هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی در میزان یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی است. روش پژوهشی مورد استفاده، روش شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه آماری شامل 55 دانش آموز پایه دوم در سال تحصیلی 89ـ88 بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای از میان دانش آموزان مدرسه ابتدایی دخترانه کوثر شهر قم انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه «آزمایش» (25 دانش آموز) و «کنترل» (30 دانش آموز) قرار گرفتند. مباحث «زوج و فرد، آموزش ضرب و محور اعداد»، در گروه آزمایش به وسیله بازی، و در گروه کنترل، به شیوه معمولی تدریس شدند. از آزمون tبرای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد.
نتایج آماری نشان دادند که روش تدریس مبتنی بر بازی در یادگیری مسائل ریاضی مؤثرتر است.
واژههای دخیل قرآن، آن دسته از کلمات غیرعربی وارد شده به زبان عربی است که با تغییراتی در قرآن آمده است. بحث از این موضوع اهمیت دارد؛ چراکه گمان شده است وجود واژگان دخیل در قرآن با عربی بودن آن، که آیات متعددی به آن تصریح میکند، ناسازگار است و بهانهای برای شبههافکنی برخی از مستشرقان شده است. در این مقاله تلاش شده است با نقد و بررسی و تحلیل دیدگاههای مختلف این نظر ثابت گردد که وجود واژگان دخیل در قرآن کریم با توجه به اینکه اصل این واژگان بیگانه است، پذیرفتنی است هرچند از آنرو که این واژگان پس از عربیشدن در قرآن آمده است، میتوان گفت قرآن خالی از واژگان بیگانه است. به این دلیل، آمدن اینگونه واژگان با عربی بودن قرآن ناسازگاری ندارد. همچنین همانندی برخی از واژگان قرآنی با دیگر کتابهای آسمانی، ناشی از وحدت منبع و سرچشمه وحیانی آنهاست، نه برگرفتن قرآن کریم از آنها، آنگونه که برخی مستشرقان پنداشتهاند.
در این مقاله رمز اینکه قرآن بر شاعر نبودن پیامبر (ص) تأکید می ورزد مورد بررسی قرار گرفته است. و این که چرا عرب به پیامبر اتهام شاعری می بستند، با اینکه شعر افتخار عرب بود؟ مفسران به این پرسش چه پاسخی داده اند، و آیا مسأله به قدر کافی روشن است؟ نویسنده پس از اشاره به پاسخ های مفسران، که به جای خود مفید و روشنگر است، مسأله را با نگاه جامعه شناختی تفهمی، و با نگاه به یک رفتار معنی دار اجتماعی (اتهام شاعری) بررسی کرده است، و با پا گذاشتن به فرهنگ عصر نزول، و اعتقاد خاص مردم جاهلیت نسبت به شاعران، گوشه ای دیگر از مسأله را باز نموده است.
ترکیب «من دون الله»، با این ساختار، یا با جایگزینی ضمیر به جای لفظ الله، یکی از پرکاربردترین عبارات قرآنی بوده و 113 بار در کلام خدای متعال به کار رفته است. دقت در معنا و ترجمه این عبارت از آن جهت دارای اهمیت است که خطا در فهم معنای آن، تاثیر بسزایی در عقیده توحید به همراه دارد. این پژوهش در صدد بوده است که با روشی توصیفی - تحلیلی، 10 ترجمه از هفت آیه از قرآن کریم را در معرض داوری قرار دهد و در آن نشان داده شده است که قریب به اتفاق مترجمان، در ترجمه این عبارت از واژه هایی استفاده نموده اند که تنها معنای غیریت را می رسانند و «من دون الله» را به معنای «الا الله» و «غیرالله» ترجمه کرده اند؛ در حالی که مراجعه به کتب لغت و دقت در ظرایف معنایی حرف «من» و نیز توجه به تفاوت میان «من دون» و «من لدن»، نشان می دهد که ترجمه صحیح برای این ترکیب می بایست علاوه بر معنای «غیریت»، انفصال از خداوند را نیز نشان دهد.
اگر چه ایده سکولاریسم، پدیدهاى غربى و خاستگاه معرفتشناختى آن مغرب زمین است، اما پس از پیدایى و نضج گرفتن در سایر ممالک نیز سر بر آورد.
بدیهى است که این تفکر براى ورود به جوامع اسلامى به ویژه ایران که از مکتب غنى تشیّع بهرهمند است و جدایى دنیا و آخرت در آن مطرود بوده و در بر دارنده آموزههایى چون «من لامعاش له لامعاد له» است، نیاز به حاملانى داشته و دارد تا بار این کالاى وارداتى را بر دوش گرفته و به تبلیغ آن در جامعه بپردازند. روشن فکران وابسته از جمله حاملانى هستند که مقاله حاضر سعى دارد تا به نحو اختصار به فعالیتهاى آنها در ایران اشاره کند.
اشاره
نام برتراند راسل و - تا حدی - شخصیت علمی و فلسفی او، برای مخاطبان این بحث ناآشنا نیست؛ در عین حال، به آن دسته از خوانندگان محترم که خواهان آشنایی بیشتر با ابعاد شخصیت او هستند، توصیه میشود مقدمة کتاب برگزیده افکار راسل، نوشته پروفسور رابرت اگنر، و نیز بحثی که در پایان ترجمة فارسی همان کتاب، به قلم مرحوم استاد محمدتقی جعفری در تحلیل شخصیت راسل، آورده شده است، مطالعه کنند. از طرفی، نام و شخصیت علمی و فلسفی مرحوم علامه محمدتقی جعفری برای مخاطبان آشناست.
از ویژگیهای مشترک دو متفکر و فیلسوف نامبردار، توجه و اهتمام آنان به مقولههای مختلف در زمینة فلسفه، مذهب و انسانشناسی است. به عبارت دیگر، پژوهش فلسفی در زمینة انسان و مذهب در آثار این دو فیلسوف غرب و شرق جایگاه برجستهای را بهخود اختصاص داده است. با این تفاوت که پژوهشهای لرد راسل دراینباره مبتنی بر فلسفة شکاکیت و الحاد است، ولی تحقیقات استاد جعفری از فلسفة الهی الهام گرفته است، و این امر سبب تفاوت دیدگاه آن دو در اینگونه مسائل گردیده است؛ تفاوتی که استاد جعفری را در جایگاه منتقد افکار و اندیشههای راسل نشانده است. در نوشتار حاضر، نمونههایی از نقدهای استاد که به افکار و اندیشههای راسل دربارة پارهای از مهمترین مسائل کلامی، مربوط میشود، بازگو شده است. بدین امید که در عین بزرگداشت نام و یاد آن استاد فرزانه، گامی هرچند کوتاه، از جانب نگارنده، در راه خدمت به فرهنگ و اندیشة دینی برداشته شده باشد.(1)