرا که از یک سو، مشارکت اجتماعی زنان را در حضور توده وار اجتماعی تاویل می کند و از سوی دیگر، با اتخاذ رویکردی مرتجع، مکررا وظایفی مانند مادری و همسری زنان که در رابطه با مردان موضوعیت دارند را بازتولید می کند.