فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۵۴٬۲۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از پرجاذبهترین زمینهای کاربرد فناوری اطلاعات، کسبوکار الکترونیکی است. مدیران سازمانها باید بهنبال راهکاری برای تصمیمگیری در راستای بهینهسازی آمایش منابع در این حوزه باشند تا نحوه تخصیصهای هزینهای و سرمایهای خود را در این حوزه در سطوح عالی و راهبردی کنترل کنند. پرداختن به این موضوع نیازمند آن است که مدیران سازمان، سطح توسعهیافتگی خود را در حوزه کسبوکار الکترونیکی مشخص نمایند و با شناسایی عوامل مؤثر در رشد این رویکرد، به برنامهریزی برای بهبود وضعیت خود بپردازند. در این مقاله هدف آن است که با استفاده از ابزارهای فازی، به ساخت و توسعه مدلهای هوشمند در جهت تعیین وضعیت موجود سازمان و تصمیمگیری مدیران برای بهبود این وضعیت پرداخته شود. به این منظور برای مدلسازی این عوامل و میزان تأثیر آنها، ابتدا با بررسی پژوهشهای پیشین، عوامل مؤثر در توسعه رویکرد کسبوکار الکترونیکی شناسایی، و سپس با استفاده از نظر متخصصین و بهکارگیری روش دلفی، این عوامل دستهبندی شدند. در ادامه با استفاده از مدل «افسیام» به ترسیم روابط علت و معلولی میان عوامل و نمایش نوع و نحوه تأثیر عوامل بر یکدیگر پرداخته شده.
ارزیابی درونی گروه آموزشی شیمی دارویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارت است از: تعیین کیفیت عوامل تشکیل دهنده گروه شیمی دارویی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها جهت بهینه سازی فعالیت ها در گروه مورد مطالعه در این ارزیابی عوامل نه گانه 1- رسالت ها و اهداف؛ 2- ساختار سازمانی و مدیریت؛ 3- هیات علمی؛ 4- دانشجویان؛ 5- فرآیند تدریس و یادگیری؛ 6- دوره های آموزشی و برنامه درسی؛ 7- دانش آموختگان؛ 8- امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی؛ و 9- پژوهش، توسط 61 ملاک و 172 نشانگر از نظر میزان مطلوب بودن مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت نمره دهی به سوالات پرسشنامه، از مقیاس پنج گزینه ای لیکرت 1 (1- 1.75= نامطلوب، تا 5-4.2= کاملا مطلوب) استفاده شد. در نهایت داده های حاصله با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و با استفاده از ابزار نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
بررسی کارایی نسبی قیمتگذاری بازار سهام در صنایع منتخب با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که در سرمایهگذاری حائز اهمیت میباشد انتخاب سهامی است که با توجه به ریسک وارد بر آن بازده مناسبی برای سهامدار حاصل نماید. در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها، مجموعه سهام شرکتهایی را که با توجه به ریسک آنها بازده مناسبی حاصل میکنند و به عبارتی به صورت کارا قیمتگذاری شدهاند را مشخص نماییم. مدل تحلیل پوششی دادهها برای تعیین کارایی نسبی واحدها نیازمند ورودی و خروجی است تا واحدهایی را که با توجه به ورودی خود، خروجی کارا دارند را مجزا نماید. در این تحقیق، ریسک نوعی ورودی و بازده مورد انتظار نوعی خروجی برای مدل در نظر گرفته میشود. با توجه به این که بازده مورد انتظار از قیمت روز سهام در بازار محاسبه میشود، کارایی نسبی قیمت گذاری توسط بازار روی سهام با توجه به ریسک آن محاسبه میگردد. بررسیها در مورد سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فعال در سه صنعت پتروشیمی، دارویی و محصولات شیمیایی انجام گردید. نتایج نشان داد که مدل تحلیل پوششی دادهها میتواند سهامی را که دارای قیمت کارا میباشد، مشخص نماید. همچنین پرتفوی متشکل از سهام دارای قیمت کارا نسبت به پرتفوی شامل سهام دارای قیمت ناکارا به مدت دو سال پس از تشکیل پرتفوی بازده بیشتری حاصل نمود.
نقش هزینه های سازمان تأمین اجتماعی در توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارهای استان مازندران
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی در این تحقیق بررسی نقش هزینه های درمانی سازمان تأمین اجتماعی در توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارهای مازندرانی بوده است. برای این منظور با استفاده از ریزداده های مقطعی توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارهای استان مازندران ضریب جینی و سهم بیستک های توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارها به تفکیک شهرستان ها برآورد شده است: شهرستان رامسر در سال های 1381 و 1382 و شهرستان جویبار در سال 1383 به ترتیب با ضریب جینی 558/0، 468/0 و 522/0 کمترین سطح نابرابری هزینه بهداشت و درمان را در میان شهرستان های استان دارا بوده اند. در مقابل شهرستان های نور، جویبار و بهشهر به ترتیب با ضریب جینی 870/0، 783/0 و 934/0 در سال های 1381 تا 1383 از بالاترین سطح نابرابری بهداشت و درمان برخوردار بوده اند. با استفاده از اطلاعات تلفیقی بین شهرستانی اثر کل هزینه های درمانی تأمین اجتماعی استان مازندران بر ضریب جینی توزیع هزینه بهداشت و درمان برآورد شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که کل هزینه های درمانی اثر نابرابرگر بر توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارهای مازندرانی داشته است. برآورد اثر هزینه های درمانی به تفکیک هزینه های درمان مستقیم و غیرمستقیم نشان داد که، هزینه های درمان مستقیم اثر کاهشی و هزینه های درمان غیرمستقیم اثر افزایشی بر نابرابری توزیع هزینه بهداشت و درمان خانوارها داشته است. به منظور تجزیه اثر هزینه درمانی تأمین اجتماعی بر نابرابری هزینه بهداشت و درمان خانوارها (به صورت بیستک های هزینه بهداشت و درمان)، از الگوی معادلات همزمانه به ظاهر نامرتبط (SURE) استفاده شده است. نتایج نشان داده است که افزایش هزینه های درمانی و هزینه های درمان غیرمستقیم سهم بیستک پنجم موجب کاهش سهم دیگر بیستک ها شده است. در مقابل، اثر کاهشی هزینه های درمان مستقیم سهم بیستک پنجم به نفع افزایش سهم دیگر بیستک ها گشته است.
رتبه بندی پژوهشکده های یک مرکز تحقیقاتی از طریق روش تصمیم گیری چندشاخصه ORESTE
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر ریاضیدانان و دانشمندان تحقیق در عملیات جهت رتبه بندی و مقایسه معیارها، شاخص ها و گزینه های متفاوت، تکنیک های کمی زیادی را توسعه داده اند. یکی از جذاب ترین این روش ها روش رتبه بندی ترتیبی جمعی برای مقایسه ارزیابی های ترتیبی گزینه ها بر اساس شاخص هاست که به آن روش ORESTE گفته می شود. در این مقاله از این روش برای رتبه بندی پنج واحد پژوهشی مرکز تحقیقات ICT استفاده می شود. بدین منظور ابتدا داده ها در قالب ماتریس تصمیم گیری گردآوری شده، سپس وزن آنها با روش آنتروپی شانون محاسبه گردیده و اوزان با استفاده از نظرات مدیران آن مرکز بهبود یافته و در نهایت واحدهای پژوهشی مرکز تحقیقات ICT بطور ترتیبی رتبه بندی می شوند.
بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و اعتبار تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتبار تجاری یکی از مهمترین منابع تامین مالی کوتاه مدت می باشد. عوامل گوناگونی بر میزان اعتبار تجاری تأثیرگذار است که از جمله مهمترین آنها کیفیت اطلاعات حسابداری می باشد. از این رو، بررسی در مورد رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و اعتبار تجاری ضروری به نظر می رسد. لذا در این پژوهش رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و اعتبار تجاری مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای مستقل این پژوهش عبارتند از: همواربودن سود، محافظه کاری و مدیریت سود. از تغییرپذیری سود نسبت به جریان های نقد عملیاتی به عنوان معیاری برای همواربودن سود و از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیاری برای مدیریت سود استفاده گردیده است. اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از مدل جونز تعدیل شده (1995) و محافظه کاری با استفاده از مدل خان و واتس (2009) محاسبه گردید. متغیر وابسته پژوهش نیز اعتبار تجاری می باشد که برای اندازه گیری آن با توجه به پژوهش پیترسن و راجان (1997) و جیانتی و همکاران (2011) از نسبت حساب های پرداختنی به کل دارایی ها استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1392 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که بین همواربودن سود و محافظه کاری با اعتبار تجاری رابطه معناداری وجود ندارد، اما بین مدیریت سود و اعتبار تجاری رابطه منفی و معنادار مشاهده شد.
تحلیلی از روند شدت انرژی در کشورهای OECD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحولات اقتصادی در قرون اخیر با کاربرد متنوع انرژی در ارتباط بوده است، اما بحران های انرژی در دهه هفتاد که با رکورد اقتصادی کشورهای OECD نیز همراه بود، سبب شد انرژی جایگاه ویژه ای در ادبیات اقتصادی پیدا کند. کشورهای صنعتی نه تنها سهم عمده ای از مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند، بلکه عموما دارای راندمان بالایی در مصرف انرژی بوده و شدت انرژی در آنها پایین می باشد. مطالعه روند تغییرات شدت انرژی در دوره های مختلف رشد اقتصادی کشورهای OECD، الگویی به دست می دهد که می توان آن را برای پیش بینی و برنامه ریزی بخش انرژی کشورهای صادر کننده انرژی بکار برد. در این تحقیق تاثیرات قیمت انرژی و تولید ناخالص داخلی بر شدت انرژی بررسی شده و رابطه تقارن و عدم تقارن شدت انرژی با قیمت و تولید ناخالص داخلی تحلیل گردیده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق دلالت بر آن دارد که نه تنها به دنبال افزایش قیمت انرژی و تولید ناخالص داخلی بلکه حتی زمانی که متغیرهای مزبور کاهش یافته اند، شدت انرژی نیز کاهش یافته است و این بدان معنی است که بحران های انرژی دهه هفتاد بستر ساز انقلاب صنعتی نوینی شده است که در افزایش کارایی و بهینه سازی مصرف انرژی متجلی گردیده است.
تحلیل اثر آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تحلیل اثر آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی ایران و کشورهای عضو اوپک با استفاده از ادبیات موضوعی آزادسازی تجاری و رشد اقتصادی است. بدین منظور با استفاده از رگرسیون پنل دیتا و با استفاده از روش اثرات ثابت و روش حداقل مربعات معمولی OLS نشان داده شده است که آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی این کشورها تاثیر مثبت داشته و محدودیت های تجاری سبب کند شدن آهنگ رشد اقتصادی آنان خواهد شد.
عوامل مرتبط با سود غیر منتظره و رابطه آن با قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه بازار کارای سرمایه، قیمت سهام منعکس کننده اطلاعات تاریخی و اطلاعات منتشره موجود است. تحقیقات زیادی در این زمینه به وسیله بال و براون (1968)، براون، فوستر (1977)، مرتون میلر (1981)، بیور کلارک و رایت، بیور، رابرت و مورس (1980)، می (1971)، رابرت فری من و سیتنیوتس (1992) و ... انجام شده است. نتایج اکثریت قریب به اتفاق این تحقیقات نشان داده است که صورتهای مالی و اعلان سود دارای بار اطلاعاتی برای بازار سهام است. این تحقیق نیز به دو منظور یکی بررسی تأثیر سود غیرمنتظره بر قیمت سهام و دیگری میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل پنج گانه نظیر اندازه شرکت، اهرم مالی، عمر، مالکیت دولتی و وابستگی ارزی بر روی سود غیر منتظره، انجام شده است. نتایج حاصله از آزمون فرضیه های تحقیقات نشان می دهند که در مرحله اول مبانی زیربنایی نظریه بازار کارآ حتی در شکل ضعیف آن هم در ایران کاربرد ندارد. در مرحله دوم نتایج بدست آمده حاکی از آنست که بین متغیرهای مستقل تحقیق و قیمت سهام رابطه آماری معنی داری وجود ندارد.
نقش ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده در افزایش ثروت سهامداران
حوزههای تخصصی:
سهامداران مالک اصلی واحد تجاری می باشند و پیوسته به دنبال حداکثر کردن ثروت خویش هستند و این ثروت برای آنها در نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری حاصل خواهد شد. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای اندازه گیری عملکرد و ارزش سهام یک شرکت باعث می شود ارزش شرکت به سمت ارزش واقعی آن سوق پیدا نکند. در این میان ادعا شده که ارزش افزوده اقتصادی قادر به نشان دادن ارزش واقعی شرکت است. به هرحال تورم موجب انحراف هایی در مدل ارزش افزوده اقتصادی می شود و معیار نامناسبی از عملکرد شرکت و ثروت سهامداران را به نمایش می گذارد. هدف از این پژوهش تعدیل ارزش افزوده اقتصادی به موجب انحراف های حاصل از تورم و نزدیک کردن آن به سود صحیح اقتصادی، یافتن مدلی مناسب جهت تعیین ارزش خلق شده یا ارزش افزوده ایجاد شده در بازار سرمایه ومقایسه آن با مدل های تعدیل نشده می باشد که ارزش افزوده حاصله در بازار ملاک افزایش ثروت سهامداران است. از طرفی اهمیت اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی وسایر معیارهای عملکرد رقیب نیز مد نظر قرار گرفته است. نتایج تحقیق که طی سال های 1381 الی 1385 و با استفاده از مدل های رگرسیون معمولی ورگرسیون تلفیقی (Panel Data)تخمین زده شد نشان داد که وقتی ارزش افزوده اقتصادی را تصحیح یا تعدیل می کنیم رابطه معناداری بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار برقرار می شود و در مقابل وقتی ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار را به درستی اندازه نمی گیریم وآن را از بابت انحراف های حاصل از تورم تعدیل نمی کنیم ارتباط معناداری بین آنها حاصل نمی شود. این موضوع نقش ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده در افزایش یا کاهش ثروت سهامداران وضرورت تعدیل آن جهت انعکاس درارزش افزوده بازار را نشان می دهد. همچنین بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و سایر معیارهای عملکرد رقیب با بازده سهام، ارتباط معنادار اما ضعیف این متغیرها با بازده سهام را نشان داد.
بررسی تأثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات کوتاه مدت، مثل میزان وجه نقد نگهداری شده و سرمایه در گردش، می تواند بر ارزش شرکت در بلندمدت تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف پژوهش است که به مدیران در شناسایی اهمیت میزان نگهداشت وجه نقد و مدیریت سرمایه در گردش در خلق ارزش اضافی برای سهامداران کمک کند. همچنین، سرمایه گذاران بتوانند با درک روابط بین وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش با مازاد بازده، در انتخاب بهینة مصارف وجوه، تصمیم گیری کنند. با توجه به هدف فوق، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، تعداد 84 شرکت طی دورة زمانی 1386 تا 1390 از طریق تحلیل داده های ترکیبی به روش تابلویی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بین وجه نقد نگهداری شده و سرمایه در گردش با مازاد بازده سهام، با در نظر گرفتن اثرات متقابل وجه نقد و سرمایه در گردش سال جاری با سال قبل و همچنین، اثرات اهرم بر آن ها، رابطة معناداری وجود دارد. این یافته ها، بیانگر اهمیت تاثیر تصمیمات کوتاه مدت بر مازاد بازده سهام می باشد و بیان می کند که به دلیل محدودیت منابع مالی، نگهداشت وجه نقد و سرمایه در گردش با مازاد بازده سهام رابطة مستقیم دارند.
کاربرد شبیه¬سازی در عدم اطمینان فرایند تصمیم¬گیری چند معیاره(MCDM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله سعی شده است تا عدم اطمینان موجود در فرایند تصمیمگیری چند معیاره بررسی و تحلیل شود.¬ در فرایند تصمیمگیری چند معیاره دو نوع عدم اطمینان، رتبهبندی گزینهها را تحت تأثیر قرار میدهد:
1ـ عدم اطمینان موجود در قضاوتها و عناصر ماتریس تصمیم )ماتریسبازده ( بهوسیله توزیع احتمال مربوط به آن بیان میشود، البته فرض اساسی این است که عدم اطمینان موجود در ماتریس تصمیم در نتیجه شک و تردید تصمیم گیرنده در مورد صحت قضاوتها بوده و در نتیجه عدم توافق تعدادی از تصمیم گیرندگان نمی¬باشد؛
2ـ عدم اطمینان مربوط به شرایط و خصوصیات آینده محیط تصمیمگیری که بهوسیله مجموعهای از سناریوها بیان می¬شود.
سناریوها در حقیقت تجزیه شرایط آینده محیط تصمیمگیری به تعدادی وضعیت مجزا میباشد. این نوع عدم اطمینان در فرایند تصمیمگیری چند معیاره کمتر توجه شده است.
هر دو منبع عدم اطمینان میتوانند منجر به نقض شدن رتبهبندیها و کاهش میزان اطمینان تصمیم¬گیرنده به نتایج به دست آمده شود. با استفاده از روش شبیهسازی میتوان تأثیر هر دو نوع عدم اطمینان را در تعیین وزن نسبی و رتبهبندی نهایی گزینه¬ها بررسی کرد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که با افزایش میزان عدم اطمینان عناصر ماتریس تصمیم، احتمال نقض شدن رتبهبندیها و عدم اطمینان به آنها افزایش پیدا میکند. در این شرایط میتوان یک تعبیر احتمالی از رتبهبندی نهایی گزینه¬ها ارائه کرد."
شهروندی و مدرنیته (جامعه شناسی شهروندی مدرن)
منبع:
مدیریت شهری ۱۳۷۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مرور بعضی از موضوعت اصلی در جامعه شناسی جدید شهروندی می پردازد. این رشته به مسائلی چون شکل گیری اجتماعی حقوق و تکالیف عضویت و هویت در دوران مدرنیته، قدرت، نابرابری و تغییر در این شکل گیری ها توجه دارد . کار در این رشته در سال های اخیر بر اساس انتقادات به تحلیل کلاسیک تی.اچ. مارشال در باب شهروندی، گسترش یافته است. موضوع مهم در این کار یعنی پاسخگویی به تغییرات اجتماعی ساختی در دروان مدرنیته، در واقع نقد مفروضات «کارکرد گرای ملی» (که شالوده تحلیل مارشال را تشکیل می دهد)......
مولفه های برنامه ریزی آموزشی در بنگاه های اقتصادی
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی آموزشی به عنوان دومین فرآیند از فرآیندهای آموزش در سازمانها ، نقش بسزایی در اجرای آموزش اثربخش دارد . مدیران آموزش در بنگاههای اقتصادی و سازمانها بدنبال این هستند که چگونه دورههای آموزشی مشخص شده در فرآیند اول (نیازسنجی آموزشی) را به نحو احسن به اجرا گذارند تا بیشترین بهرهوری را از اجرای دورههای آموزشی کسب نمایند . برنامه ریزی آموزشی Training ، Educational کاملات متفاوت است . در این مقاله برنامهریزی آموزشی و مؤلفههای آن از دیدگاه Training مورد بررسی قرار گرفته و سپس با دیدگاه استاندارد (ISO 10015) مقایسه میشود...
رابطه ارزش های فردی و سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت آلومینیم المهدی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ""شناسایی رابطه بین ارزش های فردی و سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت آلومینیم المهدی استان هرمزگان"" انجام شد. اعضای جامعه آماری در زمان اجرای تحقیق1000 نفر بود و با استفاده از نمونه گیری از جامعه محدود(فرمول کوکران) نمونه ای برابر با 165 نفر برای آن برآور شد. از پرسشنامه¬¬¬ شوارتز برای سنجش «ارزش های فردی»، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش «ارزش های سازمانی» و از پرسشنامه بالفور و وکسلر نیز برای سنجش «تعهد سازمانی» کارکنان استفاده گردید. ضریب پایایی مربوط به پرسشنامه ها به ترتیب 90%، 81% و73% به دست آمد. مبتنی بر روش همبستگی، داده های تحقیق با نرم افزارSPSS تحلیل و فرضیه های تحقیق نیز با فنون آمار استنباطی آزمون شد. نتایج ضمن تأیید همه فرضیه های تحقیق، نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی میان ""ارزش های فردی"" با ""تعهد پیوستگی"" وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری میان ارزشهای سازمانی با تعهد همانند سازی و تعهد مبادله ای مشاهده شد.
بررسی تأثیر تغییر حسابرس بر کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تأثیر «تغییر حسابرس» بر «کیفیت حسابرسی» را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی نموده است. هدف اصلی تحقیق پاسخ به این سوال بود که، آیا بین تغییر حسابرس و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد؟ برای بررسی کیفیت حسابرسی متغیرهای تحریف مالیاتی، تحریف در برآورد های حسابداری، تحریف قوانین، تحریف ناشی از اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری و سایر تحریف ها به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است. دو گروه نمونه شامل 56 شرکت به عنوان گروه آزمون و تعداد 56 شرکت دیگر به عنوان گروه کنترل برای یک دوره 4 ساله، طی سال های 90-87 مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مورد نیاز تحقیق شامل نسبت موفقیت کشف تحریف قبل و بعد از تغییر حسابرس می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مقایسه میانگین زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تغییر حسابرس با کشف تحریف های مالیاتی و تحریف ناشی از اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری رابطه معناداری دارد و باعث افزایش نسبت موفقیت کشف این تحریف ها شده است. اما چنین رابطه ای بین تغییر حسابرس و تحریف در برآوردهای حسابداری، تحریف قوانین و سایر تحریف ها دیده نشد.
بررسی رابطه بین مشارکت در بودجه بندی و عملکرد مدیران و اثر اطلاعات مرتبط با شغل در شرکت های اصلی زیرمجموعه وزارت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بودجه بندی از وظایف مدیران و بودجه، ابزاری برای کنترل، ایجاد انگیزه و ارزیابی عملکرد است. مطالعات زیادی نشان می دهند که مشارکت کارکنان سطوح مختلف در تهیه بودجه، موجبات بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف سازمانی را فراهم می آورد. در مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین مشارکت کارکنان در بودجه بندی و عملکرد مدیران و اثر اطلاعات مرتبط با شغل بر این رابطه در شرکت های اصلی زیرمجموعه وزارت نفت پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مشارکت در بودجه بندی نقش قابل توجهی در دسترسی مدیران به اطلاعات مرتبط با شغل دارد و منجر به بهبود عملکرد آن ها می شود.
عوامل خانوادگی مؤثر بر گرایش به نابهنجاری اجتماعی و راه کارهای پیشگیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده روسپی گری خیابانی به عنوان یک مسئله و معضل اجتماعی در جامعه ایران پدیدار شده است. نظریه پردازان بر این باورند که خانواده به عنوان یکی از عوامل اصلی مؤثر بر سن شروع روسپی گری، نقش مهمی را ایفاء می نماید. مقاله حاضر به منظور شناسایی عوامل خانوادگی مؤثر بر سن شروع روسپی گری خیابانی در تهران بزرگ از منظر جامعه شناسی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش: تحقیق از نوع پیمایشی است؛ ابزار آن پرسشنامه خودساخته که از روایی و پایایی لازم برخوردار می باشد (76/0=α). همچنین از روش نمونه گیری در دسترس استفاده که 512 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.
یافته ها: میانگین سن شروع گرایش به روسپی گری حدود 19 سالگی بوده که اولین تجربه جنسی نامشروع، اثرات مهمی بر گرایش آنان به این حرفه فراهم نموده است. از عوامل مؤثر خانوادگی بر سن شروع روسپی گری خیابانی عبارت اند از: پایبندی مذهبی والدین، تحصیلات والدین، وجود اخلاق در خانواده، مهر و محبت و حفظ استقلال، اسباب آرامش و ایمنی در خانواده و غیره می باشد. اما
جنبه های عینی و ظاهری خانواده نظیر شغل و وضعیت اقتصادی و سبک پوشش و غیره بر سن شروع روسپی گری خانواده مؤثر نبوده است. بنابراین جنبه های فرهنگی و هویتی خانواده بر ابعاد عینی آن، تأثیر قابل توجهی بر سن شروع روسپی گری دارد.
نتیجه گیری: راه کارهای انتظامی و پیشگیرانه پدیده روسپی گری خیابانی، عبارت خواهد بود از: هماهنگی نیروی انتظامی با سایر نهادهای اجتماعی (خانواده، قوه قضائیه و سازمان بهزیستی و سایر دستگاه های ذی ربط)، در بحث پیشگیری انتظامی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، مدیریت سامان دهی زنان خیابانی، مدیریت ساماندهی دختران فراری و جامعه پذیری مجدد آنان، اشاره شده است.