یکی از شاخص های توسعه ی اجتماعی و اقتصادی، کار زنان است. بررسی جنبه های گوناگون آن بویژه در بخش غیر دولتی با ویژه گی هایش می تواند در برنامه ریزی های آینده ی ایران که تأکید بر رشد بخش غیر دولتی است، کارساز باشد. در تحقیق انجام شده تأثیر عوامل درون سازمانی کارگاه ها و مؤسسات ثبت شده به صورت غیر دولتی بعنوان متغیر مستقل بر ارزیابی زنان از وضعیت شغلی خود (متغیر وابسته) مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی پژوهشی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطه ی بین این دو متغیر قوی و معنادار است. ویژگی هایی چون نابرابری، استقلال شغلی، مدیریت مشارکتی و ارتباطات، بیشترین رابطه را با متغیر وابسته نشان دادند. یعنی زنان به این عوامل از میان سایر عوامل اهمیت بیشتری قائل می شدند و از طریق آن ها ارزیابی بهتری از شغل خود داشتند. افرادی چون پزشکان، مهندسان و مدیران و دبیران ارزیابی بهتری از شغل خود داشتند. چون استقلال شغلی بیشتر و مدیریت مشارکتی را تجربه کرده بودند. کارگران رده های پائین به واسطه ی کمتر بودن استقلال شغلی و مدیریت مشارکتی و نیز وجود نابرابری، ارزیابی پائین تری را از شغل خود ارائه نمودند.
اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی و اختلال منجر می شود یکی از انوع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وابسته است. این به واقع سازگارانه و طبیعی ست که آدمیان نیازمند برقراری ارتباط با دیگران و یاری گرفتن از آن ها باشند، اما در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این نیازهای وابستگی بیش از اندازه بوده و می توانند کاملاً مشکل ساز باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای شخصیت وابسته است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران تعداد 30 نفر که بر اساس آزمون میلون (MCMI) دارای شخصیت وابسته بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات و بلافاصله پس از انجام مداخلات هر دو گروه به وسیله آزمون خودکارآمدی عمومی شرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در بین گروه های آزمایش و کنترل، با ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون، تفاوت معنادار وجود دارد (P
در طول تاریخ بشر زنان همواره نقش شایان توجهی در تحولات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی ایفا کرده اند. امروزه با وجود پیش رفت های همه جانبه در علوم طبیعی و انسانی، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سهم زنان در فعالیت های اقتصادی و اشتغال پایین است. در مطالعات توسعه، گاه این پرسش مطرح شده که آیا دلیل این مشارکت اندک زنان در این کشورها باورهای سنتی یا دینی است؟ در این مقاله با انتخاب 16 کشور در حال توسعه و توسعه یافتة اسلامی و غیراسلامی با ارائة تحلیلی آماری از وضعیت مشارکت زنان در بازار کار کشورهای بررسی شده، جایگاه زنان در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان مقایسه شده است. در نهایت با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان داده شده است که کشورهایی که از نظر وضعیت اشتغال شرایط بهتری را برای زنان فراهم کرده اند از نظر شاخص های اقتصادی در وضعیت مناسب تری قرار دارند و تفاوت های دینی در نرخ مشارکت زنان نقش نداشته است.
طلاق معضلی اجتماعی است که پیامدهای فردی و اجتماعی مهمی دربردارد. فرزندان از جمله گروه های آسیب پذیری هستند که تحت تأثیر طلاق قرار می گیرند. این پژوهش کیفی با هدف شناسایی پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان و با استفاده از روش پدیدارشناختی تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان این مطالعه از میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند که والدینشان از هم طلاق گرفته بودند و حداقل دو سال از زمان جدایی آنها گذشته بود. نمونه گیری مبتنی بر هدف بود که با سیزده مشارکت کننده انجام گرفت. مصاحبه نیمه ساختار روشی بود که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت و فرایند مصاحبه و تحلیل داده ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق روش دیکلمن شناسه گذاری و تحلیل گردید. نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج ۲۴ مفهوم و هفت مقوله منجر شد. بر اساس نتایج، ناامنی در تعاملات اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات ساختاری خانواده، مشکلات تحولی و رشدی، نشانگان افسردگی، الگوهای ناکارامد سازگاری و مشکلات تحصیلی به عنوان پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان شناسایی شد.
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. این نیمه ی فراموش شده، علی رغم سعی و تلاش های فراوانی که متحمل می شوند، از رفاه و کیفیت زندگی مناسبی برخوردار نیستند و در اکثر برنامه های توسعه مورد توجه قرار نمی گیرند. از این رو، در این پژوهش توصیفی- همبستگی سعی شده است که به بررسی میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود پرداخته شود. این مطالعه بر روی 367 نفر از زنان روستایی شهرستان هرسین انجام گرفته است. برای انتخاب افراد، از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه 4 قسمتی بهره گرفته شد. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده، نمایانگر پایایی مناسب مقیاس های طراحی شده است (بخش دوم 86/0، بخش سوم 84/0 و بخش چهارم 91/0). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد که میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود متوسط رو به پایین می باشد. هم چنین براساس یافته ها، زنان روستایی به ترتیب از نظر؛ تامین نیازهای فرصت و فراغت، بهزیستی و نیازهای اولیه احساس نارضایتی می کنند و همین مسئله، کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار داده است.
مشارکت یـکی از شاخصهای مهم جوامع مـردمسالار و یکی از شـرایط موفقیت توسعه جوامع محسوب میشود. مشارکت حقی است که باید برای همگان فراهم شود و از بنیانهای مهم روابط اجتماعی است و زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه با مشارکت در امور اجتماعی میتوانند نقش مهمی در توسعه اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی زنان بالای 20 سال شهر تبریز است. در همین راستا از نظریههای فمینیستی، نظریه توانمندسازی زنان و نظریه مبادله به عنوان مبانی نظری پژوهش استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله پیمایشی است و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرمافزارSPSS پردازش شده و تـجزیه و تحلیل دادهها در دو سـطح توصیف و تبیین (ضریب پیرسون، آزمونF ، رگرسیون چندمتغیره) به انجام رسیده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که 3 متغیر انسجام اجتماعی (411/0=Beta)، تبعیض جنسیتی (255/0=Beta)، و اعتماد بهنفس (175/0=Beta) به ترتیب میزان اهمیت، در تبیین واریانس متغیر وابسته نقش دارند و در مجموع این (3) متغیر توانسته اند 26 % از واریانس متغیر وابسته را شکل دهند (26/0=R2).