فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۰۱ تا ۹٬۴۲۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
شواهد قرآنی روایات باب ""کبر"" اصول کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از بررسی جهت و دلالت روایت بایستی از اصل صدور آن از معصوم مطمئن شد و بی گمان عرضه روایات بر قرآن کریم کارسازترین تدبیر در حصول این اطمینان است. در این روش تأیید حدیث به وسیله شواهد قرآنی حجتی بر صدور حدیث از معصوم می باشد و ناسازگاری با کتاب خدا دلیل اخلال در نظام صدور و نقل آن روایت است. اندیشمندان این روش را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده اند اما به دلیل کمی نمونه های عینی از روایات عرضه شده بر قرآن دیدگاه های متفاوتی را در مورد این معیار بیان داشته اند. نوشتار حاضر با عرضه روایات باب «کبر» کتاب شریف کافی بر قرآن نمونه هایی ملموس از روایات عرضه شده بر قرآن ارائه می دهد. در این باب 17 روایت وجود دارد که تنها یک روایت با شواهد قرآنی ناسازگار است.
مبانی مشروعیت قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام
حوزههای تخصصی:
مؤلّفه مشروعیّت در یک نظام سیاسی،اساس ومبنای حاکمیّت حا کمان واطاعت شهروندان ازقدرت سیاسی است. دربستر تحوّل تاریخی در جوامع انسانی اعم از غربی وشرقی، در ابتداء حاکمان، واجد فرّه الهی بودند. نظریه های حق الهی،مشروعیّت الهی و پس از آن نظریّه مشروعیّت دینی درعرصه حکومت و سیاست با تمسّک به کتاب مقدّس ومتون مذهبی توجیه می شدند. در تفکراسلامی بطور أعم، اختلاف نظر درباب منشآء مشروعیّت برخاسته از دومبنای« معرفت شناختی» و «سیاسی» است. مطابق مبنای نخست «شیعه» تداوم حاکمیّت الهی را درچهره «امامت» متجلّی می بیند و جنبه های ذاتی سیاست را اصولی وآن را از مّهات اصول دین وبالطبع امری اساسی وتحقیقی تلقّی می نماید.امّا «اهل سنّت» تداوم حاکمیّت الهی پس از پیامبر رابرمبنای اجتماع واجماع درنظریه «خلافت» جستجو می کند وجنبه های ذاتی سیاست را به عنوان فروعات فقهی امری تقلیدی تلقی می نماید. مطابق مبنای دوم اختلاف میان شیعه واهل سنّت دربحث حاکمیّت واطاعت بر مبنای مشروعیّت به دوران پس از پیامبر برمی گردد. مبنای انسانی مشروعیّت مشتمل برعناصر متعددی است که حتی مدعیان مشروعیّت بخشیِ حکومت ازراه قهر وغلبه نیز سعی دارند جهت بقاء واستمرار حکومت خود ،آنرا نزد مردم عطیه الهی معرّ فی کنند.که دراین نوشتار به آنها پرداخته می شود. بر رسی اندیشه سیاسی شیعه در دوران غیبت امام معصوم براساس گفتمان غالب در چهار مرحله یا دوره از عصر تکوین هویّت مذهبی شیعه تا عصر جمهوری اسلامی،تحولّ و تطوّر رویکرد به حکومت های وقت مبنای مشروعیّت، مسأله ی قابل تأملی است که در بخش آخر این مقاله به آن پرداختیم.
بررسى تطبیقى نظریه هاى سلطنت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، امکان تطابق الگوى «سلطنت شیعى» بر حکومتهاى صفویه و قاجاریه مورد بررسى قرار گرفته است؛ الگویى که با عنایت به نبودِ تعریفى جامع و مانع از آن سعى شده با بررسى نظریههاى سلطنت ایرانشهرى و سلطنت سنى بر فهم حدود و ثغور آن توانا شویم. پذیرش سلسله مراتب نظم کیهانى، نگرش خاص به پدیده شر، پیوند دین و سلطنت، هیبت سلطانى و ظل اللهى بودن سلطان از جمله ویژگىهاى عمومى نظریههاى سلطنت مىباشد. «تلقى الهى و قدسى» از سلطنت امرى است که اهل سنت براى توجیه وضع موجود و رفع مشکله ارتباط میان سلطنت و شریعت به بسط آن پرداختند.
«سلطنت شیعى» ضمن بهرهگیرى از خصوصیات مذکور، اصلى را نیز بر آن افزوده؛ اصلى که حافظ هویت شیعیان و خط مایز روشنى بین الگوى سلطنت شیعى با نمونههاى رقیب بود. این اصل مهم، تبیین چگونگى رابطه سلطنت و امامت بود؛ امرى که تا قبل از صفویه موضوعیتى براى بحث نداشت.
فهم اجتماعی از نصوص در فقه امام صادق (ع)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آثار سوگند نفی علم در فقه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایلی که به منظور اثبات یا دفاع از دعوا به دادگاه ارائه می گردد در صورت مؤثر واقع شدن دارای آثاری است که ضرورت شناخت این آثار در جهت استفاده به موقع از «دلیل» و توفیق در دادرسی امری غیر قابل اغماض است. از جمله این دلایل، سوگند نفی علم است که با توجّه به سکوت قانونگذار و تشتّت آرای فقها، مطالعه آثار آن در جهت نیل به گزاره های فوق الذکر نیازمند ژرف نگری بیشتری است. سوگند نفی علم در واقع یک سوگند بتی است که می تواند متضمّن آثار ویژه ای بر دعوا اعمّ از دعوای علم و دعوای اصلی باشد. همچنین در صورت نکول می تواند آثار قابل ملاحظه ای از حیث رد سوگند و ادای سوگند مردوده توسط مدعی بر دعوا ترتب یابد. همچنین با قبول وجود برخی آثار مشابه میان سوگند نفی علم با سایر اقسام سوگند، معاف شدن از اتیان سوگند بتی و عدم قابلیت اثبات دعوای اصلی با سوگند از جمله آثار اختصاصی سوگند نفی علم تلقی شده اند.
بررسی پیامدهای فقر در سلامت روح و روان افراد از دیدگاه امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
پدیده شوم فقر ازناهنجارترین دردها است که تبعات ویرانگر آن درهمهوجوه فردی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی جلوه می نماید. فقرازدوران گذشته تاریخ تاکنون،دراجتماعات بشری وجود داشته وروح وروان انسانهارادستخوش تباهی قراردادهاست. دراین پژوهش پیامدهای فقردرسلامت روح وروان افرادازدیدگاه امام علی (ع) بررسی شده است . یافته های تحقیق نشان دادفقروپیامدهای ناشی ازآن مانند ازدست دادن عزت نفس،پرخاشگری،ناامیدی،سستی اراده، افسردگی واضطراب ازمواردتهدیدکننده سلامت روان است. رفتارهای نامناسب اقتصادی مانندحب دنیا،بخل،حرص وسستی درعمل ازعوامل فقرمحسوب میشوند که برای برطرف کردن آن وکاهش فشارروانی راهکارهایی مانند زهد،قناعت،برقراری عدالت،انفاق،پرداخت زکات،اقتصادو میانه روی،پرهیزازاسراف وتبذیر، مدیریت اقتصادی درزندگی، اصلاح نظام بازار،دفاع ازحقوق قشرهای آسیب پذیرارائه شد .
دنیاگرایى و دنیاگریزى از دیدگاه قرآن
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
آیات قرآن کریم و احادیث پیشوایان معصوم، از یک سو به نکوهش دنیا پرداخته و از دیگرسو نظام عالم را به حق دانسته و گاه بر بهرهگیرى از آن تاکید ورزیدهاند . نویسنده در این نوشتار در پى آن است که نگاهى گذرا به این موضوع بیاندازد و دنیاى مذموم و نکوهیده را از دنیاى ممدوح و ستوده بازشناسد .
معرفی فهرستی مجلّه های مرتبط با قرآن و حدیث
حوزههای تخصصی:
یکی از ضرورت های پژوهش در حوزه قرآن و حدیث و مطالعات اسلامی، شناخت مجلّه های مرتبط با آنهاست. پژوهشگران مطالعات اسلامی برای ارائه مقالات نو، نیازمند آگاهی از پیشینه مقالات و مجلّه های مرتبط با موضوع خود هستند. هدف نویسنده از معرّفی مجلّه ها، شناساندن آنها به پژوهشگران و آسان سازی نشر نگاشته های آنهاست. با توجّه به این که تاکنون فهرست جامعی از مجلّه های مرتبط با قرآن و حدیث و مطالعات اسلامی ارائه نشده، نگاشته حاضر درصدد ارائه این فهرست بر آمده و مجلّات را بر اساس رتبه علمی - پژوهشی، علمی - ترویجی و علمی - تخصّصی دسته بندی می کند. با بررسی های به عمل آمده، 189 مجلّه یافت شد که 102 مجلّه، علمی – پژوهشی، 33 مجلّه، علمی - ترویجی و 54 مجلّه، علمی - تخصّصی است. در معرّفی هر کدام از مجلّه ها که گستره حوزوی و دانشگاهی را شامل می شود، صاحب امتیاز، آدرس وب سایت (اگر داشته باشند)، مدیر مسؤول و شماره تلفن مجلّه بیان می گردد.
نهضت عاشورا و هدایت انسان معاصر
حوزههای تخصصی:
الهى بودن الفاظ قرآن
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
اختیار قاضی برای طلاق در صورت نشوز زوج و مشروط نبودن آن به عسر و حرج زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق حکم شرع و تصریح ماده 1133 قانون مدنى جمهورى اسلامى ایران، طلاق از حقوق قانونى شوهر است؛ ولى زنان نیز در مواردی چون غایب مفقودالاثر بودن شوهر و ناتوانی وی از پرداخت نفقه مى توانند از دادگاه درخواست طلاق کنند؛ مسأله مهم که مقاله حاضر نیز به آن می پردازد، این است که آیا حق درخواست طلاق زوجه، محدود به موارد فوق الذکر است یا در کلیه موارد تحقق نشوز مرد، حاکم (قاضى) مى تواند به درخواست زن، وى را على رغم میل و اراده شوهر متمردش طلاق دهد؟
نویسنده با استناد به آیه 229 سوره بقره و آیات مشابه به اثبات این امر می پردازد که حکم مزبور به تمام موارد تحقق نشوز مرد، قابل تسرى است و در صورت تحقق مصادیق نشوز مرد، زن بدون نیاز به اثبات عسر و حرج می تواند از حاکم درخواست طلاق کند. آیات و روایات، به ویژه آیه 229 سوره بقره که از دو تعبیر ""امساک بمعروف"" یا ""تسریح باحسان"" استفاده کرده است، نشان می دهد که در زندگى زناشویى، بر شوهر واجب است در برابر همسرش یکى از دو راه را اختیار کند: یا با انجام تمام وظایف، حقوق او را به خوبی و شایستگی ایفا کند، یا او را طلاق داده، به نیکی رها سازد. به موجب این اصل، در صورت عدم رعایت حقوق زوجه، قاضی می تواند به درخواست زن، زوج را اجبار به طلاق کند و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زن را علی رغم میل شوهرش طلاق دهد.
تحقق این نظریه می تواند گامى مؤثر در جهت احقاق حقوق زنان و پیشگیرى از تعدى به حقوق آنان در زندگى زناشویى باشد.
فلسفه عمل با نگاهی به دیدگاه علامه طباطبایی در رساله «المنامات و النبوات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مسئله تحلیل فلسفی عمل و کنش انسان از دیدگاه علامه طباطبایی در رساله «المنامات و النبوات» مورد بحث قرار گرفته است. جناب علامه با طرح چند اصل فلسفی مهم می کوشد فرایند شکل گیری فعل اختیاری انسان را از منظر فلسفه عمل تبیین کند. اهم اصول مورد نظر ایشان عبارت اند از اصل نیاز، میل و گرایش، اصل توجه، اصل گزینش، اصل ضرورت اعتباری و اصل تشکیک وجودی. دیدگاه علامه با استفاده از این اصول و نحوه تعامل آنها درنهایت ما را به مُدلی از فلسفه عمل می رساند که در عین تشابه با کنش های فروانسانی و طبیعی- در سطح جمادات، گیاهان و حیوان ها- در مرتبه و سطحی بالاتر از مراتب و سطوح وجود و به نحو تشکیکی رخ داده، ویژگی های متفاوتی را بروز می دهد که منشأ انتزاع صفت های آگاهی و اراده و اختیار می شوند. درنتیجه و بر این اساس هیچ یک از نظریه وحدت انگاری تقلیل گرا و نظریه دوگانه انگاری تباینی، تفسیر درستی از کنش انسانی به دست نمی دهند، بلکه باید نظریه دوگانه انگاری تشکیکی- و مراتبی- را مبنای تحلیل و تبین کنش انسان قرار داد.
منجی موعود در ادیان بزرگ قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روزگار کهن ، اعتقادبه ظهور مصلح ، اصلی اساسی بوده است . بسیاری از پیامبران پیشین ،آمدن دیگری را وعده می داده اند. همچنین در سرتاسر بشارتها واشارتهای پیشینیان ، همواره سخنانی درباره “موعودآخرین ” و “منجی آخرالزمان” گفته شده است . در هر کدام از دیانتهای قدیم ازاین موعود به عنوانی یاد شده است همچون کالکی، بودای پنجم ، سوشیانس ، مسیحا ، پسر انسان و... ، که متعارف و آشنای مردمان خاص آن زمان بوده است .همچنین نشانه ها و خصوصیاتی از او، آئین نجات بخش اش و علائم ظهور ووقایع پس از ظهور او در این آثار کهن آمده است که علی رغم بعد زمانی و جغرافیایی بسیار نزدیک و مشابه هم هستند که این مطلب نشانگر اعتقاد به یک حقیقت و اصل واحد در همه ادیان بزرگ است و آن چیزی جز ایمان و امید به ظهور منجی آخرالزمان نیست . البته گونه های مختلفی از اعتقاد به مصلح آخرین در ادیان دیده می شود . در یک جا ، نجات بخش صرفا یک مصلح اجتماعی است و درگونه دیگر فقط در صدد رستگاری معنوی افراد بشر است و در حالت سوم هر دو رسالت را به عهده می گیرد . از طرف دیگرموعود آخرین گاهی قوم گرا و گاهی در صد نجات تمام جهانیان است . همچنین در برخی ادیان وعده به آمدن شخص معین داده شده است ( شخصی ) و گاهی صحبت از شخص خاصی نیست بلکه وعده بیشتر راجع به نوید افق روشن در آینده بشر همراه با ظهور یک مصلح جهانی است ( نوعی ). در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و کتب مقدس و منابع غالبا درجه اول ، پس از مروری مختصر به برخی از بشارتهای گذشتگان وسخنان پیامبران الهی در ادیان قبل از اسلام به تحلیل و گونه شناسی اندیشه موعود در این ادیان پرداخته شده است .
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است
یوسف و برادرانش(3)
مسئله خیال از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالم مثال، عالمی روحانی است که از جواهر نورانی تشکیل شده است. این جواهر از طرفی به جسمانیات شبیهند و از طرفی به مجرّدات. از این رو، این عالم را عالم تروّح اجساد و تجسّد ارواح نام نهاده اند. انسان با قوّه خیال خود، قادر به برقراری ارتباط با این حضرت وجودی است.
خیال در آثار ابن عربی به معانی متعدّدی به کار میرود که از آن جمله است: ماسوی اللّه، مقام احدیت، مقام واحدیت، عالمی واسطه میان مادّیات و مجرّدات، و قوّه ادراکی خاصی که در انسان موجود است. این نوشتار با رویکرد تحلیلی در پی یافتن جامع مشترکی در میان معانی مذکور است و سرانجام با رسیدن به کلیدواژه «تجلّی» خود را در رسیدن به این هدف موفق مییابد.
حکم قتل اکراهی؛ مقایسه نظریه محقق خویی و مشهور امامیه
حوزههای تخصصی:
امروزه قتل اکراهی، یکی از موارد پر ابتلا در پروندههای قضایی است. در این بین پرسشهایی مبتنی بر تاثیر اکراه بر استحقاق مسؤولیت کیفری این نوع قتل و استحقاق قصاص قاتل مکرَه، قابل طرح است.
از آنجایی که نظام تقنینی کشور غالباً بر پایه انظار فقهی است، تحلیل مبانی فقهی مواد قانونی مهم خواهد بود. در این باره طبق نظر مشهور فقها و به تبع قانون مجازات اسلامی کشور (ماده 211 قانون قدیم و ماده 375 قانون جدید)، اکراه، رافع مسؤولیت کیفری قتل اکراهی نیست لذا مکرَه مستحق قصاص است و مکرِه نیز تا پایان عمر، محکوم به حبس است.
نظریه محقق خویی در برخی از اقسام قتل اکراهی با مشهور متفاوت است. هنگامی که مکرَه عاقل و بالغ است، با ترسیم تزاحم عقلی بین دو محذور کشتن و کشته شدن؛ ظالمانه بودن قتل اکراهی را مرتفع میداند و بنابراین او را مستحق قصاص ندانسته، تنها دیه را بر ذمه او مستقر میداند. این در حالی است که مشهور، با تکیه بر برخی از ادله روایی و اجماع، مکرَه را مستحق قصاص میدانند.
در این مقاله، پس از ایضاح مفهومی اکراه و بیان تفاوت آن با واژههای مشابه، قتل اکراهی، دستهبندی شده است. سپس نقش اکراه در احکام قتل اکراهی و استدلالات مربوط، به تفکیک اقسام اکراه و از منظر مشهور در ضمن تعابیر چند فقیه برجسته، گزارش شدهاست. پس از آن، اختلاف نظر محقق خویی، نسبت به نظریه مشهور تبیین و ارزیابی شده است.